#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
وقت تنگ است و غرق غمهایم
شب گذشته... چقدر تنهایم...
بر زمین مانده کار زهرایم
چقَدَر غسلدادنش سخت است...
@hosenih
خواستم تا کفن کنم به تنش
چون که دستم نشست بر بدنش
«لاله» افتاد روی پیرُهنش
چقَدَر غسلدادنش سخت است...
تازه دیدم سپیدی گیسوش
و خراشی که مانده بر ابروش
لمس کردم کبودی بازوش
چقدر غسل دادنش سخت است
این همه درد را خدا چه کنم
با غم و بغض بیصدا چه کنم
گریههای حسین را چه کنم
چقدر غسل دادنش سخت است
صورتش را گذاشت روی بهشت
از لبانش چکید بوی بهشت
«کلّمینی نرو به سوی بهشت»
چقدر غسل دادنش سخت است
@hosenih
مانده آن یک کلام تا گودال
«یا بنی» که گفت رفت از حال
بدن بیسری که شد پامال
چقدر غسل دادنش سخت است
شاعر: #حسین_کریمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
✔️دو. دمه✔️
🥀شام غریبان حضرت زهرا سلام الله علیها 🥀
رویِ دوشِ مرتضی تابوت زهرا میرود
جانِ مولا میرود ۲
سوی بابا دل غمین اُمُّاَبیها میرود
جانِ مولا میرود ۲
خانهیِ مولا پس از زهرا شده بیت الحزان
تسلیت یابنالحسن ۲
گه حسین آید به دلداریِ زینب گه حسن
تسلیت یابنالحسن ۲
کانال باب الحوائج
اشعار ناب ( مداحی و مولودی ترکی و فارسی)
لینک کانال👇
http://eitaa.com/torkiy
---•••◇🔹️💢🔹️◇•••---
@torkiy
#حضرت_زهرا_س_شهادت
از داغ او نوشتم و جوهر کبود شد
پژمرد یاس و بال کبوتر کبود شد
آن لحظهای که چاه به آهش جواب داد
خرمای نخلهای تناور کبود شد
پهلو گرفت از غم او کشتی نجات
دریا کویر گشت و سراسر کبود شد
@hosenih
از آن به بعد بود که انگشتر عقیق
بر دستهای خستهی حیدر کبود شد
یک لحظه فکر کرد چرا در نبود او
دیوارها سیاه شد و در کبود شد؟
از خون روی میخ به پهنای آسمان
یک قطره ریخت، چشمهی کوثر کبود شد
از بس که چشم دوخت و از بس که اشک ریخت
چشمش میان قبله و بستر کبود شد
آرام دست فاطمه را بوسه زد ولی
با بوسه نیز جسم مطهر کبود شد
این گنبد کبود که آغاز قصه بود
از دردهای آل پیمبر کبود شد
@hosenih
هر جا که مردمی به غم او نشستهاند
آنجا هزار صورت دیگر کبود شد
تا لب گشود از غم خود چند سال بعد
محراب غرق خون شد و منبر کبود شد
ما را که پیر کرد، ببین با علی(ع) چه کرد
آن لحظهای که صورت مادر کبود شد
شاعر: #سیدسعید_صاحب_علم
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چه کرده ایم که آن آشنا نمی آید
پیامی از سر کویش به ما نمی آید
چه کرده ایم، گره خورده کارمان اینقدر
چه کرده ایم که مشکل گشا نمی آید
چه کرده ایم که خورشید را نمی بینیم
چه کرده ایم که آن رهنما نمی آید
چه کرده ایم که اینگونه مبتلا شده ایم
چه کرده ایم که دیگر دوا نمی آید
چه قدر ندبه این الحسین را خواندیم
چه کرده ایم جواب دعا نمی آید
چه کرده ایم که بر ما بهشت گشته حرام
نسیمی از طرف کربلا نمی آید
به دست بسته حیدر قسم، نمی دانم
جواب ناله زهرا چرا نمی آید؟
وحید محمدی
هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
نه ذوالجناح دگر تابِ استقامت داشت
نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت
کشید پا ز رکاب آن خلاصهی ایجاد
به رنگ پرتو خورشید، بر زمین افتاد
بلند مرتبه شاهی ز صدرِ زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد
یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
@E_DVA
#حضرت زهرا س
پرستوی مهاجرم چرا ز لانه می روی
اگر ز لانه میروی چرا شبانه می روی
قرار من شکیب من مهاجر غریب من
فدای غربتت شوم که مخفیانه می روی
حیات جان امید دل علی بود ز تو خجل
که با کبودی بدن ز تازیانه می روی
کبوتر شکسته پر مرا به همرهت ببر
چرا بدون جفت خود ز آشیانه می روی
چهار طفل خون جگر زنند در غمت به سر
تو بر زیارت پدر چه عاشقانه می روی
الا به رخ نشانه ات مگر شکسته شانه ات
که موی زینبین خود نکرده شانه می روی
همای بی ترانه ام چرا ز آشیانه ام
به کوی بی نشان خود پر از نشانه می روی
فتاده بر دلم شرر که تو در این دلِ سحر
ز همسرت غریب تر برون ز خانه می روی
📚نخل میثم
.
🥀نوحه
غسل_شبانه 🥀
✍حاج_رضا_یعقوبیان
🎶سبک:در کودکی شدقسمت من خانه داری ......
🏴http://eitaa.com/torkiy🏴
کنار تو گریه کند مظلومه زینب
یا فاطمه غسلت دهم در نیمه ی شب
کنار جسمت هستم پریشان
غسلت دهم من با قلب سوزان
مظلومه زهرا (۴)
با گریه من غسلت دهم یار جوانم
ریزد کنار پیکرت اشک روانم
داغت شرر زد بر حاصل من
هنگام غسلت خون شد دل من
مظلومه زهرا
ای نور دیده می دهم غسلت شبانه
از خانه میبرم تو را من مخفیانه
ای مهربانم کم شد توانم
از داغ تو من قامت کمانم
مظلومه زهرا
خون شد دلم تا پیکر پاکت کفن شد
گریان داغ تو حسین و هم حسن شد
بودی تو زهرا یار و معینم
بنگر به حیدر غربت نشینم
مظلومه زهرا
عمری تو بودی همدم و یار و معینم
اکنون ببین با رنج و غم ها هم نشینم
سوزد ز داغت زینب کبری
مرا حسینت دهد تسلا
مظلومه زهرا
کانال باب الحوائج
اشعار ناب ( مداحی و مولودی ترکی و فارسی)
لینک کانال👇
http://eitaa.com/torkiy
---•••◇🔹️💢🔹️◇•••---
@torkiy
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
هفت آسمان، از غم گریبان چاک می کرد
وقتی علی خورشید خود را خاک می کرد
@hosenih
دستِ لحد در آن غروبِ لیلة القدر
خاکِ تأسف بر سرِ ادراک می کرد
منظومه ی غم بی حضور آفتابش
خورشید را شرمنده ی افلاک می کرد
مردی که آن شب آرزویِ مرگ خود داشت
با گریه، اشک دخترش را پاک می کرد
یک خانه ی بی مادر و یک بستر سرد
پایان تلخ قصه را غمناک می کرد
@hosenih
آری... مدینه قدر کوثر را ندانست
آن شب خدا تفسیر "ما ادراک" می کرد
شاعر: حجتالاسلام #محمد_موحدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
درِ ورودیِ جَنَّت،حریم ساحت توست
بهشت؛گوشهی دنجِ حیاطخلوت توست
صدای پهنه ی لاهوت،ذکر یا زهراست
میان عالم بالا همیشه صحبت توست
خدا به خاطر یک خنده ی تو،می خندد
رضای حضرت حق در یَدِ رضایت توست
@hosenih
پیمبری که نماد اصول بندگی است
زمان نافلهات،محو در عبادت توست
به استعانت لولاک..،امام یعنی تو
ولایت علوی پس همان ولایت توست
به فکر سفره ی همسایه های خود بودی...
چقدر رنگ عطوفت در این روایت توست
غذای گرم حسن را فقیر کویات خورد...
همین نشانهای از لطف بی نهایت توست
هنوز نانتنور تو قوت غالب ماست
هنوز رونق اطعام ما به برکت توست
فقط اجازه بده تا بگویمت: "مادر"
تمام آرزویم دیدن محبت توست
تمام گریهکنان حسین،مادریاند...
شروع عاطفهی اشک از مصیبت توست
@hosenih
یکی ز مستمعین عزای تو؛جبریل
خدای عزوجل روضهخوان هیئت توست
▪️
▪️
توان نداشته ای تا سری تکان بدهی...
همین نشانگر اوضاع پر وخامت توست
هجوم کوچه ی باریک..،میخ در..،آتش...
چگونه این همه غم در دلِ شهادت توست؟!
شاعر: #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
فخر بر خود می کند پروردگار فاطمه
چون که باشد خلقتش در اختیار فاطمه
آرزوی حضرت مریم میان جنت است
در لباس خادمه، باشد کنار فاطمه
@hosenih
از تنور خانه اش عطر بهشتی می وزید
بود کل شهر یثرب وامدار فاطمه
مرتضی و مصطفی و آن دو سبط اطهرش
جمع بودند آل عصمت بر مدار فاطمه
از لباس کهنه اش سلمان تعجب کرده بود
زینت دنیا نمی آمد به کار فاطمه
سِرّ مَستور است قدرش، لیلةالقدر است او
گشته مستور از جهان حتی مزار فاطمه
منکرین عصمتش اولاد لاتند و هُبل
نطفه اش پاک است و طاهر، دوستدار فاطمه
بود زهرا سال ها دل بی قرار مرتضی
بود حیدر سال ها دل بی قرار فاطمه
@hosenih
با مصیبت پاک کرد اشک از دو چشم مرتضی
دید تا اشک علی را، چشم تار فاطمه
دستمالِ بسته بر سر را به رخ افکنده بود
تا نبیند جای سیلی را نگار فاطمه
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
#محاوره #زمزمه
هاله ی ابری سوسوتو گرفته
ستاره ی کبود آسموونم
چادرتو یه کم عقبتر بکش
ردِّ رو گونهاتو بده نشوونم
رشید حیدر..،پاشو از توو بستر
تا بار این غم توو دلم نشینه
من که جای خودم ولی خانمم
یه خُرده راه برو..،حسن ببینه
@hosenih
دست به دیوار نگیر..،فاطمه
تکیه بهمن بده..،تو رو می برم
نیاز به لالهکاریهای تو نیست
پیرْهَن گلدار که بخوای..،می خرم
تعادل نظام هستیِ من!
طرر نشستنت منو می کشه
جان علی..،دستتو بالا نبر
قنوت گرفتنت منو می کشه
خسته ام از آدمای مدینه
خندهی توو فقط توونم میده
قنفذ بی حیا تووی کوچهها
غلاف شمشیرو نشوونم میده
حرف جدایی رو نزن..،می میرم
بمون و چهره ی مرگو عبوس کن
قولی که دادی رو هنوز یادته؟!...
بمون و زینبِمونو عروس کن
شب؛همه دنیامو احاطه کرده
شبیهِ خورشیدِ رو به غروبم
به محسنات قسم..،بهت قول میدم
دیگه رویِ هیچ دری میخ نکوبم
خیره میشم به در..،خیال می کنم
تو..،تنها..،بین دود..،چی پیش میومد!
باز خدا رو هزار مرتبه شکرش...
فضه اگه نبود..،چی پیش میومد
@hosenih
این دم آخری یه خواهش دارم
دلشوره دارم برایِ یه روزی
پیرْهنکهنه نه..،راهی نداره
کفن برا حسینمون بدوزی!
می ترسم اون لحظه که بی رمق شد
برای غارتش هجوم بیارن
گمون نمی کنم که اون همه گرگ
لباس برا تشنهلبت بذارن
شاعر: #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
قطره درون خویش دارد وصف دریا را
مادر؛ مجسّم میکند امابیها را
مادر؛ همانی که پریشان هم اگر باشد
شانه زَنَد گیسوی دخترهای بابا را
@hosenih
حتی اگر بیمار؛ اگر تبدار هم باشد
هر لحظه جویا میشود حال پسرها را
آری؛ جز این هم انتظاری نیست از مادر
دیروز از زهرا گرفته درسِ فردا را
یافاطمه! ای آن که در وقت عباداتت
دیدیم در چشم مَلَک؛ شوقِ تمنّا را
در روشنای چادرِ مشکی تو دیدیم
اخلاق را اخلاص را ایمان و تقوا را
هر شب برای دوستدارانت دعا کردی
در روز محشر هم شفاعت میکنی ما را
@hosenih
مرگا به آن که رفتنت را مرگ میخواند
ای نابرادرهای من! کشتند زهرا را
مثل تو گریان علی هستیم و میدانیم
این گریهها بیدار خواهد کرد دنیا را
شاعر: #حمید_رمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e