#پرسش_و_پاسخ سلام ممنون از کانال خوبتون من خودم هر نوع گناهی بگید انجام دادم ولی الان با کانال شما پشیمان توبه کردم به نظرتون خدا من میبخشه

یک حدیثی خوندم برای خودم خیلی جالب بود قبلا هم گفتمش توی کانال یکی از معصومین با این مضمون می فرمایند: اگر شخصی به همراه گناهان تمامی افراد عالم هستی بره پیش خدا و توبه کنه خدا اون شخص رو می بخشه✋ گناهان تمام افراد عالم هستی میدونی یعنی چی؟ هرگناهی که به ذهنت میاد رو تصور کن خدا بازهم می بخشه

مسخره کردن مردم رو...😒 @azgonahtatobeh

🔴درد و دل یک دخترخانم پنجاه ساله🔴 👈برای دوستت هم بفرست چند روزی است که ۵۰ ساله شده ام،اما هنوز مجردم.چیزی که هرگز فکرش را هم نمی کردم نه اینکه زشت بودم و یا موقعیت اجتماعی نداشتم نه .من در جوانی در انتخاب همسر دچار وسواس شدم. در فامیل از من به عنوان دختری یاد می کنند که منتظر مردی با اسب سفید بود. چند خواستگار من از فامیل بودند که دست رد به سینه شان زدم و هنوز هم که هنوزه مورد سرزنش بزرگان فامیل هستم. اولین خواستگارم در سن 19سالگی پسر عمویم بود او کارمند یک داروخانه،با درآمد متوسطی بود.خانواده و خود وی به من بسیار ابراز علاقه می کردند.اما بزرگترین مشکلی که در ازدواج با او می دیدم فاصله سنی مان بود.من و او تنها 5 ماه فاصله سنی داشتیم و احساس می کردم او نمی تواند مرا درک کند. از نظر من او خیلی بچه بود . بنابراین نتوانستم به او به عنوان یک همسر که تکیه گاهم باشد نگاه کنم. اینطوری اولین خواستگار خود را رد کردم و تا مدت ها به همین دلیل از خانواده عمویم فاصله گرفتم. در 19سالگی تقریبا 6 تا 7 خواستگار دیگر هم داشتم که هر کدام را به دلیلی  رد کردم.در آن سال ها فکر می کردم نباید زندگی اطرافیانم را تجربه کنم. مثلا خواهرم که 17 سالگی ازدواج کرد و در کمتر از 6 سال صاحب 4 فرزند شد و لذتی از زندگی نبرد. بنابراین تصمیم گرفتم درس بخوانم و پیشرفت کنم. در این میانه اگر یک خواستگار خوب هم داشتم از دست ندهم. اینگونه بود که درس می خواندم و کمتر به مسائل دیگر توجه داشتم. بعد از مدتی  معلم شدم و کارم برایم از هر چیز مهم تر بود. دیگر به سن 25 سالگی رسیده بودم و خود را در اوج جوانی می دیدم. در آن سال ها هم تعداد زیادی خواستگار داشتم اما موقعیت اجتماعی به من اجازه نمی داد که بخواهم همسری پایین تر از سطح خود داشته باشم. بنابراین هر خواستگاری که سطح سواد و موقعیت اجتماعی اش کمتر از من بود را  رد می کردم. تا قبل از سن 30سالگی حداقل دو ماهی یکبار حضور خواستگار در خانه را تجربه می کردم.اما بعد از آن از این کار هم خجالت کشیدم و به مادرم گفتم : از این به بعد تا کسی به دلم نشیند و اطلاعات کافی درباره اش نداشته باشم به خانه راه نمی دهم.و با این توجیه که مگر اینجا نمایشگاه است که هر کسی بیاید و من را نگاه کند و برود تا تصمیم بگیرد. از این به بعد حضور خواستگاران در خانه مان بسیار کمرنگ شد.سن من هم بالا رفته بود و هرگز حاضر نبودم ریسک کنم. چرا که معتقد بودم تا قبل از 30سالگی ممکن است که زندگی سخت را تحمل کرد اما بعد از این سال دیگر باید زندگی خوبی را داشت و حتما باید دارایی مرد در شان تو باشد. چرا که بزرگتر ها می گفتند "هر چه نشینی بر تخت نشینی " یعنی هر چه قدر صبر کنی و دیرتر ازدواج کنی خواستگاران بهتری برای تو خواهد آمد. پس از آن دیگر کسانی که خانه و ماشین نداشتند نمی توانستند گزینه خوبی برای ازدواج باشند.چرا که تجربه مستاجری و با خط اتوبوس سیر کردن را در خود نمی دیدم.از سن 30به بعد علاوه بر شغل و موقعیت اجتماعی،داشتن خانه و ماشین هم برایم مهم بود. اما خواستگارانم دیگر کمتر مجرد بودند و اکثرا یا همسرانشان را به دلیل بیماری و تصادف از دست داده بودند و یا اینکه از هم جدا شده بودند.هرگز حاضر نبودم زندگی با مردی که تجربه زندگی قبلی داشته را تجربه کنم.از نظرم آن ها هم مردود بودند.من در رویاهای خود به دنبال شهزاده زرین کمری با اسب سفید می گشتم و همه خواستگاران مجرد خود را رد کرده بودم.حالا باید به چنین مردی جواب مثبت می دادم.آیا با این کار مورد تمسخر دوست و فامیل قرار نمی گرفتم؟ کم کم به سن40سالگی رسیدم. خواستگارانم خیلی کم شده بودند تقریبا هر 6 ماهی یک بار خواستگار از راه دور را تجربه می کردم.با این تفاوت که دیگر زندگی متاهلی را تجربه کرده بودند و بچه هم داشتند.تفاوت آن ها با هم در تعداد بچه ها بود و این موضوع برایم بسیار آزار دهنده بود. فشار خانواده هر روز بیشتر می شد و تعداد خواستگاران بسیار کم.آخرین مورد خواستگارم راهرگز فراموش نمی کنم که دو شبانه روز گریه می کردم.پیرمرد65ساله ای که صاحب داماد و عروس و نوه بودازمن خواستگاری کرد. فهمیدم چقدر فرصت های خوبی را از دست داده ام. چرا همکارم که تمام صفات خوب یک مرد در اوجمع شده بودفقط به خاطر چند سال فاصله سنی ردکردم. سنم به 45رسیده بود تصمیم گرفتم کمی عاقلانه تر فکر کنم.دیگر به مردانی که تجربه زندگی متاهلی داشتند و همسر خود را از دست داده بودند هم راضی شده بودم. اما کمتر کسی بود که همسرش را از دست داده باشد و بچه نداشته باشداگر هم بودچهره دلنشینی نداشت. امروز در۵۰ سالگی حس همسر شدن واز همه مهمتر حس مادر شدن را ازدست داده ام.امروزخواهرم با نوه هایش بازی می کندومن هنوزاندرخم یک کوچه منتظرخواستگارم.امروزحسرت فرصت‌های گذشته رامی خورم 🟣عضویت کانال از گناه تا توبه حتمــــــــــــا عضـــــو بشید👇 @azgonahtatobeh

درد و دل این دخترخانم پنجاه ساله رو هم بخون هم بفرست برای دوستات☝️

از طرف یک کاربر👇 سلام میدونید چیه ، مامان و باباهای همه ما اکثرا خیلی زود ازدواج کردن. مامانامون زیر ۲۰ سال بودن وباباهامون زیر ۲۵ سال. اونم اون زمانی که محرک جنسی و‌عاطفی مثل این دوره و زمونه نبوده به خاطر همین هیچ درکی از فشار هایی که روی ما ها هست ندارن، چون خودشون به موقع به نیاز ها شون جواب دادن و اصلا فشاری رو تحمل نکردن... خدا کمکمون کنه.

👈فقط 5نفر دیگه دقت کنید همچنان از دیشب پیام های ثبت نام برای دوره رهایی از گناه میاد✋ 5نفر دیگه میتونن با تخفیف ویژه 60درصدی ثبت نام کنن و از کل محتوای دوره استفاده کنن پیام بدین👇 @doryazgonah

#پرسش_و_پاسخ سلام آقای باقریان یه بحثی رو میخواستم توضیح بدید درباره دوستی دو نفر مثلاً پسر که حد دوستی یا رفاقت چقدره و وابستگی بین اینها درسته یا چگونس و اینکه سن رفاقت مهمه یا نیست

. در این مورد باید کلی موارد رو بررسی کرد ولی 👈درباره حد دوستی باید تا جایی باشه که ارتباط حرام یا کارهای حرامی بینشون اتفاق نیفته ، یـــا خطوط قرمـــز فرهنگــــی خانواده هاشونو رد نکنن 👈اما درباره وابستگی خب طبیعیه که دوتا دوست صمیمی وابسته هم میشن هر چند در هر دوستی معمولا جدایی هست و معدود دوستانی هستن که تا دم مرگ بمونن✅ پس شخص نباید به حـــدی وابسته بشه که بعد جـــدایی مشکلات روحی روانی براش اتفاق بیفته 👈درباره سن رفاقت باید گفت بهتره هرکس با هم سن و سال خودش رفاقت داشته باشه، رفاقت با ارتباط فرق میکنه شاید یک پسری تصمیم بگیره با یک شخص چندسال کوچیکتر از خودش ارتباط کاری بگیره ایرادی نداره یا ارتباط فرهنگی ولی بحث دوستی بهتره با هم سن و سال خودش باشه و چیزی که باید گفت اگر کسی با بزرگتر از خودش خواست دوست بشه حتما باید اون شخص یک فرد متدین و چهارچوب دار باشه وگرنه به بیراهه های عجیبی کشیده خواهد شد مثلا چه بسا مورد تجاوزهای جنسی قرار بگیره یا یکسری مسائل جنسی یا موارد انحرافی دیگه پیش روش قرار بگیره و در سن کم دچار انحرافات جنسی یا فرهنگی بشه❌ ✍ #مهدی_باقریان @azgonahtatobeh

نظرات #دوره_رهایی_از_گناه ۳۸۷ سلام آقای باقریان..ممنون از زحمات شما این کانال واقعا پربار و عالیه..اجر شما با ائمه اطهار و انشاءالله همیشه در پناه حق سالم و روز به روز موفق و موفق تر باشید. مطالعه زیاد داشتم،اما شما لطف کردید و مطالب رو دسته بندی و قابل فهم در قالب این کانال برای ما تهیه کردید و فرستادید من ابتدا تمام جلسات رو نکته برداری کردم و الآن به صوت دهم بعد از بیست و هفت جلسه رسیدم و قصد دارم در عین اینکه سعی می کنم عمل کنم ،بارها و بارها ویس ها رو گوش بدم و نکته ها رو بخونم تا کاملا برام تثبیت بشه و اینکه اگر لطف کنید و ما رو در جریان کانال های این چنینی بذارین،چه از جانب شخص شما و چه کانال هایی که قبول دارید،ممنون میشم. دعاگوی شما هستیم،به امید توفیق روز افزون شما ✅ثبت نام دوره رهایی از گناه👇 @doryazgonah

#پرسش_و_پاسخ چرا ازدواج کنم؟ من ۱۶ سالمه دلیل خاصی نمی بینم که ازدواج کنم مادرم کلی بهم میگه که رفتم با این و اون صحبت کردم می خوای باش ازدواج کنی میگم نه خودم هم پسرم