💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسین__ع__زمینه
بس که بدی کردم دیگه، حسین ازم خسته شده
مرز دلم وا بوده که، مرز حرم بسته شده
از سرِ تقصیراتم بگذر آقا
از غم دوری میمیرم آخر آقا
کاش جواب بَدی رو با خوبی بِدی
سیدی سیدی سیدی سیدی
ای جان ای جان
یا قدیمَ الاحسان
...................................................
ای روزگار ای روزگار، با دل ما بد تا نکن
نوکرای درمونده رو، از سرِ آقا وا نکن
بشنو صدامونو ای دنیا؛ حرم
خواهش چشمای خیس ما؛ حرم
ما کجا اینهمه دوری از تو کجا
کربلا کربلا کربلا کربلا
ای جان ای جان
یا قدیمَ الاحسان
...................................................
چشم سرو میبندم و، چشم دلو وا میکنم
آخرش از این راه دور، گنبدو پیدا میکنم
من چه کنم با این دلشوره حسین
دل بیقراره راهم دوره حسین
هیچکی نیست درمون دردم الا حسین
یاحسین یاحسین یاحسین یاحسین
ای جان ای جان
یا قدیمَ الاحسان
حمید رمی
امام حسین (ع)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
نائب الزیاره سروران هستیم
والحمدلله
روز اول
حرم رضوی
شکوه ضریح
تکثیر عشق 💚 👈
@shoormahshar
@yaraliagham
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
خبر دهید که یاران رفته برگردند
پیادگان و سواران رفته برگردند
خبر رسید به نقل از سبو، به نقل از خُم
شراب ناب رسیده بههوش ای مردم!
در اوج هجمه گرما، خبر گوارا بود
خبر، شکفتن چشمه میان صحرا بود
خبر که سینه به سینه... خبر دهان به دهان..
خبر مناره مناره... خبر اذان به اذان..
@hosenih
خبر که راه زیادیست در سفر بوده
رسانده است به ما آنچه عشق فرموده
میان آن همه تزویر و حیله دائم
خبر رسید یدالله فوق ایدیهم
اگرچه بود فراوان و کم رسید به ما
به رغم توطئهها باز هم رسید به ما
خبر حنین، خبر نهروان، خبر خیبر
خبر، ولایت مولا و آل پیغمبر
خبر یکیست ولی با دوازده عنوان
که گاه، صلح نمودهست و گاه در میدان..
خبر، برادر پیغمبر است میدانی؟
خبر علیست؛ خبر حیدر است میدانی؟
به قول حضرت هادی، همان وقوع عظیم
قیامتیست فشرده که در دل تقویم
خبر که بال زد و رفت و در جهان پیچید
پرندهتر شد و در هفت آسمان پیچید
خبر نبود صدا بود در شب معراج
علی، صدای خدا بود در شب معراج
خبر اگرچه پر از خنده بود، محزون شد
هنوز اول آن بود و قلب او خون شد..
خبر، بهانه تبریک بین مردم شد
خبر امانت حق بود؛ پس چرا گم شد؟
خبر که خانهنشین شد، که صبر شد کارش
که شقشقیه شد و آه سینه شد یارش
خبر رسید برادر! ... به شمع بیتالمال
و بعد از آن جگرش سوخت از غم خلخال
@hosenih
نشست یکه و تنها، کسی نشد یارش
خبر رسید به ما بغض «اَین عمارش»..
خبر دهید که یاران رفته برگردند
پیادگان و سواران رفته برگردند
خبر دهید زمان غروب تردید است
غدیر، چشم به راه طلوع خورشید است
شاعر: #عاطفه_جوشقانیان
فروشگاه حرز حسینیه 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/127467707C01d6e87e2e
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
من ماجرا را خوب یادم هست، چون کاروان ما جلوتر بود
پیکی رسید و گفت برگردید، دستور، دستور پیمبر بود
چرخید سرهای شترهامان، چون با محمد بود دلهامان
فرمانبری از حرف پیغمبر، با حج برای ما برابر بود
@hosenih
خیل عظیم حج گزاران را گرد درختانی کهن دیدیم
کار بنای سایهبانها با عمار و سلمان و ابوذر بود
زنگ شترها از صدا افتاد، از دشت حتی رد نمیشد باد
راوی به حرف خویش پایان داد، یعنی محمد روی منبر بود
«اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینی...»، «مَن کُنتُ مَولاهُ عَلی مَولاه...»
بانگ رسایی داشت پیغمبر، هرچند بعضی گوشها کر بود
آنها که میدیدند میخواندند از چشم پیغمبر مرادش را
آنها که نشنیدند میدیدند در دست او دست برادر بود
@hosenih
هم برکه هم دریا شهادت داد، هم طور هم سینا شهادت داد
حتی شن صحرا شهادت داد، حکم ولایت دست حیدر بود
از خندق و از بدر تا خیبر، تا لحظۀ آخر که در بستر...
از ابتدا حرف از ولایت بود، آری! ولایت حرف آخر بود
شاعر: #محمدحسین_ملکیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
علی کیست ؟ ساقی خمِّ غدیر
چه خُمّی ست آن برکه و آبگیر
بپا خیز و ساغر ز ساقی بگیر
چنانی که مستت کند بی نظیر
سپس دم زن از مدح شاه کبیر
امیری علیُّ و نعم الامیر
@hosenih
بر آن شد نویسم صفات علی
قلم زد قدم در صراط علی
رسیدم به اوصاف ذات علی
شدم گیج و مبهوت و مات علی
قلم عاجز از مدح میر خبیر
امیری علیُّ و نعم الامیر
جهان خیره از اعتلای علی
بر ایوان و گنبد طلای علی
مسلمان شدم با ولای علی
شدم بنده و مبتلای علی
سرا پا علی هست خیر کثیر
امیری علیُّ و نعم الامیر
دل از عشق حیدر به تاب و تب است
که ذکرش مداوم به روی لب است
همه مدح او چون نماز شب است
همه ذکر حیدر فقط یا رب است
به قاتل دهد از کرم نان و شیر
امیری علیُّ و نعم الامیر
علی کیست؟ بهر پیمبر ولی
وصی نبی کیست؟ قطعا علی
ز رویش همه نور حق منجلی
نظیرش نباشد به عالم یلی
به مظلوم باشد علی دستگیر
امیری علیُّ و نعم الامیر
علی کیست؟ نفس و دم مصطفی
علی کیست؟ حیدر، اسد، مرتضی
علی کیست؟تفسیر شمس الضحی
علی کیست؟معنای بدر الدّجی
به قربان آن شمس و بدر منیر
امیری علیُّ و نعم الامیر
منم عاشق و بی قرار علی
گدای علی ریزه خوار علی
زعشقش شدم سربدار علی
بُوَد دار من ذوالفقار علی
قسم بر خداوند حی قدیر
امیری علیُّ و نعم الامیر
چه گویم من از مدحت بو تراب
که مدحش بود بی حد و بی حساب
کجا گنجد اوصاف او در کتاب
نمی از یم مدح عالیجناب
امینی دهد شرح در الغدیر
امیری علیُّ و نعم الامیر
علئُ مع الحق و حق با علی
و عالی و والا و اعلی علی
غلام است شیعه و مولا علی
ا گر شیعه هستی بگو یا علی
علی از کرم دست ما را بگیر
امیری علیُّ و نعم الامیر
@hosenih
چه میشد که روزی ز شوق و شعف
شوم زائر و مست شاه نجف
دهد از ولا ساغری را به کف
که باشد مرا از ولا این هدف
شوم مست صهبای جام غدیر
امیری علیُّ و نعم الامیر
شاعر: #جواد_کریم_زاده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
ماجرا چیست چه روزیست چه آیا امروز ؟!
مگر آخر ، چه خبر هست ، خدایا امروز ؟!
چه قدر شوق و شکوه و هیجان می بینم
این چه شوریست که در جان جهان می بینم
@hosenih
من شب قدر هم این شور نمیدیدم نه
این همه نور ، به منشور ، نمی دیدم نه
من خودم نیز ، نمیدانم و غرق طربم
شاه بیت ِ شب این واقعه را در عجبم
نخلها مویپریشان شده و می رقصند
ابرها یکسره باران شده و می رقصند
بادها در دل صحرا ، به اذان افتادند
رودها مست چرا ، در جَرَیان افتادند
ایستاد از سر بهتش ، به تماشا دریا
کوه ها آمده بودند ، میان ِ صحرا
ماجرایی وسط معرکه ، طوفان کرده
ماهوخورشیدوفلک را همه حیران کرده....
ظهر محشر شده باشد ، به گمانم ، آری
آنچنان هست ، که در ذهن نمی پنداری
قافله قافله ی عشق ولی در راهند
همه مشتاق نسیم سر زلف ماهند
دشتها از نفس عطر علی پر شده است
نان ِ بت های سقیفه همه آجر شده است
چه نشستید بیایید ، که هی در بزنیم
سر به خمخانهی شاهانهی حیدر بزنیم
ها علی بشر ، کیف بشر ، " یا حیدر"
ربه فیه ِ تجلی ، و ظهر ،" یا حیدر "
آیه آیه به زمین نور ، فقط می بارد
جبرئیل آمده ، انگار که حرفی دارد ...!
آی ، اکملت لکم ، دین شما شد ، بالغ
یا رسول الله ، بسم الله ، بَلِّـغ _ بَلّـِغ
چه قدر صورت خورشید ِعلی ماه شده
_ اسدالله که حالا ، ولی الله شده _
مرحبا سال دهم ، وه که چه سال ِ ماهی
این همه سال گذشته ست ولی در راهی
ما هم آن سال همان فاصله ایجاد شدیم
از شراب ِ خُم ِ این میکده آباد شدیم
چه امیری چه دلیری چه مسیریست غدیر
واژه در واژه نشسته ، به مراعات نظیر
یکنفر هست ولی ، اینهمه شاعر دارد
چقدر نام علی ، لـذت ِ وافـر دارد
ماجرا را ، همه حجاج ، گزارش کردند
کاتبان ، با قلم ِ عشق ، نگارش کردند
که از آن پس تب عشقش به جهان غالب شد
_ ولی الله ، علی ِ بن ِ ابی طالب شد _
@hosenih
سوره ی ِ شاهد ِ اسرار علی ، مائده است
راه جز راه علی ، عاطل و بی فایده است
مُتقن و مستند و مستدل و معلوم است
طالع ِ منکر این واقعه بیشک شوم است
شاعر: #روح_الله_قناعتیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
ذکر توسل همه ی انبیا علی ست
دست خدا و گوش و زبان خدا علی ست
وابسته است گردش هفت آسمان به او
بعد از خدای اول بی انتها علی ست
@hosenih
چشم تمام خلق قیامت به دست اوست
زیرا فقط مقسِّم روز جزا علی ست
در های و هوی سخت تمامی غزوه ها
روی لبِ رسول خداوند یا علی ست
آن یک نفس که می رسد الطاف قدسی اش
بر کلِّ "ما سِوا" نفس مرتضی علی ست
ما را چه هول لحظه مرگ است بی گمان
تا قبض روح شیعه ی دلداده با علی ست
صدها خلیفه یک نخ کفشش نمی شوند
"لا" بوده اند آن دو و نون لنا علی ست
@hosenih
ما را به آن فراری از جنگ ها چه کار
شکر خدا که رهبر میدان ما علی ست
فردا که روز بی کسیِ دشمن علی ست
فریاد قلب خسته ی ما یک صدا علی ست
شاعر: #حسن_کردی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
بر زلف یار تا که گره خورد کار ما
ما را خرید احمد عالی تبار ما
پس رفت بر جهاز شتر شهریار ما
سنجید با ولایت حیدر عیار ما
ذی الحجه شد به یُمن ولایت بهار ما
می گفت مصطفی سخن از جانب خداست
بعد از من این علی به جهان شاه و مقتداست
هرکس جدا شود ز علی از خدا جداست
هان! گوش کن کلام محمد چه آشناست
یادآوری عهد الست و قرار ما
@hosenih
در گفتن پیام خدا اهتمام کرد
پس پیروی ز غیر علی را حرام کرد
تا روز حشر بر همه حجت تمام کرد
عالم به احترام محمد قیام کرد
راضی شد از حبیب خودش کردگار ما
دست خدا و بانی ایجاد، مرتضی
بر انبیا مربی و استاد، مرتضی
تنها خوشی این دل ناشاد، مرتضی
چون وعده ی "یمت یرنی" داد مرتضی
با شوق مرگ می گذرد روزگار ما
آن سروری که یکه یل کارزار بود
هرشب برای جمع یتیمان قرار بود
لطفش به جن و انس و ملک بیشمار بود
نعلین شاه هر دو جهان وصله دار بود
عالم فدای وصله ی نعلین یار ما
از صحن او که هم دل و هم اختیار برد
زائر برای سرمه ی چشمش غبار برد
با یک امید آمده بود و هزار برد
هر کس ز خانه ی پدری یادگاربرد
انگشتری "دُر نجف" یادگار ما
@hosenih
ریزه خوران اشرف اولاد آدمیم
هرجا رویم تحت عنایات پرچمیم
مدیون روضه ایم، اگر شاد با غمیم
بعد از غدیر چشم به راه محرمیم
گریه برای خون خدا اعتبار ما
روح عبادت از تن کعبه جدا شده
رفته حسین و سعی و صفا بی صفا شده
خون خدا مسافر دشت بلا شده
با اهل بیت راهی کرب و بلا شده
برده ست فکر غارت خیمه قرار ما
شاعر: #مرضیه_نعیم_امینی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
بی تو بابا رَمق بال و پرم را بردند
شادی زندگی مختصرم را بردند
تا که خاموش شوم رأس تو را آوردند
سود کردم تو رسیدی ضررم را بردند
عوض اینکه بخوانند برایم قصّه
بسکه فریاد کشیدند سَرَم را بردند
بی تو هر صبح لگد بود که بیدارم کرد
خوشیِ اوّل صبح و سحرم را بردند
تار صوتی من از ناله زدن بسته شده
غصّه ها جوهر و نای جگرم را بردند
پای پُر آبله نگذاشت به نیزه برسم
قدرت آمدنِ تا گُذرم را بردند
نوک انگشت شناساند به من روی تو را
مُشت ها سوی دو چشمان تَرم را بردند
ساعد دست نحیفم وسط کوچه شکست
سنگ ها رنگ سفید سِپَرم را بردند
گَردنم بسکه چپ و راست شده با سیلی
حالت خیره شدن از نظرم را بردند
مانده مویم به زیر ناخُن زجر ای بابا
گیسوی بافته تا به کمرم را بردند
بین این قافله همبازی من اصغر بود
نیزه ای دُزد شد و همسفرم را بردند
هیچ کس مثل من از فاطمه ارثیه نبُرد
روضه خوان های پریشان خبرم را بردند
مجتبی صمدی شهاب
@rozeh_1
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
عون اُفتاده زمین پیکرِ او پیچیده
ازدحامیست ولی رویِ سرش بیشتر است
وَ محمد نَفَسش کمتر و کمتر میشد
زخمِ رویش زِ تنِ محتضرش بیشتر است
آه بر سینهشان قاتل و قاتل پُر شد
وای از ضربهشان سخترش بیشتر است
پُرِ زخمند پر از نیزه و شمشیر ولی
از میان همه زخمِ تبرش بیشتر است
پیرمرد است چگونه دو جوان بردارد
از علیاکبر هم دردِ سرش بیشتر است
بیشتر میشود این حجم اگر جمع شود
تن پاشیده زِ هم مختصرش بیشتر است....
همه جای بوی تنِ عون محمد دارد
همه جایند ولی دور و برش بیشتر است
مادر است اینکه در آن خیمه سرش درد گرفت
اینکه از فاطمه درد کمرش بیشتر است....
حسن لطفی
@rozeh_1
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
دستگیر عالمم اما دودستم بر سر است
من چهل منزل رخم نیلی و چشمانم تر است
گر به من گویند بابا را نخوان سیلی نخور
صورتم سازم سپر گویم که بابا بهتر است
شام را ویران کنم ورنه رقیه نیستم
ذکر صبح و شام اینان سب جدم حیدر است
غائبین کوچه بر من عقده خالی میکنند
هرکه دیدم گفت رویت مثل روی مادر است
می شود فهمید از این حمله ی مرکب سوار
آمده گیسو کشد کی در شکار معجر است
یک نسیم از این همه طوفان که من دیدم اگر
در گلستانی فتد بر یک اشاره پر پر است
قد و بالای سه ساله دختری زانو بغل
از کف یک چکمه زجر حرامی کمتر است
گر زمین گیرم به عمه اقتدا خواهم نمود
چاره ی دردم فقط یک بوسه ای از حنجر است
وجه تشبیه سر من با سر تو این بود
هر دو صورت سوخته گیسو پر از خاکستر است
قاسم نعمتی
@rozeh_1
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
از بس شکستنی شدی ای شیشه بلور
قدری بخواب و این بدنت را تکان مده
خواهی که خارها نرود در تنت فرو
آرام باش و پیرهنت را تکان مده
می بینی ای عزیز که نازت نمی کشند
پس این لبان خوش سخنت را تکان مده
دندان شیری تو به یک بوسه بسته است
با زحمت اینقدر دهنت را تکان مده
با آه آه تو بدنم تیر می کشد
از بس تنت شبیه تن مادرم شده
می پاشد از لبان تو خون لخته هر نفس
زان نیمه شب چه خاکی مگر بر سرم شده
ای دخترم هنوز سرت درد می کند؟
آیینه نگاهِ تو چشم ترم شده
از گیسوان سوختۀ بین مشت زجر
هر آنچه گفته ای به خدا باورم شده
از لحظه ای که حرف کنیز آمده وسط
خوابش نمی برد ز غم و ترس خواهرت
در این میانه جای ابالفضل خالی است
تا پس بگیرد از عدوی پست معجرت
در شهر مسلمین نشود دفن خارجی
لرزه فتاده بر دل ترسان مادرت
پیغام داده اند اهالی شهر شام
بیرون کشند از دل هر خاک پیکرت
قاسم نعمتی
@rozeh_1