هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
آمدم آب به خیمه برسانم که نشد
چقدَر غصه و غم خوردم از این غم که نشد!
تیرِ نامرد اگر یاور مشکم میشد ...
میشد این آب شود چشمهی زمزم که نشد
حیف شد، چیز زیادی به حرم راه نبود
سعی کردم بدنم را بکشانم که نشد
سعی کردم که نیفتم ز روی اسب ولی
ضربه آنقدر شتابان زد و محکم که نشد
بگو از من به رقیه که حلالم بکند
آمدم آب به خیمه برسانم که نشد
*شاعر: داود رحیمی
تو جمع خود ماها هم همینجوریه؛
بعضیا بین ماها هستن که بقیه یه حساب دیگه روشون وا میکنن. مثلا میگن کار رو به فلانی بسپر؛ دیگه خیالت راحت باشه، تا تهش رو انجام میده.
بچهها هم همچین که مشک رو آوردن دادن به عباس، گفتن برید، دیگه بخوابید، عباس با آب برمیگرده...
همین طور که زمین افتاده بود، گفت حسین جان میشه بیادبی کنم؟
_ چیه عزیز دلم، داداشم، چی میخوای؟!
_ تا حالا یاد داری ازت چیزی خواسته باشم؟
_ نه عباسم
_ ولی حالا ازت یه خواهش دارم.
_چیه عزیز دلم؟!
_داداش یه قولی بهم بده.
_هرچی بگی رو چشام میذارم.
_حسین جان بدنمو از اینجا تکون نده. من نمیتونم تو چشمای بچهها نگاه کنم....
ردِ خونِ دست ساقی هنوزم رو لب مشکه
گریههای مشکِ پاره شبیه بارونِ اشکه
شونهی زخمیِ نخلی شده تکیهگاه سقا
سوی خیمهی ربابِ آخرین نگاه سقا
جای بوسهی علی رو همهی تیرا شمردن
آبروی پهلوونو کنار علقمه بردن
حسین داره برمیگرده، اما چه جوری؟! پیاده؛ سوار اسبم نیست. افسار اسب و گرفته. دولا دولا داره میاد؛
صدای بچهها بلند شد:
" اَینَ عَمِّیَ العباس "
یهو دیدن حسین بغضش ترکید. خیمهی عباس و عمودش رو کشید. این خیمه نشست؛
بچهها برید آمادهی اسیری بشید...
حسین...
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
📋تا دیدم که افتادی رو زمین
#سبک_زمزمه
#سبک_روضه
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تا دیدم که افتادی رو زمین
منم از کمر خم شدم ببین
پاشو خواهرِ تو داره از این
غصه میمیره
پاشو ای علمدار لشکرم
شده خیره دشمن سوی حرم
ببین که از این دوری دخترم
بهونه گیره
میگه عمو بیا، جونم به لب رسید
در انتظارته، داره به تو امید
اما نمیدونه، زخمیه پیگرت
ای وای اگه بیاد، آخر بالا سرت
میبوسم حالا چشم تارِ تو
نگو که همینجاست مزارِ تو
چطوری برم از کنار تو
برادر من
پاشو ذکر حیدر رو دَم بگیر
پاشو روی دوشت عَلم بگیر
پاشو راه بسوی حرم بگیر
ای یاور من
باور نمیکنم، دستت جدا شده
با ضربهی عمود، فرقت دوتا شده
بعد تو دشمنم، تا خیمهها میاد
نقشه داره برا، اهل حرم زیاد
سهشعبه زدن بیهوا به تو
زدن تیر به مَشک پُر آب تو
با نیزه زدن دشمنا به تو
رحمی ندارن
با کینه به سمتِ تو اومدن
نخواستن یه ذره اَمون بدن
چه زخمای به پیکرت زدن
چه بیشمارن
خونا رو از سر و، روی تو میبرن
من میدونم اومد، پیش تو مادرم
گفته برای تو، از سیلی خوردنش
گفته که حیدر و، دست بسته بردنش
شاعر #روح_الله_پیدایی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
ابالفضل من علمدار من غمت زد آتیشم
حالا تا حرم چه جوری برم مگه آروم میشم
مگه راحته گفتنش علمدار من روی خاکه تنش
مگه راحته گفتنش که خون میزنه موج روی دامنش
ای وای علم یه طرف دست برادرم یه طرف اشکای خواهرم یه طرف
غمی که میگذرم یه طرف ای وای دلم یه طرف تنهایی حرم یه طرف
بی تو برم نرم یه طرف تو رو نمیبرم یه طرف
ای وای عزیز برادرم ای وای عزیز برادرم
تو بی دستی و منم نیمه جون من از دستت دادم
چشاتو نبند کنارم بمون به خواهش افتادم
میدونم دم آخری که تو از منم دیگه تشنه تری
میدونم دم آخری به یاد لب تشنه ی اصغری
ای وای عطش یه طرف رقیه کرده غش یه طرف
شرمنده ام ازش یه طرف غم رباب همش یه طرف
ای وای دلم یه طرف تنهایی حرم یه طرف
بی تو برم نرم یه طرف تو رو نمیبرم یه طرف
ای وای عزیز برادرم ای وای عزیز برادرم
چی اومد سرت تا دیدم تو رو خدایی مردم من
ببین اشکمو زن و بچه مو کجا آوردم من
به کی خیمه رو می سپری نذار کم شه از خیمه ها چادری
به کی خیمه رو میسپری تو که غصه زینب و میخوری
ای وای غمت یه طرف اینجوری دیدمت یه طرف
رو خاک پرچمت یه طرف صورت درهمت یه طرف
ای وای اینا یه طرف حرمله بی حیا یه طرف
چشم حرومیا یه طرف غم تشت طلا یه طرف
ای وای عزیز برادرم ای وای عزیز برادرم
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
.:
ا ﷽ ا
#شب_جمعه
#معارف_حسینی
◼️ تا حسینم به زمین خورد، دیگر حال خودم را نفهمیدم...
راوی گوید :
در حالیکه پیامبراکرم صلی الله علیه وآله بر فراز منبر مشغول خطابه بود، امام حسین سلام الله علیه خارج شد و پایین لباس او، به پاى مبارکش پیچید و به زمین افتاد و گریان شد.
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله سراسیمه از منبر فرود آمد و ایشان را در برگرفت و فرمود:
والَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَا دَرَيْتُ أَنِّي نَزَلْتُ عَنْ مِنْبَرِي.
◼️قسم به حق آن خدایى که جان من در دست قدرت او است، (تا که حسین "علیه السلام" بر زمین افتاد) من نفهمیدم که چگونه از منبر فرود آمدم...
📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) ج۴ص٧١
◼️ یارسول الله...
چه بگوییم از زمانی که:
نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
بلندمرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد...
تکثیر عشق 💚 👈
@shoormahshar
@yaraliagham
ا ﷽ ا
🕊 صلَّیَ اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ
💬 امام رضا علیهالسلام فرمودند:
یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ یَکُونَ لَکَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلُ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَیْنِ فَقُلْ مَتَى مَا ذَکَرْتَهُ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً.
🔰ای پسر شبیب، اگر شادمانی تو در این است که ثوابی برای تو باشد مانند ثوابی کسی که با حسین علیهالسلام شهید شده است، وقتی او را یاد کردی بگو: ایکاش با ایشان بودم و به رستگاری بزرگی میرسیدم.
