eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
پیشِ چشمان پدر تا که مُعَمَم می‌شد پیشِ چشمِ همه پیغمبرِ اکرم می‌شد نه فقط پیشِ پدر حضرتِ خاتم می‌شد پیشِ جبریل علی نیز مجسم می‌شد همه دیدند پیمبر نَسَبی غالب را اشهدُ اَنَ علی اِبن اَبی طالب را باد وقتی که به هم یالِ عقابش می‌ریخت چقدر بوسه فرشته به رکابش می‌ریخت آتش انگار که از رَدِ شتابش می‌ریخت هرچه سر بود همه پیشِ جنابش می‌ریخت لشکر انداخته اینجا سپرش وقتی اوست  ملک الموت شلوغ است سرش وقتی اوست  ناگهان پرده بر انداخته و می‌آید  زُلف بر شانه‌اش انداخته و می‌آید مَست از خیمه برون تاخته و می‌آید تیغ مانند علی آخته و می‌آید   باز او نادِ علی تیغ به کف می‌خواند چند بیتی رجز از شاهِ نجف می‌خواند    تیغ را رویِ سپر تا که به هم می‌کوبَد  مُشت بر سینه عمو پیشِ حرم می‌کوبَد مثلِ مولا شده شمشیرِ دو دَم می‌کوبد می زند اکبر و عباس عَلَم می‌کوبد   اهل این طایفه در رزم به هم می‌مانند ما همه بنده و این قوم خداوندانند گَلدی میدانَ وَ میدانی پریشان اِلَدی بو علی ابن حُسیندی نِجه طوفان اِلَدی باخدیلار ضربَسینَ هامینی حیران اِلَدی هر‌‌ طرف گِدی آتی ، جمعی پشیمان اِلَدی مرحبا باخ علیَ حضرتِ سلطان دِیدی  باخدی میدانَ ابالفضل علی جان دِیدی  یک طرف چشم پدر ، چشم حرم دنبالش یک طرف لشکرِ سیراب به استقبالش مَرکبش دید که خون لخته چکید از بالش سرِ او خَم شد و اُفتاد به رویِ یالش مَرکبش سویِ حرم نَه ، سوی شامی‌ها رفت دید بابا پسرش سویِ حرامی‌ها رفت پدرش آمده خود را سرِ زانو بکشد آمده داد کشد دست به گیسو بکشد باید او خَم شود و نیزه زِ پهلو بکشد یا که یک تیغه‌ی جا مانده را بیرو بکشد کاش گیرد پسرش زیرِ بغلهایش را میکِشد رویِ زمین پیشِ پدر پایش را رویِ این خاک خدایا جگرش ریخته بود مُشتِ خاکی پس از او رویِ سرش ریخته بود دید بال و پَرِ او دور و برَش ریخته بود آه از بینِ دو دستش پسرش ریخته بود دست را زیر تنش بُرد تنش جا می‌ماند خوب شد بود عمو وَرنَه همانجا می‌ماند تا بماند قسمش گریه کنان داد نشد شانه را هرچه که با گریه تکان داد نشد بوسه بر زخمِ تبرهای سنان داد نشد عمه را در وسطِ جمع نشان داد نشد قدِ بابا به کنارِ پسرش راست نشد این جوانمرده پس از این کمرش راست نشد حسن لطفی @rozeh_1
کربلا دشتِ بلا خوانده و نامیده شده دلم از داغِ علی(ع) خون شده! رنجیده شده قامتِ تازه جوانم شده با خاک؛ یکی جای-جایِ بدنش رفته و ساییده شد نیزه ها آب-نداده پسرم را کشتند با لب تشنه به خون خفته و غلتیده شده روی پیشانی اش افتاده چه ردّ شمشیر لبش از فرطِ عطش خشک و چروکیده شده گلِ لیلا شده پرپر، چه به هم ریخته است نه که با دست! که با تیر و کمان چیده شده میگذارم نگران! صورتِ خود را با اشک... به روی صورتِ زیبایِ خراشیده شده شیشۂ عمر علی اکبرِ(ع) من خورد زمین کمرم خم شده و... وای چه پاشیده شده می برم بینِ عبا دار و ندارِ خود را با همان دست که یخ کرده و لرزیده شده! مرضیه عاطفی @rozeh_1
بار من را كمرم نه سر زانو برداشت كاسه ي زانوي من در طلبت مو برداشت در خداحافظي ات بود كه من افتادم آه راحت نتوان چشم ز آهو برداشت آهوي خوش قد و بالاي حرم، ميكُشَمَش نيزه زن را كه رسيد از رويت ابرو برداشت هر چه كردم بخدا روي به قبله نشدي علتش نيزه ي آن بود كه پهلو برداشت ديدم از دور كسي رَختِ تو را ميپايد آمدم زودتر از من او همه را او برداشت زخمهاي بدنت از دو طرف مرتبط اند هر كسي نيزه اي از پشت زد از رو برداشت بين ِ ميدان نشد اما وسطِ خيمه كه شد آخرش عمه ي تو دست به گيسو برداشت بخدا خسته شدم آه كجايي اكبر كاسه ي زانوي من در طلبت مو برداشت عاقبت توي عبايي جگرم را بردم با چه وضعييتي آخر پسرم را بردم علی اکبر لطیفیان @rozeh_1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 آن‌ شد امروز كه‌ ما را به‌ تو كاری‌ افتاد كار ما در گرو چشم‌ نگاری‌ افتاد بی‌ نیاز از همه‌ و خلق‌ گرفتار غمش‌ گر چه‌ در خلق‌ كسی‌ نیست‌ سزاوار غمش‌ لیك‌ با من‌ سر و سِرّ دگری‌ داشت‌ حسین‌ نیم‌ قرن‌ از من‌ دل خون‌ خبری‌ داشت‌ حسین‌ گردش‌ چرخ‌ ببین‌ روی‌ به‌ دلبر زده‌ام‌ دست‌ بر دامن‌ عرفانی‌ داور زده‌ام‌ یا حسین‌ بن‌ علی‌ دست‌ من‌ و دامن‌ تو تا ابد باد پر از جسم‌ تو پیراهن‌ تو به‌ دعایم‌ برهانی‌ ز غم‌ خود نفسی ‌ یَسَّرَ اللّه‌ طریقاً بك‌ یا مُلتَمسی‌ به‌ منای‌ تو من‌ آن‌ صاحب‌ ذبح‌ ازلم‌ كمتر از نجمه‌ نی‌ ام‌ مادر شهد و عسلم‌ به‌ تمنای‌ تو از بس كه‌ شدم‌ شهرۀ‌ مهر شدم‌ انگشت‌ نما هم چو مه‌ نو به‌ سپهر تو مپندار كه‌ از غم‌ دل‌ من‌ خواهد ریخت‌ یا كه‌ در آتش‌ غم‌ حاصل‌ من‌ خواهد ریخت‌ دختر شیرم‌ و شیرم‌ اثر شیر دهد ذكر لالایی‌ من‌ جرأت‌ شمشیر دهد دینم‌ امروز به‌ اكمال‌ رسد می‌دانم‌ آیۀ‌ روز غدیر است‌ كه‌ من‌ می‌خوانم‌ من‌ كه‌ در راه‌ تو از جان‌ نكنم‌ پروایی‌ خواهشم‌ هست‌ كه‌ اتمام‌ نعم‌ فرمایی‌ چرخ‌ بر هم‌ زنم‌ ار غیر مرادم‌ گردد زینب‌ آن‌ نیست‌ كه‌ با دست‌ تهی‌ برگردد گر تو خواهی‌ كه‌ نریزم‌ به‌ هم‌ این‌ چرخ‌ دنی‌ سعی‌ كن‌ دست‌ ردی‌ بر من‌ مسكین‌ نزنی‌ سال ها پیش‌ كه‌ با حكم‌ رسول‌ متعال‌ نهی‌ فرمود خداوند زنان‌ را ز قتال‌ به‌ تو سوگند كه‌ جانم‌ به‌ لبم‌ آمده‌ بود تب‌ این‌ حكم‌ خدا، فوِ تبم‌ آمده‌ بود لاجرم‌ تا كه‌ كنم‌ عشق‌ تو را ترویجی‌ خواستم‌ محض‌ رضای‌ تو كنم‌ تزویجی‌ تا خداوند دو شمشیر زنم‌ بفرستد دو علی‌ زاده‌ دو سیمین‌ بدنم‌ بفرستد حالیا سیم‌ تنانم‌ دو كفن‌ پوش‌ توأند سائل‌ گرمی‌ یك‌ لحظۀ‌ آغوش‌ توأند دو غلامند به‌ دربار علی‌ اكبر تو دو اسیرند به‌ چشمان‌ علی‌ اصغر تو دو علی‌ طینت‌ و جعفر صفت‌ و حمزه‌ نسب ‌ دو نبی‌ صولت‌ و زهرا دل‌ و عباس‌ ادب‌ دو ملك‌ جلوه‌ و قدیس‌ رخ‌ و نورانی‌ دو فدك‌ وارث‌ و تسبیح‌ دل‌ و عرفانی‌ به‌ كمر كرده‌ حمایل‌ علوی‌ تیغ‌ و نیام‌ هر دو بر عشق‌ تو مایل‌ به‌ كمال‌ و به‌ تمام‌ سرمه‌ از خاك‌ كف‌ پای‌ تو بر داشته‌اند ز شفا بخشی‌ این‌ خاك‌ خبر داشته‌اند قصه‌ كوتاه‌ ذبیح‌ تو دو طفلان‌ منند تحفۀ‌ مور به‌ دربار سلیمان‌ منند شاعر:محمد سهرابی طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 شده ماه من پاره پاره بدن گل لاله ‌ام گشته نقش چمن سلامٌ علی قاسم بن الحسن یتیم حسن ، ای یتیم حسن ** گل من چه زیبا شکوفا شدی اجل شد عسل غرق أحلی شدی به زیر سم اسب این دشمنان تو ای نونهالم چه رعنا شدی یتیم حسن ، ای یتیم حسن ** مزن دست و پا پیش چشم ترم مکش پا به روی زمین در برم گل مجتبی این تن پاره را در آغوش خود می‌برم تا حرم یتیم حسن ، ای یتیم حسن شاعر : میثم مومنی نژاد قاسم ابن الحسن (ع) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دلم زغصه بی شکیب است عمه ببین عمو غریب است درد دلم را او طبیب است عمه ببین عمو غریب است رَوَم که قربانش شوم محافظ جانش شوم فلک در این صحرای محشر داغش به قلب من نهاده با جسم پر زخم و جراحت به خاک قتلگه فتاده ** آخر گرفتار سبو شد رفت و فدایی عمو شد با قاتل او روبرو شد رفت و فدایی عمو شد همچون یل ام البنین شد بین خون قطع الیمین در قتلگه غوغا به شد چون دست عبدالله جدا شد در بین آغوش عمویش ابن الحسن جانش فدا شد شاعر : حاج امیر عباسی عبدالله ابن الحسن (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 به همره خود مرا ببر تو اي پدر ز جان خود سيرم ببين که از پا نشسته ام شکسته ام اسير زنجيرم مسافرم از در آمدي - به ديدن دختر آمدي چرا چنين با سر آمدي - واي از جدايي سه ساله ي دشت کربلا - شراره آهش گرفته پا براي پرواز تا خدا - گشته هوايي دل من پر زدند به دور يرت پدر عمه را نيرو بده باخود مرا ببر يا ابا المظلوم عدو رسيده طبق به دست - سر خوش و مست در اين عزا خانه بساط هجران شده است و جمع - رسيده شمع براي پروانه کنار بابا نشسته ام - ز داغ آلاله خسته ام کبوتري پر شکسته ام در فکر پرواز ز سينه ام صد راز مگو - سرشکم آيد سبوسبو بياور رو نماي او يک قلب پر راز يا ابالمظلوم حضرت رقیه (س) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ببین شکسته سرمن پاره شده معجر من همه یه جور منو زدن خون می چکه از پرمن چشمام تارِتاره اشکام هی می باره حال و روزم بابا بی تو خیلی زاره منو بغل کن مثل مدینه منو بغل کن جون سکینه بابا بابایی(۴) ................ ببین موهام سوخته بابا ببین پاهام سوخته بابا خوب نمی بینمت اخه پلک چشام سوخته بابا موهاتو می بوسم لب هاتو می بوسم حتی خون روی زخماتو می بوسم می بینی کل تنم کبوده اثر دست قوم یهوده منو بغل کن مثل مدینه منو بغل کن جون سکینه بابا بابایی ................ تو راه با نیزه‌ی سرت حرف دلامو میزدم حالا دیگه سر تو رو بابا به هیچ کس نمی دم دلگیرم از دنیا از زندگی سیرم از دنیای بی تو من خیلی دلگیرم شبیه زهرا قدم خمیده انگاری وقت سفر رسیده منو بغل کن مثل مدینه منو بغل کن جون سکینه بابا بابایی(۴) وحید محمدی حضرت رقیه (س) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 داره امیدم میره نور دو دیدم میره با اينکه میدونه دل ازش نبریدم میره نرو نرو قاسم ، شاخه ی شمشاد منی تو نرو نرو قاسم ، تنها یادگار حسنی تو نرو نرو قاسم ، تنها یادگار حسنی تو نرو دل ازت نمیکنه حرم عمو نرو میبینی تا شده قدم عمو نرو نرو قاسم 2 علی زره داشت اما دیدی شد اربا اربا تو که زره نیست قدت نرو به جون زهرا نرو نرو قاسم ، استخوناتو له میکنن نرو نرو قاسم ، اینا به قصد کشت اومدن نرو نرو قاسم ، اینا به قصد کشت اومدن حالا که میری ، وداع بکن با مادرت میترسم که برنگرده از میدون سرت که جای سالمی نمیمونه رو پیکرت جایگزین نرو نرو قاسم 3 قلب منو آزردی جون به لبم آوردی میگردم این صحرا رو بگو کجا زمین خوردی کجا زمین خوردی ، چیزی نمیبینم کجایی میشنوم آهت رو ، نگو که زیر دست و پایی میشنوم آهت رو ، نگو که زیر دست و پایی حالا چکار کنم با داغ تو بعد علی نبینه مثل من داغ جوون و هیچ دلی قاسم ابن الحسن (ع) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 من بتو خیلی عادت کردم تو روضه ها زیارت کردم هرجایی رفتم از لطف تو برا همه حکایت کردم محبتت یه حس خاصه قیمتیه مثه الماسه خوشا بحال اون نوکر که مرید حضرت عباسه ای جان حسین حسین روح قرآن حسین حسین با جون و دل میگم سنه قوربان حسین حسین ای بهترین رویا خیلی بت وابستم به شش گوشت اقا کی میرسه دستم کربلا کربلا.... .......... توبهترین رفیقی واسم شما رو از قدیم میشناسم به‌مادرت ارادت دارم به خونوادتون حساسم زندگیمو بهت مدیونم پا علمِ شما میمونم مادر تو سفارش کرده تو روضه ها اگه گریونم شوری بپا بکن به دل من نگا بکن آقا بیا منو... زائر کربلا بکن اگه با تو باشم خوبه حال و روزم با دوریت میسازم تو حسرت میسوزم کربلا کربلا.... ......... یه عالمه باهات حرف دارم به جز تو کی میشه دلدارم فقط تویی دوای دردم دوری ازت میده آزارم حرم دوای قلب زاره واسه کسی که شد آواره خواب‌حرم چشامو تر کرد دوری اخه یه حدی داره ز ازل مکتبیم دیونه ی هر شبیم آره دنیا بدونه تا به ابد زینبیم شریکه الحسین نایبه الزهرا عقیله عالمه صدیقه الصغری یا زینب یا زینب عجل لولیک الفرج شعروسبک: هاشم محمدی آرا امام حسین (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خوب می دونی عمه که شبیه بابا از عموی خوبم من جدا نبودم مرده بودم عمه این روزا اگر که تو مدینه بودم کربلا نبودم این همه راه و - من نیومدم که تو خیمه باشم آرزوم اینه - تا فدایی ی حجت خداشم به جان زهرا قسم می دم بیا دیگه راهم و نگیر رهام کن عمه ببین عمو تو چنگ گرگا شده اسیر ای عمو حسینم -- ای عمو رسیدم زخم تو زیاده زخم نیزه هاشون بعد از این برا من غرق خاک و خونی دیگه نا نداری سم مرکباشون بعد از این برا من اومدم عمو - تیر حرمله رو گلوم بشینه ضربه های شمر - مال من باشه ای شکسته سینه چقد پست دشمنت عمو خودم می شم جوشنت عمو بازم اومد نیزه یا زهرا می میرم من رو تنت عمو ای عمو حسینم محسن طالبی پور عبدالله ابن الحسن (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خلوت شده دور و برت جانم فدایت ای جان زینب، جان طفلانم فدایت فرزند ها هستند بی شک جان مادر من جان برایت هدیه آوردم برادر ای کعبه ی من رنجشی از زائرت نیست؟ قربانیان من قبول خاطرت نیست؟ افسوس، من، از این دو گل بهتر ندارم باید برایت عاشقانه سر بیارم آه ای سلیمان هدیه ای ناچیز دارم از هدیه ام حالی غرور انگیز دارم در پیش مادر سربلندت می کنم من عون و محمد را پسندت میکنم من بر قامت این کودکان حق پرستم با دست های خود لباس رزم بستم از نیزه ها بر جانشان باکی ندارم از کینه ی شمر و سنان باکی ندارم شرط مواسات من است این جان خواهر باید به خون غلطند این دو مثل اکبر شاید که کارت با عدو بالا نگیرد بگذار تا فرزند من جایت بمیرد حتی تن این ها اگر شد اربآ اربا هرگز نخواهی دید اشک خواهرت را من از همین دم دست از آنها کشیدم از تو نه اما از پسرها دل بریدم بر آسمان نیزه ها باید نشینند بهتر که عصر غارت ما را نبینند وقتی که دست مادر آنجا بسته باشد خوب است چشم غیرتی ها بسته باشد بهتر که جولان سنان ها را نبینند بر صورت مادر نشان ها را نبینند آنجا که دست و پای طفلانت بسوزد آنجا که معجرهای طفلانت بسوزد بر ناقه های بی حجاب افتاده باشیم آنجا که در بزم شراب افتاده باشیم باشد که در خیرات نان آنها نباشند دروازه ی ساعات را آنجا نباشند بهتر مرا با چادر پاره نبینند در کوچه های شام آواره نبینند تا دور بینم از سرت سنگ بلا را نذر سپر کردم برایت بچه ها را تا سنگ ها شان سمت این دو سر بیافتد شاید سرت از نیزه ها کمتر بیافتد حسن کردی طفلان حضرت زینب (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زیبا تکثیر عشق 💚 👈 @azizamhosen @yaraliagham
از بس که سکوت ، با دلم ور رفته از دست همه ، حوصله ام سر رفته @hosenih چادر که بپوشم ، عمه ام میگوید قربان عزیزم ، چه به مادر رفته من مختصرم کوچک وکوتاه و غریب عمرم ، به سه تا ، آیه ی کوثر رفته از گریه ی من ، حرامیان می لرزند انگار علی ، به فتح ِ خیبر رفته با این همه درد ... استخوان ِ پهلوم از جای ِ خودش ، گمان کنم در رفته جز زخم ِ کف ِ پا و تب ِ تاول ها باقی همه روضه ها به مادر رفته آن قاصدکی که در بغل میچرخید حالا ، سر ِ نیزه های ِ لشکر رفته مَن ...مَن ... کـ ِ نمی ..نمی توانم بپرم عمه تو بگو ، چه ها بر این پر رفته @hosenih بابا به خدا بیا ‌... بیا ، جان ِ عمو من خسته شدم حوصله ام سر رفته شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
من کویر خشکم و محتاج بارانم حسین اشکِ توبه می چکد برروی دامانم حسین تا شنیدم گریه ، اسباب ِ رضایِ فاطمه است با همه آلودگی دنبال جبرانم حسین @hosenih همنوا با خواهرت، تسکین قلب مادرت هر تپش قلبم نوا دارد حسین جانم حسین سائل دولت سرای روضه خوانان توام شاهد این مدعایم چشم گریانم حسین گرچه از زخم زبان آزرده ام اما بدان تا قیامت پا رکابِ عشق، می مانم حسین شد محرّم حجّ عشاق و منا کرب و بلاست کن قبولم که ذبیح عید قربانم حسین تو قتیل گریه ای، لیلی ترین عاشق کشی بر دَرِ میخانه ات مجنون و حیرانم حسین روضه هایت آبرو بخش بساط عالم است از ازل شد گریه بر تو دین و ایمانم حسین حُبّ تو سر منشأ انوار «یسعی نورهم» من به شرط دوستی با تو مسلمانم حسین @hosenih روزمحشرچون خدا خواهد کندتعریف خویش از گلویت شاهد تفسیر قرآنم حسین اربعین موکب به موکب کاش بینم کربلا باز هم بر سفرۀ عشق تو مهمانم حسین شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خِیری نبود اینجا به غیر از بی وفایی بر هر دری میشد زدم ، تا  تو نیایی در کوچه ها پای غم تو سنگ خوردم غصه چقدر از کوچه های تنگ خوردم @hosenih این آسمان شهر کوفه بی ستارست دستان خالی در خیال گوشوارست طوعه پناهم داد تا از پا نیفتم در خانه اش تا صبح جز یارب نگفتم در خانه ی او غیرِ نور اصلا ندیدم نان داد  اما  من تنور  اصلا ندیدم گفتم به طوعه که به پشت در نیاید یک زن میان اینهمه لشگر نیاید پشت دری گفتم، مدینه یادم امد آن روضه ی مسمارو سینه یادم آمد هرچند اینجا جز به گریه سر نکردم هرچند آخر لب ز آبی تر نکردم تنهای تنها  پای عشقت ایستادم درس وفاداری به اهل کوفه دادم از من بیفتد  سر  زتو  یک ‌پَر نیفتد مسلم بمیرد  معجری از سر نیفتد از بام می افتم به تاب و تب نیفتی تو پیش چشم خواهرت زینب نیفتی @hosenih جانان من از غم خبر داری نداری زینب کجا و کوفه و ناقه سواری من غصه دارم غصه طفل حسن را من دیدم اینجا نعل بر مرکب زدن را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
❣﷽❣ 🔳 🔳 ⚪️ : سلام ای بی کفن شه دور از وطن سرِ دارم حسین گرفتارم حسین میا کوفه که غم دارم حسین غمت دلواپسم کرد بیا از کوفه برگرد ⚪️میا کوفه حسین جان پُر از دردم حسین سر آوردم حسین ببخش آواره ات کردم حسین نیاور اصغرت را سه ساله دخترت را ⚪️میا کوفه حسین جان رُخم رنگین شده سرم خونین شده برایت جایزه تعیین شده میگم با اشک سوزان دوست دارم حسین جان ⚪️میا کوفه حسین جان 🔳⚪️🔳⚪️🔳⚪️ 🖤 🖤 غم هجران رسید به لب ها جان رسید زمین کربلا مهمان رسید دل از غم شد لبالب خدا رحمی به زینب 🖤حسین سالار زینب علمدار حرم ندارم با تو غم بزن پشت سر زینب علم یل أم البنینی الهی غم نبینی 🖤حسین سالار زینب در آغوش رباب علی رفته به خواب امان از التماس و قحط آب تب گهواره ای وای گلوی پاره ای وای 🖤حسین سالار زینب خمیده خواهرش دل آشوب پسرش نشسته خاک غم بر معجرش شده خیره به مقتل امان از روضه ی تل 🖤حسین سالار زینب 🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤 🌴 🌴 الا خدّ التریب وصالت شد نصیب سلام اله علی الشیب الخضیب زنم بوسه سرت را بغل کن دخترت را 🌴اباالمظلوم حسین جان بلاها دیده ام همه اش لرزیده ام لباس کهنه من پوشیده ام دمادم طعنه خوردم هزاران دفعه مردم 🌴اباالمظلوم حسین جان تبم بالا گرفت دل زهرا گرفت تو را خواندم گلویم را گرفت میگم با قلب سوزان دوست دارم پدر جان 🌴اباالمظلوم حسین جان 🌴⚜🌴⚜🌴⚜ 🍁 🍂 دل و دلداده اند عقیله زاده اند برای نوکری آماده اند دو طفل خواهر تو فدای اکبر تو 🍁حسین سالار زینب ز نسل جعفرند یل و جنگ آورند به رزم آیینه دار حیدرند شده غوغا به میدان امیری ای حسین جان 🍁حسین سالار زینب دلم در خون تپید شدم أُمّ الشهید شدم پیش حسینم رو سفید اگر دیدم مصیبت سرت آقا سلامت 🍁حسین سالار زینب 🍂🍁🍂🍁🍂🍁 ♨️ 💢 غریب کربلا مرمّل بالدماء می آیم یاریت از خیمه ها شدم سرباز راهت میان قتلگاهت ♨️عمو جانم عمو جان کس و کارم‌ عمو تویی یارم عمو چنان سقا جگر دارم عمو بلا گردانت هستم سپر کردم دو دستم ♨️عمو جانم عمو جان مزن بر این بدن بر این بی پیرهن به جای او به من خنجر بزن بیا جای عمویم بزن بر این گلویم ♨️عمو جانم عمو جان ♨️💢♨️💢♨️💢 🥀 🥀 انا بن المصطفی وصی المرتضی منم قاسم یتیم مجتبی منم مست شهادت قسیم نار و جنت 🥀عمو جانم حسین جان لبم ظرف عسل کنم خیرالعمل منم فرزند سردار جمل عسل نوش بلایم حسن در کربلایم 🥀عمو جانم حسین جان به تن دارم کفن به رزم تن به تن شده تکبیر قاسم یا حسن رجز گویم به أزرق علیٌّ حق مع الحق 🥀عمو جانم ‌حسین جان شکست آیینه ام غم دیرینه ام لگد کوب عدو شد سینه ام عمو جان رو سفیدم بیا که قد کشیدم 🥀عمو جانم حسین جان 🥀⚪️🥀⚪️🥀⚪️ 💚 💚 شدم از غصه پیر گلم ناخورده شیر مدد یا رازق الطفل الصغیر لالایی اصغر من گل نیلوفر من 💚علی لای لای علی جان شده خیمه سراب یک کم مادر بخواب عمو رفته بیاره مشک آب شاید بارون بگیره خدا بچه ام نمیره 💚علی لای لای علی جان ببین زانو زدم قدم هر سو زدم به هر کس که بگی من رو زدم شده دردم چه بی حد عمو هم که نیامد 💚علی لای لای علی جان 💚🌴💚🌴💚🌴 🏁 🏁 گل لیلا علی مه دل‌ها علی سلام الله علیک یا علی  برو خوش‌قد و بالاولی آهسته بابا 🏁 علی جانم علی جان   برو میدان ولی به آوای جلی بخوان تو «لا فتی الا علی»  پیمبر داده تعلیم نه سازش کن نه تسلیم 🏁على جانم على جان اکبرم تویی تاب و توانم ببین دل نگرانم برو راحت جانم حرم زار و پریشان برو مست و خرامان علی جانب میدان 🏁اناالمظلوم حسینم اکبرم چو قرص قمری تو علی دگری تو رسول پدری تو در عبا بچینم بدنت را همه عضو تنت را حسین و حسنت را 🏁اناالمظلوم حسینم کنارت پریشان و خمیده ببین عمه رسیده بمان ای نور دیده ⚪️🔳⚪️🔳⚪️🔳 ♻️ ♻️ أمان الخائفین یل أم البنین علمدارم شده نقش زمین امیرلشگر من پناه خواهر من ♻️ابوفاضل اباالفضل پرم افتاده است سرم افتاده است خدا آب آورم افتاده است عمود آهنین خورد کس و کارم زمین خورد ♻️ابوفاضل اباالفضل علمدار حرم امید دخترم نما رحمی به حال خواهرم حرم در اضطراب پس از تو بی رکاب رود زینب سوی بزم شراب غرورم گشته پامال روم من سوی گودال ♻️ابوفاضل اباالفضل ♻️⚜♻️⚜♻️⚜ ادامه👇👇👇
❣﷽❣ 🎆 🥀 : سلام ای بی کفن شه دور از وطن 🎆#‍شب_سوم 🌻 دلم داده خبر. می آید دلبرم بباف ای عمه جان. کمی موی سرم حلالم کن اگر برایت زحمتم به خاک ِ بی کسی گذارم صورتم 🎆پدر جانم حسین کبوتر بودم و .پرم را چیده اند تمام دختران . به من خندیده اند تماشایی شده لباس پاره ام ببین گم کرده ام دوتا گوشواره ام 🎆پدر جانم حسین از آن شب تا کنون.زمین گیرم پدر دگر از زندگی .ببین سیرم پدر منم که بوده ام همه عمرم عزیز نگاهم میکنند به چشم یک کنیز 🎆پدر جانم حسین ❇️🎆❇️🎆❇️🎆 ❇️‍ 🌻 دوطفلانم حسین.بقربان سرت مزن تو دست رد.به هست خواهرت دوتا رزمنده از تبار جعفر اند زشیرِ زینب و زخون ِ حیدراند ❇️حبیبی یا حسین م کنایه دارد این سخن با چشم تر نبیند مادرش زمین خورده پسر تورا جان حسن زجان سیرم نکن جلوی این دوتا زمین گیرم نکن ❇️حبیبی یا حسین نمی آیم برون .دگر از خیمه گاه نبینم اشک تو.میان این سپاه چرا تو آه ِ غم زسینه میکِشی بدان آخر مرا حسین جان میکُشی ❇️حبیبی یا حسین 🔺🔻🔺🔻🔺🔻 🧿 قرار قلب من.امیر صف شکن تو سرتاپا شدی.جوانیِ حسن نیابت داری از علمدارِ جمل شهادت پیش تو شداحلی من عسل 🧿عزیز مجتبی عجب نازی بُوَد به چشمان ِ یتیم به میدان میروی کریم بن کریم تو در جنگ آوری امیرِ مطلقی حریفِ کشتن‌ِ تبارِ ازرقی 🧿عزیز مجتبی صدایت آمد ای‌.عموجانم بیا که مانده پیکرم.به زیرِ دست وپا شکسته سینه ات شبیه مادرم مکش پا بر زمین ببین که مضطرم (تو با جان دادنت عمو را میکُشی به سختی هر نفس ببین قد میِکشی) 🧿عزیز مجتبی 🧿🚩🧿🚩🧿🚩 🥀 🌴 حرم در اضطراب.شده قحطی آب مکن بازی علی.تو با جان ِ رباب الهی که شود دعایم مستجاب تحمل کن علی به دامانم بخواب 🌴علی لالی لای علی ترک افتاده بر.لبانِ کوچکت مچرخان دورِ لب.زبانِ کوچکت سپیدیِّ گلو بپوشان از نظر مده تو حنجرت دمِ تیر ِ سه پر 🌴علی لالی لای علی دلم آشفته شد.شنیدم هلهله گلویت پاره شد.امان از حرمله شبیهِ غنچه ای زهم پاشیده ای بجای گریه تو چرا خندیده ای 🌴علی لای لای علی 🌴💚🌴💚🌴💚 ☑️🔘☑️🔘☑️🔘 🏁 🏴 برو میدان ولی.کمی آهسته تر نما رحمی علی.توبر حال ِپدر محاسن روی دست شدم شیدای تو تماشا میکنم قدوبالای تو 🏴علی اکبر علی برای بوسه بر لبانت رو زدم کنار پیکرت ببین زانو زدم زمین خوردم همه جلوتر آمدند جواب ناله ام سپاهی کف زدند 🏴علی اکبر علی عصای پیری ام زپا افتاده ام گمان کرد عمه ات که من جان داده ام ز جا برخیز علی که چشمانم تر است چه سازم ای پسر که حرف معجراست 🏴علی اکبر علی ♨️💢♨️💢♨️💢 ♨️ 💢 امیرِ با کرم.علمدارِ حرم یلِ ام البنین. پناهِ خواهرم قد و بالای تو عمود ِ خیمه ها شدی در عاشقی عموی بچه ها 💢ابوفاضل مدد همینکه ناله ات.به گوش من رسید کنار پیکرت.ببین قدم خمید چه آورده سرت عمود آهنین گمانم بی هوا توهم خوردی زمین 💢ابوفاضل مدد تماشایی شدی.امیر علقمه برایت مادری‌.نموده فاطمه ببوسم دست تو به پیش مادرم چه گویم پاسخ سکینه دخترم 💢ابوفاضل مدد ♨️💢♨️💢♨️💢 🎆 ⚪️ 🎆حسین جانم حسین جان گل زهرا حسین مه دلها حسین سلام الله علی الشیب الخضیب سلام الله علی الخدالتریب میگم با قلب سوزان دوست دارم حسین جان 🎆حسین جانم حسین جان خداحافظ حسین پناه عالمین خداحافظ به زهرا نورعین می آید بوی هجران دلم خون شدحسین جان 🎆حسین جانم حسین جان می آیم سوی تو ببوسم روی تو زنم شانه خودم بر موی تو به جای مادر تو ببوسم حنجر تو 🎆حسین جانم حسین جان 🎆⚪️🎆⚪️🎆⚪️ 🥀 🥀 سلام الله علی.غریب کربلا چنان یحیی شدی‌.قتیلَ الادعیا همه سیراب و تو لبت عطشان حسین رها روی زمین تنت عریان حسین حبیبی یا حسین خودم دیدم تورا.به زیر دست وپا چگونه شد حسین.سرت از تن جدا به قدرِ بوسه ای نمانده از تنت به دست این و آن بُوَد پیراهنت 🥀حبیبی یا حسین نیابت دارم از.لبان مادرت ببوسم قدکمان. بریده حنجرت شبیه مادرم شده پهلوی تو بهم خورده چرا تمام موی تو 🥀حبیبی یا حسین 🥀🔳🥀🔳🥀🔳 🔺 سرت را روی نی . ببوسم من ز دور چه آمد بر سرت.حسین کنج تنور به کوفه آمدم به دنبال سرت بیا و گریه کن به حال خواهرت 🔺حبیبی یا حسین هلال صورتت . زده آتش دلم چه با ناز آمدی . کنار محملم نسیم افتاده در سر گیسوی تو به گریه مانده است نگاهم سوی تو 🔺حبیبی یا حسین سرت را روی نی.نگهدار ای حسین رسیده راهمان.به بازار ای حسین به دخترهای تو جسارت می شود عقیله پای تو کجاها می رود 🔺حبیبی یا حسین ⚜هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)⚜
دوباره عرض ادب عرض احترام حسین بنا به عادت هر روزه ام سلام حسین دوباره مجلس تو آمدم خدا را شکر دوباره آمده ام مثل یک غلام حسین @hosenih تمام دلخوشی ام گریه بر مصیبت توست دوباره این من و اشک علی الدوام حسین مرا به لطف تو این گونه می‌شناسندم غلام فاطمه و نوکر امام حسین به جز تو سنگ کسی را به سینه ام نزدم که چون تو سنگ نخورده کسی ز بام حسین نخواه رو به کسی غیر خواهرت بزنم تویی که آخر انصافی و مرام حسین @hosenih به غیر چشم محارم کسی ندیده رخش کجا عقیله کجا مجلس حرام، حسین سرم فدای کسی که علی فدایش شد پر است دور و بر زینب از عوام، حسین شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زمزمه ی عاشقانه نام حسین است مستی اهل ولا ز جام حسین است مکتب او معرفت شهادت و ایثار غیرت و آزادگی مرام حسین است @hosenih در رگ اسلام ، خون او جریان یافت دین خدا زنده با قیام حسین است دولت توحیدی اش زوال ندارد سکه ی فضل و شرف به نام حسین است تا به قیامت در اهتزاز بماند پرچم تکبیر ، روی بام حسین است عزت دنیا و آخرت همه از اوست هر که به رسم ادب غلام حسین است شیفته ی خود کند زمین و زمان را شور و شعوری که در کلام حسین است @hosenih توبه ی آدم که شد قبول خداوند از قِبَل فیض و لطف عام حسین است رحمت گسترده ی خداست و این هم گوشه ای از جلوه ی مقام حسین است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ما را تکامل می‌دهد انوار هیئت‌ها پیداست ،دستِ فاطمه در کار هیئت‌ها آنان که بر تعطیلی روضه مُصِرّ هستند چیزی نفهمیدند از اسرار هیئت‌ها @hosenih هیئت گناه‌آلوده را عبد خدا کرده تاثیر دارد نور استغفار هیئت‌ها خرج تمام روضه‌ها را مادرش داده هیهات بی رونق شود بازار هیئت‌ها رزمندگان غیرتی این سینه‌زن‌ها یند درس شهادت می‌دهد رفتار هیئت‌ها در خاطرات حاج‌قاسم افتخار این است بوده تمام عمر پرچم‌دار هیئت‌ها هرجا که شد حمله به بیرق های عاشورا دست امیرالمؤمنین شد یار هیئت‌ها آن کس که قیمت می‌گذارد روی پاکت‌ها آلوده کرده نیت و معیار هیئت‌ها عطر سیاهی‌ها همه از چادر خاکی ست با گریه خوکرده در و دیوار هیئت‌ها گفتم در و دیوار یاد مادر افتادم بر شانه ما او نهاده بار هیئت‌ها @hosenih محشر امور بانیان دست کریمان است وقتی حسن جان است سردمدار هیئت‌ها در اربعین ای‌کاش ما هم کربلا باشیم دنبال زینب قافله‌سالار هیئت ها شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هر کجا مجلس عزا برپاست با ادب باش فاطمه آنجاست باز ، گر چشم دل بود ، بینی ز انبیا و ملائکه غوغاست فرش مجلس پر ملائکه است عطرمحفل زجنّت المأوی است عرشیان می شوند خاک نشین چون به آنجانزول عرش عُلاست محفلی کاندر آن عزاداری شودآن جابه حق که بیت الله است به مریضی که شد علاجش سخت گو به آن جا برو که دار شفاست تربت کربلای ثارالله به مرض های بی علاج دواست گریه بر حضرت امام حسین سرّ ترفیع اولیای خداست چشم پیغمبران والاقدر در عزای حسین، غرق بکاست فاش می گویم و یقین دارم به عزاداریش خدا اولی است قدر دانید ای عزاداران اجرتان با خدای بی همتاست قطره ای اشک در عزای حسین چاره ی دردها به روز جزاست " ملتجی " در مجالس روضه صاحب مجلس عزا زهراست غم مخور روز حشر و نشر و حساب دستگیر تو سیّد الشّهداست. مرحوم علی‌ اصغر یونسیان ملتجی
بوی محرم آمده ما را صدا کنید ما را دوباره در غم خود مبتلا کنید سالی به انتظار شما گریه کرده ایم شاید به چشم ما قدمی آشنا کنید این هم شما و این دل ناقابلی که هست وقتش شده که روضه خود را بپا کنید قلبم برای سینه زدن تنگ آمده رخصت دهید و در دلمان کربلا کنید شال عزا به گردن من بسته مادرم دارد امید درد مرا هم دوا کنید حسن لطفی
تا زنده ایم مجلس روضه پناه ماست آب و هوای عشق، همین اشک و آه ماست غرق غمیم و عاشق ماه محرمیم ای تشنه کام! ماه عزای تو ماه ماست روی کتیبه نام «محبان فاطمه» است این پرچم کبود تمام گواه ماست ما رو سپیدِ خادمی ِ هیات توایم روشن ترین لباس، لباس سیاه ماست حر نیستیم اگر ولی از حر شنیده ایم لطف حسین (ع) بیشتر از اشتباه ماست از آب هم مضایقه کردند کوفیان اما ملال نیست! عطش خیمه گاه ماست تا آخرین نفس به ولای تو زنده ایم عطر هزار لاله میان سپاه ماست هرصبحِ جمعه ناحیه ها ندبه می کنند: می آید اوکه منتقم و دادخواه ماست زهرا بشری موحد
شکر خدا که نوکری ام را قبول کرد احرام حج دلبری ام را قبول کرد شکر خدا که هیئتی ام کرده باز هم نذر و نیاز مادری ام را قبول کرد شکر خدا که نام مرا هم نوشته اند یک عمر مشق حیدری ام را قبول کرد شکر خدا که عاقبتم را به خیر کرد بی دست و پا و بی سری ام را قبول کرد شکر خدا که با همه روسیاهی ام این گریه های آخری ام را قبول کرد بی بال و پر ، به عکس حرم خیره می شدم با اینهمه کبوتری ام را قبول کرد شکر خدا که اول ماه محرمی ارباب باز نوکری ام را قبول کرد
تا زنده ایم مجلس روضه پناه ماست آب و هوای عشق، همین اشک و آه ماست غرق غمیم و عاشق ماه محرمیم ای تشنه کام! ماه عزای تو ماه ماست روی کتیبه نام «محبان فاطمه» است این پرچم کبود تمام گواه ماست ما رو سپیدِ خادمی ِ هیات توایم روشن ترین لباس، لباس سیاه ماست حر نیستیم اگر ولی از حر شنیده ایم لطف حسین (ع) بیشتر از اشتباه ماست از آب هم مضایقه کردند کوفیان اما ملال نیست! عطش خیمه گاه ماست تا آخرین نفس به ولای تو زنده ایم عطر هزار لاله میان سپاه ماست هرصبحِ جمعه ناحیه ها ندبه می کنند: می آید اوکه منتقم و دادخواه ماست زهرا بشری موحد
شب جمعه حرمت بوی محرم دارد بانویی کنج حرم مجلس ماتم دارد شب جمعه شده و باز دلم رفت حرم دل آشفتۀ من، صحن تو را کم دارد مادرت روضه گرفته است برایت آقا زیر لب زمزمۀ “وای حسینم” دارد بیرق روضه عیان است ز روی گنبد مجلس روضه همانجاست که پرچم دارد گریۀ مادرتان عرش خدا را لرزاند روضۀ “آه بُنَیَّ ” چقدر غم دارد حجره‌های حرمت پر شده از ذکر حسین هر که آید به حرم نام تو را دم دارد در هوای لب خشکت به لب آب فرات چشم هر زائرتان چشمۀ زمزم دارد عطر سیب حرمت از سر شب تا به سحر برده غم از دل هرکس که به دل غم دارد فطرس امشب چقدر بر تو سلام آورده فطرس انگار خبر از همه عالم دارد مصطفی قربانعلی
شب جمعه حرم غوغاست انگار دوباره روضه ها برپاست انگار پریشان حضرت زهراست انگار کنارش زینب کبراست انگار «گلی گم کرده و میجوید او را» «به هر گل میرسد میبوید او را» لباس کهنه را زهرا بیارد... به رگهای بریده لب گذارد زبان گیرد ، ز دیده خون ببارد: «مسلمانان حسین مادر ندارد» گل نیلوفرِ پرپر حسینم سلام ای پیکر بی سر حسینم امیرِ هردو عالم لشکرت کو؟... گل لیلا ، علیّ اکبرت کو؟... علمدار سپاه ، آب آورت کو؟... سلیمانِ زمان ! انگشترت کو؟... «چرا بر تن حسینم سر نداری؟» «بمیرم من مگر مادر نداری؟» خودم دیدم پرت میسوخت مادر زمین خوردی،سرت میسوخت مادر تمام پیکرت میسوخت مادر بمیرم حنجرت میسوخت مادر هوا را دود میدیدی حسینم سیاهی رفت چشمت نور عینم به خاک و خون کشیده شد سپاهت «الهی شیعتی...» گفتی به آهت شرر زد بر دل زینب نگاهت... دو چشمت بود سمت خیمه گاهت تنت از خون سر رنگین شد ای وای به ناگه سینه ات سنگین شد ای وای تنت را زخمی و بی حال دید و... میان قهقهه خنجر کشید و... صدای گریه هایم را شنید و... سرت را روی زانویم برید و... تمام قتلگه دریای خون شد ز مقتل قاتلت با سر بُرون شد تو را کشتند و لشگر بی حیا شد میان خیمه پای شمر وا شد سرت با هلهله بر نیزه ها شد به خاک کربلا جسمت رها شد «اگر کشتند چرا خاکت نکردند؟» «کفن بر جسم صد چاکت نکردند؟» محمدعلی انصاری