💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسن__ع__زمینه
ای شاه کرم
ای تاج سرم
آقا بفدایت پدر و مادرم
دارم به نام تو ارادت
دارم به عشق تو علاقه
غلام خونهء تو بودن
برام بهترین اتفاقه
خدا محبت تو رو
سرشته برام
به روی سینه اسم تو
نوشته برام
بزم عزای تو خود
بهشته برام
---
ای شیر جمل
ای نور ازل
ای ذکر فضائل تو خیرالعمل
با گوشه ء چشم تو اقا
سر میشه هر روز و شب من
اسم شیرین تو حسن جان
نمی افته از رو لب من
کبوتر دلم شده
هوایی تو
خدا کنه که من بشم
فدایی تو
که پادشاهیه منه
گدایی تو
--
ای نور خدا
ای سعی و صفا
هر سال به نیابتت میرم کربلا
موکب موکب دیدم که پرچم
تو مشایه خورده به نامت
قربون اون چای عراقی
که میرختش اون پیر غلامت
میون بین الحرمین
تو کرببلا
همش بودم به یاد تو
اره به خدا
گفتم که کربلا کجا
مدینه کجا
--
(اه من الفراق
ای کعبه ء عراق
از حال دلم میشه بگیری سراغ)
اربعین هر ساله صفا داشت
بین موکبهای عراقی
شیرین میشد دنیا به کامم
با تلخی چای عراقی
خدا کنه بیفته باز
نگام به حرم
امام رضا مدد کنه
بیام به حرم
بدم تو بین الحرمین
سلام به حرم
امیرحسین الفت
امام حسن (ع)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زینب__س__شور
دوباره یادِ زینبیه، دلم به شور و غوغاست
هواییِ حریمِ زینب، دخترِ پاک مولاست
حجاب مادران ما از، حجاب مادر اوست..
..وَهمچنین زینب کبری، آئينه دار زهراست
(دل من، به هواش، پر میزنه
به حرم، همیشه، سر میزنه
دخیل ِ، دل ُبر، در میزنه)(٢)
نوحه شو از قدیم می خونم
میون ِاین حریم می خونم
با لهجه ی آذری حالا ..
به یادِ حاج سلیم می خونم
(زینب زینب زینب
کنز حیا زینب کان وفا زینب
زینب زینب زینب
درد آشینا زینب غرق بلا زینب
زن قهرمانی زهرا نیشانی
ای روح با ایمان
جانیم سنه قوربان)(٢)
مولاتی زینب(۴)
آرامشِ دلِ حسین و..، اَنیسِ مجتبی بود
توکربلا بعدِ اباالفضل، اُمیدِ خیمه ها بود
خطیبِ خطبه های کوفه، کَفیل و یارِ سجاد
تو شام با جمله ی جمیلا ، قاتلِ اَشقيا بود
(برایِ، آسمون، ها کوکبه
خوشيدِ، روزِ و..، ماه ِشبه
دعا گو، یِ حسین، هم زینبه)(۲)
شبيه يا کریم می خونم
تو گوشِ هر نسیم می خونم
با اون خلوصِ نيّت حالا ..
به یادِ حاج سلیم می خونم
(زینب زینب زینب
کنز حیا زینب کان وفا زینب
زینب زینب زینب
درد آشینا زینب غرق بلا زینب
زن قهرمانی زهرا نیشانی
ای روح با ایمان
جانیم سنه قوربان)(٢)
مولاتی زینب(۴)
الهی که مدافعش شَم ، تو راهِ او بمیرم
منی که نوکرِ حسینم ، به دام او اسیرم
دارم من از بی بی یه خواهش، بِرَم به جنگِ داعش
تو اين مسير اِذنِ شهادت، از دست او بگیرم
(شبیه، شهيداش، بی طاقتم
برایِ ، خادميش ، در حسرتم
کربلا ، شده کُلِّ حاجتم)(۲)
تو حال ِنوكريم می خونم
تا جنّت النَعيم می خونم
با قَصدِ اَمرِ فَرج حالا ..
به یادِ حاج سلیم می خونم
(زینب زینب زینب
کنز حیا زینب کان وفا زینب
زینب زینب زینب
درد آشینا زینب غرق بلا زینب
زن قهرمانی زهرا نیشانی
ای روح با ایمان
جانیم سنه قوربان)(٢)
مولاتی زینب(۴)
ملتمس
حضرت زینب (س)
شور
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسن__ع__نوحه
عزیز دلم ای آب و گلم فراقت شده قاتلم قاتلم
راحت از غم شدم آخر من رسیدم به تو مادر
سر گذارم به دامانت بار دیگر
تا تو رفتی ز دنیا بریدم تا تو رفتی خمیدم خمیدم
شکسته پرم بیا در برم مرا هم ببر مادرم
هر کجا نام تو بردم از غم دوریت مردم
آن شبی که زمین خوردی زهر خوردم
من شدم وارث غربت تو من شدم کشته ی حرمت تو
امام حسن (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#اربعین_حسینی__ع__روضه
رفتند کربلا و مرا جا گذاشتند
روی دلم دوباره همه پا گذاشتند
تنها دلم به کرب و بلایی شدن خوش است
گیرم مرا زقافله تنها گذاشتند
این بار هم ز قافله جا ماندم ای دریغ
خوبان چه شد بحال خودم واگذاشتند
دنبال آفتابِ سرِ نیزه گم شدم
حالا دل مرا به تماشا گذاشتند
با دل مرا به کرب و بلا می برد حسین
سهم مرا به عهدۀ مولا گذاشتند
حالا اگر لیاقت آنجا نداشتم
یک کربلا برای من اینجا گذاشتند
آری مرا که خادم هیئت نوشته اند
دربست وقف زینب کبری گذاشتند
بر دیده اَبر مقتل مولا چکیده است
بر سینه مِهر حضرت زهرا گذاشتند
بر دل جمال حضرت مولا کشیده اند
بر جان وصال آل عبا را گذاشتند
آنانکه می روند سوی هیئت حسین
انگار دل به جنّت اعلا گذاشتند
این ساده نیست ، دل حرم الله می شود
این را به دل در عالم بالا گذاشتند
هرکس که اهل چلّه نشینیِ کربلاست
یک اربعین در عالم معنا گذاشتند
می خواستم شهید ره کربلا شوم
این وعده را دوباره به فردا گذاشتند
شاعر : محمود ژولیده
اربعین حسینی (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_رقیه__س__روضه
زخم و غم و درد و داغ و گريه
بـا آل علـي رفيـق هستنـد
انگـار تمـام « شام » با هـم
در ظلم ، به مـا دقيق هستنـدیاسر قربانی
امـروز بـراي اسـتـراحـت
يك گـوشه نشستـم و همان جا
درحُجره كسي به خشم مي گفت:
« اي دختـر پـا بـرهنـه ، برپـا »
اين حلقه ي آهني و سنگين
جا كرده به روي دست و پايم
دنيـا بـه سرم خراب شد تا
گفتند« شبيه يك گـدايـم »
درجمع هميشه يك نفر هست
تـا عيب بـه دامنم بگيـرد
زخمم كه نديده است ؛ ايراد
از طـرز نشـستنـم بگيـرد
حق داشت ، اگرچه ناروا گفت
مـن ، دختـرِ شـاهِ آسمـانم
اين نيست سزايِ من كه اينطور
بـا دامـنِ نـخ نمـا بمـانم
سيلي زد و گفت: خارجي ها
ديگـر شب آخرست امشب
در كنـج خرابه لال باشيد
چون شاه مُكَدّرست امشب
ديـروز ، عـرب زبـان نبودند
آنهـا كـه زدند و بنـد بستند
غش كردم و صبح خواهرم گفت:
ديـشب ، سـر عمه را شكستند
دندانِ شكسته ام ، لبـم را
چون تيغ بُريد و درد دارد
ترسم كه بـه پاسبان بگويم
بر زخم دلم ، نمك گذارد
دركوچه كسان ديگري هم
هستنـد كه راه را ببندند
از بـام نجاستي بريـزند
بر صورت مـا ، تا بخندند
در سايه نمي شود بمانيم
از ترس ، تمام وقت بيدار
امروز يزيد مست تر بود
از هيچ ، إبا نكـرد اين بار
سختست كه با كسي بگوييم
در مَزبَلِه جاي خواب ما شد
تلخست كه چشم روميان ، باز
بر چهره ي بي نقاب ما شد
شاعر : یاسر قربانی
حضرت رقیه (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_سجاد__ع__روضه
در شعله تب شمع آسا گریه می کرد
بیمار هجر دوست تنها گریه می کرد
وقتی که پرپر دید گل های ولایت
بلبل به یاد گل به آوا گریه می کرد
بعد از غروب شام عاشورا شب و روز
تا زنده بود آن ماه سیما گریه می کرد
آن وارث خونین قیام وادی تف
هر گاه می دید آب هر جا گریه می کرد
گاهی به یاد کودک شش ماهه می سوخت
گاهی به یاد پور لیلا گریه می کرد
از داغ ماه علقمه اختر فشان بود
وزهجر مهر عالم آرا گریه می کرد
با چشم تر هر جا که جام آب می دید
با یاد کام خشک سقا گریه می کرد
تا چل بهار از سوز سینه همچو باران
بلبل زهجر روی گل ها گریه می کرد
در بزم جان شمع وجودش آب می شد
وقتی زسوز دل سراپا گریه می کرد
نه بهر زنجیر و غل و زندان کوفه
نه بهر شام و جور اعدا گریه می کرد
گاهی زجهل مردم گمراه می سوخت
گاهی زداغ مرگ بابا گریه می کرد
وقتی به زیر ناقه پایش بسته بودند
خون بر غریب دشت و صحرا گریه می کرد
با عمه ها و خواهرانش درخرابه
بر غربتش آن ناقه حتی گریه می کرد
در دامن شهر غم انگیز مدینه
فرزند زهزا همچو زهرا گریه می کرد
بس « حافظی » شعر ترت حزن آفرین است
چشم قلم هنگام انشا گریه می کرد
شاعر:حافظی
امام سجاد (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_سجاد__ع__روضه
خطاب به امام زمان (عج)
صاحب عزای حضرت راوی ِ کربلا
جانم فدای غربت پیوسته ی شما
بین بقیع ، وارث درد و اَلَم شدی
زائر برای خاک ِ بدون حرم شدی
داری به دیده اشک ِ غم زین العابدین
با داغ های کرب وبلایش شدی قرین
حالا کنار قبر ِ بدون ضریح او
خون گریه می کنی گل زهرا شبیه او
او دم به دم ز سوز جگر گریه کرده است
سی سال در عزای پدر گریه کرده است
یادش نرفته نیمه ی روزی کنار او
شد لاله چین ِ قافله اش،کینه ی عدو
آتش گرفته عصر ِ جسارت،خیام او
وقتی فتاده گوشه ی مقتل،امام او
وقتی که رفت از دل ِ اهل حرم قرار
دستور از او رسیده: عَلیکُنَّ بِالفَرار
با اشک ،شسته پیکر غرق ستاره را
بر بوریا نهاده تن پاره پاره را
او را سوار ناقه ی عریان نموده اند
تا شهر شام رفته دو دستش میان بند
بر روی نیزه دیده سر زخمی پدر
او هم شبیه فاطمه ها گشته محتضر
رفته میان هلهله های حرامیان
شد آشنای طعنه و دشنام ِ شامیان
مانده به روی پیکر او ردّ ِ سنگ بام
او هم کشیده درد نوامیس و ازدحام
در مجلس شراب ِ عدو رفته از جفا
دق کرده از شرار لب و چوب بی حیا
هر چند او گرفته ز زهر جفا امان
شد قاتل حقیقی او چوب خیرزان
️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
امام سجاد (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#اربعین_حسینی__ع__نوحه
با دوصد شور و نوا
میرویم تا کربلا
این قافله عزم کوی حسین دارد
میرویم تا نینوا
پا برهنه با صفا
هر جای این صحرا بوی حسین دارد
در میان عاشقان
هم قدم با کاروان
دل شوق دیدار روی حسین دارد
نوکر دربار او
عاشق سردار او
دست گدایی را سوی حسین دارد
وحید زحمت کش شهری
اربعین حسینی (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
حال مرا بپرس از این تازییانه ها
دارم ز عشق تو به تن خود نشانه ها
بر روی نیزه قاری قرآن مادرم
پایان بده به اینهمه شک و گمانه ها
@hosenih
تشییع میکنند تو را سنگهای شهر
همراه نیزه ها به سر بام خانه ها
مثل زبان حرمله بددهن مرا
سوزانده است شعله سرخ زبانه ها
آیات حق کجا و شراب و قدح کجا
قرآن کجا و رقص و نوای ترانه ها
یک کاروان بریده و زنجیرها برید
جان اسیرها به لب از دانه دانه ها
منکه حریف اشک رقیه نمیشوم
باید چه داد پاسخ سیل بهانه ها
هر روز زخم تازه به روی تو میخورد
جانم به لب رسیده زدست جوانه ها
رفتی تنور خولی و رفتی به روی نی
دارم به سینه حسرت این آشیانه ها
@hosenih
گاهی به دست باد و گهی هم به دست شمر
خورده گره به موی سر تو ز شانه ها
بین من و تو حرف نگفته زیاد هست
خاموش گشته زمزمه عاشقانه ها
شاعر: #ابراهیم_میرزائی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#دیر_راهب
قدمت روی دیده ام خیر است
راهت امشب به گوشه دیر است
سربریده عجب ملیحی تو
نکند که خود مسیحی تو
دیدم از روی نیزه می تابی
در دل شب شبیه مهتابی
نگران است از چه احوالت
این زن و بچه کیست دنبالت
@hosenih
تو که آواره بین هر شهری
لب چرا بسته ای مگر قهری
هرچه سرمایه داشتم دادم
تاکه امشب به دامت افتادم
شانه وظرف آب آوردم
کوزه ای از گلاب آوردم
مثل گل صورت تو می بویم
زخم های سر تو می شویم
صبر من وضع چهره ات بُرده
بارها صورتت زمین خورده
حنجرت نیزه نیزه است چرا
سر تو گشته دست به دست چرا
ناگهان دیر عرش اعلا شد
آن لبان ترک ترک واشد
گفت ای پیرمرد نصرانی
تو از امشب دگر مسلمانی
زینت دوش مصطفایم من
پاره قلب مرتضایم من
بانویی که کنار ما اینجاست
مادر قد خمیده ام زهراست
آه راهب بدان أنا المظلوم
شدم از مِهر مادرم محروم
@hosenih
آه راهب سرم جدا کردند
پیکرم بی کفن رها کردند
این اسیران که دستشان بستند
همه ناموس مصطفی هستند
دور ما کف زدند و رقصیدند
گیسویم را به شاخه پیچیدند
گر شده وضع چهره ام ناجور
صورتم سوخته میان تنور
شاعر: #قاسم_نعمتی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
📜 #محرم_الحرام_۱۴۰۱ 📜
🟢■ هدیه بیست و چهارم ■🟢
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
~ نام اثر : سجده طولانی ...
جدید 💯 (واحد شلاقی)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍️ #بنداول 📝
ذکر مؤمنین / مولانا زین العابدین
ای پناه روز محشرم
بی عنایتت / تو دنیا میخورم زمین
ای دوای قلب مضطرم
این ذکرو سجده های تو / واسهی همه درسه
هرکی شد بندهی خدا / از کسی نمیترسه
الگوی تموم دنیایی
صاحب اختیار ماهایی
ای بهونهی / عاشقی و شیدایی
اسوه هزاران لقمانی
مرد سجده های طولانی
گریه های تو / میکنه چه طوفانی
💢ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢
السلام شهید روضهها
السلام امیر قلب ما
السلام علی بن الحسین
💢ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢
✍ #بنددوم 📝
با تو زنده شد / مکتبِ شاهِ کربلا
مونده روی دوش تو علم
ای مفسر/ برهان و راهِ کربلا
ای حماسه آفرینِ غم
با اینکه توی سلسلهست
کلّ دست و پای تو
ویرون شد شام و کوفه از
لحن خطبه های تو
خون مرتضی تو رگهاته
کاخ ظالمین زیر پاته
هرکجا باشی / نور حق به همراته
انگاری که ختم دنیا شد
دشمن از بیانت رسوا شد
نهضت حسین / با دَم تو امضا شد
💢ــــــــــــــــــــ💢
السلام شهید روضه ها
السلام امیر قلب ما
السلام علی بن الحسین
💢ــــــــــــــــــــ💢
✍️ به قلم : #علی_حاجیان_فر
یکشنبه ۳۰ مرداد۱۴۰۱ هجریشمسی
زمزمه وزمینه شهادت حضرت سجاد (ع)
به کربلا بودم،اسیر بیماری،عمه ی من می کرد، زمن پرستاری
چقدرسختم بود،به جنگ با دشمن،توان نبودم تا،پدر کنم یاری
یا ابتا مظلوم،یا ابتا مظلوم،یا ابتا مظلوم،یا ابتا مظلوم۲
____
به روزعاشورا،یکی یکی گلها،زباغ زهرایی،چیده شد وپرپر
در آن میان بوده،کارمن اشک وآه،حسرت وتنهایی،فتاده در بستر
یا ابتا...
____
به خیمه بودم من،شرر در آن افتاد،زحمله ی دشمن،عمه نجاتم داد
غروب عاشورا،طلوع غارت بود،زنان وطفلانِ، فراری وفریاد
یا ابتا....
_____
پیکر بی سر را،به بوریا بردم،ناله زدم آنجا،به خاک بسپردم
به کوفه ودر شام،به من جسارت شد،دعای من این بود،که کاش می مردم
یا ابتا....
شعر :اسماعیل تقوایی
#امام_سجاد__ع__زمزمه
من امام ساجدینم ای مدینه دل غمینم
ای مدینه آمد امشب لحظههای آخرینم
ای مدینه بودهام من یار عشق بودهام من قافله سـالار عشق
ای مدینه با دو دست بـستهام رفتهام من بر سر بـازار عشق
وای من ای وای من ای وای من
**
ماندم از كجا بگویم از غم و بلا بگویم
ای مدینه بـا تو امشب من ز كربلا بگویم
دیدهام پـر خون دل آواره را دیدهام تن های پاره پاره را
من بروی دست بابایم حسین دیدهام لبخند شیــر خواره را
وای من ای وای من ای وای من
**
جان من بر لب رسیده دیدهام گلهای چیده
مثل عمه بوسه دادم من به رگهای بریده
بی كفن جسم بابامو دیدهام از تماشایش به خود لرزیدهام
خم شدم من تن پاره پاره رو در میان بوریـا پیچیدهام
وای من ای وای من ای وای من
**
من ز غم افسرده بودم مثل گل پژمرده بودم
اگر عمه نبود اونجا توی خیمه مرده بودم
كاروان اشك و ناله دیدهام چیدن یك باغ لاله دیدهام
نیمه شب در گوشه ویرانه من داغ زهرای سه ساله دیدهام
وای من ای وای من ای وای من
**
كنج ویران در برم بود او سه ساله خواهرم بود
من خودم دیدم كه رویش مثل زهرا مادرم بود
طفل خسته پیكرش آزرده بود پیش چشمم تـازیانه خورده بود
گر نمی شد عمه من سپرش او براه شام و كوفه مرده بود
وای من ای وای من ای وای من
شاعر : سید محسن حسینی
امام سجاد (ع)
زمزمه
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
حال مرا بپرس از این تازییانه ها
دارم ز عشق تو به تن خود نشانه ها
بر روی نیزه قاری قرآن مادرم
پایان بده به اینهمه شک و گمانه ها
تشییع میکنند تو را سنگهای شهر
همراه نیزه ها به سر بام خانه ها
مثل زبان حرمله بددهن مرا
سوزانده است شعله سرخ زبانه ها
آیات حق کجا و شراب و قدح کجا
قرآن کجا و رقص و نوای ترانه ها
یک کاروان بریده و زنجیرها برید
جان اسیرها به لب از دانه دانه ها
منکه حریف اشک رقیه نمیشوم
باید چه داد پاسخ سیل بهانه ها
هر روز زخم تازه به روی تو میخورد
جانم به لب رسیده زدست جوانه ها
رفتی تنور خولی و رفتی به روی نی
دارم به سینه حسرت این آشیانه ها
گاهی به دست باد و گهی هم به دست شمر
خورده گره به موی سر تو ز شانه ها
بین من و تو حرف نگفته زیاد هست
خاموش گشته زمزمه عاشقانه ها
شاعر: #ابراهیم_میرزائی
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
شهادت امام سجاد علیه السلام
همان وقتی که خنجر از تن خورشید سر میخواست
امامت از دل آتش چنان ققنوس برمیخاست
علی باشی و در میدان نجنگی، داغ از این بدتر؟
خدا او را به بزم عشقبازی شعلهور میخواست
علی در خونِ خود پرپر، علی با تیرِ در حنجر
علی از شعله سوزانتر، علی بودن هنر میخواست
نباید شعلۀ این ماجرا یک لحظه بنشیند
عبایش سوخت در آتش که آتش بال و پر میخواست
به پاهای کبوتر نامهای از جنس زنجیر است
که فریاد بلند تشنگان، پیغامبر میخواست
مصیبت تازه بعداز کربلا آغاز شد یعنی
به غیر از خونِ تن، دشمن از او خون جگر میخواست
امامت را زنی با جان و دل میبرد آهسته
که زینب بود، اگر او زیر دست و پا سپر میخواست
پدر لبتشنه جان داد و گذشت اما تمام عمر
صدای شرشر باران چه از جان پسر میخواست
غریب است آنچنان کعبه میان آشنایانش
که استعلام حقانیتش را از حجر میخواست
#سیدحمیدرضا_برقعی
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امام_سجاد__ع__روضه
روضه در یک کلام وای از شام
دردِ بی التیام وای از شام
کاش مادر مرا نمی زائید
ناله های مدام وای از شام
ناسزاهای بد به ما گفتند
همه جایِ سلام وای از شام
آن دیاریِ که کرده بازی با
آبروی امام وای از شام
قافله تا غروب گیر افتاد
کوچه ها ناتمام وای از شام
دخترِ فاطمه اذیت شد
از نگاهِ حرام وای از شام
گذر از کوچه هایِ تنگِ یهود
آتشِ رویِ بام وای از شام
جایِ حیدر زگیسویِ دختر
می گرفت انتقام وای از شام
در میان ِ چهار هزار رقاص
گریه در ازدحام وای از شام
سر و تشت و پیاله های شراب
چوبِ بی احترام وای از شام
لعنتی در کنارِ سر میریخت
میِ باقیِ جام وای از شام
سرخ موئی اشاره کرد و یزید
گفت : گفتی کدام؟؟وای از شام
من چهل سال گریه میکردم
با همین یک کلام وای از شام
قاسم نعمتی
امام سجاد (ع)
روضه
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امام_سجاد__ع__روضه
خطاب به امام زمان (عج)
صاحب عزای حضرت راوی ِ کربلا
جانم فدای غربت پیوسته ی شما
بین بقیع ، وارث درد و اَلَم شدی
زائر برای خاک ِ بدون حرم شدی
داری به دیده اشک ِ غم زین العابدین
با داغ های کرب وبلایش شدی قرین
حالا کنار قبر ِ بدون ضریح او
خون گریه می کنی گل زهرا شبیه او
او دم به دم ز سوز جگر گریه کرده است
سی سال در عزای پدر گریه کرده است
یادش نرفته نیمه ی روزی کنار او
شد لاله چین ِ قافله اش،کینه ی عدو
آتش گرفته عصر ِ جسارت،خیام او
وقتی فتاده گوشه ی مقتل،امام او
وقتی که رفت از دل ِ اهل حرم قرار
دستور از او رسیده: عَلیکُنَّ بِالفَرار
با اشک ،شسته پیکر غرق ستاره را
بر بوریا نهاده تن پاره پاره را
او را سوار ناقه ی عریان نموده اند
تا شهر شام رفته دو دستش میان بند
بر روی نیزه دیده سر زخمی پدر
او هم شبیه فاطمه ها گشته محتضر
رفته میان هلهله های حرامیان
شد آشنای طعنه و دشنام ِ شامیان
مانده به روی پیکر او ردّ ِ سنگ بام
او هم کشیده درد نوامیس و ازدحام
در مجلس شراب ِ عدو رفته از جفا
دق کرده از شرار لب و چوب بی حیا
هر چند او گرفته ز زهر جفا امان
شد قاتل حقیقی او چوب خیرزان
️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
امام سجاد (ع)
روضه
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
السلام علیک یاسید الساجدین
ای سجودت،جنّت سجّاده ها
تا خدا نور تمام جاده ها
برده ای دل از همه دلداده ها
دستگیری کردی از افتاده ها
می رود با بال پروازت به عرش
هر شکسته بال ِ مانده روی فرش
ساختی با یک صحیفه راه را
راه قرب حضرت الله را
پرکشیدن از زمین تا ماه را
تا بگیری دست هر گمراه را
یک صحیفه نه بگو خطّ امان
جان قرآن و مفاتیح الجنان
اشک هم زانو زده در محضرت
ای فدای گریه ی چشم ترت
شهریاری و دو عالم نوکرت
من توسل میکنم بر مادرت
مادرت الگوی عفّت بر همه
از لیاقت شد عروس فاطمه
مادرت آن گوهر والا سرشت
آن که دل داده به آقای بهشت
برده او را عرش،دست سرنوشت
نام او را پیش اربابش نوشت
ماه رویش ماند مخفی از نظر
این صدف که چون تویی دارد گهر
شهربانو نه! که بانوی جهان
وقت مدحش می شود الکن زبان
با وساطت از امام مهربان
اوست بر ایرانیان باب الجنان
هست ایران عزّتش از نام تو
شکر! ما هستیم از اقوام تو
مصلحت این بوده وقت انتقام
از همانکربوبلا تا شهر شام
ذوالفقار تو بماند در نیام
می شود برنده تر تیغ کلام
تو نجنگیدی اگر در کربلا
زندگی بخشیده ای بر کربلا
کم نشد از شوکتت با کوه درد
کوفه را آتش زدی با آه سرد
چه نیازی هست دیگر به نبرد
تیغ صبرت شام را ویرانه کرد
خطبه هایت ضربه های ذوالفقار
کربلا با خطبه ات شد ماندگار
خطبه ی تو کار صد شمشیر کرد
قلب شام و کوفه را تسخیر کرد
شامیان را یک به یک تحقیر کرد
عرشیان را غرق در تکبیر کرد
شام را صحرای محشر کرده ای
کار ده ها فتح خیبر کرده ای
وای ِمن از تازیانه و تنت
سایش زنجیر و زخم گردنت
از فراز ناقه ها افتادنت
قاتلت شد خیزران ِدشمنت
خیزرانی که میان بزم شام
بی هوا می خورد بر لعل امام
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
💠💠
🔶🔸اللهم عجل لولیک الفرج🔸🔶
سبک شور شهادت
امام سجاد علیه السلام
#شور_امام_سجاد_ع
#تموم_پیکرش_کبوده
💥به سبک محاسن تو غرق خونه
بند🌹
تموم پیکرش کبوده
زخمیِ کوچه ی یهوده
مگه گناه اون چی بوده؟
روی تنش جای طنابه
روضه ی شام براش عذابه
به یاده شیرخواره ربابه
موقع قحط آب خون گریه کرد
تو مجلس شراب خون گریه کرد
با گریه ی رباب خون گریه کرد
📿 غریب امام من واویلتا 📿
بند🌹🌹
دیده قِساوت عدو رو
رأس پر از خون عمو رو
رَگای در هم گلو رو
دَم غروب تو جار و جنجال
دیده به روی خاک لگد مال
جسم حسین و ته گودال
کناره پیکرش خون گریه کرد
برای حنجرش خون گریه کرد
شبیه مادرش خون گریه کرد
📿 غریب امام من واویلتا 📿
بند🌹🌹🌹
طعم اسارت و چشیده
از این و اون طعنه شنیده
رقیه رو گرسنه دیده
یادش نمیره کوچه بازار
که جمع شدن یه عدّه بی عار
دادن نَوامیسش رو آزار
تو مجلس یزید خون گریه کرد
انگشترو که دید خون گریه کرد
بمونه چی کشید خون گریه کرد
📿 غریب امام من واویلتا 📿
«التماس دعای خیر»
🖋 #علیرضا_پناهیان #عبدالزینب_س
💠💠
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
#امام_زمان_عج
#حضرت_زینب
یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست
خوابمان برده ست...در اینجا کسی هشیار نیست
تو دعامان میکنی، ما بیمحلی میکنیم
هیچ کس انگار مشتاق تو ای دلدار نیست
بیقراری از غم هجر تو کار عاشق است
من که عاشق نیستم، وقتی که حالم زار نیست
آخرش میمیرم و رویت ندیده میروم
ظاهرا این نوکر تو لایق دیدار نیست
زحمتت دادم، برایت درد سر بودم ببخش
در میان نوکرانت مثل من سر بار نیست
باز هم بار گناهانم مرا زد بر زمین
توبه و بدقولی من که همین یکبار نیست
من فقیر و رو سیاهم، بینوایم... بیکسم
همنشینی کریمان با فقیران عار نیست
این دل ویرانه را آباد کن یابنالحسن
بهر این ویرانهدل غیر از شما معمار نیست
دست من در محضرت خالیست میدانم ولی
مطمئنم با کریمان کارها دشوار نیست
من که سر تا پا گناهم... غیر گریه بر حسین
مرهمی بر زخمهای این دل بیمار نیست
زینب و دروازهی ساعات و یک شهر شلوغ
یک مسلمان در میان این همه اغیار نیست؟
بین بازار از روی ناقه صدا زد یا أخا
جای خواهرهای تو در بین این بازار نیست
مثل اینکه باز از زوار او جا ماندهام
قسمتم کرب و بلا در اربعین انگار نیست
علی سپهری
@rozeh_1
#امام_زمان_عج
#حضرت_زینب
نیستی و بر لبم انگیزهی لبخند نیست
جز به دامان غمت دستم به جایی بند نیست
طالعم با غم گره خورده، گره را باز کن
حتم دارم که دلت راضی به این پیوند نیست
روز مرگم باد روزی که بفهمم قلب تو
ذرهای از این مَنِ پُر مُدّعا خُرسند نیست
خوب میدانم وبال گردنت هستم؛ ببخش
بهترین بابای دنیا حقش این فرزند نیست
من به حق عمهات سوگند خوردم، پس بیا
خوب میدانم که بالاتر از این سوگند نیست
کاش حرفی از اسارت، قتل یا غارت نبود
کاش میگفتی مقاتل آنچه میگویند نیست
محمد بیابانی
@rozeh_1
#حضرت_زینب
دید با چشم خود چهل منزل، اشکِ پنهانِ چشم زینب(س) را
کاروانی که با خودش می بُرد، تشنگی را و خشکیِ لب را
دست و پاها اسیر سلسله بود، شمرِ ملعون امیرِ قافله بود
یک علی(ع) مانده بود غرق غضب! چه کند غیرتِ لبالب را؟!
بچّه ها خسته، پابرهنه، نحیف! زخم شد دستهای کوچکشان
بسکه بر خارها زمین خوردند، گریه کردند تا سحر شب را
روی هر نیزه یک سرِ مظلوم، قاتل جانِ کاروان می شد
تا که با خود تکان تکان میداد، باد موهای نامرتّب را
ناقه ها در کمالِ عریانی، بی کجاوه بدون محمل بود
ساربان ها مقابل نیزه، آب دادند هر چه مرکب را
خسته از راه آمدند امّا، دورشان ازدحام و هلهله بود
همۂ شهر را خبر کردند، تا تماشا کنند زینب(س) را!
مرضیه عاطفی
@rozeh_1
#حضرت_زینب
چو موی یار پریشان شدیم بعد از تو
شکسته، خَسته و حیران شدیم بعد از تو
تو زیر سم ستوران کوفه اما ما
سوار ناقه عریان شدیم بعد از تو
میان خيمه آتش گرفته لرزیدیم
درون شعله هراسان شدیم بعد از تو
زمان غارت معجر دلم شکست حسین
میان خلق نمایان شدیم بعد از تو
دلم کنار تن پاره پاره ات بود و
روانه سوی بیابان شدیم بعد از تو
به کوفه ای که شد آباد دست بابایم
چقدر بی سر وسامان شدیم بعد از تو
میان مجلس ابن زیاد محو تو و
شکوه آیه قرآن شدیم بعد از تو
میثم تربتی
@rozeh_1
#حضرت_زینب
دست منو زنجیر ،فکرش را نمی کردم
چه زود گشتم پیر، فکرش را نمی کردم
بالای تل بودم خودم دیدم که شد خنجر
باحنجرت درگیر، فکرش را نمی کردم
من باتو بودم بی تو از عمرِ بدون تو...
...اینقدر باشم سیر ! ، فکرش را نمی کردم
مسمار و پهلو و غلاف و شعله را دیدم
اما گلو و تیر، فکرش را نمی کردم
دیدم برادر اصغرت را پیش چشمانت
تیری گرفت از شیر، فکرش را نمی کردم
بی دست شد سقا و پرچم بر زمین افتاد
آن دستِ پرچمگیر،...فکرش را نمی کردم
تا بود عباسم کنارم، شمر می لرزید
حالا که گشته شیر، فکرش را نمی کردم
شمشیر بالارفت و پایین آمد و اکبر...
مُردم از آن تصویر،فکرش را نمی کردم
در کوچه های کوفه در پیش کنیزانم
خیلی شدم تحقیر،فکرش را نمی کردم
خوابی که دیدم در زمان خردسالی ام
با اینکه شد تعبیر،فکرش را نمی کردم
حالا فقط من ماندم و رأس تو بر نیزه
ای وای از این تقدیر،فکرش را نمی کردم
مهدی نظری
@rozeh_1
.
#شهادت_امام_سجاد
#امام_زین_العابدین_علیه_السلام
#مرثیه حضرت امام سجاد(ع)
بهترین چیزی که دارم از جهان..این گریه ست
مرهمِ قلبم به هرجا هر زمان این گریه ست
بعدِ عاشورا نمانده در وجودِ من ..قرار
آه تسکینِ دلِ بی خانمان..این گریه ست
صحنه هایی دیده ام روی شتر در راه شام
چاره ی فکرش یقیناً عاشقان این گریه ست
آب می بینم پُر از غم می شوم مانندِ رود
پس دوای عاجلِ تشنه لبان این گریه ست
دست ها زنجیر شد بر گردنم هم غل زدند
باعثِ آرامش از زخمِ زبان این گریه ست
هم سفر شد عمّه ام با شمرها!آه ای خدا
جای مردن چاره سازم بی امان این گریه ست
چادری پوسیده و چشمانِ هیزِ شامیان
اعتراضم در صفِ نامحرمان این گریه ست
حرفهای زشت شد ردّ و بدل،صبرم گسست
من سلاحم پیشِ قومِ بد دهان این گریه ست
رقصِ نیزه می کند با راسِ بابایم حسین
پاسخم با ظلمِ خولی و سنان این گریه ست
من امامِ ساجدینم خسته ام از روزگار
بهترین چیزی که دارم در جهان این گریه ست
شاعر: #محسن_راحت_حق
.
.
▪️ زمینه / #شور
▪️ #زمزمه
▪️ #اسارت #شام
#سبک_بسمت_گودال_از_خیمه_دویدم
چشام پر از اشک و ، دلم پر از داغه
تو روی نیزه من ، سوار بر ناقه
ببین تن زینب ، زخمی شلاقه
تو روی نیزه من ، سوار بر ناقه
سنگا شده روونه سوی نیزه
خون گلوت میریزه روی نیزه
▪️وای حسین وای حسین حسینم
لبات ترک داره ، سرت پر از خونه
چقد روی نیزه، موهات پریشونه
چقدر خاکستر ، نشسته رو گونه
چقد روی نیزه ، موهات پریشونه
یادش بخیر روزای خوبه باتو
مادرمون شونه می کرد موهاتو
▪️وای حسین وای حسین حسینم
نمونده تو سینه ، صبر و شکیبایی
تو کوچه ها زینب ، شده تماشایی
با سنگ و خاکستر ، شدم پذیرایی
تو کوچه ها زینب ، شده تماشایی
خیلی دل خواهرتو آزردن
برای زینب صدقه آوردن
▪️وای حسین وای حسین حسینم
نظر بر این قلب ، پر آه کن داداش
رقیه تو یه کم ، نگاه کن داداش
فکری به طفل بی ، پناه کن داداش
رقیه تو یه کم ، نگاه کن داداش
ببین که هق هق میکنه رقیه
حرف نزنی دق میکنه رقیه
▪️وای حسین وای حسین حسینم
(#علی_سلطانی)
.👇