eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
5.2هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•بگو هنوز امیدی مونده.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _حسین سیب سرخی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● بگو هنوز امیدی مونده بگو هنوز میمونی پیشم نگو دل از علی بریدی بدونِ تو آواره میشم تنها دردم اینه یادمه که یه نانجیب با کینه یه جوری با لگد درُ میکوبید جلو چشام شکسته شد آیینه .. تویی یاس جوون حیدر یعنی میشه پشتِ در ، بارون بباره هنوز دستات داره میلرزه حسن تو یه لحظه ، آروم نداره «نرو زهرا، زهرا زهرا ..» ــــــــــــــــــ وقتی که رو ازم میگیری حق بده که دووم نیارم تو رو چهل نفر کشیدن چجوری باز به روم نیارم پیکرت میسوزه جلو چشام بال و پرت میسوزه گناه محسنت چی بود پشت در میون شعله پسرت میسوزه .. امون از این آتیش و هیزم از خنده‌های تلخ بین مردم دیگه بودنِ تو خیاله نفس کشیدن من بی تو محاله «نرو زهرا، زهرا زهرا ..» ــــــــــــــــــ غم دلم یکی دو تا نیست داره میسوزه حاصل من به کی بگم راز دلم رو خوردی زمین مقابل من پشت در شد غوغا اینا زن و مرد سرشون نیست زهرا باورشم سخته توی آتیشی مگه میشه آتیش بگیره دریا .. هنوز دشمن داره میخنده آتیش به چادرِ تو دخیل میبنده خونه پر آتیشُ دوده زهرا بگو صورتت چرا کبوده «نرو زهرا، زهرا زهرا ..» ــــــــــــــــــ من صف اول هر غزوه به میدان رفتم ولی اندازۀ تو زخم ندارم زهرا چقدر پیر شدی خانم هجده ساله حق بده تاب ندارد دل زارم زهرا خزان رسید و به گلزار من شرار انداخت رسید هیزم و آتش به شاخسار انداخت دَری که ساختم آخر به من خیانت کرد گرفت آتش خود را به روی یار انداخت میان معرکه سلمان خداش خیر دهد دوید و زود عبا را رویِ نگار انداخت خودم ز سینه ی او میخ را در آوردم ببین مرا به چه کاری که روزگار انداخت عقب کشید و به دیوار خورد و در پیچید شیار در به روی پهلویش شیار انداخت زن جوان مرا می زدند نامردها مدینه فاطمه ام را در احتضار انداخت و یک غلاف که دست چهل نفر چرخید و دست فاطمه را عاقبت ز کار انداخت چقدر چادر زهرا به پاش می پیچید زن مرا وسط کوچه چند بار انداخت همین که دست به معجر گرفت طوفان شد صدا که زد همه را یاد ذوالفقار انداخت از آن به بعد که برگشت فاطمه ، زینب دو گوشواره ی خود را دگر کنار انداخت تو را غلاف که انداخت حسینت هم ز روی اسب نیفتاد ؛ نیزه دار انداخت شاعر : محمد جواد پرچمی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•من از تو فاطمیه ها.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _حسین طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● ای رویِ تو ماهِ تمام مادر سلام، سلام ای مادر یا فاطمه از این غلام بر تو سلام، سلام ای مادر من از تو فاطمیه‌ها رزقِ یه سالمو میگیرم، ای مادر پیراهن مشکی برات میپوشم بارِ غمت رو دوشم، ای مادر فاطمیه‌ها منم مثه بچه سیدا اسم تو رو میزنم صدا یازهرا از غم تو من هرچی که بگم بازم کمه فاطمیه‌ها میشه مثه عاشورا سلام بانویِ علی سلام مادرِ حسن سلام مادرِ حسین سلام ــــــــــــــــــ ای‌نام تو ختم کلام یارِ امام سلام ای‌ مادر ای‌ هستی و دردانه‌ی خیر الانام سلام ای‌ مادر ای رازِ خدا برایِ خلقت از تو گرفته عزت این عالم ای نور لایتناهی مادر مدیونِ تو از آدم تا خاتم دور چادرت گرم طوافن فرشته ها ای پاره‌ی جانِ مصطفی مادر جان ای نمازِ تو بی ریاترین ترانه‌ی بندگی و معنی صفا مادر جان سلام بانویِ علی سلام مادرِ حسن سلام مادرِ حسین سلام ــــــــــــــــــ آیینه‌ی عشق و حیا مولاتنا اَنیس الحیدر ای تا ابد دلداده‌ی شیرِ خدا سلام ای مادر کاش میشد گوشه نگاهی مادر به نوکرت بندازی این شبها کاش میشد یه سنگ قبری داشتی زیارتت می کردم یا زهرا کاش دعا کنی که نوکرت سر به راه بشه قیامتم رو سیاه نشه ای مادر روز محشرم تو اون هیاهو و همهمه سوا کنی مارو از همه با حیدر سلام بانویِ علی سلام مادرِ حسن سلام مادرِ حسین سلام ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•وسطِ شعلۀ کینۀ حسودا.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ امیر کرمانشاهی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● وسطِ شعلۀ کینۀ حسودا بینِ تاریکیِ ناتمومِ دودا صورتِ مادرم کبود شد .. کبودا اثرِ شعله ها ، رو پَرِ چادره دود بالا بره نفسش می بُره ای خدا ضربه ها ضربه ها به کجا میخوره آی آتیش .. سمتِ مسمار نرو ای دَر .. سویِ دیوار نرو ای میخ .. کلَنجار نرو عُمرِ خورشیدِ این خونه بی فروغ بود سَرِ ظهری چقدر این خونمون شلوغ بود کاشکی اون ضربۀ به پهلو دروغ بود دست به پهلو گرفت، آروم آروم نشست بابا فهمید چی شد دیگه چشماشُ بست بینِ دیوار و در عاقبت بارِ شیشه شکست این غصه .. اون که میدونیِ خونه .. رو به ویرونیِ دیوار .. چرا خونیِ نامِ خود را خصم، داغِ ننگ زد دید بارِ شیشه دارم سنگ زد سنگ، كاري را كه با آئينه كرد ميخ در آن كار را با سينه كرد *ميخوام روضه بخونم؛ بسم الله الرحمن الرحيم، دومي ميگه: وقتي در رو سوزوندم، يه ناله اي دخترِ پيغمبر زد، همه بدنم شروع كرد به لرزيدن… “صل الله عليك يا اباعبدالله” اگه جا خوردي من رو ببخش، هِلال ميگه: ديدم شمر از تو گودال اومد بيرون، ديدم دست و پاش داره ميلرزه، گفتم: نامرد! تو كه كارِ خودت رو كردي، ديگه چرا دست و پات ميلرزه؟ گفت: هلال! تا نشستم رو سينه اش، صدايِ يه خانومي به گوشم رسيد، يه ناله اي زد، ” بُنَيَّ!…” ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net فاطی عالی
|⇦•دیشب تا صبح گریه کردی.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج محمود کریمی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی گریه کردی من هم با تو گریه کردم گریه کردم گریه کردم دیشب که رویت، شد قاتل من دست تو می لرزید، چون دل من ای وای مادر، وای مادر، وای مادر ــــــــــــــــــــــــــــ از این ماتم، خانۀ ما را غباره غم گرفته مادر بنگر، که حسن با چشم گریان دَم گرفته در خواب گوید، مادر کجایی راهی نمانده تا، خانه بیایی دیشب دیدم تا بخواهی روی پهلو بازگردی با هر لرزش، آه، ناله کردی ناله کردی ناله کردی ــــــــــــــــــــــــــــ دیدم که بابا دور از گُلِ روت با دست لرزان، شد سرگرم تابوت دیشب تا صبح گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی از درد چشم گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی از درد پا گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی از درد گوش گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net فاطی
|⇦•چشمی شبیه چشم تو .. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حجت الاسلام شیخ هادی الیاسی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● چشمی شبیه چشم تو گریان نمی شود زهرا حریف چشم تو باران نمی شود گیرم که نانِ بعد خودت هم درست شد نان بدون فاطمه که نان نمی شود برخیز و باز مادری ات را شروع کن فضه حریف گریۀ طفلان نمی شود بدجور جلوه کرده کبودی چشم تو طوری که زیر دست تو پنهان نمی شود معجر بزن کنار و علی را نگاه کن خورشید زیر ابر که تابان نمی شود فهمیده ام ز سرفۀ سنگین سینه ات امشب نفس کشیدنت آسان نمی شود ای استخوان شکستۀ حیدر چه می کنی؟ با کارِ خانه زخم تو درمان نمی شود من خواهشم شده ست که زهرای من بمان تو با اشاره گفتی علی جان نمی شود گفتم که روی خویش عیان کن ببینمت گفتی به یک نگاه به قرآن نمی شود صدا زد علی جان تو تو برو به مسجد .. (آخه نمی خوام باشی جان دادنِ منو ببینی ..) بچه هارم روانۀ مسجد کرد .. آره والا بچه نباید جان دادنِ پدر و مادر رو ببینه .. (یه گریز بزنم؟!) قربونه اون آقایی برم که تو گودال قتلگاه « تُديرُ طَرْفاً خَفِيّاً إِلى رَحْلِكَ وَ بَيْتِك .. » با گوشۀ چشم دید سکینه داره نگاه میکنه .. خودشُ کشاند ته گودال .. چرا گفت ای استخوان شکستۀ حیدر ؟ صدا زد: «فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ ..» چنان با لگد زد .. «فَرَفَسَ» به لگدی میگن که به سینه بزنن .. فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ وَ كَانَتْ حَامِلَةً .. امام زمان من معذرت میخوام .. مقتل نوشته .. مادرِ ما بارِ شیشه داشت .. آی مادر .. یه جا دیگه این عبارتُ تو مقتل داریم اونم تو گودالِ قتلگاه .. چنان با لگد به سینۀ حسین .. با صورت به زمین خورد .. ای حسین .. منبع: (الإختصاص، شیخ مفید، ص: 185) ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net فاطی عالی
|⇦•تا آيه آيه سورۀ كوثر.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ میثم مطیعی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تا آيه آيه سورۀ كوثر مقدس است شأن تو ای مليكۀ محشر مقدس است بال بهشت فرش قدمهات می شود يعنی مقام عصمت مادر مقدس است قلبی كه فاطميۀ غمهات می شود نذر نگاه تو شده ، ديگر مقدس است تا روضه روضۀ تو و گريه برای توست اين اشكهای پاک و مطهر ، مقدس است "مادرم حالش خرابه دیدن مریض ثوابه" *دیگه مادرم خیلی بدحال شده.‌‌... مادرم برای همه دعا می کنه ولی برای خودش دعا نمی کنه...ای مادر...ای مادر...* بانو به احترام تو و عطر نام تو گلهای ياس سبز و معطر مقدس است وقتی كه ريخت بال و پرت بين كوچه ها ديگر گل بنفشۀ پرپر مقدس است. *ای مادر...حسنت پیر شد مادر...* "این کودکت چه دیده که هی زار می زند هی دست مشت کرده به دیوار می زند دور و برِ بقيعِ تو بانوی بی نشان حتی غبارِ بالِ كبوتر مقدس است *این بیت رو باید آروم خوند، دور و بر بقیع باید آروم گریه کرد، اصلا رسم مدینه اینه...اگر کسی بلند بلند گریه کنه،مردم مدینه زود خسته میشن.... "یا ابالحسن! اِنَّ فاطمَة تَبکِی اللَّیلِ و النَّهار..."یا ابالحسن! زهرا هم شب گریه می کنه هم روز...."وَما لَنا قَرارٌ عَلی اَشغالِنا..."علی! ما آرامش نداریم...بگو یا روز گریه کنه یا شب...قانون مدینه اینه... باید آروم آروم گریه کنی.‌‌... لذا این یه بیت رو باید آروم خوند...* خونت نوشت بر تن تاريخ تا ابد هر كس شود فدايیِ رهبر مقدس است. دور و برِ بقيعِ تو بانوی بی نشان حتی غبارِ بالِ كبوتر مقدس است : یوسف رحیمی *حاج قاسم فیض ببر...از شما چه پنهون این یه بیت رو که خوندم...گفتم:غبار بال کبوتر...یه لحظه دلم رفت حرم امام رضا...اگه مدینه نداریم...اگه کربلا نداریم...امام رضا رو داریم...* آی کبوتر که نشستی روی گنبد طلا هر کجا پر می کشی تو حرم امام رضا من کبوتر بقیعم با تو خیلی فرق دارم جای گنبد سرمُ به روی خاکا می ذارم اونجا خادما با زائرا مهربونن اینجا زائرا رو از رو خاکا میرونن... تو که هر شب می سوزه، صدتا چراغ دور و برت به امام رضا بگو غریب تویی یا مادرت... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•جایی برای کوثر و زمزم.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج میثم مطیعی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● جایی برای کوثر و زمزم درست کن اسماء برای فاطمه مرهم درست کن تابوت کوچکی که بمیرم درونِ آن با چند تخته چوب، برایم درست کن *آخه می گفتند نمیخندید این روزای آخر...اینقدر از این پهلو به اون پهلو می شد... "ما زالَت بعدَ اَبیها ناحِلةَ الجِسم،باکیَةَ العَین،مُنهَدَّةَ الرُّکن،حَتّی صارَت کَالخَیال"(1) دیگه مثل مُرده متحرک شد ... اما یه وقت یه تابوت براش آماده کردند،شروع کرد خندیدن...* تا داغ این شقایق زخمی نهان شود تابوتی از لطافت شبنم درست کن مثلِ شروع زندگیِ مرتضی و من بی زرق و برق و ساده و محکم درست کن از جنسِ هیزمی که در خانه سوخت ،نه از چند چوب و تخته ی مَحرم درست کن طوری که هیچ خون نچکد از کناره اش مثلِ هلالِ لاله کمی خم درست کن... *بمیرم علی غسل می داد...دوباره کفنش خونی می شد...* : رضا جعفری 1_ منبع: مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏3، ص: 362 ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•می نویسم به چشم تر مادر .. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ محمد حسین پویانفر •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● "اَرشِدنا اِلَی الطَریق یااَباصالِحَ المَهدی" می نویسم به چشم تر مادر می نویسم به روی در مادر با همین پاره ی جگر مادر سوختم از سکوت اگر مادر می نویسم مرا ببر مادر خواهرم نام مادر آورده چادر گریه برآورده غم من باز هم سر آورده کوچه دادِ مرا درآورده باز رفتم به آن گذر مادر کوچه بود و عبور بانویش کوچه و یک بهشت در کویش مادری و فرشته هر سویش باد حتی نخورده بر رویش من در آن کوچه بی خبر مادر کوچه بود و غروب غم بارش کوچه بود و دو تا عزادارش کوچه ی سنگی و دو دیوارش کوچه و سنگ های بسیارش کوچه پر شد زِ رهگذر مادر دیدم آنجا هزار مشکل را بسته بودند راهِ منزل را جمع نامحرم و ارازل را دیدم آن روز دستِ قاتل را وای از چشمِ خیره سر مادر چشم خود را که بست زد سیلی دید بی حیدر است زد سیلی وای با پشتِ دست زد سیلی گونه ای را شکست زد سیلی سنگ دیوار بود و سَرِ مادر می زدم داد که نزن نامرد کُشتی پیشِ من نامرد جایِ مادر مرا بزن مادر یک نفر بین چند تن نامرد از غرورم شکسته تر مادر او زد و هر دوتا زمین خوردیم هر دوتا بی هوا زمین خوردیم پیشِ نامردها زمین خوردیم خنده کردند تا زمین خوردیم چادر و خون و خاکِ تر مادر *گفت: امام حسن مجتبی در عالم رؤیا فرمودند عبدالزَهرا! روضه‌ی ما رو نمی خونی؟ گفت آقا روضه خونه شما هستم .. همین چند روز نگذشته روضه تشت و پاره‌های جگر رو خوندم .. فرمود عبدُالزَهرا اینا روضه های ما نیست .. از این به بعد روضه ما رو اینطور بخوان: روضه‌ی ما روضه‌ی تَحَیُّره .. تو کوچه خوشحال قباله‌ی فدک میان دست، با مادرم داریم بر میگردیم طرف خانه، یه وقت کوچه تاریک شد .. هر قدمی که جلو می اومد مادرم عقب عقب .. صدا زد عبُدالزَهرا! نانجیب چنان با سیلی به صورت مادرم زد ..* باز غمِ کوچه، روضه نفس گیر شد اینجا همونجاست که امام حسن پیر شد کوچه شده تیره و تار، ببخشن سادات پُر شده از گرد و غبار، ببخشن سادات امام حسن سوخت جگرش ببخشن سادات سیلی زدن به مادرش ببخشن سادات امام حسن داد زد بسه نزن نامرد دستش و بالا برد سیلی محکم زد یه کودک زار و حزین ببخشن سادات مادرش افتاده زمین ببخشن سادات ناموس حیدر و زدن تو کوچه مادر و زدن همین قدر بدونید مادرم با دست دنبالم می گشت .. به سختی از زمین بلندش کردم .. خاکهای چادرش رو تکاندم .. یا صاحب الزمان .. عرض روضه‌ی من .. مادر رو تو کوچه ها زدن .. یه امام حسنی بود گرد و غبار چادر رو تِکوند .. اما یه ساعتی رسید دخترش میانِ گودال ...کسی مَحرم نبود دور تا دورش نا محرم ها .. صدا زد حسین ..* تو کَس و کارِ منی شمر جلودار شده با سَرت راهنمایِ من و طفلان شده ای تو همین ظهر خداحافظی از من کردی وقتِ مغرب نشده رمل بیابان شده ای دستی سیاه روز مرا هم سیاه کرد دستی که روی مادرمان را کبود کرد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net فاطی عالی سینه
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•كبوديِ بدنِ مادرم مرا كشته... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج حیدرخمسه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● كبوديِ بدنِ مادرم مرا كشته سياه كرده جهان را سفيديِ مويش فدايِ چادرِ آتش گرفته ات زهرا درونِ شعله چه آمد به روزِ گيسويش *روضه بخوانم: هيزم رو ريختن پايِ در، در شعله ور شد، با همه ي زورش فاطمه، در رو گرفت، شعله بالا رفت، يه صدايي مدينه رو پُر كرد: سوختم…* چه ضربه اي، چه صدايي، چه دستِ سنگيني سه ماه فاطمه پوشيه بسته بر رويش شبيه كِشتيِ پهلو گرفته مي ماند شكسته شد به لگد، دنده ها و پهلويش “رويِ گُل كه با پا نميزنن چهل نفري يك زن رو تنها نميزنن اي قنفذ! بس كن، با تهِ غلاف اينجوري رويِ بازويِ زنها نميزنن مادرم رو كُشتيد، ولش كنيد اي حروميا چي سرش آوُرديد، كه يهو داد زد: فضه بيا با چه دستي زده كه جايِ كبودي از گوش يكسره تا به لبِ توست، خدا رحم كند” و يك غلاف كه دستِ چهل نفر چرخيد همين غلاف گرفته توانِ بازويش فدايِ دخترِ مادر، گريزِ روضه زدم ببين به دستِ زنِ حرمله، النگويش   *با اسب رفتن تو خيمه ي زنها، زنها مي دويدن، با اسب دنبالِ دختر سه ساله كرد، گوشواره ي بچه رو كشيد، حسين…* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•غروب جمعه‌ها، که اشکا جاریه.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● غروب جمعه‌ها، که اشکا جاریه تموم لحظه‌هاش، که بی‌قراریه کار دلم فقط، لحظه شماریه آخه یکی بگه که این، چه روزگاریه؟ کجاست، پناه بی‌کسی ما ؟ کجاست، همون غریبه‌ی آشنا ؟ کجاست، توو این شبا صاحب عزا ؟ کجاست، پناه ما ؟ شاید نمیرسه، به تو صدای ما توو سینه حبس شده، شاید دعای ما آقا بیا دعایی کن، خودت برای ما بیا، ببین که غرق آهم و بیا، ببین که بی‌پناهم و بیا، به روم نیار گناهم و آقای مهربون این روزا روزای، غربت حیدره این شبا رو لبت، روضۀ مادره شاید نگاه‌تو، هنوز به اون دره کدوم دلی از اون کوچه، میتونه بگذره؟ بیا، برا دلای بی‌قرار بیا، آوای مرهمی بیار بیا، همین روزا با ذوالفقار یاابن الحسن بیا! این روزای غریب، عجب روزاییه مدینه این روزا، برو بیاییه میون کوچه‌ها، سر و صداییه نکنه باز حکایتی، از بی‌وفاییه میان، آتیش بیاره فتنه‌ها میان، بازم یه عده بی‌حیاء میان، سمت بهشت مصطفی با تازیونه‌ها... ــــــــــــــــــــــ یار ما هرشب که بر سجاده است آنقدر آقاست یاد قوم نوکر زاده است گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه نیست ما نمی‌خواهیم ور نه لطف او آماده است گریه‌هایم کم شده یعنی که بی‌برکت شدم بی‌حیاییِ من آخر کار دستم داده است به دل‌سنگی من این حرف‌ها سودی نکرد حل کار سنگ کی در طاقت سمباده است ؟ امر مولا روی چشم و نهی مولا روی چشم کار سختی نیست اصلا عبد بودن ساده است در تمام سال‌ها من فکر خود بودم ولی او دم خیمه به شوق دیدنم اِستاده است فاطمیه جمع را یک کربلا مهمان کنید قلب ما سینه‌زنان دربه‌درِ آن جاده است شاعر: ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•همین که بهتری الحمدلله... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج میثم مطیعی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● همینکه بهتری الحمدلله جدا از بستری الحمدلله همین که در زدم دیدم دوباره خودت پشت دری الحمدلله شنیدم بسترت را جمع کردی و با سختی پرت را جمع کردی شنیدم آب دادی به حسینم حواس دخترت را جمع کردی تو دیگر با حجابت خو گرفتی به چندین علت از من رو گرفتی گمان کردی ندیدم زیر چادر چطوری دست بر پهلو گرفتی؟! جواب حرف هایم شد همین!«نه؟!» غریبه بودم اما اینچنین نه! ببینم!قصد رفتن که نداری؟ نرو!جان امیرالمومنین،نه! حسین رستمی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•این پیرْهَن‌خالی است یا .. و توسل به حضرت زهرا سلام‌الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۰ _ استاد حاج منصور ارضی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● همراه با خاکستر پروانۀ خویش شمعِ شبستان را کفن کرده است خانه دارد سیاهه می زند جبریل در عرش رَخت عزاداری به تن کرده است خانه نایی برای دردِ دل کردن نداری حتی برای گفت و گو هم ناتوانی بار سفر بستی ولی وللهِ زود است حالا نمی شد بیشتر پیشم بمانی هر روز یک رنگ اند این نامرد‌ مَردُم مابین قومی سُست پیمان گیر کردم دیگر به نجّار محل بی اعتمادم میخ کج در را خودم تعمیر کردم این پیرْهَن‌خالی است یا که پیکر توست این که میان بستر تو خواب رفته؟! حتی برای حیدرت تشخیص سخت است آنقَدر جسم لاغر تو..،آب رفته! بر روی گلبرگ تو جای پنجه انداخت ای رَذل!این گُل لایق سیلی زدن بود!؟ آن گوشواری را که گفتی: "کوچه گُم شد" امروز دیدم فاطمه.. دستِ حسن بود با هر نفس آلاله‌ می کاری عزیزم پیراهنت هر لحظه گُلگون است زهرا این آسیایِ گندمِ تو کُشت ما را... هر روز دستاست پر از خون است زهرا طرز قنوتت جانِ حیدر را گرفته داری علی را رو به قبله می گذاری اِی بشکند دست مغیره،دست قنفذ حتّی توان ربنا خواندن نداری در پشت در یک سوم از سادات کم شد "با محسن من هرچه کرد آن میخ در کرد" تو بار شیشه داشتی، دیوار بو بُرد ا‌ی کاش می شد زودتر "در" را خبر کرد دیگر برایم وا نکن این بقچه ها را اسباب بازی اش نشان دادن ندارد لالاییِ تو عرش را سوزانده..،بس کن گهوارۀ خالی تکان دادن ندارد آهِ حسین از اشتها انداخت ما را جای دو لقمه نان فقط غم خورد هر شب دلواپس تشنه‌لبت اصلاً نباشی زینب برایش آب خواهد بُرد هر شب تو هستی و پیش نگاهت..،چکمه‌پوشی پا روی عرشِ سینۀ او می گذارد با پا به خشکی لب او می زند.. شمر مانند قنفذ.. بی حیا رحمی ندارد امروز میخی که به پهلویت فرو رفت سرنیزه‌ی فردای گودال است زهرا آن گوشواری را که بین کوچه گم شد آغاز غارت های خلخال است زهرا شاعر: ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net