#امیرالمومنین_علی
#ضربت_خوردن
ای خواب به چشمی که نمیخفت بیا
ای خنده به غنچهای که نشکفت بیا
دیوار و درِ کوفه زبان شد که بمان
امّا ز جِنان، فاطمه میگفت: بیا
***
امشب که نمک به زخم دین بگذارند
آتش به پرِ روح الامین بگذارند
نان آور هرشبی، نیامد امشب
طفلان سرِ بی شام زمین بگذارند...
علی انسانی
@rozeh_1
#امیرالمومنین_علی
#ضربت_خورن
شمشیر از اهل عبادت خورد حیدر
بر ساحتش تیرِ جهالت خورد حیدر
از کینه های کهنه آخر جان به لب شد
صد پشت پا، جای محبت خورد حیدر
خاری به چشمش بود! عمری خون دل ها
از دست قومی بی لیاقت خورد حیدر
بیعت گرفتند و ضررها کرد اسلام
با جهلِ یک عده خسارت خورد حیدر
یک ضربۂ کاری فرود آمد به فرقش
یک ضربۂ کاری به شدت خورد حیدر
در رکعت دوم به عشقِ رستگاری
غرقِ به خون رزقِ شهادت خورد حیدر
زخمی عمیق افتاد بر پهنای تاریخ
این زخم ِ بد را از حسادت خورد حیدر
والله ارکانِ هدایت منهدم شد
تا در دل محراب ضربت خورد حیدر
دیگر همان یک ظرف شیرِ مختصر را
با دست لرزان و به زحمت خورد حیدر!
مرضیه عاطفی
@rozeh_1
#امیرالمومنین_علی
#ضربت_خوردن
خیره به آسمان شده این دیده ی ترم
من بی کس همیشه تاریخ حیدرم..
یک روز آب خوش به گلویم نرفته ست
از ابتدا غریب مرا زاد مادرم
امشب فقط به فاطمه ام فکر میکنم
آغوش باز کرده در این شام آخرم
افطار تلخ من به نمک باز میشود
خرما چرا گذاشته زینب برابرم
ای کوفه خوش بخواب علی رفتنی شده
راحت شدید از من و فریاد منبرم
وقت اذان شده است مهیای رفتنم
شمشیرتان کجاست بکوبید بر سرم
الله اکبر! اشهد حیدر بلند شد...
یارب گواه باش که پر گشته ساغرم
فزت و ربّ کعبه!سرم غرق خون شده
این را برای فاطمه سوغات میبرم
من را رها کنید خودم راه میروم
حالا که ایستاده دم خانه دخترم
زینب بمان به خانه که خانه ست جای تو..
این کوچه نیست جای تو ای بانوی حرم
از کوچه رد شدن به تو یکروز میرسد
از حال و روز کوفه ی آنروز مضطرم
فریاد میزنند ببینید اسیر را
فریاد میزنی که خدا نیست معجرم
فریاد میزنند که خیراتشان دهید
فریاد میزنی که زنسل پیمبرم
فریاد میزنند که زینب حسین کو؟
فریاد میزنی که به نیزه است دلبرم
سیدپوریا هاشمی
@rozeh_1
#امیرالمومنین_علی
#ضربت_خوردن
و امّا و امّا و امّا علی
غریب است و مظلوم و تنها علی
سحر شد - منادی - شنیدم که گفت
دریغا دریغا دریغا علی
به یک ضربه ارکان دین شد خراب
جدا شد به یک لحظه از ما علی
شب قدر ، آیا چه باید سرود؟
به جز یاعلی یاعلی یاعلی؟
کجا می توان رفت ؟ غیر از نجف؟
مگر می توان بود جز با علی؟
مناجات ، دیدی به جز ذکر او؟
غزل خوانده ای شاعر ! الّا علی؟
علی گفتم و خواندم از فاطمه
که مولاست زهرا و زهرا علی
گرفته است قرآن به سر مصطفی
