eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
5.2هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه‌السلام 🔹وارث غربت🔹 تازه برگشتم از سامرا اما بازم دلم تنگه برای آقام بی‌قرارم واسه دیدن صحنش از غربت سرداب می‌باره چشمام آقایی که داریم از قیامش ما تا قیامت این شکوه دینو آقایی که داریم از کلامش این عشق و شور و شوق اربعینو وارث شوکتش، میاد همین روزا از مکه و منا، تا صحن کربلا وارث غربتش، با پرچم عزا امشب عزاداره، تو صحن سامرا «آجرک الله، یا بقیة‌الله» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سامرا غرق عزا و ماتم شد گرفته هر کوچه، شمیم ماتم کوچه‌ها داره هوای دلتنگی پیچیده باز انگار بوی محرم آسمونا عزادارن امشب این اشک چشماس یا می‌باره بارون آقای ما عزادار باباست امشب عزاداریم مثل آقامون روضه‌خونه آقا، با حال مضطری با قلب خسته و با چشمای تری با صاحب الزمان، امشب تو هم بخون: «مظلوم سامرا، امام عسکری» «آجرک الله، یا بقیة‌الله» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با امام مجتبی شباهت داشت نام حسن یعنی جود و کرامت مثل جدّ مظلوم و غریبش بود تو لحظه‌های بی‌کسی و غربت شعلۀ زهر کینه چه کرده با قلبی سوخته از غم غریبی جور دشمن دلش رو سوزونده از غربت جدش داره نصیبی با شعلۀ عطش، داره به لب نوا بارونیه نگاش، به یاد کربلا همین که ظرف آب، می‌رسه به لبش از غربت حسین، می‌خونه روضه‌ها «آجرک الله، یا بقیة‌الله»
سرود ولادت نیمه شعبان، کربلایی حسین طاهری -(نور و مهتاب و نیمه ماه...) نور و مهتاب و نیمه ماه چشمای خیره مونده به راه از خورشید بی‌خبرم تا تو بیای منتظرم تو بیا ای ابر کرامت تا بباره بارون رحمت ای همیشه مهربون سرت سلامت ای روحم اباصالح، ریحانم اباصالح فریاد شب و روزم، ای جانم اباصالح ای جانم اباصالح ۴ چشم امید هر سحری با امید تو شد سپری دلبند فاطمه‌ای با یه نگاه دل می‌بری تویی تنها ماه منیرم آرزومه برات بمیرم قلبم و دادم به تو پس نمیگیرم مست تو اباصالح، چشمانم ابا صالح محتاج یه نگاتم، ای جانم ابا صالح ای جانم اباصالح ۴ آسمون تشنه قدمت خاک دنیا میده قسمت تا اینکه پا بزاری روی زمین با علمت مثه پاییز خشک و زرده دل تنگم بهونه کرده می‌دونم بهار یه روزی بر می‌گرده ای ماهِ اباصالح، پنهانم اباصالح میخونم تا قیامت، ای جانم اباصالح ای جانم اباصالح
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام خدا به حسن خلق تو مردم در این سرا باشند به زیر پرچم اشک تو در عزا باشند برای همدلی تو در التجا باشند ،،حسن شدی که کریمان فقط دوتا باشند دوتا کریم در عالم برای ما باشند،، نشسته در غم تو ماهیان دریایند اسیر داغ فراق تو کوه و صحرایند چو کعبه ای که به سوی تو راه پیمایند ،،حسن شدی که اگر از بقیع بازآیند کبوتران همه راهی سامرا باشند،، برای سوگ تو دلهای شیعه غمگین است غم شهادت تو روی شانه سنگين است اگر چه از تو سرودن به درد تسکین است ،،دلیل خوشه‌ی انگور عسکری این است که تاک‌ها ننشینند روی پا باشند،، تویی که کل جهان تحت امر فرمانت هزار حاتم طایی نشسته بر خوانت گرفته اند همه رزق خود از احسانت ،،حسن شدی که میان مُضیف چشمانت تمام شهر به عشق شما گدا باشند،، به جای شهد چرا زهر کین شده کامت؟ لباس مشکی اندوه گشته احرامت بهشت منتظر بوسه های هر گامت ،،حسن شدی که به هنگام بردن نامت بقیع آمده‌ها یاد مجتبی باشند،، میان سامره ی کوچه باز در راهم به آسمان برسد نغمه و غم و آهم شکفته بغض غریبانه های دلخواهم ،،حسن شدی که شبیه بقیع اینجا هم همیشه گنبد و گلدسته سر جدا باشند،، هراس داشت عدو از صراط اسلامت رسید و ریخت کمی زهر رنج در جامت فرشته های شهادت شدند همگامت ،،حسن شدی که شبیه بقیع، خُدامت به دور قبر تو ذراتِ در هوا باشند،، به یاد خیمه و گودال ، عمر سر گردد برای روضه ی مادر دو چشم، تر گردد کبوتر دل من بر بقیع برگردد ،،حسن شدی که غریبی غریب‌تر گردد که زائران تو در بین کوچه‌ها باشند،، غمت رسیده حسابش به بی نهایت ها زدم گریز به شام غم و مصیبت ها چگونه دم زنم از تو در این عبارت ها؟ ،،حسن شدی که بمانی در اوج غربت ها که خادمان تو در شهر کربلا باشند،، تضمین جناب رحیمی https://eitaa.com/joincht/2115895304C4149e19122 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام خدا دیده ها در غم تو حالت باران دارد سینه ها سوخته و شعله ی سوزان دارد مرغ دل پر زده و میل به جانان دارد هر که غمگین تو شد دیده ی گریان دارد در سماوات و زمین سوگ تو داغ همه است آن که از باغ جنان ناله کند فاطمه است سامرا آینه ی بی کسی و غربت توست بی قراریِ دل از خون دل و محنت توست آن چه این گونه شکسته ز جفا حرمت توست دیدن یوسفت این لحظه همه حسرت توست گفتی ای مهدی ام این لحظه بیا در بر من تا که آرام شود با تو دو چشم ترِ من عاقبت سهم لبت زهر شرربار شده جگرت سوخته و یکسره خونبار شده طعنه و زخم زبان سهم تو بسیار شده تنت از شدت این زهر چه بیمار شده شام غم رفته و هنگام سحر می آید آخر از یار سفر کرده خبر می آید گر چه بر روی لبت نغمه ی یارب داری گوییا بر تن محنت زده ات تب داری از دلت آه کشی , ذکر مقرَّب داری شاید این لحظه به دل یاد ز زینب داری یا که یاد از عطش حضرت عباس کردی یا حسین گفته ای و یاد گل یاس کردی گر چه از زهر به بستر شده بی حال شدی به سما می روی و حال سبکبال شدی ز غریبی و عطش غمزده احوال شدی شاید آن لحظه به یاد غم گودال شدی هر که لب تشنه دهد جان به ولای حیدر مادر آمد به برش گفت غریب مادر یاد از سوز عطش کردی و لب های حسین سامرا کرببلا گشته ز نجوای حسین تو که بودی همه ی عمر چه شیدای حسین یا حسن جان , تویی و مهر و تولای حسین بابی انت و امی یا حسین ثارالله به فدای لب عطشانِ ابا عبدالله شعر:محمد مبشری https://eitaa.com/joincht/2115895304C4149e19122 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
‍ 🏴 🏴 🎤مداح :حاج سید مجید بنی فاطمه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ سیدنا صاحبنا العجل منتقم خون خدا العجل . سوخته داغ در سوخته گریه کن کرببلا العجل . ای که نگاهت شده همرنگ خون صبح و مساء العجل . آه بیا العجل . منجی دنیا بیا دلخوشی ما بیا وارث تنهایی مولا بیا . تاب و تب حضرت زهرا بیا عمرم اگر سر رسید لحظه ی آخر به تماشا بیا . محضرت ای بهترین ما نرسیدیم تو اما بیا یار غریبان بیا ؛ ای به تنم جان بیا . در شب تاریک و سیاه دلم ای مه تابان بیا . شادی دوران به این کلبه ی احزان بیا . یوسف گم‌ گشته به کنعان بیا آمدی از سمت خراسان بیا . یار تو ؛ دیده ی بیدار تو دلبر و دلدار تو آه شرربار تو همدم هر جان گرفتار تو . آینه ی حیدر کرار تو مرثیه خوان در و دیوار تو . بیا از راه اباصالح امین الله اباصالح پس ابری شبیه ماه اباصالح . کس و کارم بیا مهدی گرفتارم بیا مهدی بدم اما دوست دارم ؛ بیا مهدی . جان و دلم می رود تا سحر سامرا . راهی سرداب حرم شد دلم این دل ناقابلم در سفر سامرا . آه ببین جاری است خون دل از چشم تر سامرا . عطر بقیع می دهد هر گذر سامرا . از غم هجر امام سوخته دگر جگر سامرا . قلب مرا تا حرمت می بری آه امام حسن عسکری . یکه و تنهایی و بی یاوری آه امام حسن عسکری . آینه ی بی کسی حیدری آه امام حسن عسکری . ای که مصیبت زده ی مادری آه امام حسن عسکری . تشنه لبی این نفس آخری آه امام حسن عسکری . نیست در این سینه غم دیگری آه امام حسن عسکری . رو به روی صحن تو در ازدحام ای پدر صاحب ما السلام . غریب سامرایی تو اسیر غصه هایی تو . تو این غربت شبیه مجتبی ای تو . عجب بغضی چه فریادی رو خاک حجره افتادی . سرت رو پای مهدی بود که جون دادی @majmaozakerine
تاج گذاری  امان زمان باغ   شکوفه   میدهد   بوی   بهار  میرسد مزرعه  سبز    میشود خبر   ز  یار  میرسد سوسن وسرودر چمن لاله  بود که در دَمَن مژده  دهید  عاشقان  چونکه  نگار میرسد غنچه ی نرگس  علی  امام  شیعیان  شده شمس وقمرشده عیان که گل عذار میرسد می رسد از  خلدبرین  نغمه  مرحبا بگوش تاج  بود   بر  سر  او  یکه سوار    می رسد خبر  رسد به  خاکیان گشته عیان نور خدا به خستگان مژده دهید به دل قرار میرسد تاج ولایت به سر  و  منجی صاحب الزمان شور و طرب   بپا  کنید که شهسوار میرسد شعرفرج سروده ام هدیه کنم به ساحت اش صله  ز سمت  مادرش  به  (بیقرار) می رسد بیقرار اصفهانی
شهادت امام حسن عسکری (ع) مظهر    نور   خدایی   ای  امام عسکری معدن جود و سخائی  ای  امام عسکری نام شیوایت حسن  هادی ترا  باشد  پدر کشته  زهر   جفایی   ای    امام عسگری بیقرار اصفهانی
شهادت  امام   حسن عسکری (ع) مظهر    نور    خدایی   یا  امام عسکری معدن جود  و سخائی  یا  امام عسکری نام شیوایت حسن  هادی ترا  باشد  پدر کشته  زهر   جفایی   یا    امام عسگری یاامام عسکری   یا امام عسکری یا امام عسکری  یا امام عسکری ای سراج  مومنین داری لقب ابن الرضا درد  ما را  خود دوایی یا امام عسکری سامرایت قبله  گاه عاشقان عالم است نور  چشم  مصطفایی یا امام عسکری یاامام عسکری   یا امام عسکری یاامام عسکری   یا امام عسکری همچوبابای غریبت شد ستم ها  بر شما خود نشان  مرتضایی یا امام   عسکری جدوالایت جواداست وکرم داری چواو مالک   دلهای   مایی  یا   امام  عسکری یاامام عسکری   یا امام عسکری مهدی ات تاج سر عالم بود منجی خلق خود شفیع دو سرایی  یا امام عسکری جان زهرا مادرت مولا به جان مهدیت ده  جواز  کربلایی  ای  امام   عسکری یاامام عسکری   یا امام عسکری (بیقرارم) من گدای کوی تو مولای من معدن جود و سخایی یا امام عسگری بیقرار اصفهانی
در سوگ  امام حسن عسگری منم   تنهای  تنها   با  دل خون اسیر   معتصم  سفاک  ملعون بود نامم  حسن ابن الرضایم امام    عسکری    نور    خدایم کجایی  مهدی  ای  آرام   جانم بیا   بالین   من   روح  و روانم بیا    بابا    نگر    حال    خرابم عطش  دارم   بده مهدی جوابم ببین  زهر  جفا بنشسته بر  جان بیا   پیش  پدر  جانم  به  قربان غریب و  بی کسم  تنها   کجائی بیا  پیش ام  بود  وقت   رهایی بیا صاحب زمان  نور  دو  عِینم نگه کن  این من  و حال  حزینم ز  هجرت  (بیقرارم)   تا   بیایی رسیده   ای  پدر   وقت   جدایی بیقرار اصفهانی
مدح و مرثیه امام حسن عسکری علیه السلام عاشق و مبتلای عسکری ام نوکر و جانفدای عسکری ام در هوایش نفس نفس زده ام از ازل در هوای عسکری ام من کی ام؟ خاکِ پای فرزندش همچنین خاکِ پای عسکری ام نام او همچو مجتبی، حسن است مستِ نامِ رسای عسکری ام با نگاهش خدا شناس شدم که مطیع خدای عسکری ام صوت قرآن او زِ بس زيباست بی قرارِ صدای عسکری ام عده ای یا حسن حسن گفتند من مریدِ نوای عسکری ام بین جمع چهارده معصوم حال تحت لوای عسکری ام خواب و رؤيای هر شبم باشد زائرِ سامرای عسکری ام پسر فاطمه است این آقا شکرلِله گدای عسکری ام شالِ مشکی به گردنم دارم آشنای عزای عسکری ام شامل هر دعای مهدی ام تا که گریان برای عسکری ام همچو مهدی دوباره گریانِ غربت و ناله های عسکری ام بینِ حجره صدا زده مهدی.. که سرآسیمه آمده مهدی.. بینِ حجره چِقَدر نالان است مهدی او حزین و گریان است می چکد از دو چشم او باران ای خدا، این چه وقت باران است روز وصلش فرا رسیده یا.. ..عسکری را چو عید قربان است حالِ آقا چه مُنقلب گشته.. زهرِ قاتل چو تیغ برّان است جگرش سوخت چون عموش حسن ارث او سوزش دل و جان است دل او سوخت از غم مادر چون حسن مادریِ دوران است جان او بر لب آمد از غم یاس یاس پرپر که بر لبش جان است با لب تشنه الوداع می گفت این چه رسم وداع یاران است طفل او ساقی اش شده حالا لیک دست و تنش چه لرزان است این دم آخری نفس نفس اش نذرِ ناله به ذبحِ عطشان است مهدی اش روضه خوان و او گریان، بر شَهی که قتیل العریان است گفت مهدی، حسین تنها بود.. قطعه قطعه میانِ صحرا بود.. سرِ شَه را به نیزه ها زده اند تنِ شَه را چِقَدر پا زده اند اول او را به گودی آوردند دوم او را به هر کجا زده اند مثل زهرا که بی هوا زدنَش پسرش را چه بی هوا زده اند پیش چشمان تار خواهرِ او.. عده ای زخمِ ناروا زده اند عده ای نیزه، عده ای شمشیر پیرِمردان که با عصا زده اند عده ای هم که سنگ بَر رویَش.. ..نيّتِ قُربِ بر خدا زده اند عده ای نعلِ تازه بر مرکب بعد هم بر تنِ رها زده اند قطعه قطعه شده تَنِ پاکش بدنَش را جدا جدا زده اند هیچ کس یار او نَشد گودال اهلِ کوفه دوباره جا زده اند بعدِ او نوبت حرم شده است شعله بر خیمه از جفا زده اند وحشیانه به خیمه ها رفتند تازیانه به اولیا زده اند چشم عباس را که دیدند دور سیلی بر زینبش چرا زده اند؟ زینب و طعنه و جسارت وای.. ناموسِ حیدر و اسارت وای.. https://eitaa.com/joincht/2115895304C4149e19122 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نوحه، زمینه،واحد،شور امام حسن عسکری علیه السلام (شعر کاربردی) بقیة الله... آجرک الله... عزا گرفتی.. برای بابا فدای قلبت.. مهدیِ زهرا تو سامرا باز.. عزا به پا شد ابن الرضایِ.. سوم فدا شد یه شال مشکی.. رو دوشِت آقا اشکِت می باره.. شبیه ابرا.. بقیة الله... آجرک الله... میونِ حجره.. چه بی قراره ابا محمد.. آروم نداره توی غریبی.. چون مجتبی شد با زهر دشمن.. آخر فدا شد اونکه شبیه.. حسن غریبه تو سامرا بی.. یار و حبیبه بقیة الله... آجرک الله... لحظه ی آخر.. داره نوایی هی میگه بابا.. مهدی کجایی بیا که تشنه.. شده لب من میسوزه قلبِ.. پر از تب من شبیه جَدّم.. شهیدِ عطشان لبهای خشکم.. گردیده سوزان بقیة الله... آجرک الله... الهي که با.. دعای آقا بیاد یروزی.. مهدیِ زهرا بریم مدینه.. بریم سامرّا کربلا باشیم.. یه روز ایشالا شبای جمعه.. بخونه روضه تو قتلگاهش..با اشک و گریه غریبِ مادر... غریبِ مادر... آقای بی سر.. بریده حنجر فدای زخمات.. غریبِ مادر قتیل العطشان.. ذبیح العریان از داغ تو شد.. زینب پریشان امامِ تنها.. میونِ اَعدا ای قطعه قطعه.. به روی خاکا غریبِ مادر... غریبِ مادر... https://eitaa.com/joincht/2115895304C4149e19122 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نوحه سنتی امام حسن عسکری علیه السلام شد سامرا غرق غمِ اولادِ طاها رَختِ سیه شد برتنِ مهدی زهرا خون دل آقا شد سامرا غوغا شد تسلیت یامهدی(۴) ای شیعیان خون دل از دیده ببارید چون مهدی صاحب زمان از غم بنالید بی بها شد دنیا بی پسر شد زهرا تسلیت یامهدی(۴) با زهر کینِ معتمد مسموم شد آقا در سامرا هم کُشته ی مظلوم شد آقا آهِ دل فريادش شد يتيم اولادش تسلیت یامهدی(۴) در غربتش بايد که مهدی خون بِگریَد از عمق دل با ناله ی محزون بِگریَد شد دگر او تنها نغمه اش واویلا تسلیت یامهدی(۴) او که هم اسم مجتبی بود و حسن بود مثل امام مجتبی غرقِ محن بود سَم ز پایش انداخت کنج غربت جان باخت تسلیت یامهدی(۴) یا مهدی آخر تو کفن کردی پدر را دیگر ندیدی غرق خون آن خون جگر را کِی سرش جُدا شد چون حسین تنها شد تسلیت یامهدی(۴) کاش این دل از لطف حسن حاجت روا شه همراه مهدی عازمه کرببلا شه بعد کرببلا وعدمون سامرا تسلیت یامهدی(۴) من که مریدِ بارگاه عسکری ام من عاشق کرببلا و حیدری ام یا حسن لطفی کن کربلام راهی کن تسلیت یامهدی(۴) یا عسکری کن یک دعا مهدی بیاید فصل ظهور و فصل هم عهدی بیاید با ظهور مولا جان بگیرد دنیا العجل یامهدی(۴) باید بیاید منتقم تا دل نگیرد تا انتقام سیلی زهرا بگیرد بیا ای زهرایی بپا کن غوغایی العجل یامهدی(۴) https://eitaa.com/joincht/2115895304C4149e19122 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السَّلامُ عَلَیکْ/ ٵیُّهَا العَسکری نوکراتو آقا/ سامرا می بری شب شهادتت جایی جز حرم نمیرم پیرهن سیامو از دست فاطمه میگیرم فَیَضِجَّ الضَّاجُّون/ فَیَعِجَّ العاجُّون بارون می باریم با/اشکای آقامون (آجَرَکَ الله ، بقیةَ الله) .... السَّلامُ عَلَیکْ/ ٵیُّهَا العَسکری خسته و بی رمق/لحظه ی آخری کنار بستر باباست بیقرار و آرام یتیم شدن هنوز خیلی زوده واسه آقام فَلْیَبْکِ الباکُون / غریبه آقامون دلای آماده / دلای سرگردون (آجَرَکَ الله ، بقیةَ الله) السَّلامُ عَلَیکْ/ ٵیُّهَا العَسکری روضه میخونی با / خواهر و مادری چقد توی دل قاتل کینه ی حسینه جلوی چشم زهرا رو سینه ی حسینه یه خواهری داره / می بینه از رو تل برادرش مونده / تنها توی مقتل (آجَرَکَ الله ، بقیةَ الله) شاعر:حمید رمی 📢حاج مهدی رسولی 🔶السَّلامُ عَلَیکْ ٵیُّهَا العَسکری... ⭕️مراسم شهادت امام حسن عسکری صوت⬇️⬇️⬇️
سلام ای پناه دل شیعه ها بازم عالمی مبتلای شما به شوق وصال حریم شما دل شیعه ها راهی سامرا آقا از سر لطفتون خیلیا کبوتر شدن تا حرم پر زدن شنیدم من از تک تک زائرا به لطف شما کربلا اومدن امیر دل مومنینی فدایی قران و دینی شما بانی روضه ی اربعینی (یا اَبالقائم یا امام عسکری) تموم مسیرو خدا شاهده شدم روضه خون شما هر قدم زیر لب میگفتم الهی که من شب اربعین میرسیدم حرم چه شوری چه حالی چه غوغایی بود مسیری پر از رد پای شما مسیر شرافت مسیر شعور مسیر نجف بود الی کربلا امیر دل مومنینی فدایی قران و دینی شما بانی روضه ی اربعینی (یا اَبالقائم یا امام عسکری) نمیشه فراموشم آقا شبی دلم جز شما جای هیچکس نبود همون شب که تا دم دمای سحر تمام حواسم به شش گوشه بود همونجا همه عقده هام وا شد و با چشمای بارونی گفتم خدا ایشالا که سال دیگه اربعین با مهدی زهرا بیام کربلا امیر دل مومنینی فدایی قران و دینی شما بانی روضه ی اربعینی (یا اَبالقائم یا امام عسکری) 📢حاج مهدی رسولی 🔶سلام ای پناه دل شیعه ها... 🔳ایام شهادت امام حسن عسکری(ع) صوت⬇️⬇️⬇️
نه که روضه هات،خود سامرات_گریه داره غم تو نگات،غربت چشات_گریه داره خشکی لبات،لرزش صدات _گریه داره  توی غربت بیقراری از غریبی ناله داری خسته از این روزگاری زهر کینه زد شراره شد دل تو پاره پاره غربت تو بیشماره (وای_ امون ای دل ای دل) نه که نوکرت،دل مادرت_روضه خونه بالای سرت،گل مضطرت_روضه خونه دم آخرت،چشای ترت_روضه خونه روضه خونت،ابر و بارون چشم مهدی گشته گریون فاطمه شد دل پریشون تشنه هستی،تشنه آب رنگ و روت شد مثل مهتاب میسوزی با قلبی بی تاب (وای_امون ای دل ای دل) وعده خدا،آرزوی ما_کی میایی یابن مرتضی،هدف دعا_کی میایی ذکر شیعه ها،تو غم و بلا_کی میایی روزگار ما سیاهه کار شیعه اشک و آهه مادر تو چشم به راهه زود بیا با علم عشق ای شَه باکرم عشق باز بنا کن حرم عشق ۲بار (یابن الزهرا...) 📢حاج مهدی رسولی 🔶نه که روضه هات... 🔳ایام شهادت امام حسن عسکری(ع) صوت⬇️⬇️⬇️
جگر با زهر شد درگیر و آه از سینه ات برخواست از این غم باز هم در سینه ام بزم عزا برپاست نفس میسوزد و دارد دو چشمت تار می بیند دوباره روی خاکِ سردِ حجره یک حسن(ع) تنهاست @hosenih خودت را رو به قبله کرده ای با زحمت بسیار اجل نزدیک شد! از سردی دستان تو پیداست شدی دوم-حسن(ع) که باز خرجِ کینه ات کردند به دستِ زهرِ مسمومی که قصدِ کشتنش بالاست رسید آخر به لب جانت؛ امام ِ عسکری(ع)جانم ملائک آمدند آقا به دورِ پیکرت غوغاست سپس مهدی‌(عج) رسید و جعفر کذاب ها دیدند که این صاحب-عزا با سنّ کم هم سرور و آقاست یتیمانه پدر را دفن کرد و تازه شد داغش به یادِ پیکری زخمی، دلش آوارهٔ صحراست لبش آهسته با خود گفت غرقِ آه یا جداه لبانت از عطش خشک و کنارت پهنهٔ دریاست بمیرد کاش آن خنجر که دارد چشم بر حنجر إلهی بشکند دستی که بر قتل تو بی پرواست @hosenih پریشان آمد و حالِ تو را دید و «بنیّ» گفت پریشان-حالی اش از پیکرِ عریانِ تو پیداست میانِ ازدحامی سخت شد پیراهنت پاره عزادارِ شبانه روزِ این غم مادرم زهراست(س)! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
17.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖥 حمله آمریکایی های ملعون به حرم امامین عسکریین (علیهما السلام) 🔸قابل توجه آقایان وحدت شکن اگر مقاومت نباشد ... فیلم آرشیو @azizamhosen @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه امام حسن عسکری علیه السلام..mp3
1.42M
. علیه السلام سامرا شد دوباره غرق آه و نوا مهدی فاطمه، گردیده صاحب عزا در غم عسکری کرده نوحه گری آه و واویلا(۴) مظهر مجتبی در سامرا کشته شد دست ظلم و ستم بر خونش آغشته شد شد غمش بی بدیل راوی اش جبرئيل آه و واویلا(۴) زهرِ کاری زده ، بر جان آقا شرر همدم او شده، در وقت مرگش پسر نزد او جان دهد جان به جانان دهد آه و واویلا(۴) از عطش سوخته است، پا تا سرت وای من تشنه لب کِی شدی، آن لحظه آقای من؟ تشنه لب یاحسین بر حسن نور عین آه و واویلا(۴) پیکرت لرزد از، بی حالیِ تو چرا؟ غرق خون شد دگر، دندان تو ای آقا غرق تاب و تبی زار و جان بر لبی آه و واویلا(۴) شد کفن عاقبت، با دست مهدی تنت کی دگر پاره شد، در معرکه پیرهنت؟ گفتی ای نور عین گریه کن بر حسین آه و واویلا(۴) تو حسن هستی اما قاتلت زن نشد پیکر تو هدفِ تیر دشمن نشد جان فدای حسن آن غریب وطن آه و واویلا(۴) سامرای تو چون کرببلا حاجتم در ظهورْ طوف قبرت ای شها حاجتم مهديا كن نظر سامرایم ببر آه و واویلا(۴)
مداحی_آنلاین_زده_آتیش_به_جون_من_جواد_مقدم.mp3
5.01M
🔳 (ع) 🌴زده آتیش به جون من زهر کینه بیا مهدی 🌴سامرا شد برای من چو مدینه بیا مهدی @azizamhosen @yaraliagham
ا ﷽ ا •┈┈••✾••┈┈• 🚩 مقتل و مصائب امام حسن عسکری علیه السلام: 1⃣ از جمله مظلومیت‌های آن حضرت این بود که: همواره از زندانی به زندان دیگر، منتقل می‌شد. نخستین زندان ایشان، زندان صالح بن وصیف بود. این زندان‌بان کارش شکنجه گری بود و به شکل‌های گوناگون امام یازدهم را عذاب می‌داد. [و عذبهم بأنواع العذاب؛ یعقوبی،تاریخ یعقوبی، ج2،ص504.] =-= 2⃣ زندان بعدی: زندان علی بن اوتامش است. او فردی است که با آل محمد (ص) کینه و دشمنی فراوانی داشت. مع الاسف، به او گفتند هرکاری دلت می‌خواهد انجام بده. [ حُبِسَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع عِنْدَ عَلِيِّ بْنِ أوتامش [أَوْتَاشٍ‏] وَ كَانَ شَدِيدَ الْعَدَاوَةِ لِآلِ مُحَمَّدٍ ع‏ غَلِيظاً عَلَى آلِ أَبِي طَالِبٍ وَ قِيلَ لَهُ افْعَلْ بِهِ وَ افْعَل‏ . مفید،الارشاد،ج2،ص330.] =-= 3⃣ مهتدی عباسی نیز در قبال آن امام همام و سایر شیعیان توطئه‌های زیادی داشت و می‌گفت: می خواهم امام عسکری و نسل شیعه را از زمین را برکنم. [کلینی،الکافی،ج1،ص510] =-= 4⃣ معمتد عباسی نیز همین شیوه را گرفت و امام را در خانه نحریر زندانی کرد .اومامور باغ وحش معتمد بود. و امام را سه روز در بین درندگان انداخت. =-= 5⃣ امام عسکری ع به مادرشان فرمودند: کسالت و دل درد شدیدی دارم که نزدیک مرگ من است [ابن طاووس،مهج الدعوات،ص275.] =-= 6⃣ حضرت در روز اول ربیع الاول بیمار شدند [وَ مَرِضَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع فِي أَوَّلِ شَهْرِ رَبِيعٍ الْأَوَّل؛ مفید،الارشاد،ج2،336.] این عارضه بنا به روایتی تا روز هشتم ربیع به طول انجامید و در این روز به شهادت رسیدند. [مقدسی،بازپژوهی ولادت و شهادت معصومان] =-= 7⃣ اما در لحظه آخر: به صیقل (=نرجس) فرمودند آب بیاور. ایشان امتثال فرمود لیکن، وقتی آب را در مقابل دهان مبارکش گرفت دستشان لرزید و از دنیا رفتند [َفَأَقْبَلَ الْقَدَحُ يَضْرِبُ ثَنَايَاهُ وَ يَدُهُ تَرْتَعِدُ فَأَخَذَتْ صَقِيلُ الْقَدَحَ مِنْ يَدِهِ وَ مَضَى مِنْ سَاعَتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْه‏؛ شیخ صدوق،کمال الدین،ج2،ص474.] 8⃣ در روایت دیگری مذکور است: امام حسن عسکری علیه السلام در لحظات آخر گریستند و به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه فرمودند: «يَا سَيِّدَ أَهْلِ بَيْتِهِ اسْقِنِي الْمَاءَ فَإِنِّي ذاهِبٌ إِلى رَبِّي وَ أَخَذَ الصَّبِيُّ الْقَدَحَ الْمَغْلِيَّ بِالْمُصْطُكَى بِيَدِهِ ثُمَّ حَرَّكَ شَفَتَيْهِ ثُمَّ سَقَاهُ فَلَمَّا شَرِبَهُ قَالَ هَيِّئُونِي لِلصَّلَاةِ فَطُرِحَ فِي حَجْرِهِ مِنْدِيلٌ فَوَضَّأَهُ الصَّبِيُّ وَاحِدَةً وَاحِدَةً وَ مَسَحَ عَلَى رَأْسِهِ وَ قَدَمَيْهِ» یعنی ای آقا اهل بیتم، مرا شربت آبی بده، چرا که آماده رفتن از این عالم هستم. آقا امام زمان نوشیدنی را نزدیک دهان پدر آوردند و ایشان آن را نوش جان کردند. آنگاه فرمودند: مرا آماده نماز كنيد. در اینجا فرزندشان حوله‌اى در دامن امام پهن كرد و بدين گونه کودک، يك يك اعضای پدر را وضو داد و و سر و پاى او را مسح نمود. و در دم آخر از پدرشان شنیدند که فرمود: به تو مژده مي‌دهم كه صاحب الزمان و مهدى و حجت خدا در روى زمين، توئى... تا اینکه در آغوش آن حضرت به شهادت رسید. [شيخ حر عاملى در إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات‌، ج3، ص 415 و 509] =-= 9⃣ در گزارش دیگری از ابوالحسين حسن بن وجناء از پدرش و او از جدّش آمده است كه نقل می‌کند: در خانه امام حسن عليه السّلام بوديم كه سواران خليفه همراه جعفر كذّاب ما را فرا گرفتند و به چپاول و غارت مشغول شدند. [شیخ صدوق،کمال الدین،ج2،ص473.] حضرت امام علیه السلام @azizamhosen @yaraliagham
روضه دوم 👇 حضرت امام علیه السلام حضرت امام
ا ﷽ ا 🔸🔶《اَلسَلامُ عَلَیکَ یَا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ العَسکَرِیُّ》🔶🔸 ✅امام حسن عسکری(ع)، در سنین کودکی، به همراه پدر بزرگوارشان امام هادی(ع) به اجبار به عراق فراخوانده شدند و در سامرا، پایتخت آن روز عباسیان، در منطقه ای نظامی، تحت‌ الحفظ قرار گرفتند. ابو سهل می گوید : وقتی امام حسن عسکرى(ع) در بستر بیماری ای بعد از مسمومیت ایشان توسط معتمد عباسی، به سراغشان آمده بود و به همان مرض از دنیا رحلت فرمود، خدمتشان رسیدم. در نزد آن حضرت(ع) بودم که به خادم خود امر فرمود : 📋《یَا عَقِیدُ! أَغْلِ لِی مَاءً بِمُصْطُکَى》 ♦️ای عقید! قدرى آب مصطكى (یک نوع داروی گیاهی) براى من بجوشان! عقيد هم آب را روى اجاق نهاد، و صقيل(نرگس) مادر امام زمان(ع) آن را به خدمت حضرت(ع) آورد. حضرت كاسه را گرفت و خواست بياشامد، ولى دست مباركش لرزيد و به دندانش خورد، پس ظرف را به زمين نهاد. سپس به عقید فرمود : 📋《ادْخُلِ الْبَيْتَ فَإِنَّكَ تَرَى صَبِيّاً سَاجِداً فَأْتِنِي بِهِ》 ♦️برو به اندرون كه مي‌بينى كودكى در سجده است، او را نزد من بياور! ابو سهل مي گويد : عقيد گفت : 《فَدَخَلْتُ أَتَحَرَّى فَإِذَا أَنَا بِصَبِيٍّ سَاجِدٍ رَافِعٍ سَبَّابَتَهُ نَحْوَ السَّمَاءِ فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ فَأَوْجَزَ فِي صَلَاتِهِ فَقُلْتُ إِنَّ سَيِّدِي يَأْمُرُكَ‌ بِالْخُرُوجِ إِلَيْهِ إِذَ جَاءَتْ أُمُّهُ صَقِيلُ فَأَخَذَتْ بِيَدِهِ وَ أَخْرَجَتْهُ إِلَى أَبِيهِ الْحَسَنِ(ع)》 ♦️وقتى به اندرون براى جستجوى او رفتم، ديدم كودكى در سجده است و انگشت سبابه خود را به سوى آسمان گرفته است. من سلام كردم و او نمازش را كوتاه كرد، سپس گفتم : مولایم! شما را مى‌طلبد كه به خدمتش درآئى! در اين وقت مادرش صقيل آمد و دست او را گرفت و او را نزد پدرش آورد. ابوسهل گفت : 📋《فَلَمَّا مَثُلَ الصَّبِيُّ بَيْنَ يَدَيْهِ سَلَّمَ وَ إِذَا هُوَ دُرِّيُّ اللَّوْنِ وَ فِي شَعْرِ رَأْسِهِ قَطَطٌ مُفَلَّجُ الْأَسْنَانِ فَلَمَّا رَآهُ‌ الْحَسَنُ(ع) بَكَى وَ قَالَ : يَا سَيِّدَ أَهْلِ بَيْتِهِ اسْقِنِي الْمَاءَ! فَإِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي وَ أَخَذَ الصَّبِيُّ الْقَدَحَ الْمَغْلِيَّ بِالْمَصْطَكَى بِيَدِهِ ثُمَّ حَرَّكَ شَفَتَيْهِ ثُمَّ سَقَاهُ فَلَمَّا شَرِبَهُ قَالَ هَيِّئُونِي لِلصَّلَاةِ فَطُرِحَ فِي حَجْرِهِ مِنْدِيلٌ فَوَضَّأَهُ الصَّبِيُّ وَاحِدَةً وَاحِدَةً وَ مَسَحَ عَلَى رَأْسِهِ وَ قَدَمَيْهِ》 ♦️موقعى كه کودک، خدمت حضرت رسيد، سلام كرد. رنگش همچون درّ (سفيد)، موهاى سرش پيچيده و بافته و ميان دندانهايش باز بود. وقتى امام حسن عسكرى(ع) او را ديد، گريست و فرمود : اى آقاى خاندانم! اين آب را به من بده كه من اينك به سوى خداى خود می روم. کودک، ظرف آب جوش را برداشت و به دهان پدر بزرگوارش نزديك ساخت تا آن را نوشيد. آن گاه امام حسن عسكرى(ع) فرمود : مرا آماده نماز كنيد! کودک حوله‌اى در دامن امام(ع) پهن كرد و بدين گونه کودک، يك يك اعضای پدر را وضو داد و سر و پاى او را مسح نمود. ♦️آن گاه امام حسن عسكرى(ع) فرمود : 📋《أَبْشِرْ يَا بُنَيَّ فَأَنْتَ صَاحِبُ الزَّمَانِ وَ أَنْتَ الْمَهْدِيُّ وَ أَنْتَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى‌ أَرْضِهِ وَ أَنْتَ وَلَدِي وَ وَصِيِّي وَ أَنَا وَلَدْتُكَ وَ أَنْتَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(علیهم السلام) وَلَدَكَ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنْتَ خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ وَ بَشَّرَ بِكَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ سَمَّاكَ وَ كَنَّاكَ وَ بِذَلِكَ عَهِدَ إِلَيَّ أَبِي عَنْ آبَائِكَ الطَّاهِرِينَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى أَهْلِ الْبَيْتِ رَبُّنَا إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ وَ مَاتَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع) مِنْ وَقْتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ》 ♦️اى فرزند! به تو مژده مي‌دهم كه صاحب الزمان و مهدى و حجت خدا در روى زمين، توئى. تو فرزند من و جانشين من مي‌باشى؛ از من متولد شده‌اى و تو (م ح م د) فرزند حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب(ع) مي‌ باشى و هم از نسل پيغمبر و خاتم ائمه طاهرين هستى. پيغمبر(ص) مژده تو را داده و نام و كنيه تو را تعيين فرموده است. صلوات خدا بر اهل بيت(ع)، ربنا انه حميد مجيد. حضرت(ع) اين را فرمود و همان موقع رحلت نمود و به شهادت رسید.(۱) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن 👤راسخی 📚منبع : ۱)الغیبه شیخ طوسی، ص۲۷۲ حضرت امام علیه السلام @azizamhosen @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا