💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_باقر__ع__نوحه
شد کشته ی زهر جفا آن بی قرینه
افتاده دیگر از نوا جان مدینه
آجرک الله بقیه الله(۲)
مدینه از سوز غمش ماتمسرا شد
برپا به یاد ماتمش بزم عزا شد
آجرک الله بقیه الله
شهر نبی را بار دیگر غم گرفته
صادق ز داغ پدرش ماتم گرفته
آجرک الله بقیه الله
آنکه بود چون جده اش فاطمه طاهر
شد کشته ی زهر جفا امام باقر
آجرک الله بقیه الله
باقر امام انس و جان گردیده خاموش
صادق نموده پیکر پاکش کفنپوش
آجرک الله بقیه الله
خاکی بود اندر مدینه تربت او
قبرش بود نشانه ای از غربت او
آجرک الله بقیه الله
باقر امام پنجمین زائر ندارد
مهدی به خاک قبر او صورت گذارد
آجرک الله بقیه الله
عمری به درد و رنج و ماتم مبتلا بود
صبح و مسا یاد شهید کربلا بود
آجرک الله بقیه الله
در کربلا دیده شهیدان خدا را
تنها و در غربت امام کربلا را
آجرک الله بقیه الله
در کربلا خون شد دلش تا دیده اصغر
با تیر حرمله علی شد پاره حنجر
آجرک الله بقیه الله
در کربلا دیده امید ام لیلا
علی اکبر از ستم شد اربا اربا
آجرک الله بقیه الله
غربت خود در کربلا نموده احساس
آن دم که افتاد از بدن دستان عباس
آجرک الله بقیه الله
دیده به دشت کربلا قلب شکسته
شمر ستمگر بر روی سینه نشسته
آجرک الله. بقیه الله
دیده به دشت کربلا حرمت دریدند
راس حسین بن علی از کین بریدند
آجرک الله بقیه الله
باقربدیده آتش بر خیمه ها را
دیده همه سر ها به روی نیزه ها را
آجرک الله بقیه الله
دیده عدو بر زخم عمه اش نمک زد
از کربلا تا شام طفلان را کتک زد
آجرک الله بقیه الله
رضا یعقوبیان
امام باقر (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#مناجات_با_خدا_مناجات
فرصت توبه گذشت و گریه می بارم هنوز
حسرت اوقات غفلت را به دل دارم هنوز
باز هم جا ماندم و این غافله از ما گذشت
مانده خاری در کف پا و گرفتارم هنوز
هر چه درمان بود مخصوص ضیافت خانه بود
عافیت بود و شفا هر چند بیمارم هنوز
بعد از آن شب های بهتر از تمام سال ها
در مسیر بندگی ای وای کم کارم هنوز
من نبودم زینت مهمانی خوبان تو
هر چه تو بخشیده ای من عبد سربارم هنوز
گر چه دارد می رود این ماه اما میزبان
باز می گوید گنه داری؟ خریدارم هنوز
لحظه ای با ما سرِ یاری اگر داری بیا
اشتیاق دستگیری از تو را دارم هنوز
تا که من هستم چرا بر دیگران رو می زنی
من که قبل از هر که گویی دوستت دارم هنوز
شاعر:جواد حیدری
مناجات با خدا
مناجات
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#مناجات_با_خدا_مناجات
گرچه این ماه خداوند عظیم است عظیم
صاحب سفره در این ماه کریم است کریم
ماه بخشش ز گناهان و خطا پوشی هاست
هر تراوت به سحرگه ز نسیم است نسیم
سحرم دولت اقبال به بالین آمد
گفت این حال که داری تو، وخیم است وخیم
دست بر دامن پیغمبر و آلش بزنید
گرچه این دُّرگران مایه، یتیم است یتیم
دیگر از این همه تقصیر به تنگ آمده ام
برمشامم ز تواین طُرفه شمیم است شمیم
هرکجا پا نهم آنجاست همه ملک خدا
لیک کوی تو مرا بیت و حطیم است حطیم
هر که با این سر سودا زده همرنگ شود
پیش عشاق جگر سوز زعیم است زعیم
لیله قدر مرا زلف تو تفسیر نمود
عاشقان دوست به عشاق،رحیم است رحیم
کوله باری ز گنه همراه خود آوردم
حال و روزم همه از عهد قدیم است قدیم
دامنم غرقه ستاره است خدا میداند
گو اویس قرن این عطر نسیم است نسیم
مرتضی محمودپور
مناجات با خدا
مناجات
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_باقر__ع__روضه
یا باقر از فرط غمت افسرده گشتیم
از غصه جانسوز تو پژمرده گشتیم
هر شیعه در دل حجله داغ تو بسته
سنگینى داغت دل ما را شكسته
سوز دلت از سینه ات بار سفر ساخت
در سینه ما رفت و ما را دیدهتر ساخت
پنجم امام و هفتمین معصوم هستى
جانم فدایت پس چرا مسموم هستى
اى صبر مطلق، گشتهاى بى تاب از چه؟
اى كشتى عدل خدا، گرداب از چه؟
جسم شریفت از چه كم كم آب گشته
بنگر كه صادق از غمت بى تاب گشته
تو یادگار آخرینِ كربلایى
تو داغدار و دل غمینِ كربلایى
تفسیر دشت كربلا در سینه توست
دلها گرفتار غم دیرینه توست
با رفتنت دیگر تو آسوده ز دردى
داغ یتیمى را به صادق هدیه كردى
تاریكى صحن تو بر غربت گواه است
شمعى ندارد قبر تو بى بارگاه است
اى كاش بر قبرت حرم سازیم امامم
بر گنبدش پرچم بیافرازیم امامم
آییم پابوس و تو را زوّار گردیم
ما بى كسان هم لایق دیدار گردیم
جواد حیدری
امام باقر (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_باقر__ع__روضه
ازشرار زهر کین پا تا سرم آتش گرفت
آه ای مادر بیا بال و پرم آتش گرفت
هر نفس از سینه ام شعله زبانه میکشد
سوختم از تب تمام پیکرم آتش گرفت
روز من با خاطرات کربلا شب می شود
بسکه گریه کرده ام پلک ترم آتش گرفت
هر طلوعی را غروبی عاقبت پایان دهد
ای امان از آن غروبی که حرم آتش گرفت
شعله بر جان همه اهل حرم افتاده بود
دختری فریاد میزد معجرم آتش گرفت
بعد داغ کربلا و تشنگی بچه ها
هر کجا که آب دیدم حنجرم آتش گرفت
نوید طاهری
امام باقر (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_باقر__ع__روضه
باقر به علم شهره هرخاص وعام شد
مسموم زهر کینه ی کور هشام شد
هر چند زهر کین بشد اسباب مرگ او
مرگش زکربلا ز برایش پیام شد
آنگه که بین بستر بیماریش فتاد
با یاد کربلا وپدر تشنه کام شد
یادش بیامد آن دم آخر که جد او
هل من معین بگفت وپدر اشک تام شد
او پنج ساله بود به صحرای کربلا
دیدش که بهر قتل حسین ازدحام شد
آن دم که دید نعش شهیدان به قتلگاه
با عمه زبنبش به فغان هم کلام شد
کردی مواظبت زپدر عصر روز خون
آنگه که غرق آتش وغارت خیام شد
یاد آمدش اسارت وکوفی وشامیان
خونین جگر پدر زسوی اهل شام شد
بایاد کربلا جگر از زهر پاره شد
یا فاطمه به لب دگر عمرش تمام شد
شاعر : اسماعیل تقوایی
امام باقر (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_جواد__ع__زمینه
سرم و روی خاک غم می زارم
میون حجره هیچ کس و ندارم
شده مثه غم حسن غم من
من و با زهر کینه کشته یارم
توی این حجره ، می سوزه تموم پیکرم
توی این حجره ، شده خون دو دیده ترم
توی این حجره ، کنارم نشسته مادرم
وای وای وای ، غریب آقام آقام آقام3
..............
کی دیده وقت احتضار مردی
درا رو همسرش به روش ببنده
بزنه دست و پا رو خاک غربت
ولی شریک زندگیش بخنده
می زنم فریاد ، نمی ده کسی جوابمو
می سوزه سینه م ، تشنه یه قطره آبمو
ندارم تابی ، برده زهر کینه تابمو
..............
اگر چه توی موسم جوونی
بهار عمر من شده خزونی
ولی کسی ندیده مثل زهرا
ز تازیونه بر تنم نشونی
جوونم اما ، نشده کسی عصا برام
جوونم اما ، لگدی نخورده پهلوهام
جوونم اما ، نشده کبود زیر چشام
..............
کبوترایی که بغداد بودید
بالتونو کنار هم گشودید
کربلا کاشکی بودید سایه روی
تن حسین زهرا می نمودید
کربلا جدم ، با یه قلب از عطش کباب
بدنش بوده ، سه روز و دوشب تو آفتاب
کنار دریا ، ندادن بهش یه قطره آب
علی سلطانی
امام جواد (ع)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#مناجات_با_خدا_مناجات
اصلا حواسم نیست که فرصت ندارم
خیلی برای بندگی همت ندارم
اینقدر زیر خاک خوابیده اند مردم
چشمی برای دیدن عبرت ندارم
امروز و فردا می کنم هنگام توبه
حالی برای ترک معصیّت ندارم
ارزان خودم را باختم در دار دنیا
اما حواسم نیست من قیمت ندارم
افتادم اما باز دستم را گرفتی
جایی به جز این خانه من عزت ندارم
وای از شبی که صورتم بر خاک قبر است
چیزی برای خانه ی غربت ندارم
باب نجات شیعه ی زهرا، حسین است
چشم امیدی جز به این رحمت ندارم
وقتی حسین بن علی را دوست دارم
از هیچ چیز دیگری وحشت ندارم
شب های جمعه مادری قامت خمیده
هی بوسه می گیرد ز رگ های بریده
وحید محمدی
مناجات با خدا
مناجات
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
.
🔊 #زمینه احساسی و بسیار سوزناک
⭕ متن:باز محرمت میاد از...
🎙️ مداح:کربلایی #محمد_حسین_حدادیان
#شب_اول_محرم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
باز محرمت میاد از راه
بوی ماتمت میاد از راه
از حسینیه سلام میدم
به زُوّار تو ثارالله
الان زیرِ قُبت چه حالیه
جای ما تو صحن تو خالیه
خودت خواهش و تو چشام ببین
میخوام زائرتشم من اربعین
این حرم کجا و چهارتا قبر خاکی مدینه
زائر بقیع و ببین که روی خاکا میشینه
سینه میزنم من به یاد مادر شکسته سینه
وای حسین جانم وای حسین جانم
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
شهر غربت و بلا کوفه
ای دیار بی وفا کوفه
بشنو نالهٔ سفیرت رو
میا کوفه میا کوفه
فدای تو کردم سَرم رو من
سپردم به تو دخترم رو من
رباب و دیدم بین قافله
سه شعبه دیدم دست حرمله
تورو میکشن خواهرت رو هم
میبندن با زنجیر و سلسله
زجر بی حیا و رقیه میشه تنها دل شب
چشمِ دشمنا و غم بی معجری اشک زینب
اسب بی سوار و میمونه پیکرت زیر مرکب
وای حسین جانم وای حسین جانم
◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#امام_جواد_ع_شهادت
حجره شلوغ است و کسی هم در نمی آید
دیگر تن تو از پس سم بر نمی آید
از جعده بدتر ام فضل است و کنیزانش
از این همه زن ، یک مسلمان در نمی آید
@hosenih
جان کندن ات را ذره ذره دید در حجره
این زن دلش آمد ، دل کافر نمی آید
از تشنگی چشمت سیاهی می رود اما
با کاسهْ آبی ، هیچ کس آخر نمی آید
انقدر بی حالی که در بین مناجاتت
مانده نفس در سینه ، بالاتر نمی آید
مثل حسن زخم از خودی خوردید... با این فرق
شکر خدا بالا سرت خواهر نمی آید
اینها که چیزی نیست ، جای شکر دارد که
اینجا اقلاً ، شمر با خنجر نمی آید
کشتند تشنه لب تو را ، اما همین خوب است
چل نعل تازه روی این پیکر نمی آید
@hosenih
بر روی بام خانه ماندن حکمتی دارد...
پس ساربان دنبال انگشتر نمی آید
کشته شدی اما ، غرورت را کسی نشکست
در این میان حرفی هم از معجر نمی آید
#علیرضا_وفایی_خیال
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
بعد از سقیفه، چونکه شد اسلام، وَالسلام
دیگر نماند فاطمه را هیچ احترام
آل علی، به حال علی، نوحه گر شدند
تا صبح فجر، تا برسد روز انتقام
ما آل فاطمه که امانِ خلایقیم
خود صیدِ کید و مکرِ خواصیم و هم عوام
@hosenih
مردم سوار گرده ی نیکانِ خود شدند
از بسکه شد طعامِ شکمهایشان حرام
مالِ حرام و شبهه، بسازد امام کُش
مائیم کشته های سقیفه علیَ الدوام
بس داغ روی داغ، تحمل نموده ایم
پیریِ زودرس شده روزیِ ما تمام
□ □ □
حالا ز بعدِ فاطمه اَم من، جوان ترین...
معصومِ جان به لب شده ی کینه و خِصام
رحمی نکرد قاتلِ من بر جوانی اَم
عمرم شبیهِ مادرمان، ماند ناتمام
ای اُم فضل، من چه بدی با تو کرده ام؟
از من چه دیده ای تو، بجز خوبیِ مدام؟
تیر جفای تو جگرم را نشانه رفت
این بود پاسخ کرم و جود و احترام؟
میشد چنان رباب، به عهدت وفا کنی
اما شبیهِ جعده شدی قاتلِ امام!؟
من وارثِ حسینم و هم وارثِ حسن
سوزِ عطش به دردِ غریبی است اِلتیام
یادِ گلوی تشنه ی جدم که میکنم...
نیزه نخورده، میکِشَم آهِ گلو، به کام
من در میان حجره زدم دست و پا، ولی
جد غریبِ من تهِ گودال، صیدِ دام
@hosenih
چون شمر، زنده زنده سرش از قفا برید
فریادِ یاحسین بگوش آمد از خیام
راسُ الحسین، بر سرِ نیزه شد و تنش...
زیرِ سمِ ستور، ولی باز ناتمام
چون ساربان به پیکرِ غارت زده رسید
انگشت شد، بهانه انگشترِ امام
ای ساربان، مقابلِ چشمانِ مادرش...
دیگر مَبُر، که فاطمه غش کرد، وَالسلام
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
ای گل بوستان اهل البیت
حجتِ نوجوان اهل البیت
ای امام نهم که نه ساله
جلوه کردی میان اهل البیت
از همان کودکی شدی در جود
شهره ی خاندان اهل البیت
حرف ما نیست، جود و بخششتان
آمده در لسان اهل البیت
در عطای تو جلوه گر شده است
رحمت بیکران اهل البیت
بعد زهرا جوان ترین هستی
ای گل بوستان اهل البیت
ای جوانیّ ما به قربانت
یا جواد ای جوان اهل البیت
بر مریدان حق مرادی تو
مظهر نام یاجوادی تو
@hosenih
ای نگاه تو عافیت آمیز
وارث آستین معجزه خیز
پیش جودت همه گدا هستند
پادشاه و وزیر و عبد و کنیز
نامه ای آمد از پدر سویت
که ای جواد ای به چشم خلق عزیز
دِرهم از قبل بیشتر بردار
کیسه ها را کن از طلا لبریز
گرچه زحمت شود ولی هرگز
مکن از راه سائلان پرهیز
تو جوادی و کار تو جود است
زر به دامان هر فقیر بریز
آبرو می دهی به هر سائل
ای امید همه به رستاخیز
دست بر دامن تو دارم و بس
سر بر این آستان گذارم و بس
@hosenih
ای اسیر عطای تو حاتم
مستمند شفاعتت آدم
کعبه از احترام توست عزیز
محترم از ولای تو زمزم
چه شد آنروز در کنار حرم
بر زمین مشت می زدی محکم
بغض کردی و زیر لب گفتی:
مادرم ... تازیانه... نامحرم
آتش افتاد بر دلت اما
با دل مجتبی چه کرد این غم
وسط کوچه ی بنی هاشم
تا که بالا گرفت کار ستم
پیش چشم حسن زمین افتاد
بضعه ی قلب حضرت خاتم
آه از آن روحِ عصمت و پاکی
مادری ماند و چادری خاکی
@hosenih
یا جواد ای غریب چون حیدر
ای دل آزرده از غم مادر
ای که مثل حسن شدی مسموم
از عناد و جنایت همسر
ای که مثل حسین جان دادی
با لب تشنه لحظه ی آخر
پیکرت رفت روی بام ولی
پاره پاره نبود آن پیکر
جسم تو پایمال اسب نشد
پیش چشمان دختر و خواهر
ساربانی نبوده تا که بَرد
ای سلیمان ز دستت انگشتر
سرت از تن جدا نشد که رَوَد
در خرابه به دیدن دختر
کسی آقا نبود تا بکشد
از سر دخترانتان معجر
جدتان گفت با دل زارش:
آه از شام و کوچه بازارش
شاعر: #سیدروح_الله_مؤید
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
بسم آن وجه خدا، باب مراد
بندگانیم به دربار جواد
نزد ما شأن و مقامش والاست
عُلقه اش در دل ما لطف رضاست
با جوادش همه مأنوس شدیم
کاظمینی شده از طوس شدیم
می دهد برکت و خیر از هر سو
گریه کن های جوادش را او
@hosenih
باز با رخصت آقاجانم
روضه ای از پسرش می خوانم
نور چشمان رضا بی کس ماند
همسرش سخت دلش را سوزاند
محتضر بود امامش، کف زد
نه دعا خواند، نه قرآن، دف زد
نمک از کینه به زخمش پاشید
در حرم بین کنیزان رقصید
سوخت چون شمع، دل پروانه
جای رقاصه نبود آن خانه
تشنه شد از جگرش آه کشید
سوخت و ناله ی جانکاه کشید
ناله اش بر جگرش تاب نداد
یک نفر هم به امام آب نداد
میوه ی قلب امام هشتم
ناله اش بین صداها شد گم
او که داغ پدرش را دیده
مثل بابا به خودش پیچیده
وقت رفتن شده باید چه کند؟
خواهری هم که ندارد چه کند؟
روضه اش روضه ی غمناکی شد
همه ی بال و پرش خاکی شد
آه، عمامه اش از سر افتاد
وسط هلهله آخر جان داد
بر تنش داغ پر ابهام رسید
با چه وضعی به روی بام رسید
دل، ازین روضه ی حساس گرفت
پله ها بوی گل یاس گرفت
@hosenih
گرچه از منزلتش شرم نشد
زیر مرکب بدنش نرم نشد
شد رها پیکر او عریان نه
بین شمشیر و سنان پنهان نه
نیزه از قوم نظر تنگ نخورد
خوب شد بر بدنش سنگ نخورد
گرچه بر بام، تنش تنها بود
خوب شد بال کبوترها بود
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شهادت حضرت جواد الائمّه علیه السلام
چقدر لخته خون ریخته ای از دهنت
من بمیرم که شده لخته خون هم سخنت
جگرت پاره نامردی زهری شده که
جای سالم نگذارد به سراپای تنت
در و دیوار به پر پر شدنت گریانند
مثل زهراشده این لحظه پر پر زدنت
مثل یک مار گذیده به خودت میپیچی
غرق خون و جگر و خاک شده پیرهنت
بی رمق تشنه لبی روی زمین مثل حسین
جای شکر است کسی نیزه نزد در دهنت
خبری نیست ز غارت شدن پیکر تو
هم سرت هست وَ هم تربتِ بین کفنت
خبری نیست در اطراف تو از شمر وسنان
غارت خیمه دگر نیست که باشی نگران
✍منکلام:کربلایی محمد حبیب زاده
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeynab
🏴#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
🏴#زمزمه
🏴#نوحه_سنتی
🏴#سبک_نسیمی_جانفزا_می_آید
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
گل ياس رضا پرپر شد
در جوانى چونان مادر شد
واويلا واويلا واويلا
ميان حجره از پا افتاد
بى کس و يارو تنها افتاد
انقدر کف زدن نامردان
تا که اقا ز اوا افتاد
واويلا واويلا واويلا
کو پدر بوسد اين لبها را
بشنود ناله اى زهرا را
دست و پا ميزنم لب تشنه
بسته دشمن بر او درها را
واويلا واويلا واويلا
خون لبهاى او ميديدند
براى ناله اش خنديدند
تا برند پيکرش را تا بام
ريسمان دور پا پيچيدند
واويلا واويلا واويلا
کبوترها که پر وا کردند
سايه بانى مهيا کردند
بعد از ان گريه بر جسمى که
مانده بر خاک صحرا کردند
واويلا واويلا واويلا
نيزه از هر طرف بالا رفت
بر سر نيزه ها سرها رفت
بعد از ان ايه هاى قران
اى خدا زير دست و پا رفت
واويلا واويلا واويلا
#قاسم_نعمتی ✍
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
miderakhshe-ashke-setare.mp3
7.37M
میدرخشه اشک ستاره تو سینهی تار امشب
بیرق عزا رو بیارین رضا عزادار امشب
غریب آقام غریب آقام غریب آقام
یا جواد الائمه یا جواد الائمه
آقایی گل بهار رضایی
مسموم آتیش زهر جفایی
مولایی وارث حضرت زهرا
مظلومی پسر خون خدایی
جواد شأن نزول کوثر
برو سوی آغوش مادر
با این زهری که زد بر قلبت شرر
میدرخشه اشک ستاره تو سینهی تار امشب
بیرق عزا رو بیارین رضا عزادار امشب
یا جواد الائمه یا جواد الائمه
گم می شه میون شعله آهش
اشکی که می چکه از تو نگاهش
می سوزن تموم بال و پرش
چون عشق فاطمه بوده گناهش
رضا پسر تنهای تو
شده وارث دردای تو
میاد که بگیره دستای تو
چشم به راه مرگ جوونی
که می رسه جونش بر لب
بیرق عزا رو بیارین رضا عزاداره امشب
میدرخشه اشک ستاره تو سینهی تار امشب
بیرق عزا رو بیارین رضا عزاداره امشب
یا جواد الائمه یا جواد الائمه
وقتی که بدنی روی زمینه
خورشید که مثل شعله میمونه
ابری از سایه ی بال کبوتر
روی این کسی که روضه میخونه
حسین ای گل سرخ خونین
حسین خفته ی صحرا بالین
حسین بی کفن افتاده بر زمین
روضه ی جوادالائمه روضه ی سالار زینب
بیرق عزا رو بیارین رضا عزاداره امشب
حسین ..
#امام_جواد_ع_شهادت
زهری تمامیِ جگرش را گرفته بود
سیلاب خون دو چشم ترش را گرفته بود
طوبای باغ سبز "رضا" زرد زرد شد
آفت تمام برگ و برش را گرفته بود
@hosenih
از درد مثل حضرت زهرا خمیده شد
با دستهای خود کمرش را گرفته بود
حُجره شلوغ بود ولی مونسی نداشت
ای کاش یک نفر خبرش را گرفته بود
بی حرمتیِّ مَحرَم او تا کجا کشید...
دستی دهان شعلهورش را گرفته بود
او داد می کشید..،به دادش نمی رسند
یک عده پست دور و برش را گرفته بود
آمد کنیز و کاسه ی آبی به خاک ریخت
ای کاش جرعهای شررش را گرفته بود
دور از مدینه غربت بغداد را چشید
ارث غریبی پدرش را گرفته بود
خوبیِ بام بود که سُم بر تنش نرفت
این ارتفاع ها ضررش را گرفته بود
شکر خدا نه پیرهنش دست خورده بود
نه نیزه حجم بال و پرش را گرفته بود
▪️
▪️
در پیش چشم مادر پهلو شکسته ای
شمر از قفا سر پسرش را گرفته بود
@hosenih
با ضربه های ممتد او استخوان شکست
در پیش خواهری که سرش را گرفته بود
ای کاش بیخیال شود ساربان..،ولی
انگشتریِّ او نظرش را گرفته بود
شاعر: #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین #شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
ارباب بی کفن کفنت شد حصیرها
کشته شدند پای تو ازبس امیرها
شیران بیشه ی اسد الله غالبند
گشتن فدایی تو همه بچه شیرها
تو کشته ی حقیقت قرآن سرمدی
در پای تو فتاده جوانان و پیرها
شبهای جمعه مادرتان روضه خوان شده
از بس نشسته بر تن پاک تو تیرها
(ای خاک کربلای تو مهر نماز من)
آزاد کرده خاک مزارت اسیرها
سجده کنم به تربت تو در نمازها
آتش گرفته سجده ز سوز و گدازها
حرزه تو را به گردن خود تا نهاده ام
من پای نوکری شما ایستاده ام
هرکس سواره آمده در کربلای تو
در بارگاه قرب تو آقا پیاده ام
آب فرات کرببلا کوثر من است
ساقی بریز جرعه ی آبی به باده ام
من بادیه نشین تو در کربلا شدم
هستم غلام کوی شما گر چه ساده ام
بر روی قبر من بنویسید یا حسین
در این مکان به پای حسینم فتاده ام
تاسینه ام به عشق تو آقا گداختند
مردم مرا بنام حسینم شناختند
هر بند بند من ز نوا نوحه سر دهد
با ناله شبانه خبر بر سحر دهد
اشکم مجال حرف زدن را نمیدهد
اینست سحاب رحمت واشک بصردهد
پای نهال عشق تو اشکم نثار شد
تا روز حشر نخل شود یک ثمر دهد
با این سخاوتی که دهد آب بر زمین
هر شب سماء به صفحه دریا قمر دهد
هرکس شکسته پر شده دربین این حرم
ارباب کائنات به او بال وپر دهد
اخلاص میخرند در این بحر معرفت
هر کس که مخلص است به او چشم تر دهد
ما نوکریم نوکر ارباب تشنه لب
آتش فشان عشق حسینیم روز وشب
زهرا مرا برای حسین انتخاب کرد
بر روضه خوانی پسرش انتصاب کرد
آنقدر ناله کردم وآنقدر گریستم
تا اینکه مادرش بروی من حساب کرد
چون شمع تا سحر به حرم شعله ور شدم
پروانه سوخت در دل من انقلاب کرد
هرکس که زنده نیست دراین مرتبت به عشق
باحال خسته فاطمه او را جواب کرد
دشمن ز بغض حیدر و زهرای مرضیه
دشت بلای کرببلا را سراب کرد
ما میهمان سفره شاه کرم شدیم
سینه زنان شاه کرم در حرم شدیم
🔸شاعر:
#مرتضی_محمودپور
___________________________
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
فاطی
#عرفه #مناجات_عرفه #مرثیه_مسلم_بن_عقیل
هواى وصل تو ما را کشانده تا اینجا
کریم شهر گدا را کشیده تا اینجا
ز بسکه دست گرفتى همین بزرگى تو
گداى بى سر و پا را کشیده تا اینجا
همینکه گفت گنهکار یا کریم العفو
دل شکسته خدا را کشیده تا اینجا
شمیم پیرهن یوسف اید از عرفات
صداى روضه شما را کشیده تا اینجا
یقین کنم که تا دسته ها به راه افتاد
نواى ما شهدا را کشیده تا اینجا
حسین گفتن ما مسلمیه هر سال
نسیم کرب و بلا را کشید تا اینجا
صداى پاى محرم به گوش مى آید
حسین قافله ها را کشیده تا اینجا
بنى گفتن یک مادرى شب جمعه
چقدر اهل بکا را کشیده تا اینجا
سخن ز موى پریشان زینب کبرى
امام صاحب عزا را کشیده تا اینجا
به یار نیزه سوارش به گریه زینب گفت
کمند زلف تو ما را کشیده تا اینجا
ز روى بام کسى ناله زد حسین ببخش
که نامه هام شما را کشیده تا اینجا
عزیز من نگرانم دلم چه بى تاب است
دگر زمانۀ آوارگى ارباب است
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتی
______________________________
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امام_حسین #شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
ارباب بی کفن کفنت شد حصیرها
کشته شدند پای تو ازبس امیرها
شیران بیشه ی اسد الله غالبند
گشتن فدایی تو همه بچه شیرها
تو کشته ی حقیقت قرآن سرمدی
در پای تو فتاده جوانان و پیرها
شبهای جمعه مادرتان روضه خوان شده
از بس نشسته بر تن پاک تو تیرها
(ای خاک کربلای تو مهر نماز من)
آزاد کرده خاک مزارت اسیرها
سجده کنم به تربت تو در نمازها
آتش گرفته سجده ز سوز و گدازها
حرزه تو را به گردن خود تا نهاده ام
من پای نوکری شما ایستاده ام
هرکس سواره آمده در کربلای تو
در بارگاه قرب تو آقا پیاده ام
آب فرات کرببلا کوثر من است
ساقی بریز جرعه ی آبی به باده ام
من بادیه نشین تو در کربلا شدم
هستم غلام کوی شما گر چه ساده ام
بر روی قبر من بنویسید یا حسین
در این مکان به پای حسینم فتاده ام
تاسینه ام به عشق تو آقا گداختند
مردم مرا بنام حسینم شناختند
هر بند بند من ز نوا نوحه سر دهد
با ناله شبانه خبر بر سحر دهد
اشکم مجال حرف زدن را نمیدهد
اینست سحاب رحمت واشک بصردهد
پای نهال عشق تو اشکم نثار شد
تا روز حشر نخل شود یک ثمر دهد
با این سخاوتی که دهد آب بر زمین
هر شب سماء به صفحه دریا قمر دهد
هرکس شکسته پر شده دربین این حرم
ارباب کائنات به او بال وپر دهد
اخلاص میخرند در این بحر معرفت
هر کس که مخلص است به او چشم تر دهد
ما نوکریم نوکر ارباب تشنه لب
آتش فشان عشق حسینیم روز وشب
زهرا مرا برای حسین انتخاب کرد
بر روضه خوانی پسرش انتصاب کرد
آنقدر ناله کردم وآنقدر گریستم
تا اینکه مادرش بروی من حساب کرد
چون شمع تا سحر به حرم شعله ور شدم
پروانه سوخت در دل من انقلاب کرد
هرکس که زنده نیست دراین مرتبت به عشق
باحال خسته فاطمه او را جواب کرد
دشمن ز بغض حیدر و زهرای مرضیه
دشت بلای کرببلا را سراب کرد
ما میهمان سفره شاه کرم شدیم
سینه زنان شاه کرم در حرم شدیم
🔸شاعر:
#مرتضی_محمودپور
___________________________
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#عرفه #مناجات_امام_زمان #امام_حسین
اي امير عرفه دست من و دامانت
جان به قربان تو و گردش آن چشمانت
اي امير عرفه ذكر لبت را قربان
حال پر سوز و غم نيمه شبت را قربان
اي امير عرفه روح مناجات توئي
مشعر و سعي و صفا مروه و ميقات توئي
اي امير عرفه حالِ مناجات بده
بر گداي حرمت وقت ملاقات بده
اي امير عرفه گرچه سراپا دردم
گر بيائي به خدا دور سرت مي گردم
اي امير عرفه ديدۀ پر آب بده
دل بيتاب مرا با نگهي تاب بده
اي امير عرفه فيض دمت را قربان
دل دريايي لبريز غمت را قربان
اي امير عرفه تنگ غروب است بيا
سر زدن بر فقرا سرزده خوب است بيا
اي امير عرفه حاجي زهرا برگرد
جان زهرا دگر از خيمۀ صحرا برگرد
اي امير عرفه خنده بزن بر رخ من
جان زينب بده روز عرفه پاسخ من
اي امير عرفه! ذكر مدام است بيا
كار اين عاشق دلخسته تمام است بيا
اي امير عرفه ديدن رويت عشق است
مردن امشب به خدا بر سر كويت عشق است
اي امير عرفه جان گل ياس بيا
آخر مجلس ما روضۀ عباس بيا
اي امير عرفه در عرفاتي امروز
يا كه در علقمه ی شاه فراتي امروز
اي امير عرفه شرح بده خود بر من
سر عباس كجا ضرب عمود آهن!!
🔸شاعر:
#مجتبی_روشن_روان
_______________________________
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امام_حسین #شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
دست مرا به دست گرفتی همیشه زود
در جانِ من هوایِ تو دارد اگر وجود
جز تو کسی به حال دل من محل نداد
جز تو کسی طریق رفاقت بلد نبود
هرگز به زَرق و برق جهان اعتنا نکرد
آنکس که زیر پرچم تو چشم دل گشود
در کشتی نجات تو صبحِ علی الطلوع
از من سلام و از تو به من میرسد درود
روز جزا مرا بخر و قیمتم بده
طردم نکن به کوری چشم بدِ حسود
نگذار با یزید(لع) و سنان(لع) همنشین شوم
این است حاجتم همۂ عمر در سجود
دورم کن از جهنم و برگ امان بده
با یک نگاهِ ویژه همان لحظۂ ورود
در پیش چشم فاطمه(س) در حشر یاحسین(ع)
دست مرا بگیر و بگو اهل روضه بود
*
در پیش چشم فاطمه(س) بر سینه ات نشست
آن سینه ای که بود پُر از زخم و شد کبود
سرنیزه ها برای سرت ضجه میزنند
خنجر چقدر آمده بر حنجرت فرود!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم