eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴شعر ورود کاروان به کوفه🌴 عیسی شدی که این همه بالا ببینمت بالای دست مردم دنیا ببینمت بعد از گذشت چند شب از روز رفتنت راضی نمی شود دلم الا ببینمت اما چه فایده خودت اصلا بگو حسین وقتی نمی شناسمت آیا ببینمت؟ امروز که شلوغی مردم امان نداد کاری کن ای عزیز که فردا ببینمت شبها چه دیر می گذرد ای حسین من ای کاش زود صبح شود تا ببینمت حلا هلال تو سر نیزه طلوع کرد تا ما رأیت إلا جمیلا ببینمت گفتی سر تو را ته خورجین گذاشتند چه خوب شد نبوده ام آنجا ببینمت تو سنگ میخوری و سرت پرت می شود انصاف نیست بین گذرها ببینمت فعلا نپرس طرز ورود مرا به شهر بگذار گوشه ای تک و تنها ببینمت 🖋لطیفیان @marsieha
🌴شعر ورود کاروان به کوفه🌴 سری به نیزه بلند است در مقابل زینب سری که سایه کشیده ست روی محمل زینب سری که معجزه اش روی نی تلاوت وحی است مسیح ِ روی صلیب است در مقابل زینب چگونه نفی کنم خارجی خطاب شدن را بخوان که حل شود از خواندن تو مشکل زینب برایشان بگو از روضه های بازِ دل ما به استناد روایاتی از مقاتل زینب بگو به کوفه،که در کربلا چه ها که نکردند بگو چه ها که نشد با سر تو و دل زینب یتیم ِعترت و نان تصدقی که حرام است… اضافه می شود اینگونه بر مسائل زینب ز دست قافله باید بگیرم این همه نان را ولی اگر بگذارند این سلاسل زینب اسیر این همه خفاش شب پرستم و اینجا تویی هلال و اباالفضل ماه کامل زینب هزار گرگ گرسنه،هزار چشم حرامی به جای قاسم و اکبر به دور محمل زینب به پیش هجمه ی سنگین و شوم چشم چرانها تویی و چند سرِ روی نیزه حائل زینب تو را به نیزه و شمشیرشان به قتل رساندند ولی ز هلهله حالا شدند قاتل زینب حسین ، جانِ عزیزت به من نگاه بینداز ببین عوض نشده بعد تو شمایل زینب؟ تنم ز کعب نی و تازیانه خُرد شد آخر بعید نیست ز هم وا شود مفاصل زینب سر تو رفته به نی،پس شکسته باد سر من ز تو عقب نمی افتد در این معامله زینب 🖋صالحی @marsieha
. تو نیستی و نفس‌هایِ من عذاب شده تو رفته‌ای و جهان بر سرم خراب شده رسیده عمرِ فراقت به چند روز حسین حسابِ غصّه‌یِ من خارج از حساب شده نبوده‌ای و ندیدی به شهرِ کوفه و شام شبیهِ شهرِ مدینه کنایه باب شده از آن غروب که قاریِ رویِ نی شده‌ای حرم‌نِشینَت علمدارِ انقلاب شده بِبر سلامِ مرا پیشِ حیدر و با او بگو که بعدِ تو سهمِ حرم طناب شده وجودِ قافله‌ات مثلِ شمع با شلّاق به پیشِ چشمِ سرِ رویِ نیزه آب شده عجیب نیست اگر بر لبِ تو چوب زدند که جایِ خواهرِ تو مجلسِ شراب شده نوایِ زینبِ کبری دعایِ العجل است همان‌که وعده‌یِ حق است و مستجاب شده سلام_الله_علیها علیه_السلام ___________________ @jjooebhdijwhw181
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه ۲۳ رمضان بعد از شهادت حضرت علی علیه السلام سبک از زندگی...... بابا دلم چقدر برات تنگه این کوفه سرزمینِ نیرنگه تویِ سینه‌َش به جایِ دل سنگه به فکر جنگه/۲/ دلشوره داره دخترِ زهرا می ترسم از این کوچه‌ها بابا چند سال دیگه بازم میام اینجا همراهِ سرها حسین‌ِمن حسین‌ِمن اِی‌وای/۳/برات بمیرم/۲/ باید غمِت تو قلبِ من باشه وارثِ غصّه‌هات حسن باشه جسمِ حسینم بی‌کفن باشه رو خاک صحرا/۲/ به رویِ نیزه‌ای سرِ همدم همسفرم یه عدّه نامحرم به ضربِ کینه می‌شه قدَّم خَم شبیه زهرا /۲/ حسین‌ِمن حسین‌ِمن اِی‌وای/۳/برات بمیرم/۲/ عشقه امیرالمؤمنین عشقه سینه زدن به عشقِ دین عشقه دلواپسیِ اربعین عشقه حسینو عشقه/۲/ راهَم بده بازم به دربارت جانمونم از خیلِ زَوّارت به حقِّ عبّاسِ علمدارت حسینو عشقه حسین من...
4_5785198545439033623.m4a
1.52M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه _ نوحه واحد اوّل محرم حضرت مسلم علیه‌السلام سبک دور مَنیم اِی آرخام الیم دور.... وای چی می‌بینم از رویِ دار چه شلوغه کوچه بازار اگه دارم می‌زنم زار پیش چشمامِه سرِ یار وای کاش قلم شِه دوتا دستام چی نوشتم واسه آقام اگه جاری شده اَشکام خیلی دلواپس و تنهام دلِشون یه تیکّه سنگه شهرِشون به فکرِ جنگه آخرین حربه‌یِ کوفی تو گودال و خیمه چنگه چنگِشون سر‌ ُو می‌گیره مویِ دختر و می‌گیره گوشواره می‌کَّنه بعدش... پرِ معجر ُو می‌گیره یاحسین میا‌ به کوفه ۴ وای قافله اَمون نداره کوفی پا رو قول می‌ذاره سخته بابا واسِه مادر نعشِ بچّه‌َشو بیاره وای جایزه داره سرِ یار زدنِ چشمِ علمدار حرمله چون زدی طفلو... از حرم گوشواره بردار می‌بُرن سرِت رو برگرد زینبو می‌زنه نامرد ناموسِت می‌ره سفر آه همراه یه عدّه ولگرد راه طفلِتو می‌بندن گریه می‌کنه می‌خندن نیا که کنجِ خرابه قبرِ دخترت رو کَندن یاحسین میا‌ به کوفه ۴ @babollharam
4_5785198545439033623.m4a
1.52M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه _ نوحه واحد اوّل محرم حضرت مسلم علیه‌السلام سبک دور مَنیم اِی آرخام الیم دور.... وای چی می‌بینم از رویِ دار چه شلوغه کوچه بازار اگه دارم می‌زنم زار پیش چشمامِه سرِ یار وای کاش قلم شِه دوتا دستام چی نوشتم واسه آقام اگه جاری شده اَشکام خیلی دلواپس و تنهام دلِشون یه تیکّه سنگه شهرِشون به فکرِ جنگه آخرین حربه‌یِ کوفی تو گودال و خیمه چنگه چنگِشون سر‌ ُو می‌گیره مویِ دختر و می‌گیره گوشواره می‌کَّنه بعدش... پرِ معجر ُو می‌گیره یاحسین میا‌ به کوفه ۴ وای قافله اَمون نداره کوفی پا رو قول می‌ذاره سخته بابا واسِه مادر نعشِ بچّه‌َشو بیاره وای جایزه داره سرِ یار زدنِ چشمِ علمدار حرمله چون زدی طفلو... از حرم گوشواره بردار می‌بُرن سرِت رو برگرد زینبو می‌زنه نامرد ناموسِت می‌ره سفر آه همراه یه عدّه ولگرد راه طفلِتو می‌بندن گریه می‌کنه می‌خندن نیا که کنجِ خرابه قبرِ دخترت رو کَندن یاحسین میا‌ به کوفه ۴ @babollharam
با غصه های آل عبا گریه می کنی در اوج روضه های عزا گریه می کنی ما با گناه اشک تو را در می آوریم از سوز بی وفایی ما گریه می کنی ای صاحب عزا، تو به این روضه های ما می آیی و بدون صدا گریه می کنی «گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه» در مشهد امام رضا گریه می کنی بر کشته ی فتاده به هامونِ کربلا بر داغ سید الشهدا گریه می کنی این روزها به حال دل زینب اسیر در ماجرای شام بلا گریه می کنی بر رأس های رفته به بالای نیزه ها با خیزران و طشت طلا گریه می کنی حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است با غصه های آل عبا گریه می کنی
با دست بسته است ولی دست بسته نیست زینب سرش شکسته ولی سرشکسته نیست هرچند سربه زیر... ولی سرفراز بود زینب قیام کرده چون از پا نشسته نیست زینب اسیر نیست دو عالم اسیر اوست او را اسیر قافله خواندن خجسته نیست رنج سفر، خطر، غم بازار، چشم شوم داغ سه ساله دیده ولی باز خسته نیست حتی اگر به صورت او سنگ می خورد هیهات بند معجرش از هم گسسته نیست
من، آن گلم که خفته به خون باغبان من نه گل، نه غنچه مانده، به باغ خزان من مرغ بهشت وحی‌ام و از جور روزگار ویرانه‌های شام شده آشیان من هفتاد داغ دارم و در سوز آفتاب هجده سر بریده شده سایبان من زن های شام خنده به ناموس من زدند این بود احترام من و خاندان من زنجیرها به زخم تن من گریستند دشمن نکرد رحم به اشک روان من افتاد روى خاک به سنگ یهودیان از روى نی سر پدر مهربان من شام بلا و طشت طلا و سر حسین گردید قاتل پدرم، میزبان من من سیل اشک ریختم و او شراب ریخت با آن که بود آیه ی کوثر به شأن من من سخت ناله می‌زدم، او چوب خیزران من تن به مرگ دادم و او سوخت جان من
شِکوِه دارم ای برادر از تمام مردمان بر مصیبت های من خون گریه کرده آسمان امنیت دارند اینجا هم مسلمان هم یهود دختر حیدر چرا اینجا نبوده در امان؟! کار دنیا را ببین! من سفره دار عالمم... پیش من انداخته پیرزنی یک تکه نان در مدینه سایه ام را هم ندیده هیچکس می روم حالا میان خولی و شمر و سنان وضع ما را دیده ای از روی نیزه تا به حال؟! مسخره کردند ما را یک به یک، پیر و جوان به اسیران، "خارجی" گفتند؛ "بَر خورده" به من خواهشاً با صوت داوودی خود قرآن بخوان بچه ها اینجا همیشه "سنگ بازی" می کنند من که دیدم دستشان بوده فقط تیر و کمان... ...پس مراقب باش از نیزه نیفتی بر زمین کاش با تو مهربان تر " تا کند " این ساربان وضع لبهای تو بدجوری به هم خورده حسین بس که بوسیده لبانت را، لبان خیزران قدر یکصد سال غم دیدم در این شهر بلا شد بهار عمر من در شام یکباره خزان 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
ا ﷽ ا 📌شدت دشمنی بنی امیه با کاروان اسرای کربلا امام (ع) در مورد رفتار دشمن نسبت به ايشان چنين مي‌فرمايد: «من را بر شتري لاغر و عريان و لنگ، سوار كردند (كه ناهموار راه مي‎رفت) درحالي كه سرِ (ع) بر نيزه و خاندان ما پشت سر من، سوار بر شتراني لاغر و استخواني مي‎آمدند و بچه‎هاي كوچك و بزرگ پشت سرِ ما و نيزه‎ها گرداگرد ما بود. اگر اشکي از چشم يکي از ما جاري مي‌شد، با به سرش مي‌زدند، تا آنکه وارد شديم آن‌گاه امام سجاد اضافه کرد: حتي اذا دخلنا الدمشق صاح صائح: يا اهل‌الشام هولاء سبايا اهل‌البيت الملعون» بنا به نقل ابن‌اعثم و خوارزمي، مأموران عُبَيْدالله‌بن‌زياد، حرم (ص) را از تا شام بر محمل‌هاي بي پرده و پوشش، شهر به شهر و منزل به منزل بردند، آن‌‌گونه که اسيران كافر ترک و ديلم را مي‌بردند. 📚سيدبن‌طاووس، الاقبال بالاعمال‌الحسنة فيما يعمل مرة في السنة،‌ ج3،‌ ص 89. 📚ابن‌اعثم، كتاب الفتوح، ج5، ص 127؛ خوارزمي، مقتل‌الحسين، ج2، ص 56 ـ 55. حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen