✅زمینه شب سوم محرم
🔻بهمن عظیمی
1️⃣بنداول
خوش اومدی ای مسافر من
با سر رسیدی بخاطر من
دخترت بمیره برای زخمای رو سرت باباجون
مثل موی تو قلب دختر تو نداره دیگه سامون
2️⃣ بند دوم
دنیای بی تو پر از عذابه
دارم می میرم توی خرابه
نا ندارم از جا بلند بشم بسکه سیلی خوردم بابا
دیدمت تو رو روی نیزه ها کاشکی من می مردم بابا
تو روشنائي ، دل ساداتي
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#بهمن_عظیمی
#زمینه
#محرم_1401
هدیه به حضرت رقیه صلوات
شور احساسی حضرت رقیه
زیبایی
صاحبه دمه عیسایی
تو عشقه عمو عباس و
تو نبضه قلبه بابایی
دریایی
ما پایین و تو بالایی
هر کی تورو دیده می گه
المثنای زهرایی
نخه چادرت مسلمونم کرد
نگاهه تو تنها در مونم کرد
بزار این طوری بگم که عشقت
من و راهیه بیابونم کرد
تو یاسی
کاشف الکربه عباسی
خیلی شبیه زینب تو
روی چادرت حساسی
الماسی
یه جورایی خیلی خاصی
سرمیزاری روی ابرا
وقتی رودوشه عباسی
کشیده به فاطمه تو صورتت
کشیده به عمه زینب غیرتت
سه ساله هستی ولی زبون زده
در میونه خاصه و عام نجابتت
مجنونم
تو روضه ها سر گردونم
جاذبه داره عشق تو
واسه دله بی سامونم
محزونم
برای تو من گریونم
سینه زنی توی روضتـ
می دونی شده قانونم
بردن اسمت اقا عبادته
نوکری برای تو سعادته
بهترین خاطره های زندگیم
لحظه های خوب توی هیته
دوست دارم
کرم تورو دوست دارم
می دونی که خیلی اقا
حرم تورو دوست دارم
دوست دارم
بزم عزاتو دوست دارم
می دونی که خیلی اقا
کربو بلاتو دوست دارم
بی خیاله دنیا و ظواهرم
واسه سردادن پای تو حاظرم
بنویس اربعینی اسم من و
بنویس بیام حرم با مادرم
رضا نصابی
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
AudioCutter_shab 2 moslemiye 1401 sokhan va roze .mp3
16.71M
هدیه به حضرت مسلم صلوات
زمینه احساسی زیبا
شعر و سبک رضا نصابی
به نفس. کربلایی جواد مقدم
می بینی
اسیره. تو دسته یه مشت بی حیامو
می بینی
دیگه در نمیاد ش. حتی صدامو
می بینی
تو اشکه غریبیه توی چشامو
می بینی
شبیه
ابر نو بهاری می بارم
سرم رو
رو دیوار غربت می زارم
روی لب
فقط اسم تو من میارم
حسین. جان. حسین جان. حسین جان
حسین جان
می بینی
شده حال و روزم چقد گریه آور
می بینی.
شدم تنها و بی کس و یارو یاور
می بیینی
من و با دل خون. و با قلبه مضطر
می بینی
می بینم
من پایان این ماجرا رو
می بینم
تنه افتاده زیره پارو
می بینم
سره رفته رو نیزه هارو
حسین. جان. حسین جان. حسین جان حسین جان
غم تو
سفیرت رو بد جوری پیر کردامیرم
که این شهره
کوفه شده پرز نامرد امیر م
تا وقت هست
عوض کن مسیرت رو بر گرد امیر م
امیر م
می بینم.
تو گودال تنه بی سرت رو
می بینم
رو خاک غرق خون پیکرت رو
می بینم
دل اشوبیه خواهرت رو
رضا نصابی
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
متن روضه 1
🔸مرا که دانه اشک است، دانه لازم نیست
🔸به ناله انس گرفتم، ترانه لازم نیست
زبانحال بی بی رقیه سلام الله علیها...
گوشه خرابه...
🔸نشان آبله و سنگ و کعب نی کافیست
🔸دگر به لاله رویم نشانه لازم نیست
شب سوم محرم...
معمولا رسمه...
متوسل میشن به نازدانه ابی عبدالله...
زهرای سه ساله...
🔸به سنگ قبر من بیگناه بنویسید
🔸اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست
چه کردن با این نازدانه...خدا...
🔸عدو بهانه گرفت و زد به او گفتم
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
(سازگار)
نمیدونم تا حالا بچه یتیم دیدی یا نه...
کنار بدن بابا دیدی چطور ناله میزنه...
با زبان کودکی همه حرفهاش رو به بابا میگه...
هرکی ناله این بچه ی یتیم رو بشنوه ناخودآگاه اشکش جاری میشه...
اما ...
هر جا شما بچه یتیم ببینید...
حتما نوازشش می کنید...
باهاش همدردی می کنید...
من بمیرم برا یتیم ابی عبدالله...
چه خوب نوازشش کردند...
چه خوب باهاش همدردی کردن...
کنار سر بابا...
هر کجا رسیدن...
بهش تازیانه زدند...
بهش سیلی زدند...
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
گوشه خرابه... نیمه های شب...
بی بی رقیه...
شروع کرد به گریه کردن...
هی بهونه بابا میگیره...
میگه عمه جان زینب...
من بابامو میخام
عمه جان...بابام کجاست...
بلاکش دوران زینب اومد کنار دختر نشست...
صدازد...
عمه جان انقده بی تابی نکن...
عمه جان بابات رفته سفر برمیگرده انقدر گریه نکن...
هرکاری کرد این دختر بچه آروم نشد...
اهل خرابه از خواب بیدار شدند با صدای گریه خانم رقیه همه به گریه افتادن
صدای ناله اهل خرابه بلند شد...
خبر به کاخ یزید معلون رسید...
خدا لعنتش کنه صدازد چه خبر شده...
گفتن دختر ابی عبدالله...
گوشه خرابه...
هی بهونه بابا می گیره...
نانجیب صدا زد...
خوب ببرید سر بریده باباش حسین براش...
یا صاحب الزمان...
امان از اون لحظه ای که سر مقدس ابی عبدالله رو آوردن داخل خرابه...
گذاشتند جلو دختر بچه...
حالا تصور کن...
یه دختر سه ساله...
سر باباش رو در مقابلش بگذارن...
چه حالی پیدا میکنه...
تا نگاهش به سر بابا افتاد...
صدا زد بابای خوبم...
کجا بودی...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ!
بابا... کی تو رو به خونت خضاب کرده...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ
بابای خوبم... کی رگهای گردنت رو بریده...
يا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي
(نفس المهموم 456)
بابا... بگو ببینم... کی منو تو بچگی یتیم کرد...
هی دست رو صورت بابا میکشه...
هی نوازش میکنه...
گریه میکنه...
صدا زد... بابا...
نبودی ببینی بعد از چی به سرمون اوردن بابا...
يا أبتاهُ، منْ بَعدكَ وا غُرْبَتاهُ
بابا... بعد از تو داد از غريبي
(انوار الشهادة 244)
خیمه هامون رو آتیش زدند...بابا
دستهامون رو بستند...بابا
طناب به گردنمون انداختند...بابا
ما رو شهر به شهر به شهر گرداندند...
بابا... نبودی ببینی از کربلا تا شام چقدر به ما تازیانه زدند...
🔸شامی ها بدند، بابا،بابا، بابا
🔸عمه رو زدن، بابا،بابا، بابا
هر کجا ميخواستند به ما تازیانه بزنند عمه جانم زینب...
بدن رو سپر میکرد...
مبادا تازیانه به ما اصابت کنه...
بابا اصلا باورم نميشه...
🔸زجر چه بی حیاست، بابا،بابا، بابا
🔸پس عمو كجاست، بابا،بابا، بابا
🔸صورت نیلی، بابا،بابا، بابا
🔸بچه و سیلی، بابا،بابا، بابا
بابا...
ببین صورتم کبود شده...
موهای سرم سفید شده...
مثل مادرم زهرا قدم خمیده...
بابا دیگه طاقت ندارم...
دیگه تنهام نزار...
منم با خودت با خودت ببر بابا...
انقدر کنار بدن بابا ناله زد...
یدفعه دیدند دختر یکطرف افتاد سر بابا یکطرف...
عمه جانش زینب اومد نگاه کرد دید دختر جان به جانان تسلیم کرده...
🔸ناز مرا به ضربت سیلی کشید خصم
🔸بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود
🔸تا زنده ام به جان تو مدیون زینبم
🔸جز او کسی به فکر من و خواهرم نبود
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبون)َ
شعراء 227
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
#مخمس
ققنوس غم صلا زده لبیک یاحسین
عشّاق را صدا زده لبیک یاحسین
نقشی به هر کجا زده لبیک یاحسین
بر پرچم عزا زده لبیک یاحسین
آتش به قلب ها زده لبیک یاحسین
بیرق به پا کنید که هنگام ماتم است
دمّامه آورید که داغ دمادم است
احوال آسمان و زمین جمله در هم است
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
دنیا تو را صدا زده لبیک یا حسین!
@hosenih
ای روشن از تجلی تو آسمان من
سرشار از محبت و عشقت جهان من
ای عبد خانوادگیت خانمان من
خورده است مُهر مِهر تو بر قلب و جان من
این مُهر را خدا زده لبیک یا حسین
معراج آیتی ز مقام و جلال تو
قوسین شرح ابروی همچون هلال تو
دیگر نیامده است و نیاید مثال تو
فرمود مصطفی به بیان کمال تو،
بر عرش کبریا زده لبیک یاحسین
ما کیستیم تا که فدای سرت شویم
یا جان نثار و سینه زنِ اصغرت شویم
خواهیم اگر که خاک ره خواهرت شویم،
باید مدافع حرم دخترت شویم
بر دهر پشت پا زده، لبیک یاحسین
شکر خدا که داغ تو بر جان خریده ایم
گشتیم در جهان و تو را برگزیده ایم
عشقت چه کرده با دلِ ما و چه دیده ایم
در شاهراه کوی شهادت شنیده ایم
آغاز و انتها زده لبیک یاحسین
@hosenih
فطرس گواه میدهد آقایی تو را
حر دیده است حسن پذیرایی تو را
تاریخ شاهد است شکیبایی تو را
زینب لوای غربت و تنهایی تو را
در دشت کربلا زده لبیک یاحسین
داغی که آب خواستنت بی جواب ماند،
داغی که پیکرت وسط آفتاب ماند،
آن داغ حسرتی که به قلب رباب ماند،
آن صحنه ای که از تو و بزم شراب ماند،
آتش به قلب ها زده لبیک یاحسین
شاعر: #سیدروح_الله_مؤید
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدیه به حضرت رقیه صلوات
واحد سنگین حضرت رقیه
از غمای بی عدد خونه دلم
ازاین اتفاق بد. خونه دلم
نفسم نمیادش بالا دیگه
خیلی از ضربه لگد خونه دلم
زجر نامرد امونه من و برید
اشک و التماس مو دیگه ندید
با لگد می زد به پهلوهای من
هر باری کناره من تا می رسید
بابایی
بگو با چشای تر چی کار کنم
بابا یی
بگو بابا این درد سر چی کار کنم
بابایی.
بگو با درد کمر چی کار کنم
بعد تو با غصه هم مسیر شدم
بعد تو از زندگانی. سیر شدم
حق داری رقیه رو که نشناسی
تو سه سالگی ببین چه پیر شدم
ببر دیگه با خودت دختر تو
درد سر شدم واسه خواهر تو
ساربان سیلی به صورتم می زد
با همون نگین انگشتر تو
بابا یی.
بگو بازخم زبون چی کار کنم
بابا یی.
بگو با سینه ی خون چی کار کنم
با بایی.
با این روی ار غوون چی کار کنم
رضا نصابی
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#واحد_چکشی_یا_تند
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
بند اول :
ملیکه ی ملک ارباب
در شب ظلمت تو مهتاب
شدم هوایی به والله
دل خرابم رو دریاب
دلم گرفته اسیرم
تو غم و غصه میمیرم
دلخوشیم اینه که از تو
حاجتامو من میگیرم
غرق گناه و غم شده بودم
به آخر خط رسیده بودم
خانوم به دادم رسیدی آخه
از این زمونه بریده بودم
دست کوچیکت گره گشاتر
از اونی بود که شنیده بودم
یا رقیه یا رقیه .....
بند دوم :
سه سالته اما قرن هاست
شعله ی عشق تو برپاست
حاجت ما مثل قطره
کرامتت اما دریاست
قفل دلم رو شکستی
تو دل عاشق نشستی
شکی ندارم یقیناً
بهشت همونجاست که هستی
بهشت دمشقه دمشقو عشقه
چون تویی اونجا رقیه خاتون
همیشه مجنون هستم و شیدا
تا تویی لیلا رقیه خاتون
محشر کبری شفیعه ی ما
ثانی زهرا رقیه خاتون
یا رقیه یا رقیه ......
بند سوم :
فدایی هات تو سپاهت
گذشتن از سر تو راهت
تا که حرم امن بمونه
نشینه غم رو نگاهت
مدافعان حرم با
توجهات تو هر جا
پا توی میدون گذاشتن
دشمنو انداختن از پا
از تو گرفتند اذن جهاد و
قدرت پیکار رقیه خاتون
رمز نجات و فتح و ظفر تو
شور شرر بار رقیه خاتون
تخت بلند و سلطنت تو
دوش علمدار رقیه خاتون
یا رقیه یا رقیه ......
◼️◾️◼️✍✍🎼✍✍◼️▪️◼️
جدیدترین اشعــارو سبک های کربلایی علی صمـــدی
روضه دفتری امام حسین ع
💚برنام حُسینْ
◾️وکَربَلایش صَلَواتْ
💚برنام ابوالفَضْل
◾️و وَفایَشْ صَلَواتْ
💚براَهْلِ حَرَمْ
◾️به حَقِّ زَهراء(س)صَلَواتْ
💚برجمله یِ یاوران مُولا صَلَوات
💚اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💚
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
سرم خاک کف پای حسین است
دلم مجنون و شیدای حسین است
بُوَد پرونده ام چون برگ گل پاک
دراین پرونده امضای حسین است
بهشت ارزانیه خوبانِ عالم
بهشت من تماشای حسین است
به وقت مرگ چشمم را نبندید
که چشم من به سیمای حسین است
چراغ از بهر قبر من نیارید
چراغم روی زیبای حسین است
خوش آن صورت که درفردای محشر
برآن نقش کف پای حسین است
از آن با گریه دائم خو گرفتم
که اشکم دُرِِّ دریای حسین است
نترسانیدم از روز قیامت
قیامت، قد و بالای حسین است
روضه 👇👇👇
دوتا داغه که سرامد همه داغ هاست ،
یکی داغه جوانه که قلب پدر و مادر رو میشکنه ، هیچ پدر و مادری طاقت نداره داغ اولاد ببینه
یکی داغه برادره که کمر خواهر و میشکنه ، اخه خواهرا علاقه خاصی به برادر دارن
حالا که دلت شکست ، دلتو ببرم کربلا
راوی میگه : عالمی در عالم خواب ، جمال دل ارای اقا اباعبدلله رو میبینه ، میبینه تمام بدن اقا زخمیه ، سوال میکنه اقا مرحم این زخما چیه ، بگید تا ما برآن مرحم بزاریم
اقا اباعبدلله فرمودن ؛ مرحم زخمای من اشک شیعیان من است
مجلسی گرفتن مثل مجلس امروز ، مصیبت نامه کربلا خوانده شد؛ همه برا غریبی اقا اشک ریختن ، یه چند شب بعد دوباره جمال دل ارای اقا ابا عبدلله رو در خواب میبینن ، میبینن تمام زخمای بدن اقا خوب شده الی دوجای بدن اقا
سوال میکنن یا ابا عبدلله ، بگید مرحم این دو زخم چیه تا ما بر آن مرحم بزاریم ، اقا جواب میدن ، این دو زخم من تا قیام قیامت مرحم نداره ، گفتن اقا جان ، لااقل به ما بگو اثر این زخما از چیه
اقا جواب دادن : زخمی که بر قلبم دارم از داغ جوانم علی اکبره
گریز روضه (ای جوون دارا ، کدوم پدر و مادری طاقت داره داغ جوون ببینه ، پدرو مادر خودشون رو پیر میکنن به عشق اولاد ، افسوس خیلی چیزا رو به دلشون میزارن تا اولادشون کمبودی نداشته باشن
الهی به حق علی اکبر امام حسین ع ، مشکلات از زندگی جوونامون برداره خدا
سوال کردن اقا جان اثر زخم دیگه شما از چیه
اقا جواب دادن : زخمی که بر کمر دارم از داغ برادر جوانم ابالفضله
گریز روضه (ای خواهرا ، ای تویی که علاقه خاصی به داداش داری
کدوم خواهره بگه من داداشمو دوست ندارم ، خواهرا علاقه خاصی به داداش دارن ، داداش خیلی شیرینه واسه خواهر ، الهی گردن کج هیچ برادری رو خواهر نبینه ، حتی اون برادری که سالیان سال در خونتو نمیرنه ، حتی اون برادری که تو رو میبینه و جواب سلامتو نمیده ، داغش رو دل خواهر نمونه
اخه دل بعضی از داداشا خیلی سرده ، اما دل خواهر همیشه پیش داداشه
تو یه روز داغ شش برادر رو دل زینب گذاشتن
صدای ضعیف یا ادرک اخا میاد ، حضرت زینب صدازد داداش : حسینم عزیز خواهر : برو داداش ابالفضلمو برام بیار ، من خواهرم طاقت داغ برادر ندارم
حضرت زینب کنار خیمه ایستاده ، دل تو دل زینب نیست ، الان داداش حسینش بر میگرده ، داداش ابالفضلو براش میاره
یه وقت دید حسین داره میاد ولی به جای ابالفضل دستاشو به کمر گرفته راه میره
داداش پس داداش ابالفضلم کو
اقا امام حسین صدا زد خواهرم کمرم از داغ برادرم شکست
هر کاری کردم بدن ابالفضلو به خیمه بیارم ، اینقدر بدن ابالفضل پاره پاره بود نتونستم به خیمه بیارم
همه بگید یا حسین......
#روضه_دفتری
سلامتی وجود نازنین امام زمان عج صلوات
👆👆👆👆👆
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#محرم
#سینه_زنی
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:بِکَ یا الله،برسول الله،،،
(یاحســین جـــــانم /دیـــن وایـمــــــــانم
اومده مــاه عــــــزا /بازم پریشـــــانم)(۲)
(شب اول شب مسلم/شب تنهایی وغربت
شب دیدن جفا از/ کوفیان بی مروت)(۲)
به کوچه های غریبی ، سفــــیر کرب و بلا
میگه حسین غـــریبم ، به سمـت کوفه نیا
میا به کوفه حسین جان،که بی وفا شده اند
که کوفـــیان همـــه راهـــیّ کربلا شده اند
(حسین جـان من است و منم فدای حسین
دوباره پـر زده قلبم تا کــربلای حسین)(۲)
(یاحـــــسین جـــانم/ دیــــــــن و ایمـــانم
برا غـــــربتِ شــــما/دوباره گــــریانم) (۲)
(شــب دوم محـــــرم /شــب کاروان عشقه
شـــب بی قــراریایِ/ دلِ بانوی دمشـقه)(۲)
رسیده قـافـــله غـم ، به دشـــت کرب وبلا
به قلب زینـــب کبرا ، رســیــده هول و ولا
بیا تا دیـر نـشــــده مــا مدینه برگــردیم
داداش ، تا زیـنب تو غــــم نبینه برگــردیم
(حسین جــان من است ومنم فدای حسین
دوباره پر زده قلبـــم تا کربلای حسین)(۲)
رقیه سعیدی(کیمیا)
📌این سبک تا ده شب ادامه دارد،،،
۴۰
(حضرت رقیه س)
امشب پدر خوش آمدی،ممنونم ای بابا
واویلا واویلا
از شوق دیدار رخت،اشکم شده دریا
واویلا واویلا
تنها و سرگردان منم،در کنج این ویران
دنیا شده زندان
تا آمدی خرابه ام،گردیده روح افزا
واویلا واویلا
غریب مادر بعد تو،غم شد نصیب من
غم شد شکیب من
ای روشنی خانه ام،با تو کنم نجوا
واویلا واویلا
تا رأس تو دیدم به نی،رنگم پرید بابا
قدم خمید بابا
چون عمه ی مظلومه ام،دیگر شدم تنها
واویلا واویلا
هر جا که نامت برده ام،با ضربه ی سیلی
رویم شده نیلی
سیرم دگر از زندگی،بعد از تو ای بابا
واویلا واویلا
خوابم نمی برد پدر،از درد پاهایم
خرابه شد جایم
خون شد دلم از این همه،بیداری شب ها
واویلا واویلا
طفلم ولی بابای من،از داغ تو پیرم
از زندگی سیرم
مرا به همراهت ببر،ای کعبه ی دل ها
واویلا واویلا
سرت به روی دامنم،زد شررم بابا
خونجگرم بابا
رقیه ی دلخسته را،همره ببر بابا
واویلا واویلا
در کنج این ویرانسرا،سرت به دامانم
آرامش جانم
راحت شوم از درد و غم،روم سوی زهرا
واویلا واویلا
ای نور چشم فاطمه،جانم بود بر لب
با گریه ی زینب
گریان برای عمه ام،از این مصیبت ها
واویلا واویلا
چون مادرت در نیمه شب،گردم کفن بابا
دور از وطن بابا
با گریه ی اهل حرم،گردد عزا برپا
واویلا واویلا
(سبک: ای ساقی لب تشنگان)
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_رقیه_س
💠🌀💠🌀💠🌀💠
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
متن روضه 2
🔸منم آن گنج الهی که به ویرانه نهانم
🔸گر چه طفلم به خدا بانوی ملک دو جهانم
امشب دلها رو روانه کنیم...
کنار حرم با صفای بی بی رقیه سلام الله علیها...
امشب به یاد غربت نازدانه ابی عبدالله اشک بریزیم...
🔸ابر سیلی است نقاب رخ همچون قمر من
🔸چادر عصمت زهراست همانا به سر من
نميدونم دختر سه ساله دارید یا نه...
حتما همتون دیدید...
دخترها علاقه خاصی به بابا دارن...
اصلا معروفه...
میگن دخترها بابایی هستند...
آنهایی که دختر دارند بهتر میفهمن چی ميگم...
خدا نکنه کسی این دختر بچه رو اذیت کنه...
میگه بزار بابام بیاد...
شکایتت رو به بابام میکنم...
خدا نکنه زخمی رو بدن دختر بچه باشه...
میگه بزار بابام بیاد...
بهش نشون میدم...
بهش ميگم...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
حالا میخواهی درد دل نازدانه حسین رو گوش بدی بسم الله...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
🔸دلم از داغ کباب و سرم از سنگ شکسته
چقدر بهش سنگ زدند...
چقدر بهش تازیانه زدند...
چقدر سیلی زدند...
یاصاحب الزمان...
🔸رخ نیلی، لب عطشان، دل خونین، تن خسته
اما...
🔸گره از خلق گشایم به همین بازوی بسته
امشب اگه با ابی عبدالله کار داری....
آقا رو به نازدانه اش قسم بده...
اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری،
اگه کربلا میخواهی...
بگو حسین جان...
تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم...
امشب دیگه دست خالی ردمون نکن...
🔸طواف شمع چون پروانه می کرد
🔸به دستش موی بابا شانه می کرد
تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا...
چه بلایی سرت آوردن...بابا...
🔸سر و روی پدر را پاک می کرد
🔸برایش عقده ی دل باز می کرد
صدا زد بابای خوبم...
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده...
اما میخام بگم...
بابای خوبم...
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن...
اما به منم تازیانه زدن...
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم...
طاقت سیلی خوردن ندارم...
طاقت سنگ خوردن ندارم...
🔸ز تو دارم تمنا جان بابا
🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا
۴۱
(حضرت رقیه س)
من بر گل زهرای بتول نور دو عینم
از نسل و تبار علی و دخت حسینم
در خصلت و خویم،چون فاطمه هستم
چون زینب کبری،با عاطفه هستم
بابای غریبم۴
بابا ز سفر سوی من بی رمق آمد
در نیمه ی شب رأس پدر در طبق آمد
در خرابه ی شام،بوی او شنیدم
رأس پدر من،شد نور امیدم
بابای غریبم۴
گفتم که پدر بر تو و آل تو سلامم
نام تو شده ای پدرم ذکر مدامم
مهمان منی تو،ای یار و انیسم
با تو شده بابا،هنگام جلوسم
بابای غریبم۴
آمد سر تو پس چه شده پیکر پاکت
جانم به فدای تو و آن پیکر چاکت
با دیدن رویت،شد خرابه غوغا
رأس تو بگیرم،در بر گل زهرا
بابای غریبم۴
بنگر پدرم پای پر از آبله دارم
من زنده و خجلت ز روی قافله دارم
من برات بمیرم،بابای غریبم
بعد از تو پدرجان،غم گشته نصیبم
بابای غریبم۴
بابا تو نبودی ز روی ناقه فتادم
سر را به روی خاک بیابان بنهادم
زجر آمد و بر من،او سنگ محک زد
بر رقیه ی تو،از کینه کتک زد
بابای غریبم۴
بعد از تو از این زندگی ام سیر شدم من
تا رأس تو دیدم روی نی پیر شدم من
ممنون ز عمه،هر جا سپرم بود
در وقت اسیری،جای پدرم بود
بابای غریبم۴
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_رقیه_س
💠🌀💠🌀💠🌀💠🌀💠
۳۳
(حضرت رقیه س)
به زهرا نور عینی،تو شمع عالمینی
ز نسل آل طاها،رقیه الحسینی
رقیه یا رقیه۲
گل باغ پیمبر،تویی از نسل حیدر
به خلق و خو و سیرت،تویی زهرای اطهر
رقیه یا رقیه۲
ادب شرمنده ی تو،شهامت بنده ی تو
لقب باب الحوائج،بود زیبنده ی تو
رقیه یا رقیه۲
بهشت و جنت ماست،حریم با صفایت
پر از عطر جنان است،همه صحن و سرایت
رقیه یا رقیه۲
گل باغ ولایی،عزیز مرتضایی
چو زینب عمه جانت،تو عطر کربلایی
رقیه یا رقیه۲
همه عالم فدایت،فدای غصه هایت
گل باغ ولایت،بگریم از برایت
رقیه یا رقیه۲
خرابه شام ویران،پر از آوای قرآن
چو رأس بابت آمد،شده چون باغ رضوان
رقیه یا رقیه۲
به تو ای محرم راز،کنم درد دل ابراز
من و قلب شکسته،کنم سوی تو پرواز
رقیه یا رقیه۲
کسی چون من ندیده،قد عمه خمیده
بدیدم روی نیزه،سر از کین بریده
رقیه یا رقیه۲
همه عالم ببوسند،لب قاری قرآن
چرا بابا کبود است،لبت از چوب خزران
رقیه یا رقیه۲
نبودی دشمن از کین،به زخم من نمک زد
به جای دلنوازی،مرا هر شب کتک زد
رقیه یا رقیه۲
ز داغت پیرم امشب،ز دنیا سیرم امشب
کنار رأس پاکت،دگر می میرم امشب
رقیه یا رقیه۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_رقیه_س
✅ شور حضرت رقیه سلام الله علیها
♦️ درد دل دختر شهید مدافع حرم با حضرت رقیه سلام الله علیها
🔻 کاری از محمد رسولی
1️⃣ بند اول
برا خودم میخونم/ شبای بی قراری
که من بابا ندارم/ تو هم بابا نداری
اگه موهای سر مادر من سفید شده
امید ما برای همیشه نا امید شده
اگه من یتیم شدم همه دلخوشیم اینه
که بابای من برا بابای تو شهید شده
قربون حرم کوچیک تو / زندگیمه فدای تار موت
روی پیشونی بابای من/ بوده همیشه اسم عموت
سیدتی یا رقیه خاتون
2️⃣ بند دوم
بابام بوده یکی از/نوکرای قدیمت
همه کسم فدای/ دفاع از حریمت
بخدا اگه سر از بدن ما جدا بشه
خونمونو بریزن سوریه کربلا بشه
همه خونوادمم فدا بشن برای تو
نمیذاریم دوباره حرم تو خرابه شه
ای فدای پدر و مادرت/جون منو پدر و مادرم
افتخاره شدم بچهء/ یک شهید مدافع حرم
سیدتی یا رقیه خاتون
3️⃣ بند سوم
جاي خالي بابام/غصه هر شبيه
رو قبر اون نوشتن/شهيد زينبيه
براي من چيزايي كه براي تو بود نشد
بعد بابا خونمون پره آتيش و دود نشد
پدرم رفته ولي كسي منو كتك نزد
صورت من كه مثه صورت تو كبود نشد
هركي براي تو شهيد بشه/تو قيامته كه حالش خوشه
كاش بشه براي تو جون بديم/غصه ي تو همه رو ميكشه
سيدتي يا رقيه خاتون
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#شور
#محمدرسولی
۳۴
(حضرت رقیه س)
نگر ای پدر بر رخ نیلی ام
که آزرده از ضربت سیلی ام
غمت کرده پیرم
دعا کن بمیرم
پدرجان حسین۲
ز بس که دویدم پی قافله
ببین پای من گشته پر آبله
دگر بی شکیبم
غریبم غریبم
پدرجان حسین۲
سرت پیش من کربلا پیکرت
ز داغت زند ناله ها دخترت
الا بود و هستم
تو رفتی ز دستم
پدرجان حسین۲
نبودی مرا تازیانه زدند
چو عمه مرا بی بهانه زدند
الا ای حبیبم
شده غم نصیبم
پدرجان حسین۲
به هر جا که نام تو را برده ام
ز دشمن پدرجان کتک خورده ام
پدر کن دعایم
بگیری عزایم
پدرجان حسین۲
نبودی پدر دشمن تو به شام
به ما سنگ کینه زد از روی بام
در این شام ویران
منم من پریشان
پدرجان حسین۲
دگر خسته ام ای پدر زین سفر
مرا هم پدرجان به همره ببر
شوم من شبانه
به جنت روانه
پدرجان حسین۲
(سبک: خدا مادرم را کجا میبرند)
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_رقیه_س
💠🌀💠🌀💠🌀💠
دوبیتی
من رقیه همنشین زینبم
گوشه ی ویرانه در تاب و تبم
قامت خم، با رخ نیلی شده
از غم داغ پدر جان بر لبم
▪️
سه ساله دختر خون خدایم
به سیرت فاطمه خیرالنسایم
مسیر کوفه و شام و خرابه
عزادار حسین سرجدایم
▪️
نگر بر آه شبگیرم پدرجان
در این گوشه زمین گیرم پدرجان
دعا کن در کنار تو بمیرم
که از این زندگی سیرم پدرجان
▪️
گلی از گلشن زهرا رقیه
چو زینب کعبه ی دل ها رقیه
سه ساله دخت سالار شهیدان
شفیع روز وا نفسا رقیه
▪️
ای گل زهرا چراغ خانه ام
آمدی با سر در این کاشانه ام
ای غریب فاطمه خوش آمدی
روشن از نور تو شد ویرانه ام
▪️
ای پدرجان من به تو دل بسته ام
کن نگه بر این دل بشکسته ام
یوسف زهرا مرا با خود ببر
دیگر از این زندگانی خسته ام
▪️
از روز ازل دل به تو بستیم رقیه
ما سائل درگاه تو هستیم رقیه
بنما نظری از کرم و لطف ز رحمت
در بزم عزای تو نشستیم رقیه
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_رقیه_س
✅واحد حضرت رقیه (سلام الله علیها)
🔻حامد بهبود
1️⃣بند اول
خرابه شد غرق بوی یاس
بابام اومد بی عمو عباس
خدا میدونه تو دلم غوغاست
ای عمه / ای عمه / ای عمه / معجرم کجاست؟ (2)
پاهام دیگه تووُن نداره
رقیه دیگه جون نداره
ولی بازم الحمدلله / دیدم تو رو اگرچه خونی
یا که منم ببر به همرات / یا قول بده پیشم بمونی
بابا حسین بابا حسین جان
2️⃣بند دوم
هواخواتم یک تنه خودم
نمیشه برم حتی یک قدم
روی لبهام این حرفه دم به دم
ای عمه / ای عمه / ای عمه / زحمتت شدم
شدم از این جدایی خسته
بابایی دندونام شکسته
ولی بازم الحمدلله / عمه میگه هنوز عزیزی
اما برام سئواله بابا / چی میشه معنی کنیزی
بابا حسین بابا حسین جان
3️⃣بند سوم
سرت یک روز از رو نی افتاد
کنار نیزه رباب جون داد
سرت رو بغل کردم ای بیداد
لگد زد / چه بد زد / همش زد / بر سرم فریاد
چشام دیگه سویی نداره
دخترکت مویی نداره
ولی بازم الحمدلله
نبودی تو شهر یهودی
ایشالا چشمام بد میبینن
ایشالا توو تنور نبودی
بابا حسین بابا حسین جان
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
۴۲
(حضرت رقیه س)
یا رقیه گل ولایی تو
دختر شاه کربلایی تو
خلق و خوی تو همچنان زهرا
در دو عالم امید مایی تو
یا رقیه رقیه جان مددی۳
دختر شاه عالمینی تو
همه هستی زینبینی تو
نوه ی حیدری و زهرایی
رقیه و دخت حسینی تو
یا رقیه رقیه جان مددی۳
فاطمه سیرتی رقیه جان
پا به سر رحمتی رقیه جان
همچو جد غریب خود حیدر
تو کوه غیرتی رقیه جان
یا رقیه رقیه جان مددی۳
گرچه کودک روح تولایی
تو به شیعه کعبه ی دل هایی
بعد داغ پدر چنان زینب
در خرابه رقیه تنهایی
یا رقیه رقیه جان مددی۳
گل یاس محمدی بابا
در خرابه خوش آمدی بابا
ای که هستی نور دو چشمانم
از چه با سر تو آمدی بابا
یا رقیه رقیه جان مددی۳
ای که هستی یار و حبیب من
تویی بابا تنها طبیب من
گوشه ی این خرابه ی پر غم
کم شده صبر من شکیب من
یا رقیه رقیه جان مددی۳
من که دخت سه ساله ام بابا
همچنان باغ لاله ام بابا
بنگر بر رنگ و روی زردم
پاهای پر آبله ام بابا
یا رقیه رقیه جان مددی۳
نبودی من ز ناقه افتادم
یاد داغ مدینه افتادم
وقتی زجرم بزد مرا یاد
مادر بی قرینه افتادم
یا رقیه رقیه جان مددی۳
باباجانم با قلب بشکسته
شده ام از زندگی ام خسته
گوشه ی این خرابه ای بابا
شده ام من چو مرغ پر بسته
یا رقیه رقیه جانم مدد۳
ای شهید کرب و بلا بابا
ای گل پرپر از جفا بابا
تا که گردد جانم فدا بابا
تو ببر همرهت مرا بابا
یا رقیه رقیه جانم مدد۳
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_رقیه_س
❣﷽❣
⚫️ #روضه_حضرت_رقیه_س
⚫️ #دفتری_رقیه_س (4)
🔅ما هدیه کنیم به روح احمد صلوات
🔅بر آدم و نوح و هم محمد صلوات
🔅بر جمله انبیا و اوصیا باد سلام
🔅بر خاتم انبیا محمد صلوات
(دعای فرج)
◽️#السلام_علیک_یابنت_رسول_الله
◽️#السلام_علیک_یا_رقیه_یابنت_ابی_عبدالله
◾ای بر دل هر غمزده غمخوار رقیه
◾بر سینه ی ماتم زده دلدار رقیه
◾مرغ دل من گرد حریم حرم تو
◾از روز ازل گشته گرفتار رقیه
◾با قافله عشق چو رفتی به اسارت
◾شد عمه ی تو قافله سالار رقیه
⬅️امروز کیا با سه ساله حسین ع کار دارند
کیا مریض دارن...کیا جوون دارن.. کیا حاجت به دل دارند..
سه ساله ی حسین باب الحوایجه...
⬅️یکی از آقایون تفحص شهدا میگفت بهمون گفتن برید به خانواده شهیدی خبر بدید که استخوانهای شهیدتون معراج شهداست.. بیایید تحویل بگیرید..
میگه رفتیم در خونه شهید خبر بدیم..
دختری درو باز کرد... گفتم تو با این شهید چه نسبتی داری
(گفت بابامه... چی شده)
گفتم جنازه شو پیدا کردن میخوان پنجشنبه ظهر بیارن ..
(میگه دیدم دختر شروع کرد گریه کردن گفت آقا یه خواهش دارم تو رو خدا رد نکنید نه نیارید)
میگه دختر شروع کرد گریه کردن آقا میشه یه خواهشی بکنم..گفتم چی میگی؟
خانم های داغ دیده منو ببخشین ..
اونایی که داغ بابا دیدن منو ببخشند ..
(گفت حالا که بعد این همه سال بابام اومده میشه ظهر نیاریدش... میشه شب جنازه رو بیارید گفتم نمیشه... ما معذوریم نمیتونیم.. باید ظهر برسونیم...گفت خواهش میکنم به عنوان فرزند شهید ازتون میخوام.)
قبول کردیم گفتیم حتما سری داره..
میگه روز مدنظر تابوتو با استخوانها برداشتیم.. بردیم به همون آدرس..
تا رسیدیم دیدیم کوچه رو چراغونی کردن.. ریسه کشیدن..
( شلوغه..میان میرن..گفتیم چه خبره؟
اون روز اومدیم خبری نبود
رفتیم جلو گفتیم اینجا چه خبره..
گفتند عروسی دختر این خونه است..میگه تا اومدیم برگردیم دیدیم دختره با چادر دوید تو کوچه)
گفت تو رو خدا بابامو نبرید..
من آرزو داشتم بابام سر سفره عقدم بیاد...
بابامو بیارید داخل..
(میگه تابوتو بردیم داخل.. چند تا تیکه استخون بابارو گذاشت کنار سفره عقد.. همه گریه کردند عجیب بود اون مجلس)
⬆️(اوج) هی ناله میکرد میگفت بابا به مجلس عروسی دخترت خوش اومدی بابا..آرزوم برآورده شد بابا... آرزو داشتم بابام سر سفره ی عقدم بشینه..
🏴امان امان
دلتو ببرم خرابه شام ..ناله بزن برا سه ساله حسین..
قربون اون نازدانه ای که بی تاب بابا بود..
تو خرابه خیلی بی قراری کرد ..اینقدر بهانه بابا گرفت.. تا سر بریده بابا براش آوردن..
(آخ دختر ۴_۳ ساله تحمل نداره یه خراش رو صورت بابا ببینه ..حالا سر باباشو براش آوردن)
با دوتا دستای کوچولوش سر بریده بابا رو بغل گرفت
▫️عمه بیا گمشده پیدا شده
▫️کنج خرابه شب یلدا شده2
(اوج)آخ..
▪️مونس شامو سحرم آمد
▪️ازسفرباب منه خونجگرآمد
▪️کودکان آیید مهمان دارم
▪️با سر بابا گرم دیدارم
▪️آخ ..پدرم آمد پدرم آمد
▪️با سر بابا راز دل گویم
▪️باگلاب اشک روی اوشویم
▪️جان من بود و در برم آمد
▪️پدرم آمد پدرم آمد2
⬇️(فرود) قربون ناله های دلت خانم جان..
صدا زد بابا.. بابا.. بابا...
هر وقت سراغتو از عمه جانم زینب میگرفتم میگفت بابات سفر رفته ..
بابا خوش اومدی بابا ..
(بابا یادته میگفتی تو نازدانه بابایی.. دردانه بابایی.. )
بابا پاشو ببین تو خرابه جای گرفتم بابا..
(اوج) آخ بابا .. پاشو بابا...
پاشو ببین با عمه جانم زینب چه کردند بابا..
بابا عمه مو سیلی زدند بابا..
سکینه رو سیلی زدند بابا..
خیمه هامونو آتش کشیدند بابا..
➖(حاجت دارا کجا نشستند..جوون دارا کجا نشستند ..ناله دارا کجا نشستند
باب الحوائجه ها)
همینطور با بابا درد دل میکرد..
⬇️(فرود)آخ بابا...بابا... کجا بودی کجا بودی بابا...
شنیدم رو نیزه ها بودی بابا.. شنیدم زیر دست و پا بودی بابا...
گفت..
➖ای ماه کمان ابرویم
➖من با تو سخن میگویم
➖ای روی تو قرص ماهم
➖ای گرمی اشک و آهم
➖امشب سر پر خون تو
➖گردیده زیارت گاهم
➖من از لبت بوسه بگیرم
➖دورت بگردمو بمیرم2
✔️اینقدر گوشه خرابه با سربریده حرف زد... اینقدر ناله کرد..اینقدر بابا بابا گفت..
⬅️ یه وقت دیدن صدای نازدانه ابی عبدالله نمیاد.. رقیه آرام شد ..
(گفتن رقیه خسته شده از بس ناله زده گریه کرده حتما خوابش برده)
اما یه وقت نگاه کردند دیدن سر یه طرف افتاد..
رقیه یه طرف افتاد..
◾️ناله داری به سوز ناله های سه ساله ی حسین ع به دردای دل بی بی رقیه صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه بگو یا حسین ..
حاجتمندی سه مرتبه ناله بزن بگو یا رقیه..
( أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِین) (هود ۱۱)
وَسَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ) (الشعراء: ۲۲۷)
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
هدیه به حضرت رقیه صلوات
شور یا زمینه سبک مسیر روضه باز شب حضرت رقیه
یاس توام اما برگ و برم سوخته
پروانه ام اما بال و پرم سوخته
از غمه دوریه تو بس که اشک ریختم
تا به سحربابا چشم ترم سوخته
زخمه کهنه دلم سر وا کرد
زمونه با دخترت بد تا کرد
بشکنه اون دستی که سیلی زد
من و بیشتر شبیه زهرا کرد
امون ای وای امون از غربت
در وسط اتیش هم لباس پارم
هم روسری و هم این معجرم سوخته
بر اثر رده شلاقه زجر پست
هم دست و هم کتف و هم کمرم سوخته
برای شب غمم اخر نیست
شبیه من هیچ کسی مضطر نیست
دست سنگینی داره بابا زجر
ضربه دستش از لگد کم تر نیست
امون ای وای امون از غربت
عمه به جای من سپر می شد هر جا
ازخود من بیشتر این سپرم سوخته
شبیه لبهای تو خونه این لبهام
شبیه موی تو موی سرم سوخته
من و گریه از تقلا انداخت
من و درد و غصه از پا انداخت
واسه ساکت شدن من نامرد
جلو من سرت رو بابا انداخت
#شب_سوم_محرم
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
حق روضه اداشود😭😭😭
#زمزمه_جانسوز_رقیه_س
🎼#سبک_کوفه_نیا
#بابای_خوب_من
🔘🔘🔘🔘
✅بنداول
بابای خوب من/دنیا بدونه تو/مثل یه زندونه
کجایی باباجون/موهای سوختم رو/بزنی یه شونه
😭
نیستی ببینی تو/رخِ کبودُ این/هاله ی نیلی رو
خوب شد نبودی و ندیدی رِدّ اون ضربه ی سیلی رو
😭
شدهمدمم گریه شدهمدمم ناله
کجایی بابایی
هر روزمن بی تو مثل چهل ساله
کجایی بابایی
😭
بابای مظلومم بابای مظلومم
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بنددوم
خوش اومدی بابا ای همه ی دنیام به کنج ویروونه
چرا آخه اینقد/موهات شده خاکی/ لبات پر ازخونه
😭
کجا بودی بابا/ ببینی از روی/ناقه زمین خوردم
از سیلیِ ضجر و/لگد های خولی/هزار دفه مُردم
😭
شمرلعینِ پست/میزد من و بامشت/کجابودی بابا
من و باعمه رو /میزدبه قصد کشت
کجابودی بابا
😭
بابای مظلومم بابای مظلومم
🔘➖➖➖➖🔘
✅بندسوم
منم مثل مادر/ کل تنم از زخمه/گونه م ورم داره
بازوم مثل مادر /پهلوم مثل مادر/ گوشم شده پاره
😭
منم مثل مادر/ چشمام نمیبینه/هی میده آزارم
به این تفاوت که/تو سینه ام جای /مسمارُ کم دارم
😭
زجره برام موندن /منو ببر که من /فقط تو رومیخوام
ببین مث مادر/ سفیدشده موهام/کبودشده پاهام
😭
بابای مظلومم بابای مظلوم
💠💠8⃣3⃣3⃣💠💠
🔘➖➖➖➖➖🔘
#کاری_از_شعرای_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#واحدزمزمه
#شب_سوم_ماه_محرم_رقیه_س
#سبک_امون_ازغریبی
#شده_دیدنه_تو
🌷🌷
✅بنداول
شده دیدنه تو
برام مثل رویا
بیاتا نمردم
کنارم توبابا
🌷
ببین دختر تو
چقد سختی دیده
ازون روز که رفتی
چه زجرا کشیده
🌷
نبودی ببینی مارو تو اسارت
ببیتی که گوشواره ام رفت به غارت
تو دروازه ی شام یاتو مجلس مِی
می بردن ماها رو چقدرباجسارت
🌷
بمیرم برات ای بابای غریبم
____
✅بنددوم
جای شونه ی تو
سرم روی سنگه
برای نگاهت
دلم خیلی تنگه
🌷
مثل لبهای تو
دلم خونه خونه
کبوده تنم از
رد تازیونه
🌷
پر از اه و گریم پر از بقض و دردم
پس از تو یه شب خواب راحت نکردم
از بس سیلی خردم چشام سو نداره
با دست دنبال جانمازم می گردم
🌷
بمیرم برات ای بابای غریبم
____
✅بندسوم
بابا جان به جان
تو دیگه بریدم
پس از تو لحظه
خوشی من ندیدم
🌷
بابا روی گونم
ببین جای دسته
ببین جای دسته
یه نامرد مسته
🌷
بابا زجر نامرد رسید و اومد زد
هم با تازیونه هم مشت و لگد زد
بابا جون نداشتش که شرم و حیایی
بابا پشت تو خیلی حرفای بد زد
💠💠💠⭕️ 353❌💠💠💠
____
#کاری_مشترک_ازشعرای_اهل_بیت_ع
#کربلایی_رضانصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
هدیه به حضرت رقیه صلوات
شور و زمینه و واحد حضرت رقیه
تو خواب دیدم. فقط من و تو
کنارهمیم دوتایی
خوابیدم من تو آغوش تو
دور از هیاهو بابایی
تو خواب دیدم آوردی برام
یه شاخ گل زیبایی
برام می خونی
با مهربونی
تو خواب خوشم لالایی
با این چشمای تار
می بینم من انگار
رو دامنم سر تو هستش
الهی بشکنه
دستی که دندونه
تورو با خیزرون شکستش
غریب بابا حسین. غریب. بابا حسین.
غریب بابای بی سر من.
شبیه پرت شکسته پرم
می بینی بابا حالم رو
شبیه سرت شکسته سرم
می بینی بابا نالم رو
نبودی بابا ببینی من و
تو کوچه های شهر شام
با چنگ زدنم
با سنگ زدنم
شکستن اینا بالم رو
توون از پر رفته
گمونم در فته
بابا جون استخون بازوم
خیلی غصه دارم
شده گریه کارم
نمی خوابم. از درد پهلوم
غریب بابا حسین. غریب. بابا حسین
غریب بابای بی سر من
سوخته موی مثل موی تو
سوخته چادرو معجرم
سوخته تن من مثل روی تو
سوخته همه ی پیکرم
دور از چشم عمو عباس
یه بی حیای مست اومد
با ضربه لگد
با حرفای بد
می زد نعره. برسرم
من و با مشت میزد
به قصد کشت می زد
زجر حرومی دخترت رو
به جونم افتادش
نشونم می داداش
به روی نیزه ها سرت رو
غریب. بابا حسین. غریب بابا حسین
غریب بابای بی سر من
رضا نصابی
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
#زمینه_لطمه_زنی_رقیه_س
🎼#سبک_نوشته_مقتل
#نزن_ای_نامرد
🔘🔘902🔘🔘
☑️بنداول
نزن ای نامرد درد گرفته کمرم
نزن ای نامرد نا ندار ه پیکرم
نزن ای نامرد آخه بابا ندارم
نزن ای نامرد نزن ای نامرد
نزن ای نامرد«۲»
نزن ای نامرد/نیا دنبالم نیا
نزن ای نامرد/برو گم شو بی حیا
نزن ای نامرد/نکشونم رو خاکا
....
نزن ای نامرد«۲»
نزن دیگه درنمیاد صِدام
نزن نزن لگدبه پهلوهام
وقتی که سیلی میزنی دیدم
توودستته انگشتره بابام
من یتیمم من یتیم بی پناهم
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بنددوم
نبودی بابا دادنم خیلی عذاب
نبودی بابا دنیا شد سرم خراب
نبودی بابا توی مجلس شراب
خودم می دیدم پیشه چشم این و اون
خودم می دیدم می زدش چه بی امون
خودم می دیدم به لب تو خیزرون
....
خودم می دیدم «۲»
دخترت از زمونه دلخوره
دلش دیگه ازین و اون پره
دیدم با نوک تیز خیزرون
داره بابا لب تو می بره
السلامُ علی مُرمل باالدِما
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بند سوم
همه خوشحال و/دخترت پریشونه
همه مسرور و /دختر تو محزونه
همه خندون و /دختر تو گریونه
....
همه خندون و«۲»
می بینی بابا /پیر و قد کمون شدم
می بینی بابا / رنگ ارغوون شدم
می بینی بابا /دیگه نیمه جون شدم
....
می بینی بابا«۲»
نیگا کنی نمی شه باورت
پیر و خمیده شده دخترت
موهام سفید و تنم کبود
درست شدم شبیه مادرت
....
السلامُ علی مُرمل باالدِما
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بند چهارم
می دونی بابا / ازغما لبالبم
می دونی بابا / داره ماجرا لبم
می دونی بابا / نخورده غذا لبم
می دونی بابا«۲»
می بینی بابا خیلی خون جگر شدم
می بینی بابا تنها درد سر شدم
می بینی بابا چقدر لاغر شدم
می بینی بابا«2»
راستی نگفتم از رخ کبود
نگفتم از محله ی یهود
صدا زدن مارو همه کنیز
وقتی عمو کنار ما نبود
السلامُ علی مُرمل باالدِما
💠💠💠9⃣0⃣3⃣💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
هدیه به حضرت رقیه صلوات
شور یا زمینه حضرت رقیه
بابایی
دیگه خسته ام از زمونه کجایی.
بابایی
می لرزه تنم تا میادش صدایی
بابایی
کبودیه گونم داره ماجرایی
بابایی
می بینی
رسیده کجا دیگه کارم
به جز مرگ
دیگه آرزویی ندارم
به جای
عموم حرمله هست کنارم.
حسینم حسینم. حسینم. حسینم.
بابایی
چقد سخت گذشت بعد تو روزگارم
بابایی
نمی بینه جایی رو چشمای تارم
بابایی.
شبا تا صبح از درد پهلو بیدارم
می بینی
که غم توی قلبم نشسته
می بینی
من و با دو دستای بسته
سره من
شبیه. سره تو شکسته.
حسینم. حسینم. حسینم. حسینم.
نبودی
ببینی من و که چه زجری کشیدم
نبودی
ببینی من و روی خارا دویدم
نبودی
ببینی که بزم حرومی و دیدم
نبودی
شبیه
یه ماهی شدم. توی قلاب
می بینی
که از دوریه تو شدم آب
نیومد
به چشمای من بعد تو خواب
رضا نصابی
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم):
#زمینه_شب_سوم_محرم_الحرام
#شب_رقیه_س
#سبک_بعد_تو_بابا
#خیلی_دلگیرم
🔘🔘🔘🔘
✅بنداول
خیلی دلگیرم از جونم سیرم
مرگ و می خوام از خدا
بالِشم سنگه خیلی دلتنگه
دختر تو این روزا
سرم داد می زد ضجر فریاد می زد
کم اورده دخترت
هم لگد می زد حرف بد می زد
پشت زهرا مادرت
😭
کودکم ولی پیرم من بابا
از این زندگی سیرم من بابا
😭
بابا یا حسین بابا یا حسین (ع)
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بنددوم
سراومد غمها چه عجب بابا
به خرابه اومدی
با پا نه با سر بریده حنجر
به رقیه ت سرزدی
رُخ گلگونت لب پرخونت
شدبرا من روضه خون
میگه از شام و سنگای بام و
ضرب چوب خیزرون
😭
کاشکی بمیره واسه ت دخترت
قربون سرِ پر خاکسترت
😭
بابا یا حسین بابا یا حسین (ع)
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندسوم
از تو چه پنهون ندارم دندون
از بس که سیلی زدن
هر جاکه بابا اسم تو بردم
کتکم خیلی زدن
می رسید از پشت می زدم با مشت
هولم می دادن با پا
شکسته پهلوم زخمیه ابروم
بریدم دیگه بابا
😭
قد زخم های تو خردم سیلی
سر تا پام شده کبودو نیلی
😭
بابا یا حسین بابا یا حسین (ع)
💠💠💠4⃣6⃣3⃣💠💠💠
🔘➖➖➖➖➖🔘
#کاری_مشترک_ازشعرای_آیینی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
#کربلایی_رضا_نصابی
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
هدیه به حضرت رقیه صلوات
واحد یا زمینه حضرت رقیه
هوای
خرابه خیلی سرده
با غم تو دل من
ببین بابا چه کرده
رفتی و من شدم دیگه
هم مسیر با غما بابا
می خردم سیلی هر وقتی
می گفتم تا بابا. بابا
بابا جون
روی نیزه می دیدم سرت
از راه دور بوسیدم سرت
بابا جون
افتادم از روناقه دیدی
جاموندم از قافله دیدی
چشم من
تا به چشم ترت خرد
دیدم که سنگی از دور
اومدو به سرت خرد
دیدم من معجرم رو که
سر کرده دختر ی شامی
دیدم گهواره ی اصغر
تو دسته مادری شامی
باباجون
دیگه بال و پر ندارم من
زینت و زیور ندارم من
بابا جون
بابا جون
ببین زخم روی سر من
نامحرما دور و بر من
بابا جون
دختر تو خیلی ازردن
من و تو بزم شراب بردن
بابا جون
بابا جون
دیدم چوب می زد به لبانت
دیدم خونه دور دهانت
رضا نصابی
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
هدیه به حضرت رقیه صلوات
شور یا زمینه یا زمزمه
به شوقه دیدنه تومن
تازه
زبون.واکردم و.
سره تو دیدم روبه روم
خودم رو
پیدا کردم و
بعد تو دیگه خوشی بابا حروم شد
بعد تو هر لحظه مردن ارزوم شد
بابا جونم. بابا جونم. بابا جونم
.
جای تو درد و دلامو
فقط
با ماه می کنم و
با حسرت وقتی که به ماه
شبا
نگاه می کنم و
برای تو دله من بابا شده تنگ
جای آغوشه تو خوابیدم روی سنگ
بابا جونم بابا جونم. بابا جونم.
بعد تو هر لحظه بابا
از گریه
دیده هام تره
بعد تو هیچ کسی دیگه
نازه من و
نمی خره
من و دادن خیلی آزار نبودی تو
من و بردن کوچه بازار نبودی تو
بابا جونم. بابا جونم. بابا جونم.
تو دلاشون اثر نکرد
هر چی که
خواهش کردم و
زیر ضربه های کتک
چند دفه ای
غش کردم و
شبیه رنگین کمونه بدنه من
بس که مشت خرد پر خونه دهنه من.
رضا نصابی
-
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
هدیه به حضرت رقیه صلوات
واحد سنگین
شعر و سبک رضا نصابی
اجرا کربلایی مجید منصور ی
بابای خوب من.
مهمونه من سلام
دلتنگ تو بودم.
ای جونه من سلام
بابای خوب من
. ای مهربون سلام
مثل لبای تو.
خونی شده لبام
حالا که اومدی.
با سر به اغوشم
از من نپرس چرا
. پاره شده گوشم.
از من نپرس کجاس
گوشواره های تو
داره. ورم چرا
زیره چشای تو
باباجونم. بابا. بابا جونم بابا
زجر لعین و پست
زجر کش،من و می کرد
سیلی به صورتم.
تا می رسید می زد
گاهی با تازیون.
گاهی با چوب می زد
از صبح که پا میشد
تا به غروب می زد
شادی زندگیم
. چه زود گذر شده
جای عموم با من.
شمر همسفرشده
می رم به سختی راه
می بینی بابا جون
مثل یه پیره زن
. قدم شده کمون
زجر و سنان و شمر.
بس،که من و زدن
نه دستی مونده و
نه پایی واسه من
به سختی در میاد
از حنجرم صدا
تارهای صوتیم.
بسته شده بابا
رضا نصابی
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
هدیه به حضرت رقیه صلوات
زمینه یا شور حضرت رقیه
بابا
بابا
پره سوزو اشک و اه و فریادم
بابا
بابا
بغلم کن من و ازپا افتادم
بابا
بابا
دخترت از دنیا دیگه دل برید
بابا
بابا
تو سه سالگی شده موهاش سپید
لبه من شد
مثل لبهات
زخمی و خونی و پر ترک بابا
تو نبودی
بد جوری زد
من و زجر بی حیا کتک بابا
دندونای
شیریه من
افتاده بابا با ضربه های مشت
دور از چشمه
عمو عباس
حرمله من و می زد به قصد کشت
بابا جونم بابا جونم
بابا جونم بابا جونم بابا جون
بابا
بابا
می سوزه از گریه چشمای ترم
بابا
بابا
مثل پیر زن ها تا شد کمرم
بابا
بابا
می بینی شکستگیه پرم و
بابا
بابا
می بینی لخته ی خونه سرم و
با این دست و
پای زخمی
واسه عمه خیلی درد سر شدم
با این روی
ارغوونی
خیلی بیشتر شبیه مادر شدم
دل من رو
خیلی سوزوند
مرد مستی که کنیز صدام می کرد
از اون بدتر
اونی بود که
خیزرون به لبه خونه تو می زد
با با جونم با با جونم
با با جونم بابا جونم بابا جون
بابا بابا
از گریه چشم ترم می سوزه
بابا
بابا
دست و پاوو کمرم می سوزه
بابا
بابا
شبیه من هیچ کسی مضطر نیست
بابا
بابا
واسه ی شبه غمم اخر نیست
چند دفه
دیدم که افتاد
از رو نیزه سرت رو به روی من
کاش که بودش
کناره ما
بازار شام لا اقل عموی من
به لباسه
پاره ی من
خیلی دخترای شامی خندیدن
تاکه دیدن
عزاداریم
دور مون جمع شدن و می رقصیدن
رضا نصابی
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————