eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
آمد عروس حجلۀ خورشید در شهود در کوچه‌ای نشست که سر منزل تو بود امشب صدای سبز تو جاری‌ست در فضا پا در رکاب آمدنت مانده صبح زود دست نسیم، پنجره‌ها را گشود و رفت در خانه‌ای که چشم خدا دیده می‌گشود ما پردۀ نگاه، به یک‌سو زدیم باز ماندیم، مات خندۀ آیینۀ ودود این برقِ چشم کیست که در من ترانه ریخت؟ از مشرق کجاست که با من غزل سرود؟ از آن همه شکوه، که در باغ حُسن توست یک ساغرِ نگاه، عنان از دلم ربود ای بر بلند سبز شرافت نهاده پا! چون ذرّه سر به پای تو می‌آورم فرود از بس به روی صخرۀ صبر ایستاده‌ای! گیتی تو را به صبر حسن تا ابد ستود آن قدر، نازک است دل تو که می‌توان غم را به چشم دید و در آن، ناله را شنود جز کعبۀ نگاه تو را ای نماز سبز! بر هیچ قبله‌ای نگذارم سر سجود! وقتی که اشک فرصت بدرود را گرفت بر قامت صبور تو صد آسمان درود 🔸شاعر: ________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
یکی از دستبوسان شب و روز تو باران است ز بسکه روی تو زیبا است راهت راه بندان است شبیه میزبان است آنکه بر خوان تو مهمان است که نَقلِ سفره ی تو نُقل جمع مستمندان است تویی که بعد بابایت امید هر پریشانی تویی که کیسه بر دوشی و بابای یتیمانی هلال اول ماه است نقش قوس ابرویت جمال کامل ماه است قرص کامل رویت ندارد صبح محشر نور، پیش شام گیسویت خدا را یافتم از راه چشمان خداجویت عطا و بخشش و لطف خداوند رحیمی تو هدایت را تو معنایی؛ صراط المستقیمی تو تو هستی آنکه شد بسیار در دستان تو هر کم تویی که سیر کردی از طعام خویش سگ را هم تویی که گشته حاتم از گدایی درت حاتم ... ای آنکه بوده معراج تو روی شانه ی خاتم تو در اوجی ولیکن همدم افتاده ها هستی بزرگی آنقَدَر که همنشین با هر گدا هستی فدای خاک پایت! سایه ی روی سرم هستی تو ای شاه عرب! مهمان قلب هر عجم هستی یقینا مرجع تقلید هر اهل کرم هستی تو در قلبم حرم داری؛ که گفته بی حرم هستی؟ به گوشه چشم تو وا شد گره از کار مشکل ها الا یا ایها الساقی اَدر کاساً وَ ناولها به صلحت هر که شک دارد لعین بن لعین باشد گرفته عزت از تو هر کسی اهل یقین باشد یقینا اعتقاد هر مسلمان هم همین باشد که فرزند علی باید معز المومنین باشد تو بودی بیشتر از هر کسی مانند پیغمبر کریم بن کریمی و شدی آیینهٔ ی حیدر شده از قطره قطره فضل تو "القطره" بارانی قسم بر "تین و الزیتون" به صدق قول "بَحرانی" به مروارید "الرحمن"، به آیت های رحمانی چراغ روی یزدانی، تو برهانی، تو قرآنی چنان حیدر که جبرائیل از درسش نشد محروم تویی آموزگار خضر، در فرمایشِ معصوم ... در ایثار و کرامت، تا ابد ضرب المثل هستی حلاوت دارد اسمت، بسکه احلی من عسل هستی ندارد فرق صلح و جنگ تو، خیر العمل هستی علی شیر خدا، تو شیر حیدر در جمل هستی جمل چون خیبر است و هیبتت آیینه ی مولاست همه دیدند راه حل به دست زاده ی زهرا است توکل بر خدا کردی و بردی نام زهرا را در آورده "انا بن الحیدر" تو کفر اعدا را خلاصه کردی اینگونه تولی و تبری را به میدان بازگرداندی جوانی های مولا را به ذکر یا خدیجه راه را تا فتنه طی کردی شتر را نه که پای کفر را آن روز پی کردی برای هر که در دریای غم مانده، تویی ساحل الا ای شهریار جود، ای امید هر سائل ... ز تو هر کس شنیده، عاشقت گشته، مگر بی دل هزاران سعدی و حافظ هزاران صائب و بیدل ... توان درک شانت را ندارد هر سخندانی مگر نازل شود در حد شانت باز قرآنی ... پیاده سمت کعبه رفته ای صحرا به صحرا را گلستان کرده ای در پشت پای خویش هر جا را به هر قطره نشان دادی مسیر وصل دریا را که داریم از تو رسم و سنت این اربعین ها را همه از جام شهد قاسم و عبدالهت مستیم ... نمک پرورده های شورِ احلی من عسل هستیم چنان دست کریمت عاشقان را مبتلا کرده که برق سفره ات شاهان عالم را گدا کرده برای نوکری ات فاطمه ما را سوا کرده دعای خیر تو ما را گدای کربلا کرده خودت میخواستی سهمت ز دنیا مختصر باشد دلت می خواست بازار حسینت گرم تر باشد . 🔸شاعر: ____ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
کبوتریم و پی دانه‌ی امام‌حسن رسیده‌ایم درِ خانه‌ی امام‌حسن تمام مردم این شهر، شهرت ما را شناختند به دیوانه‌ی امام‌حسن عجیب نیست اگر می‌شوند دشمن و دوست اسیر لطف کریمانه‌ی امام حسن اگر تمام جهان میهمان او باشند هنوز جا دارد خانه‌ی امام حسن نمی‌رویم سراغ کسی به غیر از او که رزق ماست به پیمانه‌ی امام حسن دل شکسته‌ی ما آن‌قدر طوافش کرد لقب گرفت به پروانه‌ی امام حسن فقیر بوده ولی پادشاه می‌گردد گرفته هرکس عیدانه‌ی امام‌حسن هزارشکر که نام تو بر زبان من است "حسن" قشنگ‌ترین واژه‌ی جهان من است تمام شهر سر سفره‌ی ضیافت اوست که روزی همه‌ی خلق از کرامت اوست اگر چه خم نشده پیش هیچ‌کس، اما همیشه گردن ما زیر بار منّت اوست کریم قابل تعریف نیست، پس چه عجب! اگر که دشمن او شامل شفاعت اوست عجیب نیست که لبخند و مهربانی و عشق جواب آن‌همه بی‌حرمتی به ساحت اوست "سکوت" حکم خدا و رسول بود، ولی جمل نمونه‌ای از قدرت و شجاعت اوست فقط نه این که کرم کرد و رزق ما را داد نفس کشیدن ما نیز با عنایت اوست مرا به حج چه‌نیازی‌ست تا حسن دارم اگر به کعبه بیایم هدف زیارت اوست وجود عالم امکان به خاطر حسن است خوشا به حال هر آن‌کس که شاعر حسن است همان که با ادب و با‌وقار می‌بخشد فقط به خاطر پرودگار می‌بخشد به این دلیل غلام حسن خودش آقاست که گل همیشه به خار اعتبار می‌بخشد تمام زندگی من فدای مردی که تمام زندگی‌اش را سه‌بار می‌بخشد چرا که او پسر ارشد همان مردی‌ست که بین معرکه‌ی کارزار می‌بخشد بجز علی که به هنگام جنگ بخشیده‌ست کدام شیر به وقت شکار می‌بخشد؟ همیشه موقع بخشش که می‌شود این مرد به رسم فاطمه اول به "جار" می‌بخشد نمی‌دهم به دوعالم غلامی او را گرفتم اینکه به من اختیار می‌بخشد همیشه گفته‌ام از تو ولی کم است حسن غلام کوی تو آقای عالم است حسن کریم اوست که در اوج بی‌مرامی‌ها نشسته است سر سفره‌ی جزامی‌ها که نیک‌نام‌ترین است و خورده‌اند قسم به نیک‌نامی او کل نیک‌نامی‌ها کج است گردن‌شان پیش او، چرا که شدند به احترام حسن محترم گرامی‌ها غلام آل علی باش چون که می‌ارزد به پادشاهی عالم همین غلامی‌ها در این مقام که شهرت در اوج گمنامی‌ست همیشه در پی گمنامی‌اند نامی‌ها به یک نگاه کریم تو می‌شود شیرین برای دشمن تو اوج تلخ‌کامی‌ها همیشه گرم بماند به حق حضرت عشق به شوق دم زدن از او دم "کلامی" ها " چه مِدحتی بنویسیم در مقام حسن که هم غلام حسینیم و هم غلام حسن" تو را که دیده غم از شوق ریشه‌کن شده است همه اویس شدند و جهان قرن شده است برای هرکه تو را دیده نیست جای گله که هم‌ردیف ترانی همیشه لن شده است زبان شعر کم آورده است هرجایی که از فضائل بسیار تو سخن شده است به رمز و راز مسیحایی تو پی بردم از آن کویر که تا رد شدی چمن شده است حرام باشد اگر دست بی‌وضو بزنم به هر نگین که مزین به یاحسن شده است مگر به خواب ببیند شترسوار جمل کسی حریف تو در جنگ تن‌به‌تن شده است! تمام شهر برای حسین سینه زدند ولی حسین برای تو سینه‌زن شده است‌... امید ما کرم توست یا امام‌حسن زیارت حرم توست یا امام‌حسن 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
از آن زمان که شده قلبم آشنای حسن شده است کار شب و روز من ثنای حسن اگر حسینی ام و سینه میزنم ز غمش بدون شک بود از سفره ی عطای حسن به روز واقعه خندان رود به عرصه حشر کسی‌که گریه نموده است در عزای حسن به قاسمش نظر افکند هر زمان که حسین دلش گرفته و دارد به سر هوای حسن تمام آرزو و حاجتم فقط این است که شیعه باز بسازد‌ حرم برای حسن 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
تو آمدی که به ظلم و ستم بگویی: نه به اختلاف عرب با عجم بگویی: نه تو آمدی که بگویی به شیعیان آری جلوی فتنه و راه عدم بگویی: نه ز لطف بی عددش هم نمی‌توان حتی به روی سفره ی شاه کرم بگویی: نه پیام آور صلحی شبیه پیغمبر که در مقابل جنگ هر قدم بگویی: نه ز کودکی تو که غمخوار مادرت بودی همین بس است برای حرم بگویی: نه 🔸شاعر: _ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
گذرها را ببندد باز ، چشم ناز و مخمورت تو را ایزد به زیبائیِ مطلق کرده محشورت تو هستی عیدیِ ماه خدا بر بندگان ای ماه مبارک نیست حتی لحظه ای این ماه،بی نورت به خانه ، روی بازت می پذیرد میهمان ها را دمی هم درب بسته ره ندارد بین منشورت تو موسی نیستی ، اما کلیمی هر کجا باشی خدا هم دوستت دارد ، تکلم کن ، زمین طورت کتاب رحمتی و بخش بخشت درس بخشایش هرآنکه سفره داری کرده بی شک هست مامورت خلایق پیش تو ای حُسن ، تعریفی دگر دارند که مور تو سلیمان و سلیمان ها همه مورت تو آرامی ، ولی آرامشی که قبل طوفان است نظامِ جنگ در روز دهم بوده به دستورت 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
کریم کشور ایران پس از رضا حسن است کسی که سفره ی او می دهد شفا حسن است مدینه مشهد بعدی شیعه خواهد شد و بعد ، ذکر درون اذان ما حسن است پس از بنای حرم هر دوشنبه وقت اذان نوای قاری نقاره خانه ها حسن است به وقت خواهش دل های بی قرار بقیع همان کسی که گدا می زند صدا حسن است یمین معرکه قاسم ، یسار عبدالله « ز من بپرس که سلطان کربلا حسن است » 🔸شاعر: ====================== ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
آیینه ی جمال جمیل خدا حسن سر تا به پا حقیقت در حق فنا، حسن دوم فروغ نور چراغ هدیٰ حسن آن ابتدای اول بی منتها حسن جان کرامت است و کرم را بها حسن مهرش کنار چشمه ی چشمش روان شده کوه کرم، اَريكه ی آتش فشان شده "حکمش مدار دایره کُنْ، فَكانْ"۱ شده خِجلت زده سپهر، کران تا کران شده بر سفره اش نشسته امیر و گدا، حسن خاک درش به فرق شهان تاج افتخار گوید تبارک اللَّه از این خلق، کردگار چون روی او بدیدم و آن زلف تابدار "آمَنْتُ بِالَّذي خَلَقَ اللَيلَ وَ النَّهار"۲ سيّد، زَكِيّ، تقی و امین، مجتبی، حسن افتاده دل به دام سیه زلفِ در شکن کز عطر او رسیده نصیبی به هر خُتَن ما را چه جای صحبت از آن شاه پُر مِحَن کو بر دلش نشسته دو صد داغ در وطن وِرد لب غریب به هر کوی یا حسن! نقاش جان! به صفحه خاکش حرم بکش دستی برآر و خط عدم روی غم بکش ما را در آستانه ی او محتشم بکش پشت فلک ز حُسْن حرم نیز خم بکش هرچند ساکن است در اوجِ سما، حسن مست شراب جامِ ازل، شاه لَمْ يَزَل نامش هزار مرتبه "احلی مِنَ العَسَل" شمشیرِ شيرِ معركه ی شیر با جمل خيزَد دوباره بانگِ فَفِرُّوا إلَي الجَبَل تا پا نَهَد به معرکه ی اشقیا، حسن او را جمال طلعت شمسش زبانزد است مه رو، کشیده ابرو و گیسو مُجَعّد است در بُهت رفته عالم و آدم مُردّد است کاحمد حسن وَ یا حسن آیا محمّداست؟ یا مجتبی محمّد! و یا مصطفی حسن! ای نور دیدگان علی، فاطمه، نبی! کز مصطفی و حیدر و زهرا، لبالبی! گر آفتاب روی تو پیدا شود شبی؛ جز مهر تو مباد دگر هیچ مذهبی آیینه ای به آیتِ شمس الضّحي، حسن! محبوس عشق و پادشه فتحِ باب، تو! سوره به سوره آیه ی اُمُّ الكِتاب، تو! ای رمز و راز ادعیه ی مستجاب، تو! کس را نکرده ای پسِ این در، جواب، تو! دستی ز ما بگیر، شه ذوالعطا! حسن! عشق تو بود و چشم و شراب طهوری ات ما را گرفت جذبه ی آفاق نوری ات با این دلم چه ها که نکرده ست دوری ات ای کوه صبر! جان به فدای صبوری ات کز صبر توست قائم، دين خدا، حسن! آن دم که خصم، گرم به لافِ گزاف بود صلح تو ذوالفقار برون از غلاف بود کآنگونه با دورویی و کین در مصاف بود دین بی تو زخم خورده ی صد انحراف بود صلح تو بود آینه ی کربلا ، حسن! 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
دوباره زد به سرِ عاشقان هوای حسن نفس ، نفس، نفسِ سینه زن فدای حسن خوشم که یک رگِ من می رسد به او ، مادر! به لطفِ تو شدم امشب غزلسُرای حسن کریمِ طایفه یعنی که با سگی ولگرد عجیب نیست که قسمت شَود غذای حسن در این زمانه که هرکس به هر دَری زده است خوشا به حال کسی که شده گدای حسن ببین که روی لَبَش لختهْ خون به جای دعاست نگاه کن که اجابت شده دعای حسن چقَدْر یاسِ کبود آمده ست دورِ لَبَش چقَدْر روضه ی زهراست روضه های حسن میان کوچه ی تاریخ تا ابد پیداست چه رازهای مگویی ز ردپای حسن چه دید در دلِ کوچه که بود تا آخر همیشه بغضِ غریبانه در صدای حسن برای مادرِ او روضه خوان بخوان از او دوباره کرده دل اَبری اش هوای حسن بگو به مادرِ او ما غریب و تنهاییم غریب ها همه هستند آشنای حسن بگو دو غم به دلت ماند حضرتِ مادر کفن برای حسین و حرم برای حسن ولی مباد که غمگین شوی که ما هستیم همیشه مست حسین و همیشه پای حسن... . 🔸شاعر: =========================== ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
برکت نان بخاطر حسن است، شاطران از قدیم می گویند تاجران بزرگ،صبح به صبح، زیر لب "یاکریم" می گویند سائل از شرم در زدن بیگاه، خادم از خاکروبی درگاه بی نیازند، من نمی گویم! آفتاب و نسیم می گویند نه دری داری و نه دربانی، نه پس هفت پرده پنهانی زائران حاجتی اگر دارند به خودت مستقیم می گویند مرقد ساده ی تماشایی! با تمام وجود تنهایی از تو با این وجود می ترسند! نرده های ضخیم می گویند خواستی تا بخاطر زهرا نگذارند خلق پا اینجا پس تو هم یک مدافع حرمی، عقل های سلیم می گویند 🔸شاعر: ========================== ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
شعرِ من واژه ی من لُبِّ کلامم حسن است شب سلامم حسن و صبح سلامم حسن است با حسن زنده و با عشق حسن خواهم مُرد حُسنِ مطلع حسن و حُسنِ ختامم حسن است هرکسی زنده به عشق است نمیرد هرگز زنده ی عشقم اگر رمزِ دوامم حسن است مثلِ رودم که حسن ذکرِ قعود است مرا مثل کوهم که شب و روز قیامم حسن است پدرم هرچه مرا نام نهاده است گذشت من از این لحظه از این ثانیه نامم حسن است سرِ من سبز ، زبان سرخ ، سرم هم برود أیُهاالناس بدانید ; امامم حسن است . 🔸شاعر: =========================== ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
شعرِ من واژه ی من لُبِّ کلامم حسن است شب سلامم حسن و صبح سلامم حسن است با حسن زنده و با عشق حسن خواهم مُرد حُسنِ مطلع حسن و حُسنِ ختامم حسن است هرکسی زنده به عشق است نمیرد هرگز زنده ی عشقم اگر رمزِ دوامم حسن است مثلِ رودم که حسن ذکرِ قعود است مرا مثل کوهم که شب و روز قیامم حسن است پدرم هرچه مرا نام نهاده است گذشت من از این لحظه از این ثانیه نامم حسن است سرِ من سبز ، زبان سرخ ، سرم هم برود أیُهاالناس بدانید ; امامم حسن است . 🔸شاعر: =========================== 🔹