❣﷽❣
🏴سینه_زنی_حضرت_عبدالعظیم_علیه السلام🏴
🎶:سبک طفل یتیمی ز حسین گم شده...
روز عزای سیدالکریم است واویلا واویلا
پیکر پاک او به ری مقیم است، واویلا، واویلا
⚫️واویلتا ۲ ( واویلا)۳
روحش غریبانه زتن جدا شد، واویلا واویلا
به راه دین مصطفی فدا شد، واویلا، واویلا
⚫️واویلتا ۲ (واویلا )۳
مثال جد خود حسن غریب است، واویلا واویلا
دفن غریبانه براو نصیب است، واویلا واویلا
⚫️واویلتا ۲ ( واویلا)۳
زهرا سرش گرفته روی دامان، واویلا واویلا
به یاد مجتبی بود پریشان، واویلا واویلا
⚫️واویلتا ۲ (واویلا )۳
شیعه ی مرتضی شده سوگوار، واویلا واویلا
ری شده غرق ماتم وعزادار، واویلا واویلا
⚫️واویلتا ۲( واویلا )۳
حمزه شده شهید راه قرآن، واویلا واویلا
پیغمبر ما شده دیده گریان، واویلا واویلا
⚫️واویلتا ۲ (واویلا)۳
عریان شده پیکر او به میدان، واویلا واویلا
شد ارباًاربا سید شهیدان، واویلا واویلا
⚫️واویلتا ۲ (واویلا )۳
مدینه نوحه خوان شده برایش، واویلا واویلا
دل علی خون شده در عزای، واویلا واویلا
⚫️واویلتا ۲ (واویلا )۳
✍(اسماعیل تقوایی)
کانال باب الحوائج
اشعار ناب ( مداحی،مولودی ترکی و فارسی)
لینک کانال👇
http://eitaa.com/torkiy
---•••◇🔹️💢🔹️◇•••---
@torkiy
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷
💠💠💠💠💠💠💠💠
#واحد_امام_زمان_عج #زمزمه_فرج
#شادی_روح_استادعلی_محمدکمالی_الفاتحة_مع_الصلوات #کجایی_ای_قراره_این
1400/03/02
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
✅بند اول
کجایی ای قراره این ، دله همیشه بیقرار
تاکی میخوای آقاباشم،به راهتون چشم انتظار
ذکره لبم یابن الحسن،ای یوسف زهرا بیآ
عجل علی ظهورک ، منتقم خون خدا
دیده به راهم،پس کی میآیی
مُردم زِ هِجرت داد از جدایی
🔸یا اباصالح العجل🔸
💢💢💢
✅بند دوم
ای منجی و روشنگره،تمومه این دنیا بیآ
فقط تویی یابن الحسن،بر درده عالمی دوا
ای خلق و خویت فاطمی،صاحب تیغه ذوالفقار
ای آخرین حجت حق ، ذخیره ی پروردگار
دارم میسازم با درد و غمها
بگو کجایی یوسفِ زهرا
🔸یااباصالح العجل🔸
💢💢💢
✅بند سوم
مرهم زخم فاطمه،خونخواهه محسن شهید
پهلوی مادرت شکست، ازضربه ی خصم پلید
از تیزیه مسماره در،سینه ی زهرا خونیه
ضربه های مشت و لگد،کجا و جسمه حوریه
بیت نبوت ، هجومه اعدا
سیلی کجا وو،صورت زهرا
🔸یااباصالح العجل🔸
💢💢💢
✅بند چهارم
هنوز میآد از کربلا ، ناله های امن یجیب
افتاده توی قتلگاه،غرغه به خون مردی غریب
پیراهنش رو میبرن،یه عده پسته بی حیا
سرش رو داره میبره،شمره حرمی از غفا
بحقه عمه زینب روی تل
که دید برادر میونه مقتل
🔸عجل لولیک الفرج🔸
✏️:#الیاس_محمدشاهی
3⃣0⃣1⃣
#یاحجة_بن_الحسن_عجل_علی_ظهورک
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
◼️ نیمه شوال، سالروز شهادت مظلومانه حضرت حمزة بن عبدالمطلب...
◼️ رسول خدا صلی الله علیه و آله در پیِ پیداکردن پیکر مطهر حضرت حمزه علیه السلام...
پس از فروكش كردن شعله جنگ، پيامبرخدا صلی الله علیه و آله به يارانش فرمود:
آيا در ميان شما كسى هست كه از عمويم حمزه خبرى بياورد؟!
«حدث بن اميه» عرض كرد:
من محلى را كه او افتاده است مى شناسم و خود را به كنار پيكر حمزه عليه السلام رسانيد اما چون او را با وضع فجيع و دلخراش ديد، نتوانست خبر را به پيامبرخدا برساند و چون دير كرد پيامبر صلى الله عليه و آله به امير مؤمنان عليه السلام فرمود:
«يا عَلِي اطْلُب عَمّك»
▪️«اى على، به سراغ عمويت برو»
آن حضرت نيز چون وضع حمزه عليه السلام را ديد، به خود اجازه نداد كه پيامبرخدا را آگاه سازد و لذا خود پيامبر با چند تن از صحابه حركت كرد و چون پيكر پاره پاره و مثله شده عمويش را ديد، با صدای بلند گريه كرد و فرمود:
« لَنْ أصابَ بِمِثْلِكَ أبداً »
▪️ «براى من مصيبتى بالاتر از
مصيبت تو نيست. »
و نيز فرمود:
«وَ اللَّه ما وَقفتُ مَوقِفاً أغيَظ عَلَىَّ مِن هذا الْمَكان »؛
«به خدا سوگند تا كنون چنين مصيبت سختى بر من روى نداده بود. »
در آن حال بود كه فرمود:
هم اكنون جبرئيل نازل شد و اين مژده را به من داد:
«إِنَّ حَمزةَ مَكْتُوبٌ في السَّماوات السَّبْعِ حَمْزَةَ بْنَ عَبْدالمُطَّلب أَسَد اللَّه وَ أَسَدُ رَسُولِه»
▪️«در آسمان هاى هفتگانه نوشته شده است كه حمزه شير خدا و شير پيامبرخدا است.
📚تفسير قمى، ج ۱، ص ۱۲۳؛
📚كامل بن اثير، ج ۲، ص ۱۱٢
📚تاريخ ابن ابى كثير، ج ۴، ص ۴۰
تکثیر عشق 💚 👈
@shoormahshar
@shoormahshari
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
◼️ تنِ مطهر حضرت حمزه را عریان کردند اما در آخر، کفن شد...
شیخ كلينى رحمه الله از امام صادق عليه السلام نقل مى كند که حضرت فرمودند :
« إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و آله صَلَّى عَلَى حَمْزَةَ وَ كَفَّنَهُ لِأَنَّهُ كَانَ جُرِّدَ» .
▪️«پيامبرخدا صلی الله علیه و آله بر پیکر حمزه نماز خواندند و چون مشركان لباس از تن حمزه برگرفته بودند و پيكرش برهنه بود، دستور دادند بر عمويش كفن بپوشانند و لذا او را درميان نمدى قرار دادند و دفن كردند؛
🔹طبقات الکبری می نویسد :
حضرت حمزه علیه السلام را در پارچه ای که خواهرش صفیّه آورده بود، کفن کردند؛ چراکه مشرکان او را برهنه کرده بودند.
📚فروع كافى، ج ۱، ص ۵۸
📚طبقات الکبری ، ج۳، ص۱۵۱۶.
◼️ قلب تمامیِ عالم و آدم بسوزد برای قتیل دشت کربلا که به وقت عریان شدنش نیز ، کفنی نداشت و تنها با تکه حصیری او را به دل خاک سپردند...
زیرانداز خانه های دهات
کفنِ شاه بی کفن شده بود...
تکثیر عشق 💚 👈
@shoormahshar
@shoormahshari
.:
ا ﷽ ا
نائب الزیاره همراهان گرامی
هستیم
مراسم تشییع پیکر مطهر
استاد عزیز
آیت الله فاطمی نیا
قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت های عجیب پسر استاد فاطمی نیا در مراسم وداع با پیکر ایشون، دانشگاه امام صادق(علیه السلام)
فایل کامل به همراه مداحی #آذری
حضرت #فاطمه _الزهرا سلام الله علیها
•┈┈••✾••┈┈•
@azizamhosen
#حضرت_رقیه
ای زجر ! ای نامرد ! از جانم چه می خواهی
از سیلی ات افتاد دندانم ، چه می خواهی
خنده ندارد بر زمین افتادن یک طفل
خاکی شده موی پریشانم ، چه می خواهی
صد بار گفتم بی حیا ، دعوا ندارم من
شرمی کن از چشمان گریانم ، چه می خواهی
چیزی نگفتم من ، نزن این قدر با شلاق
زخمم ز سر تا پا ، نمی دانم چه می خواهی
جان مرا بر لب رساندی ای خدا نشناس
از دست تو مرگ است درمانم ، چه می خواهی
خیلی تعصب بر عمو عباس دارم من
کمتر بگو بد از عموجانم ، چه می خواهی
من دخترم نه مرد میدان ، کم بزن فریاد
ای زجر ای نامرد از جانم چه می خواهی
محمد حسین رحیمیان
@rozeh_1
#حضرت_رقیه
شعلههای خیمهها موی سرش را... بگذریم
رد این زنجیرها بال و پرش را... بگذریم
یک پدر با چشمهایی نیمهباز از روی نی
سیلی زجرآوری بر دخترش را... بگذریم
هر زمان چشمش به سرها میخورد در بین راه
شمر پیش چشمهایش خنجرش را... بگذریم
درد پایش هیچ؛ وقتی درد پهلو میگرفت
با لگد آرام شد تا مادرش را... بگذریم
در دلش گل کرد حس خواهرانه بین راه
خواند لالایی که قدری اصغرش را... بگذریم
با عمو عباس گفت آخر نمیبینی مگر
خواهرت نامحرمان دور و برش را... بگذریم
با وجود زخم تاول، زخم گوش و زخم دست
دلخوش است از اینکه بر سر معجرش را... بگذریم
سجاد احمدلو
@rozeh_1
#حضرت_رقیه
ﺳﯿﻼﺏ ﺍﺷﮏ ﭼﺸﻢ ﺗﺮﺵ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ
ﺭﺩ ﺧﺴﻮﻑ ﺷﺐ ﻗﻤﺮﺵ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ
قبلا صدای ناله او سوز و آه داشت
این مشت آخرى اثرش را گرفته بود
آن زیر ﭘﺎ فتادن مابین كوچه ها
تاب و توان بال و پرش را گرفته بود
بازار شام عمه نشد یاریش كند
چون تازیانه ها سپرش را گرفته بود
هر جا که خورده بود نگاهش به دست زجر
بی اختیار باز سرش را گرفته بود
شیرین زبان خانه ارباب ای دریغ
تلخی این سفر شكرش را گرفته بود
ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﯾﺶ ﺑﺮﺩ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺳﺮ ﭘﺪﺭ
ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮﺵ ﮐﻤﺮﺵ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ
ﻣﺎﺑﯿﻦ ﺯﺧﻤﻬﺎﯼ ﻋﻤﯿﻖ ﺳﺮ ﭘﺪﺭ
ﺟﺎﭘﺎﯼ ﺧﯿﺰﺭﺍﻥ ﻧﻈﺮﺵ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ
حسین صیامی
@rozeh_1
#حضرت_حمزه
تا به وصف حمزه بگشایم زبان
می سزد گردد سراپایم زبان
حمزه یعنی شیر شیران اُحد
خشم فریاد دلیران اُحد
حمزه یعنی یک جهان صدق و صفا
حمزه یعنی جاننثار مصطفی
این شنیدم هند از خشم و غضب
کرد وحشی را به نزد خود طلب
گفت در این جنگ باشد کام من
تشنۀ خون یکی از این سه تن
یا، محمّد را به تیغ خشم زن
یا، علی یا، حمزه را از پا فکن
دید آن ناپاک در حین قتال
قتل احمد یا علی باشد محال
تاخت هر سو در صف میدان جنگ
کرد قصد جان حمزه بی درنگ
حمله کرد از راه نامردی ز پشت
شیر شیران را به ضرب نیزه کشت
آن خروشان شیر ختم المرسلین
پیکرش چون کوه شد نقش زمین
هند با خشم و غضب سویش شتافت
پهلویش را از دم خنجر شکافت
همچو خون پاک حمزه بر زمین
ریخت اشک از چشمِ ختم المرسلین
من ندانم داغ آن آزادمرد
با دل پیغمبر اکرم چه کرد
می سزد تا خون فشانم از بصر
داغ دو سردار دارم بر جگر
آتش سوز درونم بر ملاست
گه نگاهم بر اُحد گه کربلاست
دیده ام پرپر دو باغ یاس را
جسم حمزه، پیکر عبّاس را
داشت در دل داغشان را فاطمه
گه به صحرای اُحد، گه علقمه
سنگ و کوه و دشت و صحرا گریه کرد
بر مزار هر دو، زهرا گریه کرد
داغ او بر قلب پیغمبر نشست
مرگ این پشت برادر را شکست
او شدی مُثله رخ نورانیش
این یکی شد فرق تا پیشانیش
او ز پهلویش روان شد خونِ دل
این فرات از کام عطشانش خجل
او عبا پوشید بر جسمش رسول
این کنارش مادریکرده بتول
حمزه! بوی کربلا احساس کن
گریه بر مظلومی عبّاس کن
او که تنها با عدو پیکار کرد
دست و چشم و سر، نثار یار کرد
او که از ضرب عمود آهنین
گشت سرو قامتش نقش زمین
این شنیدم حضرت ختمی مآب
بر شهیدان یک به یک می داد آب
تا رهد عبّاس از رنج و تعب
جام آبی داد بر آن تشنه لب
آن سرا پا مظهر صدق و صفا
تشنهلب جان داد نزد مصطفی
لب نزد بر آب و کامش تشنه بود
بر لب دریا امامش تشنه بود
بحر را چون شعله ای در کام دید
عکس اصغر را میان جام دید
تا که باران زآسمان آید فرود
بر لب عبّاس از «میثم» درود
استاد حاج غلامرضا سازگار
@rozeh_1
#حضرت_رقیه
نفس نمانده که از تو بپرسم از سر و رویت
لبی نمانده برایت بپرسی از سر و رویم
بیا بگو که چرا خون نشسته بر سر مویت
بگو که با تو بگویم ز آتش سر مویم
تو و لبان پر از خون ، من و کبودی صورت
تو از کدام بگویی من از کدام بگویم
رسیده ای و نشستی دقایقی به کنارم
چه خوب بود می امد به همره تو عمویم
ز پلک پاره خود کن نظاره دختر خود را
ببین که بغض غریبی گرفته راه گلویم
گمان کنم که ز چهره دگر مرا نشناسی
چنان به صورت من زد ، نه بهتر است نگویم
ببین که زائر زهرا شدم میانه ی صحرا
دمی که مادرت آمد در آن میانه به سویم
نمی شود ز لبانت یکی دو بوسه بگیرم
ترک ترک پر زخم است هر کجا که بجویم
بیا و دختر خود را ببر تو از دل ویران
دگر نمانده توانی که این مسیر بپویم
به قصد کشت مرا می زند حرامی بی دین
هر آن زمان که به لب نام دلربای تو گویم
عیان شود به قیامت شکوه و جاه و جلالم
چو قبر مخفی یاس مدینه سر مگویم
ناصر شهریاری
@rozeh_1
#حضرت_رقیه
از نیزه ها نگاه تو هرگز جدا نشد
لبهای زخمی تو که بر شکوه وا نشد
جز با دوای بوسه ی بابا دوا نشد
مثل تو هیچ کودکی ام البکا نشد
آری دلیل بارش باران رقیه است
کنج خرابه رفت ولی عز و جاه داشت
از گریه های غیرتی اش صد سپاه داشت
از دست های عمه ی خود تکیه گاه داشت
باران گرفته بود و مِهی در نگاه داشت
یک قله بین ابر فراوان ، رقیه است
موسای کربلاست حسین و عصاست او
در امتداد سایه ی خیرالنسا ست او
مهر قبولی سفر کربلاست او
پیغمبر سه ساله ی خون خداست او
اسلام اگر حسین ، مسلمان رقیه است
شبنم فروش گریه ی پاکش نسیم ها
چشم انتظار دست کریمش کریم ها
امیدوار رحم وسیعش ، رحیم ها
ما را برای روضه خرید از قدیم ها
در راه عشق ، سلسله جنبان رقیه است
محمد بختیاری
@rozeh_1
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_رضا__ع__زمزمه
اگه به من نميدن برات کربلا رو
دلم خوشه که اينجا دارم امام رضا رو
اگر چه بي حبيبم غريب و بي قرارم
چه غم که توي مشهد امام رضا رو دارم
اگر که من يه عبد و غلام رو سياهم
باز هم توي حريمش آقا ميده پناهم
بدون نام او لوح سرنوشت نمي خوام
امام رضا رو دارم ديگه بهشت نمي خوام
يا ضامن آهو رضا
امام رضا (ع)
زمزمه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_رضا__ع__مدح
پنجره وقتی كه از فولاد باشد بهتر است
سائل تو كور مادر زاد باشد بهتر است
ضامن هشتم سبب ها را مشخص مي كند
گاه آهو در پی صيّاد باشد بهتر است
گفت داود نبی كه تحفهء من در حرم
منبري در صحن گوهرشاد باشد بهتر است
بعد عمری پر زدن در خانه های اين و آن
اين كبوتر در حرم آزاد باشد بهتر است
سهم من پرواز شد در بام مشهد از نخست
دور ايوان طلا شد كار و بار من درست
همچنان احساس عجز و ناله بيچاره ها
سربلند و سر به زير اين حرم، فوّاره ها
گوشه چشمی می كند بر چيره دست اصفهان
در می آيد يک ضريح از بين آهن پاره ها
تازه اين يک گوشه ای از محشر دنيای اوست
ازدحام جمعيت محوند در نقّاره ها
گرچه میگيرند از او كربلا و كاظيمين
بر نمیدارند دست از اين حرم اين كاره ها
بی تعارف حرف من اينست شفّاف و صريح
زلف من خورده گره بر پیچ و تاب اين ضريح
ارتزاق نوردارند از رخش خورشيدها
شد به تأييدش مؤيّدتر همه تأييدها
آنقدر دل می برد در باد رقص پرچمش
كه ندارد جايگاهی اُفت و خيز بيدها
قصه شيخ بهايی بر همه اثبات کرد
روی او باز است ترجيحاً به ناامّيدها
با نمازی كه شكسته خوانده ام در محضرش
زود ديدم شد رُفو در قلب من ترديد ها
در قنوتم قوس ابروهای او كرده هبوط
با ولايش می گذارد پيش پاهايم شروط
هر كسي زائر شده اينجا تمنّايش يكيست
خانه اميّد او، امیّد فردايش يكيست
اينهمه ايوان، عمارت، صحنِ تو در تو، رواق
اين همه دارالشِّفا كه هست آقايش يكيست
"گر گدا كاهل بود تقصير صاحبخانه نيست"
لطف آقا صبح تا شب بر گداهايش يكيست
گرچه پائينْ پا و بالا سر دو بال مرقدند
مطمئنم اين حرم پائين و بالايش يكيست
بارها اينجا توسل كردنم بهتر شده
هشت های من به توحيد خدا منجر شده
کرده دلخون، شهد لبهايش لب زنبور را
مست جام چشمهايش دیده ام انگور را
تشنه تر شد کام من چون خواهرش از شهر قم
ریخته در جرعه ام تلخی آب شور را
هفت پشت نسل ما می آورد در صحن او
خواهش امروز سلمانی نيشابور را
ما چرا از بردن نام جوادش بگذريم
زود پیدا کرده عشقش راه های دور را
بارها بين گريز روضه اش کردیم یاد
از علیّ اكبر آقا دم باب الجواد
حجره ات در بسته پيش چشم مردم هيچ وقت
يا عبا روی سر تو بی تكلم هيچ وقت
كاشكی همواره باشد يک نفر دنبال تو
تا نگردد راه خانه بر شما گم هيچ وقت
می رسد قطعاً جوادت موقع جان دادنت
تا نيفتد از لبان تو تبسم هيچ وقت
دوريت از خواهرت قطعاً كه بی حكمت نبود
گر نشد قسمت بيایی وادی قم هيچ وقت
اينهمه اما اگر، اما اگر، منظور كه...
اينهمه آهِ جگر، آهِ جگر منظور كه ...
تشنه روی خاک افتادی ولی خواهر نديد
حال مضطرّ ترا در حجره ات بهتر نديد
تارهای صوتی ات را زهر سوزانده ولی
هيچ آسيبی لبت، از خشكی حنجر نديد
حجره تو امن ماند و صبح تا ظهر عطش
غربت دو مشک را بر دوش آب آور نديد
دست و پا بعضاً زدی اما كسي دور و برت
دست و پا گم كردنت را با علی اصغر نديد
هی طلب می كرد اشک مادری بی تاب، آب
گريه كن آرام آرام و صدا كن آب، آب
رضا دین پرور
امام رضا (ع)
مدح
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_رضا__ع__روضه
اینکه گفتی غریب ، یعنی چه؟
از وطن بینصیب یعنی چه؟
دل ما خانه امام رضاست
«یا امام غریب» یعنی چه؟
تا ابد ما کبوتر حرمیم
قُمری و عندلیب یعنی چه؟
دیدم عیسی دخیل میبندد
عیسوی! آن صلیب یعنی چه؟
تا رضا هست ای خدا اصلاً
ذکر أمّن یجیب یعنی چه؟
کربلا هم بهجای خود امّا
بی رضا بوی سیب یعنی چه؟
شاعر : محسن ناصحی
امام رضا (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__نوحه
مدینه محشر دیگرشده(۲)
خون فشان ساقی کوثر شده
ولوله افتاده در کائنات
لالهٔ فاطمه پرپرشده (۲)
واویلا واویلا یافاطمه (۳)
امام ششمین رفت از جهان(۲)
می سوزد از محبان جسم و جان
ای زمین جسم او در بربگیر
گر یه کن در فر اقش آسمان (۲)
واویلا واویلا یا فاطمه (۳)
چهره ام از خون چون شقایق است(۲)
ماتم ناشرالحقایق است
یم خون شد دل اهل ولا
سوگوار امام صادق است (۲)
واویلا واویلا یا فاطمه (۳)
زهر کین گوهرجانش گرفت(۲)
مولا را از عزیزانش گر فت
از عطش افتاده در پیچ و تاب
فاطمه سربه دامانش گرفت(۲)
واویلا واویلا یا فاطمه (۳)
تیر غم قلب مولا را درید(۲)
نیمه شب از پی استر دوید
یاد زینب بودو کوفه وشام
از جگر بانگ یا زهرا کشید(۲)
واویلا واویلا یا فاطمه (۳)
سلام الله علیهم اجمعین
مصطفی نظری طهرانی
امام صادق (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_رضا__ع__شور
تو رو خدا منم آهو حساب کن
واسه یه بار نوکرت خطاب کن
دلتنگه مشهدت شدم آقا
روزی من صحن انقلاب کن
ای صاحبم شمس الشموس
آقای من سلطان توس
جانم علی موسی الرضا
بند دوم:
میگن به تو همه شاه خراسان
بهت میاد آقا منصب سلطان
دوست دارن توی دنیا آقا
یه جور دیگه تورو مردم ایران
تو صاحب این کشوری
از نوکرات دل میبری
جانم علی موسی الرضا
بند سوم:
اسیر تو میشه از غم آزاد
پر میزنم سمت صحن گوهرشاد
یه عمره که به تموم زائرات
کرب و بلا میده پنجره فولاد
ذکر لبم جانم رضا
از تو میخام کرب و بلا
جانم علی موسی الرضا
شعروسبک:علی علی بیگی
امام رضا (ع)
شور
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__شور
دل من همیشه با علیه
نوکری تو سروریه
شیعه بودنم ازدم توست
دین و مذهبم جعفریه
من برات گریونم
برای مزاربی صحن و سرات گریونم
برای طنین اشک گونه هات گریونم
برای دل همیشه کربلات گریونم
کربلا ........
&&&&&&&&
یه روزی میاد که ما میسازیم
دور قبر تو،صحن و سرا
کوری دوچشم آل سعود
یک حرم مث ٍ،کرب وبلا
به شما می نازم
به شما فقط میون دلبرا می نازم
به بقیع،همون بهشت باصفامی نازم
به مزار تو شبیه کربلا می نازم
کربلا......
&&&&&&&&&&
عمری بوده ذکرنام حسین
بر دلای ما،شور و نوا
با روایتات همش می بری
سوی خاک طف،کربوبلا
به شما دل دادم
به شما و جوی اشک عاشقا دل دادم
به زدن به سینه وبه لطمه ها دل دادم
به یه لحظه هروله تو کربلا دل دادم
کربلا.....
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
امام صادق (ع)
شور
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_رضا__ع__روضه
وای مادر مددی کن جگرم میسوزد
که نه تنها جگرم پا به سرم میسوزد
زهر اثر کرده به زانو و ستون فقرات
جگرم پاره شده تا کمرم میسوزد
کسی آید ز وفا چشم جوادم گیرد
پیکرم پیش نگاه پسرم میسوزد
همره هر نفسم خون ز لبم میپاشد
تار میبینم و چشمان ترم میسوزد
چون مقطع شده حرفم ، پی اخبار ولا
دود میگویم و بر لب جگرم میسوزد
شاعر : قاسم نعمتی
امام رضا (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
✅زمينه شهادت امام صادق (علیه السلام)
🔻سید محمد رضا حسینی
1⃣بند اول
يه عمره غصه خوردم
يه عمر كوه دردم
برا غربت جدم
يه عمره گريه كردم
اين دنيا به خودش ديده آتيش پر زهرا رو
اين دنيا به خودش ديده رونيزه سرآقا رو
دنيا من دارم ميرم
از دست تو دلگيرم
داغ روضه ي جدم كرده پيرم
قال صادق نوح علي الحسين
ايهاالعاشق نوح علي الحسين
2⃣بند دوم
سر سجاده بودم
زير پام و كشيد و
نداشت حرمت حتي
همين ريش سفيد و
اين مردم همه مي ديدن تو كوچه كه زمين خوردم
ياد مادرم افتادم از غصه به خدا مردم
دنيا از تو دل كندم
خون كردي دل مارو
تو كوچه شنيدي تو آه زهرارو
قال صادق نوح علي الحرم
چي سرش اومد بيچاره مادرم
3⃣بند سوم
با اين پاي برهنه
باجسم ناتوانم
توي بند اسارت
شبيه عمه جانم
مي سوزه جگرم از اون چشمي كه پِي خلخالِ
از روي بدنش پاشو كه زهرا سر گودال
ميگه مادرت زهرا
اي قاري قرآنم
تشنه كشتنت مادر اي حسين جانم
قال صادق نوح علي الحسين
ايهاالعاشق نوح علي الحسين
#امام_صادق علیه السلام
#محمد_رضا_حسینی
#زمینه