eitaa logo
عزیزم حسین ﷺ♥️
4.5هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
11.1هزار ویدیو
168 فایل
ا ﷽ ا تکثیر و نشر کانال🙏 تکثیر عشق ناب علوی،حسینی است❤️💚 عشق را باید همی تکثیر کرد👌 ای عشق سربلند که برنیزه میروی ازحلقه کمندتو راه گریز نیست کانال های ما: حسینی، محبتی : @azizamhosen روضه،مقتل: @yaraliagham علمی،حدیثی: @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
پا نهادی بر زمین و عرش اعظم گریه کرد آسمان لبخند زد ، بارانِ نم نم گریه کرد عطر گیسویت رسید و صبحگاهان ، تواَمان غنچه لب وا کرد با لبخند و شبنم گریه کرد جمع اضدادی و پیغمبر شب میلاد تو تا به رویت بوسه زد هم شاد شد، هم گریه کرد پیش از اینها بوده ای ورد زبانها ، جبرئیل... نام زیبای تو را آورد و آدم گریه کرد یک سر شوریده یحیی داشت، بر پایت گذاشت دم به دم با یاد تو عیسی ابن مریم گریه کرد آمدی، شد روز و ماه و سال بی تابت حسین ماه شعبان شاد شد ، ماه محرم گریه کرد
آهش زمین کوفه را غم بار می کرد از فرط غربت تکیه بر دیوار می کرد _ شرمنده بود و خسته بود و دل شکسته بهر کسی گوئی دعا بسیار میکرد _ نامردی و نیرنگ شهر کوفیان را در غربت پس کوچه ها اقرار میکرد _ دلواپسی در دیده گانش موج میزد با نا امیدی زیر لب تکرار میکرد _ کوفه نیا ،کوفه نیا امروز در شهر با هر که حرفت را زدم انکار میکرد _ کوفه نیا من با دو چشم خویش دیدم آهنگرش هم روز و هم شب کار میکرد _ بازار تیر و تیغ و نیزه داغ داغ است هرکس برای کشتنت انبار میکرد _ آنکه برایت نامه ها میداد دیروز امروز بر قتل شما اصرار میکرد _ آقا نیا در کوفه تو یاری نداری دشمن فقط داری هواداری نداری _ پیر و جوان این جماعت بی وفایند عبد زن و فرزند و یه کیسه طلایند _ دیروز مشتاق وصال یار بودند امروز هم پیمانه با اهل زنایند _ کوفه نیا این قوم قصد جنگ دارند در انتظار کشتن طفل شمایند _ اهل حرم را باز گردان اهل این شهر در فکر غارت کردن خلخال هایند _ من از سر بازار ها فهمیدم اینها پایش بیفتد بی حیای بی حیایند _ 🔸شاعر: _________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
خواست تا آینه را محو تماشا بکشد دست عشقی به سر و روی تولا بکشد یک مسیحا نفسی فوق مسیحا بکشد کعبه را هم به تکاپوی تمنّا بکشد بر دو چشمان بشر سُرمه ای از شبنم زد ((عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد)) عشق آئینه ی رخسار خداوند جلیست یا شرابیست که سرمستی آن لم یزلیست گاه تلخ است ولی تلخی آن هم عسلیست عشق تا بوده علی بوده وتا هست علیست باید عاشق شوی و تابع قانون باشی ((شرط اول قدم این است که مجنون باشی)) زندگی را بجز از حب علی نیست هدف داده شاهنشه لولاک به افلاک شرف منکر حب علی کرده فقط عمر تَلف حُب حیدر صدف و شیعه ی او دُرّ نجف من گدای نجفم ، نوکر مادر زادم ((چه کنم کار دگر یاد نداد استادم)) از ازل تا به ابد سر نهانیست علی آفرینش همه را باعث بانیست علی شخص ما فوق زمانی و مکانیست علی همه جا هست بگوئید کجا نیست علی مدح بابای بشر جور دگر باید گفت ((ها علیٌ بَشرٌ کَیْفَ بَشَرْ باید گفت)) یا علی ردّ تو تا عرش خدا در رصد است روئیت ماه رخت علت هر جزر و مد است زور بازوی تو هر لحظه نبی را مدد است خم ابروی تو خود قاتل صد عبدود است حک شده بر تن تیغ دو دمت حضرت شاه ((ذکر لا حول و لا قوه الا به الله)) چشمه فیض تو یک قطره ی آن زمزم شد کعبه بر خاک تو افتاد و گِلش مَحرم شد نام تو، توبه ی مقبول لب آدم شد با نفسهای تو، انفاس مسیحا دم شد نه فقط مثل تو هرگز بشری نیست، که نیست ((سرّ گیسوی تو در هر هیچ سری نیست که نیست)) محو حالات تو آیات نماز است علی بی قرار سحرت، صبح حجاز است علی یک شب از عمر تو منظومه راز است علی چه بگویم سر این رشته دراز است علی نه فقط من که دو عالم همه دیوانه توست ((هر کجا مینگرم جلوه مستانه توست)) نیمه ی راه غدیر آمد و تو راه شدی آخرین مقصد هر رهرو آگاه شدی کوری چشم حسودان تو فقط شاه شدی اَشهد و اَن علیً ولی الله شدی دو لب لال اذان با تو به فریاد آمد در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد ای که نطقت همه آیات شریفه است بگو با سکوتی که بر این ظلم حریف است بگو با هر آنکس که به دنبال سقیفه است بگو با کسی که به تنش رخت خلیفه است بگو این گسل زلزله خیز است که ویرانگه توست ((ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست)) تو فقط محرم اسراری و محروم تویی ریشه ی ظلم ز جا کندی و مظلوم تویی حکم قرآن خدا بودی و محکوم تویی جمع اضدادی و مجهول و معلوم تویی جامه ی صبر چرا جای زره می پوشی ((مهر بر لب زده خون میخوری و خاموشی)) همه دم در طلبت دیده ی من بارانیست تا ابد ذکر تو در سینه ی من طوفانیست از مقام تو سرودن نه به این آسانیست شعر میگویم و سر منشأ آن حیرانیست مثل گیسوی پریشان رها در بادم (( زلف بر باد نده تا ندهی بر بادم)) 🔸شاعر : ___________ 🔹ا فاطی
خواست تا آینه را محو تماشا بکشد دست عشقی به سر و روی تولا بکشد یک مسیحا نفسی فوق مسیحا بکشد کعبه را هم به تکاپوی تمنّا بکشد بر دو چشمان بشر سُرمه ای از شبنم زد ((عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد)) عشق آئینه ی رخسار خداوند جلیست یا شرابیست که سرمستی آن لم یزلیست گاه تلخ است ولی تلخی آن هم عسلیست عشق تا بوده علی بوده وتا هست علیست باید عاشق شوی و تابع قانون باشی ((شرط اول قدم این است که مجنون باشی)) زندگی را بجز از حب علی نیست هدف داده شاهنشه لولاک به افلاک شرف منکر حب علی کرده فقط عمر تَلف حُب حیدر صدف و شیعه ی او دُرّ نجف من گدای نجفم ، نوکر مادر زادم ((چه کنم کار دگر یاد نداد استادم)) از ازل تا به ابد سر نهانیست علی آفرینش همه را باعث بانیست علی شخص ما فوق زمانی و مکانیست علی همه جا هست بگوئید کجا نیست علی مدح بابای بشر جور دگر باید گفت ((ها علیٌ بَشرٌ کَیْفَ بَشَرْ باید گفت)) یا علی ردّ تو تا عرش خدا در رصد است روئیت ماه رخت علت هر جزر و مد است زور بازوی تو هر لحظه نبی را مدد است خم ابروی تو خود قاتل صد عبدود است حک شده بر تن تیغ دو دمت حضرت شاه ((ذکر لا حول و لا قوه الا به الله)) چشمه فیض تو یک قطره ی آن زمزم شد کعبه بر خاک تو افتاد و گِلش مَحرم شد نام تو، توبه ی مقبول لب آدم شد با نفسهای تو، انفاس مسیحا دم شد نه فقط مثل تو هرگز بشری نیست، که نیست ((سرّ گیسوی تو در هر هیچ سری نیست که نیست)) محو حالات تو آیات نماز است علی بی قرار سحرت، صبح حجاز است علی یک شب از عمر تو منظومه راز است علی چه بگویم سر این رشته دراز است علی نه فقط من که دو عالم همه دیوانه توست ((هر کجا مینگرم جلوه مستانه توست)) نیمه ی راه غدیر آمد و تو راه شدی آخرین مقصد هر رهرو آگاه شدی کوری چشم حسودان تو فقط شاه شدی اَشهد و اَن علیً ولی الله شدی دو لب لال اذان با تو به فریاد آمد در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد ای که نطقت همه آیات شریفه است بگو با سکوتی که بر این ظلم حریف است بگو با هر آنکس که به دنبال سقیفه است بگو با کسی که به تنش رخت خلیفه است بگو این گسل زلزله خیز است که ویرانگه توست ((ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست)) تو فقط محرم اسراری و محروم تویی ریشه ی ظلم ز جا کندی و مظلوم تویی حکم قرآن خدا بودی و محکوم تویی جمع اضدادی و مجهول و معلوم تویی جامه ی صبر چرا جای زره می پوشی ((مهر بر لب زده خون میخوری و خاموشی)) همه دم در طلبت دیده ی من بارانیست تا ابد ذکر تو در سینه ی من طوفانیست از مقام تو سرودن نه به این آسانیست شعر میگویم و سر منشأ آن حیرانیست مثل گیسوی پریشان رها در بادم (( زلف بر باد نده تا ندهی بر بادم)) 🔸شاعر : _______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————