eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
5.6هزار ویدیو
124 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
قصد دارد بدود تاب و توانش رفته پیرمردی که غریبانه جوانش رفته هرچه میخواست که با پا برود باز نشد عجبی نیست سوی معرکه جانش رفته وقت پیری همه امید پدرها پسراست تکیه گاه قدو بالای کمانش رفته.. فرصت اینکه کند پا به رکابش هم نیست دیر راهی شود از دست زمانش رفته از سر ماذنه افتاد موذن برخاک تا به خیمه غم هنگام اذانش رفته باچه ضجری به سر نعش علی می آید باچه حالی که توان بهر بیانش رفته آمد و دید پیمبر به زمین افتاده آمد و دید که حیدر ضربانش رفته هرچه میدید علی بود علی بود علی بدنش بیشتر از حد مکانش رفته آنقدر نیزه به هرجای تنش ریخته اند که توان از بدن نیزه زنانش رفته تیرها مثل حسن با بدنت لج کردند هرچه تیر است دراین دشت نشانش رفته عصمت الله به بالای سر شاه آمده دید افتاده کنارش،  وَ جانش رفته.. نوبت کار جوانان بنی هاشم شد کار بسیار جوانان بنی هاشم شد سیدپوریا هاشمی @rozeh_1
پیشِ چشمان پدر تا که مُعَمَم می‌شد پیشِ چشمِ همه پیغمبرِ اکرم می‌شد نه فقط پیشِ پدر حضرتِ خاتم می‌شد پیشِ جبریل علی نیز مجسم می‌شد همه دیدند پیمبر نَسَبی غالب را اشهدُ اَنَ علی اِبن اَبی طالب را باد وقتی که به هم یالِ عقابش می‌ریخت چقدر بوسه فرشته به رکابش می‌ریخت آتش انگار که از رَدِ شتابش می‌ریخت هرچه سر بود همه پیشِ جنابش می‌ریخت لشکر انداخته اینجا سپرش وقتی اوست  ملک الموت شلوغ است سرش وقتی اوست  ناگهان پرده بر انداخته و می‌آید  زُلف بر شانه‌اش انداخته و می‌آید مَست از خیمه برون تاخته و می‌آید تیغ مانند علی آخته و می‌آید   باز او نادِ علی تیغ به کف می‌خواند چند بیتی رجز از شاهِ نجف می‌خواند    تیغ را رویِ سپر تا که به هم می‌کوبَد  مُشت بر سینه عمو پیشِ حرم می‌کوبَد مثلِ مولا شده شمشیرِ دو دَم می‌کوبد می زند اکبر و عباس عَلَم می‌کوبد   اهل این طایفه در رزم به هم می‌مانند ما همه بنده و این قوم خداوندانند گَلدی میدانَ وَ میدانی پریشان اِلَدی بو علی ابن حُسیندی نِجه طوفان اِلَدی باخدیلار ضربَسینَ هامینی حیران اِلَدی هر‌‌ طرف گِدی آتی ، جمعی پشیمان اِلَدی مرحبا باخ علیَ حضرتِ سلطان دِیدی  باخدی میدانَ ابالفضل علی جان دِیدی  یک طرف چشم پدر ، چشم حرم دنبالش یک طرف لشکرِ سیراب به استقبالش مَرکبش دید که خون لخته چکید از بالش سرِ او خَم شد و اُفتاد به رویِ یالش مَرکبش سویِ حرم نَه ، سوی شامی‌ها رفت دید بابا پسرش سویِ حرامی‌ها رفت پدرش آمده خود را سرِ زانو بکشد آمده داد کشد دست به گیسو بکشد باید او خَم شود و نیزه زِ پهلو بکشد یا که یک تیغه‌ی جا مانده را بیرو بکشد کاش گیرد پسرش زیرِ بغلهایش را میکِشد رویِ زمین پیشِ پدر پایش را رویِ این خاک خدایا جگرش ریخته بود مُشتِ خاکی پس از او رویِ سرش ریخته بود دید بال و پَرِ او دور و برَش ریخته بود آه از بینِ دو دستش پسرش ریخته بود دست را زیر تنش بُرد تنش جا می‌ماند خوب شد بود عمو وَرنَه همانجا می‌ماند تا بماند قسمش گریه کنان داد نشد شانه را هرچه که با گریه تکان داد نشد بوسه بر زخمِ تبرهای سنان داد نشد عمه را در وسطِ جمع نشان داد نشد قدِ بابا به کنارِ پسرش راست نشد این جوانمرده پس از این کمرش راست نشد حسن لطفی @rozeh_1
کربلا دشتِ بلا خوانده و نامیده شده دلم از داغِ علی(ع) خون شده! رنجیده شده قامتِ تازه جوانم شده با خاک؛ یکی جای-جایِ بدنش رفته و ساییده شد نیزه ها آب-نداده پسرم را کشتند با لب تشنه به خون خفته و غلتیده شده روی پیشانی اش افتاده چه ردّ شمشیر لبش از فرطِ عطش خشک و چروکیده شده گلِ لیلا شده پرپر، چه به هم ریخته است نه که با دست! که با تیر و کمان چیده شده میگذارم نگران! صورتِ خود را با اشک... به روی صورتِ زیبایِ خراشیده شده شیشۂ عمر علی اکبرِ(ع) من خورد زمین کمرم خم شده و... وای چه پاشیده شده می برم بینِ عبا دار و ندارِ خود را با همان دست که یخ کرده و لرزیده شده! مرضیه عاطفی @rozeh_1
بار من را كمرم نه سر زانو برداشت كاسه ي زانوي من در طلبت مو برداشت در خداحافظي ات بود كه من افتادم آه راحت نتوان چشم ز آهو برداشت آهوي خوش قد و بالاي حرم، ميكُشَمَش نيزه زن را كه رسيد از رويت ابرو برداشت هر چه كردم بخدا روي به قبله نشدي علتش نيزه ي آن بود كه پهلو برداشت ديدم از دور كسي رَختِ تو را ميپايد آمدم زودتر از من او همه را او برداشت زخمهاي بدنت از دو طرف مرتبط اند هر كسي نيزه اي از پشت زد از رو برداشت بين ِ ميدان نشد اما وسطِ خيمه كه شد آخرش عمه ي تو دست به گيسو برداشت بخدا خسته شدم آه كجايي اكبر كاسه ي زانوي من در طلبت مو برداشت عاقبت توي عبايي جگرم را بردم با چه وضعييتي آخر پسرم را بردم علی اکبر لطیفیان @rozeh_1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 آن‌ شد امروز كه‌ ما را به‌ تو كاری‌ افتاد كار ما در گرو چشم‌ نگاری‌ افتاد بی‌ نیاز از همه‌ و خلق‌ گرفتار غمش‌ گر چه‌ در خلق‌ كسی‌ نیست‌ سزاوار غمش‌ لیك‌ با من‌ سر و سِرّ دگری‌ داشت‌ حسین‌ نیم‌ قرن‌ از من‌ دل خون‌ خبری‌ داشت‌ حسین‌ گردش‌ چرخ‌ ببین‌ روی‌ به‌ دلبر زده‌ام‌ دست‌ بر دامن‌ عرفانی‌ داور زده‌ام‌ یا حسین‌ بن‌ علی‌ دست‌ من‌ و دامن‌ تو تا ابد باد پر از جسم‌ تو پیراهن‌ تو به‌ دعایم‌ برهانی‌ ز غم‌ خود نفسی ‌ یَسَّرَ اللّه‌ طریقاً بك‌ یا مُلتَمسی‌ به‌ منای‌ تو من‌ آن‌ صاحب‌ ذبح‌ ازلم‌ كمتر از نجمه‌ نی‌ ام‌ مادر شهد و عسلم‌ به‌ تمنای‌ تو از بس كه‌ شدم‌ شهرۀ‌ مهر شدم‌ انگشت‌ نما هم چو مه‌ نو به‌ سپهر تو مپندار كه‌ از غم‌ دل‌ من‌ خواهد ریخت‌ یا كه‌ در آتش‌ غم‌ حاصل‌ من‌ خواهد ریخت‌ دختر شیرم‌ و شیرم‌ اثر شیر دهد ذكر لالایی‌ من‌ جرأت‌ شمشیر دهد دینم‌ امروز به‌ اكمال‌ رسد می‌دانم‌ آیۀ‌ روز غدیر است‌ كه‌ من‌ می‌خوانم‌ من‌ كه‌ در راه‌ تو از جان‌ نكنم‌ پروایی‌ خواهشم‌ هست‌ كه‌ اتمام‌ نعم‌ فرمایی‌ چرخ‌ بر هم‌ زنم‌ ار غیر مرادم‌ گردد زینب‌ آن‌ نیست‌ كه‌ با دست‌ تهی‌ برگردد گر تو خواهی‌ كه‌ نریزم‌ به‌ هم‌ این‌ چرخ‌ دنی‌ سعی‌ كن‌ دست‌ ردی‌ بر من‌ مسكین‌ نزنی‌ سال ها پیش‌ كه‌ با حكم‌ رسول‌ متعال‌ نهی‌ فرمود خداوند زنان‌ را ز قتال‌ به‌ تو سوگند كه‌ جانم‌ به‌ لبم‌ آمده‌ بود تب‌ این‌ حكم‌ خدا، فوِ تبم‌ آمده‌ بود لاجرم‌ تا كه‌ كنم‌ عشق‌ تو را ترویجی‌ خواستم‌ محض‌ رضای‌ تو كنم‌ تزویجی‌ تا خداوند دو شمشیر زنم‌ بفرستد دو علی‌ زاده‌ دو سیمین‌ بدنم‌ بفرستد حالیا سیم‌ تنانم‌ دو كفن‌ پوش‌ توأند سائل‌ گرمی‌ یك‌ لحظۀ‌ آغوش‌ توأند دو غلامند به‌ دربار علی‌ اكبر تو دو اسیرند به‌ چشمان‌ علی‌ اصغر تو دو علی‌ طینت‌ و جعفر صفت‌ و حمزه‌ نسب ‌ دو نبی‌ صولت‌ و زهرا دل‌ و عباس‌ ادب‌ دو ملك‌ جلوه‌ و قدیس‌ رخ‌ و نورانی‌ دو فدك‌ وارث‌ و تسبیح‌ دل‌ و عرفانی‌ به‌ كمر كرده‌ حمایل‌ علوی‌ تیغ‌ و نیام‌ هر دو بر عشق‌ تو مایل‌ به‌ كمال‌ و به‌ تمام‌ سرمه‌ از خاك‌ كف‌ پای‌ تو بر داشته‌اند ز شفا بخشی‌ این‌ خاك‌ خبر داشته‌اند قصه‌ كوتاه‌ ذبیح‌ تو دو طفلان‌ منند تحفۀ‌ مور به‌ دربار سلیمان‌ منند شاعر:محمد سهرابی طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 شده ماه من پاره پاره بدن گل لاله ‌ام گشته نقش چمن سلامٌ علی قاسم بن الحسن یتیم حسن ، ای یتیم حسن ** گل من چه زیبا شکوفا شدی اجل شد عسل غرق أحلی شدی به زیر سم اسب این دشمنان تو ای نونهالم چه رعنا شدی یتیم حسن ، ای یتیم حسن ** مزن دست و پا پیش چشم ترم مکش پا به روی زمین در برم گل مجتبی این تن پاره را در آغوش خود می‌برم تا حرم یتیم حسن ، ای یتیم حسن شاعر : میثم مومنی نژاد قاسم ابن الحسن (ع) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دلم زغصه بی شکیب است عمه ببین عمو غریب است درد دلم را او طبیب است عمه ببین عمو غریب است رَوَم که قربانش شوم محافظ جانش شوم فلک در این صحرای محشر داغش به قلب من نهاده با جسم پر زخم و جراحت به خاک قتلگه فتاده ** آخر گرفتار سبو شد رفت و فدایی عمو شد با قاتل او روبرو شد رفت و فدایی عمو شد همچون یل ام البنین شد بین خون قطع الیمین در قتلگه غوغا به شد چون دست عبدالله جدا شد در بین آغوش عمویش ابن الحسن جانش فدا شد شاعر : حاج امیر عباسی عبدالله ابن الحسن (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 به همره خود مرا ببر تو اي پدر ز جان خود سيرم ببين که از پا نشسته ام شکسته ام اسير زنجيرم مسافرم از در آمدي - به ديدن دختر آمدي چرا چنين با سر آمدي - واي از جدايي سه ساله ي دشت کربلا - شراره آهش گرفته پا براي پرواز تا خدا - گشته هوايي دل من پر زدند به دور يرت پدر عمه را نيرو بده باخود مرا ببر يا ابا المظلوم عدو رسيده طبق به دست - سر خوش و مست در اين عزا خانه بساط هجران شده است و جمع - رسيده شمع براي پروانه کنار بابا نشسته ام - ز داغ آلاله خسته ام کبوتري پر شکسته ام در فکر پرواز ز سينه ام صد راز مگو - سرشکم آيد سبوسبو بياور رو نماي او يک قلب پر راز يا ابالمظلوم حضرت رقیه (س) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ببین شکسته سرمن پاره شده معجر من همه یه جور منو زدن خون می چکه از پرمن چشمام تارِتاره اشکام هی می باره حال و روزم بابا بی تو خیلی زاره منو بغل کن مثل مدینه منو بغل کن جون سکینه بابا بابایی(۴) ................ ببین موهام سوخته بابا ببین پاهام سوخته بابا خوب نمی بینمت اخه پلک چشام سوخته بابا موهاتو می بوسم لب هاتو می بوسم حتی خون روی زخماتو می بوسم می بینی کل تنم کبوده اثر دست قوم یهوده منو بغل کن مثل مدینه منو بغل کن جون سکینه بابا بابایی ................ تو راه با نیزه‌ی سرت حرف دلامو میزدم حالا دیگه سر تو رو بابا به هیچ کس نمی دم دلگیرم از دنیا از زندگی سیرم از دنیای بی تو من خیلی دلگیرم شبیه زهرا قدم خمیده انگاری وقت سفر رسیده منو بغل کن مثل مدینه منو بغل کن جون سکینه بابا بابایی(۴) وحید محمدی حضرت رقیه (س) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 داره امیدم میره نور دو دیدم میره با اينکه میدونه دل ازش نبریدم میره نرو نرو قاسم ، شاخه ی شمشاد منی تو نرو نرو قاسم ، تنها یادگار حسنی تو نرو نرو قاسم ، تنها یادگار حسنی تو نرو دل ازت نمیکنه حرم عمو نرو میبینی تا شده قدم عمو نرو نرو قاسم 2 علی زره داشت اما دیدی شد اربا اربا تو که زره نیست قدت نرو به جون زهرا نرو نرو قاسم ، استخوناتو له میکنن نرو نرو قاسم ، اینا به قصد کشت اومدن نرو نرو قاسم ، اینا به قصد کشت اومدن حالا که میری ، وداع بکن با مادرت میترسم که برنگرده از میدون سرت که جای سالمی نمیمونه رو پیکرت جایگزین نرو نرو قاسم 3 قلب منو آزردی جون به لبم آوردی میگردم این صحرا رو بگو کجا زمین خوردی کجا زمین خوردی ، چیزی نمیبینم کجایی میشنوم آهت رو ، نگو که زیر دست و پایی میشنوم آهت رو ، نگو که زیر دست و پایی حالا چکار کنم با داغ تو بعد علی نبینه مثل من داغ جوون و هیچ دلی قاسم ابن الحسن (ع) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 من بتو خیلی عادت کردم تو روضه ها زیارت کردم هرجایی رفتم از لطف تو برا همه حکایت کردم محبتت یه حس خاصه قیمتیه مثه الماسه خوشا بحال اون نوکر که مرید حضرت عباسه ای جان حسین حسین روح قرآن حسین حسین با جون و دل میگم سنه قوربان حسین حسین ای بهترین رویا خیلی بت وابستم به شش گوشت اقا کی میرسه دستم کربلا کربلا.... .......... توبهترین رفیقی واسم شما رو از قدیم میشناسم به‌مادرت ارادت دارم به خونوادتون حساسم زندگیمو بهت مدیونم پا علمِ شما میمونم مادر تو سفارش کرده تو روضه ها اگه گریونم شوری بپا بکن به دل من نگا بکن آقا بیا منو... زائر کربلا بکن اگه با تو باشم خوبه حال و روزم با دوریت میسازم تو حسرت میسوزم کربلا کربلا.... ......... یه عالمه باهات حرف دارم به جز تو کی میشه دلدارم فقط تویی دوای دردم دوری ازت میده آزارم حرم دوای قلب زاره واسه کسی که شد آواره خواب‌حرم چشامو تر کرد دوری اخه یه حدی داره ز ازل مکتبیم دیونه ی هر شبیم آره دنیا بدونه تا به ابد زینبیم شریکه الحسین نایبه الزهرا عقیله عالمه صدیقه الصغری یا زینب یا زینب عجل لولیک الفرج شعروسبک: هاشم محمدی آرا امام حسین (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar