#شور_لطمه_ای_اسارت_آل_الله
🎼#سبک_سامونم_کربلا
#آه_از_شام_بلا
☑️بند اول
آه از شام بلا
میزدن نامردا ما رو بی هوا
وقتی میفتادیم زیر دست و پا
آی از شام بلا
آه توی ازدحام
توو شلوغی های دروازه ی شام
شامیا میکردن هتک احترام
به ناموس امام
آه از شام خراب
وقتی که از سرت خونای تازه میریخت
قلب زینب از هم گسیخت
☑️بند دوم
آه ازشام خراب
از جفاهای اون قوم ناصواب
برده بود مارو تو بزم شراب
آه ازشام خراب
آه از آتیش و دود
میسوختیم توی شام از عمق وجود
توو محله های های اون قوم یهود
تو محل یهود میزدن مارو بی امون
عقده داشت هر کی از بابامون
☑️بند سوم
آه وا محمدا
خون تازه میریخت از روو نیزه ها
از سر علمدار و خون خدا
آه وا محمدا
آه بیداد از فلک
روی زخم ماها میریختن نمک
بچه ها با ناله میگفتن کمک
آه عمه جان کمک
توی شام میزدن حرفای بد و ناسزا
به ناموست و بچه ها
☑️بند چهارم
آه از شام بلا
از جفای قوم پست و بی حیا
از سر بریده از تشت طلا
آه از شام بلا
آه دلا رو سوزوند
حرومی با چوب رو لبها می نشوند
تا حسینم ایه ی قرآن میخوند
آه تا قران میخوند
لب داداش من میشد اونجا غرق خون
تا میزد لعین خیزرون
💠💠💠1⃣1⃣5⃣3⃣💠💠💠
#مجید_مرادزاده
#شور_لطمه_ای_اسارت_آل_الله
#دنبال_نیزه_ات
☑️بند اول
دنبال نیزه ت باچشم گریون
می اومدیم با پاهای پرخون
توو هر محل و هرکوی و کوچه
میرفتیم از حال توو شهر کوفه
ما رو با جسارت
بردن بی بهونه
با بی حرمتی و
سیلی تازیونه
واویلاواویلا
☑️بند دوم
تنها سلاحم چشم ترم بود
سایه ت توو هرجا روی سرم بود
چشمم همیشه به سوی نیزه
کاشکی نیفتی از روی نیزه
روو نیزه که خوندی
قران ای برادر
میزدن به لبهات
با سنگ قوم کافر
واویلاواویلا
☑️بند سوم
اون که سرت رو باسنگ شکسته
دستای ما رو با طعنه بسته
بوسه گرفتن سنگا ازون لب
هر چی خطا رفت میخورد به زینب
افتادیم روو خاکا
صد بار ای برادر
کمونیه قدّم
شدم مثل مادر
واویلاواویلا
💠💠💠1⃣1⃣5⃣2⃣💠💠💠
#مجید_مرادزاده
#شور_لطمه_ای_اسارت_آل_الله
🎼#سبک_سامونم_کربلا
#آه_از_شام_بلا
☑️بند اول
آه از شام بلا
میزدن نامردا ما رو بی هوا
وقتی میفتادیم زیر دست و پا
آی از شام بلا
آه توی ازدحام
توو شلوغی های دروازه ی شام
شامیا میکردن هتک احترام
به ناموس امام
آه از شام خراب
وقتی که از سرت خونای تازه میریخت
قلب زینب از هم گسیخت
☑️بند دوم
آه ازشام خراب
از جفاهای اون قوم ناصواب
برده بود مارو تو بزم شراب
آه ازشام خراب
آه از آتیش و دود
میسوختیم توی شام از عمق وجود
توو محله های های اون قوم یهود
تو محل یهود میزدن مارو بی امون
عقده داشت هر کی از بابامون
☑️بند سوم
آه وا محمدا
خون تازه میریخت از روو نیزه ها
از سر علمدار و خون خدا
آه وا محمدا
آه بیداد از فلک
روی زخم ماها میریختن نمک
بچه ها با ناله میگفتن کمک
آه عمه جان کمک
توی شام میزدن حرفای بد و ناسزا
به ناموست و بچه ها
☑️بند چهارم
آه از شام بلا
از جفای قوم پست و بی حیا
از سر بریده از تشت طلا
آه از شام بلا
آه دلا رو سوزوند
حرومی با چوب رو لبها می نشوند
تا حسینم ایه ی قرآن میخوند
آه تا قران میخوند
لب داداش من میشد اونجا غرق خون
تا میزد لعین خیزرون
💠💠💠1⃣1⃣5⃣3⃣💠💠💠
#مجید_مرادزاده