.
▪️ زمینه / #شور
▪️ #زمزمه
▪️ #اسارت #شام
#سبک_بسمت_گودال_از_خیمه_دویدم
چشام پر از اشک و ، دلم پر از داغه
تو روی نیزه من ، سوار بر ناقه
ببین تن زینب ، زخمی شلاقه
تو روی نیزه من ، سوار بر ناقه
سنگا شده روونه سوی نیزه
خون گلوت میریزه روی نیزه
▪️وای حسین وای حسین حسینم
لبات ترک داره ، سرت پر از خونه
چقد روی نیزه، موهات پریشونه
چقدر خاکستر ، نشسته رو گونه
چقد روی نیزه ، موهات پریشونه
یادش بخیر روزای خوبه باتو
مادرمون شونه می کرد موهاتو
▪️وای حسین وای حسین حسینم
نمونده تو سینه ، صبر و شکیبایی
تو کوچه ها زینب ، شده تماشایی
با سنگ و خاکستر ، شدم پذیرایی
تو کوچه ها زینب ، شده تماشایی
خیلی دل خواهرتو آزردن
برای زینب صدقه آوردن
▪️وای حسین وای حسین حسینم
نظر بر این قلب ، پر آه کن داداش
رقیه تو یه کم ، نگاه کن داداش
فکری به طفل بی ، پناه کن داداش
رقیه تو یه کم ، نگاه کن داداش
ببین که هق هق میکنه رقیه
حرف نزنی دق میکنه رقیه
▪️وای حسین وای حسین حسینم
(#علی_سلطانی)
.👇
.
باز اين چه شورش است که در خلق عالم است
باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز اين چه رستخيز عظيم است کز زمين
بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
اين صبح تيره باز دميد از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله درهم است
گويا طلوع ميکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامي ذرات عالم است
گر خوانمش قيامت دنيا بعيد نيست
اين رستخيز عام که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جاي ملال نيست
سرهاي قدسيان همه بر زانوي غم است
جن و ملک بر آدميان نوحه مي کنند
گويا عزاي اشرف اولاد آدم است
👤محتشم کاشانی
........
سلام ما به تو ای سومین امام حسین
که در حضور تو مهدی کند سلام حسین
سلام بر تو و بر مهدیت که روز ظهور
ز دشمنان تو بستاند انتقام حسین
سلام باد به زینب که پاس خونت داشت
به اشک و خونِ دل و خطبه و کلام حسین
سلام بر تو که در زیر تیغ با لب خشک
برای شیعه فرستاده ای پیام حسین
سلام بر تو و آن قطره های خون سرت
که ریخت روی زمین در مسیر شام حسین
سلام بر تو و آن دم که زینبت می گفت
بیا گلوی تو بوسم بجای مام حسین
سلام بر تو و آن لحظه ای که قاتل تو
نهاد تیغ بر آن لعل تشنه کام حسین
سلام بر تو و بر اصغرت که تیر جفا
بریخت شهد شهادت ورا بکام حسین
چو خم شدى پى بوسیدن رُخِ اکبر
دگر نبود قعود تو را قیام حسین
زخون سینه و پیشانى ات وضو کردى
براى سجده به درگاه ذوالکرام حسین
به خاک بود جبین و سرت جدا کردند
نماز عشق تو در سجده شد تمام حسین
«مؤید» است غلامت اگر چه خوب و چه بد
مپوش دیدهى رحمت از این غلام، حسین
سیدرضا مؤید خراسانی
....................
#امام_حسین علیه_السلام
#مرثیه
به روی سینه تو من مدال می بینم
نفس به سینه خود را زوال می بینم
جدا جدا شدی و از خدا جدا نشدی
من این جدا شدنت را وصال می بینم
نه جای نیزه بُوَد این، نه جای شمشیر است
چرا به سینه ی تو من هلال می بینم
.....................
شیعَتی مَهما شَرِبتُم ٬ عَذِبَ ما فَذکُرونی
و انا سِبطُ الَذی مَن غَیرِ جُرمٍ قَتَلونی
و بِجُردِالخَیلِ بَعدا ٬ قتلِ عمداَ سَحَقونی
لَیتَکُم فی یومِ العاشورا جمیعا تَنظُرونی
..............
ذکر برای رفتن از واحد یا زمینه به شور:
السلام علیک یا اباعبدالله
به ابی انت و امی یا حسین ثارالله
..................
صل اله علیک ، یا اباعبدالله
.
.
#امام_حسین
#مناجات_محرمی
#حضرت_زینب
روزی به پات غم نخورم شب نمی شود
این دلشکسته صاحبِ منصب نمی شود
مُردن به پای "یار"،ملاک تَقَرُّب است
"پروانه" تا نسوخت مُقَرَّب نمی شود
حُر را ادب به مرتبه ی حُرّیَت رساند
هرگز قفس سرای مودب نمی شود
در بارِگاه شاه،یکی جُون می شود
هر نوکری،غلامِ مُجَرَّب نمی شود
هیئت کلاس حضرت زهرا برای ماست
جز او کسی معلم مکتب نمی شود
این روضه ها ستون بنای تشیُّع است
مذهب بدون روضه که مذهب نمی شود
هرکس که صحبت از تو کند..،گریه می کنم
دیوانه پیش خلق مُعَذَّب نمی شود
ما گریه کرده ایم ولی هیچ گریه ای
مانند گریه بر غم زینب نمی شود
**
قربان جسم دَرهَم شاهی که اهل دِه
هر کار می کنند مرتب نمی شود
شاعر: #بردیا_محمدی✍
.
4_5767107228360248880.mp3
14.04M
#شور_پایانی
رحمت الله به عشاق ابی عبدالله
رحمت الله به تو سینه زن
رحمت الله به تو گریه کن
رحمت الله به اونایی که ...
یا ابی عبدالله میگن
چیزی جز عاشقی نیست نوکری
چیزی جز عاشقی نیست این جلو
اونا که با حسین بودن زنده اَن
احیاءُُ عند ربهم یرزقون
رحمت الله به عشاق ابی عبدالله
جنت الله حرمِ حسین
کربلا قبله ی عاشقاست
توو روایت میگه هرجایی
یا حسین گفتی کربلاست
پس اینجا که نشستی کربلاس
ّدیداری تازه کن پس با حسین
زیارت و بیا با اشکت بخون
صل الله علیک مولا حسین
رحمت الله به عشاق ابی عبدالله
قدرِ چشمِ تَرتو بدون
گریه کردی یه سعادته
گریه دستِ ما رو میگیره
روزی که یوم الحسرته
سرمایه داره هرکی گریه کرد
این اشکا والله قیمت داره
بهشته اینجا که گریه میکنی
جنات تجری تحت انهاره
رحمت الله به عشاق ابی عبدالله
PTT-20220819-WA0047.opus
823.7K
زمزمه خواهر با برادر
ای جسم پاره پاره ،از تو به یک اشاره
من خواهر توهستم، بنما به من نظاره
غلطان به خاک و خونی، برادر شهیدم
سرت به روی نیزه ،حسینم ای امیدم
جان پیمبری تو ، کشته ی بی سری تو
قاری سر نیزه ها ، صد پاره پیکری تو
مظلوم کربلایی ، حسین سرجدایی(2)
هفتاد و دو شقایق، دلهای پاک و لایق
در راه دین اسلام ، تشنه لبان عاشق
پا دررکاب رهبر،مجذوب عشق حیدر
فدا شدند کربلا ، با ذکر نام مادر
سردار سر به داران، با لشگر شهیدان
برظلم تن نداده ،این است پیام قرآن
مظلوم کربلایی،حسین سر جدایی(2)
برادر رشیدم ، از همه دل بریدم
وقتی به روی سینه،شمرلعین رودیدم
ناله ز دل کشیدم ،وقتی سرت ندیدم
ببین ببین خمیدم،وقتی سرت ندیدم
با ناله های مادر ، منم شدم نوحه گر
همراه با ملائک ، چشمان من شده تر
مظلوم کربلایی ، حسین سر جدایی(2)
آتش به خیمه ها زد، آغاز شد اسارت
شعله به گریه ها زد، آغاز شد جسارت
ازکربلابه کوفه ،پیچیده بوی سیب ات
عالم فدای جسم،بی یاروبی حبیب ات
کوفه نکرده تغییر ، اندوه دارد و غم
در مجلس حرامی ،اندوه بود و ماتم
مظلوم کربلایی ، حسین سر جدایی(2)
ازکوفه می روم شام ،همراه زین العباد
منم علمدار تو ، من در رکاب سجاد
چهل منزل ازکربلا،تا شهر اشک و ماتم
رأس توبرنیزه ها،ماروضه خوان دمادم
یه دختر سه ساله،داره غزل می خونه
از غم و عشق بابا ، بهار در خزونه
مظلوم کربلایی ، حسین سر جدایی(2)
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
@zekr_media - محمد حسین پویانفر_۲۰۲۱_۱۰_۱۵_۱۸_۲۸_۴۷_۷۰۴.mp3
4.37M
🌸 دل آرام جهان
🎤کربلایی محمد حسین پویانفر
#امام_حسین #شب_جمعه
#بارون_کربلا #پویانفر
دل آرام جهان آرزوی من یا صاحب زمان
العجل میخونم بعد از هر اذان آقای مهربان
بی تو سهمم غمه کی میشه صبح فرج یابن فاطمه
نکنه واسه اون روز عمرم کمه بی تو سهمم غمه
جاری عشق تو سینه به سینه
روشنتر از آب و آیینه روشنتر از آب و ایینه
یا مهدی
عشقت تو قلبمه من به تو محتاجم بیشتر از همه
هر چی دارم از لطف این پرچمه عشقت تو قلبمه
اسمت مشکل گشاس شب جمعه ظهورت تو کربلاس
کربلا کربلا ذکر عاشقاس اسمت مشکل گشاس
چقد این روضه ها داره نور امید العجل
بالحسین شهید العجل بالحسین شهید من دور از کربلا زندگیم می گیره نور از کربلا
پای رفتن از من شورکربلا من دور از کربلا
سامونم کربلا یه سفر واجب شه اونم کربلا
شب جمعه من مهمونم کربلا سامونم کربلا
سفر اولم یادم اومد کربلا
بارون می زد کربلا بارون می زد کربلا
بارون کربلا مادرت می شه مهمون کربلا
شب جمعه روضه خون کربلا بارون کربلا
با شیش گوشه حرم گریه می کنم تو آغوش حرم
نذر زینب مشکی می پوشه حرم آه شیش گوشه حرم
سر پیراهنت پیرم کرده زندگی سیرم کردن از زندگی
سیرم کردن از حسین
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زینب__س__روضه
رسیده روضه به بازار شام واویلا
تمام مرثیه در یک کلام واویلا
شدند پرده نشینان آیه ی تطهیر
شکنجه در ملأ بار عام واویلا
ز کوچه ها همه بوی شراب می آید
رسیده قافله در ازدحام واویلا
در ازدحام نظرها،سلاله های علی
اسیر و خسته و بی احترام واویلا
به کوچه های یهودی خبر رسانده کسی
رسیده مرحله ی انتقام واویلا
به هر اشاره ی سنگی سری زمین می خورد
سری به نیزه ندارد دوام واویلا
مقابل دل زینب چگونه می شکنند
به سنگ کینه جبین امام واویل
حسن کردی
حضرت زینب (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زینب__س__زمینه
می باره از چشمام،رو گونه باز بارون
برای تو لبهام ، بازم شد روضه خون
نگاهی که, نداره خواب....
خونه مث ,دل رباب....
یادمه, شکوفه ی پرپرت
غرق خون,قنداقه ی اصغرت
پاره شد, گلوی نیلوفرت
یا اخا غریب مادر حسین...
یا
یاحسین,شهیدتو زینبم
تو آغوشم دارم,یه کهنه پیروهن
همون که از تنت, درآورده دشمن
قامت من,کرده کمون...
شد بدنت,بی سایه بون...
یادمه,زخمای رو پیکرت
بوسه به,اون رگای حنجرت
وای من,به نیزه رفته سرت
یاحسین,شهیدتو زینبم...
یا
یااخا,غریب مادر حسین...
دوباره من یاد,مصیبت شامم
به یاد طعنه ی, یهودی از بامم
می سوزم از,بزم شراب....
می زد تو رو, پیش رباب.....
از غمت,سکینه شد ناله گون
زدیزید,به دندونت خیزرون
شدبه پا, از لب تو جوی خون
یاحسین,شهیدتو,زینبم
یا
یا اخا غریب مادرحسین...
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
حضرت زینب (س)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_سجاد__ع__زمینه
از روضه های کربلا دلم کباب است
روضه هر روزه من دیدن آب است
هجده عزیز من را ؛ لب تشنه سر بریدند
گلهای باغ ما را ؛ در خاک و خون کشیدند
آه و واویلا ؛ آه و واویلا
......
از بین خیمه گر چه مقتل را ندیدیم
صدای تیغ و نیزه ها را می شنیدم
دیدم به خیمه عمه ؛ برگشته قد خمیده
دیدم به روی نیزه ؛ رفته سر بریده
آه و واویلا ؛ آه و واویلا
......
کنار جسمش گریه همچون شمع کردم
در بین بوریا تنش را جمع کردم
چقدر کفن و دفنِ ؛ پیکر پاره سخت است
بوسیدنِ رگایِ ؛ حنجر پاره سخت است
آه و واویلا ؛ آه و واویلا
.....
بین تموم روضه هام وای از اسیری
وای از غم بازار شام وای از اسیری
به دور خواهرانم ؛ دیدم که ازدحام است
دیدم که عمه جانم ؛ با شمر هم کلام است
آه و واویلا ؛ آه و واویلا
عبدالحسین
امام سجاد (ع)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسن__ع__زمزمه
سايه ي سبز قامتت افتاده رو عرش خدا
همه فرشته ها ميگن غريب امام مجتبي
غريب امام مجتبي
امير قلب صابران کريم عالميني تو
خدا رو شاهد مي گيرم غريب تر از حسيني تو
يه تل خاک توي بقيع نشون تربت توِ
مزار بي چراق تو راوي غربت توِ
مظلوم ترين اهل بهشت شهيد بي صحن و سرا
بي کس و تنها و غريب آقام امام مجتبي
غريب امام مجتبي
امام حسن (ع)
زمزمه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_رقیه__س__زمینه
خاک گونه هات منو کشته
زخم رو چشات منو کشته
اون زخم کنار پیشونیت
خشکی لبات منو کشته
شنیدم بهت آب ندادن، دلم سوخت
شنیدم سرت داد کشیدن، دلم سوخت
شنیدم تو رو می زده شمر، مث من، دلم سوخت
بابا بابا
منم زد ، چه بد زد
با مشت و ، لگد زد
با بغض و حسد زد
بابا بابا
به من آب ، نمیده
سرم داد ، کشیده
سرت رو بریده
خاک گونه هات منو کشته ....
....................................
مثل عمه جون دلم خونه
دنیامون شبیه زندونه
می سوزه دلم تا می بینم
موهای سرت پریشونه
شنیدم موهاتو کشیدن ، دلم ریخت
شنیدم سرت رو بریدن ، دلم ریخت
شنیدم حرم رو به آتیش ، کشیدن ، دلم ریخت
بابا بابا
نبودی ، حرم سوخت
تو خیمه ، پرم سوخت
پر معجرم سوخت
بابا بابا
موهای ، منم سوخت
تموم ، تنم سوخت
پر دامنم سوخت
خاک گونه هات منو کشته ...
....................................
این گوش بدون گوشواره
این گوشای زخمی و پاره
این پاهای خونی و بی جون
عمری حرف و درد دل داره
شنیدم که کنج تنوری ، دلم سوخت
از این غصه و رنج دوری ، دلم سوخت
منو کوچه بازار نبودی ، چجوری ، دلم سوخت
بابا بابا
سه ساله ، کی دیده
با قد ، خمیده
موهامم سفیده
بابا بابا
دیگه جون ، ندارم
یه دندون ، ندارم
نه سامون ندارم
خاک گونه هات منو کشته ...
وحید محمدی
حضرت رقیه (س)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_رقیه__س__نوحه
دختری دل شکستم و
از این زمونه خستم و
مس بارون میبارم و
خسته زروزگارم و
سر به دیوار میزارم و
غصه دارم خیلی زیاد
بی اختیار اشکم میاد
دلم فقط بابا م و میخواد
زخم و کبود بدنم
جای پا مونده رو تنم
از این غم زمونه فریاد
با باحسین بابا حسین
بابا حسینم
بعد عموی پهلوون
همه تنم شد ارغوون
میونه اتیش دویدم
با لگد از خواب پریدم
سه ساله ی مو سپیدم
رد طناب رو دستامه
لخته ی خون رو لبامه
جون دادن دیگه از خدامه
اسم بابا م و میبرم
این لحظه های اخرم
ارزوم دیدنه بابامه
بابا حسین بابا حسین
بابا حسینم
چی به سر تو اومده
کی به لب تو چوب زده
خودم دیدم که بی امان
میزد با چوب خیزران
به اون لب و به اون دهان
دلم شده از غصه خون
هلهله کردن برامون
میخندیدن به گریه هامون
امون ز مجلس شراب
دنیا شد رو سرم خراب
وقتی کنیز کردن صدامون
حضرت رقیه (س)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_سجاد__ع__زمینه
عمریه می بارم ، ای وای بابا
غمی کهنه دارم ، ای وای بابا
هنوز تو گوشمه ، ناله ی رباب
تو خیمه ها نبود ، قطره ای از آب
امون از غربت
کجایی بابا
**
غرقِ رنج و بلام ، ای وای بابا
امون از غم شام ، ای وای بابا
امون امون امون ، از قوم یهود
که ظلم و کینه ها ، حق ما نبود
امون از غربت
کجایی بابا
**
چشمایی که هیزن ، ای وای بابا
دنبال کنیزن ، ای وای بابا
جایی که از غمش ، دل میشه کباب
یه چوب خیزران ، مجلس شراب
امون از غربت
کجایی بابا
شاعر : ابوالفضل آلوئیان
امام سجاد (ع)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#اربعین_حسینی__ع__شور
رفیقم رفتی حرم جاموندم
با همه غصه تنها موندم
خوشبحالت حرمو دیدی تو
نمیدونم که چرا جاموندم
بیا بگو خاطراتتو
خاطره های تو راهتو
وقتی رسیدی توکربلا
برام بگو حسو حالتو
دم ورودی حرم را دیدی
تو انتهاب زائرا تو میدویدی
میگفتی آقا الحمدالله
برا یه بارم شده نوکرو خریدی
جاموندم آقا تو رام ندادی
مگه برام جایی نبود که جام ندادی
یه روضه گردم که پر دردم
این دفعه دعوتم کنی بر نمیگردم
حسینم ارباب
بند دوم
یه سوال دارم ازت انصافا
تو حرم یاد رفیقت کردی؟
زیر قبه ی ابی عبد الله
یه سلام جای رفیقت کردی؟
حق رفاقت همینه که
وقت زیارت یاد منی
منم تو ایران به یاد تو
همش بودم تو سینه زنی
ایشالا یک سال پای پیاده
باهم میریم سمت حرم از دل جاده
قدم قدم تا سمت حرم ما
میریم به امید خدا با دل ساده
حرم ندیدم فقط شنیدم
که زائرات میگن چقد حرم قشنگه
با حال زارم میگم دوباره
دلم برای شیش گوشت خدایی تنگه
حسینم ارباب
بند سوم
رفیقم روی دلت غم مونده
گریه ی تو دلمو سوزونده
آره من رفتم و تو جا موندی
مثل اون سه ساله که جا مونده
قسم به اشکات به این علم
نمیدونی آشوبه دلم
دیدم آخه یه صحنه ای رو
نبودی تو ٬ تو راه حرم
دیدم یه دختر اومد با باباش
نگاه من خیره شده به کف پاهاش
خسته که میشد میذاشت رو دوشش
رد طنابی هم نبود به روی دستاش
پای برهنه از کوفه تا شام
دویدم از بس روی خار زخمه کف پام
عمو ابالفضل برس به دادم
عمه بریدم دیگه من بابامو میخوام
بابا حسینم ....
احمدرضا اسماعیل نژاد
اربعین حسینی (ع)
شور
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زینب__س__شور
زينب
آسموني كوكبي ام + ديوونه هر شبي ام
غلام حلقه در گوشم + زينبي ام زينبي ام
بي بي منو رها نكن + با غربت آشنا مكن
خوب مي دونم بدم ولي + از نوكرات جدام مكن
****
حضرت زینب (س)
شور
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسن__ع__روضه
این نمکدار ترین روضه نمک گیرم کرد
پسر فاطمه با دست خودش سیرم کرد
روضه ی کوچه غمهـای کریم طاها
در همین اوج جوانی به خدا پیرم کرد
مادر افتاد زمین و پسر افتاد زمین
مَردک پست بلافاصله تحقیرم کرد
چادر عصمت و پاکی شده خاکی ای وای
معجر خاکی و خونیشْ زمین گیرم کرد
آمد و زد لگد و بد زد و بد گفت و سند....
پاره کرد و پس از آن حادثه تکفیرم کرد
پس از آن واقعه هر روز به من گفت سلام
آن سلام عاشق زهر و اجل و تیرم کرد
خواهرم داخل این تشت اگر خون دل است
روضه ی بند و غل کوفه به زنجیرم کرد
ندبه خوان باش که فرزند حسن می آید
جمعه ی آمدنش عاشق تکبیرم کرد
حسین ایمانی
امام حسن (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
Shahin-Jamshidpour-and-Fariborz-Khatami-Shahriarim-San.mp3
9.08M
شهریاریم سن آقا
ترکی عالی ❤️💚👌
تکثیر عشق 💚 👈
@azizamhosen
@yaraliagham
💚دوعالم مست وشیدای حسین است
🤍شهادت جام صهبای حسین است
💚حسینی زندگی کن تا بدانی
🤍شرافت خود به مبنای حسین است
💚مکن ظلم ومده تن در بر ظلم
🤍که این تنها تمنای حسین است
💚به صحرای منا لب تشنه ای گفت
🤍تن بی سر ز سودای حسین است
💚ندا زد زینبش یارب نظر کن
🤍که گودالی مصلای حسین است
💚به دشت کربلا افتاده بی سر
🤍شهادت چون الفبای حسین است
💚برای خواندن آیات قرآن
🤍به راس نیزه ها جای حسین است
💚گر ای موسی تورا کوهیست میعاد
🤍سر نی طور سینای حسین است
💚چه باک از آتش سوزان دوزخ
🤍به پای نامه امضای حسین است
💚برو زاهد بهشت ارزانی تو
🤍بهشت من تولای حسین است
💚دوشنبه تون متبرک به حضرت امام #حسین علیه السلا
فاطی
@azizamhosen
@yaraliagham
#حضرت_زینب #امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
منی که آسمان خاک رهم بود
تمام هستیم زیر و زبر شد
تمام مردها رفتند اما
نصیب من فقط خون جگر شد
اگر چه نیمه جان بودم پدر جان
ولی خیلی بجانت راه رفتم
برایم باورش سخت است اما
کنار قاتلانت راه رفتم
میان نیزه داران حرامی
کجا آخر مجال خواب میشد
بروی ناقه ی رم کرده بودم
تکان میخورد و پایم آب میشد
نمک نشناس های شهر کوفه
به اشک چشم عمه خنده کردند
به ما خرما و نان خیرات دادند
مرا پیش سرت شرمنده کردند
میان حلقه دستم جا نمیشه
نمیدانم چرا بازش نکردند
گل اتش سرم افتاد بابا
ولی عمامه را بازش نکردند
همه بر بام خانه جمع بودند
امان از اتش و از دود در شام
در آن اوضاع سهل ساعدی دید
تمام چکمه ام خون بود در شام
میان مجلس یک عده عیاش
توان خویش را از دست دادیم
همه بر صندلی هاشان نشستند
ولی ما چند ساعت ایستادیم
نمیخواهم بدانی اصلا از کاخ
نمیخواهم بدانی اوج غم را
که من بر هیچکس حتی تو بابا
نگفتم روضه ناموسیم را
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
___
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#حضرت_زینب #امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
عالم مريد اوست كه پير مراد بود
زين الموحدين شد و زين العباد بود
با غصه ها قرين شد و يعقوب گريه شد
از كربلا به روى دلش غم زياد بود
با دست بسته در پى هجده سر به نى
آواره بين كوفه و شام و بلاد بود
تا لحظه ى شهادت او روضه اش فقط
"يك جرعه آب بر لب عطشان نداد" بود
يك لحظه هم ز خاطر آقا نمى رود
زلفى كه روى نيزه در آغوش باد بود
عارض بر او تبى شده و سد راه كرد
عباس شاهد است كه مرد جهاد بود
🔸شاعر:
#محمد_حسین_مهدی_پناه
___
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#حضرت_زینب #امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
تمام عمر خود، آزار دیدم
جهان را بر سرم آوار دیدم
عزیزانِ خدا را خوار دیدم
میان مجلس اغیار دیدم
چهل منزل که نه، عمری حزینم
چهل سال است من چله نشینم
شبانه روز، یاد اربعینم
همیشه چشم خود، پُربار دیدم
کنارِ گریه دوشادوش ماندم
فقط خیره شدم، خاموش ماندم
گمانم ساعتی بیهوش ماندم
همینکه آب، بالاجبار دیدم
شده اشکم روان، با که بگویم
غمِ هفت آسمان با که بگویم
ازین داغ گران با که بگویم
حرم را بر سرِ بازار دیدم
الهی که زنی مضطر نماند
میان کوچه، بی یاور نماند
اگر هم ماند، بی معجر نماند
خودم این درد را ناچار دیدم
ازین غصه گریبان می دهم چاک
میان خنده های قوم ناپاک
عقیله عمه ام را بر روی خاک...
به زیر کعب نی، بسیار دیدم
نرفت از تن، نشانِ سلسله... نه
نرفت از گوش، صوتِ هلهله... نه
نرفت از خاطر من، حرمله... نه
از آن ملعون غمی دشوار دیدم
مداوا کرد چشم تار ما را
تسلا داد قلب زار ما را
خدا خیرش دهد، مختار ما را
سر شمر و سنان بر دار دیدم
رباب و گریه اش... ای داد، ای وای
صدای گریه ی نوزاد، ای وای
کشیدم از جگر فریاد ای وای...
پرِ گهواره را هر بار دیدم
نمی دانم، گمانم خواب بودم
میان خیمه ها بی تاب بودم
مریض اما پیِ ارباب بودم
به حال زار، داغ یار دیدم
به روی سینه اش دیدم دویدند
تنش را سمت گودالی کشیدند
سرش با خنجر کندی بریدند
خودم دیدم، اگرچه تار دیدم
بمیرم عاقبت انگشترش را
لباسِ دستباف مادرش را
عبا، عمامه ی پیغمبرش را
میان دکه ی تجار دیدم
🔸شاعر:
#محمد_جواد_شیرازی
___
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#حضرت_زینب #امام_سجاد
#مصائب_شام #کاروان_اسرا
هر لحظه با هر گونه مضمون گریه کردم
هر روز و شب، یاد پدر، خون گریه کردم
دستی به سوی آب، بی گریه نبردم
مُردم به واللهِ که قدری آب خوردم
قلب مرا هر ناله ی مجروح سوزاند
یک عمر، حتی دیدنِ مذبوح سوزاند
جامه به تن کردند، حالم ریخت برهم
مرده کفن کردند، حالم ریخت برهم
با هر بهانه مجلس روضه گرفتم
خانه به خانه مجلس روضه گرفتم
اشک ربابه در وجودم آتش افروخت
هر بار دیدم شیرخواره، سینه ام سوخت
این داغ، هر ساعت چه کرده با دل ما
بر حرمله لعنت، چه کرده با دل ما
آثار ضرب تازیانه بر تنم ماند
رد غل و زنجیرها بر گردنم ماند
دستان عمه زینبم را تا که بستند
نامردهاخیلی غرورم را شکستند
مانده به گوشم نعره ی دشنام، دشنام
گفتم به شاگردان خود، الشام الشام
یادم نرفته عمه ام را، سنگ می خورد
از پیرزن های یهودی چنگ می خورد
از پشت بام آتش زدند و معجرش سوخت
مانند من سرتاسر بال و پرش سوخت
بغضی است هر لحظه به لب آورده جانم
من کشته ی بزم شراب و خیزرانم
شد حسرت اهل حرم، کنج خرابه
شد قتلگاه خواهرم، کنج خرابه
این زخم ها، آثار جنجال است با ماست
یاد چهل منزل، چهل سال است با ماست
سوزاند داغش تا دم آخر دلم را
ناله کشیدم از درونم واحسینا
🔸شاعر:
#محمد_جواد_شیرازی
___
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#حضرت_زینب #مصائب_شام
#دروازه_کوفه #کاروان_اسرا
*
سفر آغاز شد دریا دلی قصد سخن دارد
رسول عشق در زنجیر فکر پر زدن دارد
اگر چه شاهدی دارد که جسمی بی کفن دارد
برای چشم عالم یوسف او پیرهن دارد
سرودن می شود آغاز بانو شور می خواند
زنی این داستان را با صدای نور می خواند
*
چه بسم الله زیبایی نشانده بانویش برلب
نمی افتد مسلم با چنین عشقی ز تاب و تب
کند روز بداندیشان شهرآشوب را چون شب
قیامت می کند در کوفه و شام بلا زینب
نگاهش می رود سمت حسین و می کند اعجاز
همین جا خطبه خوانی های بانو می شود آغاز
*
منم زینب، حسین من، اسیر عشق شیرینیت
تمام هستی ام باشد بلاگردان آیینت
گذشتم از سر دنیا برای حرمت دینت
دعایم کن، بمانم در مسیرت، مرغ آمینت
چه کردی با دلم دستت، یداللهی تر از موسی
به اعجاز تو زینب مانده در این دشت، روی پا
*
شهادت را علم کردی. اسیران را علمدارم
برای لحظه ای این پرچمت را بسته نگذارم
خدا قسمت کند، درد و بلایت را خریدارم
به آب دیده، گرد از چهره آن ماه بردارم
مهیایم نمودی، می روم پیغمبرت باشم
هماوازی هماهنگ و هوادار سرت باشم
*
خیالت راحت این پرچم ز دوش من نمی افتد
بدان با اربعینت هم خروش من نمی افتد
پیام روشنت، هرگز، ز گوش من نمی افتد
حسینم واحسینم از سروش می نمی افتد
بمان، ای سایه ی بر سر، کنار زینبت دائم
که من دشمن شکن باشم، به هر شهری شوم عازم
*
منم زینب، تو می دانی؛ دلی پیغمبری دارم
به وقت خطبه خوانی من بیان حیدری دارم
پی احقاق حقت نطق های مادری دارم
خوشم که با سرت در پیش رویم دلبری دارم
می افتم از نفس اما نمی افتم ز پا هرگز
نباشم روی گردان از تو و حسن القضا هرگز
*
برای بعد از این تدوین کنم دیوان خونت را
به عالم می دهم با خطبه ها درس جنونت را
سرپا می کنم این خیمه های سرنگونت را
مفسر می شوم انا الیه الراجعونت را
من از شور اباالفضلی پرم لبریز احساسم
مطیع امر تو، جان برادر، مثل عباسم
*
خداحافظ برادر، در مکنون خدا در خون
دل لیلایی ام گردیده دور قامتت مجنون
به من پیغمبری دادی برادر از توام ممنون
تمام خطبه هایم نیز باشد با همین مضمون
حسینی آمدم رفتم حسینی از سر کویت
مرا آزاد می بینی میان بند گیسویت
*
تمام آبرویم را برایت خرج خواهم کرد
اگر جانی بماند پا به پایت خرج خواهم کرد
قنوتم را برای کربلایت خرج خواهم کرد
دلم را در میان روضه هایت خرج خواهم کرد
برادر، هیچ کوتاهی ز زینب سر نخواهد زد
اگر صبری بماند، او به محمل سر نخواهد زد
*
مرا آیینه باران در مسیرت کرده ای جاری
به دستم داده ای یک کهکشان خورشید بیداری
نمودی از تمام رازهایت پرده برداری
خبردارم که از فردای زیبایی خبر داری
چه با دل های عالم می کنی، فردا و فرداها
دل و دین می بری از آسمان و دشت و دریاها
*
دمشقی را پس از مشق سکوت آزاد می سازم
تمام شهر را لبریز از فریاد می سازم
شب این شام را ویرانه از بنیاد می سازم
پس از این هر دل آماده را آباد می سازم
دفاع از حرم را با جوانان می کنم تصویر
کجا خواب حرامی در حرم ها می شود تعبیر
*
حسینی های بعد از این، مکرر عشق می ورزند
اذان گویت شوند و مثل اکبر عشق می ورزند
به یاد کربلا سنگر به سنگر عشق می ورزند
سری دارند و در راه تو بی سر عشق می ورزند
همین عاشق ترین ها قاسمت را مقتدا گیرند
به سمت کربلایت با نماز عشق می میرند
*
پس از این کربلا، کرب و بلاها شکل می گیرند
چه عابس ها که با احساس در این راه می میرند
اسیری هم که باشد مثل ما شیری به زنجیرند
مسلح با سلاح نور و با آهنگ تکبیرند
مسلم شور عاشورایی ات پایندگی دارد
محرم بیش از این ها بعد از این بالندگی دارد
*
زمان روضه خوانی شد، شدم کرب و بلایی تر
فراز ناقه، بی هودج، نشستم بر روی منبر
تویی امن یجیب من که با عشقت شدم مضطر
نما تایید خواهر را بر اوج نیزه ها با سر
به چوب خیزران دادی لبت ای آیه الکرسی
مدام از روی نی از خواهرت احوال می پرسی
*
خدا قوت برادر پای بند من شدی در راه
هلال من چه می بینم به روی چهره ات ای ماه
نمی سازی چرا ما را از آن راز تنور آگاه
چه صبری داده ای بر زینب دل خسته یا الله
به شاعر می شود لطفی کنی تا زائرت باشد
اگر برگشت، برگردد و بهتر شاعرت باشد
*
🔸شاعر:
#سید_علی_میری_رکن_آبادی
____
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#حضرت_زینب #مصائب_شام
#دروازه_کوفه #کاروان_اسرا
حال مرا بپرس از این تازییانه ها
دارم ز عشق تو به تن خود نشانه ها
بر روی نیزه قاری قرآن مادرم
پایان بده به اینهمه شک و گمانه ها
تشییع میکنند تو را سنگهای شهر
همراه نیزه ها به سر بام خانه ها
مثل زبان حرمله بددهن مرا
سوزانده است شعله سرخ زبانه ها
آیات حق کجا و شراب و قدح کجا
قرآن کجا و رقص و نوای ترانه ها
یک کاروان بریده و زنجیرها برید
جان اسیرها به لب از دانه دانه ها
منکه حریف اشک رقیه نمیشوم
باید چه داد پاسخ سیل بهانه ها
هر روز زخم تازه به روی تو میخورد
جانم به لب رسیده زدست جوانه ها
رفتی تنور خولی و رفتی به روی نی
دارم به سینه حسرت این آشیانه ها
گاهی به دست باد و گهی هم به دست شمر
خورده گره به موی سر تو ز شانه ها
بین من و تو حرف نگفته زیاد هست
خاموش گشته زمزمه عاشقانه ها
🔸شاعر:
#ابراهیم_میرزایی
____
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#حضرت_زینب #مصائب_شام
#دروازه_کوفه #کاروان_اسرا
به ما تنها اهانت میشد ای کاش و جسارت نه!
شهادت بود ارث خاندان ما، اسارت نه!
نوامیس رسولالله در آن خیمهها بودند
به آتش میسپردم خیمه را، اما به غارت نه!
«قَتَلْتُم عِترَتی او اِنْتَهَکْتُم حُرمَتی» یعنی
که آیا روضهای هم هست بیش از این عبارت؟ نه!
اگرچه آیهی تطهیر بر روی زمین افتاد
ولی ای کاش با دستان مشتی بیطهارت نه!
به دیدار کریم ابن کریمی رفت در گودال
نیامد شمر هم با دست خالی از زیارت، نه!
دریغا! کشتن ششماهه با تیر سهپر در جنگ
دل سنگ و نشان ننگ میخواهد، مهارت نه!
به رزمی نابرابر آبروی خویش را بردند
کسی دیده به این اندازه در جنگی خسارت؟ نه!
به نرخ گندم ری میوهی قلب نبی را کشت
به ابن سعد سودی میرسد از این تجارت؟ نه!
سرافرازی نصیب سربلندان سر نی شد
به دشمنها رسید آیا نصیبی جز حقارت؟ نه!
به سمت شهر پیغمبر که آمد کاروان ما
بشیر از ما خبر میبرد، اما با بشارت نه...!
حسینبنعلی شمع همیشه روشن دلهاست
بهسعی دشمنان خاموش میشد این حرارت؟ نه!
به لب آوای؛ "اَینَالمُنتقِم؟" دارد جهان بیتو
که دارد اشتیاق دیدنت را، انتظارت نه!
🔸شاعر:
#مجتبی_خرسندی
____
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
🏴سبک زمینه یا شور شهادت امام زین العابدین علیه السلام
#زمینه_امام_سجاد_ع
#شور_امام_سجاد_ع
#چل_ساله_که
🏴بند اول
چل ساله که برای بابام
گریه و زاری میکنم
با سلاح دعا و بکاء
من علمداری میکنم
یاد شهر کوفه و شام
سنگ کینه از روی بام
به خدا آزارم میده
یاد اون مجلس حرام
یاد دستای بسته و
کوچه و بازار یهود
هیچ موقع یادم نمیره
سیلی و صورت کبود
(یاحسین بابای غریبم
یا حسین یا حسین حسین)
🏴بند دوم
نصفه روزی بودکه خدایا
خزونی شد بهارمن
به نیزه ها نشوندن آخر
همه ایل و تبارمن
ریختن همه تو خیمه ها
تازیونه زدن به ما
خودم دیدم که بچه ها
بودن به زیر دست و پا
اسیری قسمت ما شد
شکسته حرمت ما شد
بابامو سنگ میزدن و
یه دفعه نوبت ما شد
(یا حسین بابای غریبم
یا حسین یا حسین حسین)
🏴بند سوم
جای زنجیر کینه مونده
هنوزم روپاهای من
شام و غوغایی که بپا شد
شده بود کربلای من
در و دیوار گریه میکرد
هوا آلوده بود و سرد
دور ما جمع شده بودن
عده ای بی شرم و نامرد
چشمای هرزشون هنوز
تو ذهنمه آی شیعه ها
گفتمو باز میگم همش
ای امون از شام بلا
(یا حسین بابای غریبم
یا حسین یا حسین حسین)
🙏التماس دعای خیر
✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
🎵کربلایی مجید مراد زاده
🏴سبک زمینه یا شور شهادت امام زین العابدین علیه السلام
#زمینه_امام_سجاد_ع
#شور_امام_سجاد_ع
#با_گریه_خو_گرفتم
🏴بند اول
با گریه،خو گرفتم
چهل سال،مثل یعقوب
میمردم،اگه نداشتم
نشون از،صبر ایوب
بریدن،جلو چشمام
سر عزیزانم رو
ندیدن،حتی یه لحظه
حال پریشانم رو
بیماره،کرب و بلایم
زخمی از،جور و جفایم
(واویلا آه و واویلا)
🏴بند دوم
نشد تا،که شهید شم
میسوختم،آخه توو تب
قسمتم،بود که باشم
همراهه،عمه زینب
تو کوفه،خطبه خونه
غم شهیدان بودم
جسارت،ها بهم شد
با اینکه مهمان بودم
بیماره،کرب و بلایم
زخمی از،جور و جفایم
(واویلا آه و واویلا)
🏴بند سوم
کربلا،دیدم اما
سخت تر از،کربلا شام
کوفه غم،دیدم اما
فرقشه،خیلی با شام
خدایا،کاش میمردم
نمیدیدم من شام و
نگاهه،هیزشون رو
جسارت و دشنام و
بیماره،کرب و بلایم
کشته ی،زهر جفایم
(واویلا آه و واویلا)
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴سبک زمزمه یا واحد سنگین شهادت امام زین العابدین علیه السلام و روضه ی شام
#زمزمه_امام_سجاد_ع
#واحد_امام_سجاد_ع
#یادم_نمیره
🏴بند اول
یادم نمیره،مصیبتای کربلا
یادم نمیره،اسارت تا شام بلا
یادم نمیره،سر بابام رو نیزه ها
یادم نمیره،به ما زدن سنگ جفا
برای من سخت تر
از کربلا،شام بود
مصیبتش بیشتر
از کربلا،شام بود
اونجا مَردُم به دور ما حلقه زدن
شادی میکردن و همه میرقصیدن
مارو به همدیگه نشون میدادن و
مسخرمون میکردن و میخندیدن
امون از دیده ی عوام
امون از مجلس حرام
امون از شام ای امون از شام۲
🏴بند دوم
یادم نمیره،زخم زبون،کنایه ها
یادم نمیره،سیلی زدن به دخترا
یادم نمیره،سر بابام رو زیر پا
یادم نمیره،نگاهشون به معجرا
یادمه که بستن
به دست و پام زنجیر
با طعنه میکردن
ماهارو هی تحقیر
مونده هنوز روی تنم کبودیا
که یادگاری از غم اسارته
زدن با تازیونه من رو بین راه
مثه بابام تنم پر از جراحته
امون از سنگ روی بام
زخمام نداره التیام
امون از شام ای امون از شام۲
🏴بند سوم
یادم نمیره،بزم یزید بی حیا
یادم نمیره،جام می و طشت طلا
یادم نمیره،چشمای هیز شامیا
یادم نمیره،محله ی یهودیا
بردن مارو اونجا
از وسط بازار
خواستن که بفروشن
ماهارو به اغیار
اونجا شنیدم از زبون عده ای
حرف کنیز و قلبمو همین شکست
از اون طرف دیدم عمو رو نیزه ها
با دیدنِ این صحنه ها چشاشو بست
امون از دیده ی عوام
امون از مجلس حرام
امون از شام ای امون از شام۲
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی