eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم # ▶️ هر آنکس که خواهد شود عبدِ شاکر به ماه رجب هست این فیض ، ناظر چه زیباست ماهِ خداوندِ قادر که روشن شده با قدمهای باقر رجب باده ی کربلا می چشاند گدا را کنار خدا می نشاند چنین واسطه میفرستد خدایم امامی ز نسل حسین از برایم که دستم بگیرد برَد کربلایم مقیمم کند یار ، پایینِ پایم امامی که شد زیب دامان ارباب امامی که شد نور چشمان ارباب @hosenih امامی که باشد امام معارف ولیعهدِ سجاد ، جام معارف علومش تماماً قیام معارف تمام حقیقت ، تمام معارف به عارف مدیر و به زاهد مدبّر به عترت مجیر و به قرآن مفسر احادیث از علم او جان گرفته از او درسِ توحید ، قرآن گرفته ز تقوای او کارِ ایمان گرفته ز نفسِ درونش ، گریبان گرفته فلک پرده ای از نگاه کریمش ملک جلوه ای از شعاع حریمش امامی که از جان علومش بجوشد معارف ز خاک قدومش بجوشد ستاره ز علم نجومش بجوشد حقایق ز فیض عمومش بجوشد به تاویل آگه ، به تفسیر دانا خدا خوانده او را محمد همانا امامی که تابش به انجم نماید به امواج ، حکمِ تلاطم نماید به هر انحرافی تهاجم نماید چنین تاج و تختِ ستم گم نماید جهادش حسینی ، قیامش حسینی به عالم همه احترامش حسینی امامی که یاری به اوتاد دارد دفاع از حرم پیشِ صیاد دارد به فتنه تهاجم به شیاد دارد که باقر تاسّی به سجاد دارد که او فتنه ها را همه میشناسد خسان را گُلِ فاطمه میشناسد امامی که پیغمبر کربلا شد علومش ز گودال ، تفهیمِ ما شد ز مسلخ گذشت و رسول منا شد که با روضه ها ، یارِ دین خدا شد همه عالمانند مدیون باقر همه حوزه هایند مرهون باقر امامی که از کودکی فکر ما بود ز گهواره تا گور ، لطف و عطا بود گشاینده ی بابِ علمِ خدا بود شکافنده ی علم آل عبا بود بما از کنارِ گُلی جاودانه نظر کرده همبازیِ نازدانه امامی که همدوره شد با رقیه رسانید ما را هم او تا رقیه صدا میزد از خیمه اش: یا رقیه چه خوش بوسه گیری ز بابا رقیه بیا تا به گیسوی او شانه گیریم به دامانِ بابات کاشانه گیریم @hosenih امامی که در کربلا دُرّ ناب است و گهواره جنبان طفل رباب است هماره به دستانِ او جامِ آب است کنار قمر ، همچنان آفتاب است پدر هست در خیمه بیمار ، اما پسر هست یارِ پرستارِ بابا امامی که با عمه زینب سفر کرد چو اهل حرم ، خویش را دربدر کرد چه شبها که شامِ بلا را سحر کرد و از معجرِ عمه دفعِ خطر کرد عبور از دل غصه ها کار او بود که از نیزه ، رأس الحسین یار او بود ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
4_5778119339823597062.mp3
9.19M
✅*السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الزَّاهِدُ التَّقِيُّ* 🔊 🎙 حجة الاسلام والمسلمین استاد 🔻روضه حضرت امام هادی علیه السلام 🔺 @hosenih_maghtal
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ به پیشگاهِ امامت، برو سؤال بپرس هرآنچه خواستی از قبل و بعد و حال بپرس سؤال کن، که به سر حدِّ پختگی برسی بپرس، تا برسد میوه‌های کال، بپرس فقط مروّجِ اخبار "قالَ باقر" باش اصولِ علم، از آن چشمه‌ی زلال بپرس @hosenih برای این‌که بیابی طریقِ ایمان را هم از حرام بپرس و هم از حلال بپرس شکاف خورده ز اعلاییِ مقامش علم نترس! دم‌به‌دم از ممکن و محال بپرس رموزِ عالم بالا، زمین و مافیها از آن امام، از آن علمِ لایزال بپرس @hosenih جواب شبهه و تردید را بدونِ درنگ از آن وجودِ خردمندِ بی‌مثال بپرس ... از این امام که از راویان عاشوراست دلی صبور بیاور، از آن قتال بپرس وقوعِ روز دهم را به کودکی دیده حدیثِ عشق، از آن طفلِ نونهال بپرس ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ وقتی که دور از تربت پیغمبر افتاد غمهای عالم بر دل او یکسر افتاد گاهی به یاد روضه جدِّ غریبش گه یاد مادر اشکش از چشم تر افتاد @hosenih آقای ما شد خانه اش خان الصّعالیک دنیا زچشم دوستانش دیگر افتاد در پیش چشمانش قبرش را که کندند یک لحظه یاد نبش قبر اصغر افتاد آن شب که از کاشانه می بردند او را چشمش به در افتاد یاد مادر افتاد گویا صدای مادرش را می شنید ‌و می دید گویا مادرش پشت در افتاد او را میان کوچه ها وقتی کشیدند یاد غریبی های جدش حیدر افتاد بزم شراب و آیه تطهیر ، ای وای راهش بمیرم من کجاها آخر افتاد این روضه اما تازگی دارد؟ ندارد حق داشت یاد زینب غمپرور افتاد بزم یزید و عمه سادات ،ای وای بعد از برادر چه غریب و مضطر افتاد أین کفیل زینب الحورا ،اباالفضل بین حرامی خواهرت بی یاور افتاد چشمان خود را بست از خجلت برادر در طشت چشمش تا به چشم خواهر افتاد @hosenih چوب یزید بی حیا تا رفت بالا دیدند در مجلس که از پا دختر افتاد آنقدر زد با خیزرانش بی مروت دندان بشکسته در آن طشت زر افتاد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ هادي دین تمام دورانش بود مشغول جنگِ عدوانش آن امامی که بیش از سه دهه بود پیوسته در خطر جانش بود در سایه ی ولایتِ او زندگی اَمن بر محبانش زندگینامه اش سراسر درد خودش اما به فکر یارانش @hosenih نشدند از عنایتش محروم هیچیک از علاقمندانش با فراصت به شیعیان فهماند راهِ تفکیکِ حق ز بطلانش مومنین را مقاومت آموخت استقامت میانِ میدانش درسِ ایثار تا شهادت را کرد القا به دوستدارانش خوب درس از امام بگرفتند بس جوانان شدند قربانش نقشه ی دستگاهِ ظلم و ستم نقشِ بر آب شد بدستانش در تمام مبارزات، امام شد موفق به لطفِ ایمانش او نشد از مبارزه خسته دشمن اما شکست سامانش □ □ □ همه تحلیلِ ما ز دورانش شد خلاصه در این سه عنوانش یک دهه در مدینه با سختی کرد ترویجِ دین و قرآنش یک دهه از جهاد در بغداد پایتختِ خلیفه زندانش یک دهه در کمال دشواری سامرا بود مرثیه خوانش در مدینه به نشر دین پرداخت لیک بغداد داد هجرانش بسکه اعدا سعایتش کردند پادگان شد محلِ اسکانش گاه با ناسزا شکنجه شدو... گه به تحقیر از نگهبانش گه ز دیوار حُجره اش دشمن رفت بهرِ گرفتنِ جانش گه دلِ شب کشید سجاده دشمن از زیر پای مهمانش رحم اصلاً نکرد ماموری نیمه شب بر دو چشمِ گریانش گاه گاهی حرامیان، جمعی... میکشاندند با گریبانش مینشاندند بر بساطِ قمار تا اهانت کنند و کتمانش غیرتش را بجوش آوردند یادِ زینب فتاد و طوفانش در بساطِ قمار و بزم شراب بشنوید از بیانِ سوزانش شعر خواند از مذمّتِ دنیا کس ندید اینچنین غزلخوانش شعرِ او آنچنان اثر بگذاشت که بهم ریخت بزمِ عدوانش □ □ □ همه دیدند آهِ سوزانش همه دیدند چشم گریانش یادِ راسُ الحسین افتاد و... چوب کینه به روی دندانش اهل بیتش ولی نبود آنجا که ببیند غرورِ چشمانش @hosenih آه از آن امامِ مظلومی که شکستند صوت قرآنش آه از آن سری که میدیدند بینِ طشتِ طلا یتیمانش آه از آن سه ساله دختِ یتیم که به سیلی شدند درمانش لعنتِ حق به بی حیایی که دختِ او را کنیز میخوانش ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ شاعر اهل بیت طاها که شاعران کمتر از شما گفتند شبِ خاموشی دوچشمت را عاشقانت شب عزا گفتند همه دلبسته‌ ایم و مجنونیم پای بندی ما به سیرهء توست سند محکم ولایتمان تا ابد جامعه کبیرهء توست @hosenih همه از ثروت محبت تان با سر و جان خود نگهبانیم بادعاهای حضرت زهرا سینه زن بوده ایم و می مانیم چلچراغ هدایت دنیاست گفته های سلیس و روشن تان آرزو میکنم به حق علی که نلرزد به سامرا تن تان هادی بی قرینهء مردم گرچه با توست قلب غالب شهر نکند زهرنوشتان بکند چشم مست و پلید غاصب شهر همهء شهر مثل یک زندان می کند دورتان حصاربلا گرچه در کوچه ها کشیدندت می خورد روضه ات به کرببلا می برندت بدون عمّامه دوسه تا گزمهء خراب کجا؟ وارث نور، آیهء تطهیر تو کجا مجلس شراب کجا؟ یاد آن روز می کنی که سری بین تشت طلا تبلور داشت یاد چوبی که بر لبی می خورد یاد زینب که یک دل پُر داشت @hosenih دختری بین جمعیت می خواست که نظر بر سر پدر بکند تا بگوید تنش کبود شده معجری نیست که به سر بکند هی سرک می کشید اما حیف کمرش راست تر نمیشد از این تا می آمد که قد بلند کند زود می خورد طفلکی به زمین ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ علی الدوام‌ نمک گیر دست خوبانم چه سرّی است در این رابطه نمیدانم سوار کشتی شان‌ میکنند سگ راهم کنار نوح‌ که هستم چه غم ز طوفانم فقط به دامن آل علی دخیل شدم اگر چه تر شده با هرگناه دامانم عزا گرفته‌ ام‌ امشب! نه عید اول سال.. که قبل ملیّتم شیعه ام‌! مسلمانم! همه به خانه هم میروند مهمانی منم که گوشه ای از سامرات مهمانم سلام حضرت هادی! سلام اربابم! بگیر دست مرا خسته ام پریشانم به زیر دست شما تربیت شدم یک‌ عمر همیشه نان تو بوده به زیر دندانم بیا که‌ پوزه بمالم به پات آقا جان مرا تو شیر حسابم‌ بکن نه انسانم دلم‌ گرفته برایت غریب جان دادی برای مادرتان باز روضه میخوانم عزا عزا جگر فاطمه شرر دارد علی شدن چقدر رنج و دردسر دارد @hosenih مصیبت است که از دوستان جدا باشی اسیر هر شبه ی نانجیب ها باشی دلت برای مدینه همیشه پر بزند ولی همیشه‌ گرفتار سامرا باشی دعای اهل و عیالت به پادگان این است که از جسارت سربازها رها باشی عزیزکرده ی زهرا!نبینم آقا جان بروی خاک بیوفتی و بی عصا باشی تو خورده به زمین گونه ات‌ چرا خاکیست؟! برای آنکه عزادار کربلا باشی.. دلت‌شکسته ولی بازهم سرت نشکست قرار نیست که با سنگ آشنا باشی قرار نیست تنت را به نیزه ها ببرند قرار نیست که بر روی بوریا باشی میان ناله ی تو کف نمیزند احدی خدا نخواست که بین سرو صدا باشی تمام اهل حرم خانه اند پشت حجاب بفکر غارت پوشیه ها چرا باشی؟! چه روضه ها که نهان مانده است با زینب بزن به سینه ی خود دم بگیر یا زینب.. ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ زهر ، با جانِ تو آمیخت ، توانت را کاست دودِ آه از جگر حضرت زهرا برخاست بی سبب نیست که حال دلتان طوفانیست ابرِ چشمِ پدر و مادرتان باران زاست @hosenih حرمت چون حرم کرببلا غم دارد سامرا کرببلا ، کرببلا سامرّاست رنگ رخسار تو با خود خبری آورده شوقِ پرواز تو در چهرهء زردت پیداست مثل اجداد خودت زهر به جانت افتاد رسمِ مسموم شدن بین شما پابرجاست در اهانت به شما دشمنتان بی باک است در جسارت به شما دشمنتان بی پرواست می کشیدند و تو را مثل علی می بردند چقَدَر داغت از این حیث شبیهِ باباست پیش چشمان ترت قبر تو را می کندند تا قیامت به تو و چشم ترت گریه رواست ساکنِ " خانِ صعالیک " شدی روز ورود * شرحِ این واقعه یادآوریِ شام بلاست @hosenih یاد سادات به ویرانۀ شام افتادی خاک ویرانه مگر درخورِ ناموس خداست دختر شاه کجا گوشۀ ویرانه کجا؟ فاطمه گریه کُنِ تک تکِ این مرثیه هاست *خان صعالیک نام محلۀ فقیر نشین سامراست که هنگام ورود ، امام را با نیت آزار و تحقیر در این منطقه ساکن کردند ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ باز هم آیه بخوان راه به ما یاد بده راه نزدیک به درگاه به ما یاد بده عشق بازیِ سحرگاه به ما یاد بده وَ بِکُم عَلَّمَنَا الله به ما یاد بده بهترین نسخه ی هر غصه و هر دردی تو جامعه خواندی و ما را علوی کردی تو @hosenih کاش نوری سوی قلبم برسد، محتاجم آخر سال، گره باز شود... محتاجم نظری کن به منِ خسته که بد محتاجم من به الطاف شما تا به ابد محتاجم تا که چرخید زبانم همه اش مدح تو شد خواستم روضه بخوانم همه اش مدح تو شد راه این روضه ی غمناک، مسیری سخت است دور از خانه غریبانه اسیری سخت است این همه جام بلا را بپذیری سخت است یادِ تخریب حرم روضه بگیری سخت است آب بستند به صحن و حرم جدت آه سال ها سوختی از داغ اباعبدالله رتبه ی فاطمی ات قابل تشکیک نبود این همه اذیت معصوم خدا، نیک نبود حق تو دیدن ویرانه ی تاریک نبود جایگاهت به خدا "خان صعالیک" نبود کنج ویرانه دلت سوخت و در تب بودی مطمئنم که به یاد دل زینب بودی حمله بر حصن حصین؟! بر متوکل لعنت طعنه بر هادی دین؟! بر متوکل لعنت خوردی آقا به زمین؟! بر متوکل لعنت آه از کوچه، همین... بر متوکل لعنت این زنا زاده چرا حمله به یوسف کرده؟! به چه رویی به شما باده تعارف کرده؟! @hosenih خوب شد پاره، گریبان کسی این جا نیست خوب شد دختر حیران کسی این جا نیست خوب شد چوب به دستان کسی این جا نیست خواهری بی سر و سامان کسی این جا نیست تا ز حلقوم حسین آیه به لب هاش نشست خیزران زود به دندان ثنایاش نشست ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هر روز هفته با نگاهت عالمی دارم وقتی که هستی در کنارم چه غمی دارم؟ راحت بگویم، من بدون عشق می‌میرم من زنده‌ام تا لحظه‌ای که همدمی دارم حرف دلم را به کسی جز تو نمی‌گویم وقتی به خوبی تو آقا محرمی دارم در سایه‌ی هر بیرقی سینه نخواهم زد وقتی که مانند تو صاحب‌پرچمی دارم در دست دارم ریشه‌هایی از عبایت را شکر خدا حبل‌المتین محکمی دارم هر جا که پای تو وسط باشد بدون شک از غربتت باران اشک نم‌نمی دارم نامت تب مرثیه را می‌آورد با خود هر چهارشنبه در دل خود ماتمی دارم در بند چشمان تو بودن اوج آزادی‌ست نقش در و دیوار دل لبیک یا هادی‌ست @hosenih با اشک شوق اما به رنگی شاد می‌سازم یک ماذنه به قامت شمشاد می‌سازم گل‌دسته‌هایی باصفا، زیباتر از زیبا جای همان گل‌دسته که افتاد می‌سازم ابن‌الرضایی و همه عالم دخیل تو پس در حریمت پنجره‌فولاد می‌سازم باید که سامرا خودش مشهد شود روزی صحنی شبیه صحن گوهرشاد می‌سازم در کنج سقاخانه‌ات یک کاسه‌ی زرین با این النگوها که مادر داد می‌سازم "دارالولایه" و دو تا "ایوان مقصوره" جایی برای حلقه‌ی زهاد می‌سازم دستور کار بعدی‌ام دارالشفای توست با زائرانت مرکز امداد می‌سازم با شوق احداث حریم مادرت آقا از کارگرهای حرم استاد می‌سازم روی مدافعان حساب ویژه‌ای وا کن پس لشگری از مالک و مقداد می‌سازم... ...می‌آیم و یک روز خاک سامرایت را از چنگ هر بیگانه‌ای ازاد می‌سازم تو رو به پاییزی و من هم رو به پاییزم دارم به پای روضه‌هایت اشک می‌ریزم @hosenih دست خودم که نیست غربت را نمی‌فهمم یک ذره از دریای محنت را نمی‌فهمم هرچه تأمل می‌کنم در روضه‌ها با خود باور کن این درد و مصیبت را نمی‌فهمم دائم خلاف انچه را گفتی عمل کردند قصد و غرض‌ها از لجاجت را نمی‌فهمم اصلا خودت تعریف کن از نیت ابلیس وقتی دلیل هتک حرمت را نمی‌فهمم نیمه‌شب ویرانه‌ها را تجربه کردم اما به جان تو حقارت را نمی‌فهمم جام شراب آورده‌اند اقا برای تو بهتر که من این‌گونه دعوت را نمی‌فهمم این بهت روضه مانع از درک مراثی شد شکر خدا اوج جسارت را نمی‌فهمم آخر تو را هم از میان برداشتند آقا من هرچه باشد اصل مطلب را که می‌فهمم با اینکه من سربسته هم گفتم ولی قطعا با پنبه دارد روضه‌ات سر می‌برد از من ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ نوبت عشق است و کار و بار حرام است هرچه بجز گفتن از نگار حرام است جبر تو گر هست اختیار حرام است محضر خورشید سایه سار حرام است گم شده در جاده ایم راهنما باش حضرت هادی بفکر این فقرا باش @hosenih وقت گذر نور باش رهگذران را باز بدستت بگیر نبض زمان را جان بده با یک حدیث پیر و جوان را پرکن از ایمان دوباره گوش اذان را ای همه ی آفتاب ها لب بامت مومن و کافر همه فدای مرامت دست تو حاتم ز هر فقیر و گدا ساخت حرکت نعلین تو زخاک طلا ساخت پیچش عمامه ات ز عرش نما ساخت برد هرانکس که قبله سمت شما ساخت ذکرتو بر دردها دواست همیشه کعبه حجاج سامراست همیشه ما سروسامان نداشتیم تو دادی مرهم و درمان نداشتیم تو دادی شوق کریمان نداشتیم تو دادی میل بقرآن نداشتیم تو دادی پربه هوای تو میزنیم چه بهتر پوزه بپای تو میزنیم چه بهتر @hosenih از قبل جامعه قرار گرفتیم خط به خطش حس افتخار گرفتیم شیعه آقا شدیم عیار گرفتیم راه بسوی همین دیار گرفتیم درحرمت مثل کعبه شور و صفا هست گنبد و گلدسته هات دردل ما هست درشب تاریک نور ماه مرا کشت دیدن این صحن و بارگاه مرا کشت خلوتی "سر من راه" مرا کشت گریه زوار زابراه مرا کشت موشک و خمپاره سمت و سوی حرم خورد حضرت حجت چقدر پای تو غم خورد تابه ابد در دلت عزای حسین است گریه هرروزه ات برای حسین است چشم ترت وقف روضه های حسین است مرهم درد تو کربلای حسین است شکر،خدا پاسخ دعای تورا داد قبه ارباب ما شفای تو را داد @hosenih جد غریبت به زیر تیغ و سنان بود برجگرش داغ مرگ تازه جوان بود هم بدنش در حصار نیزه زنان بود هم که نگاهش سوی خیام زنان بود از دهنش گرچه یاغیاث شنیدند زنده جاوید را به نیزه کشیدند ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ بی هوا درب خانه ات وا شد عده ای نانجیب آمده اند بین سجده، بدون عمامه پیِ تو ای غریب آمده اند @hosenih می کِشد با دو دستِ بسته تو را دل به تقدیر داده بودی تو دشمنانت سوار بر مرکب پشت مرکب پیاده بودی تو جان فدایت که روضه خوان بودی یادِ نور دو عین افتادی عقب قافله زمین خوردی یادِ بنتُ الحسین افتادی تا رسیدی به کاخ آن ملعون پر و بالت تمام خاکی شد ذره ای از بها نمی افتد گیرم اصلا امام خاکی شد @hosenih متوکل شراب آورد و...‌ بعد از آن هم کمی به تو خندید طعنه زد لااقل بخوان شعری شعر خواندی...وجودِ او لرزید دل زهراییت شکست آن جا یادت افتاده بود بزم شراب یاد دندان و خیزران بودی یادت افتاده بود اشک رباب یادت آمد شراب را می ریخت به روی زخم دیده ی جدت چشم عباس خیره شد ناگه سوی رأس بریده ی جدت @hosenih می چکید اشکش از نوک نیزه همه ی های و هویم این جا بود دختری زیر لب فقط می گفت: کاش الآن عمویم این جا بود ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نام تو را در دفتر خاتم نوشتند هادی نسل حضرت آدم نوشتند ما راه و رسم نوكری را برگزيديم چون كه شما را رهبر عالم نوشتند يک قطره از مدح تو را كه ثبت كردند ديدند بالاتر ز صدها، يم نوشتند هر كس كه از نام شما يک‌بار دم زد نام ورا مداح عيسی دم نوشتند جزو ارادتمندهای روضه‌ی تو شكر خدا كه نام ما را هم نوشتند خوشبخت آن‌هايند كه مست تو هستند بدبخت آن‌هايی كه از تو كم نوشتند از داغ مظلوميتت آقای عالم چشمان ما را چشمه‌ی زمزم نوشتند نام تو را پروردگارت گفته هادی چون در كرامت مثل بابايت جوادی @hosenih قطعاً مسيحا هم به فرمان تو باشد پای كلاس درس عرفان تو باشد ذكر دعای جامعه زيباست اما زيباترش اينكه در ايوان تو باشد پای دعای جامعه می‌خواهم آقا ابواب ايمان وا به امان تو باشد با يک نگاهت صاحب ملک زمين است آنكس كه يک لحظه پريشان تو باشد وقتی محالّ معرفت الله هستی بايد همه‌عالم سر خوان تو باشد حتی مسيحی‌ها ارادت بر تو دارند اين هم ز الطاف فراوان تو باشد آقا سلاطين جهان را بنده كردی با يک نگاهت بردگان را زنده كردی @hosenih شكر خدا يک عمر دستم را گرفتی درس كرامت از خود بابا گرفتی اينكه دو عالم روضه‌خوان غربت توست ارثی‌ست كه از غربت مولا گرفتی با يک دمت ارض و سما را زنده كردی تو گوی سبقت از دم عيسا گرفتی ياد رقيه كرده‌ای آن لحظه‌ای كه در اوج غربت در خرابه جا گرفتی وقتی تو را بردند در خان الصعاليک روضه برای زينب كبری گرفتی در زير پايت آسمان از جاش پاشد از بركت تو سامرا عرش خدا شد @hosenih نامت علی بود و غريبی را چشيدی بار غم و غربت به دوش خود كشيدی صحن و سرای خاكی‌ات اين را به من گفت بعد از شهادت هم تو روز خوش نديدی آقا شنيدم روضه‌خوان ياس بودی با روضه‌های مادرت زهرا خميدی؟ ابن‌الرضايی كه علی بوده‌ست نامت در كوچه‌ها آيا تو هم طعنه شنيدی؟ آيا درِ باغ تو را آتش كشيدند؟ آيا تو هم از دست اين مردم بريدی؟ آيا طناب افتاد دور گردن تو؟ قطعا در آتش همسر خود را نديدی با اينكه تو جان داده‌ای از ظلم و كينه اما امان از روضه‌ی شهر مدينه @hosenih آتش به روی ياس و نيلوفر كشيدند شعله به باغ سبز پيغمبر كشيدند در جنت الاعلی پيمبر روضه‌خوان شد وقتی قباله از كف مادر كشيدند قلب تمام عرشيان شد پاره پاره شمشيرها را تا كه بر حيدر كشيدند ديگر ملائک لانه‌ها را ترک كردند از بعد زهرا از مدينه پر كشيدند چندی گذشت و در دل گودال خونين بر روی عشق فاطمه خنجر كشيدند وقتی سر بابا به روی نيزه‌ها رفت از دختران بی‌پدر معجر كشيدند بابا ز روی نيزه صدها مست می‌ديد بر صورت اطفال جای دست می‌ديد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دلم گرفته که مرغ هوایتان باشم هوایی نفس ربنایتان باشم @hosenih رسیده ام که در این فصل بی قراری ها دوباره همدم شال عزایتان باشم تمام جامعه را خواندم و نفهمیدم بیا و حق بده محو دعایتان باشم خدا کند که همیشه پناه من باشی خدا کند که همیشه گدایتان باشم چه می شود که به رسم "مدافعان حرم" شهید غربت صحن و سرایتان باشم دعا کنید لیاقت خدا به ما بدهد شب شهادتتان سامرایتان باشم @hosenih کبوتر دل من جلد بامتان باشد همیشه پیرو نور کلامتان باشد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ با تو معنا می‌شود هم غصه‌ها؛ هم شادی‌ام من پُر از دلدادگی‌های امامِ هادی‌ام ای امامِ "جامعه"؛ ای "ذکرکم فی‌الذاکرین": کاش یک جرعه از آن جامِ ولا می‌دادی‌ام @hosenih بی‌تو این دل... دل که نه، ویران‌سرای من شده با نگاهت این خرابی می‌شود آبادی‌ام عشقِ من عشقی‌ست ناب و ساده و با سابقه منشأ این عشق هم دل بستنِ اجدادی‌ام @hosenih روز و شب در وادیِ جرم و خطا غوطه‌ورم پس خودت تضمین کن از شَرِّ گنه، آزادی‌ام با نگاهت واژه‌ها در شعر، تابان می‌شوند ورنه من یک شاعرِ بی‌ادعای عادی‌ام ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای طبیبا نظری کن دل بیمار مرا آنقدر گریه کنم تا بخری بار مرا قدر یک سال فقط گریه بدهکارم من کرمی کن بپذیر عمر بدهکار مرا @hosenih پهن کردم سر راه تو بساطی ای دوست تا که رونق دهد احسان تو بازار مرا پرده پوشی تو پایم به حرم وا کرده به کناری نزدی پرده اسرار مرا گردنی کج ، سرِ پایین ،به پناه آمده ام آخرِ سال تو سامان بدهی کار مرا آمدم تا که بگویم به خودم بد کردم تا که اسباب شفاعت کنی ؛ اِقرار ِمرا آخر کار شده شوق شهادت دارم پس به تأخیر میانداز تو دیدار مرا خاک جبهه چقدر بوی وصالت می داد کاش پاسخ بدهی خواهش و اصرار مرا ناز دلدار کشیدن تن بی سر خواهد درشلمچه تو ببین شاهد گفتار مرا ** سامرا روضه به پا میکنی آقا ،تنها یاریِ خویش ببر دیده ی خونبار مرا چِقَدَربی ادبی شد به امام هادی سخت کرده بخدا روضه ی او کار مرا جایِ معصوم مگر بزم شراب است ،آقا گوش کن روضه ی این قلبِ عزادارِ مرا توخودت گفته ای: خون گریه کنم هر جایی که بگویند غمِ عمه ی بی یار مرا @hosenih وسط بزم شراب عمه ی ما گیر افتاد گفت :یارب برسان میر وعلمدار مرا آستین پاره حجاب سر وصورت می شد پیش چشمش به لبِ یار جسارت می شد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ابر بارانی ام و این شب ها پا به پای غم تو می بارم تشنه ی گریه ام و می خواهم سر به خاک قدمت بگذارم اشک یعنی که درون قلبم باز هم درد زیادی دارم من عزادار گل زهرایم ماتمِ حضرت هادی دارم @hosenih سامرا گفتم و قلبم لرزید ناگهان پرده ی چشمم تر گشت داغ تصویر حریمی ویران تلخی خاطره هایم برگشت من از احوال حریمت آقا... شدت فاجعه را می خوانم... با دل خسته مفاتیح به دست... خط به خط جامعه را می خوانم... عادت دست شما احسان است... من به دنبال کرم آمده ام... از گدایان قدیمی توٱم... بازهم سمت حرم آمده ام... اینقدر آه نکش می سوزم... از دلم زمزمه بر می خیزد... تا که بر روی زمین می افتی... ناله ی فاطمه بر می خیزد... لحظه ی آخر خود می دیدی مادرت با دل شاکی آمد آه اینبار خدا رحم کند با همان چادر خاکی آمد سرّ مظلومیت نام علی ع غربت شهر چه کرده با تو؟؟ سخت می افتی و برمی خیزی اثر زهر چه کرده با تو؟؟ چشم خونین تو امّا اینبار ... راوی واقعه ی عاشوراست... یاد غم های حسین افتادی... سامراء شعبه ای از کرببلاست... تشنه بودی و پریشان احوال وسط بزم شراب افتادی در همان حین که گریان بودی یاد احوال رباب افتادی @hosenih زیر لب نوحه کنان می گفتی جای هر تکه کلامی...ای وای زینب و مجلس رقص و شادی عمه و چشم حرامی ای وای همه را گفتم و دیدم قطعاً جمعه ای نور سحر می آید انتقام علوی در راه است عشق با تیغ دو سر می آید ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
|⇦•اشک را روز جزا با نور .. و توسل ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام _ حاج حسین سازور•✾• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ اشک را روز جزا با نور قیمت می کنند برتو هرکس گریه کرده وقف جنت می کنند ایها الهادی گدایانِ دَرِ تو تا ابد برهزاران حاتم طائی کرامت می کنند اشکهایی را که در این روضه هایت ریخته قطره قطره وصل بر دریای رحمت می کنند سینه زنهای تو با سینه زدن در روضه ات مثل موسی در میان طور عبادت می کنند مَردم ایران به یاد صحن نورانی تو حضرت عبد العظیمت را زیارت می کنند عده ای با پرچمِ یاهادی ات روز جزا ازتمامی گنهکاران شفاعت می کنند نام تو دارد جهانی را هدایت می کند علتش این است برنامت اهانت می کنند کاش می شد ما فداییِ نگاهت می شدیم کاشکی در سامرای تو سپاهت می شدیم ای کلام تو، کلام ناب قرآن، یانقی! زنده شد از برکت نام تو انسان، یا نقی! حرمت نام تو ای مظلوم شهر سامرا واجب عینی شده برهر مسلمان، یا نقی! مردم ایران زمین، بااحترام و ومؤمن اند کاش جای سامرا بودی در ایران، یا نقی! با دعای جامعه ما را رساندی تاخدا ای کلیدِ اصلی ابواب ایمان، یا نقی! مَهبطِ وحیی، تو آقا معدن الرحمه تویی ای مصابیحُ الدجی، ای باب احسان، یا نقی! ای که اعلامُ التقی هستی وهم کهف الوَری هرکسی شد نوکرت شد از بزرگان، یانقی! مُنتهی الحلمی، ستون علمی، ارکان البلاد ای امام مهربان بهتر ازجان، یا نقی! باگدایی ازتو دارم پادشاهی می کنم مرغ دل را سوی ایوان تو راهی می کنم آمدم کُنج حریمت با دوتا چشم تری آمدم پیش تو آقاجان برای قنبری آمدم مثل غلامی بر سر بازار تو جان زهرا حضرت هادی مراهم می خری؟ ای غریب سامرا ای آشنایِ عالمین تو امام،عسگری هستی وخود بی عسگری هرزمانی آمدم دیدم حریمت خاکی است باضریح تخته ای ات اشک در می آوری ای فدای نام تو، جان تمام شیعه ها ایهاالهادی النقی، تو یک علی دیگری درخرابه جاگرفتی پیش یک دسته گدا پادشاهانه نشستی در کنار نوکری نیمه ی شب ریختند آقاسرسجاده ات قدری انگاری در این روضه شبیه حیدری بردنت از خانه ات اما دری دیگر نسوخت درمیان شعله دست وپای یک مادر نسوخت گرچه برروی لبت نامی بجز مادر نبود روی دوشت کُنده زنجیرِ زجر آور نبود آمدی بزم شراب و حُرمتت آنجا شکست در عوض آقادراین مجلس که تشت زرنبود دور تو پربود از نامردهای سامرا درعوض دور وبرت بالای نیزه سرنبود دور تو کف می زدند و عده ای باده به دست سخت بود اما کنارت خواهری مضطر نبود گرچه تنها بودی آقاجان دراین مجلس ولی دورتو خولی و شمر و لشگری دیگرنبود جای صدهاشُکر باقی، مانده در بزم شراب خیزران بالا نمی آمد، لبی هم تر نبود خوب شد حرف از کنیزی هم نشد در آن میان خوب شدچشم پلیدی خیره بر دخترنبود شاعر : *روضه بخونم بلند گریه کنید: آوردنش آقا امام هادی رو تو مجلسِ متوکلِ مستِ لایعقل، نانجیب به حضرت تعارف کرد جامِ شراب رو، حضرت فرمود: گوشت و پوست و خونِ ما از این نجاسات به دورِ، بعد آقا شروع کرد با شعر، حقایقی رو برا متوکل بیان کردن، متوکل جام شراب رو زمین زد، افتاد رو پاهایِ حضرتِ هادی، گفت: انعام بهش بدید، با احترام ببریدش، به آقا گفت: دیگه کاری ندارید؟ آقا فرمود: دیگه من رو تو این مجلس نیارید... یا امام هادی! آقاجان! شما مَرد بودید تو مجلس شراب...سکینه خانوم میگه: به عمه ام گفتم: یه پارچه ای بده من سرم رو بپوشونم، فرمود: عزیزم! منم مثل تو هستم، نگاه کردم دیدم همه دارم خیره خیره نگاه میکنن...اینجا ابی عبدالله به فریاد اومد، یه وقت دیدن از توی تشت صدای تکبیر داره میاد، نگاه کردن دیدن لبهای حسین بهم میخوره...چیکار کرد نانجیب؟ چوب رو برداشت اینقدر به لب و دهان حسین ضربه زد...راوی میگه: سر رو که می آوردن نگاه کردم دیدم دندان هاش برق میزنه، اما سر رو که می بردن، دیدم دندانها شکسته...* حسین... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شده ام بر آن که پری زنم به هوات یا علی النقی سفری کنم و سری زنم به سرات یاعلی النقی به هوات تازه کنم نفس، به سرات آیم از این قفس برسم به مأمن آسمان رهات یا علی النقی هله ای قلم تو شروع کن، ز درون درآ و طلوع کن بنویس سردر مشق های سیات یاعلی النقی @hosenih بنویس دست مِداحتم نرسد به عرش فضائلت شود آب های جهان اگر که دوات یاعلی النقی بنویس اوج کدام دم، برسد به وسعت آن قلم که دمیده جامعه ای بدان جلوات یا علی النقی تو همان تجلّی ایزدی، که به شکل بنده درآمدی و سروده ای غزل از زبان خدات یاعلی النقی و به استناد زیارتت، تو و اهل بیت نبوتت شده اید رب جلی ولی به صفات یاعلی النقی ز عدم وجود درست کن، ز نبود بود درست کن و به شیر جان بده با مسیح نگات یاعلی النقی @hosenih منم آشنای قدیم تو، ز دیار عبدالعظیم تو که سلام می دهمت به شوق لقات یاعلی النقی نبود به بودن تو غمم، بخدا که حر جهنمم که گرفته ام به ولات برگ برات یاعلی النقی بگذار کعبه ی سامرا، قدمی طواف کنم تورا سر خویش را بزنم به کوی منات یا علی النقی ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ راهم بده راهی عرش اعظمت باشم در من بِدَم، خوب است مدیون دمت باشم از کل قرآن فیض "کلب باسط" کافیست تاراه را پیدا کنم تا آدمت باشم @hosenih بد را بخر با خوب ها! بد نیز دل دارد شاید که من هم بین جنس درهمت باشم هرچند خیلی ها نمی آیند سامرا کاری بکن من جزو زوار کمت باشم از شیرهای برکه این را خوب فهمیدم باید همیشه خاکسار مقدمت باشم آموزگار جامعه دستم به دامانت! اذنی بده تا سوگوار ماتمت باشم ای منتهای حلم ای رکن بلاد ما یا حضرت هادی سلام الله علیک آقا در پادگانی غصه تبعید را داری اندازه یک عمر درد بی دوا داری سربازها خیلی به تو بی حرمتی کردند قدی خم و چشمی تر از آن طعنه ها داری قبر خودت را دیدی و آرام باریدی آقای خوبم غربتی بی انتها داری وقتی به تو ظرف شرابی را تعارف کرد معلوم شد که دشمنانی بی حیا داری خیلی به یاد عمه زینب سوختی آنجا خیلی به دل زخم عمیق از کربلا داری شکرخدا چشمی به ناموست نیوفتاده شکرخدا اهل و عیالی درخفا داری شکرخدا غارت نمیشد پیکرت هرگز عمامه داری پیرهن داری عبا داری @hosenih نه هیچ کس نیزه به پهلویت فرو کرده نه با تن زخمی ته گودال جا داری نه بی کفن ماندی نه عریان بین صحرایی نه کار با کهنه حصیر روستا داری.. ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ حال و هوای چشم ترت جور دیگری ست ذکر قنوت هر سحرت جور دیگری ست وقتی میان سجده به معراج می پَری پِی می برم که جنس پرت جور دیگری ست حتّی نسیم کویِ تو هم اعتراف کرد عطر بهشتی گذرت جور دیگری ست @hosenih در سامرا همیشه زیارت لذیذ هست طعم زیارت سحرت جور دیگری ست هادی ترین چراغ هدایت کلام توست. نور چراغ شعله ورت جور دیگری ست این جامعه ز "جامعه" ات رُشد کرده است محصول کِشت پر ثمرت جور دیگری ست درندگان کنار تو آرام می شوند بر روی قلب ها اثرت جور دیگری ست ارباب های ما همگی با سخاوتند امّا عنایت پدرت جور دیگری ست کشکول چشم های مرا پر ز اشک کن حال گدای پُشت درت جور دیگری ست زهری رسید و شمع وجود تو آب شد سوسوی نور مختصرت جور دیگری ست دیگر گُمان کنم جگری هم نمانده چون خون لخته های دور و برت جور دیگری ست او دیده دست و پا زدنت کنج حجره را... آه دمادم پسرت جور دیگری ست شُکر خدا سر از بدن تو جدا نشد شُکر خدا کفن به تنت "بوریا" نشد شکر خدا به پیرهنت نیزه ای نخورد شکر خدا که بر بدنت نیزه ای نخورد پیشانی تو سنگ و عصایی ندیده است آقا!دو پلک شب شکنت نیزه ای نخورد @hosenih تو دست و پا زدی نه ولی زیر دست و پا بال تو وقت پر زدنت نیزه ای نخورد شکر خدا که دور و بر تو سنان نبود شکر خدا که بر دهنت نیزه ای نخورد عمامه و عبای تو سهم عدو نشد با سُمِّ اسب پیکر تو زیر و رو نشد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
‍ شهادت حضرت امام هادی (ع) سبک : ای دل اگر عاشقی ... ای شه لب تشنگان ... سبک دیگر با اضافه کردن واگیر : می گذرد کاروان ... ای بوغازین اوچ پر اوخ مرحوم میرمحمود آقا شوری تبریزی آغلا اَیا فاطمه ، ناله و فریاده گل اوغلون علیّ النّقی ، جان وئروری داده گل اولمادی اوغلانلارون دهریده بیر شاد اولا غصّه و غمدن خانم لحظه ای آزاد اولا شغل لری دائماً ناله و فریاد اولا هئچ بیرینون گُل یوزی گُلمَدی دنیاده گل اُول متوکّل لعین اوغلووا اولدی دُچار کینیله باطنده کی بغضون ائدوب آشکار قویمادی راحت قالا چوخ اونا وئردی فشار هر نه خیاله گلور ائتدی او ناشاده گل جدّی پیمبردن هئچ ائتمدی شرم و حیا آت دوشینه سالدی گَه اوغلووی اُول بی حیا قصد ائلیوبدور هامی خلق آرا توهین اولا دادینه باری اؤزون عالم معناده گل بیر ستمِ ناگوار ائتدی او خانه خراب حاضر ائدوب مجلسه اوغلووی ائتموب حجاب عیش بساطین قوروب میل ائلیوبدور شراب اوغلووا تارُف ائدوب الده دوتوب باده گل(1) قورخمادی خلّاقیدن ایلمیوب شرم و عار(2) ائتدی مکرر سوزون دشمن پروردگار قالدی نه حاله بالان ایلدی چوخ آه و زار چاره سی یوخ نیلسون باری سن امداده گل بس که گوروبدور فشار گول کیمی رنگی سولوب قلب شریفی خانم درد و غمیلن دولوب دشمن الینده بالان آخری مسموم اولوب ائتماقا چاره اؤزون دوغرانان اکباده گل گل بیر اؤزون قیل نظر گور که نه حاله قالوب زهر جفا عاقبت اوغلووی دلدن سالوب بسکه مؤثر اولوب طاقتین الدن آلوب گوزلری یول سسلوری هی سنی فریاده گل بو بالاوون غملری چوخ سنه ایلوب اثر شامیده یا قلبیوه چوخ یتیشوبدور کدر؟ مجلس آرا صف چکوب عترت خیر البشر زینبون آغلور دیور ای آنا فریاده گل اولمادی بُلمم ندن بیله جهانی خراب اوندا که قوردی یزید شامده بزم شراب ناخوشی ساخلوب ایاق اوسته قولوندا طناب من دیه بولَّم دیور ای آنا جان داده گل «شوری» اماموندی بو ائتگیله چوخ آه و زار سامره ده گورموسن یاخشی گوزل قبری وار بیرده سنون اولسا گر قسمتون اول دورت مزار اؤز حرمینده دئنه آی آقا جان داده گل @Asheghane_hazrat_zeynab
الله فاطی متن نوحه اسم تو میبارد بنی فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا.... اسم تو میبارد از نفس باران نور رخت دارد جلوه ی بی پایان بر دل خسته میدهد اسمت لذت عشقی مدام بر روح بلندت سلام سلام ای گوهر دریای نور ای آیه ی زیبای عشق ریحانه ی روح خدا سلام ای دار و ندار علی ای بود و نبود حسن ای مادر ارباب ما ذکر لب نوکر ها سیدتی لبیک یا فاطمه الزهرا صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا اسم تو میبارد از نفس باران نور رخت دارد جلوه ی بی پایان بر دل خسته میدهد اسمت لذت عشقی مدام بر روح بلندت سلام سلام ای گوهر دریای نور ای آیه زیبای عشق ریحانه روح خدا سلام ای دار و ندار علی ای بود و نبود حسن ای مادر ارباب ما ذکر لب نوکر ها سیدتی لبیک یا فاطمه الزهرا صلی الله علیک مهر تو در دلها آیه ی توحید است جلوه ای از نورت صورت خورشید است آیه به آیه از دل قرآن داده خدا این پیام بر روح بلندت سلام سلام ای کوثر و توحید و حمد ای وصف تو یاسین و قدر ای روی تو شمس الضحی سلام ای معنی ام الکتاب ای مدح تو با جبرئیل ای مادر ارباب ما روی لبم اعطینا سیدتی لبیک یا فاطمه الزهرا صلی الله علیک ذکر لب نوکر ها سیدتی لبیک یا فاطمه الزهرا صلی الله علیک نام تو تنها بر زخم دلم مرهم با تو شود محشر صبح قیامت هم سایه ی لطفت بر سر دنیا تا به ابد مستدام بر روح بلندت سلام سلام ای جان کلام رسول ای عطر تو بوی بهشت ای رحمت بی انتها سلام ای سیده ی اولیا ای نور دل انبیا ای مادر ارباب ما ای بانوی بی همتا سیدتی لبیک یا فاطمه الزهرا صلی الله علیک ذکر لب نوکر ها سیدتی لبیک یا فاطمه الزهرا صلی الله علیک
در خیالم می نشینم گوشه ای از صحنِ تو از کران تا بیکران ببینم بساطِ پهنِ تو آه! می چسبد چقدر امشب حرم با چشمِ تَر وای اگر مهدی بخواند روضه ای با لحنِ تو! @deabel