eitaa logo
عزیزم حسین ﷺ♥️
4.5هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
11.1هزار ویدیو
168 فایل
ا ﷽ ا تکثیر و نشر کانال🙏 تکثیر عشق ناب علوی،حسینی است❤️💚 عشق را باید همی تکثیر کرد👌 ای عشق سربلند که برنیزه میروی ازحلقه کمندتو راه گریز نیست کانال های ما: حسینی، محبتی : @azizamhosen روضه،مقتل: @yaraliagham علمی،حدیثی: @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
آتش گلستان می شود وقتی بیایی رحمت چو باران می شود وقتی بیایی دنیا برای جشن موعود تو ای ماه خورشید باران می شود وقتی بیایی با اذن حق افلاک در امر تو چون هست هرذره طوفان می شود وقتی بیایی ای نسخه پایانیِ دست خداوند هر درد درمان می شود وقتی بیایی دلها شده بازار سردی از عواطف دلها بهاران میشود وقتی بیایی ای دستگیرِ ضعفا با قدرت تو موری سلیمان می شود وقتی بیایی هرشیعه را که چاه غربت کرده محبوس سلطان کنعان می شود وقتی بیایی ادیانِ دیگر هم همه یار تو هستند کافر مسلمان می شود وقتی بیایی تو توبهٔ ما را پذیرفتی و آخر شرمنده شیطان می شود وقتی بیایی در دولتت ثابت قدم ها پای کارند پاینده ایمان می شود وقتی بیایی از نام تو هم ، ضربه ها خورده عدویت حتما هراسان می شود وقتی بیایی ازغربت زهرا تو قلبت درد دارد قبرش نمایان می شود وقتی بیایی درکعبه چون پا مینهی ذکر طوافت نام علی جان می شود وقتی بیایی آن دم که بر جد غریبت روضه خوانی هر دیده گریان می شود وقتی بیایی 🔸شاعر:
دست من را برده و بین جنان بگذاشته دست من را مادرم در دستتان بگذاشته عشق را ام البنینی وار یادم داده است نام من را نوکر این آستان بگذاشته آنکه طوفانِ حوادث را پدید آورده است نام درگاه تو را دارالامان بگذاشته داده حق در دستهایت قلب ما را پس بقین جای چشم و ابرویت ، تیرو کمان بگذاشته پرچمت را دوخته با عشق خیاط ازل تار و پودش را به حکمِ نردبان بگذاشته حق ضمانت کرده این پرچم بماند استوار تک‌ یل ام البنین را پاسبان بگذاشته ما تماما جسم و ذکر تو تماما روح ماست روضه هایت را خدا مانند جان بگذاشته هر که چایِ روضه را بکبار دم کرده فقط یا که پیش زائر تو استکان بگذاشته بی گمان که بگذری از لغزش و کوتاهی اش تا بهشت حق تعالی می کنی همراهی اش 🔸شاعر: ______________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
گذرها را ببندد باز ، چشم ناز و مخمورت تو را ایزد به زیبائیِ مطلق کرده محشورت تو هستی عیدیِ ماه خدا بر بندگان ای ماه مبارک نیست حتی لحظه ای این ماه،بی نورت به خانه ، روی بازت می پذیرد میهمان ها را دمی هم درب بسته ره ندارد بین منشورت تو موسی نیستی ، اما کلیمی هر کجا باشی خدا هم دوستت دارد ، تکلم کن ، زمین طورت کتاب رحمتی و بخش بخشت درس بخشایش هرآنکه سفره داری کرده بی شک هست مامورت خلایق پیش تو ای حُسن ، تعریفی دگر دارند که مور تو سلیمان و سلیمان ها همه مورت تو آرامی ، ولی آرامشی که قبل طوفان است نظامِ جنگ در روز دهم بوده به دستورت 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
نگاهم کردی و دیگر نگاهم را عوض کردم به نور اشک ، دنیایِ سیاهم را عوض کردم همینکه اولین بار این گدا نام تو را برده درونم انقلابی گشت ، شاهم را عوض کردم نه تنها آرزوها را ، نه تنها خنده هایم را که حتی پای غمهای تو آهم را عوض کردم خدایم جهل بود از سنگ ، صدها مرتبه بدتر به امداد دعای تو اِله م را عوض کردم به زیر سقفِ ذلت بوده ام یک چند و حالا شکر به زیر پرچم سرخت ، پناهم را عوض کردم همه گفتند شغلت چیست ، گفتم خادم روضه که با این نوکریِ شاه ، جاهم را عوض کردم در این سختیِ راه کربلا آسایشی محض ست به گامِ اول راهم ، رفاهم را عوض کردم میانِ راه اگر گلزار نزدیک نگاهم بود به عشق دیدن گلدسته راهم را عوض کردم 🔸شاعر: __________________
نگاهم کردی و دیگر نگاهم را عوض کردم به نور اشک ، دنیایِ سیاهم را عوض کردم همینکه اولین بار این گدا نام تو را برده درونم انقلابی گشت ، شاهم را عوض کردم نه تنها آرزوها را ، نه تنها خنده هایم را که حتی پای غمهای تو آهم را عوض کردم خدایم جهل بود از سنگ ، صدها مرتبه بدتر به امداد دعای تو اِله م را عوض کردم به زیر سقفِ ذلت بوده ام یک چند و حالا شکر به زیر پرچم سرخت ، پناهم را عوض کردم همه گفتند شغلت چیست ، گفتم خادم روضه که با این نوکریِ شاه ، جاهم را عوض کردم در این سختیِ راه کربلا آسایشی محض ست به گامِ اول راهم ، رفاهم را عوض کردم میانِ راه اگر گلزار نزدیک نگاهم بود به عشق دیدن گلدسته راهم را عوض کردم 🔸شاعر: __________________
می چکد خون تو از یال، بمیریم برات باز هم رفته ایی از حال بمیریم برات بوسهٔ جدِّ تو بر روی تو سرمشق نشد شد ولی روی تو پامال بمیریم برات این غم انگیز ترین منظرهٔ خواهر توست لب تشنه تهِ گودال بمیریم برات به لباس پاره ات رحم نکردند حسین چه رسد دگر به خلخال بمیریم برات ازدحام دور تو سخت ولی مشکل تر دور خیمه شده جنجال بمیریم برات گر چه ماه غم تو زنده کند دلها را دوست داریم که هر سال بمیرم برات 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
می چکد خون تو از یال، بمیریم برات باز هم رفته ایی از حال بمیریم برات بوسهٔ جدِّ تو بر روی تو سرمشق نشد شد ولی روی تو پامال بمیریم برات این غم انگیز ترین منظرهٔ خواهر توست لب تشنه تهِ گودال بمیریم برات به لباس پاره ات رحم نکردند حسین چه رسد دگر به خلخال بمیریم برات ازدحام دور تو سخت ولی مشکل تر دور خیمه شده جنجال بمیریم برات گر چه ماه غم تو زنده کند دلها را دوست داریم که هر سال بمیرم برات 🔸شاعر:
. غلامهای تو ارباب زاده اند همه به جز شما به کسی دل نداده اند همه فقیر و تاجر و پیر و جوان ، گداهایت به عشقتان مَثَل خانواده اند همه چقدر زائرتان پر بهاست ، ثروتمند اگر چه مخلص و دلصاف و ساده اند همه نمای صحن تو زیبا ولی نفس گیر است سواره ها دم ایوان فتاده اند همه دهان کنارِ ضریح تو آب می افتد که سنگ و چوب و طلای تو باده اند همه مدینه ، کرببلا ، کاظمین ، سامرِّا به احترامِ نجف ، ایستاده اند همه مسیرها به شما ختم می شود آخر کنشت و معبد و محراب جاده اند همه 🔸شاعر :
اگر روزی شوم قربانی اش ، عیدم چنین باشد گمانم حرف من هم ، خواهش روح الامین باشد فقط مختصِّ آدم نه ، ولایت دارد آقا بر هر آنچه در سماوات و هر آنچه در زمین باشد من از هر کس که با مولای من قهر است ، بیزارم یقین دارم یقین دارم ، که اصل دین همین باشد علی را نفس خود خواند ست ، زیبای جهان احمد رکاب آفرینش را چه کس جز او نگین باشد؟ امانت دار احمد کیست غیر از همسر زهرا بر آنکس که ملقب بر امین بوده امین باشد به اذعان امامان در امیرالمومنینی هم امام اولین است و امامِ آخرین باشد شبیه نوح و خضر و شیث و ابراهیم می خواهم به وقت حزن ، امدادم امیرالمومنین باشد دوباره قطره ای از بحر آوردم ، زر آوردم که شعرم در کتاب مدح مولا ، نقطه چین باشد 🔸شاعر : https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
مکروه اگر بر دیگران بر ما ثواب ست پیراهنم مشکی ست اما آفتاب ست در وقت غم این جا نمازم باز گردد در ماه غم مثل دلم در پیچ وتاب ست زهرا خودش ما را ملبّس می کند پس بر سینهٔ دیوانه ، حکمِ انتصاب ست آنقدر خوش بو می کند پوسیده ها را آنقدر که مدهوش عطرش هم گلاب ست چون صورتی که می شود خاکی ، محرم عمریست با رنگ غم خود در خضاب ست جوشن کبیرِ ما لباسِ مشکی ماست هرکس به تن پوشید ذکرش مستجاب ست یادآور روضه ست ، یادِ شاه عریان در بازگوییِ مقاتل خود کتاب ست عریان و خونین داشت بر لبها دعا را آقای ما پوشاند ، زشتی های ما را  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار ___ می روم تا نام من در کربلایت جا بگیرد می روم تا که مدینه رنگ عاشورا بگیرد بوسه هایت کرده سیرابم، چه آبی بهتر ازاین می روم تا کربلا از خون من دریا بگیرد من که در صبحِ نگاه تو قیامت را ببینم می روم تا آفتاب از نور من گرما بگیرد اشکِ زنهای حرم بهر غریبیِ تو باشد می روم تا که سرش را مادرم بالا بگیرد بهتر از جایی که خواهم رفت بی شک نیست، حتی پیکرم در زیر سمِّ اسبها ماوا بگیرد می روم میدان اگر هم دست این لشکر بیفتم حتم دارم دست من را مادرت زهرا بگیرد عرش و فرش آیند اگر ، خیر ست آخر پاسخ تو دست خط بابِ من از تو مگر امضا بگیرد 🔸شاعر: https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
آنکه از اولش به پیش علی ناسپاس و به کینه می آمد بی اجازه به خانه آمد و حال بر عیادت اجازه می خواهد چقَدر این صحابه خشنود ست حال که مزد وحی را داده آمده تا که مطمئن گردد فاطمه بین بستر افتاده پس گزارش به شهر خواهد داد اثرِ ضربه ها به آن در را تا ببیند که فاطمه دیگر می زند ناله های آخر را آه با شوق کشتنِ محسن می نویسد به کوچه ، مستانه و بگوید به یمن ضربهٔ من یک نفر کم شده از این خانه