eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 من را همیشه خواندی و نشناختم تو را از غصه ها رهاندی و نشناختم تو را این بنده‌ی اسیر معاصی و نفس را از درگهت نراندی و نشناختم تو را بی یاد تو گذشت همه عمر من ولی با من همیشه ماندی و نشناختم تو را بر خان رحمت و کرم و استجابتت عمری مرا نشاندی و نشناختم تو را شب های جمعه تو نمک اشک و روضه را بر جان من چشاندی و نشناختم تو را با رأفت و بزرگی و آقائیت مرا تا کربلا رساندی و نشناختم تو را شاعر : یوسف رحیمی مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
Sibsorkhi Fatemie 94-07.MP3.mp3
10.23M
خادم اهل بیت 🌺: حیدر... مرو تو را به جان زینب :: حیدر... پس از تو کوفه سوت و کور است ز دست ِ رحمت ِ تو دور است تمام کودکان، گرسنه! غروبِ کوچه بی‌عبور است :: حیدر... مرو تو را به جان زینب :: حیدر... جواب خوبی تو تیغ است که زخم فرق تو عمیق است اگرچه کوفه دشمنت شد ولی خدا تو را رفیق است :: حیدر... مرو تو را به جان زینب :: حیدر... تو را ز روی کینه کشتند به یاد زخم سینه کشتند حسن برای خواهرش گفت تو را همان مدینه کشتند :: حیدر... مرو تو را به جان زینب :::: حیدر... تو را به روی شانه بردند ببین چه عاشقانه بردند شبیه ِ مادر ِ شهیده جنازه ات شبانه بردند :: حیدر... مرو تو را به جان زینب ::  حیدر... بدون تو حسن غریب است به زهر ِ کینه ناشکیب است سر ِ حسین به روی نیزه ز خون، محاسنش خضیب است  :: حیدر... مرو تو را به جان زینب شعر از سیدمسعودطباطبائی ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ بهترین مداحی های روز @qwehgm ⏪⬅️⏪ ☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘
. واویلتا امشب شب شام غریبان است زینب غمدیده پریشان است یاد پدر او دیده گریان است گردیده برپا بزم ماتمش می سوزد زینب با یاد غمش در کنار حسین فاطمه اشک حسن گردیده مرهمش واویلا واویلا واویلتا ۴ واویلتا شام غریبان علی آمد از این جهان رفته سوی سرمد گریان شده اندر جنان احمد شام غریبان او امشب است حسین از داغ او جان به لب است یاد غم ها و رنج پدرش حسن همناله ی با زینب است واویلا واویلا واویلتا۴ واویلتا علی دگر راحت شد از غم ها رفته از این جهان وانفسا زینب شده بعد از پدر تنها زینب دارد گریه ی بی صدا خانه ی حیدر شد بزم عزا در کنار عباس و زینبین سوزد بر او حسین و مجتبی واویلا واویلا واویلتا ۴ واویلتا گشته ز غربت مه یزدان قبر علی چو فاطمه پنهان زینب او سوزد از این هجران قبر مرتضی بی نشانه شد دفن او چون زهرا شبانه شد در کنار حسین و مجتبی اشک زینب او روانه شد واویلا واویلا واویلتا۴
. شد شام غریبان (حیدر گل پیغمبر)۲ آنکس که بود تا حشر ( بر کشتی دین لنگر)۲ جان آل علی آمده بر لب حسن و کلثوم و حسین و زینب واویلا واویلا آه و واویلا ۲ شد شام غریبان و (خون شد دل آل الله)۲ این زمزمه بر لبهاست (مولا یا رسول الله)۲ زین داغ و مصیبت دلها گشته خون زینب و حسنین گردیده محزون واویلا واویلا آه و واویلا ۲ بنشسته کنار قبر (آن دختر غمدیده)۲ خون گریه کند او که( داغ پدرش دیده)۲ در عزای پدر نور دو عین است همناله ی بازینبش حسین است واویلا واویلا آه و واویلا۲ شد شام غریبان (مولای جهان حیدر)۲ گریان غم بابا(شد زینب غم پرور)۲ اشک بصر ریزد حسین زهرا می سوزد می‌گرید زینب کبرا واویلا واویلا آه و واویلا ۲ گردیده دگر خسته (زینب دل بشکسته)۲ سوزد ز غم بابا (با گریه ی پیوسته)۲ یاد پدر گریه ها دارد زینب گریه های بی صدا دارد زینب واویلا واویلا آه و واویلا ۲
بهر علی مظلوم شده شب غریبان آمد کنار قبرش حسن به چشم گریان علی علی مظلوم۴ حسن دل شکسته کنار قبر نشسته حسین به قبر بابا دخیل گریه بسته علی علی مظلوم۴ حسین کنار عباس در ذکر یا رب امشب حسن به یاد بابا سوزد کنار زینب علی علی مظلوم۴ حسین او بگرید از بهر نوردیده نالد حسن ز داغش با قامت خمیده علی علی مظلوم ۴ مظلومه زینب او سوزد ز داغ هجران می‌نالد و بگرید با ناله ی یتیمان علی علی مظلوم۴ حسن دوباره امشب یاد پدر فتاده بر روی قبر بابا صورت خود نهاده علی علی مظلوم۴
رو شونه هاش میبره زهراشو خاک کنه دستای زهرا کجاست اشکاشو پاک کنه مولای ما پیش اصحاب گریونه تو اسمون امشب مهتاب گریونه پیش چش زینب ارباب گریونه دل دریا دل بابا دل طوفانی ابرا چششون به چشم ماه کنار تربت زهرا دل بابا **** تو آسمون و زمین ناله و زمزمست علی همه ناله هاش فاطمه فاطمست داره میره شمع خاموش حیدر سنگین این تابوت رو دوش حیدر با این که بیداره بی هوش حیدر بی بهونه روی گونه زده شبنم دونه دونه به دل کوچیک زینب گل غم زده جوونه **** زینب شده مادر هم حسین هم حسن قرار فردا بشن بی حرم بی کفن پر میکنه زینب جای زهرا رو مادر بهش گفته داغ فردا رو به نیزه میبینه انگار سر ها رو دلم از غم شده پاره گل من کفن نداره چقدر ناله زدم من سه ساله زدن نداره شب تاره حاج محمود کریمی
زمزمه روضه، واحد سنگین شام غریبان حضرت علی علیه السلام رفتی و زداغت در سوز و در نوایم خانه بی حضورت زندان شده برایم اشک‌و‌ناله‌دارم ،درسینـــــــه آه دردم سر برآر و بشنو من غرق در عزایم قلب من شکسته/ نشسته/ خاک یتیمی بر سرم ای همیشه یارم/ قرارم/ رفتی تو پیش مادرم رفتنت زخانه/ شبانه /‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آمد بیادم ای پدر یاد زخم سینه /مدینه /آمد به ‌‌یادم ای پدر ای همــه هست من // رفـتی از دست من ((وای از این غم جدایـے)) شعله زد بجانم غمهـــــای بی شماره یاد کربلا و آن مشـــــک پاره پــــاره عهدخودوفــاکردعباست ای پدرجان شد شهید عشق وقلبش پر از شراره بانگ یا اخایش/صدایش / می آیداز صحرای خون روی و دست و سینه / زکینه/سرتا به پا شد لاله گون از بدن جدا شد/ فداشد / دستش کنار علقمه با دل شکسته/نشسته/در پیش رویش فاطمه پر زخون پیــکرش // در برش مـــادرش ((وای ازین غم جدایـے)) شاعر :رسول میثمی شاعر : رسول میثمی
عالم پریشونه فضای خونه ی مولا امشب شبیه زندونه مولای عالمین رفت از دنیا همه دلا خونه عالم پریشونه امیر دنیا رفت با سر زخمی و خون آلودِش کنار زهرا رفت تنها پناه و بابای کُلِّ بچه یتیما رفت امیر دنیا رفت چهره ی غم نشسته روو صورت زینبین پُر شده خونه از صدای گریه ی حسین زانوی غم توی بغل گرفته مجتبی به سینه میزنن ملائکه به شور و شین (علی یا علی) ........ شد راحت از غمها از غم و غصه های سنگین و نامردیه دنیا کوفه عزا گرفته این شبها از ماتم مولا شد راحت از غمها با حال خسته رفت غریبونه کنار اون یار پهلو شکسته رفت دمای آخری با یاد اون دستای بسته رفت با حال خسته رفت اونکه یه عمری با غمِ تلخ مدینه سوخت یاد در شکسته و پهلو و سینه سوخت دستاشو بین کوچه بستن عده ای لعین فاطمه روو به روش تو شعله های کینه سوخت (علی یا علی) ....... توو یاد زینب موند وصیتاشو با حال مضطر وقتی توو بستر خوند از داغ کربلا تا گفت قلب زینبشو سوزوند توو یاد زینب موند کوفه رو میشناسم گفت که حسینمو میسپارم به دستای عباسم گریه میکرد و میگفت فکر خنده های خنّاسم کوفه رو میشناسم میگفت حسین و تشنه لب توو کوفه می کُشن سرش رو بین قتلگاه یه عده می بُرن دل نگرونم واسه ساعتی که زینبم تو خیمه می ریزن مخدرات و می زنَن (حسینم حسین)
💠 سبک زمینه شام ۲۱ ماه مبارک رمضان شام غریبان مولا علي علیه السّلام💠 تو هم تنهام گُذاشتي رفتي بابا حالا من موندمو این سیلِ غمها هنوز تُو سینه دارم داغ مادر ندارم دل خوشي دیگه به دُنیا نمیشه که ، باورم هنوز سایه ي تو ، نیست روي سَرم تو که بودي ، هم برام پدر هم مث مادرم دل خوشیم این ، بود کنارمي ولي چه زود ، رفتي از پیشم پهنه هنوز ، بسترت بابا میزنه آتیشم یادمه چار سالم بود رفت مادر از کنارم توأم که رفتي حالا خزون شُده بهارم آهُ واویلا ، آهُ واویلا میباره مثلِ بارون اشک چشمام عذابم میده این کابوس شبهام به کِي مارو سپردي رفتي بابا شروع شد تازه حالا درد و غمهام از حالا من ، فکر کربلام که میمونم ، از حسین جُدا سخته برا من ، تَحمّله رأس رو نیزه ها سخته ببینم ، یه روزي که بین دو تا ، نَهر آب بابا با لب تشنه ، سَر از حسین میبرن از قفا زینب تو کجاو غریبیو اِسارت بازارِ کوفه و شام یَهودیو جِسارت آهُ واویلا ، آهُ واویلا شهادت_امیرالمومنین_علی_ع
ایام بعد ازشهادت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام جای گریز به عصر عاشورا واسارت وحضرت علی اصغر علیه السلام رفتی و رفت با تو پدرجان قرار ما رفتی و ماند داغ تو در قلب زار ما هر جای خانه از تو به جا مانده صدنشان برده ست خاطرات تو صبر و قرار ما ای باغبان تو رفتی و گل ها خمیده اند بنگر خزان شده ست ز هجرت بهار ما یک روز درد میخ در و حال رأس تو چرخیده است با غم دل روزگار ما با روضه های فرق جدا گریه می کنیم بعد از شهادت تو شده روضه کار ما جان را گذاشتیم کنارت درون خاک گویی مزار تو شده بابا مزار ما آن صحبت تو لحظه ی آخر به زینبت شد داغ، روی داغ ِدل غصّه دار ما گفتی تو از اسارت زینب به کربلا بعداز حسین،غارت ِ دار و ندار ما آتش زنند خیمه ی ما را یزیدیان چاره شود میان بیابان فرار ما رأس حسين همره یک قوم بی حیا بر روی نیزه ها بشود سایه سار ما وای از دل رباب ،که او محتضر شود با یک نظر به اصغر ِ نیزه سوار ما ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
با تمام أنبیا و اولیا تشییع کرد نیمهٔ شب عشقِ بی مانند را تشییع کرد پشت تابوتِ علی(ع) میرفت کعبه غرق اشک قبله سرگردان! پر از شور و نوا تشییع کرد @hosenih حضرت قرآن ناطق را به روی دوش خود با تمام سوره ها و آیه ها تشییع کرد منبر و گلدسته و محراب مشکی پوش شد مسجدکوفه علی(ع) را با عزا تشییع کرد بوسه بر دست حسن(ع) زد، دست زینب(س) را گرفت با یتیمانش شبانه پابه پا تشییع کرد @hosenih با تمام شیعیان در عالم ذر گریه کرد سائلان بودند و با خیل گدا تشییع کرد با تمام آسمانها و همه منظومه ها اولین مظلوم عالم را خدا تشییع کرد! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
صدای "فزت و رب ال..." به گوش آمد و آه به حق رسیدی علی! لا اله الا الله چگونه بعد تو از هم نپاشد این دنیا؟ چگونه سر کند این خاک با غمی جانکاه؟ @hosenih تو را چنان که تویی در جهان کسی نشناخت نبود هیچ‌کس از جایگاه تو آگاه عزا گرفته برایت در آسمان خورشید عجیب نیست اگر تا ابد نتابد ماه سرت اگرچه به شمشیر کین شکافته شد قسم به وعده حق خون تو نگشت تباه تو دست عدل خدایی چه با فقیر و یتیم چه قاتلت که به دامان عدل برد پناه محبت تو فقط خاص شیعیانت نیست که داری از همه ادیان چقدر خاطرخواه! به خون نشسته در اندوه رفتنت دنیا به انتظار تو صدها فرشته چشم‌براه سلام زینب و اشک حسین را برسان به دست دختر دردانه رسول الله از او بپرس که آن‌روز بین کوچه چه شد که می‌کند ز بیانش حسن هنوز اکراه @hosenih همین که جان عزیزت به عرش اعلی رفت ز گوشه‌گوشه‌ی دنیا بلند شد ناگاه، صدای آه یتیمان عالم از یک‌سو ز سمت دیگر دنیا صدای هق‌هق چاه... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ا ﷽ ا سلام علیکم به پیش رضا وه چه باران گرفت و قلب مرا وه چه طوفان گرفت به یاد شما چونکه من بوده ام یقین آنکه باران به یاران گرفت لحظات زیبای افطار در حرم مطهر رضوی دعاگو هستیم والحمدلله تکثیر عشق 👈 @shoormahshar @shoormahshari
. زمینه 🍂 🏴شام_غریبان_امام_علی علیه السلام🏴 ✍حاج_رضا_یعقوبیان 🎶سبک:تسبیحات_حضرت_زهرا واویلتا امشب شب شام غریبان است زینب غمدیده پریشان است یاد پدر او دیده گریان است گردیده برپا بزم ماتمش می سوزد زینب با یاد غمش در کنار حسین فاطمه اشک حسن گردیده مرهمش واویلا واویلا واویلتا ۴ واویلتا شام غریبان علی آمد از این جهان رفته سوی سرمد گریان شده اندر جنان احمد شام غریبان او امشب است حسین از داغ او جان به لب است یاد غم ها و رنج پدرش حسن همناله ی با زینب است واویلا واویلا واویلتا۴ واویلتا علی دگر راحت شد از غم ها رفته از این جهان وانفسا زینب شده بعد از پدر تنها زینب دارد گریه ی بی صدا خانه ی حیدر شد بزم عزا در کنار عباس و زینبین سوزد بر او حسین و مجتبی واویلا واویلا واویلتا ۴ واویلتا گشته ز غربت مه یزدان قبر علی چو فاطمه پنهان زینب او سوزد از این هجران قبر مرتضی بی نشانه شد دفن او چون زهرا شبانه شد در کنار حسین و مجتبی اشک زینب او روانه شد واویلا واویلا واویلتا۴ کانال باب الحوائج اشعار ناب ( مداحی،مولودی ترکی و فارسی) لینک کانال👇 http://eitaa.com/torkiy ---•••◇🔹️💢🔹️◇•••--- @torkiy
〰〰〰〰〰〰 سلام اى خداى كريم و خطاپوش بديهامو بازم تو كردى فراموش سلام اى هميشه با قلبم صميمى سلام اى حبيبم رفيق قديمى خودم رو شكستم كه از نو بسازم نميخوام دوباره توو اين ماه ببازم يعنى ميشه با اين كه توبه شكستم بازم حس كنم كه توو آغوشت هستم الهى الهى ۴ 〰〰〰〰〰〰 شب قدره دارم عجب حس و حالى پشيمون رسيدم با دستاى خالى يعنى ميشه من رو دوباره ببخشى با اين بارونى كه مى باره ببخشى ميخوام كه از امشب ديگه سربه راشم از اين كوله بار بديها جداشم ميخوام اين دقايق كنار تو سرشه با ذكر حسينت شب من سحرشه الهى الهى ۴ 〰〰〰〰〰〰 حسين عشق قلبم حسين زندگيمه و تنها دلیل همه بندگيمه حسين راه رفع همه مشكلاته حسين بهترين راه براى نجاته حسين توى عالم يه قلب تپنده است حسين توو شب قدر يه برگ برنده است خدا داره منت به اين قلب بى تاب خدا سيئاتو مى بخشه به ارباب حسين جان حسين جان ۴ .