📚عيون أخبار الرضا علیهالسلام، ج۱، ص۳۰۰
تکثیر عشق 💚 👈
@shoormahshar
@yaraliagham
📋جولان میده توی میدون داره فرمان میده
#سبک_شور
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جولان میده
توی میدون داره فرمان میده
پسر ابوتراب با شمشیرش
دوباره به غائله پایان میده
قدم میزنه
توی میدون داره علم میزنه
لشکر دشمن رو بهم میزنه
سرنوشت جنگو رقم میزنه
یل حیدر نسب، افتخار عرب، ای خدای ادب جان
قمر رو زمین، یل اُم البنین، تویی شور آفرین جان
" یاابالفضل یاابالفضل "
@majmaozakerine
پرچم داره
توی دستاش عَلم و محکم داره
میمنه تا میسره تو دستاشه
میون معرکه ها سردمداره
چقدر محشره
وقت جنگش میگن خود حیدره
یه سر و گردن از حریفش سره
به تمام معنا یه جنگ آوره
شیر نام آوره، یه تنه لشکره، از همه برتره جان
امیر صف شکن، فاتح تن به تن، که شده عشق من جان
" یاابالفضل یاابالفضل "
عنوان داره
خون حیدر تو رگاش جریان داره
وقتی کشتی نجات حسین باشه
میشه گفت عباس هم سکان داره
چه باهیبته
مثل باباش حیدر قَدَر قدرته
ضربه ی شمشیرش چه پُر سرعته
چی بگم در وصفش ته جرأته
دست مشکل گشا، ساقی کربلا، به همه مقتدا جان
بیحد و بیعدد، ذکرمه تا لحد، ابوفاضل مدد جان
" یاابالفضل یاابالفضل "
*شاعر: #حسین_خدادی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_نهم
#شور
@majmaozakerine
📋علمدارم بمون سپهدارم بمون
#سبک_واحد
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
علمدارم بمون، سپهدارم بمون
درتاب و در تبم، ابالفضل
زمین خوردم پاشو، کم آوردم پاشو
کفیل زینبم، ابالفضل
کم آورده، پیشت مردی
علمدارم، وفاکردی
فقط میخوام، که برگردی
گلامون، آبرو میخوان
نمیخوان آب، عمو میخوان
نمیخوان مشک، سبو میخوان
تا از دستات، عَلَم افتاد
توو خیمه خواهرم افتاد
چه ترسی توو، حرم افتاد
میخونه روضه گوشواره
داره میلرزه گهواره
منو راحت نمیذاره
غمت، چیشده پرچمت
"عباس باوفا، سقای کربلا"
ای قمرِ علی، یادآورِ علی
ای هاشمی نَسَب، ابالفضل
فقط یه طور داداش، تکون بخور یواش
لشگر میره عقب، ابالفضل
ببین دارن کجا میرن
سراغ از خیمه میگیرن
مگه از جونشون سیرن
پاشو غوغای تو میشم
خودم دستای تو میشم
قد و بالای تو میشم
دلم داره گله پاشو
جلوی حرمله پاشو
ببین شد ولوله پاشو
میاد از خیمهها فریاد
جواب زجر و باید داد
رقیه از نفس افتاد
نرو ، قسم میدم تو رو
"عباس باوفا، سقای کربلا"
ای خواهش حرم، آرامش حرم
امیدِ خواهرم، ابالفضل
دارم سوال ازت، بهم بگو فقط
اینجا بود مادرم، ابالفضل
شنیدی مس چه آهی داشت
نوای قتلگاهی داشت
زیرِ چشماش سیاهی داشت
شده بازوت مثل بازوش
یه روز که رد شدن از روش
جای در موند روی پهلوش
بابا حیدر تنش میسوخت
جلو چشماش زنش میسوخت
یه زن که دامنش میسوخت
یه زخمی که نمک میخورد
جلو مردش کتک میخورد
همینطور داشت تَرَک میخورد
جلو چشماش کتک میخورد
*شاعر #محمد_اسدالهی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
همین نه من شده ام ریزهخوارخوان حسین
كه هست عالم ایجاد، میهمان حسین
ز آفتاب قیامت نباشدش باكی
كسی كه رفت دمی زیر سایبان حسین
رخش به دست نگیرد ز شرم در محشر
به صدق هر كه نهد رخ بر آستان حسین
كسی كه خار گلستان عشق، خود را خواند
عزیز هر دو جهان شد، قسم به جان حسین
همیشه باغ بُود پایمال دست خزان
ولی همیشه بهارست گلستان حسین
به گوش دل بشنونوحه از لب هستی
كه بسته است لب ازنوحه،نوحه خوان حسین
🔸شاعر:
#استاد_علی_انسانی
___
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
همین نه من شده ام ریزهخوارخوان حسین
كه هست عالم ایجاد، میهمان حسین
ز آفتاب قیامت نباشدش باكی
كسی كه رفت دمی زیر سایبان حسین
رخش به دست نگیرد ز شرم در محشر
به صدق هر كه نهد رخ بر آستان حسین
كسی كه خار گلستان عشق، خود را خواند
عزیز هر دو جهان شد، قسم به جان حسین
همیشه باغ بُود پایمال دست خزان
ولی همیشه بهارست گلستان حسین
به گوش دل بشنونوحه از لب هستی
كه بسته است لب ازنوحه،نوحه خوان حسین
🔸شاعر:
#استاد_علی_انسانی
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
می چکد خون تو از یال، بمیریم برات
باز هم رفته ایی از حال بمیریم برات
بوسهٔ جدِّ تو بر روی تو سرمشق نشد
شد ولی روی تو پامال بمیریم برات
این غم انگیز ترین منظرهٔ خواهر توست
لب تشنه تهِ گودال بمیریم برات
به لباس پاره ات رحم نکردند حسین
چه رسد دگر به خلخال بمیریم برات
ازدحام دور تو سخت ولی مشکل تر
دور خیمه شده جنجال بمیریم برات
گر چه ماه غم تو زنده کند دلها را
دوست داریم که هر سال بمیرم برات
🔸شاعر:
#حامد_آقایی
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
4_5798567739249396996.mp3
5.98M
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین
#غزل_مناجات #امام_زمان
#سیدمجیدبنی_فاطمه
ای شوق بی کرانۀ شب های جمعه ام
تنهاترین بهانۀ شب های جمعه ام
از لطف آفتاب نگاهت هنوز هم
گرم است آشیانۀ شب های جمعه ام
هر هفته التماس تو را دارم از خدا
با نالۀ شبانۀ شب های جمعه ام
سنگینی گناه مرا می کشد به دوش
دریای عفو شانۀ شب های جمعه ام
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
نجوای عاشقانۀ شب های جمعه ام
در کربلا؟ مدینه؟ کجا گریه می کنی
آقای بی نشانۀ شب های جمعه ام
انگار بی مقدمه کرب و بلاییم
وقتی گدای خانۀ شب های جمعه ام
از سفرۀ حسین بلندم نکن که من
محتاج آب و دانۀ شب های جمعه ام
#شب_جمعه
ای شوق بی کرانه ی شب های جمعه ها
تنهاترین بهانه ی شب های جمعه ها
از لطف آفتاب نگاهت هنوز هم
گرم است آشیانه ی شبهای جمعه ها
شب جمعه وقتی که از حرم بوی سیب میاد
تو صفای سینه زنها صدای حبیب میاد
شب جمعه ها پای روضه ها یه غریب میاد
میخونه با دل مضطر میزنه به سینه و سر
الهی برات بمیرم یا حسین غریب مادر
حسین حسین حسین ......
یه خیابونه که به خون نشونده چشامونو
یه خیابونی که دیوونه کرده دلامونو
یعنی میشه باز ببینم من این خیابونو
به خدا بهشت قلبم خود
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
به سینه هر که تمنای کربلا دارد
همیشه در دل خود روضه ای به پا دارد
کسی که عشق تو دارد دگر چه کم دارد؟
بدون عشق تو عالم کجا بها دارد؟
به غیر تو که کَرَم می چکد ز انگشتت
کجا پادشهی این همه گدا دارد؟
تو همچو من سر کویت هزارها داری
ولی بدان که گدایت فقط تو را دارد
بزن به تیغ و بسوزان دست بادم ده
بیا که این دل عاشق سر بلا دارد
اگر چه پا نزدم صحن کربلای تو را
دلش خوش است حضوری به روضه ها دارد
به عرض یار رسانید ای سبک روحان
میان قافله جایی برای ما دارد؟
چو می رسد دلم از گردش زمانه به تنگ
دعا و عرض سلامی به کربلا دارد
همه ز لطف حسین است آبرو داریم
گدا هر آنچه که دارد ز پادشاه دارد
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
تشنهلب، سویِ قتلگاه آمد
ناگه از هر طرف، سپاه آمد
آن یکی، از برای مشتی، زر
این یکی، از برای جاه آمد
@hosenih
هیچجا، هیچجا، نگفته کسی
شِمر با این غریب، راه آمد
سینهاش بوسهگاهِ احمد بود
شمرِ ملعون به اشتباه آمد
یکنفر بود، بر سرش اما_
کوهی از نیزه و سلاح آمد
وامصیبت، زِ عصرِ عاشورا
از همان دم، که ذوالجناح آمد
از همان دم، که بر سرِ نیزه_
مثلِ خورشیدِ در پگاه، آمد
@hosenih
چه بلایی، به جانِ دین افتاد !
چه به روزِ شکوهِ ماه آمد !
به مَصافِ حسین، شمشیر و
به مصافِ حرم، نگاه آمد
شاعر: #عادل_حسین_قربان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
آخر به ضربِ کینهٔ افرادِ نیزه-زن
در خون نفس نفس زد و جان داد کاملاً
کشتند تشنه لب، لبِ دریا حرامیان
آقای مهربانِ مرا دور از وطن
@hosenih
«سر» را گرفت نیزه؛ به روی سرش گذاشت
افتاده بود در وسط قتلگاه، تن
میخورْد تاب؛ زخمی و بیتاب از عزا
بر خنجر کثیف سنان(لع) پاره پیرهن
با اهل عرش و أرض و سما ضجه میزدند
خیلِ وحوش تشنه؛ بر این جسم ِ بی کفن
@hosenih
بر بوریا نشسته و خون گریه میکنم
تا کم شود شبیه تنش نورِ چشم من
**
در کوچه با غلاف و به گودال با عصا
داریم خاطرات بد از بیهوا زدن!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
ای سپه کوفه آفتاب شدید است
غنچه من رنگ آفتاب ندیده است
جنگ شما با من است! طفل چکاره ست؟!
رنگو روی ماه منچقدر پریده ست
@hosenih
هلهله را بس کنید لرزه گرفته
بچه شش ماهه هلهله نشنیده ست
قطره اشکم چکید زود زبان زد
شیر نباشد غذاش اشک چکیده است
قول به او داده ام که آب بگیرم
مادرش از غصه بین خیمه خمیده ست
دست مرا یک نفر نشانه گرفته
فکر کنمموقع شکار رسیده است
@hosenih
حرمله رویت سیاه باد!چه کردی؟
حنجره ی نازکش بریده بریده است
جز منِ بی کس بگو کدام غریبی؟
از گلوی شیرخوار تیر کشیده است
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
.
#زمزمه
#امام_زمان
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_دوباره_مرغ_روحم
مهدی امید مایی منتظرم بیایی
ذکرم شده شب وروز یابن الحسن کجائی
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
در رنج و در ملالم منتظر وصالم
از لطف وجودورحمت نظر نما به حالم
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
ای نور چشم زهرا مولا در انتظارم
درلحظه لحظه عمرم بهر تو بیقرارم
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
تنهاو زارو خسته بایک دل شکسته
سائل درگه تو منتظرت نشسته
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
آقا مرا صدا کن ازرنج و غم رهاکن
ای مهربان عالم برای من دعا کن
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
تنها تویی حبیبم به درد من طبیبم
خدا گواهه مهدی بدون تو غریبم
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
ماه محرم آمد تنگه دلم برایت
ای نورچشم حیدر کرده دلم هوایت
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
از بس که با صفایی تنها امید مایی
شب عزا و ماتم منتظرم بیایی
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
تو شمس عالمینی بر همه نور عینی
تالحظه ی ظهورت گریه کن حسینی
حسین حسین حسین جان(۲)
هستم به تاب ودرتب جانم رسیده برلب
افتاده ام به یاد غم حسین و زینب
حسین حسین حسین جان
ای نور چشم زهرا در شور و در نوایم
امشب دوباره مهدی به یاد کربلایم
حسین حسین حسین جان
امشب دوباره یاد علی اکبرم من همچون حسین بیاد صد پاره پیکرم من
حسین حسین حسین جان
یابن الحسن بیاد علی اصغرم من
یاد رباب و طفل بریده حنجرم من
حسین حسین حسین جان
یابن الحسن دوباره غربت نمودم احساس
افتاده ام به یاد چشم و دو دست عباس
حسین حسین حسین جان
یابن الحسن بیاد وداع آخرم من
رفتن بسوی میدان گریه ی خواهرم من
حسین حسین حسین جان
یابن الحسن زجدت حرمت دریده دشمن
دویده سوی مقتل سرش بریده دشمن
حسین حسین حسین جان
بعداز شهادت او آتش زدند به خیمه
به پیش چشم زینب سرش زدندبه نیزه
حسین حسین حسین جان
دشمن به کودکانش با تازیانه میزد
به پیش چشم زینب چه ظالمانه میزد
حسین حسین حسین جان
#زبانحال_حضرت_مهدی_ارواحنا_فداه_وآقا_اباعبدالله_علیه_السلام
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
#سلام_علی_آل_یاسین_ص
بهاران طی شد و یارم کجایی
تو ای یارِ وفادارم کجایی
کجایی لاله ی دامانِ نرگس
نسیمِ عطرِ گلزارم کجایی
تو را می خواهم ای گل در کنارم
دلی خون از زمان دارم کجایی
نَمی باران بزن بر انتظارم
که بی تو اشکِ خون بارم کجایی
بیا ای رازِ شور انگیزِ هستی
کلیدِ مشکلِ کارم کجایی
من و جمعه من و بوی فراقت
طبیبِ جانِ بیمارم کجایی
شبِ بی حاصلِ ما را سحر کن
طلوعِ فجرِ دیدارم کجایی
نسیمِ صبح از بوی تنِ توست
سحرها کرده بیدارم کجایی
تو مثلِ عطرِ باران دلربایی
نشاطِ رنگِ رخسارم کجایی
بیا از چشمِ تو حاجت بگیرم
چنان از درد سرشارم کجایی
تویی حاتم منِ مسکین به پایت
اسیرِ کوچه بازارم کجایی
مرا آهِ فراقِ سینه سوزت_
ز عالم کرده بیزارم کجایی
شرارِ خون نشسته در دلِ من
ببین این اشکِ تکرارم کجایی
من هر شب در دلِ تنگم به یادت_
نهالِ عشق می کارم کجایی
بیا آرامِ جانِ بی قرارم
به هجرِ تو گرفتارم کجایی
میانِ صحنها و هر رواقی_
به دنبالِ رُخِ یارم کجایی
همی ترسم بمیرم از جدایی
نبینم روی دلدارم کجایی؟!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#هستی_محرابی
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
قسمت دوم
غروب تلخی داری روخاکا سر میزاری
به جونت افتاده شمر میگه سنان چرابیکاری
بانیزه اومد سمتت خون از لب ودهانت جاری
نفس بریده نیزه امون بریده نیزه
چقدر تومقتل این سو اون سو توروکشیده نیره
شلوغ دور گودال دیدم که رفتی ازحال
چادرمن هم مثل پیراهنت تو میشه پامال
عقیق تورو که بردن حالا میرن سراغ خلخال
توی ضریح سینت دیدم سنان شکسته نیره
پیراهنی که مادر داده میفته دست نیره
کمین نشسته نیزه راهت وبسته نيزه
مادر وصدازدی جدم روصدازدم
تشنه دست وپا زدی جدم روصدازدم
گفتم وای من حسین گفتم وامحمدا
ای تنهای من حسین گفتم وامحمدا
وا محمدا حسین و بی ردا ببین به کربلا
وامحمدا سرش ازتنش جدا ببین به کربلا
توهای وهوی نیزه نگام به سوی نیزه
دیدم که خون ازچشمات میریزه برگلوی نيزه
دیدم سرت روپیش چشمام زدن به روی نیزه
قدم قدم با نیزه یا سنگ زدن یانیزه
خودم درآوردم ازپهلو یه زخمی چندتا نیزه
داره برای زخما گریه میباره حتی نیزه
قدم قدم بانیره یاسنگ زدن یانیزه
ازبالای تل این صحن هارو همه رو دید دید داداش شروع کرد دوان دوان به سمت' گودال میدوه صدازد یا محمدا یا واعلیا وااما
اما همچین که رسیدی یه بدنی مشاهده کرد صدازد انت اخی آیا توبرادرمنی مگه میشه زینب بدن حسینش ونشناسه نمیدونم چیکاربااین بدن کردن .شیخ شوشتری میگه اگه شب عاشورانبود نمیگفتم بعضی حرفا فقط برای شب عاشوراس
میگه کاری بااین بدن کردن دیگه پشت وروی بدن مشخص نبوده میدونی چرا ؟اخه همچین که (والشمرالجالس علی صدرک )همچین که روی سینه ارباب منوتونشست ابی عبدالله یه نگاهی بهش کرد گفت بابام فرمود بود کسی تورومیکشه که صورتش ازسگ زشت تره تااین حرف وزد گفت حالا یه کاری میکنم دیگه منونبینی این بدن برگردوند ..دیگه نمیگم بااین بدن چیکارکرد امام صادق فرمودند؛ انگشترنشون دادم فرمودند به اندازه نگین انگشترمن جای سالم روبدن جد مانبوده
ای حسین .....😭😭
#التماس_دعا
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
عاشق که باشی وضع من را تازه می فهمی
اینگونه سرگردان شدن را تازه می فهمی
پروانه را از نیمه شب زیرنظر داری
وقتی سحر شد،سوختن را تازه می فهمی
وقتی گناهان تو را با گریه می بخشند
آنلحظه لطف پنج تن را تازه می فهمی
زهرا برای روضه ها ما را سوا کرده است
ماه محرم حرف من را تازه می فهمی
شور حسین از شَرِّ عصیانها خلاصت کرد
پس قدر این سینه زدن را تازه می فهمی
محشر لباس مشکی ات وقتی شفیع ات شد
خاصیّت این پیرهن را تازه می فهمی
در کفن و دفن یک مسلمان خوب دقت کن
فرق حصیری با کفن را تازه می فهمی
گفتم “مُرَمَّل بِالدِّما”..،داد تو در آمد…
چون بعد از آن وضع بدن را تازه می فهمی
آنجا که در تشخیص او زینب به مشکل خورد
تاثیر سم ها روی تن را تازه می فهمی
یک مشت نامحرم که وقتی دوره ات کردند
آنگاه حال چند زن را تازه می فهمی
بردیا محمدی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
تو خیمه بودم صدای شیهه ای رو شنیدم
از توی خیمه بیرون دویدم اومدم مرکب تو رو دیدم
دیگه بریدم وقتی رو اسب تو رو من ندیدم
نمی دونی داداش چی کشیدم؟
می بینی از غمت قد خمیده ام
ای وای چرا زین اسب تو واژگونه
ای وای چرا یال مرکبت پر خونه
ای وای ....
عزیز من دلم آروم نمی گیره
به جای تو چرا زینب نمی میره
صلی الله و علیک یا مظلوم یا مظلوم یا مظلوم ....
غمین و بی حال اومدم روی تل دم گودال
دیدمت بین اون جنجال چرا قرآن من شدی پامال
زدی پر و بال خواهرت چی قراره ببینه
زانو زد دشمنت روی سینه پاشو ما رو ببر باز مدینه
ای وای تو رو پیش چشمام سر بریدند
ای وای رو تنت با اسباشون می دویدند
حسین من هوای زینب و داشتی
حسین منو تنها نمی ذاشتی
صلی الله و علیک یا مظلوم یا مظلوم یا مظلوم ....
عزیز خواهر دیدمت غرق خون دم آخر
تو شدی کشته ی تیغ و خنجر
منم و غصه ی حفظ معجر عزیز مادر
دشمنت می کشه خنجر ای وای
می بره از تنت سرت ای وای
اومده دیدنت مادر ای وای
ای وای از دلش داد کشید یا بنی
ای وای کی سرت رو برید یا بنی
یا بنی یا بنی یا بنی یا بنی......
حسین من لبت تشنه است پاشو مادر
رو حلقومت رد دشنه است پاشو مادر
صلی الله و علیک یا عطشان یا عطشان یا عطشان ....
صلی الله و علیک یا عریان یا عریان یا عریان .
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_جواد__ع__نوحه
جان ِ هر دو عالم فدای روی تو
تو جوادی و من سائل کوی تو
قبله ی دلهای عاشقان سوی تو
هر گلشن خوش بو از شمیم و بوی تو
جواد الائمه عزیز ِ فاطمه
**
ای آیات ِ کوثر ، ای نور و ای فُرقان
عادت تو جود و کرم است و احسان
ای نور دو چشم ِ خورشید ِ خراسان
ای دین و ای ایمان ، ای جان و ای جانان
جواد الائمه عزیز ِ فاطمه
**
دل ِ ارض و سما می سوزد برایت
تا به اوج فلک رسیده نوایت
زهرای مرضیه گریان ِ عزایت
جگرت پاره شد ، بمیرم برایت
جواد الائمه عزیز ِ فاطمه
**
در اوج غریبی ناله ها زدی تو
ناله در حریم کبریا زدی تو
کنیزان کف زنان ، ولی بین حُجره
ز شرار ِ آن زهر ، دست و پا زدی تو
جواد الائمه عزیز ِ فاطمه
**
ای یادت رونق ِ هر بزم و انجمن
فدای ماتمت هستی و جان ِ من
تنت مانده سه روز روی بام ِ خانه
زنده شد روضه ی شهید بی کفن
جواد الائمه عزیز ِ فاطمه
شاعر : حاج امیر عباسی
امام جواد (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسین__ع__زمینه
(امشب کربلا غوغاست امشب شب عاشوراست)
خیمه ها گرم ذکر یا رب ربنا یا الهی بر لب
عاشقا می خونن امون از غمهای دل بی بی زینب
امشب زینب دلشوره داره
دائم اشک چشماش می باره
دل بی قرار از داغ یاره
ذکر همه واویلاست امشب شب عاشوراست
(اامشب کربلا غوغاست امشب شب عاشوراست)
لحضه ها پره از باروونه هوای کربلا محزونه
برای اصغر شش ماهه مادرش لالاایی میخونه
هر دم نم نم چشما میباره
خواب اصغربین گهواره
امشب تا صبح سقا بیداره
ماه خیمه ها سقاست امشب کربلا غوغاست
(امشب کربلا غوغاست امشب شب عاشوراست)
زینب وکوه دردو غمها امون از صبح روز فردا
انگاراز وسط اون گودال می رسه ناله های زهرا
فردا صحرا دریای خونه
مولای ما تنها می مونه
اشک چشماش دل می سوزونه
گریون چشمای زهراست امشب شب عاشوراست
(امشب کربلا غوغاست امشب شب عاشوراست)
امام حسین (ع)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_رضا__ع__نوحه
یا علی موسی الرضا کشته نگاتم من
پا بذار روی چشمام بنده چشاتم من
توی رویا تو بیداری ، هوای نوکرُ داری
حرمت ما رُ می یاری آقا
آقا می دونی که عمریه نوکرم
وعده دادی بیا آقا بالاسرم
مولا یا رضا
**
هرکسی که بنده ت شد مطمئناً آزاده
جای این دلم امشب مسجد گوهرشاده
کرمت رزق دنیامه ، پرچمت توی دستامه
حرمت اصل رویامه سلطان
این دستای من و لطف و کرم تو
خالیه جای من امشب حرم تو
مولا یا رضا
**
لحظه های آخر تا دست و پا زدی آقا
ناله می زدی یاد روضه های عاشورا
تو چشات نم بارونه ، پسرت زار و حیرونه
مادرت روضه می خونه ای وای
اینجا دیگه کسی بالا سر تو نیست
دعوا دیگه سر انگشتر تو نیست
مولانا حسین
شاعر : ایمان مقدم
امام رضا (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_جواد__ع__زمینه
بارم ای سبط طاها ، افتاده در رَه ِ تو
هستم تا آخر عُمر ، سائل درگه ِ تو
من مُرید مرامت ، تو مقصود و مرادی
من مستحقّ لطف و ، تو کریم و جوادی
یا جوادَ الاَئمه
**
هر که خاک رَهَت شد ، عزیز است و مُعَظّم
گدایی از تو باشد ، سلطانی ِ دو عالَم
ای ولیعَهد ِ سُلطان ، خورشید نور ِ عصمت
کاسه ی خالیم را ، پر کُن از لطف و رحمت
یا جوادَ الاَئمه
**
کسی از درگه ِ تو ، دست ِ خالی نرفته
سائل همیشه از تو ، یک تذکره گرفته
مِس ِ این قلب ِ ما را ، از مَرحَمَت طلا کن
عرفه جمع ِ ما را ، زائر ِ کربلا کن
یا جوادَ الاَئمه
شاعر : حاج امیر عباسی
امام جواد (ع)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_رضا__ع__نوحه
یه سلطان چه نالان فتاده روی زمین
سوزونده دلا رو به ناله های غمین
میگه به سینه ی دلخون - که زهر کینه ی مامون
می سوزونه جگرم
دارم میرم دیگه از دست - دست اجل چشامو بست
کجایی ای پسرم
جدا ز آل مصطفی - تو نبود یه آشنا
پر می کشمو لقبم - میشه غریب الغربا
وای وای وای غریب الغربا
وای وای وای آقام امام رضا(ع)
*
با یک دست روی سر عمامشو می گیره
یه دستش رو زانو دیگه داره می میره
مثل یه شمع،غریبونه - تو تاریکی شبونه
ز غصه ها می سوزه
کس نرسیده به دادش - در انتظار جوادش
دیده به در می دوزه
امیر و مه دلبری - شده مثه کبوتری
نداره وقت احتضار - نه خواهری نه مادری
*
نمونده دیگه از رضا نشون حیات
ملک میگه تو عرش برا شفاش صلوات
چشاش شده پر شبنم - با سینه ی پره ماتم
رفتنی میشه رضا
ز سوز زهر هلاهل - گرفته دستشو بر دل
داره می خونه دعا
داره می سوزه از وجود - با یه نوای یا ودود
می افته رو خاکو میگه - گناه مادرم چی
شاعر : رضا تاجیک
امام رضا (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar