#حضرت_زینب
#اربعین_حسینی
آورده هرم آه بلا بر سرم حسین
بنشانده بر مزار تو خاکسترم حسین
آهسته گویمت که علمدار نشنود
کن یک نظر که خواهر بی معجرم حسین
دستی برون بیار ؛ تو دستی بکش ببین
مجموع خط کوفی بر پیکرم حسین
از گوشوار و معجر و خلخال ها مپرس
چیزی نمانده در بر اهل حرم حسین
هرجا که دست صاعقه رنگ طمع گرفت
کردم سپر برای تو برگ و برم حسین
این رد ریسمان اسیری به دست من
ارث و هویتی است که از حیدرم حسین
با نوحه های حنجره زخمی ام هنوز
بر سینه می زند زغمت مادرم حسین
شکر خدا شکسته سرم، سرشکسته، نه!!
خواهر شدم فدای سر تو سرم حسین
نقش بر آب زحمت زینب شده حسین
شرمنده از امانتی دخترم حسین
سعید محمدی
@deabel
#حضرت_زینب
#اربعین_حسینی
امید دل! دل سوزان برایت آوردم
خبر ز تلخی هجران برایت آوردم
بر آر سر ز لحد ای گل خزان شده ام
که یک بهار، گلستان برایت آوردم
به داغ های دلم ای شهید، کن نظری
که لاله های فراوان برایت آوردم
مزن دم از عطش ای تشنه لب که آب روان
ز اشک دیدۀ گریان برایت آوردم
به جای مُشک که بر خاک تربتت ریزم
به چهره، گرد بیابان برایت آوردم
عنایتی کن و سوغاتی مرا بپذیر
ز شام، موی پریشان برایت آوردم
سخن ز خاطرۀ بزم شام و طشت طلا
خبر از آن لب و دندان برایت آوردم
به اشک خجلت و چشمان بسته ام بنگر
خبر ز گوشۀ ویران برایت آوردم
به زیر پیرهن خویش از کبودی تن
هزار قصّۀ پنهان برایت آوردم
سخن ز خاطرۀ بزم شام و طشت طلا
خبر از آن لب و دندان لب و دندان برایت آوردم
بیار دست و سرشک سکینه را کن پاک
و راز گوشۀ زندان برایت آوردم
شکست سرو قدم زیر کوه غصۀ ولی
لوای فتح نمایان برایت آوردم
اگر چه نامه سیاهی به نزد ما "میثم"
نوید رحمت و غفران برایت آوردم
استاد حاج غلامرضا سازگار
@deabel
#حضرت_زینب
#اربعین_حسینی
یک اربعین برای تو حیران شدم حسین
مانند گیسوی تو پریشان شدم حسین
با چند قطره اشک دل من سبک نشد
ابری شدم به پای تو باران شدم حسین
زلفی اگر که ماند برای تو پیر شد
در اول بهار زمستان شدم حسین
کوفه به کوفه کوچه به کوچه گذر گذر
قاری شدی مفسر قرآن شدم حسین
دیدی چگونه آخر عمری دلم شکست
دیدی چگونه پاره گریبان شدم حسین
تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سر مزار خودم گریه می کنم
ای سایه بلند سرم ای برادرم!
آیینه ی ترک ترک در برابرم
بالم شکسته است و پرم پر نمی زند
اما هنوز مثل همیشه کبوترم
من قول داده ام که بگیرم سر تو را
از دست نیزه ها و برایت بیاورم
حالا سری برای تو آورده ام ولی
خاکستری و خاکی و ای خاک بر سرم!
بگذار اول سخن و شکوه ام تو را
ای ماه زینب از نگرانی درآورم
هر چند کوچه کوچه تماشا شدم ولی
راحت بخواب دست نخورده است معجرم
تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سر مزار خودم گریه می کنم
هم پیرهن که ماند برایم بدن نداشت
هم که تن تو روی زمین پیرهن نداشت
ای بی کفن برادرم ای بوریا نشین!
این چادرم لیاقت خلعت شدن نداشت؟
آن گونه ای که من وسط خیمه سوختم
پروانه هم دل و جگر سوختن نداشت
گل های باغت از همه رنگی گرفته اند
یعنی کسی نبود که دست بزن نداشت
مردی نبود اگر یل ام البنین که بود
هرگز کسی نگاه جسارت به من نداشت
تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سر مزار خودم گریه می کنم
هر چند در مسیر سرت ازدحام بود
اما درست مثل همیشه امام بود
بی تو سوار ناقه ی عریان شدم حسین!
من که به روی چشم علمدار جام بود
یادم نمی رود سر بالا نشین تو
بازیچه ی نگاه اهالی شام بود
در حرف های مرد و زن پشت بام ها
چیزی اگر نبود فقط احترام بود
با دست سنگ صورت تو خط خطی شده
از بس که آفتاب تو نزدیک بام شد
تو رفتی کنار خودم گریه می کنم
دارم سر مزار خودم گریه می کنم
دستی که چوب زد لب قرآنی تو را
زیر سوال برد مسلمانی تو را
بالای تخت رفتی و دستم نمی رسید
تا که رفو کنم سر پیشانی تو را
می خواستند پیش همه کوچکت کنند
اما خدات خواست سلیمانی تو را
ای کاش ما برادر و خواهر نمی شدیم
حیران نبودم این همه حیرانی تو را
این سر، شکسته هست ولی سرشکسته نیست
یعنی کسی ندید پشیمانی تو را
تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سر مزار خودم گریه می کنم
علی اکبر لطیفیان
@deabel
#امام_حسین
#اربعین_حسینی
#جامانده
دلم گرفته برای غمی که میدانی
برای وسعتِ آن ماتمی که میدانی
دوباره آمده ام سر به زیر و شرمنده
دچار حال بد و مبهمی که میدانی
چقدر گریه کنم تا به من محل بدهی
قبول کن! منم آن محرمی که میدانی
مرا به حال خودت واگذار کن آقا
دعا بکن نشوم آدمی که میدانی
دوباره بغض دلم را گره زدم محکم
به روی حاشیهٔ پرچمی که میدانی
فراق کرب و بلا جان سپردن محض است
تو را خدا برسان مرهمی که میدانی
سکوتِ کنج ضریحت چه عالمی دارد
مرا ببر به همان عالمی که میدانی
به پای بوسیِ شش گوشه ات مرا بطلب
نخواه جان بدهم از غمی که میدانی!
مرضیه عاطفی
@deabel
#امام_حسین
#اربعین_حسینی
#جامانده
سنگ هم آتش گرفت از حال ما جامانده ها
گریه باید کرد بر اقبال ما جامانده ها
درد را همدرد ، جور دیگری حس می کند
فطرس امروز آمده دنبال ما جامانده ها
ظهر روز اربعین و یک سلام از راه دور
این دگر شد عادت هر سال ما جامانده ها
باز هم قربان گریه ، آن رفیق کودکی
داده یاری بر زبان لال ما جامانده ها
جور دیگر داد از داغ رقیه می زنند
دم به دم ، این چند روز ، امثال ما جامانده ها
محمدحسین رحیمیان
@deabel
#السلام_علیک_یااباعبدالله_الحسین
عالم همه یک نقطه ای از نونِ حسین(ع) است
عشق است چنین جاذبه در خونِ حسین(ع) است
زیباییِ احساسِ من این است که جانم
آن عاشقِ دیوانه و مفتونِ حسین است
این دل که اسیر است و در این دام گرفتار
چون آهوی سرگشته ی هامونِ حسین است
بر سینه ی قبرم به خطِ خون بنگارید
هان این دلِ سودا زده افسونِ حسین است
عمریست دلم بارِ غم هجر کشید است
اصلاً بنویسید که مجنونِ حسین است
یا لیتنی کنت و مَعکم وردِ لبِ ماست
عالم به ابد یکسره مدیون حسین است
گر نعره ی هیهات.... کشد در برِ ذلت
چون عزت و آزادگی قانونِ حسین است
در ظهرِ عطش کرب و بلا و تهِ گودال
این قلبِ خدا هست که محزونِ حسین است
هرگز نشود مشعلِ این واقعه خاموش
تا روی جهان صورتِ گلگونِ حسین است
تا نبضِ جهان می زند این دایره ی عشق
عالم همه یک نقطه ای از نونِ حسین(ع) است
#هستی_محرابی
@deabel
السٌلام علیکِ یا زینب کبری(س)
ماجرای کربلا را باید از زینب شنید
از دلِ غمدیده ی آن بانوی مکتب شنید
هر چه گویند این و آن از ماجرای کربلا
باید از زینب ادای حقٌ این مطلب شنید
از دلِ اهلِ حرم آید خروشِ درد و آه
باید از سجاد هم آن مضطرِ در تب شنید
باز هم بشنو همی بی حرمتیِ اهلِ بیت
از شقاوت های شمرِ پستِ لامذهب شنید
از سکینه هم در آن صحرای تاریک و خموش
دامنِ آتش گرفته، از سکوتِ شب شنید
رأس گلگون پدر بر روی نی چون ماهِ بدر
صوتِ قرآن و دعا را باید از آن لب شنید
نیزه های خون چکان بود و صدای کودکان
باید از آن جسم و آن تازیدنِ مرکب شنید
مجلس و تختِ یزید و کوفیانِ تیره بخت
خطبه های آتشین را باید از زینب شنید!
#هستی_محرابی
@deabel
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_سکینه__س__نوحه
دردای این جسم کبودم ،دیگه داره آروم می گیره
دق کرده ی هرروز وهرشب،ازداردنیا دیگه سیره
هم ناله و غمخوار زینب ، شکرخدا داره می میره
جامونده ازبلایم ، از بار غم خمیدم
هم خواهرشهید وهم دختر شهیدم
اززندگی به جزدرد،چیزی دیگه ندیدم
هجده سر بریده،بر روی نیزه دیدم
مظلومه ام،غریبم
بنت الحسین سکینه
&&&&&&&&&&
در نیمه ی روزی تموم ِگلای باغ ما خزون شد
بیچاره زینب عمه من،برروی تل قامت کمون شد
خون ازگلوی شاه دین واشک دوچشم من روون شد
من شاهد عبا و ، زخمای اکبر هستم
بایاداون سه شعبه،دلخون اصغرهستم
با خاطرات قاسم،صد مرتبه شکستم
با روضه ی علمدار، دیگه زپا نشستم
مظلومه ام،غریبم
بنت الحسین،سکینه
&&&&&&&&:
از روی بام قوم یهودی ، قلب منو کرده نشونه
برجسم من زینب سپر بود،هرجاکه خوردم تازیونه
می زد عدو با کین حیدر ،با کعب نیزه بی بهونه
دیدم تو کوچه شام، سبّ علی ثوابه
بر ناله ی یتیمان ، رقص زنان جوابه
از غُصه ی سه ساله ،قلبم هنوز کبابه
جلوی چشم خیسم،دق کرده درخرابه
مظلومه یاسکینه....
علی مهدوی نسب
حضرت سکینه (س)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_رضا__ع__روضه
خورشید سر زد از سحرت أیها الغریب
از سمت چشم های ترت أیها الغریب
تو ابر رحمتی که به هر گوشه سر زدی
باران گرفت دور و برت أیها الغریب
جاری ست چشمه چشمه قدمگاه تو هنوز
جنت شده ست رهگذرت أیها الغریب
تو آفتاب رأفتی و کوچه کوچه شهر
در سایه سار بال و پرت أیها الغریب
با این همه، غریبِ غریبان عالمی
داغی نشسته بر جگرت أیها الغریب
از کوچه های غربت شهر آمدی ولی
داری عبا به روی سرت أیها الغریب
آقای من! نگو که تو هم رفتنی شدی
زود است حرف از سفرت أیها الغریب
شکر خدا جواد تو آمد ولی هنوز
بارانی است چشم ترت أیها الغریب
یک عمر خواندی از غم آقای تشنه لب
با اشک های شعله ورت أیها الغریب
هر گوشهای ز حجره که رو می کنی دگر
کرب و بلاست در نظرت أیها الغریب
در قتلگاه، لحظه ی آخر چه می کشید
جدِّ ز تو غریبترت أیها الغریب
چشمان اهل خیمه دگر سوی نیزه هاست
ظهر قیامت است و سری روی نیزه هاست
شاعر : یوسف رحیمی
امام رضا (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_رضا__ع__نوحه
آسمان چشم من پر از ستاره
میبارد از هُرمِ هَر آهم شراره
مثل جدّم مجتبی ، هستم در بینِ غمها
کشتة زهر جفا وای وای وای وای
با قلب شکستهام ، با این دلِ خستهام
چشم از دنیا بستهام وای وای وای وای
پایانِ ، غمهایم ، آمده دیگر
دیگر من ، عَبا را ، میکِشَم بر سر
مولا (۳) رضا
**
از این جهانِ پُر از غم رهسپارم
سر بر روی خاکِ غربت میگذارم
من دارم چشمانِتر ، بر لبها خونِ جگر
مانده چشمانم به در ای وایِ من
مانده چشمانم به در ، میرسد از ره آخر
دلدار من از سفر ای وایِ من
میمانم ، در غربت ، در دیارِ طوس
تا باشد ، با شیعه ، قبرِ من مأنوس
مولا (۳) رضا
شاعر : رحیم ابراهیمی
امام رضا (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسن__ع__شور
حسن کریم طاها، نور چشم کوثره
وارث بی همتای ولایت حیدره
هرکی نداره مِهرش،به خدا که لعینه
کوری دشمناش او مُعزّالمُومنینه
حسن امیر غالب
به حیدره او نائب
شد عزتم این که من
غلاممو او صاحب
حبیبی یا حسن جان....
وقتی میره به میدون استاد رزم همه ست
بر روی جبین او سربند یا فاطمه ست
نامش سر زبونا ،شیرین مثل عَسَله
مظهر شجاعته،قهرمان جَمَله
میر و سپهسالاره
مثل باباش کرّاره
با اخم او هر دشمن
پا به فرار میزاره
حبیبی یا حسن جان.....
مزار خاکی او، عرش معلّای ماست
حرم نداره امّا ،قبله ی ما نوکرهاست
یه روز براش می سازیم گنبد و صحن و سرا
حرمی بزرگتر از حرم امام رضا
آقا به حقّ زهرا
بقیعمو کن امضا
ازاونجا کن راهی ام
به جنّت کربلا
حبیبی یا حسن جان.....
️عبدالمحسن
امام حسن (ع)
شور
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_سکینه__س__روضه
شصت سال با دو دیده ی تر گریه کرده ام
شصت سال در عزای پدر گریه کرده ام
از غصه آب گشته دل داغدار من
با لخته های خون جگر گریه کرده ام
شصت سال نای خستهٔ جان نینوائی است
هر شام تا طلوع سحر گریه کرده ام
شصت سال بیقرار گلوی بریده ام
تیغی که مانده پیش نظر گریه کرده ام
من سینه ریش موی پریشان زینبم
بر زخم سنگ و آتش سر گریه کرده ام
از بانگ آب آب رباب آب گشته ام
بر حنجری که گشته سپر گریه کرده ام
بر حال دست و پا زدن اکبر و پدر
افتادن به نعش پسر گریه کرده ام
با مادران سوخته دل ناله می زنم
با بلبلان سوخته پر گریه کرده ام
با لای لای مادر خود خوگرفته ام
باحال آن خمیده کمر گریه کرده ام
با دست خسته بر سر خود می زنم ٬ بر آن
نخلی که شد بریده ثمر گریه کرده ام
تا آسمان تیره گرفته است ابرخون
با صد ستاره بهر قمر گریه کرده ام
سلام الله علیهم اجمعین
( مصطفی نظری طهرانی)
حضرت سکینه (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_رضا__ع__نوحه
وای وای ، كسی نمی باشد به یادم
وای وای ، بگو كجا هستی جوادم
ای پسرم بیا تماشا ببین علی موسی الرضا را
من عاقبت افتادم از پا
واویلتا آه و واویلا
**
وای وای ، چون لاله ی خشكیدهام من
وای وای ، از بس به خود پیچیدهام من
بگو كجایی قرص ماهم چون مانده بر راهت نگاهم
شد قصر مامون قتلگاهم
واویلتا آه و واویلا
**
وای وای ، پیچیـده امشب بوی زهرا
وای وای ، من میروم به سوی زهرا
بر خاك حجره در سجودم شد دیدنی شمع وجودم
من زائر یاس كبودم
واویلتا آه و واویلا
**
وای وای ، جواد من رو سوی من كن
وای وای ، بیا بیـا مرا كفن كن
میسوزد از سر تا بپایم من كشته زهر جفایم
هر لحظه یاد كربلایم
واویلتا آه و واویلا
شاعر : سید محسن حسینی
امام رضا (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#پیامبر_اکرم__ص__زمینه
توی چشمامون - میزنه بارون
دیگه زهرا ، خداحافظ ، میمیرم دل خون
بعد من از این مدینه - دلِ علی شاکی میشه
توی همین کوچه یه روز - چادر تو خاکی میشه
دارم میرم از این دنیا - دلم میگیره ای زهرا
که فاطمیه تو راهه واویلا
امون امون ای دل ای دل
**
میزنی پرپر - جلوی حیدر
جای خونِ ، تو می مونه ، روی میخ در
مجلس ختمم که میشه - میبینه با خنده دارن
به جای گل درِ خونش - آتیش و هیزم میارن
می مونی وقتی که تنها - میگی کجایی ای بابا
بیا که محسن رو کشتن واویلا
امون امون ای دل ای دل
**
منم و غم ها - علی و زهرا
قراره ما ، توی گودال ، عصر عاشورا
به روی سینمه حسین - انگاری چشمام میبینه
یکی با خنجرش میاد - به روی سینش میشینه
تو قتلگاه میشه غوغا - که نیزه ها میره بالا
میشه حسین من بی سر واویلا
امون امون ای دل ای دل
شاعر : سعید پاشازاده
پیامبر اکرم (ص)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسن__ع__نوحه
سلام اي برتر از ايوب صبرت
كه نبود سايه بان بر روي قبرت
سلام اي در صبوري بي قرينه
غريب دوم شهر مدينه
توهستي زيب آغوش پيمبر
تو هستي راكب دوش پيمبر
ملك انسان فرشته پاي بستت
كليد جنت و دوزخ به دستت
تورا زهرا بدامان پرورانده
رسول الله اوصاف تو خوانده
خدا چون كرد خوبان را گزينش
تو گشتي شمع بزم آفرينش
تو شمعي و جهان پروانه توست
تمام قلبها كاشانه توست
تو زهرا و علي را نور عيني
اميد زينبي عشق حسيني
تو در هر حال باشي با خدايي
تو در كشتي احسان ناخدايي
مزارت سجده گاه آفتاب است
ولي افسوس ويران و خراب است
از اين غم بر دل شيعه چه داغ است
كه قبرت در مدينه بي چراغ است
جهاني سوزد از داغ غم تو
سيه پوشيده شب در ماتم تو
امام حسن (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#اربعین_حسینی__ع__مناجات
محتاج لطفت از عدم هستم حسین جان
دلبسته ی تو هر قدم هستم حسین جان
من التماست می کنم با چشم گریان
سینه زن پای علم هستم حسین جان
حال دلم خوش نیست ای درمان دردم
لنگ یک امضای کرم هستم حسین جان
دریاب این دل را که افتاده به پایت
دیگر به فکر یک قسم هستم حسین جان
این دومین بار است جامانده ترینم
محتاج آغوش حرم هستم حسین جان
حال دلم زار مرا دیدی جز این نیست
تسکین درد من به غیر از اربعین نیست...
محمد حبیب زاده
اربعین حسینی (ع)
مناجات
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_سکینه__س__روضه
نقش جلیله دخترِ ارباب سرجدا
بعد از شهادت پدرش، بعد نینوا
کمتر نبود از هنرِ عمه های خود
با شعر، خطبه، نوحه، تباکی، بکا، دعا
یعنی پس از شهادت شاه شهیدمان
مرهون نوحه های سکینه ست کربلا
آن بانویی که عابدۀ اهلبیت بود
با سوز خویش داده چنین درسِ دین بما
راه حسین، راه قیام است و راه خون
باید همیشه زنده نگه داشت راه را
تیغ زبان گشود، به فریادِ فاطمی
گفت از هزار داغ، یکی را برای ما
وقت غروب بود و أذانی نمی رسید
إلاّ صدای هلهلۀ لشگر دَغا
دیدم به چشم خویش در اطراف خیمه گاه
در لابلای شیون و غوغای ماجرا
یک دسته نیزه، رأسِ بریده کنند حمل
یک فوج نیزه، معجرِ زنهای با حیا
دست خودم نبود که فریاد میزدم
معجر مگیر از سرِ ما، پَستِ بی حیا
دیدم ز پای خواهر من زیوری ربود
یک نابکار، با طمع و حرص، بی هوا
در بینِ دود و آتشِ خیمه، بدست خصم
دیدم چکید خون، ز همه گوشواره ها
دیدم فرارِ خواهر دیگر در آن میان
با دامنِ به شعله نِشسته ،سوی کجا؟
میگفت با تمام نواهای زخمی اش
اینجاست موجِ خونِ خدا، موج کربلا
این موجِ کربلا همه را غرق می کند
مستغرق خدا چو سکینه، نه در بلا
حضرت سکینه (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
در حسرت #زیارت_اربعین #زیارت_کربلا
ای مسیحا نفس عشق، دمت را بفرست
به مداوای دلم، اشک غمت را بفرست
من مجازات شدم، این همه دوری بس نیست؟
رحم کن زود، جواز حرمت را بفرست
غم شبیخون زده از چار طرف بر قلبم
به پرستاری قلبم کرمت را بفرست
به نفس تنگی ما رحم کن ای حضرت عشق
بر سر شهر غبار قدمت را بفرست
به کمک حالی این شانه ی زخمی صبور
تکیه گاهی، پرِ شالی، علمت را بفرست
شاعر: #حسن_کردی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
این روزا کارم اینه که با اشک
خاطرات تو رو مرور کنم
از کنار عمودِ توو عکسا
بکشم آهی و عبور کنم
زائرای توو جاده رو هرروز
میبینم از توو قاب تِلْویزیون
میزنم هی به سینه با حسرت
یه چِشَم اشکه و یه چشمم خون
@hosenih
این سزای کدوم گناه منه؟
این روزا خیلی توو سرم جنگه
اصلا امسال یجور دیگه دلم
واسه مشّایه تا حرم تنگه
دوری از تو اَمونمو برده
من کجا و غم فراق کجا؟
از توو خونه سلام میدم اما
خونهی من کجا عراق کجا؟
باشه امسال کربلا نمیام
ولی از این فراق میمیرم
اشتیاق تو رو چیکار کنم؟
که از این اشتیاق میمیرم
@hosenih
خودمو توی جاده میدیدم
که بازم اومدم پیادهروی
وقتی اون زائر عراقی گفت
من به یادت قدم زدم اخوی
گرچه بغضی که توو گلومونه
حسرت رفتنِ دوبارهی ماست
من دلم روشنه که حاجقاسم
اربعین نایبالزیارهی ماست
شاعر: #علی_سلیمیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
✔️مرور خاطره ها...
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#برای_جامانده_ها
من خسته بودم بر لبم اما تبسم بود
یک دست پرچم بود یک دست استکان چای
یک سو صدای روضه ی عباس می آمد
یک سو صدای گرم یک کودک که : بارِد مای!
بر ابری از اشک و شعف مشتاق می رفتم
هم آبله هم درد پایم را بغل می کرد
هر بار کامم تلخ می شد از غم دنیا
چای عراقی بود کامم را عسل می کرد
@hosenih
باور نخواهی کرد چیزی را که می گویم
چشمان من بیدار بود آن دم که می دیدند
ما را کسی در خانه مهمان کرد و با اهلش
بر خاک و سرما در حیاط خانه خوابیدند
مشّایه یعنی پیرزن یک کیسه ی کوچک
پر کرده بود از نان و با پای علیل خود
خود را به زائرها رساند و نان تعارف کرد
می ساخت درد و پیری و غم را ذلیل خود
مرد کهنسال رشیدی بین یک موکب
گویا زعیم و شیخ قومی از عشایر بود
گفتند نذری دارد و هر سال می آید
کارش در این جا شستن جوراب زائر بود
مشایه یعنی رنگ هفتاد و دو ملت را
هرجا که حرف عشق شد یکرنگ می سازد
مشایه یعنی هرکه هستی باش عاشق باش
هر چیز غیر از عشق اینجا رنگ می بازد
@hosenih
حیرت گناه ماست مایی که نفهمیدیم
این چیزها در کربلا بسیار عادی بود
ما آنچه می دیدیم را باور نمی کردیم
این ماجرا اصلا برای ما زیادی بود
باید که برگردیم راه کربلا باز است
در کربلا هستیم هر جای زمین هستیم
در خانه ی دل جز حسین ابن علی کس نیست
در خانه ی خود زائران اربعین هستیم
شاعر: #سعید_تاج_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
گرچه گاهی با دلم باید نباید می کنی
گرچه گاهی هم مرا در خود مردد می کنی
@hosenih
مطئنم دوستم داری که در هر اربعین
ناز می آیی و راه مرز را سد می کنی
کُلُکُم نورید و کل ارض هم کرببلا
با همین علت مرا راهی مشهد می کنی
باشد از مشهد برات کربلا می آورم
حل کارم را یقین هشتاد درصد ، می کنی
بیست درصد را هم از پائین پایت خواستم
شک ندارم روزیم را بیش از این حد می کنی
@hosenih
دوستانم گرچه منعم می کنند اما حسین!
باز بی ویزا مرا از مرزها رد می کنی
شاعر: #محسن_ناصحی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#برای_جامانده_ها
می نویسم شعر با نامِ خدای کربلا
می بَرَد دل را هوای دلربای کربلا
چند باری کربلا رفتم ولی نقل است که
فرق دارد اربعین حال و هوای کربلا
@hosenih
خوش به حال آن کسانی که پیاده،اربعین
از نجف رفتند تا صحن و سرای کربلا
کعبه هم با آن بزرگی و شکوهش بی گمان
بارها افتاده روی دست و پای کربلا
با همین چشمان خود دیدم مسلمان می شوند
کافران با دیدن ایوان طلای کربلا
@hosenih
مادرم آخر طلاهای خودش را داد و گفت:
پول آن خرجِ غمِ فرمانروای کربلا
باز هم جا مانده ام از قافله،امسال هم
می روم با مادرم مشهد به جای کربلا
شاعر: #احسان_نرگسی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_اربعین
از راه آمد خواهرت ای سر بریده
اما بدون دخترت ای سر بریده
دارد رباب از راه مي آید برادر
اما بدون اصغرت ای سر بریده
@hosenih
از گوشه ی مقتل هنوزم که هنوز است
آید صدای مادرت ای سر بریده
از شامیان پیراهنت را پس گرفتم
از ساربان انگشترت ... ای سر بریده
من که نفهمیدم، خودت می گفتی ای کاش
خولی چه کرده با سرت ای سر بریده
بالای نیزه ماه من بودی برادر
در کوچه ها همراه من بودی برادر
حتما خودت دیدی دو دستم را که بستند
حتما خودت دیدی غرورم را شکستند
حتما خودت دیدی که بر محمل نشستم
حتما خودت دیدی چهل منزل شکستم
حتما خودت دیدی بساط کوفیان را
حتما خودت دیدی مرام شامیان را
قرآن که می خواندی لبت را سنگ می زد
عمدا کنیزی زینبت را سنگ می زد
حالا دگر هم چیزی از آن لب نمانده
هم جای سالم در تن زینب نمانده
@hosenih
این آخر عمری مرا بازار بردند
من را میان مجلس اغیار بردند
رفتی میان طشت و زینب نیمه جان شد
تو خیزران خوردی و قد من کمان شد
شاعر: #وحید_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به نام خدا
#زمزمه
#جامانده_اربعین
#وداع_با_زائران_کربلا😭😭
✍شعراز_رقیه_سعیدی_کیمیا
🎼سبک:منم باید برم...
"""*"""*"""*"""*"""*"""*"""
دوباره اومده ، حال و هوای اربعین
دارن میرن سفر ، مسافرای اربعین
(حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)۳
خوشا به حالتون ،که زائر حسین میشید
میرید به کربلا ، مسافر حسین میشید
بهشت و می بینید خوش به سعادت شما
سلام ما رو هم ، برسونید به کربلا
(حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)۳
نمی دونم چرا ، دوباره قسمتم نشد
دلم شکسته چون ، دوباره نوبتم نشد
حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام
چه حرفایی تویِ ، دلای ما جامونده هاست
چه حسرتی تویِ ، چشای خیس عاشقاست
بازم باید بدیم ، آقا سلام از راه دور
دو ساله این سفر برای ما نمیشه جور
(حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)۳
همین که می بینم ، مسافرای جاده رو
دلای عاشقِ ، زائرای پیاده رو
منم دلم می خواد ، بیام به صحن باصفات
تو راه اربعین ، جونمو می کنم فدات
(حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام)۳
"""*"""*"""*"""*"""*"""*"""
✏رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۶/۲۸
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
کانال باب الحوائج
اشعار ناب ( مداحی و مولودی ترکی و فارسی)
لینک کانال👇
http://eitaa.com/torkiy
---•••◇🔹️💢🔹️◇•••---
@torkiy
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_سکینه__س__روضه
دوباره روی گردون گرم شرم است
که بازار دل و آزار گرم است
دو چشم آسمان افسون داغ است
دل خورشید هستی خون داغ است
فلک در دست هایش نال دارد
عزا برگردن خودشال دارد
زمان افسانهٔ غم می سراید
زمین را داغ ماتم می نماید
زمانه ناله اش بر آسمان است
زمینی نوحه خوان است تا زمان است
لبان خامه از خون شد لبالب
قلم لب بسته٬ دفتر می کند تب
نمی پرسی چرا دفتر کبود است
رخش زنگاری چرخ حسود است
قلم بشکسته سر در ماتم اوست
خطوط داغ پرور هم خم اوست
پَرِ پرواز مرغ دل ندارد
سربرگشتن منزل ندارد
همای عقل هم بشکسته بال است
غم و فرزانگی این دو محال است
بیا ای عشق ناب بی قرینه
ببر ما را به وادی مدینه
به آن طوری که کل نور آنجاست
هزاران جلوهٔ مستور آنجاست
جنون وامانده این دشت غم هاست
گل لاله نشان داغ لیلاست
چرا رنگ محن برصورت توست
مصیبت هم غمین محنت توست
چه شد که زمزمه زمزم گرفته
چرا دست تورا ماتم گرفته
چه دیدی کاین چنین در شورو شینی
که غمخوار حسن خوار حسینی
بگو از نورسیده ماتم تو
دوباره خم شده پشت خم تو
مدینه داغ غمها را چه کردی
چرا دنبال دلدارت نگردی
کسیکه لحظه لحظه با بلا بود
سراپای وجودش کربلا بود
نوای آب آبش را کجا برد
بگو جسم کبابش را کجا برد
تن تفتیده اش آب عطش بود
کنار آب بیتاب عطش بود
عطش را با وجودش کرد احساس
دمیکه بوسه زد بردست عباس
سقایت را به ساقی وام میداد
زمانیکه بدستش جام میداد
عمورا او علقم بارداده
هم اورا رخصت دیدار داده
در اینجا تشنه کامی شد بهانه
شود ساقی سوی علقم روانه
کسیکه خالق حسن بهار است
سراپایش خزان انتظار است
گلاب چهر ه اش خون جگرگشت
پدرازعلقمه وقتی که برگشت
دل غمپروراو بود هر شب
کنارسفرهٔ کلثوم و زینب
همیشه درهمه جا یا رشان بود
پرستار د ل غمخوارشان بود
چه درکوفه چه شام و چه مدینه
همیشه بودو یاری سکینه
خود او داشت قلبی داغدیده
کباب بوسهٔ حلق بریده
جگر در طشت سینه چاک چاک است
اگر ششماهه بی سرروی خاک است
جهان را تار می بیند خدایا
مگربوسیده دستی روی او را
اگر درخیمه با عمه نمی بود
تمام هستیش می گشت نابود
رخش در ابرسیلی گشت پنهان
ولی شد شمع در شام غریبان
غمی سخت است ایام اسارت
حقارت چاره شد بهر جسارت
بنفشه مات گلزار رخش شد
حجاب چهره اش پیراهنش شد
دو قرنی با مصیبت بودو سر کرد
فقط با اشک کام خشک ترکرد
حدیث او عزای شادمانی
سرود غصهٔ بی خانمانی است
همه هستی عزادار غم اوست
امام عصر داغ ماتم اوست
سلام الله علیهم اجمعین
مصطفی نظری طهرانی
حضرت سکینه (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسن__ع__زمینه
من هم مظلوم بی قرینه
غریب مشهور مدینه
کشم آه غربت زسینه
خدایا ۲
من از دنیا خیری ندیدم
ز درد تنهایی بریدم
ز هر کَس من طعنه شنیدم
خدایا ۲
من شاهم ولی بی سپا هم بدون یارم
ز غم ابر باران مو میبارم
گره خورده کارم
سنگ صبورم شد و ماتمم
میان خانه بی یار و همدمم
قاتل من شد در خانه محرمم
من غریبم تنها و بی کَسم
امان از غربت داد بیداد
غم آن کوچه مانده دریاد
به پیش چشمم مادر افتاد
خدایا۲
هنوزم بین خاطرم هست
به کوچه پستی راه ما بست
به مادر زد او با کف دست
خدایا۲
با سرعت حرامی چنان زد که مادر غش کرد
رُخش شد پر از خون رُخ من شدزرد
دلم شد پر از درد
از این مصیبت قلب خدا گرفت
جیغ کشیدم مادرم را گرفت
که در گلویم دیگر صدا گرفت
من غریبم تنها وبی کَسم
غبارچادر را تکاندم
به خانه مادر را کشاندم
به خانه مادر را رساندم
خدایا۲
به اشک ما، در کوچه خندید
دیگر چشم مادر نمی دید
تنم شد بید از ترس و لرزید
خدایا۲
با قدرت به رخسار مادر گلی نیلی زد
که از گوشه روسری خون آمد
ندارد غمش حد
علی ندیده آنچه که دیده ام
من آن امام محنت کشیده ام
شرح غم شد موی سپید ه ام
من غریبم تنها و بی کَسم
مجتبی صمدی شهاب
امام حسن (ع)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#پیامبر_اکرم__ص__روضه
ز داغ من بــــــــبر رَخـــت عـــزا کـــن ای عــلی جـــان
خــدا حــافظ برای مــن دعــا کــن ای عـــــلی جــان
پس از من زخـــــــم های کــینه ســروا مـــی کند بَــهرت
بـــرو خـــود را مــهیای بـــلا کن ای عــــــلی جان
بــدستت مـی سپارم هـستی خـود را گـــل خــــــــــود را
ز جـــان و دل، غــم او را دوا کـــن ای عـــلی جان
بــگو آیــد حـــسن تــا من زنــم بــوسه بــه لـــــــبهایش
تــو پــاک اشــک از عذرا مجتبی کــن ای علی جان
نـــهد بر ســـینه ام تـــا ســر بــگیرم بــوسه از حــنجر
تـــو عــشقم را حسینم را صــدا کــن ای عــلی جان
بـــرای مــاندن نهضت پس از خــون حـــــــسین مـــن
تـــو زینب را ســفیر کــربلا کـــن ای عــــلی جــان
مـــقرر گــشته بـر تو صـبر و غـربـت، ور نه می گفتم
کــه اول میــخ را از در جـــدا کن ای عـــــلی جــان
پیامبر اکرم (ص)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_رضا__ع__روضه
وقتی عبا را بر سر خود می کشیدی
بند امید عالمی را می بریدی
خوردی زمین دیگر نشد برخیزی از جا
دیدم سوی دیوار خود را می کشیدی
هربار می افتادی و میگفتی ای کاش
آه ای عصای پیر ی من می رسیدی
وقتی میسر نیست تا باشد جوادت
ای کاش میشد تا عصایی می خریدی
با جمله ی ای وای مادر بین کوچه
آه از نهاد هر گزاره می شنیدی
از درد میپیچی به خود تنهای تنها
چشم تو مانده سوی در با نا امیدی
خاکی شده سر تا به پایت بین حجره
حالا شدی مانند آن راس شهیدی...
ابن شبیبت را صدا کن روضه ای خوان
آن روضه ای را که گریبان می دریدی
بر روی نی خورشید و پای نی ستاره
روضه بخوان از دختر بی گوشواره
از آن تن بی سر به روی خاک صحرا
روضه بخوان از ناله ی گودال زهرا
روضه بخوان از تیغ و از نیزه شکسته
از آنکه روی صفحه قرآن نشسته
روضه بخوان از زخم های پیکر او
از ساربان و تنگی انگشتر او
شاعر : موسی علیمرادی
امام رضا (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#اربعین_حسینی__ع__روضه
سَرو رفتم از کنارت؛ قدکمان برگشتهام
سبز از باغت سفر کردم؛ خزان برگشتهام
راهِ پروازم به دستِ ریسمانی بسته شد
با پَرِ زخمی به بامِ آسمان برگشتهام
نیمهام را نیمروزِ داغِ عاشورا گرفت
ای تمام جانم؛! اکنون نیمهجان برگشتهام
زیر جِلدِ جامهی زخمم کتابِ مقتل است
گوش کن؛ هم روضهام هم روضهخوان برگشتهام
بر تنم با کعبِ نیها مُهرِ داغت را زدند
بینشان رفتم از اینجا بانشان برگشتهام
از کنارِ نخلهایی که پدر با اشک کاشت
از دیارِ نذری خرما و نان برگشتهام
داغدارِ قاری قرآنم و بزم شراب
از کنارِ تشت و چوبِ خیزران برگشتهام
ای غیورِ رفته زیر خاک، گوشت را بگیر !
از میان مجلس نامحرمان برگشتهام
رضا قاسمی
اربعین حسینی (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسن__ع__شور
اقای غصه و غم
سلطان جود و کرم
کی گفته بی حرمی
داری توو دلها حرم
حرم تو توی دلهای عاشقه
یاد تو تنها رفیق دقایقه
گریه کنان تو خنده کنان می رن
فردای محشر به سمت بهشت حسن
الا که در همه عالم تو دلنواز و کریمی
نظر نما ز کرامت به این گدای قدیمی
همه دلخوشیمه حسن
عشق زندگیمه حسن
وای وای وای جانم حسن.حسن حسن
۲
کشته ی زهر جفا
با اتش کینه ها
تابوت و پیکر تو
اماج تیر بلا
بعد مادر چهل سال با بغض گلو
توو خونه و مسجد و کوچه با عدو
زخم زبونا شنیدی تو از همه
بوده ولی قاتل تو غم فاطمه
نمی رود ز خیالت چگونه فاطمه پژمرد
تو کوچه ها جلو چشمات با صورتش به زمین خورد
توی کودکی کشتنت
توی کوچه ازردنت
وای وای وای
جانم حسن حسن حسن
امام حسن ع
حسن کردی
امام حسن (ع)
شور
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar