💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
زهر اشکی شدو چشمان ترش را سوزاند
سینه ی بی رمق محتضرش را سوزاند
بارها حرمت این شیخ در این شهر شکست
ناله ی بی کسی اش هر سحرش را سوزاند
سالها بود که با روضه ی مادر می سوخت
آنقدر سوخت دلش دور و برش را سوزاند
قاتل مادر او باز سراغش آمد
هیزم آورده و دیوار و درش را سوزاند
باز هم شکر که پهلوی نحیفش نشکست
گرچه لرزیدن طفلان جگرش را سوزاند
پیر مرد است زمین می خورد و می گرید
یاد داغی که دل شعله ورش را سوزاند
یاد آن شهر که لبخند یهودی هایش
جگر دخترک رهگذرش را سوزاند
دخترک زیر پر چادر عمه می رفت
ناگهان آتش بامی سپرش را سوزاند
پنجه ی پیرزنی گیسوی او را وا کرد
ترکه ی چوب تری بال و پرش را سوزاند
دستِ در حلقه ی زنجیر به دادش نرسید
شاخه ی سوخته ی نخل سرش را سوزاند
شاعر : حسن لطفی
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
صحنه ی درد و ملال است اینجا / خون سادات حلال است اینجا
دل جبرئیل امین می سوزد / خانه ی کیست چنین می سوزد
دل شب کوچه پر از دود شده / کوچه از دود مه آلود شده
بین کوچه چه مگر رخ داده / پیرمردی روی خاک افتاده
شاید او پیر حقایق باشد / نکند حضرت صادق باشد
نه عبایی نه ردایی دارد / کاش عمامه به سر بگذارد
سر سجاده وی را آزردند / بکشیدند به خاکش بردند
به دلش لَخت شراره ها را / او پیاده است سواره ها را
هر زمان خورد زمین مادر گفت / بین کوچه شه دین مادر گفت
تا از آن کوچه به آن کوچه رسید / مقتل مادر خود را چو دید
یاد غصب فدک افتاده دلش / آتش افتاد به گُر یاد دلش
مداح:مهدی اکبری
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
دارم وصیت می کنم دیگه تمومه کار من
هر فاطمیه بخونید روضه دم مزار من
مثل علی می مونم تنها و بی نشونم
در شکستن و آتیش زدن به خونه ام
امون از این غریبی
پیش نگاه بچه ها دشمن دلم رو می سوزوند
رو خاکا کوچه منو، کوچه به کوچه می کشوند
رفتنم از خدامه هر شب و روز دعامه
دستای بسته ی علی جلو چشامه
امون از این غریبی
وقتی دویدم نیمه شب دنبال مرکب ای خدا
فکر رقیه بودم اون رأس رو نیزه ها
عدوی من سواره منو می برد پیاده
دوباره داغ کربلا به دل فتاده
امون از این غریبی
مداح:حمیدرضا علیمی
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
باز هم نوبتِ مدینه شُد و
در غَمَش باز کربلا میسوخت
باز در کوچه یِ بنی هاشم
خانه ای بینِ شعله ها میسوخت
نیمه شب ریختند در خانه
مو سپیدی به ریسمان بستند
درِ آتش گرفته را اما
ناگهان رویِ کودکان بستند
به پَرِ دامنی ولی اینبار
آتشِ چوبِ شُعله وَر نگرفت
پدر از خانه رفت شُکرِ خدا
پهلویِ او به میخِ در نگرفت
نَفَسَش بند آمده نامرد
در پِیِ خود دوان دوان نَبَرش
پیرمرد است میخورد به زمین
بینِ کوچه کِشان کِشان نَبَرش
شرم از رنگِ این محاسن کُن
رحم کُن حالِ کودکانش را
این چنین رفتن و زمین خوردن
درد آورده استخوانش را
حق بده که به یادِ او انداخت
گَرد و خاکی که بر محاسن داشت
مادرش را که تا درِ مسجد
داغِ بابا عزایِ محسن داشت
حق بده که به یادِ او انداخت
عرقِ سردِ رویِ پیشانیش
خونِ رویِ جبینِ جدش را
عمه و رنجِ کوچه گردانیش
حق بده که به یادِ او انداخت
عمه اش را گُذر گُذر بردند
از مسیری که ازدحام آنجاست
یعنی از راهِ تنگ تر بردند
حق بده که به یادِ او انداخت
گیسوانش که خاک آلود اند
گیسویی را که در دلِ گودال
غرقِ خون رویِ خاکها بودند
رویِ این کوچه ای که از سنگ است
همه جایش نشانیِ او بود
یادِ یک حنجر است این دفعه
نوبتِ روضه خوانی او بود
هرچه او بیشتر نَفَس میزد
بیشتر می زدند زینب را
تیغشان مانده بود در گودال
با سپر می زدند زینب را
چادرش زیرِ پایِ او پیچید
بین نامحرمان زمین اُفتاد
از سَرِ تَلِّ خاک تا گودال
با کَمَر میزدند زینب را
سَرِ شب کودکان همه در خواب
تا سحر می زدند زینب را
یک نفر در میانِ گودال و
صد نفر می زدند زینب را
حسن لطفی
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
حاج رضا یعقوبیان
تو گل باغ ولایی مولا
یوسف آل عبایی مولا
صادق آلمحمد هستی
ششمین نور هدایی مولا
کرم از هر نگهت می بارد
صاحب جود و سخایی مولا
با احادیث پر از حکمت خویش
شیعه را راهنمایی مولا
ما همه درد، تو درمان همه
درد ما را تو دوایی مولا
شهر یثرب شده منزلگه تو
ساکن شهر صفایی مولا
هر گرفتار که سویت آید
گره از کار گشایی مولا
همچو جد و پدر و مادر خویش
تو معین الضعفایی مولا
علم پیغمبر اکرم در توست
شمع جان علمایی مولا
گرچه در غربتی همچون حیدر
مظهر صبر خدایی مولا
دارم امشب به دل سوخته ام
در غمت حال و هوایی مولا
من بمیرم به ره دین خدا
جان تو گشته فدایی مولا
همچو جدت به میان آتش
داشتی کرببلایی مولا
از غم آن همه ظلم وکینه
داشتی شور و نوایی مولا
دستگیر همه عالم اما
کشته ی زهر جفایی مولا
امشب از سوز جگر در غم تو
می کنم نوحه سرایی مولا
شاد درمحشرم از این همه لطف
که تو ارباب (رضایی) مولا
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
بنام نون و قلم دست من قلم دادی
دم تو گرم که براین شکسته دم دادی
زیاد از سر من بود هرچه کم دادی
هرآنچه بود!به تو تا که رو زدم دادی
به یمن منبر تو شیعه ام مسلمانم
اگر رییس تویی جزو زیر دستانم
کبوترم!شده ام باز هم هوایی تو
رسیده ام بخدا من ز آشنایی تو
حسینیم ز روایات کربلایی تو
به سینه سنگ تو دارم منم فدایی تو
کسی نبرده مرا تا خدا تو میبری ام
خوشم که شیعه ای از شیعیان جعفریم
برو به منبر و تصویری از غدیر بساز
برای نشر ولای علی سفیر بساز
هزار مجتهد از مردم فقیر بساز
زراره یا که مفضل ابوبصیر بساز
مقام مرجعیت بین عالمان داری
تو نور جلد به جلد بحارالانواری
ز یارب تو رسیده است فیض یا رب ما
علی علی لب تو رسیده برلب ما
گره به نام تو خورده ست کل مذهب ها
به حکم تو شده گریه عیار مکتب ما
شب است و برسر خاکت نشان نداری تو
غریب مانده ای و روضه خوان نداری تو
خبررسید که درست دوباره خلوت شد
دوباره روزی آقای شهر غربت شد
خدا کند که بمیرم به تو جسارت شد
به پیش چشم همه با تو تند صحبت شد
عصای دست تورا پا زدند و خندیدند
تو زیر گریه زدی آمدند و خندیدند
نبینم از در این خانه شعله دم بزند
غریبه ای وسط خانه ات قدم بزند
نماز نیمه شبت را کسی به هم بزند
تورا زمین بزند حرف زشت هم بزند
تو دست بسته ای و کوچه کوچه تنهایی
بفکر شرم علی پیش روی زهرایی
بزرگ طایفه را بی هوا زمین نزنید
امام مفترض الطاعه را زمین نزنید
کشان کشان جلوی بچه ها زمین نزدید
مقابل همگان هرکجا زمین نزنید
به هر طرف نکشیدش که دردسر دارد
که داغ عمه خودرا براین جگر دارد
چه عمه ای که گرفتار نیزه داران بود
هلال یکشبه اش روی نیزه تابان بود
میان آنهمه نامرد سخت حیران بود
برای دیدن او کوفه راهبندان بود
چه عاشقانه وفاداری اش محک میخورد
و یک تنه عوض صد نفر کتک میخورد
پوریا هاشمی
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
حق پرستان را امامی بود، دینش دلبری
نور رویش کوثری، شور کلامش حیدری
هر دو شهد معرفت را ریخته در ساغری:
آیههای احمدی را با حدیث جعفری
حرف او عشق است، فهمش را به عاشق میدهند
صادقان، دلهایشان را دست صادق میدهند
مالکیها، شافعیها، خوشهچینانش همه
سید طاووسها، طاووس بستانش همه
شیخها، علامهها، طفل دبستانش همه
گردن افرازان دانش، گَرد میدانش همه
جامی از "العلم نورٌ..." ریخت تا در جان ما
از "هَلِ الدین"ش به "الّاالحُب" رسید ایمان ما
علمِ او با عقل، نه! با جان عالم کار داشت
در تنور خانهاش هم، شیعهی بیدار داشت
گر چه پای درس و بحثش مدعی بسیار داشت،
چند تن، ای کاش! چون هارون مکّی، یار داشت
در هراسند از وجودش چون که میدانند کیست
حجتاللهی که جوشان در رگش، خون علی ست
لب گشود و در دلِ عالم به پا شد شورها
علمها را هر حدیثش، زد گره با نورها
نور، مجرم بود اما، در نظام کورها
ترس میانداخت حقش، در دل منصورها
وامدار حوضی از دریای علمش، حوزهها
امتداد موج اشک روضههایش، روضهها
باز از این کوچه، امام دیگری را میبرند
باز هم با دست بسته، حیدری را میبرند
باز هم تنها، غریب مادری را میبرند
پا برهنه، سیدی را، سروری را میبرند
نسبتی خورشید را، با نیمهشب بردن نبود
حق پیر آسمانیها، زمین خوردن نبود
روضه جانفرساست، آخر از زبان کوچه است
باز معصومی، پریشان در میان کوچه است
پیر ما، یادِ گل یاس جوان کوچه است
با طنابی بر دو دستش، روضهخوان کوچه است
در مدینه تا که مینوشد چنین جام بلا
بر مشامش میرسد هر لحظه بوی کربلا
امشب اینجا جلوهای از خیمههای کربلاست
باز آتش، شعلهور در خانهی آل عباست
حضرت شیخالائمه در میان کوچههاست
گرد، بر پیشانیِ آیینهی روی خداست
روضهای جانسوز در این واژههای ساده است
شیعیان! فرزند زهرا از نفس افتاده است
هیچکس گویا، حیا از نور آن صورت نداشت
پیر ما موی سفیدش لااقل حرمت نداشت
هم به قدر یک عصا برداشتن، فرصت نداشت
نه، به افتادن، دویدن، این چنین عادت نداشت
ای دلیل حق! دلیل این پریشانی، چه بود؟
جرم تو، جز این که سرّ عشق می دانی، چه بود؟
صادق آل محمد! عالمی در حیرتت
محو دستان کریمت، پای درس حکمتت
قرنها طی گشت و قدری کم نگشت از غربتت
سوختم، وجه خدا! از داغ صحن خلوتت
نور افلاکی و بر خاکت چراغی نیست، نیست
گنبدی، گلدسته ای، صحنی، رواقی نیست، نیست
خواستم دورت بگردم مثل زائرها، نشد
یاورت باشم به دانش، مثل جابرها، نشد
پر کشم با قال صادقها و باقرها، نشد
شاعر خوب تو باشم بین شاعرها، نشد
بر خلاف زندگیِ از دروغ آکندهام
صادقانه گفتم این یک بیت را، شرمندهام
دوست دارم مثل تو، زیبا به دنیا بنگرم
صادقانه، عاشقانه این جهان را بنگرم
مثل تو، با یاد فرزندت، به فردا بنگرم
روی مهدی را ببینم، رو به هرجا بنگرم
مثل آن یار تو، یارانش از آتش رد شدند
در تنور غیبت، آن مردان که میباید شدن
مثل یاران تو، یارانش طبیب و مرهمند
هم جوانمردند و هم همدرد درد عالمند
غم ندارند اولیاءُ الله، غمخوار همند
با یتیمان مهربان، آنجا که باید محکمند
دولت فردا از آنِ صالحان عاشق است
صبح نزدیک است آری! وعدهی حق صادق است
قاسم صرافان
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
آتش گرفته بارِ دگر آشیانه ات
چون شعله ها گرفته ام امشب بهانه ات
هر گوشه ای كه می نگرم خاطراتِ توست
اینجا پُر است گوشه به گوشه نشانه ات
دیوار و دود و آتش و لبخندهای شوم
حالا شده ست خانه ی من روضه خانه ات
امشب كه كودكان زِ پِی ام گریه می كنند
اُفتاده ام به یادِ تو و نازدانه ات
یك سو تویی و عمه ام و گریه های او
یك سو كسی كه باز زند تازیانه ات
آخر جدا شد از كفِ تو دامنِ علی
ای وایِ من شكسته مگر دست و شانه ات
(حسن لطفی)
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
ز هر طرف به کمان تیر غم زمانه گرفت
دل مرا که بسی بود خون، نشانه گرفت
چو جد خویش علی سالها به خانه نشاند
ز دیده ام همه شب اشک دانه دانه گرفت
هنوز خانه زهرا نرفته بود زیاد
که آتش از درو دیوار من زبانه گرفت
سپاه کفر به کاشانه ام حجوم آورد
مرا بزمزمه و ناله شبانه گرفت
زباغ فاطمه صیاد، مرغ سوخته را
دل شب آمد و در کنج آشیانه گرفت
سر برهنه و پای پیاده برد مرا
پی اذیت من بارها بهانه گرفت
هنوز خستگی راه بود در بدنم
که خصم تیغ به قتلم در آن میانه گرفت
هزار شکرکه زهر جفا نجاتم داد
مرا بموج غم از مردم زمانه گرفت
چه خوب اجر رسالت گرفت آل رسول
که گه بزهر جفا گه به تازیانه گرفت
گرفت تاسمت نوکری زما«میثم»
مقام سروری و جاودانه گرفت
غلامرضا سازگار
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
شامل من بوده عنايتت آقا
آرزوي اين دل زيارتت آقا
مرغ دل پر زده از توسينه آرزوي دل من همينه
قبر خاكيتو چشمام ببينه
سيدي يابن الزهرا امام صادق 3
ز كينه اعدا شدي تو جان بر لب
ز بس دويدي تو در پي آن مركب
من بميرم كه كاشانه ات سوخت منبر و مهر و سجاده ات سوخت
ياد كرببلا ناله ات سوخت
سيدي يابن الزهرا امام صادق 3
ميان آتش ها ديده تو تر شد
گريه كن ميخ و سينه مادر شد
چه سرت آمد اي بي قرينه سوختي از آتش زهر كينه
پشت در ياد ياس مدينه
سيدي يابن الزهرا امام صادق
شاعر : رضا رسولی
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
دارم برای رنگ تنت گریه میکنم
پایِ نفس نفس زدنت گریه میکنم
باور کنیم حرمت تو مستدام بود؟
یا بردن تو بردن با احترام بود؟
باور کنیم شأن تو را رد نکرده است؟
این بد دهانِ شهر به تو بد نکرده است؟
گرد و غبار، روی تو ای یار ریختند
روی سر تو از در و دیوار ریختند
هرچند بین کوچه تنت را کشید و برد
دستِ کسی به رویِ زن و بچه ات نخورد
باران تیر و نیزه نصیب تنت نشد
دست کسی مزاحم پیراهنت نشد
این سینه ات مکانِ نشست کسی نشد
دیگر سر تو دست به دست کسی نشد
شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
پیرمردی بین آتش از نوا افتاده است
رهبری تنها میان کوچه ها افتاده است
با رخی نیلی به یاد مادرش فریاد زد
ماجرای کوچه بهرم خوب جا افتاده است
ضرب سیلی جای خود اما امان از حرف بد!
پور زهرا گیر مردی بی حیا افتاده است
دست بسته، مو پریشان، صورتش خاکی شده
با دلی پرغصه یاد کربلا افتاده است
دست بر زانو فقط میگفت: یازینب مدد
یاد آتش سوزیِ آن خیمه ها افتاده است
باز هم او مرد بود و هر دو دستش باز شد
یاد دسته بسته و شام بلا افتاده است
درد زینب این بُوَد در کل تاریخ بلا
کِی چهل منزل سر از پیکر جدا افتاده است
بنت حیدر دید و کاری بر نمی آمد ز او
رأس سلطان از سر نی زیر پا افتاده است
بی جهت سقا به نی سر برنمی گرداند چون
چشم نا محرم به ناموس خدا افتاده است
شاعر : قاسم نعمتی
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
خاکِ غم بر سر کنید قتلِ امامِ جعفر(ع) است
روضه خوان در عرشِ اعلا حضرتِ پیغمبر است
زهرِ کینه جانِ پاکش را نشانه رفته است
هستیِ کون و مکان در سوگِ او نوحه گر است
آمده بر سر زنان زهرا ز جنات النعیم
امشب از داغِ عزیزش شالِ ماتم بر سر است
آنچنان شعله کشیده داغِ حزنش در جهان
گوئیا روی زمین غوغای شورِ محشر است
آسمان شد تیره و مهتاب گردیده خموش
بین که خالی آسمان از نورِ ماه و اختر است
صادقِ آلِ محمد(ص) نورِ چشم فاطمه(س )
روضه های او شبیهِ روضه های مادر است
بس که خوانده روضه ی کرببلا و کوچه را
سالها است آتشِ غم در دلش شعله ور است
جان فدای جدِ مظلومش که در دشتِ بلا
در میانِ خاک و خون جسمِ غریبش بی سر است
لاله های فاطمه مقتول شمشیرَند و زهر
از ازل این قرعه در تقدیرِ نسلِ کوثر است!
لاله های فاطمه مقتول شمشیراند و زهر
از ازل این قرعه در تقدیر نسل کوثر است!
هستی محرابی
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
منم آن دل که زِ داغِ تو به دریا میزد
روضه ات شعله به دامانِ ثریا میزد
مو سپیدی که دو دستش به طنابی بستند
پیرمردی که نَفَس در پِیِ آنها میزد
آن طرف گریه ی طفلان من و در این سو
خنده بر بی كَسی ام دشمنِ زهرا میزد
نیمه جانی كه در آتش پیِ طفلانش بود
شعله وقتی زِ درِ سوخته بالا میزد
آه از آن بزمِ شرابی که به یادم آورد
داغ آن زخم که نامرد به لب ها میزد
یاد آن طفل که زنجیرِ تنش مانع بود
تا ببیند که لبِ چوب کجا را میزد
همه ی قدرت خود جمع نمود اما دید
خیزران را به لبِ زخمی بابا میزد
تَرکه اش گاه به رُخ گاه به دندان می خورد
در عوض عمه ی ما بود که خود را میزد
حسن لطفی
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
آن طایر بهشتی تنها در آشیانه
چون شمع در دل شب می سوخت عاشقانه
سوزش شرار سینه، ذکرش ترانه ی دل
آهش به اوج افلاک اشکش برخ روانه
کی دیده زاهدی را وقت عبادت شب
با دست بسته دشمن بیرون برد ز خانه
او با کهولت سن با قامت خمیده
این با قساوت قلب در دست تازیانه
کاهیده بُد تن او کز بهر کشتن او
منصور لحظه لحظه بگرفت از او بهانه
آن زادۀ پیمبر ارثیّه اش ز حیدر
این بود کز سرایش آتش کشد زبانه
هر چند سوخت از دود و شعله افروخت
دیگر نخورد یارش سیلی در آستانه
آوخ که کشت منصور او را به زهر و انگور
دردا که گشت خاموش آن گریۀ شبانه
هفتاد سال عمرش هفتاد سال غم بود
هر لحظه دید بیداد از فتنۀ زمانه
آن عزّت رفیعش آن غربت بقیعش
جز تلّ خاک نبود از قبر او نشانه
«میثم» اگر چه در خاک مدفون شد آن تن پاک
تا روز حشر باشد این نور جاودانه
غلامرضا سازگار
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
عصرِ او عصرِ جلوهی دین است
هجمهی دشمنان چه سنگین است
کلِ عالم اسیرِ بدعت هاست
سیلِ ادیان که رو به تدوین است
نسلِ بوجهل و نسلِ فرعونها
قد علم کردهاند در دنیا
باورِ ما نمی شود هرگز
این جسارت به ساحتِ آقا
روزگار و زمانه مسموم است
این علاجش کلامِ معصوم است
آفتابِ ولا بتابد و حیف
شهر از نورِ عشق محروم است
همچو ماه است در دلِ شبِ ما
مذهبِ جعفریست مکتبِ ما
ششمین حجتِ خدای کریم
ذکرِ او دائما روی لبِ ما
ماه در شب ببین چه مظروف است
غربتِ اشک و آه مکشوف است
کوچههای مدینه از اول
اینکه بر ظلم و جور معروف است
نیمه ی شب چقدر دلگیر است
زخمِ شعله دوباره تصویر است
رحم کن در دلِ سیاهیِ شب
ای حرامی امامِ ما پیر است
خاطراتی دگر شده تکرار
آه از درب و ضربتِ دیوار
شعله ی آتش و غمِ کوچه
مادری شد خمیده از مسمار
ابرها را خبر کنید امشب
یاد دردِ پدر کنید امشب
آسمان آمده به دنبالش
شامِ غم را سحر کنید امشب
ناگهان از سرِ پریشانی
روی لب آه و روضه میخوانی
در تبِ جاده ها قرارت رفت
غم صدیقه(س)را تو می دانی
مثلِ زمزم زلالی و پاکی
قبرِ تو در بقیع شده خاکی
میکشد غربتِ تو موسی را
وام دارِ حدیثِ لولاکی
در دلت آهِ بیصدا داری
ناله از زخمِ کربلا داری
یادِ غمهای عصرِ عاشورا
داغِ مادر ز کوچهها داری!
هستی محرابی
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
پیش هر دُرِ حدیثش قیمت گوهر شکست
جام بر دارید دریا بر سر منبر نشست
از ازل فصل الخطاب ما فقط فرمان اوست
هر کسی از علم دارد بهره ای مهمان اوست
حک شده بر ساغر او ذکر الله صمد
میشوم لبریز او با فکر الله صمد
کعبه هر شب در قنوتش کرده با او گفت و گو
میچکد اب بقا در جام خضر فضل او
بنده نه من به خداوندی او دارم یقین
کافرم خواندی بخوان چون دین من باشد همین
رشته رشته موی او حبل المتین آیه هاست
چشم های او صراط مستقیم انبیاست
مثل و مانندی ندارد قل هو الله اَحد
کار ابراهیم را هارون غلامش میکند
ناله در پیش مزارش جرم باشد ،قصه چیست
زائری غیر از کبوترها ندارد ،ظلم نیست
روضه خوان غربت شبهای اومهتاب بود
چشم های هر ستاره از غمش خوناب بود
کوچه ی باریک و آتش ماجرایی آشناست
دست های بسته ی او روضه هایی آشناست
پا بر هنه در پی مرکب دویدن آشناست
کوچه کوچه بر زمین او را کشیدن آشناست
از غریب و آشنا یاری ندیدن آشناست
جیغ و داد بچه ها سینه دریدن آشناست
از غم جانکاه او باید ببارم روز و شب
واجبی واجب تر از این من ندارم روز و شب
میروم دنبال عشقش مثل مجنون کو به کو
رشته ی این زندگی را من سپردم دست او
سجاد احمدیان
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
دارم برای رنگ تنت گریه می كنم
پای نفس نفس زدنت گریه می كنم
باور كنیم حرمت تو مستدام بود؟
یا بردن تو بردن با احترام بود؟
باور كنیم شأن تو را رَد نكرده است؟
این بد دهان شهر به تو بد نكرده است؟
گرد و غبار، روی تو ای یار ریختند
روی سر تو از در و دیوار ریختند
هر چند بین كوچه تنت را كشید و بُرد
دست كسی به رویِ زن و بچه ات نخورد
باران تیر و نیزه نصیب تنت نشد
دست كسی مزاحم پیراهنت نشد
این سینه ات مكان نشست كسی نشد
دیگر سر تو دست به دست كسی نشد
شاعر: علی اکبر لطیفیان
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
بر جبین آسمان آثار غم شد آشکار
اشک می ریزند نم نم ابرهای داغدار
در میان سنگها آیینه ای تنها شده
روضه ی تنهایی اش هرگوشه ای برپا شده
غرق باران است هرکس جان او لایق شده ست
باز عالم سوگوار حضرت صادق شده ست
حضرت صادق که جان ما فدای درس او
دانش آموزان او هستیم و پای درس او
یادگار مصطفی را قوم سرکَش می کِشند
خانه ی وحی و نبوت را به آتَش می کِشند
باز در چشمم غم مولا مجسم می شود
روضه های مادرش زهرا مجسم می شود
قصه ی تلخ هجوم گرگ ها بر خانه ای
ماجرای شعله و بال و پر پروانه ای
وای من شیخ الائمه بی عمامه بی ردا
زنده شد در خاطر من روضه های کربلا
آنچه پیرش کرده داغ کشته ی کرب و بلاست
آنچه دائم پیش چشم اوست شرح روضه هاست
روضه آن پیکر عریان به روی خاک ها
بر سر او زخم ها بر پیکر او چاک ها
بر تن فرزند زهرا رد مرکب مانده است
داغ این بی حرمتی بر جان زینب مانده است
حاصل این روضه ها تنها نه اشک و آه ماست
خون اهل بیت پیغمبر چراغ راه ماست
خون حق نورست و در ظلمت چراغ راه ماست
تا قیامت راه ما از راه خفاشان جداست
راه ما راه علی راه حسین بن علی ست
شاهراه ما درین بیراهه ها امر ولی ست
زور و تزویر و زر و عصیان کجا؟ایمان کجا؟
دین سلمان ها کجا دین ابوسفیان کجا
پیش روی ما بجز آیینه ی اسلام نیست
درد ما رد یا قبول نامه ی بر جام نیست
مرگ بر اسلام آمریکایی و مکر یهود
بشنوید این نعره های مرگ بر آل سعود
مرگ بر لبخندها و بر خیانت های گرگ
بر جنایت های آمریکای شیطان بزرگ
بار دیگر جنگ احزاب است و میدانی خطیر
این سوی میدان علمداریست بیدار و دلیر
شیعه را دشمن شناسی و تبرا باورست
شیعه را اینک کسی از نسل حیدر رهبر است
باز بانام حسین فاطمه غوغا کنیم
جان خود نذر حریم زینب کبرا کنیم
شام با ویرانه هایش خطبه خوان درد هاست
گرچه چندی میشود جولان گه نامرد هاست
دیگر از دست علمداری نمی افتد علم
چشم ناپاک حرامی ها نیفتد بر حرم
باز هم یک دجله ی دیگر ، عطش آورده است
کودکانی را که دریا با خودش آورده است
آن طرف در سازمان لال ها خون می خورند
کودکان را این طرف چون حرمله سر می برند
از غم هم کیش خود داریم می میریم ما
آه و صد افسوس مشکی پوش کشمیریم ما
راه ما راه شهیدان، حرف ما حرف امام
جنگ با مستکبرین تا رفع فتنه، یک کلام
فاش می گوییم خط قرمز ما فتنه است
فتنه ای که قلب مولا قلب امت را شکست
در صفوف ما، به غیر از شور بیداری مباد
در دل ما، جز شمیم و عطر هشیاری مباد
هر که یار فتنه شد، آگاهش از این کار کن
هر که در این راه خوابش برد را بیدار کن
خادمانی که برای میزشان دلواپسند
پس کجا و کی به درد مردم خود می رسند؟
وای اگر ایمان ما صرف بده بستان شود
باز بیت المال بیت الحال نااهلان شود
بارالها تشنه گان قدرت از ما نیستند
تشنه گان خدمت تو، اهل دنیا نیستند
با جهاد و صبر، آری فتح در دستان ماست
دست شیطان کی مگر بالاتر از دست خداست؟
راه ما تا روز آخر راه سرخ کربلاست
پس بپاخیزید یاران وقت عاشورای ماست
در میان باد و توفان در میان فتنه ها
شیعه هرگز گم نخواهد کرد راه خویش را
سید محمد مهدی شفیعی
سید علیرضا شفیعی
جواد شیخ الاسلامی
سعید تاج محمدی
محمد رضا شفیعی
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
صادق ال حیدرم.رسیده وقت سفرم
غصه میاد تو نظرم.از همه من غریب ترم
توچنگ غصه اسیرم.دلم میخواد که بمیرم
تا حاجتم بشه روا.روضه زهرا می گیرم
خدا منم و ستم.خدا من و کوه غم
جونم رسیده به لب.میرم پیش مادم
گل فاطمه صادق ۳
کی دیده که یه پیره مرد.دنبال اسبا بدوه
پاهاش به هم بپیچه و. روخاک بیفته یه دفه(دفعه)
توکوچه هامی دویدن.همه به من می خندیدن
دستامو بسته بودنو.تو کوچه ها می کشیدن
خدا زخمیه دلم.دلش سنگه قاتلم
خدا اجلم کجاست.شده غصه حاصلم
خدا می دونه که نمک.براین دل ریشم زدن
با ناسزا وناروا.صد دفه اتیشم زدن
میون شعله اتیش.چشمم افتاد به میخ در
به یاد زخم مادرم.هی می زدم به روی سر
مادر چی اومد سرت.منم گل پرپرت
شاعر : مجید احدزاده
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
شیخ الائمه ام که شکستند حرمتم
با هیزم آمدند شبانه زیارتم
در احترام موی سپیدم همین بس است
در بین شعله ها شد تکریم ساحتم
من دست بسته بودم و یاران به خواب ناز
آنجا کسی نبود نماید حمایتم
من مرد بودم این شد و ای وای مادرم
این تنگنای کوچه نماید اذیتم
سجاده ام کشید وبماند چگونه برد
خاکی شده زکینه لباس عبادتم
بادست بسته ،پای برهنه ، نفس زنان
مرکب دوانیش بخدا برد طاقتم
خوردم زمین و ناله زدم عمه جان مدد
قدری کمان چو قامت تو گشته قامتم
در بین راه گشته پریشان محاسنم
از بسکه دست بسته زمین خورده صورتم
تفسیر مقتل «قبض شیبه » شده
این صورت کبود و رخ پر جراحتم
اینجا جفا به ماشد و معجر کشی نشد
غمهای کربلا زده لطمه به غیرتم
قاسم نعمتی
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
مرغ دلم که شاخه ي طوباست جاي او
ويرانه ي بقيع بوَد مدّعاي او
خواهد در آن ديار مقدّس کند مقام
اندر جوار صادق و نالد براي او
خواهد به تربتش که خراب است و بي چراغ
سوزد چو شمع و گريه کند در هواي او
خواهد به گرد مرقد بي زائرش مدام
پروانه وار گردد و جويد رضاي او
خواهد ز داغ خون شده با قطره هاي اشک
آيد برون ز چشمِ ترم در عزاي او
آن کس که بود لطف و وفا پاي تا به سر
زهر جفا بسوخت ز سر تا به پاي او
يا رب چه کرده بود که منصور کينه جوي
خون کرد از ستم دلِ غم مبتلاي او
در نيمه شب که ديده ي مردم به خواب بود
دشمن ز بام خانه شد اندر سراي او
بيرون کشيد با سر و پاي برهنه اش
رحمي نکرد بر تن درد آشناي او
شرح مصائبش نتوانم که هيچ کس
آگاه نيست از غم او جز خداي او
يا رب به حقّ فاطمه دست اميد ما
کوته مکن ز دامن مهر و ولاي او
هر کو گريست همچو «مؤيد» از اين عزا
بخشد خدا به حضرت صادق خطاي او
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
نمی دونم چرا امشب دل من گرفته بونه
شده بیقرار و مضطر به سوي بقیع روونه
سوي اون مزار خاکی که ازش غربت می باره
نه چراغ داره نه یک شمع قبري که گنبد نداره
می خوام آي مردم دنیا از آقاي مهربونم
از همون که اهل درده براتون قصه بخونم
گمونم تو عالم ما هر کی از فاطمه باشه
به جاي جواب خوبیش سیلی و لگد سزاشه
چرا هر کی از علیِ دو تا دستاشو می بندن
حرمتش رو می شکنند و به غریبی هاش می خندن
وا غربتا وا غربتا
مداح:مهدی مختاری
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
عمری از نامردی و پستی این دنیا گریست
صبر کرد و صبر کرد و صبر کرد اما گریست
یار تنهایان شد و همدرد بهر دردمند
با دلی پر درد، اما ماند خود تنها گریست
بی عبا با ظلم بردندش ز صحن خانه اش
دخترش با دیدن این صحنه بر بابا گریست
تا زدند آتش در کاشانه را قلبش شکست
یاد پهلوی شکسته کرد، بر زهرا گریست
یاد آن لحظه که زهرا پشت درب خانه بود
ناگهان افتاد با ضرب لگد از پا گریست
دست بسته تا که بردندش میان کوچه ها
یاد کوچه یاد دست بسته مولا گریست
دخترش ترسان و لرزان بود، آقا تا که دید
یاد طفلان حسین و زینب کبری گریست
هم دعا میکرد بر گریه کن جدش حسین
هم به یاد گریه جدش در عاشورا گریست
گاه یاد راس از پیکر جدا بر نیزه ها
گاه یاد پیکر عریانِ در صحرا گریست
گاه از داغ رباب و اصغر ششماهه اش
گاه از داغ علیِ اکبر لیلا گریست
دیده اش از اشک دریا گشت و بر این داغ که
تشنه لب شد کشته جدش بر لب دریا گریست
محمد معارف وند
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_صادق__ع__روضه
هرچه از درد و بلا بر سر حیدر افتاد
داد بیداد که یک روز به جعفر افتاد
یا رب این شعله چرا ول کن این طایفه نیست؟!
باز از خیمه گذشت و روی این در افتاد
سجده اش خورد به هم بس که تکانش دادند
سر سجاده خود با دل مضطر افتاد
با عصا هم بدود باز زمین می افتد
بی عصا رفت و به هر کوچه مکرر افتاد
پس کجایند دراین واقعه شاگردانش؟
پیش چشمان همه حرمت منبر افتاد
تا زمین خورد صدا زد ز جگر وا اماه
پشت در یاد زمین خوردن مادر افتاد
مادرش خورد زمین خورد زمین خورد زمین
جلوی چشم علی فاطمه با سر افتاد
فضه امد کمکش ورنه مصیبت میشد
فضه با دیدن او پهلوی کوثر افتاد
گریه غربت زن قاتل شوهر باشد
پس عجب نیست بگوییم که حیدر افتاد
آخر روضه ما حرف حسین است حسین
دشنه با حنجر خشکیده ی او در افتاد
ولی الله به یک ضربه تنش برگشته
گذر شمر به این ناحیه اخر افتاد
کینه اش با دوسه تا ضربه به پایان نرسید
انقدر زد روی تل یکسره خواهر افتاد
بانوک چکمه تنش این سو وآن سو می شد
بانوک نیزه سرش این ور و آن ور افتاد
آنکه درسجده فقط پای خدا می افتاد
وقت قتل علی اکبر شد و بدتر افتاد
پوریا هاشمی
امام صادق (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar