eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5949528396525484502.mp3
1.47M
💚 (به سبک از آبادان اومدی) ♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️ 🏳بند اول: آی شیعه باز غدیره تو عالم شادیش بی نظیره پیغمبر گفته اینو که بعد از من حیدر امیره امیر من، علی علی امیر من، امیر من شادیمون باز ردیفه از اینکه حیدر شد خلیفه میخونم با برائت لَعَنَ اللهْ آل سقیفه امیر من، علی علی امیر من، امیر من یعسوب الدین و ساقیِ کوثره همسر زهرای اطهره امیرِ مؤمنینه و شافع روز محشره اگه دلت میخواد حالا بشی غرق شعف وقتشه دیگه که نکنی وقتو تلف پر بزن بریم همگی با هم به نجف 🏳بند دوم: حیدر شاه و ولیه تو دنیا نورش منجلیه پیغمبر گفته اینو که بعد از من مولا، علیه امیر من، علی علی امیر من، امیر من حیدر ذکر شریفه فقط مرتضی هست خلیفه میخونم با برائت لَعَنَ اللهْ آلِ سقیفه امیر من، علی علی امیر من، امیر من حبل المتین و امام و رهبره وصی و نَفْسِ پیمبره اسد اللهِ رو زمین از همه دنیا برتره اگه میخوای رفیق، برسی به اصل هدف برو به زیارت امیر لو کشَف می بینی که اصلِ هدفه شاه نجف 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 شعر: (یاحسین) ملودی:
پدرِ خاک علی سرورِ افلاک علی ای یلِ بی باک علی علی مولا مدد شرف الناس علی آخرِ احساس علی عطرِ گلِ یاس علی علی مولا مدد داری دلِ دریایی دمِ عیسایی یدِ بیضا یی علی علی شیرِ خدا داری پیشِ حق حرمت میدهی حاجت حرمِ تو بهشتِ ما تو نورِ دو عینی شاهِ عالمینی سردارِ حنینی بابایِ حسینی تا دل به تو بستم مریدِ تو هستم  از عشقِ تو مستم من خدا پرستم   حیدر مددی حیدر جان جانان علی مظهرِ ایمان علی آیتِ سبحان علی علی مولا مدد شیرِ هیجا علی  عالیِ اعلا علی آیتِ عضما علی علی مولا مدد شادم که تو را دارم تو شدی یارم قبله ی راز من تویی من با تو سرافرازم به تو مینازم محرم رازِ من تویی ای جانم یاحیدر ای صدیقِ اکبر ای یارِِ پیمبر ای ساقیِ کوثر ای دل دل سواری که همتا نداری در دل خانه داری شیعه را نگاری حیدر مددی حیدر درده درمان علی طلعتی تابان علی دینه ورن جان علی علی مولا مدد افتخاریم علی شانلی نگاریم علی دنیادا یاریم علی علی مولا مدد مولا سنه دیَرم سنه نوکرم قاپوا اولارام گدا حاجت آلارام سندن ایسته جان مندن آدوا اولارام فدا عالمه آقا سان ایلین عطاسان دردیمه دواسان روحیمه صفاسان عالملر شهیری مصطفا وزیری ملکلر دبیری موئمینلر امیری حیدر مددی حیدر خسمی ابتر علی الاها مظهر علی خلقته محور علی علی مولا مدد آدی باقی علی  کوثره ساقی علی شیعه دیاقی علی علی مولا مدد گلمز سن کیمی عادل سن کیمی کامل بوعالمه بیرده بشر اولسا سنیلن وحدت سنیلن الفت دین باغی گتورر ثمر علی شهریاریم شوکتیم وقاریم علی جان شعاریم نجف دور دیاریم زهرا عصمت الله علی حجت الله علی غیرت الله علی
dbg_373b90cb942fdffb61ff1a04185c22ad.pdf.pdf
536.6K
متن کامل خطبه غدیر همراه با ترجمه نشر حداکثری ⭕️⭕️از ارادتمندان اهل بیت انتظار می رود که حداقل‌ یکمرتبه این خطبه شریف را مطالعه فرمایند . تکثیر عشق 💚 👈 @shoormahshar @yaraliagham
💠🔹رسول خدا صلی الله علیه و آله در خطبه غدیر فرمودند: 《فَلْيُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ اِلی يَوْمِ الْقِيامَةِ》 پیام غدیر را حاضران به غائبان و پدران به فرزندان خود تا روز قيامت برسانند ↲بحارالانوار ◽️⇦ تبلیغ غدیر واجب است تکثیر عشق 💚 👈 @shoormahshar @yaraliagham
🏳سرود و شور عیدالله الاکبر عید بزرگ غدیر خم 🏳بند اول شیعه بیا وقتشه که بیعت کنی تو با علی بلند بگو از ته دل نعم الامیری یا علی علی مولا علی سرور علی همدوش پیغمبر علی اعجاز علی محشر علیٌ هو علی حیدر علی دنیا علی عقبا علی فرمانده دلها صد و ده ثانیه گو،یا... ...علی مولا علی مولا (علی مولا علی مولا) 🏳بند دوم به روی دستان نبی دست علی مشخصه نبی دیگه یار نمیخواد یار نبی مشخصه علی اول علی آخر علیه ساقی کوثر لعنت حق مکرر بر دشمن حیدر صفدر علی شیرین علی زیبا علی مولای بی همتا وصف مولا بود مشکل علی حلال مشکل ها (علی مولا علی مولا) 🏳بند سوم دنیای بی علی برام زندونه و جهنمه شکر خدا ولایتش لباسه روی تنمه علی غوغا علی محشر علیٌ حق علی برتر علی دریای پهناور بر دوعالم بُوَد رهبر علی میزان علی برهان علیه ناطق قرآن حق علی و علی با حق علی آغاز علی پایان (علی مولا علی مولا) 🏳بند چهارم اگه بپرسن اصلمو میگم غلام حیدرم یه نوکر و دیوونه ی خورده به نام حیدرم علی شاه و علی ارباب علی ماه و علی مهتاب چو گدایی به درگاهش کنم هر لحظه دق الباب علی دین و علی ایمان علی کامل ترین انسان دین ما با ولای او شده کامل ترینه ادیان (علی مولا علی مولا) 🙏التماس دعای خیر ✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
🏳سبک سرود و شور عیدالله الاکبر عید غدیر خم 🏳بند اول مست از خم غدیرم حیدر شده امیرم امشب عیدیمو از آقای نجف میگیرم هر کی نداره حیدر و (چی داره)۳ مثل علی دنیا دیگه (نداره)۳ ای عشق ازلی تو شاهی و ولی مولانا یا علی۲ (مولانا یا علی) 🏳بند دوم قلبو زدم با نامت من قربون مرامت قد خدا دوست دارم و خیلی آقا میخوامت اسمت آقا خیلی به دل (میشینه)۳ صحنت آقا بهشت رو (زمینه)۳ ای داماد نبی تو شاهی و ولی مولانا یا علی۲ (مولانا یا علی) 🏳بند سوم حیدر فاتح دلها ای عشق دل زهرا والله بدون عشق تو صفا نداره دنیا به کوریه چشم همه (حسودا)۳ حیدری ام به قول داش (مشتیا)۳ عشق لم یزلی تو شاهی و ولی مولانا یا علی۲ (مولانا یا علی) 🙏التماس دعای خیر ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
بخش1 الهی به مستان میخانه‌ ات بعقل آفرینان دیوانه‌ات به دُردی کش لجهٔ کبریا که آمد به شأنش فرود اِنّما به دُرّی که عرش است او را صدف به ساقی کوثر به شاه نجف به نور دل صبح خیزان عشق ز شادی به انده گریزان عشق به رندان سر مست آگاه دل که هرگز نرفتند جز راه دل به انده‌پرستان بی پا و سر به شادی فروشان بی شور و شر کزان خوبرو چشم بد دور باد غلط دور گفتم که خود کور باد به مستان افتاده در پای خم به مخمور با مرگ با اشتلم بشام غریبان به جام صبوح کز ایشانْسْت شام و سحر را فتوح که خاکم گل از آب انگور کن سرا پای من آتش طور کن خدا را بجان خراباتیان کزین تهمت هستیم وارهان به میخانهٔ وحدتم راه ده دل زنده و جان آگاه ده که از کثرت خلق تنگ آمدم به هر جا شدم سر به سنگ آمدم بیا ساقیا می بگردش در آر که دلگیرم از گردش روزگار مئی ده که چون ریزیَش در سبو بر ‌آرد سبو از دل آواز هو از آن می که در دل چو منزل کند بدن را فروزان‌تر از دل کند از آن می که گر عکسش افتد بباغ کند غنچه را گوهر شبچراغ از آن می که گر شب ببیند بخواب چو روز از دلش سر زند آفتاب از آن می که گر عکسش افتد بجان توانی بجان دید حق را عیان از آن می که چون شیشه بر لب زند لب شیشه تبخاله از تب زند از آن می که گر عکسش افتد به آب بر آن آب تبخاله افتد حباب از آن می که در خم چو گیرد قرار بر آرد خم آتش ز دل همچو نار می صاف از آلودگی بشر مبدَّل به خیر اندر او جمله شر می معنی افروز صورت گداز مئی گشته معجون راز و نیاز از آن آب کاتش بجان افکند اگر پیر باشد جوان افکند مئی را کزو جسم جانی کند بباده زمین آسمانی کند مئی از منی و توئی گشته پاک شود جان چکد قطره‌ای گر به خاک به انوار میخانه ره پوی آه چه میخواهی از مسجد و خانقاه بیا تا سری در سر خم کنیم من و تو تو و من همه گم کنیم بیک قطره می آبم از سر گذشت به یک آه بیمار ما درگذشت بزن هر قدر خواهیم پا به سر سرِ مست، از پا ندارد خبر چشی گر از این باده کو کو زنی شوی چون ازو مست هو هو زنی مئی سر بسر مایهٔ عقل و هوش مئی بی خم و شیشه در ذوق و جوش دماغم ز میخانه بویی کشید حذر کن که دیوانه هویی کشید بگیرید زنجیرم ای دوستان که پیلم کند یاد هندوستان دلا خیز و پائی به میخانه نه صلائی به مستان دیوانه ده خدا را ز میخانه گر آگهی به مخمور بیچاره بنما رَهی دلم خون شد از کلفت مدرسه خدا را خلاصم کن از وسوسه چو ساقی همه چشم فَتّان نمود به یک نازم از خویش عریان نمود پریشان دماغیم ساقی کجاست شراب ز شب مانده باقی کجااست بیا ساقیا می بگردش در آر که می خوش بود خاصه در بزم یار مئی بس فروزان‌تر از شمع و روز می و ساقی و بادهٔ جام سوز می صاف زآلایش ما سوا ازو یک نفس تا بعرش خدا مئی کو مرا وارهاند ز من ز آئین و کیفیت ما و من از آن می حلال است در کیش ما که هستی وبال است در پیش ما از آن می حرام است بر غیر ما که خارج مقام است در سیر ما مئی را که باشد در او این صفت نباشد بغیر از میِ معرفت به این عالم ار آشنائی کنی ز خود بگذری و خدائی کنی کنی خاک میخانه گر توتیا خدا را ببینی بچشم خدا به میخانه آی و صفا را ببین ببین خویشتن را خدا را ببین تودر حلقهٔ می‌پرستان در آ که چیزی نبینی بغیر خدا بگویم که از خود فنا چون شوی ز یک قطره زین باده مجنون شوی بشوریدگان گر شبی سر کنی از آن می که مستند لب تر کنی جمال محالی که حاشا کنی ببندی دو چشم و تماشا کنی نیاری تو چون تاب دیدار او ز دیدار رو کن به دیوار او قمر دُرْد نوش است از جام ما سحر خوشه چین است از شام ما مغنی نوای دگر ساز کن دلم تنگ شد مطرب آواز کن ادامه دارد 🔽🔽🔽 ✍منکلام:استاد رضی الدین آرتیمایی 🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س» https://eitaa.com/hazratehzeynab
بخش2 بگو زاهدان اینقدر تن زنند که آهن ربائی بر آهن زنند بس آلوده‌ام آتش می کجاست پر آسوده‌ام نالهٔ نی کجاست به پیمانه پاک از پلیدم کنید همه دانش و داد و دیدم کنید چو پیمانه از باده خالی شود مرا حالت مرگ حالی شود همه مستی و شور و حالیم ما نه چون تو همه قیل و قالیم ما خرابات را گر زیارت کنی تجلی بخروار غارت کنی چه افسرده‌ای رنگ رندان بگیر چرا مرده‌ای آب حیوان بگیر زنی در سماعی ز می سرخوشی سزد گر ازین غصه خود را کشی توانی اگر دل دریا کنی تو آن دُر یکتای پیدا کنی ندوزی چو حیوان نظر بر گیاه بیابی اگر لذت اشک و آه بیا تا بساقی کنیم اتفاق درونها مصفا کنیم از نفاق بیائید تا جمله مستان شویم ز مجموع هستی پریشان شویم چو مستان بهم مهربانی کنیم دمی بی‌ریا زندگانی کنیم بگرییم یکدم چو باران بهم که اینک فتادیم یاران زهم جهان منزل راحت اندیش نیست ازل تا ابد یکنفس بیش نیست سراسر جهان گیرم از توست بس چه میخواهی آخر از این یکنفس فلک بین که با ما جفا میکند چها کرده است و چها میکند برآورد از خاک ما گرد و دود چه میخواهد از ما سپهر کبود نمیگردد این آسیا جز بخون الهی که برگردد این سرنگون من آن بینوایم که تا بوده‌ام نیاسایم ار یکدم آسوده‌ام رسد هر دم از همدمانم غمی نبودم غمی گر بدم همدمی در این عالم تنگ‌تر از قفس به آسودگی کس نزد یک نفس مرا چشم ساقی چو از هوش برد چه کارم به صاف و چه کارم به درد نه در مسجدم ره نه در خانقاه از آن هر دو در هر دو رویم سیاه نمانده است در هیچکس مردمی گریزان شده آدم از آدمی گروهی همه مکر و زرق و حیل همه مهربان، بهر جنگ و جدل همه متفق با هم اندر نفاق به بدخوئی اندر جهان جمله طاق همه گرگ مانا همه میش پوست همه دشمنی کرده در کار دوست شب آلودگی روز شرمندگی معاذ الله از اینچنین زندگی اگر مرد راهی ز دانش مگو که او را نداند کسی غیر او برو کفر و دین را وداعی بکن به وجد اندر آ و سماعی بکن مکن منعم از باده ای محتسب که مستم من از جام لا یحتسب چو ما زین می ار مست و نادان شوی ز دانائی خود پشیمان شوی خوری باده، خورشید رخشان شوی چه دنبال لعل بدخشان سوی صبوح است ساقی برو می بیار فتوح است مطرب دف و نی بیار از ان می که در دل اثر چون کند قلندر بیک خرقه قارون کند نوای مغنی چه تأثیر داشت که دیوانه نتوان به زنجیر داشت مغنی سحر شد خروشی بر آر ز خامان افسرده جوشی بر آر که افسردهٔ صحبت زاهدم خراب می و ساغر و شاهدم سرم در سر می‌پرستان مست که جزمی فراموششان هر چه هست به می گرم کن جان افسرده را که می زنده دارد تن مرده را مگو تلخ و شور آب انگور را که روشن کند دیدهٔ کور را بده ساقی آن آب آتش خواص که از هستیم زود سازد خلاص بمن عشوه چشم ساقی فروخت که دین و دل و عقل را جمله سوخت ازین دین به دنیا فروشان مباش بجز بندهٔ باده‌نوشان مباش کدورت کشی از کف کوفیان صفا خواهی اینک صف صوفیان چو گرم سماعند هر سو صفی حریفان اصولی ندیمان کفی چه درماندهٔ دلق و سجاده‌ای مکش بار محنت بکش باده‌ای ز قطره سخن پیش دریا مکن حدیث فقیهان بر ما مکن مکن قصهٔ زاهدان هیچ گوش قدح تا توانی بنوشان و نوش سحر چون نبردی به میخانه راه چراغی به مسجد مبر شامگاه خراباتیا، سوی منبر مشو بهشتی، بدوزخ برابر مشو بزن ناخن و نغمه‌ای بر دلم دمار کدورت بر آر از گلم بکش باده تلخ و شیرین بخند فنا گرد و بر کفر و بر دین بخند که نور یقین در دلم جوش زد جنون آمد و بر صف هوش زد قلم بشکن و دور افکن سبق بسوزان کتاب و بشویان ورق ادامه دارد🔽🔽🔽 ✍منکلام:استاد رضی الدین آرتیمایی 🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س» https://eitaa.com/hazratehzeynab
مدح حضرت امیرالمومنین علی علیه السلم علی ای جان جانانم فدایت این دل و جانم تویی رهبر تویی سرور علی ای شاه مردانم لسانُ الغیب اگرگفته کلام عشق را زیبا که عشق آسان نموداَوّل ولی افتادمشکلها مگرخواجه نمیداندتویی مشکل گشامولا شب و روز و مَه وسالم همه این نغمه را خوانم علی ای جان جانانم فدایت این دل و جانم تو خورشید جهانتابی ویا ماه شبانگاهی ویادر سینه عاشق سفیرعرشی و آهی گدای آستانم من ،توشاهنشاه هرشاهی نِیَم لایق اگر مولا ولی ناخوانده مهمانم علی ای جان جانانم فدایت این دل و جانم به هرکوی وبه هرمنزل ترا من جستجوکردم زگهواره علی گفتم دهانم مُشک بو کردم وصالت درشب و روزم به هرجا آرزو کردم تویی رُکن عباداتم تویی آئین ایمانم علی ای جان جانانم فدایت این دل و جانم ✍منکلام:استادحاج نادر بابایی 🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س» https://eitaa.com/hazratehzeynab
بخش3 پایانی تعالی اللّه از جلوهٔ آن شراب که بر جملگی تافت چون آفتاب تو زین جلوه از جا نرفتی که‌ای تو سنگی، کلوخی جمادی چه‌ای رخ ای زاهد از می پرستان متاب تو در آتش افتاده‌ای من در آب که گفته است چندین ورق را ببین بگردان ورق را و حق را ببین مگو هیچ با ما ز آئین عقل که کفر است در کیش ما دین و عقل ز ما دست ای شیخ مسجد بدار خراباتیان را به مسجد چکار ردا کز ریا بر زنخ بسته‌ای بینداز دورش که یخ بسته‌ای فزون از دو عالم تو در عالمی بدینسان چرا کوتهی و کمی تو شادی بدین زندگی عار کو گشودند گیرم درت بار کو نماز ار نه از روی مستی کنی به مسجد درون بت‌پرستی کنی به مسجد رو و قتل و غارت ببین به میخاه آی و فراغت ببین به میخانه آی و حضوری بکن سیه کاسه‌ای کسب نوری بکن چو من گر ازین می تو بی من شوی بگلخن درون رشک گلشن شوی چه میخواهد از مسجد و خانقاه هر آنکو به میخانه برده است راه نه سودای کفر و نه پروای دین نه ذوقی به آن و نه شوقی به این برونها سفید و درونها سیاه فغان از چنین زندگی آه آه همه سر برون کرده از جیب هم هنرمند گردیده در عیب هم خروشیم بر هم چو شیر و پلنگ همه آشتیهای بدتر ز جنگ فرو رفته اشک و فرا رفته آه که باشند بر دعوی ما گواه بفرمای گور و بیاور کفن که افتاده‌ام از دل مرد و زن دلم گه از آن گه ازین جویدش ببین کاسمان از زمین جویدش به می هستی خود فنا کرده‌ایم نکرده کسی آنچه ما کرده‌ایم دگر طعنهٔ باده بر ما مزن که صد بار زن بهتر از طعنه زن نبردست گویا به میخانه راه که مسجد بنا کرده و خانقاه چه میخواهد از مسجد و خانقاه هر آنکو به میخانه بردست راه روان پاک سازیم از آب تاک که آلودهٔ کفر و دین است پاک ندانم چه گرمیست با این شراب که آتش خورم گویی از جام آب به می صاحب تخت و تاجم کنید پریشان دماغم علاجم کنید جسد دادم و جان گرفتم ازو چه میخواستم آن گرفتم ازو بینداز این جسم و جان شو همه جسد چیست روح روان شو همه گدائی کن و پادشاهی ببین رهاکن خودی و خدائی ببین تکلف بود مست از می شدن خوشا بیخود از نالهٔ نی شدن درون خرابات ما شاهدیست که بدنام ازو هر کجا زاهدیست بخور می که در دور عباس شاه به کاهی ببخشند کوهی گناه سکندر توان و سلیمان شدن ولی شاه عباس نتوان شدن که آئین شاهی از آن ارجمند نشسته است برطرف طاق بلند یکی از سواران رزمش هزار یکی از گدایان بزمش بهار سگش بر شهان دارد از آن شرف که باشد سگ آستان نجف الهی به آنان که در تو گمند نهان از دل و دیدهٔ مردمند نگهدار این دولت از چشم بد بکش مد اقبال او تا ابد همیشه چو خور گیتی افروز باد همه روز او عید نوروز باد شراب شهادت بکامش رسان بجد علیه السلامش رسان رضی روز محشر علی ساقی است مکن ترک می تا نفس باقی است ✍منکلام:استاد رضی الدین آرتیمایی 🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س» https://eitaa.com/hazratehzeynab فاطی
‍💚سرود_عید غدیر خم 💚 🎶سبک:بوی گل وسوسن ویاسمن آید... ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ 💐بنداول عید غدیره.......علی امیره هرکی میاد تو مجلسش عیدی میگیره منم غلامم.........علی امامم دلم به عشق مرتضی ببین اسیره یاعلیاعلی‌علی(۲) 💐بنددوم تو دست احمد...... دستای مولا هرکی که عاشق علیست بیاد تماشا صاحب کوثر......... شافع محشر دم بگیر همه بگید حیدر حیدر یاعلیاعلی‌علی(۲) 💐بندسوم دین شده کامل......علیست حاصل کشتی طوفان زده‌ام اومد به ساحل سجده به پایش......جونم فدایش تو آسمونها میزنه ملک صدایش یاعلیاعلی‌علی(۲) کانال باب الحوائج اشعار ناب ( مداحی،مولودی ترکی و فارسی) لینک کانال👇 http://eitaa.com/torkiy ---•••◇🔹️💢🔹️◇•••--- @torkiy
تا که این شور را شعور کنم میروم از نجف عبور کنم لحظه ای از زمین جدا بشوم آسمان را کمی مرور کنم از سلیمان اجازه می گیرم که خودم را شبیه مور کنم گریه ها کرده ام برایش تا شعر را غرق در سرور کنم من که از شوق مَنْ یَمُتْ یَرَنی زندگی با خیال گور کنم آنقدر میزنم صدایش تا خلوتم را پر از «حضور» کنم گفته‌ام «اوریا» که مدحش را گاهی اوقات از زبور کنم حرفی از معجزات او بزنم یادی از نور کوه طور کنم شرحی از دردهای او بدهم تا که ایوب را صبور کنم دل و جان شستشو دهم با اشک قلب را شیشه ی بلور کنم با عنایات او وجودم را خالی از هرچه غیر نور کنم "مست مست از شراب لم یزلی سرخوشم سرخوش از ولای علی" تشنه ام تشنه ی شراب توام من خرابم اگر خراب توام مایه ی افتخار من هستی گرچه من مایه ی عذاب توام با همه جز تو بی حساب شدم به امیدی که در حساب توام باز هم می دهم سلام به تو باز هم سر خوش از جواب توام از ازل تو ابوتراب منی تا ابد ذره ای تراب توام خطبه های توخط به خط اعجاز عاجزم عاجز از خطاب توام واژه ای دست پا شکسته ام خط خطی هایی از کتاب توام "مست مست از شراب لم یزلی سرخوشم سرخوش از ولای علی" نه فقط شاه و سرور است علی نور خورشید محشر است علی من نمی گویم او خداست ولی با چه چیزی برابر است علی عشق از روز اول است علی عشق تا روز آخر است علی فاتح جنگ خندق است علی فاتح جنگ خیبر است علی در حقیقت علی ست پیغمبر در حقیقت پیمبر است علی نام او مست می کند مارا ساقی حوض کوثر است علی "مست مست از شراب لم یزلی سرخوشم سرخوش از ولای علی" آفرینش گدای ثروت او پادشاهان غلام همت او تربت کربلا شفاست ولی مستی ماست دست تربت او کُشته های بدون زخم نبرد چشمه ای از شکوه قدرت او روز مشغول کار و شب بیدار چه زمانی ست استراحت او ؟؟ گِل بد بو کجا و ...نور خدا طینت ما کجا و ...طینت او همه عالم گواه ذلت ما همه عالم گواه عزت او بار ما مانده بود روی زمین جور ما را کشید رأفت او عاشق از حرف لغو بیزار است همه جا می کنیم صحبت او در دو عالم فقیر نیست کسی که خریده کمی محبت او تا نجف می رویم قبل از مرگ که مبادا دهیم زحمت او "مست مست از شراب لم یزلی سرخوشم سرخوش از ولای علی" عاشقانش فراتر از عددند ازلی بوده والی العبد ند تا نجف پا برهنه می آیند مست ها راه خویش را بلدند ذره ها در کنار ایوانش بی قرار اند و تشنه ی مددند عارفان غرق در خیال وصال عالمان نیز طالب خردند عاشقان مست جام کوثر او زاهدان هم به فکر خوب و بدند به الست و به ربکم سوگند عده ای امتحان نداده ردند وحده لا اله الا هو اهل این خانواده هم احدند او اگر شمع آستان باشد همه پروانه اند در صددند "مست مست از شراب لم یزلی سرخوشم سرخوش از ولای علی" در نجف ذکر باد،هوست فقط شرح اذکار موبه موست فقط خواهش مست های ایوانش قطره ای باده از سبوست فقط گرچه آب از سرم گذشته ولی درد من درد آبروست فقط اشک های مرا زیاد کنید که طهارت درین وضوست فقط گوش گوش است وقف او باشد حرف خوب است حرف دوست فقط کی! ازین عشق می شویم آگاه جان که در گودی گلوست فقط عشقانه ترین غزل هایم درخورجایگاه اوست فقط "مست مست از شراب لم یزلی سرخوشم سر خوش از ولای علی" 🔸شاعر : _______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
باز شور علیست در جانم باز با عشق او غزلخوانم من همینم همین که میبینید مومنم؟کافرم؟نمیدانم هر چه هستم همین قَدَر دانم غیر مدح علی نمی خوانم آن خدایی که می پرستیدش عشق او را سرشته در جانم نه خدا نه جدا ،نمیدانم بشری که خداست؟حیرانم دین من واضح است ای مردم حب حیدر تمام ایمانم از خدای بدون او بیزار من به عشق علی مسلمانم ها علیٌ بشر ولی چه بشر؟ با علی در شهود یزدانم هو نحن و نحن هو آری این روایت دلیل و برهانم انا صنع علی ولی الله و علی صنع دست یزدانم رازق و خالقم امیر نجف فارغ از طعنه ی حریفانم دست مقداد را بگیر و ببر یا علی تا نجف ، پریشانم 🔸شاعر : ______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
«أشهدُ أنّ علی(ع)» گفتم که حیرانت شوم تا که بعد از شیعه بودن از محبّانت شوم خاک پای قنبر و مالک شوَم هم راضی ام دوست دارم همنشین نابِ یارانت شوم با قرائت های خالی نه! که باید با عمل تا قیامت حافظ آیاتِ قرانت شوم سائلم! اینبار هنگام رکوعت آمدم تا که مهمانِ عقیقِ سرخِ دستانت شوم باز کن با یک تبسم گوشهٔ دستار را جانِ من هستی و میخواهم که جانانت شوم یا أمیرالمؤمنین! در آن جهانِ بعدِ مرگ با شهیدان میشود یکروز مهمانت شوم؟! جان به کف آورده در راهت نشستم بیقرار عید قربان است و خوش دارم که قربانت شوم! 🔸شاعر : ______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
چراغ سلطنتِ مُستَدامِ اَللّهی برای خیل گدایان،تو خیر میخواهی یکی ز روی نبی بودواز تو نیز یکی کنار شمس نبی چون تَبَلوُرِ ماهی در آرزوی رسیدن به منزل معبود تو شاه راهِ جهانی و بهترین راهی کسی که دل به شماداداگرچه غرق گناه به لطفتان بِرَهَد ازمسیرگمراهی به دوستانِ شما هم جزاین نمی گوییم که بی نگاهِ تو هستند کمتر از کاهی... غدیرِ شیعه به جزنامتان نمی داند به گَرد پای شماهَم نمی رسد شاهی نوشته ام زمقامت دعای من اینست که روی خوش بنمائی و وا کنی راهی هزار شکر خدا این قلم ز عشقت خواند نظر به حال دلم کن،به لحظه ای گاهی 🔸شاعر : _______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
غدیر آیت عظمای حی لم یزلی ست غدیر روز خدا و نبی و روز علیست غدیر محور توحید و اصل ایمان است که روی دست نبی دست کردگار ولی ست علیست آینه ی حق نمای رب جلی علی به مثل محمد، محمد است علی علیست قبله نمای تمامی عالم علی ظهور خداوند حی لم یزلی علی ز قبل رسولان همیشه بوده و هست علی کنار نبی پیش کردگار نشست علی به امر خدا در کلام وحی آمد علیست ساقی کوثر علیست باده پرست به روی دست نبی دست مرتضی بالاست علی حقیقت سبحان ربی الاعلاست ولای حیدر کرار بر همه واجب تمام فخر علی اینکه همسرش زهراست علیست نقطه بسم آله کتاب خدا علیست صاحب عصمت علیست اصل ولا علی معلم جبریل، امین وحی خداست لوای حیدریش در دو عالم است بالا علیست ساقی و من جرعه نوش جام علی کبوترم که نشستم به روی بام علی فدای مصرع این بیت با وقار و بلند که گفته شاعرِ باعشق در مقام علی (علی امام من است و منم غلام علی) هزار جان گرامی فدای نام علی 🔸شاعر : ______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
اهل این خاک مگو،ساکن بالاست،علی. صورتِ دیگری از رب معلی ست،علی. پایِ حرف وعملش راهیِ یک مقصد بود؛ نکته ی برتری اش نیز همین جاست،علی. در رَگش خونِ عدالت جریان داشت،مُدام در نفس بخشیِ حق به زِ مسیحاست،علی. چون سحابی زِ کَفَش سیلِ کَرَم می بارد؛ آسمانی ست که در پیکرِ دریاست،علی. تیغ او رقص کنان شیهه ی هوهو می زد؛ چون گُهر در صف پیکار،هویداست،علی. در همه عمر دَمی را طلبِ جاه نکرد هر زمانی تُهی از لغزش و پَرواست،علی. درد دل کرد اگر با دهن چاه زِ داغ، سینه اش جای غم حضرت زهراست،علی. در غدیر آمده دستش به بلندای اُفق مثل تصویرِ طلوع است،چه زیباست،علی همه دیدند نبی خواند،ولی اَش به وضوح، از چه با این سندش یکه وتنهاست،علی؟ 🔸شاعر : ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
عید غدیر مبدا امر امامت است روز پیام قاطع ختم رسالت است امر خدا به ختم رسل بلّغ آمده ما اُنزلَ اِلیک، نشان هدایت است تاکید امر جمله ی لم تفعل است و بس تحکیم حکم مصدر عز و جلالت است ابلاغ با پیمبر و دستور از خدای تفویض امر دین به مقام ولایت است در آن هوای گرم منادی ندا بداد حکم رسول بر همه رحلِ اقامت است در حیرتند قافله ی حجة الوداع این وقفه بر چه امر مهمی دلالت است؟ دست نبی به دست علی، خلق ناظرند آیا در این فضا چه پیام بشارت است؟ مردم در انتظار بیانات حضرتند اجمال آن بیانِ بلاغ این عبارت است فرمود: ای مهاجر و انصار مسلمین امر خدا به غرسِ نهال وصایت است من هر که را پیمبر و مولا و رهبرم مولای او علی ست که رکن عدالت است یا رب عزیز دار هر آنکس محب اوست دشمن بدار آنکه عدوی امامت است آمد یکی پس از دگری آن منافقین با چهره ی نفاق که در مکر عادت است گفتند مرحبا بکَ بخٍّ بخٍ علی! شایسته امامت حق همچو قامت است از انتصاب پر ثمرت یا ابالحسن بر ما ز سوی خالق اکبر کرامت است شمشیر تیز دست توانای حیدری بر دشمنان هراس و ز قرآن حراست است لکن چو نور پاک پیمبر خموش گشت دیدند اولی به خیال امارت است عهد غدیر و بیعت کاذب شکسته شد پیمان فدای نقشه غصب خلافت است شد آنچه ضدِّ قول خدا و رسول بود کردند ظلم‌ها که بنای عداوت است آثار ظلم و تفرقه زان غصب شد پدید بنیان ظلم و جور و ستم آن جنایت است تعریف ماجرا نتوان کرد هاشمی آن مکر و حیله باب هزاران حکایت است... 🔸شاعر : ______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
آنکه را حُبِّ علی(ع) نیست به دل، از ما نیست هرکه شد شیفته ی عشق علی(ع)، تنها نیست سائل و ریزه خور و خادمِ درگاهِ توأیم جز علی(ع) هیچکسی بر دل ما مولا نیست مدد از حیدر کرار(ع) فقط می جوییم أغنیا را غمِ افزون و کمِ دنیا نیست گشته بازنده ی دنیا و قیامت قطعا آنکه بر لوح دلش حُبّ علی(ع) پیدا نیست! ما مسلمان شده ی مکتب آلُ اللّهیم زندگی بی علی(ع) و آل علی(ع) زیبا نیست 🔸شاعر : _______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
به نام نامی حیدر قلم کند پرواز به روی دفتر شعرم مخمسم آغاز که با وجود علی کوک می شود هر ساز وهردری بشود بر محب حیدر باز شروع میکنم هر کار را به نام علی علی کسی که نشان داده معنی ایمان برای علت دنیا علی بود برهان علی کسی که کُند پایه های دین بنیان وخال روی لب او خلاصه ی قرآن نشسته مرغ دل من به روی بام علی وحب حیدر کرار دُر درون صدف رسیدن به علی می شود تمام هدف برا اینکه شوم عبد مخلصی و خلف نماز‌خوانده ام هربار من به سمت نجف که بند گشته قیامت به یک قیام علی علی که بود به معنای واقعی حیدر علی که بود همان یار غار پیغمبر علی که بود کسی که بَرد دل از کوثر علی که بود همان شیر غزوه ی خیبر من ایستاده بمیرم به احترام علی علی کسی که به میدان جنگ شیر و دلیر علی کسی که گرفته همیشه دست فقیر علی کسی که پیامبر به او بگفته امیر ویک دهه همه شادیم برای عید غدیر که جانشین پیمبر فقط امام علی علی همان که قمر رو گرفته با نورش تمام عالم بالا شدند محسورش تمام جن و ملک پا رکاب و مامورش و شیعیان همه مست ضریح و انگورش خمار باده ی عشقم خمار جام علی من آن کسی که شده عبد آن مرام علی که صبر و غیرت و مردانگی پیام علی همیشه شامل من لطف مستدام علی منم محب و غلام علی الدوام علی علی امام من است و منم غلام علی 🔸شاعر : _______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
زبان را گفتمش مدح علی کن شمّه ای شد لال بیان را گفتمش گفتا من و مدح علی صد سال قلم را کردمش آگه نویسد مدح او بشکست بیان و هم زبان و هم قلم گویا شده یک دست برو شاعر علی را کی توان تعریف با ابزار لسان لایُریٰ کرده علی را مدح چندین بار خدا چون خواست بنماید عیان اوصاف زیبایش علی را کرد خلقت ماخلق دیدند مولایش غرض از خلقت آدم که نامش صفوة الله است علی آید برون از پرده، عظما آیة الله است علی الله نی ، اما یدالله قدرت الله گو بشر نبْود یقین ، الله هم نبْود چه باشد او؟ علی آن شاهد مشهود علی آن عابد معبود علی ظاهر علی باطن علی حامد علی محمود برون از عهدهٔ انسان بُود صبری که او بنمود بَرو ظلم و ستم اندر حیاتش دشمنان افزود علی صبر مجسّم بود همچون کوه مستحکم علی بر قلّه ی مردانگی الحق زده پرچم علی را جز رسول الله نشناسد یقین دانم رسول الله را کس جز علی نشناخت در عالم علی پوشاند کسوت قامت اخلاص و ایمان را علی سر تا به پا آگه بُود اسرار قرآن را همین بس لافتیٰ الّا علی در شأن او آمد بنفسی انت گفتش بارها در حق او احمد علی بگذشت«عینی فرد» جانش در ره اسلام بود رسوا به اسلام ار کسانی که گذارد دام 🔸شاعر : _______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
از عهده اوصافتان حق بر بیاید مدح شما از دست پیغمبر بیاید ای اولین و آخرین سر الهی هفت آسمان در محضرت با سر بیاید صد بار اگر عالم شود خلق مجدد بالله قسم که مثل تو دیگر بیاید تو با بسم اللهی و پشت سر تو زهرا به شکل سوره کوثر بیاید یک قطره از دریای فضل بیکرانت در قالب صد مجلس و منبر بیاید تو ذوالفقارت را اگر در دست گیری از هیبتت جان بر لب لشگر بیاید غرق عبادت میشود لحظه به لحظه نام علی از هر دهانی در بیاید مولا فقط بر قد و بالای شما و نوکر به قد و قامت قنبر بیاید بعد از هزار و چارصد سال از نبردت فریاد حیدر حیدر از خیبر بیاید عشق علی در سینه ما جا گرفته مثل عقیقی که به انگشتر بیاید روز قیامت در کنار حوض کوثر شیعه به همراه تو در محشر بیاید بر غاصب حق علی گویید تنها رخت خلافت بر تن حیدر بیاید ما با صد و ده الفتی دیرینه داریم از غاصبان حق مولاکینه داریم 🔸شاعر : _______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
آنانکه در ولای تو تاخیر کرده اند دین را به ذکر و صومعه تعبیر کرده اند طوباترین درخت خداوند متعال! ما را یکی یکی ز تو تکثیر کرده اند نهر بهشت و کوثر و تسنیم و سلسبیل, خود را میان رود تو تطهیر کرده اند با مدعی بگو‌ که هزاران رسول ترک یک‌ لحظه با نگاه تو تغییر کرده اند تو؛ نقطه ی شروع صد و چارده غزل، یعنی ورای هرچه که تحریر کرده اند افسوس! ای تبلور انفاق و لطف و جود وصف تو را به نیزه و شمشیر کرده اند از ابتدای بحث، تمام مفسران هر آیه را به شان تو تفسیر کرده اند من کیستم... مراجع و علامه های دهر... بین تو و خدایی تو ، گیر کرده اند بحرالعلوم ها دل خود را ز هر طرف، سمت شما همیشه سرازیر کرده اند ای خوش بحال تازه جوانان که از قدیم خود را میان هیئت تو پیر کرده اند قربان مادر و پدرانی که از ازل ما را به سفره ی تو نمک‌گیر کرده اند کفرم مبارک است ، تو را دوست دارمت ما را به جرم عشق تو تکفیر کرده اند 🔸شاعر : _______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
صبح بوده ست و چنان قافله در آرامش آسمان در هیجان قافله در آرامش کاروان مرحله در مرحله می رفت آرام غافل از عرش رها و یله می رفت آرام کاروان بود و زمین در تب و آتش می سوخت چشم ابلیس در آن خواب مشوّش می سوخت آن چنان بود که خورشید عطش می بارید ذکر تسبیح به پهنای لبش می بارید کاروان تازه رسیده ست به منزلگاهش آسمان بود و خدا بود و رسول الله ش ناگهان آیه ی اَکمَلتُ لَکُم ...نازل شد راز بعثت همه در سال دهم نازل شد وحی نازل شد و آن برکه به جوش آمد باز عرش با شوق ملائک به خروش آمد باز ماه در خُمره به جوش آمد و کامل گردید وحی در شان علی بود که نازل گردید جبرئیل آمده خندان لب و ساغر در دست تا که ساغر بنهد ساقی کوثر در دست همه از خُمّ ولایت شده نوشانوشش باده بگرفت چنان حضرت حیدر در دست بر جهاز شتران ماه درخشان پیداست یا که خورشید نهاده ست پیمبر در دست دور این قافله انبوه ملائک دارند از زمرّد همه آئینه مکرّر در دست دست در دست خدا برد یقینا" وقتی که گرفته ست نبی دست برادر در دست عده ای گرم تماشا و گروهی خندان قومی از جنّ و بشر خامه و دفتر در دست تا نویسند علی محشر محشر شده است تا نویسند ولی گشت و برادر شده است محضر فاطمه قدرش دو برابر شده است فاطمه کوثر و او ساقی کوثر شده است زیر لب فاطمه گلواژه ی تر می خواند ها علیُُ بشرُُ کَیفَ بشر می خواند چیست این نور خدایا زکجا می تابد بر جهاز شتران ماه چرا می تابد گوئیا بارقه ی شمس و ضحی می تابد بین دست نبی و دست خدا می تابد لب گشا خنده کنان با دل آگاه بگو صد و ده بار علیّاََ ولی الله بگو او فقط لایق آن است که مولا بشود ولی الله و یدالله به معنا بشود تا که دردانه ی آن عرش معلّا بشود تا که دلبند خداوند تعالی بشود چه قَدَر نام علی جان به علی می آید این همه منصب و عنوان به علی می آید 🔸شاعر : _______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
علی استادِ مستان است؟ یا عشّاق؟ یا هر دو؟ علی زینت به منبر هاست؟ یا اوراق؟ یا هر دو؟ بنازم احتیاج و اشتیاقم را به درگاهش، دلم، محتاجِ ایوان است؟ یا مشتاق؟ یا هر دو؟ به مسکین میدهد انگشترش را در رکوعِ خویش، علی بحرِ کرامات است؟ یا اخلاق؟‌ یا هر دو؟ نمازم را به سمتِ کنجِ ایوانِ نجف خواندم که ابرویِ علی، محراب؟ یا طاق است؟ یا هر دو؟ نمیدانم! امینی، مستِ جام الغدیرش بود؟ و یا سرمستِ عشقش، جُرج جُرداق است؟ یا هر دو؟ شبِ معراج در عرشِ خدا، احمد به ایزد گفت: علی، شاهِ زمین بوده‌ست؟ یا آفاق؟ یا هر دو؟ خدا دانستنش جُرم است، اما من نمیدانم، علی روزی‌خورِ حقّ است؟ یا رزّاق؟ یا هر دو؟ 🔸شاعر : ______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
هست این تقاضای روشن قبل از غدیر از محرم نوحه نگوید ادیبی، شعری نسازد فراهم وقتش می آید؛ نمایی غمنامه را رونمایی بگذار سربسته باشد در سینه قبل از محرم عشق خدا عشق آدم عشق زمین عشق افلاک در داستان غدیر و آن برکه باشد مجسم صبح می و مستی آمد، خم غدیر است در دست خم را غدیری بچرخان در کعبه همپای زمزم با این که هست آفتابی این جاده را کن چراغان وقتی نمانده قدم را در راه بگذار محکم کاری بکن که مسافر وقتی می آید نبیند در شاهراه ولایت یه نقطه ی گنک و مبهم دیدی؛ غدیری که داری از کربلا کم ندارد جایی ندارد؛ بگیری در عید این گونه ماتم بگذار علم بسته باشد تا چند روزی علمدار با بچه ها، هیاتی ها باشند در بزم باهم ساقی سرش گرم گرم جشن غدیر است حالا پیش از شما با عنایت بر جام ها می زند دم خم غدیری خداوند داده به این آفرینش ساقی می آید ببیند؛ چیزی ندارد زمان کم فردا نه، امروز برخیز خلعت بپوشان به گل ها بنواز چنگ و دف و نی در گوش گل ها منظم بوی محمد می آید با کاروان کن توقف دست علی را ببوس و با فاطمه باش محرم رزق محرم گرفته شاعر ز خم غدیرش دریا رسیده به دستش در زیر باران نم نم در نجف را نشانده در این غزلواره سید این جرعه از آبرو را دارد ز مولا مسلم سربسته این نکته ی ناب از آشنایی شنیدم "می گفت اگر بی غدیری هر روز داری محرم وقتی که عمار باشد جنس بشر جور جور است چشم بصیرت نیاز است چشم علی بین میثم" این است عیدی سید جز شعر چیزی ندارد از او شما می پذیرید این بیت از شعر کم کم باقیست "من کنت مولا"در کوه و در دشت و دریا ماندم چرا رفته بیرون، این حرف از گوش آدم 🔸شاعر : ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
رها کن جسم را یک‌لحظه و جان را تماشا کن در این حسرت‌سرا عقل پشیمان را تماشا کن جوانی رفت و پیری نیز کم‌کم می‌رسد از راه دمی از خود بیا بیرون و دوران را تماشا کن تفرج کن به باغ و بوستان و جنگل و صحرا هزاران شاخه‌ی گل در گلستان را تماشا کن به امیدی که شعر تازه و نابی بپردازی اگر لازم شود هفتاد دیوان را تماشا کن به مدح حیدر کرار بعد از آن زبان بگشا و لبخند رسول‌الله را هر آن تماشا کن علی اول، علی آخر، علی ظاهر ، علی باطن تجلی صفات حق در انسان را تماشا کن در اخلاص علی، حلم علی، راز و نیاز او صفا بنگر، فتوت بین و ایمان را تماشا کن به گوش جان و دل بشنو کلام‌الله ناطق را علی را بنگر و آیات قرآن را تماشا کن به نخلستان بیا و نیمه‌شب روح عبادت را برو در جنگ‌ها و شیر میدان را تماشا کن زمانی که علی تکبیره‌الاحرام می‌گوید تو در عرش خدا آیینه‌بندان را تماشا کن در آن انگشتری که در رکوع خود به سائل داد کمی دقت کن و ملک سلیمان را تماشا کن برو در خانه‌ی مردی که نان جو طعام اوست تمام مردم بر سفره مهمان را تماشا کن علی گندم نخورده در تمام عمر ای آدم! تجلّی "وفا بر عهد و پیمان" را تماشا کن اگر روزی حدیث میثم تمار را گفتی به روی دار سرهای پریشان را تماشا کن چو دیدی نعره‌ی"هل مِن مبارز؟"می‌زند در جنگ یلان ساکت و سر در گریبان را تماشا کن همین که ذوالفقارش را به عزم رزم بردارد فرار مرحب و عَمر هراسان را تماشا کن اگر روزی کف دست علی را بوسه می‌دادی جواب کامل هر راز پنهان را تماشا کن برای دیدن پیغمبران دلتنگ اگر بودی علی‌جان را، علی‌جان را، علی‌جان را تماشا کن علی را فارغ از هر دین و آیین دوست می‌دارند یهودی و مسیحی و مسلمان را تماشا کن یکی پرسید از پیغمبر خاتم؛ عبادت چیست؟ علی را دیده و فرمود؛ ایشان را تماشا کن کمی از ماجرای دشت ارژن را اگر خواندی هر آیینه کمال بهت سلمان را تماشا کن خدا مانند حیدر بود یا مولا شبیه رب؟ در اوصاف علی هر عقل حیران را تماشا کن اگر دلتنگ ایوان نجف بودی برو مشهد حریم قدسی شاه خراسان را تماشا کن از آن روزی که فرمودی تو را با مرگ می‌بینیم برای مرگ ما شوق دوچندان را تماشا کن 🔸شاعر : _______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
- على زمام امور خدا به كف دارد و جبرئيل از اين ماجرا شعف دارد فقط براى اميرى سرشته شد گل او خدا ز خلقت مولاى ما هدف دارد... اگر نگاه همه رو به كعبه شد خيره يقين بدان كه يك راز با نجف دارد نجف نمادى ز درياى بى كران خداست كه ريگ ريگ بيابان آن صدف دارد قسم به وسعت بی انتهای ایوانش كه خاك بارگهش بر جنان شرف دارد - همينكه گفت به معشوق خود بلى مولا سپس به ما همگى گفت يا على مولا... - 🔸شاعر : ______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
حرفْ بسیار ، وقت امّا ضیق ما کجا و کجا‌ تو بحرِ عمیق؟! جز تحیّر نصیب او‌ نشود هر که در ذاتِ تو‌ کند تحقیق من چگونه تصوّرت بکنم که نگردد خدایی ات تصدیق؟! پیشِ ‌خال و خطِ تو شرمنده کوفی و ثلث و نسخ و نستعلیق همه در بند تو اسیر شده عارف و شیخ و زاهد و زندیق دشمنان تو‌ جُملگی کذّاب نیست جز تو ‌کسی دگر صدّیق هیچ شاهی نبوده غیر از تو با غلامش چنین رفیقِ شفیق بی تو حتی بهشت هم نرویم ما به حکم رفیق ثُمّ طریق لایق وصلِ تو‌ نیَم امّا مکن از جمعِ خود مرا تفریق 🔸شاعر : ______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
خواست تا آینه را محو تماشا بکشد دست عشقی به سر و روی تولا بکشد یک مسیحا نفسی فوق مسیحا بکشد کعبه را هم به تکاپوی تمنّا بکشد بر دو چشمان بشر سُرمه ای از شبنم زد ((عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد)) عشق آئینه ی رخسار خداوند جلیست یا شرابیست که سرمستی آن لم یزلیست گاه تلخ است ولی تلخی آن هم عسلیست عشق تا بوده علی بوده وتا هست علیست باید عاشق شوی و تابع قانون باشی ((شرط اول قدم این است که مجنون باشی)) زندگی را بجز از حب علی نیست هدف داده شاهنشه لولاک به افلاک شرف منکر حب علی کرده فقط عمر تَلف حُب حیدر صدف و شیعه ی او دُرّ نجف من گدای نجفم ، نوکر مادر زادم ((چه کنم کار دگر یاد نداد استادم)) از ازل تا به ابد سر نهانیست علی آفرینش همه را باعث بانیست علی شخص ما فوق زمانی و مکانیست علی همه جا هست بگوئید کجا نیست علی مدح بابای بشر جور دگر باید گفت ((ها علیٌ بَشرٌ کَیْفَ بَشَرْ باید گفت)) یا علی ردّ تو تا عرش خدا در رصد است روئیت ماه رخت علت هر جزر و مد است زور بازوی تو هر لحظه نبی را مدد است خم ابروی تو خود قاتل صد عبدود است حک شده بر تن تیغ دو دمت حضرت شاه ((ذکر لا حول و لا قوه الا به الله)) چشمه فیض تو یک قطره ی آن زمزم شد کعبه بر خاک تو افتاد و گِلش مَحرم شد نام تو، توبه ی مقبول لب آدم شد با نفسهای تو، انفاس مسیحا دم شد نه فقط مثل تو هرگز بشری نیست، که نیست ((سرّ گیسوی تو در هر هیچ سری نیست که نیست)) محو حالات تو آیات نماز است علی بی قرار سحرت، صبح حجاز است علی یک شب از عمر تو منظومه راز است علی چه بگویم سر این رشته دراز است علی نه فقط من که دو عالم همه دیوانه توست ((هر کجا مینگرم جلوه مستانه توست)) نیمه ی راه غدیر آمد و تو راه شدی آخرین مقصد هر رهرو آگاه شدی کوری چشم حسودان تو فقط شاه شدی اَشهد و اَن علیً ولی الله شدی دو لب لال اذان با تو به فریاد آمد در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد ای که نطقت همه آیات شریفه است بگو با سکوتی که بر این ظلم حریف است بگو با هر آنکس که به دنبال سقیفه است بگو با کسی که به تنش رخت خلیفه است بگو این گسل زلزله خیز است که ویرانگه توست ((ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست)) تو فقط محرم اسراری و محروم تویی ریشه ی ظلم ز جا کندی و مظلوم تویی حکم قرآن خدا بودی و محکوم تویی جمع اضدادی و مجهول و معلوم تویی جامه ی صبر چرا جای زره می پوشی ((مهر بر لب زده خون میخوری و خاموشی)) همه دم در طلبت دیده ی من بارانیست تا ابد ذکر تو در سینه ی من طوفانیست از مقام تو سرودن نه به این آسانیست شعر میگویم و سر منشأ آن حیرانیست مثل گیسوی پریشان رها در بادم (( زلف بر باد نده تا ندهی بر بادم)) 🔸شاعر : _______________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————