eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
◾نوحه زمزمه و شور سینه زنی ◾امام حسین، کربلا، اربعین ◾بنداول عشق منی و حرم تو گردیده دلم با نام شما سرشته شده آب و گلم طوفان زاده‌ام حرم تو گشته ساحلم(۲) مادر من تو روضه نام تو رو شنفته بعد اذان تو گوشم ذکر شما رو گفته ◾بنددوم آلوده‌ام و نوکر بی پا و سر تو همیشه منم آقا زیر بال و پر تو من گریه کنم توی روضه با مادر تو(۲) روضه بوریا و روضه حنجر تو قصه نعل اسب و گریه‌ی خواهر تو ◾بندسوم مدیون توام حرم تو شد قبله نما تو روضه‌ی تو حاجت دلم گشته روا من گریه کنم برای تو و راس جدا(۲) کی میشه تا که مهمون  سفره کرم شم همیشه آرزوم مدافع حرم شم ◾بندسوم بین الحرمین بهشت روی زمینمه خاک کرببلاسجده ی روی جبینمه خط سرخ حسین همه ی آئین و دینم(۲) به سوی علقمه من ز کربلا روانم روضه ی مشک سقا دارم تو راه میخونم
از بس حسن بخشنده و مهمان نواز است از عالم و آدم گدایش بی نیاز است از سفره اش هر قدر می خواهی طلب کن دستِ حسن در بذل و بخشش بازِ باز است زانو بغل کردن دگر معنا ندارد وقتی که آقای کریمت چاره ساز است هر جای عالم چشم می چرخانم انگار پرچم سیاهِ "یا حسن" در اهتزاز است استاد عباس است، باید هم بگویند شير جمل در هر نبردی یکه تاز است در جنگ ها، الحق جلودارش نبودند جنگاوری اش فخرِ تاریخِ حجاز است * سجاده را از زیر پایش می کشیدند غافل از آنکه مجتبی اصل نماز است اینکه چه ها شد در دل کوچه، بماند از چادرِخاکی نوشتن جانگداز است
حضور حضرت رقیه علیهاالسلام در کربلا همراه با کاروان😭 می رسه نوای جانسوزی به گوش در میون ناله های اربعین کنار مزار خاکی حسین دختر پیری نشسته رو زمین کی میگه رقیه جامونده ببین اولین روضه خون کربوبلاست اومده قبل همه از شهر شام زائر دل خسته ی قبر باباست داره باز شیرین زبون کربلا میگه از جسارتای شهر شام اگه بابا سرتو شکسته سنگ سر من شکسته با سنگ ِ رو بام بابایی اگه سنان تو قتلگاه زد به تو سیلی محکم،بی هوا توی خواب ناز به من سیلی زده توی راه کوفه زجر بی حیا خورده تو پهلوی من تو راه شام کعب اون نیزه ای که رفت تو تنت معجر من رفته غارت بعداز اون روزی که رفته به غارت پیرهنت گفت کنار قبر اکبر، داداشم مادرت از داغ تو قدکمونه میشنوه هر دفه مادرت اذان میره یه گوشه و روضه میخونه حالا میره کنار قبر عمو میگه از همسفری با قاتلین شبیه تو عموجون تو راه شام خورده ام با صورتم روی زمین جلوی سر تو روی نیزه ها دور من رقاصه ها می رقصیدند توی گوش دختر شامی دیدم گوشواره ای که همینجا دزدیدند یادته عموی باغیرت من خواهرم سکینه بود برات عزیز نبودی ببینی تو بزم شراب یکی زد صدا سکینه رو کنیز ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
چهل منزل کتک خوردم، نبودی به زیر دست و پا مُردم، نبودی منی که غنچه بودم، تشنه ماندم توانم رفت و پژمردم، نبودی چرا وقتی که بد ترسیده بودم چرا نام تو را بردم، نبودی؟! شب تاریک، در بین بیابان من از محمل زمین خوردم نبودی نپرس از پهلویم، تقصیر زجر است به ضرب چکمه آزردم، نبودی چرا ساکت، چرا اینگونه سردی؟! مگر با دختر خود، قهر کردی؟! سه ساله بودم و قدم کمان شد تسلای غمم، زخم زبان شد نبودی جان بگیرم در کنارت رقیه از یتیمی نیمه جان شد حجابم را نشد محکم بگیرم دو دستم بسته بین ریسمان شد چه دستان بزرگی دارد این شمر تمام صورتم زهرا نشان شد حواسم بود روی نیزه بودی سرت بالاسر من سایه بان شد سرت را می گذارم روی شانه که گویم حرف های دخترانه اگرچه درد دارم قدر کافی نمی خوابم که مویم را ببافی نپرس از وضع موهایم که دیگر ندارد حاجتی بر موشکافی پر پروانه وارم را شکستند ندارم استطاعت بر طوافی شدم خسته ازین سربار بودن خودم حس می کنم هستم اضافی مرا با خود ببر، با من بگو که دگر از این مصیبت ها معافی بیا امشب به قول خود عمل کن مرا در لحظه ی آخر بغل کن شاعر:
ز همسرم زهر . جفا چشیدم من خسته شدم مادر . دگر بریدم من ز دوستان زخم . زبان شنیدم من خسته شدم مادر . دگر بریدم من کجایی ای اجل تویی طبیبم منکه میان خانه ام غریبم واویلا واویلا واویلا ........ ممنونتم ای زهر . شدی تو تسکینم قاتل زهرا رو . دیگه نمیبینم شدی تو داروی . این دل غمگینم اون در و دیوارو . دیگه نمیبینم همیشه داغ کوچه خاطرم بود قاتل من قاتل مادرم بود واویلا واویلا واویلا ........ میان آن کوچه. چو لاله پژمردم مادر که سیلی خورد . همونجا من مردم مادر زمین خورد و . منم زمین خوردم گوشواره تا افتاد . همونجا من مردم کاسه خون چشای مادرم شد دو دست من عصای مادرم شد واویلا واویلا واویلا .....
                      بسم الله الرحمن الرحیم 🚩 مناجات با ابا عبدالله علیه السلام 🔷 📝🎵 شعر و سبک : 🚩بند 1 چه حس قشنگیه اینکه ظهر اربعین تو حرم باشی چه حس قشنگیه تا همیشه سایه ی رو سرم باشی چه حس قشنگیه قول اینو بدی که پدرم باشی چه حس قشنگیه توی کربلا بباره رو سرت بارون چه حس قشنگیه آقا دعوتت کنه حرم بشی مهمون چه حس قشنگیه بشه قصمون شبیه لیلی و مجنون عشق اول و عشق آخرم در خونه ی تو من یه عمره نوکرم دست خالیمو پر کن سرورم توی قبرم پیرن سیامو میبرم عشق بین الحرمین دارم رو لبم ذکر حسین دارم                        جانم ارباب حسین جانم 🚩 بند 2 چه حس قشنگیه اینکه دستتو بگیره دختر ارباب چه حس قشنگیه تو بهشتم برسی به محضر ارباب چه حس قشنگیه بده اذن کربلامو مادر ارباب چه حس قشنگیه نفسم بنده به روضه های توباشه چه حس قشنگیه سر قبر من سیاهیای تو باشه چه حس قشنگیه فکر من فقط به کربلای تو باشه شد کرببلات خواب هرشبم من فداییه علی اکبر و زینبم ازعشق حرم رفت بالا تبم به علی قسم شدی تو دینو مذهبم عشق بین الحرمین دارم رو لبم ذکر حسین دارم                      جانم ارباب حسین جانم
ایّهاالغریب ... جگرت میسوزه تو میسوزی قلبِ ؛ خواهرت میسوزه ایّهاالغریب ... از نوا افتادی باز دوباره یادِ ؛ کوچه ها افتادی میونِ کوچه ها زمینگیرت کردن پیرت کردن ۲ مادرِتو جلوت زدن پیرت کردن پیرت کردن ۲ شهید اون غلافِ شمشیرت کردن پیرت کردن ۲ واویلا واویلا ..... ایّهاالغریب ... چقدر نامردن جای گل نعشت رو ؛ تیرباران کردن ایّهاالغریب ... زار و مضطر رفتی با تنِ پُر از تیر ؛ پیشِ مادر رفتی ای کاش تشییعِ تو هم شبانه بود شبانه بود ۲ شبیه مادرِ تو مخفیانه بود شبانه بود ۲ شبیه بابای تو غریبانه بود شبانه بود ۲ واویلا واویلا ..... ایّهاالغریب ... جانِ بر لب بودی تشت تو پر خون شد ؛ فکر زینب بودی ایّهاالغریب ... گفتی با اشک و آه لایوم کَیومِکَ ؛ یااباعبدالله دارم میبینم که می افتی تشنه لب ای تشنه لب ۲ می زننت تو رو جلو چشم زینب ای تشنه لب ۲ رد میشن از روی تنِ تو با مرکب ای تشنه لب ۲ واویلا ...
یا عاقبت از سینه جانم در می آید یا اینکه بابای من از این در می آید این گریه ها از درد نه از اشک شوق است امشب پدر مهمانی دختر می آید شانه زدن، جارو کشیدن، ناز کردن از دست من تنها همین ها بر می آید خاکستری یا گلی گلی عمه کدامش از این دو پیراهن به من بهتر می آید خون لبم بند آمده خوب است اما خون سرم از زیر این معجر می آید من گیسویم را دور دستم حلقه کردم چون که به دست دختر انگشتر می آید پیراهنم که سوخت قبلا پس چرا باز دارد دوباره بوی خاکستر می آید حتی صدای پای بابا فرق کرده است حس می کنم مهمان من با سر می آید 🔸شاعر:
آرام جان حضرت زهرا حسن جانم ذکر لبان حضرت زهرا حسن جانم ما سائل شما /ما خاک این دریم روحی لک الفدا /یا ایها الکریم ای جانم ای جانم سیدالکریم حسن ای جانم ذکر مدامِ عالم بالا حسن جانم زهرا نوشته روی دل ما حسن جانم تا نوکر توایم/ از عالمی سریم روحی لک الفدا/ یا ایها الکریم ای جانم... از سوز زهر کین جگرت سوخت حسن جانم پرپر زدی و بال و پرت سوخت حسن جانم در لانه خودت/ بی بال و پر شدی با دست همسرت/ پاره جگر شدی ** داغت به سینه ام زده آذر حسین من فکر توام در این دم آخر حسین من آه از جگر مکش /در پیش من حسین لا یوم کیومک/ ای بی کفن حسین جسم تو می شود /در خاک و خون رها راس تو می رود /بالای نیزه ها
زبانحال حضرت زینب حسن جان الهی بمیرم برا غُصّه های توو سینه ت الهی بمیرم برا خاطرات مدینه ت واویلا حسن جان هنوز یادمه گوشه گیری و اشک چشاتو هنوز یادمه نیمه شب گریه ی بی صداتو واویلا توی کوچه ها چی کشیدی مظلومم جسارت به مادر رو دیدی مظلومم همون ضرب سنگین سیلی پیرت کرد چه زخم زبون ها شنیدی مظلومم ...... حسن جان شنیدم جلوی نگاه تو مادر زمین خورد یه جوری زَدِش نانجیب مادرم صَددفه مُرد واویلا حسن جان شنیدم که جایی رو چشمای مادر نمی دید توو اون سِنّ کم دست و پاهات توو کوچه می لرزید واویلا شده کوچه کابوس تلخِت مظلومم نداشت هیچ تَسّلایی دردِت مظلومم یه عمر غصه خوردیو یادِ اون کوچه اومد دائما پیش چشمِت مظلومم ........ حسن جان غم و غصه های مدینه یکی یا دو تا نیست فقط ماجرای جسارت توی کوچه ها نیست واویلا حسن جان توی شعله ها یادته معجرو موی سر سوخت در افتاد روی مادر و پیکرش زیر در سوخت واویلا شکست دنده و هر دو پهلوش واویلا شکست باغلاف هردو بازوش واویلا نمی بخشم اون دومّی رو بد میزد کبود شد زیر چشم و اَبروش واویلا
شدم بی خانمان دنبال تو چون باد اواره رود از گریه های من جگر از چشم هر خاره چنان بی کس شدم بابا پس از تو بین این صحرا که میگیرم سراغ دوست را از خصم همواره اگر بابا نباشی تا بخوابم بین آغوشت چه فرقی می کند بر من چه تابوت و چه گهواره اگرچه زخم‌های من چو غنچه بسته شد اما اگر آهی کشم هر گُل گریبان می کند پاره جوان از حادثه گاهی اگر که پیر می‌گردد ندیدم کودکی گردد ز داغی پیر یکباره اگر که آمدی و مرده بودم بر رُخم بنگر خبرها دارد از سِرِّ درونم رنگ رخساره پُر از زخمی چنان بابا، که شد دردم فراموشم بیا که دردهایت را به یک بوسه کنم چاره شاعر: 🙏لطفاً جهت سلامتی شاعر گرامی، حمد شفا بخوانید.
از زهر جفا سوخت خدایا جگر من شد قاتل من همسر بیدادگر من بی یار و حبیبم_غم گشته نصیبم در کوچه و مسجد_در خانه غریبم مظلوم حسن جان_مظلوم حسن جان یک عمر جفا دیدم و لب باز نکردم با هیچ کسی درد دل ابراز نکردم غم دارم و اما _غمخوار ندارم بین همه شهر _یک یار ندارم مظلوم حسن جان_مظلوم حسن جان یک عمر غم کوچه بلای دل من بود در کوچه مغیره به خدا قاتل من بود لرزاند به کوچه_او پیکر ما را پیش نگه ما _زد مادر ما را مظلوم حسن جان_مظلوم حسن جان
زینب میدوید ناله یِ مادرو از؛ گودال میشنید زینب میدوید بی حیا به حنجرش؛ خنجر میکشید زینب میدوید تُویِ قتلگاه اومد؛ امّا دیر رسید زینب میدوید از قفا شمرِ لعین؛ سر رو می بُرید زینب میدوید تَهِ گودالِ بلا؛ حسین شد شهید زینب میدوید از زمین و آسمون؛ خونابه چکید میبینم شمر و، با بغض و کینه به رویِ سینه یِ حسین میشینه دوازده ضربه؛ میزد با خنجر نگفت مادرش اینجاست و میبینه چه غوغایی شد؛ میونِ گودال سَرو می بُرید به سمتِ مدینه 🖤 حسین وا اُمّاه(۲) حسین (وا اُماه)۳ 🖤 برگشتم داداش این چهل روزه دوری،آخر سر رسید برگشتم داداش که بگم زینب چه،حرفا که شنید برگشتم داداش قِسمتِ رقیه بود،باباشو ندید برگشتم داداش که بگم چی شنیدم ، تو بزم شراب برگشتم داداش که بگم چی کشیدم همراه رباب برگشتم داداش نمیدونم خواب بود یا اینکه سراب سپر شد جونم،تو راهه بازار کتک خوردم که نایی نیست تو جونم رقیه دق کرد که میگفت عمه بدون بابام دیگه نمیتونم صدام میلرزه ، تنم آتیشه چطور آخه بی تو برگردم خونم 🖤 حسین وا اُمّاه(۲) حسین (وا اُماه)۳ 🖤 ✍✍ شعر و سبک: کربلایی کربلایی
4_5807878287749287875.mp3
909.9K
‍ ‍ . فاطمه شد سینه زن /واحسنا واحسن غرق به خون شد کفن/واحسنا واحسن هم جگرش پاره شد/هم کفنش پاره شد کنار جسم حسن /حسین بیچاره شد واحسنا واحسن/ واحسنا واحسن برادرش ناله ها /از دل پر خون کشد با چه دلی تیر از این/جنازه بیرون کشد به غربتش تیر کین/ بر بدنش گریه کرد بی کفن کربلا /بر کفنش گریه کرد واحسنا واحسن/ واحسنا واحسن ** فغان و واویلتا /مدینه و کربلا جسم حسن روی دست/جسم حسین زیر پا این کفنش پاره شد/این بدنش پاره شد کنار جسم حسین /زینب بیچاره شد واحسنا واحسنا/ واحسنا واحسن * به کوچه در کودکی /بر جگرم تیر خورد که بازوی مادرم /غلاف شمشیر خورد خنده به چشم ترم /جای کمک میزدند به قصد کشت مادر /مرا کتک میزدند واحسنا واحسنا/ واحسنا واحسن ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ا ﷽ ا گزارش تصویری اربعین/۱/ نجف👇👇👇 از صفای سفر عشق ندیدم خوشتر شور و شوقی است که در جان و دل ما افتاد 💚💚💚💚❤️❤️❤️❤️