💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#عبدالله_ابن_الحسن__ع__روضه
این هم از جنس آسمانی هاست
حیدری از عشیره ی زهراست
یاکریم است و با کریمان است
رود نه برکه نه خودش دریاست
خون خیبر گشا به رگ هایش
او که هست؟ از نژاد شیر خداست
با حوانان هاشمی بوده
آخرین درس خوانده ی سقاست
می نویسد عمو و بر لب او
وقت خواندن فقط فقط باباست
مجتبی زاده ای شبیه حسن
شرف الشمس سید الشهداست
عطری از کوی فاطمه دارد
نفسش بوی فاطمه دارد
کوه آرامشی اگر دارد
آتشی هم به زیر سر دارد
موج سر میزند به صخره چه باک
دل به دریا زدن خطر دارد
پسر مجتبی است می دانم
بچه ی شیر هم جگر دارد
همه رفتند او فقط مانده
حال تنهاست و یک نفر دارد
آن هم آن سو میان گودالی
لشگری را به دور و بر دارد
آرزو داشت بال و پر بشود
دست خود را رها کند بدود
جگرش بی شکیب میسوزد
نفسش با لحیب میسوزد
می وزد باد گرم صحرا و
روی خشکش عجیب میسوزد
بین جمع سپاه سیرابی
یک نفر یک غریب میسوزد
دست بردار از دلم عمه
که تنم عنقریب میسوزد
روی آن شیب گرم میبینی؟
روی شیب الخضیب میسوزد
سینه اش را ندیدی از زخمِ...
...نوک تیری مهیب میسوزد
چشم بلبل که خیره بر گل شد
ناگهان دست عمه اش شل شد
دید چشمی به آسمان وا بود
تشنه ای بود میان خونها بود
لحظه های جسارت وغارت
در دل قتله گاه بلوا بود
رحم در چشم نانجیبی نیست
بین خولی و زجر دعوا بود
دید دست جماعتی نامرد
تکه های لباس پیدا بود
حجمی از دشنه ها به هم می خورد
لبه ی تیغ ها مهیا بود
لبه ی دشنه ها که پایین رفت
ساقه ی نیزه ها به بالا بود
داد می زد حرامزاده نزن
پسرش را ز دست داده نزن
خنده بر اشکهای ما نکنید
این چنین با غریب تا نکنید
دستهای مرا جدا سازید
تار مویی از او جدا نکنید
پیر مرد است بر زمین خورده است
نیزه ی خویش را عصا نکنید
نعل تازه بر اسبها نزنید
حلقه در حلقه چکمه پا نکنید
آب هم نخواستیم ای قوم
به تنش تیغ ونيزه جا نکنید
با خدا حرف می زندآرام
جان زهرا سر و صدا نکنید
دستش از کتف او جدا تا شد
باز هم پای حرمله وا شد
شاعر : حسن لطفی
عبدالله ابن الحسن (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#عبدالله_ابن_الحسن__ع__نوحه
کاسه صبر عمه رو دشمن ميخواد سر بياره
شمشيري مي خواد بي هوا از پا تورو در بياره
--
من و پيش پاي شمعت خاکسترم کن
شبيه ششماهه سرباز آخرم کن
غريبونه توي عاقوشت مثل قاسم
به راه خود اي عمو بي دست و سرم کن
---
عموجان (4)
---
دشمنت از مسلموني خبر نداره به خدا
سر عزيز خدا رو از تن ميخواد کنه جدا
--
نمي خوام درد غريبيت رو دل بمونه
که کشتي تو در اين خاک و گل بمونه
---
عبدالله ابن الحسن (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسین__ع__شور
چه خوب شد آقا اومدی
دنیای بی تو دل میزد
اگه نبودی این فقیر
کجا رو باید در میزد
اگه نبودی من و کی بغل میکرد
اگه نبودی برام تکیه گاه نبود
عاقبت همه مون با تو خیره و
اگه نبودی کسی سربه راه نبود
بند دوم:
چه خوب شد آقا اومدی
چه خوب که محبوبم شدی
چه خوبه که مرهم برا
این دلِ آشوبم شدی
اگه نبودی زمین خورده بودمو
غیر تو مگه کسی غصمو میخورد
ممنون مادرمم تا ابد حسین
شکر خدا که منو دست تو سپرد
بند سوم:
چه خوب شد آقا اومدی
که صاحب قلبم بشی
من از تو دورم اما تو
من و به اینجا میکشی
اگه نبودی وفا تو جهان نبود
تنها رفیق با معرفت حسین
اگه نبودی من و غصه میگرفت
امید منی تو آخرت حسین
شعروسبک:
علی علی بیگی
امام حسین (ع)
شور
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_رقیه__س__شور
آره این بی بی، عشق دنیای منه
آره این بی بی، ماه شب های منه
آره این بی بی، دین و دنیای منه
هر نفس، ذکر تو، روی لب های منه2
دیدن، تو یه شب، همه رویای منه
گفته ام، ب همه، بی بی لیلای منه
هرکس پا عشق تو موند
دم ب دم واسه تو خوند
غیر از بی بی رقیه (س)
همرو از خودش روند
یا رقیه رقیه (س)
حضرت رقیه (س)
شور
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#قاسم_ابن_الحسن__ع__زمینه
عمو جونم ببین
مست خیرالعمل شدم
(مثل شیر جمل شدم)
به مجتبی بدل شدم
عمو جونم ببین
(که تو فکر شهادتم)
فقط همینه حاجتم
نگو که کم سعادتم
وای(علی اکبر رفت،قاسمت مونده
غم غربت رو،از چشات خونده)
من بی معطلی،با ذکر یا علی
(میرم تا جون بدم،برا ولی)
جانم عمو حسین۳
****
نوه ی حیدرم
(حامی خیمه های تو
سرباز با وفای تو
جون میدم زیر پای تو)
(جوونی مو میدم
اینجا واست عمو جونم
بی تو زنده نمیمونم
دردو بلاهات به جونم
(وای،نمیزارم تا،بمونی تنها
پای عشق تو،میکنم غوغا)
(ای امید من،ای پناه من)
(مقتلم میشه،حجله گاه من)
(میرم که جون بدم،اینجا برابرت
غصه نخور عمو،فدا سرت)
جانم عمو حسین۳
****
عمو جونم بیا
برس به داد قاسمت
که دشمن شاده قاسمت
(تو خون افتاده قاسمت)
عمو جونم بیا
می خوام باشی کنار من
(ای صبر و ای قرار من
خزون شده بهار من)
(وای،دیگه از دنیا،نا امیدم من)
به زیر نعلا،قد کشیدم من
(خون شده جاری،از سر و ابروم
شبیه مادر،زخمیه پهلوم)
(من زیر نعل اسب،دارم نوا عمو
با خاک یکی شدم،بیا عمو)
جانم عمو حسین۳
****
شاعر : میلاد قبایی
قاسم ابن الحسن (ع)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#طفلان_حضرت_زینب__س__روضه
باید که راه بر دل تو واکنم حسین
تا کِی به غربت تو مُدارا کنم حسین
یک گوشه می نشینم و هِی گریه میکنم
شاید میان قلب تو غوغا کنم حسین
حالا که از غم علی اکبر تو تا شدی
باید به محضر تو کمر تا کنم حسین
موی سفید بعد علی در سرت نماند
هر غصّه تو را به دلم جا کنم حسین
پیش زنان و اهل حرم خجلتم نده
پیش تو من چقدر تقلّا کنم حسین
من حاضرم به جای تلافی خنده ها
با خون دوای غربتت امضا کنم حسین
طفلان خانه زاد مرا هم قبول کن
خواهم که سر به پیش تو بالا کنم حسین
وقتی قسم به معجر زینب قبول نیست
مجبورم اینکه صحبت زهرا کنم حسین
راضی مشو که همره طفلان بیایم و
در زیر سنگ جسم تو پیدا کنم حسین
راضی مشو که ببینند بر سرت
با قاتلان مست تو دعوا کنم حسین
راضی به مو کشیدن من پیش شان مشو
دیگر چگونه درد خود افشا کنم حسین
پیش پسر کشیده به مادر زدن رواست؟
آیا دوباره فاشِ مُعمّا کنم حسین
مجتبی صمدی شهاب
طفلان حضرت زینب (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#عبدالله_ابن_الحسن__ع__روضه
از خیمه گاه دویدم و گفتم عمو کجاست؟
این پیکر عموست که در زیر دست و پاست؟
دیدم نگاه چشم عمو رو به خیمه هاست
دیدم که بر عبای عمو جای رد پاست
دیدم کسی به روی تنش راه میرود
دیدم که روی پهلوی او جای چکمه هاست
دیدم گلوی خشک عمو ناله میکند
دیدم که موی پشت سرش جای پنجه هاست
دیدم کسی دست به خنجر نشسته است
دیدم که دور پیکر او هلهله به پاست
گفتم عموی تشنه لبم را رها کنید
دیدم که پاسخ سخنم رقص و نیزه هاست
دستم ضعیف بود که شمشیر از آن گذشت
این بازوی شکسته من شرح ماجراست
عبدالله ابن الحسن (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
#حضرت_رقیه_س_شهادت
دل از زمانه بریدم درست مثل خودت
به غیر غصه ندیدم درست مثل خودت
چقدر وجه شباهت میان ماست پدر
شبیه بید خمیدم درست مثل خودت
تو را دوباره بغل کرده ام عزیز دلم
به آرزوم رسیدم درست مثل خودت
نگاه کن چقدر زخم بر بدن دارم
ببین به عمه کشیدم درست مثل خودت
تو روی نیزه و من پای نیزه میرفتیم
چه حرفها که شنیدم درست مثل خودت
بگو به مادرمان بارقیه بد کردند
اسیر موی سپیدم درست مثل خودت
شاعر: #محمود_یوسفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
رفتی و بعد از تو این ایام خیلی بد گذشت
آه بابا کربلا تا شام خیلی بد گذشت
روی نی قرآن تلاوت کردی و طعنه زدند
پای نی ای حجة الاسلام خیلی بد گذشت
جای خوبی های پیغمبر فقط ما را زدند
بر من و دیگر ذوی الارحام خیلی بد گذشت
دست در دست پدرها دختران می آمدند
زندگی بر من بر این ایتام خیلی بد گذشت
عمه جان گرچه حواسش بود هر لحظه ولی..
آه بی بابام بی بابام خیلی بد گذشت
شاعر: #محمود_یوسفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
توان نمانده بگیرم تو را در آغوشم
هنوز درد بد نیزه مانده بر دوشم
@hosenih
سر تو خوب شلوغ است،من خبر دارم
ولی نگو که مرا کرده ای فراموشم
پس از تو ای پدر تشنه لب،لبم شاهد
به غیر زخم زبان شربتی نمی نوشم
هنوز در اثر مشت های نامحرم
تمام روز کنار خرابه مدهوشم
چرا شبیه گذشته دگر نمی شنوم؟
صدای عمه ضعیف است یا که من گوشم...؟
از آن شبی که مرا زجر بی حیا ترساند
به هر صدای بلندی ز ترس می جوشم
@hosenih
خراش پنجه ی آن گرگ هار را بابا
ز چشم زخمی تو با دو دست می پوشم
شاعر: #حسن_کردی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
غساله بر این تن بریز آهسته تر آب
این چشم های خسته تازه رفته در خواب
غساله زد حال تو آتش بر وجودم
دیدی چه آمد بر سر ِ یاس کبودم
@hosenih
غساله می پیچی به خود از بی قراری
انگار که در خانه دختر بچه داری
غساله باور می کنی این نازدانه
هر وقت گریه کرده ، خورده تازیانه
غساله این قد ِکمان کرده کمانت
پهلوی او دیدی و بند آمد زبانت
غساله جای دست را دیدی به رویش
آتش بگیر از جای آتش روی مویش
غساله نازش را بکش تا می توانی
جای تمام شامیان کن مهربانی
غساله والله این سه ساله خارجی نیست
می دانی اصلا این شهیده ، دختر کیست
غساله والله این سه ساله شاهزاده است
او دومین ریحانه ی این خانواده است
غساله می بینی چه آمد بر سر او
دیدی چه کرده کعب نی با پیکر او
@hosenih
غساله دختر بچه این حد پیر دیدی
تو شاخه ی گل در غل و زنجیر دیدی
غساله مزد زحمتت با مادر ما
شد مثل اسما قسمت تو غسل زهرا
شاعر: #محمدحسین_رحیمیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
زندگی گشته نفس گیر ، پدر
داغ تو کرده مرا پیر ، پدر
زودتر چشم براهت بودم
پس چرا آمده ای دیر ، پدر
@hosenih
ترسم این بود نیایی و تو را
من نبینم به دل سیر ، پدر
مادری کرده برایم عمه
باشد او لایق تقدیر ، پدر
از همان شب که خودت می دانی
می کشد پهلوی من تیر ، پدر
واقعا چشم عمویم روشن
ما کجا و غل و زنجیر ، پدر؟
ما کجا، مجلس نامحرم ها؟
ما کجا، این همه تحقیر ، پدر؟
آیه آیه به لبت چوب زدند
چه نیاز است به تفسیر ، پدر
صوت قرآن تو می آمد و باز
خواهر تو شده تکفیر ، پدر
چه به روز سر تو آوردند
کرده ای این همه تغییر ، پدر
@hosenih
روی ماهِ تو به هم ریخته با
هیجده ضربه ی شمشیر ، پدر
تو دعا کن اجلم سر برسد
عمر کوتاه ، به آخر برسد
شاعر: #محمود_مربوبی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e