حسن گفته در حال احیا علی
الهی الهی الهی حسین
خدایا خدایا خدایا علی
محسن ناصحی
@rozeh_1
#امیرالمومنین_علی
#ضربت_خوردن
دیگر کتاب عمر من زار بسته است
راه نفس کشیدنم انگار بسته است
تا آن زمان که سفره ی دیدار بسته است
کامم برای سفره افطار بسته است
از روزگار گندم و خرما نخواستم
چیزی به غیر دیدن زهرا نخواستم
امشب ستارگان به نگاهم چه میکنند
با گریه های گاه به گاهم چه میکنند
مرغان خانگی سرراهم چه میکنند
چیزی بغیر مرگ نخواهم چه میکنند
راهی مسجدم که دوباره اذان دهم
راحت بگویم اشهد خود را و جان دهم
قد قامت الصلاه علی را رها کنید
دینی که مانده گردنتان را ادا کنید
دروقت سجده فرق سرم را دوتا کنید
جسم مرا دم در مسجد رها کنید
شمشیر نه!که عمر علی را دری گرفت
مسمار لعنتی ز علی همسری گرفت
در کوچه ها به قامت خم راه میروم
خون لخته بسته است سرم راه میروم
با یاری حسن دو قدم راه میروم
نزدیک خانه است خودم راه میروم
زینب نشسته تا که بحالم نظر کند
ای وای اگر نگاه به این زخم سر کند
زن را توان دیدن این زخمها که نیست
با اضطراب و دلهره ها آشنا که نیست
در قلب او تحمل هول و ولا که نیست
پس حق زینبم سفر کربلا که نیست
دلشوره دارم از روی تل نیمه جان شود
همراه زخمهای حسینش کمان شود
یک تن غریب مانده و دورش هزارهاست
از تیر و نیزه دوربه دورش حصارهاست
از یک طرف محاصره ی نیزه دارهاست
از یکطرف معذب سم سوارهاست
اسلام را دومرتبه بر نیزه میزنند
سر را که میبرند به سر نیزه میزند
سیدپوریا هاشمی
@rozeh_1
#امیرالمومنین_علی
#ضربت_خوردن
قرآنِ زینب! سوره ات کوتاه تر شد
بابا چرا افطارت امشب مختصر شد
نان و نمک خوردی به زخم من نمک خورد
دختر شدن خیلی برایم دردسر شد
من دختری بابایی ام دلشوره دارم
در خواب دیدم که سرت شَقّ القمر شد
امشب زمین و آسمان کرد التماست
امشب دعاهایم تماماً بی اثر شد
حتی همین نعلین پُر از وصله پینه
گفتند آقا جان نرو مسجد اگر شد
اصلاً خبر داری دلم خیلی گرفته
دیدی که سردردم از امشب بیشتر شد
یادم نرفته خانه ای که در مدینه
آتش گرفت و معبر آن چِل نفر شد
یادم نرفته کوچه دستان تو را بست
مادر زمین خورد و شهیدِ میخ در شد
یک وقت دیدی کوفه هم شد دشمن ما
یک وقت دیدی ناله هایم پر شرر شد
یک وقت دیدی که سرِ دروازه شهر
خیرات این مردم به اطفالِ تو شَر شد
یک وقت دیدی که اراذل سر رسیدند
صدها جسارت از حرامی ها به سر شد
چه فکرهایی که نکردم از سر شب
بازار و چوبِ محملِ خونی زینب
رضا دین پرور
@rozeh_1
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
#امام_حسن #مدح_امام_حسن
دوباره زد به سرِ عاشقان هوای حسن
نفس ، نفس، نفسِ سینه زن فدای حسن
خوشم که یک رگِ من می رسد به او ، مادر!
به لطفِ تو شدم امشب غزلسُرای حسن
کریمِ طایفه یعنی که با سگی ولگرد
عجیب نیست که قسمت شَود غذای حسن
در این زمانه که هرکس به هر دَری زده است
خوشا به حال کسی که شده گدای حسن
ببین که روی لَبَش لختهْ خون به جای دعاست
نگاه کن که اجابت شده دعای حسن
چقَدْر یاسِ کبود آمده ست دورِ لَبَش
چقَدْر روضه ی زهراست روضه های حسن
میان کوچه ی تاریخ تا ابد پیداست
چه رازهای مگویی ز ردپای حسن
چه دید در دلِ کوچه که بود تا آخر
همیشه بغضِ غریبانه در صدای حسن
برای مادرِ او روضه خوان بخوان از او
دوباره کرده دل اَبری اش هوای حسن
بگو به مادرِ او ما غریب و تنهاییم
غریب ها همه هستند آشنای حسن
بگو دو غم به دلت ماند حضرتِ مادر
کفن برای حسین و حرم برای حسن
ولی مباد که غمگین شوی که ما هستیم
همیشه مست حسین و همیشه پای حسن...
.
🔸شاعر:
#محسن_کاویانی
===========================
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
#امام_حسن #مدح_امام_حسن
برکت نان بخاطر حسن است، شاطران از قدیم می گویند
تاجران بزرگ،صبح به صبح، زیر لب "یاکریم" می گویند
سائل از شرم در زدن بیگاه، خادم از خاکروبی درگاه
بی نیازند، من نمی گویم! آفتاب و نسیم می گویند
نه دری داری و نه دربانی، نه پس هفت پرده پنهانی
زائران حاجتی اگر دارند به خودت مستقیم می گویند
مرقد ساده ی تماشایی! با تمام وجود تنهایی
از تو با این وجود می ترسند! نرده های ضخیم می گویند
خواستی تا بخاطر زهرا نگذارند خلق پا اینجا
پس تو هم یک مدافع حرمی، عقل های سلیم می گویند
🔸شاعر:
#محمد_حسین_ملکیان
==========================
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
#امام_حسن #مدح_امام_حسن
شعرِ من واژه ی من لُبِّ کلامم حسن است
شب سلامم حسن و صبح سلامم حسن است
با حسن زنده و با عشق حسن خواهم مُرد
حُسنِ مطلع حسن و حُسنِ ختامم حسن است
هرکسی زنده به عشق است نمیرد هرگز
زنده ی عشقم اگر رمزِ دوامم حسن است
مثلِ رودم که حسن ذکرِ قعود است مرا
مثل کوهم که شب و روز قیامم حسن است
پدرم هرچه مرا نام نهاده است گذشت
من از این لحظه از این ثانیه نامم حسن است
سرِ من سبز ، زبان سرخ ، سرم هم برود
أیُهاالناس بدانید ; امامم حسن است
.
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
===========================
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
هدایت شده از روضه رضوان
#امام_حسن
ای به صورت حسن و سیرت و گفتار حسن
وارث خلق خوش احمد مختار حسن
پسر دست خدا زاده ی زهرای بتول
هم ضیای بصر سرور اخیار حسن
مهر تابان مدینه ز فروغت بی شک
به نظر ذره بیاید همه اقمار حسن
ای سخا رازسه بخشنده ببرده میراث
هم علی فاطمه هم سیدابرار حسن
زهد وعلم وعمل وحلم ودرایت زنبی
در شجاعت خلف حیدر کرار حسن
دست بر سینه گزارد پسر ام بنین
پیش رویت چو حسین اسوه ی احرار حسن
تو کریمی که ببخشی گنه قاتل خویش
تا ازاو در گذرد ایزد غفار حسن
هر فرومایه که گفته است تورالعنت و بد
روی ترش از تو ندیده است به یک بارحسن
روز از مشکل مردم گره شان باز کنی
صد دعا بدرقه شأن کرده به اسحار حسن
نیم اموال خودت را هبه کردی به فقیر
درسه نوبت که کند این همه ایثار حسن
ز سر لطف پذیر و زعنایت این شعر
قابلت نیست اگر خامه ی نجار حسن
🖋سید جعفر خراسانی نجار