💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#عبدالله_ابن_الحسن__ع__روضه
به گَرد پای من امروز لشگری نرسد
به اوج بال و پرم هیچ شهپری نرسد
سوار مرکب عشقم، رکاب یعنی چه؟
به این سواره، پیاده تکاوری نرسد
به خویش گفتم: از این پس تو را نمی بخشم
اگر ارادت تو داد دلبری نرسد
منم که رهبر میدان نوجوانانم
به این حضور حکیمانه رهبری نرسد
میان مقتل مظلوم، یاری اش کردم
به این مقام شریفم پیمبری نرسد
به هیبت غضب مجتبایی ام سوگند
سپاه کوفه به این رزم حیدری نرسد
مرا بلندی شمشیر «خصم» مانع نیست
به ضربه گیری دستم دلاوری نرسد
مرا ز هول قیامت دگر نترسانید
به این قیامت دشوار، محشری نرسد
کمان حرمله با گودی گلویم گفت:
به جز تو و علی اصغر به حنجری نرسد
سر مرا به روی سینه ی عمو کندند
مقام ذبح مرا در منا، سری نرسد
تمام صورت من زیر دست و پا له شد
به این کتاب زبان بسته دفتری نرسد
منم که با تنم اندازه کرده ام لطفت
به وسعت بدنم هیچ پیکری نرسد
به جان عمّه دعای عمو به گوشم گفت:
که دست غارت دشمن به معجری نرسد
منم که غوطه به دریای خون زدم، سر مست
چنین به گودی مقتل شناوری نرسد
شوند اهل یفین در بهشت مهمانم
به سفره خانه ی من طول کشوری نرسد
چراغ باغ جنان گوهر جمال من است
به پرتو افکنی ام هیچ اختری نرسد
ز عشق، سلطنت دهر، می رسد امّا
به طعم ملک ری ما، ستمگری نرسد.
شاعر:محمود ژولیده
عبدالله ابن الحسن (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#قاسم_ابن_الحسن__ع__نوحه
برگ برگي اي گل من پرپري
ياس نجمه گشته اي نيلوفري
پيکرت در بين خون زد بال بال
گرچه مي بينم تو بي بال و پري
اي برادر زاده ي مجروح من
روح من را با پريدن مي بري
آه ديدم سيزده برگ تنت
پاره پاره مثل پاره دفتري
استخانهايت صدايم کرده است
هم نواي مرکب اين لشگري
سم اسبان قد بلندت کرده است
از عمويت يک سر و گردن سري
هرچه با دقت نگاهت مي کنم
بيشتر چون روضه هاي مادري
قاسم ابن الحسن (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_رقیه__س__نوحه
مستم ومدهوشم مست علمدارم
تو دلم آشوبه منکه بیقرارم
روز قیامت به این امیدوارم
رقیه رودارم۲
همه ی دنیامه
سه ساله ی اربابم
همیشه تو رویام
یااینکه تو خوابم
برای اومدن حرم
خیلی بیتابم
بی بی صدامو میشنوی
میخوام بگم حرف دلم رو
خدا سلامتی بده
مدافعان حرم رو(۲)
کلنا فداک سیدتی یا رقیه
سرسفره ی تو روزی میگیرم
یه روزی آخر برات میمیرم
فداتو جونم دختر امیرم
به دامت اسیرم۲
بی بی جان دلتنگم
آرزوم حریم تو
چشم امیدم باز
به دست کریم تو
همگی مجنون
عشق عظیم تو
دورم ولی از تو چشام
میخونی درد دلم رو
جارو کنم با موژه هام
یه روزی صحن حرم رو(۲)
کلنا فداک سیدتی یارقیه
عبدالحیدر
حضرت رقیه (س)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسین__ع__مناجات
سوز همیشه ی جگرم باش یا حسین
من سینه می زنم سپرم باش یا حسین
در طول عمر جز تو پناهی نداشتم
مثل گذشته ها پدرم باش یا حسین
هر روز مادرم سر سجاده گفته است
خیلی مراقب پسرم باش یا حسین
ای نام تو بهانه ی شیرین زندگی
شور محرم و صفرم باش یا حسین
پایین پات سر بگذارم تو هم بیا
بالای جسم محتضرم باش یا حسین
جان مرا بگیر حوالی قتلگاه
این گونه اخرین خبرم باش یا حسین
دستم به دامنت نرسید این جهان اگر
باب الحسین منتظرم باش یا حسین
باشد قرار بعدی ما اربعین حرم
مهر قبولی گذرم باش یا حسین
شاعر:
سعید پاشازاده
امام حسین (ع)
مناجات
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#طفلان_حضرت_زینب__س__زمینه
برادر
غم چی داری تو قلبت
آوردم من هدیه هاتو
برادر
یه بغضی توی صداته
نبینم من گریه هاتو
بسه چرا دلگیری
بسه اگرچه سیری
بسه داری میمیری
عشق * زینب(س)
غم نخورکه مونده هنوزخواهرتو
چی دارم میبینم توی باورتو
بچه های زینب(س) میشن لشگرتو
--
برادر
توچشمای غرق آهم
براچندلحظه نگاکن
برادر
فدائی هاتو آودم
خودت اونا رو صداکن
تنها شدی میدونم
دردِ توئه تو جونم
از دل برات میخونم
عشق * زینب(س)
ای همه دلگرمیم نذار نا امید شم
پیش زهرامحشر میخوام روسفیدشم
آرزوم اینه که یه مادر شهید شم
--
برادر
تمومِ هستیِ زینب(س)
همین دوتا بچه هاشه
برادر
رسیده وقتش که حالا
به تو دِینِ من اداشه
میخوام بلاکش باشم
تو این کشاکش باشم
تو فکر خواهش باشم
عشق * زینب(س)
کلّ دارائیمو به دستت سپردم
پا به پات تو سختی منم غصه خوردم
تو غم عظمای توشاید که مردم
شاعر :
ابراهیمروشنروش-قم
طفلان حضرت زینب (س)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
زمزمه شب دوم
ورود کاروان به کربلا
اینجا کجاست اشکم شده جاری
خوب میدونم قصد سفر داری
وای از دلم این سرزمین بوی غمو جدایی میده
پنجاه و پنج ساله داداش کسی منوبی تو ندیده
یه حسی تودلم میگه وقت جدایی مون رسیده
حسین من 3 عزیز زهرا
اینجا غم و غصه فراوونه
قلبم تو این وادی پریشونه
بیا بریم از این دیار معجر دختر تو حیفه
حرمله اومده داداش گلوی اصغر تو حیفه
سرت میره بالای نی عزیز من سر تو حیفه
حسین من 3 عزیز زهرا
از وقتی باهم اومدیم اینجا
میاد صدای ناله ی زهرا
صدای مادرم میاد همش میگه غریب مادر
به حق مادرت بیا بریم مدینه ای برادر
خوب می دونم تو این دیار تورو میگیرن از من آخر
حسین من 3 عزیز زهرا
تویی تو این دنیا کس و کارم
مرگه برام جدایی از یارم
راضی نشو تنها بشم نزار امیدم ناامید شه
راضی نشو تو این دیار علیِ اصغرت شهید شه
راضی نشو شبیه مادر موی دخترت سفید شه
حسین من 3 عزیز زهرا
غم داره قلب مضطر خواهر
حالا تویی برابر خواهر
اما یه روز تو قتلگاه سری روی بدن نداری
غارت میشه انگشترت پیراهنی به تن نداری
وای از دل خواهر تو میبینه که کفن نداری
حسین من 3 عزیز زهرا
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب نهم
از غربتت دلم شده بی تاب
شرمنده ام نشد بیارم آب
شرمنده ام آخر نشد آب و به خیمه برسونم
خدا می دونه چقدر برا رباب دل نگرونم
برو به فکر من نباش پاشو برو دردت به جونم
جانم حسین 3 جانم حسین جان
به خواهرت بگو که زارم من
از روی نی هواشو دارم من
شرمنده ام آخه نشد برای تو کاری کنم من
اونطور که باید واسه ی لشکر علمداری کنم من
جاداره واسه غربتت ازدیده خون جاری کنم من
جانم حسین 3 جانم حسین جان
اهل حرم منتظرن داداش
پاشو بریم فکر سکینه باش
چی میگذره به دخترم عباس من اگه نباشی
قول بده از رو نیزه ها مراقب رقیه باشی
الهی روی نیزه ها واسه همه مشکل گشاشی
عباس من3 یا ابوفاضل
ای سایه ی روی سرم پاشو
مَحرم نداره خواهرم پاشو
چطور دلت میاد داداش رقیه رو تنها بزاری
دلت میاد ناموس تو بین نامحرم جا بزاری
باور نمی کنم میخوای روی دل من پا بزاری
عباس من3 یا ابوفاضل
اینقدر روی خاکا نزن بازو
دستی که بودپناه زینب کو
افتادنت تو علقمه حسین تو آخر زمین زد
بشکنه اون دستی که بر سرت عمود آهنین زد
نمک به زخمای دل مادر تو ام البنین زد
عباس من3 یا ابوفاضل
تا که سرت باشه تو بزم می
باید که از پهلو بره رو نی
پاشیده شدفرق سرت ای تکیه گاه بی کسی هام
کارم تمومه بعد تو بعد از تو دنیا رو نمیخوام
آه ای پناه خیمه ها تو بودی امّیدِ به فردام
عباس من3 یا ابوفاضل
وای از من و وای از دل زارم
از خیمه های بی علمدارم
وای از حرم وای از دلم وای از غم غارت معجر
وای از من و از زینب و گودال و از هجوم لشکر
وای ازسرو طشت زرو وای ازاشاره سوی دختر
عباس من3 یا ابوفاضل
سقای من خدا نگهدارت
داری میری دسته علی یارت
برو ولی این و بدون برادرت تنها می مونه
تو رو می زارم و میرم ولی دلم اینجا می مونه
از داغ تو تا آخرین نفس قد من تا می مونه
عباس من3 یا ابوفاضل
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب پنجم
عمه جونم رحمی به این دل کن
داره می بُره دستم و ول کن
عموی تنهامو ببین افتاده تو دریایی از خون
افتاده باصورت زمین لب تشنه باموی پریشون
گرگای صحرا رو ببین حلقه زدن دور عمو جون
عمو حسین 3 عمو حسینم
محشر شده به پا ته گودال
انگار شده غوغا ته گودال
اگر نرم پیش عمو دق می کنم میمیرم اینجا
عمه ببین که چند نفر ریختن سر یه مرد تنها
یکی با نیزه می زنه یکی با شمشیر یکی با پا
عمو حسین 3 عمو حسینم
مادربزرگم داره می بینه
با چکمه روی سینه می شینه
چرا کسی نمی گیره اونجا چشای مادرش رو
داره با پا می چرخونه تن شریف و اطهرش رو
ای وای من ای وای من میخوادجداکنه سرش رو
عمو حسین 3 عمو حسینم
دیگه نمیاد نفساش بالا
هی می ره از حال و میشه احیا
چرا کسی نمیشنوه صدای ضجه ی خدارو
بزاربرم سامون بدم این استخون شکسته ها رو
یه نیزه تو کمینه که بهم بریزه کربلارو
عمو حسین 3 عمو حسینم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب سوم 1
درد جدایی مون و حاشا کن
جون رقیه چشماتو وا کن
خودت میدونی بابایی که جون من بسته به جونت
بعدِتو روز خوش ندیداین دختر قامت کمونت
لُکنت زبون گرفته این دخترک شیرین زبونت
بابا حسین 3 بابا حسین جان
پا تا به سر کبوده این پیکر
یاسِت شده شبیه نیلوفر
میخوام ادب کنم ولی دیگه رمق نداره پاهام
دست خودم نیست باباجون نمی تونم بلندشم از جام
خیلی خرابه حال من دیگه امیدی نیست به فردام
بابا حسین 3 بابا حسین جان
از نیزه ها دیدی زمین خوردم
زیر کتک هزار دفعه مُردم
با اینکه حال من بده با اینکه غرق آه و دردم
بااینکه یک لحظه رُو من بدون غم به سرنکردم
اما دلم میخواد بابا تا صبح دُور سرت بگردم
بابا حسین 3 بابا حسین جان
فدا سرت که دخترت پیر شد
بعد از تو از این زندگی سیر شد
اصلا مهم نیست باباجون که از غمت قدم خمیده
فدا سرت اگر کسی موهای سوخته مو کشیده
فقط بهم بگو بابا کی سرتو اینطور بریده
بهمن عظیمی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب هشتم
از کار این دلم گره وا کن
فکری به حال من تنها کن
رفتی ندیدی اکبرم که این دلم لبریز درده
یه بار نگفتی پسرم آخه بابات یه پیرمرده
بغض وداع آخرت دل منو بیچاره کرده
جانم علی 3 علی علی جان
انگار یکی خنجر به قلبم زد
وقتی صدای ناله هات اومد
جونم به لب اومدتا ازخیمه بیام تو دل میدون
خدا میدونه تا بیام کنار تو صدبار دادم جون
ای وای از اون لحظه ای که دیدم تنت رو غرق در خون
جانم علی 3 علی علی جان
پاشو ببین چطور خمیدم من
خیلی برات زحمت کشیدم من
رحمی بحال من کن ویه باردیگه چشماتووا کن
رحمی بحال من کن و یه بار دیگه منو صدا کن
عصایِ پیریِ بابا پاشو منو از غم رها کن
جانم علی 3 علی علی جان
بُهتَم زده میون این وادی
هرجا رو می بینم تو افتادی!
پاشو ببین اهل حرم همه شدن سینه زن تو
حالا بگو، چیکار کنم، با ریخت و پاشِ بدنِ تو؟
دونه دونه، روی عبـا، میچینم اعضایِ تنِتو
جانم علی 3 علی علی جان
تسبیح پاره پاره ام پاشو
کرده غمت بیچاره ام پاشو
پاشو بگو چیکار کنم اینجا با خنده های لشکر
تیکه به تیکه پیکرت پاشیده تو صحرا سراسر
اکبر بودی، اما حالا، شدی هزارتا علی اصغر
جانم علی 3 علی علی جان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#زمزمه_ایام_مسلمیه
شرمنده ام آواره تون کردم
خانوم ببخش غم دارتون کردم
شرمنده ام باعث شدم دل بیقرار پیکرش شی
دل بیقرار بوسه و خشکی زیر حنجرش شی
دلواپس پیراهن و دلواپس انگشترش شی
کوفه میا کوفه میا کوفه میا عزیز زهرا
حالا که خنجر رو سرم دارم
چند جمله حرف با دخترم دارم
حمیده جان معجر تو فدای معجر رقیه
خمیده شو ولی نذار خمیده شه پر رقیه
خدا نکرده کم نشه یه مویی از سر رقیه
کوفه میا کوفه میا کوفه میا عزیز زهرا
لبریزه از نامحرمه کوفه
خورجین خریدن مردم کوفه
توصیه کن محکم کنن بند تموم معجرارو
توصیه کن که وا کنن خلخال پای دخترارو
نقشه کشیدن کوفیا غارت کنن گوشواره ها رو
✍#محمد_جواد_پرچمي
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب دهم
آروم قلب بی قرار من
داداش بیا بشین کنار من
بغضی که تو نگاهته سنگینی می کنه تو سینم
به فکر من نباش داداش اگر که زارم و حزینم
که مادرم گفته بهم فردا چه چیزایی می بینم
مظلوم حسین 3 جان
برام عذاب آوره این دنیا
وقتی نباشی پیش من مولا
خدا نیاره لحظه ای رو که بخوام از تو جداشم
تموم آرزوم اینه منم به راه تو فداشم
به من بگو آخه داداش چجوری بی تو زنده باشم
مظلوم حسین 3 جان
مثل همیشه تو کنارم باش
بی تو می میره زینبت داداش
طاقت ندارم ببینم کسی نشسته روی سینه
طاقت ندارم ببینم خنجر کهنه در کمینه
طاقت ندارم بشنوم ناله ی بانوی مدینه
مظلوم حسین 3 جان
دلشوره های قلبم و کم کن
فکری به حال اینهمه غم کن
چطور باید اشک غمو تو چشمای زهرا ببینم
سخته برام سر تو رو به روی نیزه ها ببینم
سخت تر ازون اینه که جسمت و به زیرپا ببینم
مظلوم حسین 3 جان
بهمن عظیمی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب ششم
توی دلم یه دنیا غم ریخته
مثل علی تنم به هم ریخته
نیزه یه کاری کرده که دیگه شدم از زندگی سیر
بیا عمو تا بگذره این لحظه ی سخت و نفسگیر
چیزی نمونده از تنم از بس که خوردم تیر و شمشیر
عمو حسین3 عمو حسینم
انقده زخمیه تنم ای وای
مثل ضریحه بدنم ای وای
سنگایی که به من زدن صورت من رو داده آزار
زیر سم مرکب شده قامت من مثل علمدار
به فکر عمه زینبم اگر میبینی که شدم زار
عمو حسین3 عمو حسینم
شرحِ بلاهـای عظیـمِ من
معنی شد از وضعیتِ این تن
جای سم اسب و ببین به روی این لبهای خونی
پهلوم شکسته و دارم از مادر تو چندین نشونی
شکر خدا که عاقبت فدای تو شد این جوونی
عمو حسین3 عمو حسینم
گرفته پهلوهام بوی نیزه
ماه عسل میرم روی نیزه
بیا و غصه ی منو به شادی و خنده بدل کن
اینبار عمو، جایِ پدر، این تازه دامادو بغل کن
با بوسه هات، مرگِ منو، مصداقِ اَحلیٰ مِنْ عَسَل کن
عمو حسین3 عمو حسینم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه عصر عاشورا
تَنگ غروب آرزوهامه
اشک غریبی توی چشمامه
دل زمین و آسمون از غصه ی دلم شکسته
خنجر به دست داره میره تو قتلگاه کسی که پسته
ای وای من ای وای من باچکمه روسینت نشسته
جانم حسین 3 جانم حسین جان
دلخوری از شاه نجف داره
گیسوی یارم و به کف داره
برات بمیرم ای حسین چقد غریب گیرِت آوُردن
تن شریف و زخمی تو به تیر و نیزه ها سپُردن
عبا و عمامه و پیرهنت رو دزدیدن و بُردن
جانم حسین 3 جانم حسین جان
روی بلندی نفسام تنده
می بُره اما خنجرش کنده
ضربه نزن ای بی حیا بیچاره کردی مادرش رو
زودتر بِبُر ای نانجیب پاشیدی از هم حنجرش رو
بزار که راحت جون بده هی برنگردون پیکرش رو
جانم حسین 3 جانم حسین جان
شد خواهر تو خونجگر ای وای
چندین نفر به یک نفر ای وای
تو قتلگاه همراه تو با گریه مادر تو افتاد
تا افتادی روی زمین تو خیمه دختر تو افتاد
دیدم یکی با خنجرش به جون پیکر تو افتاد
جانم حسین 3 جانم حسین جان
پیش نگاه مادرت زهرا
سر رو بُریدن از قفا اینجا
من مُردمو زنده شدم دیدم که دستو پا زدی تو
با نیزه تو پهلوت زدن مادرتو صدا زدی تو
تا که شنیدی نالمو همونجا ناله ها زدی تو
جانم حسین 3 جانم حسین جان
تو قتلگاه به پا شده جنجال
خیلی شلوغه تو دل گودال
تو ازدحام قتلگاه عبای پیغمبر رو بردن
تا اومدم ببوسمت دیدم بریدن سر و بردن
کاش بمیرم کنار تو که هستی خواهر و بردن
جانم حسین 3 جانم حسین جان
اون یادگار مادر و بُردن
بالای نیزه ها سر و بُردن
تا اومدم ببوسمت دیدم که سر نداری داداش
برات بمیره خواهرت که بال و پر نداری داداش
داری میری ازحال این خسته خبرنداری داداش
جانم حسین 3 جانم حسین جان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه وداع
غرق به خونه بدنت داداش
چیزی نمونده از تنت داداش
عمامه و پیراهن و انگشت و انگشتر و بُردن
گهواره و گوشواره و النگو و معجر و بُردن
جلو چشای دخترت به روی نیزه سر و بُردن
سالار زینب یاحسین 2 جان
ببین غریبه خواهرت پاشو
سوخته موهای دخترت پاشو
چجوری آرومش کنم بهونه ی تو رو میگیره
ترسم اینه دختر تو از غصه دق کنه بمیره
توان نمونده به تنم دلم به درد و غم اسیره
سالار زینب یاحسین 2 جان
پاشو داداش دلم پر از درده
رقیه دنبال تو می گرده
همش میگه بابام کجاست چرا منو بغل نکردش
پاشو حسین خودت بزار مرهم رو قلب پُره دردش
تنگه دلش برای تو داره می لرزه دست سردش
سالار زینب یاحسین 2 جان
به زور تازیانه ها آخر
از تو جدام کردن گل پرپر
ای بی کفن برادرم پاشو ببین لبریز آهم
پاشو به عباست بگو ببینه اینجا بی پناهم
پاشو ببین چیزی ازم نمونده دیگه غیر آهم
سالار زینب یاحسین 2 جان
غوغا شده تو کربلا پاشو
آتیش زدن به خیمه ها پاشو
ای غیرتی پاشو ببین آتیش به خیمه ها رسیده
دامن دختر بچه ها سوخته ببین ای سر بریده
پاشو ببین برادرم که قامت زینب خمیده
سالار زینب یاحسین 2 جان
ای یار من خدانگهدارت
سالار من خدانگهدارت
منی که از اول عمر بی تو سفر نکرده بودم
پاشو ببین دارم میرم ازینجا با تن کبودم
میرم ولی تو قتلگاه می مونه هستی و وجودم
سالار زینب یاحسین 2 جان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه شب سوم
حضرت رقیه(علیها سلام الله)
بالا نمیاد نفسم بابا
کنج خرابه بی کسم بابا
تو این شبای بی کسی بعد از تو من تنهاترینم سخته برام سر تو رو خونی رو دامنم ببینم
بغض نبودنت بابا سنگینی می کنه تو سینم
من الذی ایتمنی بابا حسین بابا حسینم
خوش اومدی یار سفر کرده
دوری تو چشامو تر کرده
حالا که اومدی بزار بهت بگم درد دلامو
حالا که اومدی بزار بهت نشون بدم پاهامو
چشماتو واکن باباجون ببین کبودی چشمامو
من الذی ایتمنی بابا حسین بابا حسینم
کسی ندید عذابی که دیدم
اون مجلس شرابی که دیدم
تو بزم می مگه بابا به دخترت امون میدادن
جلو چشای عمه ها سکینه رو نشون میدادن
اگر نبود خواهر تو اهل و عیالت جون میدادن
من الذی ایتمنی بابا حسین بابا حسینم
شام بلا و طعنه و آزار
عمه کجا و کوچه و بازار
تو شهر شام شد باباجون حراج روسری و خلخال
آخه میخوان چیکاراونا چادری که شده لگد مال
خدامی دونه چنددفعه زیر لگدمن رفتم از حال
من الذی ایتمنی بابا حسین بابا حسینم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_5976507538537975037.mp3
2.68M
#امام_زمان_واحد
#مناجات_محرمی
قرار دل بیشکبیم سلام
امام زمان غریبم سلام
میدونمصدامو داریمیشنوی
حبیبم سلام
سلامم به غمهای بی انتهات
بهخونگریههای رَوون از چشات
تو مظلومتری از حسین شهید
بمیرم برات
پریشونحال و غمگینی
پای روضه که میشینی
ماها میشنویم امّا تو
مُصیبتهارو میبینی
کِی میشه گمشدهی خیمهنشینم؟
بین این گریهکُنا تورو ببینم؟
قدّ یک لحظه کنار تو بشینم
یاصاحبالزمان ادرکنی
_
نمیذاری که حَبطشِه اعمال من
تو دلواپسی واسه احوال من
رسیده چقدر خیر تو دائماً
به امثال من
تو داری هوای دل زار مو
جلو میبری با دُعات کارمو
تو نورانی کردی با یادت خودت
شب تارمو
دوسِت دارم بی اندازه
غمت دنیـامو میسازه
بَدم امّا خاطر جمعم
که آغوشت واسم بازه
چه عذابی بدتر از ندیدن تو؟
یعنی میشه دیگه با رسیدن تو؟
طِی بشه دربدری کشیدن تو...
یاصاحبالزمان ادرکنی
#محمد_قاسمی.
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
🏴کربلا
امام_حسین_علیه السلام🏴
اين دل تنگم عقده ها دارد
🔹🔹🔹🔹🔸🔸🔸🔸🔷
این دل تنگم عقده ها دارد
گوئیا میل کربلا دارد
پر کشد قلبم بهر دیدارش
در دیار خون ناله ها دارد
هردم کشم از دل نوا آه و وا ویلا
در ماتم خون خدا آه واویلا
🔹🔹🔹🔺🔺🔺🔺🔸🔸
قلب سوزانم ، ناله ها دارد
چشم گریانم اشکها دارد
این دلم یارب کربلا خواهد
چون حسین (ع ) نام دلربا دارد
هردم کشم از دل نوا آه و وا ویلا
در ماتم خون خدا آه واویلا
🔹🔹🔹🔺🔺🔺🔺🔸🔸
قلب من سوزد بر شهیدى که
فاطمه بهر او عزا دارد
مى رود بوسد، آن مزارى که
تربت پاک جان فزا دارد
هردم کشم از دل نوا آه و وا ویلا
در ماتم خون خدا آه واویلا
🔹🔹🔹🔺🔺🔺🔺🔸🔸
تربت پاک شاه مظلومان
بهر بیماران ، بس شفا دارد
پر زند این دل در هواى او
که شهیدان باوفا دارد
هردم کشم از دل نوا آه و وا ویلا
در ماتم خون خدا آه واویلا
🔹🔹🔹🔺🔺🔺🔺🔸🔸
بر ابوالفضلش دیده مى گرید
که دو دست از تن او جدا دارد
مى رود بیند قاسم نا شاد
دستها را از خون حنا دارد
هردم کشم از دل نوا آه و وا ویلا
در ماتم خون خدا آه واویلا
🔹🔹🔹🔺🔺🔺🔺🔸🔸
بر علی اصغراین دلم سوزد
کز دم پیکان ، ناله ها دارد
میرود بیند تا على اکبر
پیکرى پر خون ، از جفا دارد
هردم کشم از دل نوا آه و وا ویلا
در ماتم خون خدا آه واویلا
کانال باب الحوائج
اشعار ناب ( مداحی،مولودی ترکی و فارسی)
لینک کانال👇
http://eitaa.com/torkiy
---•••◇🔹️💢🔹️◇•••---
@torkiy
#امام_زمان_عج_مناجات
به دریا رَوَد آب جویی که داریم
به مِی میرسد این سبویی که داریم
میسّر نگردد به بال "وبالی"
هوای پریدن به کویی که داریم
@hosenih
به جز آب از چاهِ ناله کشیدن
چه شد حاصل از جستجویی که داریم؟!
به چه رویی آخر شما را بخوانیم؟
اگر با چنین خُلق و خویی که داریم!
بدون تو در دورهی سخت غیبت
نرفت آب خوش از گلویی که داریم
ز خون شهیدانِ این آب و خاک است
اگر هست نام نکویی که داریم...
به شاهیِ عالم خدایی میارزد
در خانهات آبرویی که داریم
فقط با همین روضهها در امانیم
ز هر فتنهی پیشِرویی که داریم
@hosenih
اگر خوب یا بد، غلام حسینیم
ز کرب و بلاست عطر و بویی که داریم
حرم با تو رفتن صفا دارد آقا...
چه بیانتهاست آرزویی که داریم
شاعر: #احسان_محسنی_فر
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#شب_نهم
آه دلم به آینه زنگار میزند
پیراهن وصال تنش زار میزند
عمرم، جوانیام، همه خرج گناه شد
این گریهها زیان مرا جار میزند
@hosenih
دیگر چرا اجل، به خدا که همین فراق
عکس مرا به سینهی دیوار میزند
حالم شبیه حالِ بد مجرمیست که
سیلی نخورده دست به اقرار میزند
چون ورشکستهای شدهام که به هستیاش
چوب حراج از سرِ اجبار میزند
بر روی من حساب نکن جمعهی ظهور
سنگت به سینه، نوکر غمخوار میزند
خون هزار عاشق این شهر پای توست
خال لب تو دست به کشتار میزند
با اینکه رو به قبله شدم، دلخوشم هنوز
گاهی سری طبیب به بیمار میزند
@hosenih
شرمندهام نمردهام از رنج روضهها
خیلی بد است کارگر از کار میزند
لعنت به نانجیب مدینه که بیهوا
سیلی به پابهماه عزادار میزند
چون روز روشن است از امروز کوچهاش
فردا سهساله را سر بازار میزند
پنجاه سال بعد به اسم سهشعبهای
مسمار را به چشم علمدار میزند
شاعر: #وحید_قاسمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
آمد محرم صاحب غمها کجایی؟
ای داغدار اشک و ماتمها کجایی؟
ای خسته از انبوه آدمها کجایی؟
اصلا بگو آقا محرمها کجایی؟
دلگیرم از این روزهای بیتو بودن
این روزهای از فراق تو سرودن
روزی که میآیی نمیدانم که هستم
آه ای عزیز فاطمه خالیست دستم
من چشم بر دیدار چشمان تو بستم
هرشب اگر در مجلس روضه نشستم؛
امشب هم از خونابههای تشت خواندیم
هم زان تنی که پارهپاره گشت خواندیم
کمکم جوانی هم به سر آمد ولی تو...
از لحظهی رفتن خبر آمد ولی تو...
عمری محرم شد صفر آمد ولی تو...
عمری به جان ما شرر آمد ولی تو...
این عبد بیمولا نمیخواهد جهان را
از غم رها کن دیگر ای صاحب، زمان را
شاعر: #رضا_یزدانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
چشم یک شهر به دست کرم توست حسین
بهترین شادی ما اشک غم توست حسین
@hosenih
سوخت از عمر هرآن لحظه که بی عشق گذشت
عشق نابی که، فقط در حرم توست حسین
از گزند همه آفات سلامت باشد
آنکه تا هست گرفتار غم توست حسین
دل ویرانه که در معرض نابودی بود
سبزی زندگی اش از قدم توست حسین
فکر تنهایی ما بوده ای از صبح ازل
تا قیامت دل ما ملتزَم توست حسین
تا جهان چشم گشوده است تو حاضر بودی
آنچه در ذهن نگنجد عدم توست حسین
**
لحظه ی آخر و پیراهن خونینی که
شاهد رنج دم و باز دم توست حسین
@hosenih
مثل عباس،سرِ نیزه نشینت، قاری
بر روی نیزه نگین علم توست حسین
شاعر: #حسن_کردی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
باز دهشب میشوم بارانی از غمهای تو
باز اشک گریهکنها پای ماتمهای تو
این دهه در خانهاش مهمان زهرا میشویم
مادرت بانیست پایان محرمهای تو
@hosenih
زیر خیمه راه از بیراهه روشن میشود
رشتهی حبلالمتین ماست پرچمهای تو
از علاج دردهای من طبیبان عاجزند
چشم امیدم فقط مانده به مرهمهای تو
از قدیمیها شنیدم در میان روضهها
مرده زنده میشده از برکت دمهای تو
هر کسی روضه میآید پیشوازش میروی
جان نوکرها فدای خیر مقدمهای تو
کشتهمردههای تو روزی مسیحا میشوند
عالمی در حسرت عیسی بن مریمهای تو
ارزش گریه به تو برگ امان محشر است
دلخوشیم آقا به این قدر مسلمهای تو
فیضی از این گریهها مقتلنویسان میبرند
شیخ جعفر، شیخ عباس و مُقرمهای تو...
@hosenih
میشود فیض شهادت را نصیب من کنی؟
میشود من هم شوم از خیل آدمهای تو؟
از سر نیزه ببین خیلی مزاحم میشوند
یک نفر دارد سر آزار محرمهای تو
ای سر بیتن! ببین خون بر دل سادات شد
آه بر اهل حرم خرما و نان خیرات شد
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
مگر به جز تو تمنای دیگری هم هست ؟
مگر به سینه تقاضای دیگری هم هست ؟
برای در زدن این گدا به خانهی تو
به غیر سینه مگر جای دیگری هم هست؟
@hosenih
ز مدحت ای همه جان خسته کی شوم ؟آیا
به دلنوازیت آوای دیگری هم هست؟
به غیر صحن و سرا و ورودیِ حرمت
مگر که جنت الاعلای دیگری هم هست؟
برای من که دمادم دمت مرا جان داد
مگر به جز تو مسیحای دیگری هم هست؟
به بارگاه تو نوکر زیاد هست ولی
برای من مگر آقای دیگری هم هست
برای روضه اگر تنگمان شود دنیا
هزار شکر که دنیای دیگری هم هست
@hosenih
به خون سرخ نوشتند نامه یارانت
به غیر خون مگر امضای دیگری هم هست؟
**
در آن شلوغی گودال ، مادرت میگفت
نزن مگر به تنش جای دیگری هم هست
شاعر: #سعید_حمیدیان_فر
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
اول از نور رخت آینه را حیران کن
هر چه خواهی پس از آن چهره ز ما پنهان کن
نتوانستم اگربوسه به دستت بزنم
بلدم پات بیافتم به من اطمینان کن
@hosenih
میزبان همه ی خلق ، سر سجاده
منِ محتاجِ دعا را به دعا مهمان کن
دم ز عشق تو زدم ،بازدم از عشق دگر
نَفْسِ یاغیِ نَفَسهای مرا همخوان کن
من که در راه رسیدن به تو پایم لنگ است
تو قدم رنجه کن و فاصله را جبران کن
روزیِّ گریهی ما قطع شده بیکاریم
اسم رزّاق خدا ، آجرمان را نان کن
ای شمایی که خلائق اثر صنع شماست
لطف کن قصربدی های مرا ویران کن
شده ام مثل کشاورز بدون محصول
رحم بر مزرعه ای که شده بی باران کن
هر کجا صحبت آزردن عاشقها بود
پشت در ماندن و فریاد مرا عنوان کن
@hosenih
فعل تو واجب عینی ست فدایت بشوم
صبح و شب مثل خودت چشم مرا گریان کن
**
شمر دستور گرفت از پسر مرجانه
برتنش اسب بتاز وبدنش عریان کن
شعر از گروه #یا_مظلوم
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_به_ماه_محرم
دوباره می رسد از ره، صدای پای محرم
سلام ماه حسین جان و گریه های محرم
چه نفس های شریفی که می شوند در این ماه
شبیه کعبه سیه پوش ماجرای محرم
@hosenih
چه سینه ها که بسوزند در مصائب ارباب
چه اشک ها که بریزند در عزای محرم
به روی پیرهن مشکی ام نوشته ام امسال
منم گدای حسین و منم گدای محرم
تمام سال صدای حسین حسین می آید
از آن دلی که شود سخت مبتلای محرم
پیام فاطمه این است: شیعیان حسینم!
سلوک روضه بگیرید پا به پای محرم
@hosenih
سلام روضه ی غربت، سلام حضرت مسلم
چه حیف شد نرسیدی به ابتدای محرم
حسین می رسد و کربلاست مقصدش، اما
امان ز کرب عظیم و غم و بلای محرم
شاعر: #امیر_عظیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
غمی که خطی از آن در دو صد مقاله نگنجد
رود ز سر به شرابی که در پیاله نگنجد
@hosenih
کدام جامه بپوشم در این مصیبت اعظم؟
تن مصیبت تو در لباسِ ناله نگنجد
چنان ز کودک شش ماهه دل شکسته که دیگر
در این دل، این دل کوچک، غم سه ساله نگنجد
مرا به قید حرام از ضرر به نفس مترسان
به حکم عشق چنانم که در رساله نگنجد
مزارِ یار، عراق است و کعبه جانب مکه
دو پادشاه به یک مُلک، لامحاله نگنجد
@hosenih
من آن سگم که خود از شوره زار گریه رسیده
حکایتی ست که در باب استحاله نگنجد
شاعر: #مسعود_یوسف_پور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#امام_زمان_عج_مناجات_شب_تاسوعا
#شب_نهم
آخر امام شیعیان می آیی از راه
ای ماهِ از دیده نهان می آیی از راه
از این سفر محض دعای بی قراران
ای مهدیِ صاحب زمان می آیی از راه
تا که بخوانی بر فرازِ بام کعبه
نام علی را در اذان می آیی از راه
@hosenih
در هیبتت از حیدر و در چهره ی خود
از مادرت داری نشان می آیی از راه
تا که بگیری انتقام عمه ات را
از کوفیان و شامیان می آیی از راه
با ذوالفقار از پای کعبه سمتِ شامات
پای ضریح عمه جان می آیی از راه
@hosenih
تو وعده دادی که بیایی حتم دارم
روزِ قرارِ عاشقان می آیی از راه
آقا کجایی تا کمی روضه بخوانی؟
یک صبح جمعه روضه خوان می آیی از راه
حس می کنم با نوحۀ معروفِ عباس : ...
" ای ساقیِ لب تشنگان " می آیی از راه
شاعر: #مهدی_مقیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#محاوره
نه اینکه دست تقدیر و زمونه
منو اینجا دعای مادر آورد
نمک خوردم نمکدونُ شکستم
گداتون دیگه شورش و در آورد
@hosenih
تو هل من ناصرُ خوندی و باید
با گریه بین روضه یاورت شم
نمیام رو سفید شم پیش مردم
میام هیات سیاهی لشکرت شم
می دونم بدجوری از پا میفتم
همین که دستم از دستت جداشه
پاشو تو راه کج میذاره آقا
کسی که با شما رو راس نباشه
میخوام خاک قدم هاتو ببوسم
اگه عمری نشستم بین راهت
میگن جون واسه ی آدم عزیزه
عزیزم جون من نذر نگاهت
شنیده آب و روی شاه بستن
اگه نوکر شبا می خوابه تشنه
دلت میخواد چجوری قربونت شم؟
فقط لب تر کن ای ارباب تشنه
مقاتل هم شهادت می دن اینو
غریب تر از تو نیس بین اماما
نمیاد حرف تازه رو زبونم
دو خط روضه به یاد پیر غلاما
@hosenih
اگر کشتن چرا آبت ندادن
چرا زان در نایابت ندادن
اگر کشتن چرا خاکت نکردن
کفن بر جسم صد چاکت نکردن
شاعر: #شهریار_سنجری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e