eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
در چار فصل من زمستان شد، بهاری اش کنید چشمه ای خشکیده آوردم که جاری اش کنید اینکه با آلودگی در ساحل رحمت نشست غرق عصیان است، غرق شرمساری اش کنید @hosenih دست خالی آمدم، دستم بجایی بند نیست زودتر پرونده ام را دستکاری اش کنید بنده ای که آمده در می زند بیچاره است چاره ای بر غربت و چشم انتظاری اش کنید گر شبی بر سفره ای با یار ما بودی بگو سائلی در بین جاده مانده، یاری اش کنید عبد اگر که وارد کهف علی شد بهتر است عبد را هم لایق شب زنده داری اش کنید خاک کفش نوکرانش را به صورت می کشم چشم من را نذر خاک کفشداری اش کنید آبرویم را حسن داد اشک چشمم را حسین این دو نعمت را برایم انحصاری اش کنید سفرهء افطار اگر تربت ندارد خالی است این لبان تشنه را امشب غباری اش کنید @hosenih مادری با تشنگی اصغرش غش می کند چاره ای باید برای گریه زاری اش کنید در میان مشک پاره قطرهء آبی نماند رفت عمو... فکری برای بیقراری اش کنید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به نام خدا 🍂وداع_با_ماه_شعبان_المعظم🍂 ✍سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا =============== خدا حافظ ای ماه پر فیض شعبـان خدا حافظ ای خلـوت اُنس  انسـان خداحافظ ای مـاه تطـهیــر و  توبه خداحافظ ای فرصـت نـاب عرفـان خدا حافــظ ای پلــه های رسیــدن برای تقــرُّب  به در گــاه  سـبـحــان به پایان رسیــدی و ما را رسـاندی به ماه ضیـافت ، به دریای غفــران درِ مغــفرت را تـو بر مـا گـــشودی به ذکــر و منــاجات و تفسیر قرآن چه ایـام و اعیـاد فرخنــده ای که بهـار آفـرین شد به فصـل بهــاران چه زیبا شـد آغازِ قرن و مَـه و سال به نامی که عالم شد از او گلستان الهــــی به حــقِّ مَـــهِ رویِ مهــــدی جهـــان با ظهـــورش منـوّر بگردان =============== ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۱/۱۳ مدیریت کانال @saeid1370 لینک_دعوت کانال باب الحوائج اشعار ناب ( مداحی،مولودی ترکی و فارسی) لینک کانال👇 http://eitaa.com/torkiy ---•••◇🔹️💢🔹️◇•••--- @torkiy
روزه‌داران مؤمنین آماده! من ماه خدایم ماه روزه، ماه قرآن، ماه تسبیح و دعایم ماه حق، ماه نبی، ماه علی مرتضایم ماه خیل انبیاء و اتقیا و اوصیایم تا رساند بر همه عالم پیامم را محمد خوانده از آغاز شهر الله نامم را محمد من گرامی ماه عفو و رحمت پروردگارم روزه‌داران الهی را همه باغ و بهارم باشد از شعبان امیرالمؤمنین چشم انتظارم در دل شب انس‌ها با حضرت صدیقه دارم تا سحر گه بی قرار چشم گریان حسینم هر شب و هر روز محو صوت قرآن حسینم دامن سجاده گردد بزم اُنس یار با من چشم مشتاقان بوَد تا صبحدم بیدار با من نور بخشد شمع جمع محفل دادار با من انس می‌گیرند مردان خدا بسیار با من از نسیم آید سرود نغمه روح الامینم همدم اشک و مناجات امیرالمؤمنینم لحظه‌ها تسبیح و، خوابِ روزه‌دارانم عبادت روزهایم روزهای صدق و اخلاص و ارادت یوسف زهرا حسن در نیمه‌ام یابد ولادت وز قدوم مادر زهرا مرا باشد سعادت روزه‌داران را دهـم از سـاغر قـرآن حلاوت ای خوشا آنکس که در من می‌کند قرآن تلاوت ای خوشا آنکس که قدر لیلةالقدرم بداند ای خوشا آنکس که اشک و معرفت در من فشاند ای خوشا آنکس که شب‌ها تا سحر بیدار ماند در دل شب افتتاح و جوشن و بوحمزه خواند من همان ظرف عنایات خداوند کریمم روح می‌بخشد دعای یا علیُّ یا عظیمم وای بر آنکس که در من حق نیامرزد گناهش یا نگردد شسته از اشک شبی روی سیاهش آنچنان باشد که حق محروم سازد از نگاهش در مه رحمت بوَد آغوش شیطان، جایگاهش توشه‌ای با خود نیارد تا خدا از او پذیرد می‌سزد از غصه در عید صیام من بمیرد خوش به حال آنکه در من دامن دلبر بگیرد در عروج خویشتن از زهد و تقوا پر بگیرد در دل شب‌های قدرم نیز قرآن سر بگیرد روی در محراب کوفه، دامن حیدر بگیرد ای خوش آنکو پرکند از اشک چشم نازنین را تـا بشویـد فرق خـونین امیـرالمـؤمنین را ای خوش آنکو در معاصی، احترام از من بگیرد با دهان روزه‌اش هر روز، کام از من بگیرد دامن وصل خدا را در صیام از من بگیرد در عبادت رفعت و شأن و مقام از من بگیرد من همانا سفره مهمانی ذات خدایم با تمام انبیاء از صبح خلقت آشنایم «میثم» از هر لحظه من فیض‌ها گردد نصیبت روزه، دارو، ذکر، درمان، ذات حق گردد طبیبت هست دامان تو هر شب دامن وصل حبیبت هر نفس باشد دعای یـا حبیب یـا مجیبت دوستت دارد خدا، گر تو خدا را دوست داری صرف کن اوقات خود در روزه و شب‌ زنده‌داری استاد حاج غلامرضا سازگار
 شعرمناجات باخدا ـ ماه مبارک رمضان ـ مجموعه ششم  مدیرپایگاه حلما  شعرمناجات باخدا ـ ماه مبارک رمضان شعرمناجات باخدا ـ ماه مبارک رمضان ـ شاعرناشناس آغاز می‌کنم سخنم را به یاحسین در می‌زنم به خانه‌ی معبود با حسین کاری به خاطر رمضانم نکرده ام اما گرفت دست تهیِ مرا  حسین ما روزه دارها همه یاد لب تواییم ای تشنه لب‌تر از همه‌ی تشنه‌ها حسین آخر مرا برای خودش می‌خرد شبی من میشوم مسافر کرببلا… حسین ******** شعرمناجات باخدا ـ ماه مبارک رمضان ـ حمیدرضاگلرخی یا الهی بنده ای آلوده ام  عمر خود را در جهالت بوده ام روسیاهم که جوانی را دریغ  در گناه و معصیّت فرسوده ام وای از این عمری که ناغافل گذشت  بر گناهانم فقط افزوده ام با ریا بوده همه اعمال من  خوش خیالم کار خیر بنموده ام بی خبر از خویش و ازهمسایه ها  در به روی سائلی نگشوده ام مردن و محشر فراموشم شده  دیده بر هم بسته و آسوده ام ************ شعرمناجات باخدا ـ ماه مبارک رمضان ـ شاعرناشناس دوباره سفره‌ی شب زنده دارها وا شد دوباره خانه‌ی دلدار ، خانه‌ی ما شد دوباره زمزمه‌ی دانه‌های تسبیحم دوباره دست دعای من و مفاتیحم دوباره با شهدا افتتاح می‌خوانم و پای دین خدا با امام می‌مانم دوباره بال گشایم دو دست خالی را فرازهای ابوحمزه ثمالی را ببار ابر خطاپوش! ماه رحمت شد ببخش صاحبِ خانه دوباره زحمت شد دلا بیا که خطا را به آه می‌بخشند بیا که کوه گناه را به کاه می‌بخشند صدای دعوت و این سفره‌های نورانی منی که بی سر و پایم کجا و مهمانی کنار سفره من آداب را نمی‌دانم فقط  رسیده ام و خواب را نمی‌دانم به روزه خوار بگو توبه در حضور اینجاست هزار توبه شکستی بیا غفور اینجاست کنار یار نشستن چه لذتی دارد گناهکار هم انگار عزتی دارد به جز کنار دعاخوان دلم نمی‌ماند دلم گرفته چرا روضه ای نمی‌خواند خوشا به حال هرآنکس که ناله ای دارد و التماس به دخت سه ساله ای دارد
🌸آمد رمضان سفره ی دل باز کنیم 🌸گُلبانگِ دعا به سویش ابراز کنیم 🌸ایامِ مناجات و ثَنا آمده است 🌸تا عَرش خدا دوباره پرواز کنیم 🌸تبریک به اهل معرفت باید گفت 🌸فَرخُنده شویم و خنده آغاز کنیم 🌸هنگامِ سَحَر، به وقتِ افطار و نماز 🌸گوشِ دل خود مَحرَم این راز کنیم: 🌸جز آب و غذا، کِبر و حَسَد هم ممنوع 🌸غیبت نکنیم و عشق اِحراز کنیم 🌸صد شُکر که مهمان خداییم همه 🌸با حال خوشی روزه ی خود باز کنیم 🌙حلول مـاه رمضان مبارک✨
AUD-20210504-WA0081.mp3
4.52M
🌙استقبال از 🍃خدا هر گناهی باشه 🍃به حسین می بخشه 🎤 👌👌👌❤️💚
آمدم درمانده و تنها، جوابم را بده جان بی بی حضرت زهرا، جوابم را بده من که می دانم چه کردم این همه رسوا شدم روسیاهم ای خدا اما جوابم را بده بر نگردان روی خود را از غلام خسته ات یک نگاهی کن مرا مولا جوابم را بده تو نخواهی این همه شب زنده داری را چه سود؟! تا دل من هم شود احیا جوابم را بده دست خالی رد نکن من را زکویت ای کریم بی نوایم، سائلم، آقا جوابم را بده گرچه عمری شد سیه پرونده ی اعمال من بر سخایت بسته ام دل را، جوابم را بده رو مگردان این قدر از این زمین خورده، بس است یا بزن من را و رد کن یا جوابم را بده "گریه کردم گریه هم این بار آرامم نکرد" ای عموی خیمه ها، سقا جوابم را بده دختری با گریه در کنج خرابه ناله زد ای فدایت دخترت، بابا جوابم را بده فائزه سادات معززی @rozeh_1
بنده‌ی نفسم شدم، سوز و نوایم رفت... رفت از نفس افتادم و حال دعایم رفت... رفت غفلتم توفیق توبه کردنم را برده است از قنوتم رَبَّنٰا إغْفِرْ لَنٰایم رفت... رفت بار من را آتش ناشکری ام سوزانده است از کفم سرمایه ی روز جزایم رفت... رفت عبد رسوایم... فقط دردسر مولا شدم آبرویم پیش او وقتی حیایم رفت، رفت در سحرها خلوتی با دلستانم داشتم آن قدر بد کردم آخر از سرایم رفت... رفت سوی نامحرم نظر کردن سلاحم را گرفت برکت از این زندگی تا اشک هایم رفت، رفت دل خوشم "صحن دلم" وقف علی و فاطمه است گیرم اصلا جای دیگر دست و پایم رفت... رفت کعبه، بی حیدر فقط سنگ است پس با این حساب سوی "نی جف" هم اگر قبله نمایم رفت... رفت با پر و بال شکسته مرغ قلبم هر سحر در پی فطرس که سوی مقتدایم رفت، رفت یاد کام تشنه اش یک عمر قلبم سوخت... سوخت زیر خنجر دلبر درد آشنایم رفت... رفت زیر گرمای بیابان پیکرش شد زیر و رو روی نیزه رأس شاه سر جدایم رفت... رفت محمدجواد شیرازی @rozeh_1
ای خدای مهربانم ای که غفارالذنوبی عبد زار ناتوانم ای که ستارالعیوبی ای امید عبد مسکین ، یا غیاث المستغیثین بارش رحمانی تو ،بنده را در بر گرفته از دم قرآنی تو، فطرس دل پر گرفته گوشه ی مهمانی تو جا دلی مضطر گرفته زد شکوفه گلشن دین ، یا غیاث المستغیثین بهر اهداء در حریمت طاعتی قابل ندارم بر سر خوان نعیمت جز دلی غافل ندارم من بجز لطف عظیمت خواهشی در دل ندارم شد به ذکرت سینه آذین ، یا غیاث المستغیثین تو منایی تو صفایی تو نمازی تو نیازی تو به هر دردی دوایی تو خدای چاره سازی تو به خوبان همنوایی از بدان در احترازی غافرالذّنب المحبّین ، یا غیاث المستغیثین از من آلوده دامن بنده ی بدتر نداری جز گذشت از کرده ی من چاره ای دیگر نداری از سر من وقت مردن سایه ات را بر نداری قاضی الحاجات شاکین ، یا غیاث المستغیثین از ازل از ابتدایی تا ابد تا انتهایی راحم هر بینوایی تو معزّ من تشایی راحم هر ببینوایی عاشق اشک گدایی روح عالی مضامین ، یا غیاث المستغیثین زمزم اشکم روانه شد ز مژگان بارالها کی شوم هم آشیانه با شهیدان بارالها کی ببینم با ترانه روی جانان بارالها انت با ربَّ المطیعین ، یا غیاث المستغیثین کی شود اندر هوای دلبرم پر وا نمایم کی شود در کربلای سرورم غوغا نمایم کی شود جانم به پای حضرتش اهدا نمایم ای فدایت جان شیرین ، یا غیاث المستغیثین عقده دار کربلایم من که شیدای حسینم جان نثار کربلایم عبد رسوای حسینم بیقرار کربلایم محو آوای حسینم ای گل طاها و یاسین ، یا غیاث المستغیثین سیدمحمد میرهاشمی @rozeh_1
فکری برای وضع بد این گدا کنید باشد قبول من بدم اما دعا کنید هر کار می کنم دلم احیا نمی‌شود قرآن به نیت من بیچاره وا کنید بی دردی‌است دردِ من در به در شده بر درد عشق جان مرا مبتلا کنید برگشته‌ام به سوی شما ایها العزیز در خیمه‌گاه خویش مرا نیز جا کنید بی التفاتِ دوست تقلا چه فایده؟ قدری به دست و پا زدنم اعتنا کنید در پشت خانه‌ی تو نشستن مرا بس است اصلا که گفته حاجت من را روا کنید؟! یابن الحسن به حرمت شاه نجف مرا آماده‌ی ورود به ماه خدا کنید لطفی کنید، با همه‌ی رو سیاهی‌ام در راه زینبیه سرم را جدا کنید عمری‌است بنده‌ی سر کوی رقیه‌ام اهل زمانه کفر مرا بر ملا کنید بابایم آمده ز سفر یاری‌ام کنید اهل خرابه نافله ها را رها کنید تا که نفهمد او سر گیسوی من چه شد یک مقنعه برای سرم دست و پا کنید این پهلوی شکسته مرا زجر می دهد قدری کمک کنید مرا جا به جا کنید محمدجواد شیرازی @rozeh_1
بی تو ای جان جهان، جان و جهان را چه کنم؟ خود جهان می گذرد، ماندن جان را چه کنم؟ ماه شعبان و رجب، نم نم اشکی شد و رفت خانه ابری ست خدایا! رمضان را چه کنم؟ شانه بر زلف دعا می زنم و می گریم موسی من! تو بگو روز و شبان را چه کنم؟ صاحب "حیّ علی ... "! لقمه ی نوری برسان سحر از راه رسیده ست، اذان را چه کنم؟ کاتبان تو مــــرا خطّ امانـــــی دادند ... کشته ی خال توام، خط امان را چه کنم؟ کاشکی جرم عیان بودم و تقوای نهان پیش تقوای عیان، جرم نهان را چه کنم؟ کاش می شد که سبک تر شوم از سایه ی خویش آفتابا تو بگو! خواب گران را چه کنم؟ زخم شمشیر اگر قوت سحرگاه من است وقت افطار ولی زخم زبان را چه کنم؟ رنجه از طعنه ی پیران پریشان نشدم با چهل چله جنون پند جوان را چه کنم؟ غرقه ی موج رجز، گم شده ی بحر رمل سینه خالی ز معانی ست، بیان را چه کنم؟ علیرضا قزوه @rozeh_1
دامنم آلوده شد گرچه ز دنيا دوستى جان به قربانت كه بخشيدى مرا با دوستى ناسپاسم، ناپسندم، نارفيقم، يا رفيق از تو امّا من نديدم چيزى اِلّا دوستى مى توانستى بسوزانى، نسوزاندى مرا اى فداى مهربانى ات كه حقّا دوستى در جوابت يا لجاجت كرده ام يا سركشى در جوابم يا محبّت مى كنى يا دوستى يا زمين گيرند مردم يا زمينم مى زنند تو بلندم ميكنى، يارب تو ما را دوستى واقعاً ناراحت از قهر و عِتابت نيستم ميشود محكمتر اصلاً بعدِ دعوا، دوستى رو به قبله سجده آوردم، نجف لبّيك گفت حق پرستى بس خلاصه شد به مولا دوستى وصف مجنون بودن من را بپرس از فاطمه در ميان قوم مشهورم به ليلا دوستى دوستانت گر شهيدان حريم زينب اند فاصله داريم ما بيچاره ها تا دوستى از گناهت كم نكردى، كربلايت دير شد اى دلى كه ادّعا دارى كه آقا دوستى ميشود فهميد از بابُ الحسينِ محشرت بيشتر از ديگران با سينه زنها دوستى از بُنَىَّ گفتن زهرا دلِ گودال ريخت تا قيامت تر شده هر چشمِ زهرا دوستى محمد جواد پرچمی @rozeh_1
وَاسْمَعْ دعایی با تو در دل حرفها مانده وَاسْمَعْ ندایی که صدایم بی صدا مانده اَقْبِل به من حالا که اقبالی برایم نیست در حنجرم وقتی که بغض ربنا مانده دارم فراری می شوم از خود به سوی تو در کشتی این ناخدا تنها خدا مانده ناجی تویی راجی منم در دست های من بی ربنا هایم فقط مشتی هوا مانده وقتی که محرومم کنی روزی نخواهم خورد باید بگیری دست من را که رها مانده پوشانده ای امروز در دنیا عیوبم را اما فَلا تَفْضَحْنیِ روز جزا مانده از تو اگر دورم ولی نزدیک شد مرگم در کوله ام تنها الهی قَدْ دَنا مانده شعبان به پایان آمد و روی لبان من وای من از فریاد لَمْ تَغْفِر لها مانده خوبی تو آمال من را بیشتر کرده است مِنْکَ رَجائی از وَلا تَقْطَع به جا مانده لَمْ تَهْدِنی؟ می خواستی رسوا اگر باشم لم تَهْدِنی؟ وقتی دلیل کربلا مانده یک عمر قَدْ اَفْنَیْتُ عُمری بی حضور تو پس فَاقْبَل عُذری که‌دلیل روضه ها مانده جرم زیادم پیش عفو تو چه ناچیزو تازه عنایات علی موسی الرضا مانده بین جهنم هم تورا فریاد خواهم زد تاثیر اشک شوق در قاموس ما مانده تنها محبت راه ترک معصیت گشته با دوستت دارم جهانی روی پا مانده مهدی رحیمی @rozeh_1
باز هم با رحمتی مشهود بخشیدی مرا تا که یک «العفو» گفتم زود بخشیدی مرا اشکهایم راهیِ دریای غفران تو شد غرق کردی بنده را در جود...بخشیدی مرا @hosenih بد شکستم توبه هایم را ولیکن باز هم تا که برگشتم! شدی خشنود بخشیدی مرا من گنهکارم ببین پرونده ام سنگین شده گفتم و با شیوه ای پُر سود بخشیدی مرا شد حسابم پاک و شد عشقِ تو سودِ این حساب پاک شد هر قدر عصیان بود! بخشیدی مرا... @hosenih تا ابد چشم امید من به تو محدود شد بسکه بی اندازه نامحدود بخشیدی مرا خواند در گوشم که برگرد و نرو، توبه نکن تا که نفْسم را کنی نابود بخشیدی مرا! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت حلول السلام ای ماه پنهان پشت استهلال ما ما به دنبال تو می‌گردیم و تو دنبال ما @hosenih ماهِ پیدا، ماه پنهان، ماه روشن، ماه محو رؤیت این ماه یعنی نامۀ اعمال ما خاصه این شب‌ها که ابر و باد و باران با من است خاصه این شب‌ها که تعریفی ندارد حال ما کاش در تقدیر ما باشد همه شب‌های قدر کاش حَوِّل حالَنایی‌تر شود احوال ما ما به استقبال ماه از خویش تا بیرون زدیم ماه با پای خودش آمد به استقبال ما @hosenih گوشۀ چشمی به ما بنمای ای ابروهلال تا همه خورشید گردد روزی امسال ما شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مجنون شدم اما غم لیلا ندارم تشنه شدم راهی سوی دریا ندارم دیروز من را حسرت یک عمر پُر کرد در کوله ام جز نالهء فردا ندارم @hosenih با آتش عصیان، همه سرمایه ام سوخت چیزی برای محشر کبرا ندارم من را بزن تا حال نفسم جا بیاید اما نگو دیگر برایت جا ندارم خشم تو هم هرچند از روی علاقه است من طاقت ناراحتی ات را ندارم این آخر عمری شتر دیدی ندیدی سنگین شده پرونده ام، امضا ندارم با اینهمه آلودگی اصلاً نگفتی کاری به کار نوکر زهرا ندارم بین نجف جان مرا باید بگیری چون حاجتی جز دیدن مولا ندارم دنیای بی کرببلا یعنی جهنم بی کربلا امیّد به دنیا ندارم مهمانی تو آمد و کاری نکردم دیگر سلاحی غیر گریه ها ندارم وا کن گره های مرا جان رقیه آن دختری که گفت من بابا ندارم با لکنت روی زبانش گفت عزیزم حالا که با سر آمدی، من پا ندارم @hosenih حالا که دیدم سوخته تر بودی از من دیگر گلایه از سر سقا ندارم این شهر را روی سر خود می گذارم هرچند از ضرب لگدها، نا ندارم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت حلول گشوده اند درِ رحمت الهی را فزوده اند بساط زیاده خواهی را تباه میکند این فیض هر تباهی را سفید میکند این لطف هر سیاهی را بیا که هر نفست را خدا خریدار است بیا که فرصت خوبی برای دیدار است @hosenih به هر زبان که دلت خواست دلربایی کن بیا به رهگذر بندگی، خدایی کن غریبه نیستی ای دوست آشنایی کن بخند و پنجره را باز کن، رهایی کن اگر اراده کنی راه آسمان باز است ببند بار سفر را که وقت پرواز است اگر چه خوبی اگر چه بدی خوش آمده ای قدم به خانه رحمت زدی خوش آمده ای مقیم خوب ترین مقصدی خوش آمده ای به میهمانی حق آمدی خوش آمده ای گذشت هر چه که بودی رسیده وقت اذان وضو بگیر و دو رکعت نماز توبه بخوان دو قطره اشک ندامت گره گشا گردد دلت به نور خدا غرق در صفا گردد همین که در دل تو پای عشق وا گردد محیط سینه ی تو خانه ی خدا گردد به هر طرف بروی کعبه پیش رو داری به هر غزل فقط از عشق گفتگو داری در این زیارت دلخواه تشنه باید بود به حال خوب سحرگاه تشنه باید بود در این مسیر الی الله تشنه باید بود چنان حسین در این راه تشنه باید بود نیایش از لبِ لب تشنه ها شنیدنی است به زیر بار بلا حال عشق دیدنی است @hosenih حسین دید به وقت نماز داور را که هدیه داد به الله اکبر، اکبر را چراغ راه خدا کرد خون اصغر را که دستگیر شود رهروان دیگر را قسم به خون علی اصغرش که تابنده است هنوز دین خدا از قیام او زنده است شاعر:حجت‌الاسلام © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به این طریق خدایی کسی کجا بکند که ما خطا بنماییم او عطا بکند نه بندگی نه رفاقت نه عاشقی کردیم برای کار نکرده چه لطف ها بکند @hosenih همیشه بر همه باریده و ندیدم من برای رحمت خود خوب و بد سوا بکند در انتظار گدا نیست تا که در بزند به هر کجا که گدا هست سفره وا بکند برای آن که به معراج بنده را ببرد میان  کرببلا عرش را بنا بکند تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که قبل بندگی ات او به تو عطا بکند منی که همت توبه  ندیده ام در خویش مگر خدا زگناهان مرا جدا بکند مگر به حق علی و به حق آل علی به این امید نگاهی به سوی ما بکند @hosenih چه فرق میکند آن کس که معرفت دارد علی علی بکند یا خدا خدا بکند چه می شود که بمیرم کنارشش گوشه عجب خیال خوشی کرده ام خدا بکند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تا ببینم رحمت پروردگار خویش را می‌شمارم باز جرم بی‌شمار خویش را روز و شب فرقی ندارد پیش من چون با گناه تیره کردم آسمان روزگار خویش را @hosenih هر زمستان رفت، آمد یک زمستان دگر چون به دست خود خزان کردم بهار خویش را هیچ‌کس مانند تو خیر و صلاحم را نخواست کاش دستت می‌سپردم اختیار خویش را از همان روز ازل باید خدایی می‌شدم در حریم یار می‌جُستم دیار خویش را کاش دست مهربانت سایه‌بان من شود تا بپوشانم خطای آشکار خویش را صحبت از عفو و بزرگی و کرامت می‌شود تا به سمت تو می‌اندازم گذار خویش را تو یقیناً می‌شناسی خوب‌تر از من مرا من نمی‌دانم صلاح کاروبار خویش را عهد می‌بندم نباشم غافل از اعمال خود باز یادم می‌رود قول و قرار خویش را کاش می‌فهمیدم این آلوده‌دل من نیستم حال که عمری کشیدم انتظار خویش را بس که سر زد از من رسوا خطا و اشتباه عاقبت از دست دادم اعتبار خویش را پیله کرده نفس امّاره به جسم و روح من کاش روزی بشکنم قفل حصار خویش را آبرو بخشیدی و من آبرو بردم فقط در میان خلق کم کردم عیار خویش را خواب غفلت آمد و خود را به چشمم عرضه کرد در عوض دادم دل شب‌زنده‌دار خویش را چندقطره اشک و دست خالی و چشمان تر... با خودم آورده‌ام داروندار خویش را بین زندان گناهان یاد تو افتاده‌ام؛ تا مگر پیدا کنم راه فرار خویش را @hosenih "یا الهَ العالَمین إِغفِر ذُنوبی بِالحُسِین" هرچه باشم روی لب دارم شعار خویش را ** ای که با لب‌های تشنه قتل صبرت کرده‌اند... زینب از کف داده بعد از تو قرار خویش را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت حلول ماهی به روشنایی رحمت دميده است مهمانی خدای تعالی رسيده است بربندگان سائل خود بانی وجود خوانی به وسعت كرم و جود چيده است @hosenih چون گُل شكفته اند تمامی مؤمنان زيرا نسيم رحمت يزدان وزيده است درحيرتم چگونه بيايم، كه ميزبان زين ميهمان غمزده خيری نديده است ازبس كه شعله ورشدم ازآتش گناه اشكم به روی چهره، زخجلت چكيده است رسوا نكرده است مرابين خاص و عام پرده به روی معصيت من كشيده است عمری اسير پنجه ی نفس و گنه شدم رنگي به رُخ ندارم و رنگم پريده است روكرده ام به رأفت پروردگار خويش آوای ربنای مرا او شنيده است باورنمی كنم! كه شدم تحبس الدعا زيراخدا مرا به سوی خودكشيده است @hosenih سیراب می شودزکوثر رحمت هرآن كسی ازجام عفو ورحمت يزدان چشيده است غافل مشو «وفایی»ازين مه ،كه كردگار اين ماه را برای عفوگنه برگزيده است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت حلول بیشتر گریه تسلای دل سوزان است... چون بیابان که نیازش به نم باران است میکده باز شد و زود دویدم داخل گفته ساقی سه دهه نوبت سرمستان است.. @hosenih گفتم اول نروم! آخر خطم دیگر! مادرم گفت برو! خالق تو رحمان است رمضان است خدا بنده نوازی کرده سفره ها باز شده خانه پر از مهمان است خوب و بد ریزه خور حضرت حجت هستیم پای باباست همش! طفل اگر نادان است نوکر آن ست که از‌خویش دعایی نکند آنچه‌ را‌ خواسته ارباب دعایم آن است سی شب ماه خدا را به علی بخشیدند گریه هرشب ما هدیه ی آقا جان است ما دراین ماه مبارک به هوای نجفیم دلمان وقت مناجات دم ایوان است گره کور مرا دست رقیه بدهید هرچه سختی ست به یُمن نفسش آسان است روزه ام روضه اگر داشت خدا میخردش خُرم آن دیده که در روضه فقط گریان است دم افطار من از آب سوالی دارم آب!دیدی چقدر کام حسین عطشان است؟ @hosenih تشنه ای ماند و سپاهی که همه سیراب اند دشنه هم‌ سوخت  دلش!شمر ولی خندان است سمت گودال نرو حضرت زهرا اصلا! خاک‌ عالم به سرم، یوسف تو عریان‌ است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 عبدم ولـی عبـد گنه‌کار هم روسیاهم هم گرفتار معبود من ای حیّ دادار من بنـدۀ عاصی، تو غفار الغوث خلّصنا من النّار دستـم بگیــر از پا نشستم یک عمر عهدم را شکستم عفو تو باشد بـود و هستم یارب تو آبرویم را نگهدار الغوث خلّصنا من النّار من خستــه از بـار گنـاهم مویــم سفیـد و روسیـاهم این عفو تو این اشک و آهم بـاز آمـدم با جرم بسیار الغوث خلّصنا من النّار اگـرچـه مستحـق نـارم روزم شده چون شام تارم مولا علی را دوست دارم بـر حـرمت حیـدر کرّار الغوث خلّصنا من النّار یا سیـدی تـا زنـده هستم از عفو تـو شرمنـده هستم شرمنده زین پرونده هستم خواندم تو را با این دل زار الغوث خلّصنا من النّار از جرم بسیارم چه گویم؟! حتـی نیاوردی بـه رویم پیوستـه دادی آبــرویم در بین خلق ای حیّ دادار الغـوث خلّصنا من النّار یـارب یـارب یـا الهـی بر جرم سنگینم گواهی من بی‌پناهم تـو پناهی من معصیت‌کارم تو ستّار الغوث خلّصنا من النّار شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 در بین زنها برتر خدیجه والا خدیجه پشت و پناه و سنگ صبور طاها خدیجه مریم خدیجه ساره خدیجه حوا خدیجه هاجرخدیجه بهتر بگویم زهرا خدیجه نازل شده بر دامان پاکش آیات کوثر تفسیر یاسین تفسیر قدر و طاها خدیجه اول زنی که آورده ایمان بر همسر خود هم کفو احمد بی شک ندارد همتا خدیجه مردی نمود و دارایی اش را در راه دین داد هرگز نبوده دلبسته بر این دنیا خدیجه شمشیر حیدر،مال خدیجه دین را نگه داشت والی والا عالی اعلا مولا،خدیجه کوری چشم مرکب سوار جنگ جمل گو ام الائمه است ام الائمه است تنها خدیجه در روز محشر در اوج سختی مارا غمی نیست آنجا بسنجند معیار هرکس را باخدیجه عشق محمد(ص) عشق به اسلام داریم اما در وادی عشق ما قطره ایم و دریا خدیجه از جانب حق آمد کفن بر جسم شریفت قطعا که بوده جایت در عرش اعلا خدیجه رفتی ندیدی کرببلا را وقتی کفن شد جسم حسینت با بوریای صحرا خدیجه بس کن (بهار) از این روضه بگذر در کربلا هم حتما رسیده بازینب و با زهرا خدیجه ابوذر رئیس میرزایی(بهار) حضرت خدیجه (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar