#امام_عسکری
#شهادت
شب تاریک هوای سحرش را می خواست
شهر انگار خسوف قمرش را می خواست
گوشۀ حجره کسی چشم به راه افتاده
حسن دوم زهرا پسرش را می خواست
حضرت عسگری از درد به خود می پیچد
زهر از سینۀ آقا جگرش را می خواست
آسمانیست امامی که زمین افتاده
آسمان جلوه ای از بال و پرش را می خواست
شعلۀ زهر که بد جور زمین گیرش کرد
به خدا که نفس مختصرش را می خواست
لحظه ی آخر خود روضۀ عاشورا خواند
منبر خاک غم چشم ترش را می خواست
ته گودال کسی روی زمین افتاده
خنجر شمر گمانم که سرش را می خواست
دختری دید که بالای سرش نامردی
آمده بود و نگین پدرش را می خواست
مسعود اصلانی
هیات ام ابیها علیهاالسلام
سخنران: #بندانی_نیشابوری
مداحان:
نریمان #پناهی (تهران)
سیدامیر #حسینی (کرج)
دوشنبه11مهر_ ساعت20
خ کلهری_ کوچه33_ حسینیه امام منتظر عج
ویژه برادران
Hasan Ataei - Khakam Nakonid-۱.mp3
1.98M
به موقع تشییع جنازم
به پیرهن مشکیم مینازم
توخونه ی قبرم یاحسین
یه ضریح شیش گوش میسازم
خاکم نکنید بزارید اربابم برسه
اونی که واسم همه کسه
خاکم نکنید دلم فقط آقامو میخواد
امام رضا قول داده میاد
امام رضا قول داده میاد
حسین حسین
حسین حسین
حسین حسین
نوکرت با کفن بیگانس
بکشید روی من بوریا
وقتی که میخوام جون بدم
رومو بکنید به رو کربلا
یادم نمیره سحرای ناب روشنی رو
بین الحرمین سینه زنی رو
یادم نمیره شبای بارونی زیارت
زیرقبه، لحظه ی اجابت
زیرقبه، لحظه ی اجابت
خاکم نکنید بزارید اربابم برسه
اونی که واسم همه کسه
خاکم نکنید دلم فقط آقامو میخواد
امام رضا قول داده میاد
حسین حسین
حسین حسین
حسین حسین
به موقع تشییع جنازم
به پیرهن مشکیم مینازم
توخونه ی قبرم یاحسین
یه ضریح شیش گوش میسازم
#یا_حسین علیه السلام
@azizamhosen
@yaraliagham
شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام گریز به دفن شهدای کربلا
بخش اوّل
چند داری چشمِ اُمّید ای دلا از روزگار
پایدار هرگز نمانَد عالمِ ناپایدار
این عَجوزه از جبالِ تخت بر تابوت کرد
شَهریاران عظام و خسروانِ تاجدار
تا به کی مستِ غروری چشمِ عبرت باز کن
مجمع مستانیان را بین هزار اَندر هزار
گوشِ عبرت باز کن بشنو همی زِ آواز گُور
کاین نِدا از گور می آید به روزی هَفت بار
کای به غفلت خفتگان از هُولِ روزِ رستخیز
یاد از مردَن بیارید و زِ روزِ گیر و دار
رَه خطرناک است منزل دور و مَقصد ناپدید
اندر این رَه دزد داری در کمین از هر کنار
گر به حکمت هم چو اَفلاطون و گر لُقمان شوی
چاره نتوانی کنی از بهرِ مرگِ ناگوار
تا توانی چشمِ بَد از روی نا محرم بپوش
تا نبیند مَحرمت چشمِ نهان و آشکار
پردۀ کس را مدر تا می توانی پرده پُوش
تا ندرّد روزِ مَحشر پرده ات را پرده دار
هم چو دُر پندِ #شکوهی را به گوشِ دل نیوش
کش دُرِ شهوار باید از برای گُوشوار
گر نجاتِ اُخروی خواهی به دنیای دنی
دستِ دل افکن به دامانِ امام هفت و چار
مُصطفی خُلق و علی قدرت بَتول عِصمت همانک
از حسین و از حسن بر جاست او را اِقتدار
چون علی ابنِ الحسین از علمِ باقر با خبر
هم چو جَعفر صادقُ القول و چو موسی یادگار
از کرم تالی سلطانِ خراسان آن امام
از تَقی و از نَقی آن مُقتدا در افتخار
عسکری آن شهسوارِ کشورِ دنیا و دین
عسکری آن مظهرِ اِجلالِ ذاتِ کِردگار
آن امامی که طفیلیِ وجودش گر نبود
باز از رفتار ماندی گَردِشِ لِیل و نَهار
معنی خلقُ العظیم و صورتِ حسنُ المَآب
حُسنِ خُلق و خُوی او از مُصطفی بُد یادگار
در خورَش بس مَهدی عَصر است او را جانشین
قائمِ ذُوالنّصر زو باقی بُوَد در روزگار
هیچ دانی چون مُلقّب شد حسن بر عسکری
گوش بنما تا کنم سرَِّ نَهان را آشکار
از بنی عبّاس چون بر مُعتصم نوبت رسید
بر سریرِ کامرانی چون نشست آن کین شُعار
مالکِ المُلک ولایت شاهِ اِقلیم وجود
شد به اَمرِ آن مَعاند سوی هامون رهسپار
ادامه دارد۰۰۰
✍منکلام:مرحوم استادحاج غلامرضا شکوهی تهرانی
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://t.me/hazratehzeynab
شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام گریز به دفن شهدای کربلا
بخش دوّم
آن سپاهِ بی شُمر را آن پلیدِ پُر زِ کین
داد سانِ لَشگری اندر برِ آن شَهریار
گفت یابن عمّ ببین بر حشمتِ سلطانی ام
هست در فرمانِ من از این سپاهی صد هزار
پاسخش فرمود شاهِ عسکری در آن زمین
ای شده مَغرور بر دورانِ چرخِ کَجمدار
وارثِ تاجِ فَتحنا شاهِ با رفعت منم
هفت ارض و نُه فلک از جودِ من دارد قرار
اوّلین مَسند نشینِ بزمِ رَبّ العزّتم
بر تمامِ ماسِوایم شَهریارِ کام کار
ساری و جاری است حُکمم بر تمامِ مُمکِنات
قاسم الارزاقِ خلقم از صَغار و از کُبار
عرش و فرش و لُوح و کُرسی و سَماوات و زمین
خلق گشته از طُفیلیّ وجودم زینهار
بی وِلای من نمی روید گیاهی از زمین
بی رضای من درختان را نمی باشد بَهار
موج بی حُکمم نمی خیزد زِ بحرِ بی کران
بی صوابِ امرِ من کشتی نگردد در بِحار
تا نباشد امرِ من نُطفه نبندد در جَنین
بی اجازاتم زِ مادر طفل ناید آشکار
قدرتِ جان آفرین در آستینِ من بُوَد
از وجود من به گَردِش هست چرخِ کَجمَدار
آدَم و نوح و خلیل اللّه و موسای کَلیم
هم چو عیسی بر زمینِ قدرِ من سوده عُذار
اَنبیای اوّلین و آخرین در روز و شب
جز محمّد گشته بر خوانِ عَطایم ریزه خوار
هم چو اِسرافیل و جبرائیل و میکائیلِ راد
خیلِ کرّوبین ستاده بر درِ من بنده وار
گر که خواهی گردی از سرِِّ حقیقت با خبر
چشمِ باطن باز کن بنْگر به صُنعِ کردگار
جلوه گر از مُعجزِ آن مظهرِ رَبّ جلیل
شد به چشمِ آن پلیدِ مُرتدِ بی نَنگ و عار
از ثری تا بر ثُریّا وز ثُریّا تا ثری
از جنوب و از شمال و از یَمین و از یَسار
مُعتصم دید آن قدر افواج از خیلِ مَلَک
از زمین تا آسمان بر بسته صف از هر کنار
بر امامِ عسکری می گفت سر خیلِ مَلَک
اِذن دِه از این سپاهی برکشم از جان دَمار
مُعتصم از خُوف بر خاک اوفتاد و عرض کرد
عُذر خواه از کردهء خود گشتم ای والا تبار
ادامه دارد۰۰۰
✍منکلام:مرحوم استادحاج غلامرضا شکوهی تهرانی
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://t.me/hazratehzeynab
شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام گریز به دفن شهدای کربلا
بخش سوّم
در ظهور آمد چو این مُعجز زِ سبطِ مَصطفی
شد مُقلّب بر امامِ عسکری آن تاجدار
در عراق و در عَجم شد مُنتشر این داستان
بر تمامِ دوستان از پیروِ هَشت و چهار
چون به تدبیراتِ شیخِ طوسی آن هم کُشته شد
رفت بر سوی جهنم کرد در آتَش قرار
بعدِ از آن شد مُعتمد آن نَنگِ دین را جانشین
شد خَلافت مُنتقل بر آن پَلیدِ نابکار
بُغضِ آن حضرت به قَلبِ آن پَلیدِ بُوالفضول
عُقدِ گشت و شد پیّ قتلِ ولیّ کِردکار
با هزاران حیله و نِیرنگ آن شُومِ پَلید
بر امامِ عسکری نوشاند زَهرِ نا گُوار
با دو صد تَبلیس آن اِبلیس خُوی بَد سرشت
دید فِسقِ باطنش شد نزدِ مردم آشکار
کس فرستاد از قَفای عالمانِ مُسلمین
بهرِ دفعِ سمّ از آن حضرت به احوالِ فِکار
از اطبّای فرنگ و مُسلم و دینِ مَجوس
کرد حاضر نزدِ آن حَضرت زِ هر شهر و دیار
آن چه کوشیدند دفعِ زَهر از آن حَضرت کنند
چاره ای پیدا نشد بر دفعِ زَهرِ جانْ شکار
الغرض مَقتول شد چون آن امامِ مؤمنین
بهرِ کفن و غسل شد مَهدیّ قائم آشکار
بهرِ دَفنش جَمع گردیدند چون از مُسلمین
واماما گو برهنه پا و سر از هر کنار
دَفنِ جسمِ باب نامی کرد از بعدِ نماز
خویش غائب در نَظر کردند با قلبِ فگار
آه از بی یاری جدَِّ غریبِ او، حسین
که به دشتِ کربلا جسمش بُدی بی غمگسار
یک هزار و نُه صد و پنجاه زَخمش، در بدَن
از سِنان و خَنجر و شَمشیر و تیغِ آبدار
یک مُسلمانی در آن صحرا نبود از آن سپاه
تا که سازد دَفن آن جسمِ شَریفِ پاره پار
تا سه روز آن جسم پیشِ آفتابِ گرم بود
وَحشی و طیرِ بیابان بهرِ او بگریست زار
شامِ سوّم سیّدِ سجّاد زین العابدین
گشت بر اهلِ قَبایل او دلیل آن شامِ تار
یکسر اجسادِ شَهیدان را در آن شب دَفن کرد
بعد از آن پرداخت بر دَفنِ پدر آن داغ دار
جسمِ حُجّت را به باید دَفن بنماید امام
لَعن کُن بر مُنکرانِ او#شکوهی بی شمار
✍منکلام:مرحوم استادحاج غلامرضا شکوهی تهرانی
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://t.me/hazratehzeynab
زبانحال حضرت امام حسن عسکری علیه السلام
دوستان بر من و سوزِ جگرم گریه کنید
به شرارِ دل و اشکِ بَصرم گریه کنید
من جوان بودم و در سنِ شَبابَم کُشتند
بر دلِ سوخته و چشمِ ترم گریه کنید
حسنم، پاره جگر مثلِ عمویم حسنم
بر من و بر عموی خون جگرم گریه کنید
من و جدّ و پدرم را به جوانی کُشتند
در عزای من و جدّ و پدرم گریه کنید
من شَهیدم ولی از خَصم نخوردم سیلی
همه بر مادرِ نیکُو سیرم گریه کنید
سال ها بود که در تحتِ نظر بودم حَبس
همه بر قصهء تحتِ نظرم گریه کنید
قبرِ ویران شده ام گشت بقیعِ دِگری
داغداران به بقیعِ دِگرم گریه کنید
بعدِ من مَهدیِ من بی کس و تنها ماند
به غریبیِ یگانه پسرم گریه کنید
گریهء مُنتظران مرحمِ زخمِ دلِ اوست
بر ظُهور خَلفِ مُنتظرم گریه کنید
به مُحبانِ من اِعلام کن اینک #میثم
همه بر حُجَتِ ثانی عَشرَم گریه کنید
✍منکلام:استاد حاج غلامرضا سازگار
متخلص به میثم
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://t.me/hazratehzeynab
شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
غربت شهر سامرا غصه ی هر شب منه
عکس خرابی حرم آتیش به جونم
می زنه
گرد و غبار حرمت سرمه چشم نوکرات
خیلی غریبی آقاجون بگو چی شد کبوترات
شب شهادت آقا می خوام یه آرزو کنم
کاشکی می شد با مژه هام مرقدت جارو کنم
آقا بذار که جونمو با هروله فدات کنم
آقا بذار که روم بشه تو قیامت صدات کنم
سینه زدن با عاشقات نماز مستی منه
این سینه ی خسته باید یه روز برا تو بشکنه
تو حلقه ی سینه زنی وقتی برات شور می گیرم
پاک میشه زنگار دلم آینه می شم نور
می گیرم
این گریه ها روز حساب توشه ی کوله بارمه
این سینۀ کبود شده مدال افتخارمه
بندگی رو یادم دادی با راه و رسم نوکریت
معنی عشق فهمیدم با اون نگاه دلبریت
معجزه کردی آقا جون که عاشق خدا شدم
یه تیکه مس بودم که با نگاه تو طلاشدم
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://t.me/hazratehzeynab
شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام
گدای کوی تو آقاست یا اَباالحُجّه
که زیر سایۀ مولاست یا اَباالحُجّه
نگفته، حاجتِ دل را بر آوری آقا
زِ بسکه لطفِ تو با ماست یا اباالحجّه
به خوانِ نعمتِ تو انبیاء بنشستند
که دستِ جُود تو غُوغاست یا اباالحجّه
هزار حاتمِ طایی گدای سفرء تو
که سفره دارِ تو یکتاست یا اباالحجّه
که گفته گوشهء تَبعید فیضِ جاری نیست
کرامتِ تو زِ بالاست یا اباالحجُه
بهارها همه دَم صحبت از گُلت دارند
گُلِ تو یوسفِ زَهراست یا اباالحجّه
هزار یوسفِ مِصری غُلامِ یوسفِ تو
دَمَت هزار مَسیحاست یا اباالحجّه
خبر دهند به اُردوی سوگوارانت
بساطِ ناله مُهیّاست یا اباالحجُه
صدای نالء مَهدی بگوش می آید
که نورِ چشمِ تو تنهاست یا اباالحجّه
عزای غربتِ تو بوی مُجتبی دارد
دلت کرانء غمهاست یا اباالحجّه
مَخور که زَهرِ جَفا در طعام می ریزند
کنارِ سفره ات اعداست یا اباالحجّه
فراق و غُربت و تَبعید و رنجِ، قوطِ تو شد
که غصه یارِ تو مُولاست یا اباالحجّه
هنوز یار نداری که یاری تو کند
که از مزارِ تو پیداست یا اباالحجّه
شکسته بادِ نظامی که حرمتِ تو شکست
مزارِ تو همه دلهاست یا ابالحجُه
هزار گُنبدِ تابان به مَرقدت روشن
که فرشت عرشِ مُعلّاست یا اباالحجّه
ملائکِ حرمت با وقار
می گویند
که کربلای تو اینجاست یا اباالحجّه
✍منکلام:مرحوم استاد حاج محمود ژولیده نیشابوری
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://t.me/hazratehzeynab
ا ﷽ ا
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
✅زمانی که امام حسن عسکری(ع) در زندان صالح بن وصیف به سر می برد عباسیون و صالح بن علی و کسانی که از مذهب تشیع منحرف بودند، نزد صالح رفتند تا از او بخواهند بر امام حسن(ع) سختگیری کند.
صالح گفت :
📋«مَا أَصْنَعُ؟ قَدْ وَكَّلْتُ بِهِ رَجُلَيْنِ مِنْ أَشَرِّ مَنْ قَدَرْتُ عَلَيْهِ فَقَدْ صَارَا مِنَ اَلْعِبَادَةِ وَ اَلصَّلاَةِ وَ اَلصِّيَامِ إِلَى أَمْرٍ عَظِيمٍ»
♦️چه کنم؟ من دو نفر از شرورترین افراد را بر او گماشتم، اما در اثر مشاهده رفتار او هر دو در نماز و عبادت خود بسیار کوشا شدند.
به آنها گفتم چه خصلتی در حسن بن علی(ع) است که این گونه در شما تاثیر گذارده است؟
گفتند :
📋«مَا تَقُولُ فِي رَجُلٍ يَصُومُ اَلنَّهَارَ وَ يَقُومُ اَللَّيْلَ كُلَّهُ لاَ يَتَكَلَّمُ وَ لاَ يَتَشَاغَلُ؟ وَ إِذَا نَظَرْنَا إِلَيْهِ اِرْتَعَدَتْ فَرَائِصُنَا وَ يُدَاخِلُنَا مَا لاَ نَمْلِكُهُ مِنْ أَنْفُسِنَا فَلَمَّا سَمِعُوا ذَلِكَ اِنْصَرَفُوا خَائِبِينَ»
♦️چه می گویی درباره مردی که روز را روزه می گیرد و شب را عبادت می کند، نه سخن می گوید و نه به چیزی سر گرم می شود؟
وقتی به او نگاه می کنیم رگهای گردن ما می لرزد و حالی به ما دست می دهد که نمی توانیم خود را نگه داریم.
وقتی این سخنان را از صالح بن وصیف شنیدند نا امید برگشتند.(۱)
📚منبع :
۱)الکافی شیخ کلینی، ج۱، ص۵۱۲
حضرت امام #حسن_عسگری علیه السلام
@azizamhosen
@yaraliagham