هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#نوحه_زنجیرزنی_علی_اکبر_ع
#سبک_ارباب_غریب_من
#ای_تازه_جوان_من
🔘🔘🔘🔘
✅بند اول
ای تازه جوان من
ای شبه نبی اکبر ۳
ای سرو رشید من
در خون شده ای پرپر۳
ای همه حاصلم ای گل لیلا
گشته ای در یم خون اربا اربا
واویلا ۲ علی اکبر
________________
✅بند دوم
ای حاصل عمر من
برخیز و ببین بابا۳
از داغ فراق تو
گردیده قد من تا۳
بابا ببین دو چشمان ترم را
بی تو گم کرده ام راه حرم را
واویلا ۲ علی اکبر
________________
✅بندسوم
ای ماه دل ارایم ای سرو گل رعنا
بوی مادرم امددرقتلگهت بابا
ای اربا اربای غریب بابا
می میرد از داغت حضرت لیلا
واویلا واویلا علی اکبر (ع)
💠💠4⃣5⃣8⃣💠💠
________________
#زنجیرزنی
#شب_هشتم_محرم
#علی_اکبر_ع
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#نوحه_زنجیرزنی_عباس_ع_تاسوعا
#سبک_ارباب_غریب_من
#ای_سرو_به_خون_خفته
🔘🔘🔘🔘
✅بند اول
ای سرو به خون خفته
برخیز علمدارم۳
بر خیز و ببین خورده
بی تو گره بر کارم
ای ساقی حرم ماه عشیره
آسمان پیش چشمم گشته تیره
یا اخا یا اخا اخا ابالفضل
___________________
✅بند دوم
در علقمه با پیکان
شد دیده تو بسته۳
برخیز و ببین پشتم
از داغ تو بشکسته۳
ای امید حرم ساقی عطشان
چشم انتظار تو دیده طفلان
یا اخا یا اخا اخا ابالفضل
_________________
✅بندسوم
ای ماه بنی هاشم
برخیزعلمدارم. (3)
بنگر که برادر جان
از داغ تو بیمارم(3)
من فدای دو دستت که بریده
بنگر که از غمت قدم خمیده
یااخا یا اخا اخا ابالفضل ع
💠💠4⃣5⃣9⃣💠💠
____________
#زنجیرزنی
#شب_نهم_محرم
#ابالفضل_العباس_ع
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#نوحه_زنجیرزنی_شب_وروزعاشورا
#سبک_ارباب_غریب_من
#آمد_شب_هجران_و
🔘🔘🔘🔘
✅بند اول
آمد شب هجران و
آمد شب عاشورا۳
از آه دل زینب
در خیمه شده غوغا ۳
چشم زینب شده محو حسینش
پیوسته ریزد اشک از هر دوعینش
واویلا۲ آه و واویلا
_____________
✅بند دوم
آوای خوش قرآن
آید ز حرم برگوش ۳
یک خواهر دلخسته
گردیده ز غم بی هوش
شور محشر دورن خیمه برپاست
خواهری نگران ظهر فرداست
واویلا ۲ آه و واویلا
____________
✅بند سوم
از آه دل زینب
لرزد دل این صحرا۳
از ناله زینب شد
در کرب و بلا غوغا۳
سالار زینب از زین واژگون شد
ناگهان قتلگه دریای خون شد.
واویلا ۲ آه و واویلا
✅بندچهارم
_____________
کند تماشا زینب
به چشم خود در گودال۳
تن عزیز زهرا
شده زکینه پامال۳
سنگ کینه جبین او شکسته
قاتل بر روی سینه اش نشسته
واویلا ۲ آه و واویلا
💠💠4⃣6⃣0⃣💠💠
_______
#زنجیرزنی
#شب_دهم_محرم
#عاشورا
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#نوحه_زنجیرزنی_ابنا_الزینب_س
#سبک_ارباب_غریب_من
#ای_همسفر
🌷🌷🌷
✅بند اول
ای همسفر زینب
زینب به فدای تو ۳
خواهر دو جگر گوشه
آورده برای تو ۳
از غم غربتت افسرده حالم
رد مکن یا اخا این دو غرالم
یا اخا ۲ حسین مظلوم
________________
✅بند دوم
از غربت تو آتش
بر جان و دلم افتاد۳
آوای غریبی ات
هرگز نرود از یاد۳
هستی خواهرت فدای راهت
نوجوانان من با دا فدایت
یا اخا ۲ حسین مظلوم
________________
✅بندسوم
این دوپسرم گشتند
فرش زیر پای تو(3)
ممنون که تو اذن دادی
گردند به فدای تو(3)
این بوده تمام ندار زینب (س)
جان من فدایت سالار زینب. (س)
💠💠4⃣5⃣4⃣💠💠
__________________
#زنجیرزنی
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب_س
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
کو انتظار صادقه وقتی فریب هست
بی حب چه فایده که بگویی حبیب هست
اینگونه سست راه به جایی نمی بریم
از بس در این مسیر فراز و نشیب هست
@hosenih
پایان هجر بسته به طاقی طاقت است
کو وصل تا میان دل ما شکیب هست ؟
پوشانده ایم پنجره را ،این گناه ماست
ورنه از آفتاب به دنیا نصیب هست
عالم به ندبه رفته و ما خواب مانده ایم
ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
طوفان رسیده است به کشتی سوار شو
مضطر کجاست آیهی امن یجیب هست
عذری برای گریه نکردن نمانده است
وقتی به شرح ناحیه مردی غریب هست
آخر مگر که گریه به فریادمان رسد
باران شو اشک روضهی خدالتریب هست
@hosenih
خون گریه کن که بر سر سر نیزهها هنوز
خون سر بریدهی شیب الخضیب هست
خاکم به سر که سرخی ردّ هزار نعل
بر خاک از جسارت ده نانجیب هست
شاعر: #سعید_حمیدیان_فر
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
هنوز شصت و یک هجری است و عاشوراست
هنوز مصحف ما صفحه صفحه مقتلهاست
هنوز ماتم سرهای مانده بر نیزهست
به پای خستهٔ در راه مانده تاولهاست
هنوز بعد تو خون خدا سراسیمه
به سر زنان همه راهی کربلا هستیم
هنوز واله و حیران و چشم در راه و
غریب و خسته و جامانده، مبتلا هستیم
@hosenih
چه کربلاست کز آن بوی سیب میآید
چه کربلاست که بوی عبیر میآید
صدای ناله مردی غریب میآید
صدای کودک ناخورده شیر میآید
امید، تازگی اشک بی قراریهاست
دعای دائم مستضعفین که بر لبهاست
جهان کفر از این درد و اشک میترسد
از این تجمع ما گرد هم که این شبهاست
تو ای بهار دل عاشقان نمیآیی
قسم به عشق که این انتظار کاذب نیست
تمام پیر و جوان با «سلام فرمانده»
صدا زدند؛ جواب سلام واجب نیست؟
سلام بر تو امام! ای یگانه باب الله!
سلام جلوهٔ یس و ذاریات حق
سلام بر تو که «مُحیی مَعالَمِ الدّینِه»
سلام بر تو که طوری و عادیات حق
امید آخر مستضعفان بیا مهدی
خدا کند که شود در ظهور تو تعجیل
شروع صبح دل انگیز طلعت اسلام
و روز آخر «اهلِ العِناد و التضلیل»
@hosenih
هزار مر تبه از هر چه بی تو بودن عفو
بیا بیا که پشیمان شدیم از این عصیان
مباد اینکه فراموش یاد تو باشد
اعوذ بالله از این غفلت و از این نسیان
«و هل الیک سبیلٌ» چقدر در ندبه
«متیٰ نَراک» بخوانیم باز دور از تو
«اَلَیسَ موعِدُک بِالقریب» یا مولای
چقدر تشنه بمانیم باز دور از تو
شاعر: #محسن_عسکری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#شب_نهم
نوشته سردر کرسی و سردر لاهوت
دعا برای فرج کن سحرزمان قنوت
بدون لذت همسایگیِ حضرت دوست
چه فرق میکند اصلاً بهشت با برهوت
@hosenih
سپید گشت دو چشمش ز گریه چون یعقوب
جوان منتظری که ز هجر شد فرتوت
برای شستن روحت به دوست عرضه بدار
تبرکاً برسان قطره ای ز آب وضوت
**
میان روضه ی عباس، چشم مان به در است
که گفته است میآید بدون شرط و شروط
همیشه یاد ابالفضل کن در این دنیا
چه در زمان صعود و چه در زمان سقوط
چه قدر نیزه به تشییع پیکرش آمد
به عزت و شرفِ ؟ نه ! به خنده و کف و سوت
امان گریه برید از غم امان نامه
نداشت شمر حیا پیش صاحب جبروت
@hosenih
به ساحتی که ندارد در او تحیر راه
چه شد که شد ز تماشای جسم او مبهوت
برای خاطره اش، زنده کرد چوبه ی تیر
دوباره یاد تنی را که دوخت برتابوت
شعر از گروه #یا_مظلوم
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_به_کربلا
#امام_حسین_ع_شهادت
#محاوره #زمزمه
گریه می کرد حضرت آدم
سال ها سر به زیر و شرمنده
با دلی تنگ و سینه ای غمبار
بی امیدی برای آینده
دور بود از بهشت و حس میکرد
روزگار سیاه دنیارو
توی گریه میدید دو تا چشم
غصه دار حضرت حوا رو
تا یه روزی خدا نگاهی کرد
رحمتش رو نصیب آدم کرد
جبرییل اومد به اذن خدا
معبر توبه رو فراهم کرد
@hosenih
حوا تو خواب دید دستی رو
که مسیر بهشتو میده نشون
پنج تا اسمو یاد گرفت آدم
که خدارو قسم بده بهشون
(یا حمید بحق محمد
یا عالی بحق علی
یا فاطر بحق فاطمه
یا محسن بحق الحسن
یا قدیم الاحسان بحق الحسین )
اسم هارو یکی یکی گفت و
گره چند ساله رو وا کرد
بعد چن سال رو زمین بودن
بوی ناب بهشتو پیدا کرد
بعد رو کرد سمت جبراییل
گفت راز این عاشقونه چیه
اسم آخر چقدر غمگین بود
این حسینو به من بگو که کیه
مثل چشمای آدم و حوا
آسمون میزبان بارون شد
روضه ای پا گرفت با دست
جبرییلی که مرثیه خون شد
روزگاری یه کاروان غریب
میرسه به زمین کرب و بلا
اضطرابی میاد و میندازه
مادرا رو میون هول و ولا
چکمه ی ظلم میرسه از راه
گلای لاله رو لگد میکنه
دشمن بی حیا جلو راه
کاروان حسینو سد میکنه
رو زمین غیر خون نمی ریزه
آسمون جز عطش نمی باره
تیغ بی رحم دهر سربازی
تو رکاب حسین نمیذاره
@hosenih
کمرش میشکنه تو سیل غمو
داغ فرزندهاش عصاش میشه
هر چقد تیر و نیزه و سنگه
تشنه ی خون تو رگاش میشه
وحشیونه گلوشو میبُرّن
خواهرش روی تل میره از حال
سنگ و چوب عصا و سر نیزه
جمع میشن همه توی گودال
پیرهن و خاتم حسین می مونه
توی دست یه عده لا مذهب
تیرهایی که مونده توی تنش
میشکنه زیر پاهای مرکب
شاعر: #سعیده_کرمانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_به_کربلا
ای حضرت غریب من ای آشنای من
ای کعبه معظمه ی کربلای من
زانو بگیر تا به زمین نازلم کنی
رحلی گذار تا برسد آیه های من
@hosenih
هرجا تویی بهشت معلای زینب است
صحرا و خانه فرق ندارد برای من!
خون تو با اسارت من جلوه میکند
پس انتهای توست همان ابتدای من
تا شیرهای آل علی دور زینب اند
کرببلاست مرکز دولت سرای من
حالا نبین برای تو فریاد میکنم!
همسایه لحظه ای نشنیده صدای من!
گفتی قرار گریه کنان است این زمین
خرج تمام گریه کنانت به پای من!
عباس! خیمه را بغل خیمه ام بزن
هرجا که میروم تو بیا از قفای من
زینب علی ست هیچ نمیترسد از بلا
گیرم به کوچه ها برسد ماجرای من
امروز که به شانه تو تکیه میکنم
روز دهم چه میشود اینجا خدای من..
وقتی که نیزه ها به تنت سجده میکنند
تا عرش میرود شرر وای وای من
بگذار تا که ذبح شوم من به جای تو
با بچه ها برو به مدینه به جای من
@hosenih
عالم اسیر سفره ی خیرات زینب است
نان بیات کوفه نباشد غذای من
لعنت به نیزه های میان گلوی تو
لعنت به خنده ها وسط گریه های من
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
تا شنیدیم اشک ما برزخم هایت مرهم است
چشم ما از گریه مثل چشمه های زمزم است
ما نمک گیرتوایم ای ساکن کرب و بلا
رزقمان یک وعده اشک و وعدهی دیگر غم است
@hosenih
روضه رفتم فکردنیا را بگیری از سرم
ای که گریه بر سرت سرّ نجات عالم است
از حبیب بن مظاهر مى شود آموخت که
در مسیرعاشقى یکبار جان دادن کم است
قدمت این روضه ها با قدمت خلقت یکى ست
اولین نوکر که برده فیض روضه آدم است
پیرهن مشکی ما را مادرت اندازه کرد
این سیاهی هدیه ی دخت رسول اکرم است
مادرم چادر سیاهش را برای تکیه داد
حال آنچه بر سرش کرده ست حکمش پرچم است
باز هم پیراهنت میگردد آویزان ز عرش
از همین حالا عزیزم حال ما هم درهم است
@hosenih
دشمنت رفته ولی خورشید نیزه میزند
زخم های تو فراوانند و اشک من کم است
ای که هستی بطن کاف و ها و یا و عین و صاد
نعل کاری کرد حتی ظاهرت هم مبهم است
شعر از گروه #یا_مظلوم
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_به_کربلا
"آب زنید راه را هین که نگار میرسد"
دختر مرتضی علی(ع)، فاطمه(س) وار می رسد
زانوي شاهزاده ها هست ركاب محملش
با چه شكوه و شوکتی کوه وقار می رسد
@hosenih
هاشمیان به گرد او، فاطمیات پشت سر
قامت عصمتش در این حصن و حصار می رسد
دار و ندار فاطمه (س)، گوهر ناب مصطفي (ص)
به كربلا حسين (ع) با دار و ندار می رسد
خامس آل پنج تن(ع)همره طفل شیرخوار
زودتر از روز دهم سر قرار می رسد
شانهی آسمانیان، محمل دختران شده
چه نازدانه دختری به این دیار می رسد
گرد و غبار این زمین تا نرسد به معجری
بال فرشته از یمین یا که یسار می رسد
رونق کار ماذنه، رکن شباب هاشمی
وارث هیبت نبی، یکّهسوار می رسد
"رونق باغ مي رسد چشم و چراغ می رسد"
"عنبر و مشک می دمد" دولت يار می رسد
وزير اعظم حسين (ع) آيه ي محكم حسين (ع)
صاحب پرچم حسین (ع) آن جلودار می رسد
آن سوی دیگر از زمین، نیزه و تیغ آبدار
ارتش زمهریرها چند هزار می رسد
رفت قرار ناگهان از دل خواهر حسین ع
در نظرش همه جهان تیره و تار می رسد
پرده کنار می رود، واقعهی روز دهم
صحنه به صحنه از دل گرد و غبار می رسد
"چاک شده است آسمان غلغله ای ست در جهان"
ديد ز هر طرف غمی همچو شرار مي رسد
ديد كه از جور فرس، چه استخوان ها كه شكست
ناله و بانگ قاسمِ لاله عذار می رسد
حلقه زدند کوفیان دور حسین و اکبرش
صداي طبل شادی و داد و هوار می رسد
طفل به دست آسمان، بود و صدای خنده از
لشكر شاميان بر اين طرز شكار مي رسد
لحظه ي تلخ حادثه چکمهی نونوار شمر
همره کهنه خنجری سرکش و هار می رسد
گوشه به گوشه آسمان سرخ تر از خون گلو
پنجهی شمر و زلف او! آخرکار می رسد
وقت نفس نفس زدن زمان دست و پا زدن
ناله ی “یا بُنَیَّ” از گوشه کنار می رسد
"آب زنيد راه را"، مادر او به قتلگاه
با پر و بال زخمی و حالت زار می رسد
گوش زمین و آسمان می شنود در آن زمان
آه صدای پای آن چند سوار می رسد
@hosenih
چشم حسین بسته شد، قوم هراس شد جسور
موقع غارت از حرم، وقت فرار می رسد
مرد سوارهی عرب، گر نرسد به دخترك
به يارب اش ز پيشِ رو بوتهی خار می رسد
شاعر: #رضا_جوان_بخت
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e