علیه السلام 〰〰〰〰〰〰 شبا توى كوفه چقدر خاليه جاش نمى پيچه بازم صدای قدمهاش ديگه بين نخلا براى هميشه صداى نفسهاش شنيده نميشه ميگه چاه كوفه كو يار قديمى؟ مياد از يه خونه صداى يتيمى: ديگه بعد بابا پر از اضطرابم دوباره من امشب گرسنه مى خوابم على جان على جان ۴ 〰〰〰〰〰〰 ميگه پيرمردى: دلم بى قراره كو دستى كه لقمه دهانم بذاره با اينكه مى دونست نمى بينه چشمام ميشست با صبورى پاى درد و دلهام همه فهميدن كه كى بود نون مى آورد با نامردى هرشب كى زخم زبون خورد يه غم جون من رو به لبهام رسونده ميگفتن كه حيدر نمازم مى خونده؟ على جان على جان ۴ 〰〰〰〰〰〰 دل زينب امشب چقدر بى قراره به اين دلخوشه كه حسينش رو داره نمى دونه كوفه باهاش هم مسيره ميخواد خواهرو از برادر بگيره يه روزى مياد كه غمى توو گلوشه تو كوفه لباس اسارت مى پوشه تا صبح پشت دروازه ى شهر مى شينه ولىِّ خدا رو، رو نيزه مى بينه حسين جان حسين جان ۴ 〰〰〰〰〰〰 نگم ديگه از شام كه داغش شديده براى عقيله چه خوابايى ديده يه شهرى كه بيخود بهونه مى گيرن اسيرارو با سنگ نشونه مى گيرن نگم كه رسيدن براى تموشا نگم من ز بازار برده فروشا نگم كه چه داغى رو قلب ربابه نگم عصمة الله توو بزم شرابه حسين جان حسين جان ۴ .
علیه السلام 〰〰〰〰〰〰 شب قدره هستم هوايى حيدر هوايى ايوون طلايى حيدر شب قدره و من همين آرزومه ببينم ضريح على روبرومه ميخوام حاجتم رو از اين در بگيرم ايشالا كه قرآن، نجف سر بگيرم دارم حس خوبى توى صحن آقام ميذارم سر انگار رو زانوى بابام على جان على جان ۴ 〰〰〰〰〰〰 به حالم نيگا كن اسير گناهم شبيه يتيما بده باز پناهم به آه حسينت به اشكاى زينب خدا رو به اسمت قسم ميدم امشب آقا عشقتون توو دلم مى درخشه بديمو خدا به گل روت مى بخشه تموم اميدم تويى سرور من بكش دست رحمت به روى سر من على جان على جان ۴ 〰〰〰〰〰〰 شب قدره شد دل دوباره هوايى اجازه ميدى كه بشيم كربلايى شنيدم حسينت غريب غريبه شب جمعه صحنش پر از عطر سيبه شنيدم نديدن چشاى ترش رو ز دستش گرفتن على اصغرش رو شنيدم حرم رو به آتيش كشيدن حسين تو رو از قفا سر بريدن حسین جان حسین جان ۴ .
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
چشم، هر لحظه ای به هم زده است شب معراج را رقم زده است هر طرف رفت، دید پیغمبر قبل او مرتضی قدم زده است بی علی لحظه ای نبوده و نیست پس نبی در نجف حرم زده است بی علی سقف خانه کعبه مثل ایمان خلق، نم زده است @hosenih بی علی، نوح غرقه ی دریاست خضر هم خیمه در عدم زده است نه فقط دوستان که آوردند از علی، عمر و عاص دم زده است در جوانمردی امیر عرب خواهر عبدود قلم زده است شده لا، لابه لای نُطقِ دو دم هرکسی حرفی از جنم زده است کوری آن دو تا بز کوهی شیر حق در احد علم زده است ای به قربان آن یدللهی که صنم از پی صنم زده است با همان دست پینه بسته ی خویش تیشه بر ریشه ستم زده است @hosenih نیست پیراهنش دوتا، سندم وصله هایی که روی هم زده است ▪️▪️▪️ بیشتر کاش پیشمان می ماند دل ما چون یتیم غمزده است اصبغ بن نباته می گرید خلوت شهر را بهم زده است روز رجعت مگر کند جبران از علی کوفه حرف، کم زده است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
مردمی که به تو نظر کردند.. چشم بر روی دیگران بستند محتضرها به عشق دیدن تو.. عوض احتضار، سرمستند @hosenih لقمه ی چرب و نرم بسیار است نان خشک تورا هوس کردم چشم و دل سیرهای این عالم مست افطار ساده ات هستند تیغ تو در نبرد میچرخید آبروی حریف را میبرد ملخک های آمده به مصاف فوق فوقش دوبار میجَستند ما که در ابتدای عشق توایم ابتدا هم که هیچ،قبل تریم عاشقان تو مثل تمارند سر سپردند و عهد نشکستند دوستانت تقیه میکردند دشمنانت دروغ میگفتند دوست و دشمن تو مولا جان همه در غربت تو هم دستند @hosenih کشتنت کار ابن ملجم نیست ماجرا ماجرای ناموس است شعله و سیلی و در و دیوار بهر قتلت به میخ پیوستند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آخرِ هر دهه یک شامِ غریبان داریم هر چه داریم از این ذکرِ حسین‌جان داریم ما گرفتارِ حسینیم خدایا شکرت منصبِ نوکریِ خسروِ خوبان داریم به لبِ خشکِ حسینِ‌ابنِ‌علی حسّاسیم دمِ افطار دو خط روضه‌یِ عطشان داریم وای از پیکرِ صد پاره‌یِ بی‌سر مانده بینِ صحراست تنش میلِ بیابان داریم سرِ بر نیزه‌یِ او قاریِ آیاتِ خداست روی نی قاریِ قرآن نَه... که قرآن داریم به رگِ پاره‌یِ ارباب الهی العفو روسیاهیم ولی قلبِ پشیمان داریم به تنی که سمِ اسب از رویِ آن رد شد و رفت قصدِ برگشت سوی خالقِ رحمان داریم مضطرِ قصّه‌یِ انگشتر و انگشتِ توایم بر سرِ سفره ولی نانِ کریمان داریم شبِ جمعه به هوایِ حرمت بی‌تابیم جمعه‌ها حسرتِ وصلِ روی جانان داریم حسین ایمانی @rozeh_1
دوباره دست به روی سر گدا بکشید دوباره پرده به روی گناه ما بکشید بی آبرو و خطاکار و مست عصیانم کشان کشان دل من را سوی خدا بکشید تمام زندگیم را گناه پُر کرده دوباره بندگیم را به ابتدا بکشید خجالت از روی مهدی کشیدم و گفتم بنا نبوده که جور مرا شما بکشید اگر ببیند علی خیلی آبروریزی است حسابِ بی سر و پا، بی سر و صدا بکشید کنار دشمن زهرا مرا نسوزانید مسیر آتش مان را جدا جدا بکشید بهشت را به رفیقان آشنا بدهید غریبه را به سوی مشهدالرضا بکشید کنار سفرهء مهمانی خدا امسال برای سائل درمانده هم غذا بکشید مریض گریه ام و تشنهء سبوی حسین به خشکی لب من خاک کربلا بکشید جنازه ام به زمین ماند جان مادرتان... مرا حوالی شش گوشه زیر پا بکشید ** به زیر چکمه صدایی گرفته می گوید: از این دهان پُر از خاک، نیزه را بکشید به دستِ بی رمقم اینقدر لگد نزنید ز دستِ بی رمقِ پیرمرد عصا بکشید رضا دین پرور @rozeh_1
الهی شعله بر آب و گِلم زن شراری از فروغت بر دلم زن دلی که سوز دارد آن دل از توست جحیم است آن دلی که غافل از توست به خود وصلم کن از خویشم جدا کن دعا خواندم وجودم را دعا کن چنانم کن که هنگام ستودن برم لذّت ز فیض با تو بودن نباشد گر وصال دوست میلم چه سودی از دعاهای کمیلم لبی خواهم که گویای تو باشد دلی ده تا فقط جای تو باشد چه خوش باشد تو را پیوسته خواندن نه با لب، با دل بشکسته خواندن درِ رحمت گشودی و نبستی به خلوتگاهِ دل با من نشستی گنه کردم نبردی آبرویم خطا دیدی نیاوردی به رویم من اوّل از تو "اُدعونی" شنفتم پس آنگه با تو یاالله گفتم به نفس خویش دمسازم مگردان تو گفتی آمدم، بازم مگردان مترسان اینقدر از نارِ خشمم که آب رحمتت ریزد ز چشمم اگر من بنده ای هستم گنه کار تو غفّاری تو غفّاری تو غفّار تو بر من از کرم منّت نهادی تو بر چشمان خشکم اشک دادی تو بیش از من به من نزدیک بودی تو پیش از توبه، بر من در گشودی اگر چه کس چو من نامه سیه نیست گناهم پیش عفو تو گنه نیست مرا از من بگیر از آنِ خود کن به دست رحمتت قربان خود کن چنانم کن که دیگر من نباشم اسیر جان، اسیر تن نباشم الهی یا الهی یا الهی مرا آهی تو را فیض نگاهی الهی من زخود چیزی ندارم چه دارم تا به درگاه تو آرم چه گویم ذکر یا الله از توست اگر آهی کشم آن آه از توست به بیت و چار رکن و حجر و زمزم به ابراهیم و نوح و شیث و آدم به آن چشمی که شد بر جلوه ات مات به لبّیک و به ذکر و چار میقات به حجّاجی که از یک صبح تا شام زخون خویش پوشیدند احرام به یکدم از دو عالم در گذشتند به جای مویِ سر از سر گذشتند به آن حاجی که مقتل شد مطافش هزاران سنگ شد اجر طوافش به آن حاجی که خونش زمزمش بود عطش مانند آتش همدمش بود به آن حاجی که با رأس بریده چهل منزل صفا و مروه دیده به حجّاجی که دیگر برنگشتند جدا از دامن دلبر نگشتند به آن حاجی که تنها داشت شش ماه به خونی کز گلویش ریخت ناگاه به آن شیرین زبانِ نازدانه که جسمش شد کبود از تازیانه مرا با دست خالی بر مگردان جدا از آل پیغمبر مگردان به هفتاد و دو اسم اعظم تو ز تو خواهم که باشم همدم تو دو صد جانم اگر از تن بگیری مبادا اشک را از من بگیری بدم امّا وجودم با حسین است به صورت نقش اشکم یا حسین است مرا اشک عزایش آبرو داد دلم را از سیاهی شستشو داد به «میثم» سوز ده تا شعله گیرد در این شعله بسوزد تا بمیرد استاد حاج غلامرضا سازگار @rozeh_1
گُم شدم در دل بازار،مرا یاری کن باز هم از منِ درمانده طرفداری کن بار من روی زمین مانده..،خدایا چه کُنم بار من مانده خدایا..،تو خریداری کن معصیت مثل لجنزار فرو بُرد مرا تا که آب از سر من رد نشده..،کاری کن بنده ی نفس شدم بندگی ام یادم رفت بنده را راحت از این بندِ گرفتاری کن اختیاراً ز درِ خانه ی تو دور شدم پس گداییِ مرا لطف کن،اجباری کن وای بر حال کسی که رمضان گریه نکرد سفره تا جمع نشد..،اشک مرا جاری کن در سحر اهل مناجات تو سیراب شوند منِ غفلت زده را تشنه ی بیداری کن من غلامی ز غلامان امیر نجفم ای خدا رحم بر این نوکر درباری کن جان آقای غریبی که ندارد حرمی دل ویران مرا یک شبِ مِعماری کن گریه بر خون خدا ارثیه ی اجدادیست ایل و اولاد مرا اهل عزاداری کن روزه با روضه اگر باز شود..،می چسبد گریه کن! با نمِ اشک خودت افطاری کن تشنه لب بود که شمر آمد و..،ای داد ای داد با نوکِ چکمه به جانِ لب ارباب افتاد بردیا محمدی @rozeh_1
باز هم کم شد ثوابم، شد گناهانم زیاد ذوق و شوقم کور شد، دارم به دل ماتم زیاد آمدم اینبار هم با کوله بارِ تازه ای- از گناهانی که شد رسوایی اش هر دم زیاد عفو کن! چون در جهنم میزنم فریاد که... «یاکریم الصفح...یارب» دوستت دارم زیاد* از نگاه ناروا پرهیز کردم تا که شد در میان روضه اشک چشم من کم کم زیاد زیر دیْنم! دیگران را که نمیدانم ولی من که حاجت ها گرفتم زیر این پرچم زیاد پرچمی که حک شده بر آن: «علی(ع)مظلوم بود» مانده داغش بر دلِ ماه خدا قطعاً زیاد در شبِ قدرِ یتیمی، در شب بیست و یکم ثبت شد در طالع و تقدیرِ زینب(س) غم زیاد سایۂ روی سرش در کربلا از «سر» گذشت بر تنش تا بارش ِ سرنیزه شد نم نم زیاد بغض کرد و خیره شد با آه سمت قتلگاه دست و بالش بسته شد، غم دید از عالم زیاد عصر عاشورا به جای آن حرامی-زاده ها کاش بود از شیعیان دور و برش آدم زیاد ای زبانم لال! دورِ ناقۂ بی محملش پرسه میزد در مسیرِ شام نامحرم زیاد! *فرازی از دعای أبوحمزه ثمالی: «و إن أدخلتَ النار اعلمت أهلها إنّي أُحبّک» «خدای من! اگر مرا وارد آتش کنی اهل دوزخ را با خبر میکنم که دوستت دارم» مرضیه عاطفی @rozeh_1
دور از مسیرِ قُربِ تو دل گر تباه شد خواندم تو را به گریه و اشکم گواه شد خیری نداشت دوری از تو برای من روزِ من از فراق ِ تو شـامِ سیاه شد حسرتْ نصیبم از اثرِ کرده های خویش حیف از مجالِ عُمـر که خرجِ گناه شد زورم نمی رسید بگیرم عنانِ نَفْس دلْ با نسیم ماهِ خدا رو براه شد پیش ِ تو کوهِ معصیت آورده ام ولی با یک نگاهِ لطف تو تبدیلِ کاه شد ** آه از دمی که حضرت سلطان اولیاء ذبحِ عظـیمِ واقعـه در قتلگاه شد آتش به جانِ گیسوی طفلان رسید تا... خورشیدِ نیزه ها خیَمَش بی پناه شد «وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ»؛ «به عوض او، ذبح عظيمی را پذيرفتيم». سوره صافات، آیه 107 وحید دکامین @rozeh_1
YEKNET.IR - shoor - shabe 21 ramezan 1401 - banifatemeh.mp3
6.9M
احساسی 🍃الهی عظم البلاء یه دنیا دل مبتلا 🍃منو میکشه آخر غم کربلا 🎤 تکثیر عشق 👈 @shoormahshar @shoormahshari
berim-najaf.mp3
8.1M
🔊 فایل صوتی 🚶‍♂بریم نجف 💔یه گوشه کنار به ما جا بده 💔ما رم دم ایوونت راه بده 🤲یه نجف امشب به ما بده بعدش یه کربلا بده🌹 🎤 امیر کرمانشاهی ع تکثیر عشق 👈 @shoormahshar @shoormahshari
🥀زمزمه مناجات شب بیست و سوم ماه رمضان 🥀بند اول شبه قدره اومدم قاطیه این خوبات بشم یه نظر بکن خدا شاید که سر برات بشم شبه قدره و دلم میخاد فقط گریه کنم یه اشک ناقابل دارم اونم به تو هدیه کنم اگه منو نیگام کنی چیزی ازت کم نمیشه هیچکی به غیر تو خدا واسم که مَحرم نمیشه بزرگی و من کوچیکم گذشت واسه بزرگتراس اگه نصیب من نشه بخشش تو،واویلتاس یا رب الهی یا کریم 🥀بند دوم شبه قدره و میگن تقدیرامون معلوم میشه میباره خیر و برکت گناهامون معدوم میشه شبه قدره و خدا میبخشه هر کی که بیاد خدا به ما امون میده که از آتیش بشیم آزاد منم همون که طاقته گرما رو اصلا ندارم چجور تو آتیشت خدا بسوزم و کم نیارم زشتیه اعمال منو نبین و از من بِگُذر بحق اون مادری که ناله میزد به پشت در یا رب الهی یا کریم 🥀بند سوم شبه قدره ای خدا ببین که تنها نیمدم کتابتو آوردمو همراهه آل احمدم شبه قدره و شبه بی پدریه زینبه سوم مولامون علی دلیر و شاه عربه بین ماها رسم اینه که سومو یادبود میگیریم همراهه صاحبه عزا تا سر خاکشم میریم اما تسلایی نداد کسی به اولاد علی زمان گذشت و کربلا نیزه زدن یاد علی مظلوم عالم یا علی 🙏التماس دعای خیر ✍کربلایی امیرحسین سلطانی
🥀زمزمه مناجات با خدا در شب های قدر 🥀بند اول بیچاره تر از من نداری ای خدا تو مثل من بدتر نداری ای خدا هستم گدا و سینه چاکه مرتضی از مرتضی بهتر نداری ای خدا درمانده تر از من نداری ای خدا تو مثل من بدتر نداری ای خدا عمریه هستم ریزه خواره فاطمه از فاطمه بهتر نداری ای خدا ای خدا ای مهربون/ربنا ای مهربون بگذر از جرم و خطای این گدا ای مهربون عبد بی پروا منم/رب بخشنده تویی بنده ای شرمنده ام/رب این بنده تویی یا رحیم و یا کریم 🥀بند دوم بخشنده تر از تو ندارم ای خدا من مثل تو دلبر ندارم ای خدا رزقم بُوَد از دست آقایی کریم من از حسن بهتر ندارم ای خدا بخشنده تر از تو ندارم ای خدا من مثل تو دلبر ندارم ای خدا گشتم ولی پیدا نکردم چون حسین من از حسین بهتر ندارم ای خدا ای خداوند کریم/ای تو احسان القدیم بگذر از جرم و خطایم رب رحمن الرحیم عبد بی پروا منم/رب بخشنده تویی بنده ای شرمنده ام/رب این بنده تویی یا رحیم و یا کریم 🙏التماس دعای خیر ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی