eitaa logo
عزیزم حسین ﷺ♥️
4.5هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
11.2هزار ویدیو
168 فایل
ا ﷽ ا تکثیر و نشر کانال🙏 تکثیر عشق ناب علوی،حسینی است❤️💚 عشق را باید همی تکثیر کرد👌 ای عشق سربلند که برنیزه میروی ازحلقه کمندتو راه گریز نیست کانال های ما: حسینی، محبتی : @azizamhosen روضه،مقتل: @yaraliagham علمی،حدیثی: @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
ی جنس بنجل که گفته اند منم خوب ها را ز بد سوا کردند تا به خود آمدیم ، فرصت رفت ما رسیدیم ، سفره تا کردند به مرامت قسم که بیجا نیست انتظاری که از شما دارم جنس بد بیخ ریش صاحب هاست به همه گفته ام تو را دارم @hosenih کم مگر گریه کرده بودم که سهمم امسال بی قراری شد مانده از کربلا و رانده ز طوس اشکهایم دوباره جاری شد هر کسی از عزیز جا مانده وضع زارش همیشه غمگین است حرف معصومه است باور کن روضه های فراق سنگین است چقدر خواهری برایت کرد آخرش تو غریب جان دادی جای دامان خواهرت بر خاک سر خود را تکان تکان دادی بر سر خود عبا کشیده ای و بین آن حجره دست و پا زده ای جای شکرش هنوز هم باقی ست مادرت را اگر صدا زده ای من خبر دارم از شهیدی که نتوانست دست و پا بزند آخرش هم نشد که مادر را محض یکبار هم صدا بزند به دو علت نشد ، یکی اینکه طفل شش ماهه را زبانی نیست دومین علتش هم این بوده در گلوی بریده جانی نیست @hosenih همه ی آرزوی مادرها روز دامادی پسر این است پسرش را بغل کند مادر بسکه این اتفاق شیرین است حیف سهم رباب از اصغر نیمی اش پشت خیمه ها افتاد نیمی از سهم دیگرش صدبار بی تعادل به زیر پا افتاد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مظلومه ای مانند او غربت ندارد از بس بلا دیده ست ، عافیت ندارد نامش‌غریب‌است وعزایش‌هم‌غریب است ما روضه میگیریم... جمعیت ندارد مثل عمو عباس باب الحاجت است او اینجا نباشد هر کسی حاجت ندارد اشکی که می ریزیم بر داغ سکینه با ارزش است اینقدر که ، قیمت ندارد ما در ربیع الاولش هم روضه داریم حرف‌ کج اندیشان اهمیت ندارد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
علی جان پیمبر بود و جانان پیمبرها علی آقای سلمان بود و مولای ابوذرها @hosenih بچرخاند خدا خورشید را دور سر ماهش به قربان رجب اردیبهشت و مهر و آذر ها علی نور خدا روی زمین بود و نمی باشد تفاوت بین اصغرها و اکبر ها و حیدر ها اگر پرده نمی انداخت بر ذاتش خداوندش گمانم فاش میخواندند ربش روی منبر ها ندارد احتیاجی بر من و امثال من وقتی کنیز و خادمش هستند اسما ها و قنبر ها @hosenih علی در بدو دنیا آمدن کعبه قرق کرده برایش کار دشواری نبوده فتح خیبر ها شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مستحب است شب اول ماه قمری نوکر در به درت را به زیارت ببری آمدم پیش تو شاید صدقه جمع کنم با دو تا کاسه ی اشکی به همین مختصری آمدم از تو گدایی بکنم کرب و بلا ور نه هر جا بروم هست کمی سیم و زری پر من مثل پر فطرستان سوخته است به من سوخته پر هم برسان بال و پری سگ قلاده گشاده همه جا در به در است خسته ام از خودم و خسته ام از در به دری پیش‌مرگ توام و جان به کف قافله ات لشکر شاه پر است از خدم و دور و وری پارس کردن بلدم خواسته باشید شما امر فرما به اشاره به سری یا نظری بارم افتاده زمین بار مرا هم بردار چون که ارباب بُوَد ضامن هر کارگری بدم اما بدی ام را نزدی بر رویم گر چه از زشتی رفتار بدم با خبری قسم چادر زهرا گرو باشد پیشت ریخته آبرویم ، آبرویم را بخری یادت افتادم و از دور سلامت کردم تو به من ، بیشتر از من به تو ، دلتنگ تری یک خط از روضه ی گودال بگو گریه کنیم پنجه ی شمر کجا و گره ی موی سری
حجره شلوغ است و کسی هم در نمی آید دیگر تن تو از پس سم بر نمی آید از جعده بدتر ام فضل است و کنیزانش از این همه زن ، یک مسلمان در نمی آید @hosenih جان کندن ات را ذره ذره دید در حجره این زن دلش آمد ، دل کافر نمی آید از تشنگی چشمت سیاهی می رود اما با کاسهْ آبی ، هیچ کس آخر نمی آید انقدر بی حالی که در بین مناجاتت مانده نفس در سینه ، بالاتر نمی آید مثل حسن زخم از خودی خوردید... با این فرق شکر خدا بالا سرت خواهر نمی آید اینها که چیزی نیست ، جای شکر دارد که اینجا اقلاً ، شمر با خنجر نمی آید کشتند تشنه لب تو را ، اما همین خوب است چل نعل تازه روی این پیکر نمی آید @hosenih بر روی بام خانه ماندن حکمتی دارد... پس ساربان دنبال انگشتر نمی آید کشته شدی اما ، غرورت را کسی نشکست در این میان حرفی هم از معجر نمی آید © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ز خاطرات و مرورش هنوز بیزارم به یُمن گریه ی شب تا به صبح بیدارم به آب مینگرم روضه میشود تکرار به یاد العطش روزهای دشوارم @hosenih هنوز لحظه ی گودال خاطرم مانده هنوز فکر حسینم ، هنوز می بارم هنوز قابل لمس است جای دست سنان به تازیانه ی خود داده بسکه آزارم تمام کودکی ام با رقیه یکجا سوخت هنوز هم که هنوز است من عزادارم اگر که زنده ام امروز ، جان خود را من به عمه جان کتک خورده ام بدهکارم نرفته از نظرم عمه ام زمین میخورد نرفته از نظرم گریه های بسیارم @hosenih هجوم و غارت و پای برهنه و صحرا من این سیاهه ی غم را چگونه بشمارم تنم میانه ی بازار برده ها لرزید بلا کشیده ی شام سیاه بازارم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با قطره قطره خون هوادار تو هستم تا آخرین لحظه گرفتار تو هستم این زندگانی را بدهکار تو هستم در کربلا باشم ، علمدار تو هستم من نخلم و ترسی ز داسم نیست هرگز از فتنه کوفه هراسم نیست هرگز @hosenih از پا نیفتم ، گرچه غرق دردم آقا جان سپاهی را به لب آوردم آقا هر کار از دستم برآمد کردم آقا بر هم نریزم کوفه را نامردم آقا سینه سپر ، مرد نبرد هر بلایم من از برادر زاده های مرتضایم کوفه بجای عهد و پیمان جنگ دارد کوفه هزاران خدعه و نیرنگ دارد ساز و دف و تنبور و ساز و چنگ دارد قد تمام کاروانت سنگ دارد خونم به جوش آمد ولی دستم به بند است دیشب شنیدم قیمت خلخال چند است تنها بیا بی ماه و خورشید و ستاره تنها بیا بی اکبر و بی شیرخواره آقا زبانم لال ... دختر! گوشواره! ظهر دهم ، چادر! لباس پاره پاره! از من که گفتن بود ، تیغ و نیزه دارند شرمنده ام ! الوات های هرزه دارند @hosenih از خیر اهل کوفه بگذر جان زهرا یا رحم کن بر حال خواهر جان زهرا آقا قسم دادم تو را بر جان زهرا انگشترت را در بیاور جان زهرا ای وای بر انگشتر و ای وای انگشت خنجر نبرد از جلو ، ای وای از پشت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
  مثل بذری که بدون آب زائل می شود بی ولایت هم نماز و روزه باطل می شود شاهدْ «أکمَلتُ لَکُم» ناظرْ «حدیث منزلت» دین به حب حیدر کرار کامل می شود @hosenih بی خرد ها فکر می کردند در وقت رکوع هر کس انگشتر ببخشد آیه نازل می شود از گِل حیدر برای دوستانش خرج شد لطف از او بوده اگر که ، فیض حاصل می شود در عمارتخانه ات شاه نجف ! روح الامین_ در میان کفشداری هاش شاغل می شود گرد و خاک صحن تو الوات را عارف کند هر که دارد با تو حشر و نشر ، واصل می شود مَرکبت هم در طریق وصل ، صاحبدل بُود اسم دُل دُل با کمی تغییر دِل دِل می شود @hosenih موجبات کسر شأنت نیست هم آغوشی ام موج هم هر روز هم آغوش ساحل می شود دیدن روی خدا کاری ست ناممکن ولی... دیدن روی خدا در این شمایل می شود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مابین ذکر جانم آقا ، جانم آقا مانند مادر مرده ها گریانم آقا دنیا بدون تو به درد من نمی‌خورد از ابتدای زندگی می دانم آقا @hosenih تبعیدی کرب و بلا کردند ما را در انفرادیِ همین زندانم آقا مجبورْ ما را آفریدند از همان دم یک چند روزی لاجرم مهمانم آقا گفتی : عَلَی الدُنیا و دنیا ریخت بر هم دنیا سر من ریخت و ویرانم آقا از ابتدا آقای عالم بوده ای تو از ابتدا هم دست بر دامانم آقا @hosenih تو تشنه بودی اسب دشمن آب خورده از این همه مظلومیت حیرانم آقا چوب از عبیدالله خوردی ، من بمیرم قربان دندان شما دندانم آقا شاعر: . © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای خرمن آهم حریق میخواهم رکاب چشم که دارم، عقیق میخواهم @hosenih عطای قوه ی اشکی، شهید اشک روان! چو عمق فاجعه هایت عمیق میخواهم سیاه جامه ی من را به قبر بسپارید برای روز مبادا رفیق میخواهم سپرده ام که به خاکم دهند باب الرأس... نشانی حرمت را دقیق میخواهم @hosenih به اربعین تو امسال میرسد دستم؟ إلی الحسین دوباره طریق میخواهم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر سر کشیده است عبا حضرت رضا بر لب گرفته ذکر و دعا حضرت رضا آه از جگر بلند شد و مرثیه گرفت تا سر کشید جام بلا حضرت رضا @hosenih دلشوره های خواهر خود را زیاد کرد وقتی به زهر داد رضا حضرت رضا راهی نبود تا دم خانه که بارها افتاد بین کوچه ز پا حضرت رضا افتاد ، گفت: یاعلی و وقت پا شدن آورده اسم فاطمه را حضرت رضا گونه گذاشته ست در این لحظه های سخت بر روی خاک حجره چرا حضرت رضا ؟ @hosenih دارد شبیه می کند اینگونه خویش را با روضه های کرب و بلا حضرت رضا تشنه کسی ست که دود ببیند در آسمان تشنه حسین بوده و یا ... حضرت رضا؟ شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ی جنس بنجل که گفته اند منم خوب ها را ز بد سوا کردند تا به خود آمدیم ، فرصت رفت ما رسیدیم ، سفره تا کردند به مرامت قسم که بیجا نیست انتظاری که از شما دارم جنس بد بیخ ریش صاحب هاست به همه گفته ام تو را دارم @hosenih کم مگر گریه کرده بودم که سهمم امسال بی قراری شد مانده از کربلا و رانده ز طوس اشکهایم دوباره جاری شد هر کسی از عزیز جا مانده وضع زارش همیشه غمگین است حرف معصومه است باور کن روضه های فراق سنگین است چقدر خواهری برایت کرد آخرش تو غریب جان دادی جای دامان خواهرت بر خاک سر خود را تکان تکان دادی بر سر خود عبا کشیده ای و بین آن حجره دست و پا زده ای جای شکرش هنوز هم باقی ست مادرت را اگر صدا زده ای من خبر دارم از شهیدی که نتوانست دست و پا بزند آخرش هم نشد که مادر را محض یکبار هم صدا بزند به دو علت نشد ، یکی اینکه طفل شش ماهه را زبانی نیست دومین علتش هم این بوده در گلوی بریده جانی نیست @hosenih همه ی آرزوی مادرها روز دامادی پسر این است پسرش را بغل کند مادر بسکه این اتفاق شیرین است حیف سهم رباب از اصغر نیمی اش پشت خیمه ها افتاد نیمی از سهم دیگرش صدبار بی تعادل به زیر پا افتاد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e