eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
تا مرا در گناه دید حسین زودتر از همه دَوید حسین باید از او فقط شنید خدا باید از ما فقط شنید: حسین گِل مردم به ما چه مربوط است گِل ما را که آفرید حسین در اِزای دو قطره خون گلوش از خدا خلق را خرید حسین حج نرفتیم، کربلا رفتیم کعبه را سمت ما کشید حسین کعبه هم در طواف می‌گوید لک لبیک یا شهید، حسین آنقَدَر داد زد ته گودال تا به دادِ همه رسید حسین نیزه‌ها هر کدام طعمی داشت همه را یک به یک چشید حسین از زرنگیِ نیزه‌دار نبود به خدا نیزه را ندید حسین /علی اکبر لطیفیان/ 👇👇👇👇👇👇👇 @AliakbarLatifian
دگر پایان ندارد دردِ من هجرانِ من ای داد تو را کم دارد این مَحبَس تو را زندانِ من ای داد تو رفتی شام و ما ماندیم در زندان کنارِ هم شده آب از فراقِ تو  تنِ بی جانِ من ای داد به جایِ مجلسِ دَرسَم عجب بد مجلسی دارم تماشاچیِ من هستند   شاگردانِ من ای داد یتیمت بِینِ راه از ناقه‌اش اُفتاد بد اُفتاد ببین از درد خوابیده  رویِ دامان من ای داد سرم بر چوبِ محمل خورد  تا مثلِ سرت باشد چه می‌شد می‌شکست از سنگ هم  دندانِ من ای داد تنورِ خانه‌ی خولی برای پُخت روشن بود وگرنه کم نمی‌شد از سرت سامانِ من ای داد به ما خرما و نان دادند قدری چادر و روبند به من خیرات می‌شد بارِ نخلستانِ من ای داد حرامی با غضب میزد قضیبی" را به روی تو زد و پاشید از هم صفحه‌ی قرآنِ من ای داد رُبابت دید اُفتادی  بغل کردت در آغوشش نشد افسوس یک لحظه سرت مهمان من ای داد... سر شریف سیدالشهدا با نامه ابن‌زیاد به شام فرستاده شد و اهل بیت علیهم‌السلام  تا رسیدن پاسخ نامه در کوفه زندانی شدند. قضیب دسته‌ تازیانه مَرکب از چوب و فلز حسن لطفی @deabel
دوای درد عالم یا حسین است شفای روح آدم یا حسین است به لوح آفرینش با خط نور نوشته اسم اعظم یا حسین است اگر باشد تمام عمر یک‌دم همان یک‌دم مرا، دم یا حسین است اگر بر مرده جان بخشد عجب نیست دم عیسی بن مریم یا حسین است پس از ذکر خداوند تعالی ز هر ذکری مقدّم یا حسین است نجات اهل محشر، روز محشر خموشی جهنم یا حسین است به یاد آن لب عطشان هماره صدای آب زمزم یا حسین است نوار قلب کل سینه‌زن‌ها نفس‌های محرّم یا حسین است درون سینه آهم یا ابالفضل به صورت نقش اشکم یا حسین است نسیم نینوا، پیک شهادت صدای کربلا هم یا حسین است کتاب "نخل میثم" را بخوانید تمام نخل میثم یا حسین است استاد حاج غلامرضا سازگار @deabel
بگیر بالِ مرا باز در هوای خودت مرا بِبَر به کنارت،به کربلایِ خودت من آشنایِ توام خانه زادِ مادرتان نصیب در به درت کن شبی دعایِ خودت نفس بزن که مذابم کنی در این شب‌ها نفس بده که بسوزم فقط برایِ خودت دلم کتیبه‌یِ اشعار محتشم شده است بزن به سینه‌ام آتش،به روضه‌هایِ خودت ببین که نذرِ درِ زینبیه‌ات شده‌ام بکش به دیده‌ام از گرد و خاک پایِ خودت از آن زمان که مرا نوکرت خدا خوانده نشسته بر جگرم داغِ بوریای خودت وصیتم شده آقا!مرا کفن نکنند مگر به پیرهن مشکی عزای خودت حسن لطفی @deabel
شمس حجاب کبریا زینب است تجلی شرم و حیا زینب است روح مناجات و دعا زینب است شان نزول انما زینب است فاطمه کرببلا زینب است دوای درد بی دوا زینب است ای نفس حضرت ختمی مآب دختر آسمانی بوتراب در صدف بحر شرف درناب روی تو حسرت دل آفتاب موی تو شب ندیده حتی به خواب مصحف مستور خدا زینب است بیا و جلوه ی پیمبر ببین شیرزنی چون یل خیبر ببین ادامه سوره کوثر ببین حُسن حَسن نیز مکرر ببین دوباره یک حسین دیگر ببین پنج تن زیر کسا زینب است شمس چراغ در این خانه ات ماه غبار در کاشانه ات ارض و سما گر شده پروانه ات یافته این گونه شفاخانه ات تهمت عقل است به دیوانه ات دوای ما نعره ی یا زینب است دانه تسبیح تو شمس ضحی چادر تو، پرچم حجب و حیا به زیر سایه تو عرش خدا نه فلک از خاک رهت شد بنا خانه تو مطاف ارض و سما کعبه سیار خدا زینب است هیبت روی تو سر ا پا علی فاطمه ای به شکل مولا علی نیست کسی مثل توالا علی میوزد از نطق تو هرجا علی لعن علی عدوک یا علی کوری چشم خصم با زینب است کرببلا دیده که پیغمبری فاطمه ای و یک تنه لشگری فاتح هر رزم چنان حیدری نیست اگر چه مثل تو خواهری حسین را برادر دیگری حسن به دشت کربلا زینب است پلک بزن شام و سحر خلق کن چشم بچرخان و قمر خلق کن حماسه ای بار دگر خلق کن به بانگ اسکوتو جگر خلق کن خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن آیینه دار مرتضی زینب است گرمی عشق و هرم این تب یکی است تا به سحر مسیر هر شب یکی است هر چه نوشتیم مرکب یکی است چنان که نام خالق و رب یکیس نام حسین و نام زینب یکیست جان میان هر دوتا زینب است روز قیامت که جهان مضطر است بی سر و سامان صف محشراست عرصه حشر از نم گریه تر است هر که خودش مانده و بی یاور است غم نخورد آن که تورا نوکر است سایه روی سر ما زینب است در کف تو چرخ چو دستاس بود با نفست دهر پر از یاس بود خاک رهت گوهر و الماس بود بس که به اکرام تو حساس بود پله منبر تو عباس بود ستون خیمه سما زینب است سیل کرم لحظه باریدنت گل بکشد منت گل چیدنت یاس در آرزوی بوییدنت هیچ گلی ندیده خندنت مگر به لحظه حسین دیدنت حسین را چهره گشا زینب است ازنگهت نور خدا منجلی هرچه خدا خواست تو گفتی بلی هیبت تو قصه هر محفلی خواست که غم دست تو بندد ولی غم که بود در بر دخت علی حیدر صحرای بلا زینب است آمده بر جنگ تو غم از الست کرببلا غم به بلا داد دست جنگ تورا حق به تماشا نشست قامت تو قامت غم را شکست دخت علی را تنوان دست بست فصل خطاب خطبه ها زینب است موسی علیمرادی @deabel
نامحرم آوردم دل و محرم گذشتم بر دل نوشتم: "دوستت دارم..." گذشتم عشق است و عاشق هرچه دارد نذرِ عشق است از مادرم، دار و ندارم هم گذشتم گمراه بودم، گریه کردم در عزایت از نسلِ آدم بودم و آدم گذشتم از کودکی‌ام بین هیئت‌ها نشستم من پای عشقت از همه عالم گذشتم فرهادم و با دردِ شیرینی که دارم از خیرِ طب و بهره‌ی مرهم گذشتم یک روز زیر پرچمت من را رساندند عمری است از زیرِ همین پرچم گذشتم امشب شبیه تو که درهم می‌خریمان از هر کسی ناراحتم درهم گذشتم شب‌های جمعه در فراقِ کربلایت از شهر ری با سینه‌ای پر غم گذشتم کم‌کم مرا سوزاند داغِ روضه‌هایت از شعرها... از روضه‌ها... کم‌کم گذشتم مقتل به دستم مانده و مبهوت ماندم هی بغض کردم، خط به خط خواندم گذشتم بوسه به زیر حنجرت دردسری شد از روضه‌ی جان‌کندنت مبهم گذشتم جانم به لب آمد زمانی که به مقتل از غارت پیراهن و خاتم گذشتم... شکر خدا این بار هم از روضه‌هایت با قلب خون، با چشم پر شبنم گذشتم محمد جواد شیرازی @deabel
از دست مهربان شما هر که نان گرفت بالای دست حاتم طایی مکان گرفت عرض نیاز پیش کریمان درست نیست باید همیشه دست به روی دهان گرفت در روضه‌ی تو دعوت‌مان کرده مادرت شکر خدا که فاطمه تحویل‌مان گرفت دیشب سه‌دفعه نام مسیحایی تورا بر مرده‌ای دمیدم و دیدم که جان گرفت با ذکر و نغمه فاطمه خوشحال می‌شود باید که نام حضرت‌تان را زبان گرفت تو زنده بودی و دم گودال قتلگاه از دست شمر رخت تنت را سنان گرفت با دست خالی از ته گودال برنگشت انگشتر عقیق تو را ساربان گرفت قرآن نخوان که من نگران لب توام مست است و باز دست خودش خیزران گرفت رضا قربانی @deabel
تا مرا در گناه دید حسین زودتر از همه دَوید حسین باید از او فقط شنید خدا باید از ما فقط شنید: حسین گِل مردم به ما چه مربوط است گِل ما را که آفرید حسین در اِزای دو قطره خون گلوش از خدا خلق را خرید حسین حج نرفتیم، کربلا رفتیم کعبه را سمت ما کشید حسین کعبه هم در طواف می‌گوید لک لبیک یا شهید، حسین آنقَدَر داد زد ته گودال تا به دادِ همه رسید حسین نیزه‌ها هر کدام طعمی داشت همه را یک به یک چشید حسین از زرنگیِ نیزه‌دار نبود به خدا نیزه را ندید حسین /علی اکبر لطیفیان/ 👇👇👇 @deabel
با وجود این همه رسوایی و خودخواهی ام هم کنارم ماندی و هم می کنی همراهی ام با خودم گفتم من آلوده را رد می کنی ذوالکرم بودی و دیدم واقعا می خواهی ام رحمت موصوله ات حتی به من هم می رسد با وجود این همه کم کاری و کوتاهی ام هر چه می گردم فقط حب تو پیدا می شود بین اشعار و نماز و روزه و مداحی ام گر به قول اهل غفلت روضه ها گمراهی است تا خود محشر به دنبال همین گمراهی ام مادرت با خط زیبای خودش روز ازل سر در این سینه ام حک کرده "ثاراللهی ام" هر کسی در درگهت منصوب بر کاری شده من سگ عباس، در دربار شاهنشاهی ام با توکل بر خدا و با دعای مادرت اربعین، سوی حرم پای پیاده راهی ام در روایت آمده ماهی برایت گریه کرد پس بدون اشک هایم پست تر از ماهی ام من چه می فهمم چه آمد بر سرت در علقمه؟! در بساط روضه ات در اوج نا آگاهی ام محمدجواد شیرازی @deabel
🌷 امام رضا (عليه السلام) : ✍ الصَّلَاةُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ تَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ التَّسْبِيحَ وَ التَّهْلِيلَ وَ التَّكْبِيرَ. 👌 صلوات فرستادن بر محمّد و خاندان او ، در نزد خداوند ، همسنگ گفتنِ «سبحان اللَّه» و «لا إله إلّا اللَّه» و «اللَّه أكبر» است 📗 عيون أخبار الرضا(عليه السلام) ، ج‏1 ، ص 294 ☀️ @deabel
آنقدر ناله زدم تا که پناهم دادی بی‌رمق بودم و تو قدرت آهم دادی کور بودم که مرا روضه‌تان داد شفا با همین اشک چه نوری به نگاهم دادی همه‌جا رفتم و خوردم به در بسته حسین فقط آخر که رسیدم به تو راهم دادی خیر دنیای منی آخرتم هم با توست به همه خیر رساندی و به ما هم دادی من زمین خورده‌ام اما تو بلندم کردی روی خوش باز به این روی سیاهم دادی آنقدر پیش خدا دست تو باز است حسین لب اگر باز کنم هر چه بخواهم دادی مجتبی شکریان @deabel
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 تو دعای خیر زهرا به منی همه جا گفتم و میگم علنی بنویسید روی قبر و کفنم حسنی ام حسنی ام حسنی گدا یعنی من/عطا یعنی تو پر از دردم من/دوا یعنی تو سایه ات مستدام آقا رو سرم دستم رو بگیر ای شاه کرم سلطان کرم تو امامِ کشته ی بی کفنی به خدا قسم که تو عشق منی به خدا تو محشرم داد می زنم حسنی ام حسنی ام حسنی مریض یعنی من/طبیب یعنی تو برام بهترین/حبیب یعنی تو سایه ات مستدام عشق مادرم میدونی خودت خیلی نوکرم سلطان کرم تو تموم دین و دنیای منی دست رد به سینه مون نمی زنی تا نفس دارم همش جار می زنم حسنی ام حسنی ام حسنی غریب یعنی تو/کریم یعنی تو قسم به اسم/قدیم یعنی تو سایه ات مستدام سلطان کرم می سازیم یه روز واست یک حرم سلطان کرم وحید محمدی امام حسن (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 سبک: خرابه روشن شد تو شام پر غصه دستام که می‌لرزید گفتم که کاش مادر. منو نمی زایید روضه ی الشام الشام نشسته بود رو لبهام شبیه بارون می ریخت ستاره های چشمام موی سرم سوخته بود و بال و پرم سوخته بود و تو شعله ی زخم زبون وای جگرم سوخته بود زنجیر رو شونه هام بود و رو نیزه ها بابام بود و بدتر از این عزا رو دل غصه ی خواهرام بود و ای خدا این حق بچه های مرتضی نبود ای خدا مقصد ما که شام پر بلا نبود ای خدا سهم بابام ز کوفه بوریا نبود واویلا واویلتا واویلتا واویلتا چشمای بارونیم با غصه مانوسه مشکلترین روضه روضه ی ناموسه چشمای ناپاک بود و بچه های پیغمبر اون همه بغض و کینه فقط ز نام حیدر نگم چی شد شام بلا محله ی یهودیا فقط بگم رو صورتا بیشتر شد اون کبودیا ای خدا رقیه با گریه منو صدا می زد تا می دید یه بچه ای سنگی به نیزه ها می زد می دیدم حرمله بچه ها رو بی هوا. می زد واویلا شاعر : رضا تاجیک امام سجاد (ع) زمزمه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 این شبا با یاد بقیع،گریه ام میگیره برای غربتت کمه،عالم بمیره چشمام به عکس قبرتو،آقا اسیره باید یه کاری بکنیم که خیلی دیره آی عاشقا بیایید همه دعا کنیم دلارو یک صدا کنیم مهدی فاطمه بیاد کارارو روبه را کنیم غم بی کرونه دل غرق خونه وای اززمونه۲ غریب آقام حسن جان دلای خسته ی مارو، بخر آقاجون درد غریبی به خدا ، نداره درمون من التماست میکنم باچشم گریون باهمه نوکرا بشیم،مدینه مهمون آه ای آقا اونیکه زار و مضطره به راه تو دربه دره برای نوکری تو حضرت زهرا میخره دل شکسته از دنیا خسته به گل نشسته۲ غریب آقام حسن جان عبدالحیدر امام حسن (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بابای من - شدم اسیر و خونجگر چرا ز دخترت نمیگیری خبر ز بس که می خورم به میله ی قفس بیا ببین که می زنم نفس نفس اسیر غم - به زیر این فلک منم شدم - فدایی فدک پدر مثه - لبای تو شده - پای من ترک ترک بابا حسین بابا حسین من تو صحراها - نفس تو سینه ام نموند موهامو از پشت سرم گرفت کشوند نمی رسید به گوش اون صدای من پر شده بود تو مشت زجر موهای من دو دست من - همین که بسته شد به زیر پا - پرم شکسته شد ببین که شمر - زد اون قدر کتک - تا که دیگه خسته شد بابا حسین بابا حسین من شاعر : رضا تاجیک حضرت رقیه (س) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 از طعنه و ازار از مردم بی عار از مجلس اغیار به هم می ریزم من از دمه دروازه از نگاه مردم از کوچه و بازار به هم می ریزم من من به جای سر تو سنگ خردم لابه لای سر تو سنگ خردم دنبالت کوچه به کوچه داداش پا به پای سر تو سنگ خردم وای من وای من ای حسین وقتی می بینم که رقیه رو داره می دوه روی خار به هم می ریزم من وقتی که جمع می شن دور و بر زینب اراذل و اشرار به هم می ریزم من شده از غصه ی تو زینب پیر شده بسته دست من با زنجیر می دیدم از روی تل که داداش شده با حنجرت خنجر در گیر وای من وای من ای حسین وقتی می ریزه سنگ به سر ما داداش از درو از دیوار به هم می ریزم من به خاطر تفریح می زنه نیزه دار نیزه به تو هر بار به هم می ریزم من خنده های شمر نمی ره یادم ماجرای شمر نمی ره یادم قربونه صورته خاکیه تو جای پای شمر نمی ره یادم وای من وای من ای حسین رضا نصابی حضرت زینب (س) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دیگه جونم رسیده بر لب خیلی دلتنگتم من امشب بیادیگه ببرم بابا تو رو به جون عمه زینب(س) نگاه کن چشمای گریونم نگاه کن این تنه پر خونم یه جوری سیلی زد بابا زجر دیگه کنده شدش دندونم به دور از چشمای ابالفضل نا نجیب عمه رو خیلی زد به لبش ناسزا بود بابا وقتی به عمه جون سیلی زد عمتی المظلومه عمتی المضروبه عمتی الیتیم یتیم یتیم عمتی المهمومه عمتی المحزونه عمتی الیتیم یتیم یتیم == بابا از زندگی من سیرم با این قد کمو نی پیرم به دلم افتاده امشب من کنار راس تو می میرم شدم از زندگی دل خسته ساق پام و ببین بشکسته صورت من ورم کرد بابا روی گونم جای یک دسته به خدا بابا کم اوردم هر جا اسم تورو می بردم دایما از سنان و از زجر لگدو کعب نی می خردم عمتی المظلومه عمتی المضروبه عمتی الیتیم یتیم یتیم عمتی المهمومه عمتی المحزونه عمتی الیتیم یتیم یتیم == می زدن تازیونه بابا می زدن بی بهونه بابا نمی گفتن سه ساله هستم می زدن وحشیونه بابا موهاتو کی کشیده بابا رگاتو کی بریده بابا قربون صورته ماهت شم لباتو کی دریده بابا می دیدم می زدش بی امون می دیدم می زدش خیزرون می دیدم از لب تو بابا توی تشت طلا می ریخت خون عمتی المظلومه عمتی المضروبه عمتی الیتیم یتیم یتیم عمتی المهمومه عمتی المحزونه عمتی الیتیم یتیم یتیم == شاعران سبکساز کربلایی رضانصابی کربلایی مجیدمرادزاده حضرت رقیه (س) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ویرانه ام پُر می شود از عطر گیسویت بابا کجا بودی؟ چرا خاکی شده مویت؟ پیدا نکردم جای سالم در سرت بابا تا بوسه ای برچینم از مابِین ابرویت پرواز کردم سوی تو؛ اما زمین خوردم این روزها زخمی شده بال پرستویت سجاده ام را پهن کردم کنج ویرانه من هم شبیه عمه ام هستم دعاگویت این است روز و شب دعایم: کاش من را باز یک بار دیگر می نشاندی روی زانویت احسان نرگسی حضرت رقیه (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خوش اومدی باپای سر،به خونه ی خرابم بابا ببخش ، نایی برا، بلند شدن ندارم ببین ز غصه پیرمو ، غم تو کرده آبم بر سینه دارم..............درد ِاسارت قلبم شکسته ازغم ِ،شام وجسارت از ظلم و جور ِ...............آل امیّه سرحسین بر دامن ِ، بی بی رقیّه بی بی رقیه........ نپرس که مثل مادرت، صورتمو پوشوندم جفای زجره وقتی که،از قافله جا موندم از ترس کعب نیزه ها ، از غم تو نخوندم هر جا گرفتم.........تو رو بهونه جواب درد ِدخترت،شد تازیونه از ظلم و جور...............آل امیّه سرحسین بردامن ،بی بی رقیّه بی بی رقیه......... حق داره که بوسه زده،عمّه رگ بریده ت جایی برای بوسه نیست،فدای زخم دیده ت دیگه ببر این دختر، از بار غم خمیده ت بابا نیگاه کن.......مویم سپیده موقع رفتنم دیگه، بابا رسیده از ظلم و جور............... آل امیّه سرحسین بر دامن ،بی بی رقیّه بی بی رقیه....... عبدالمحسن حضرت رقیه (س) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 در ماتم زینب همه‌جا گشته قیامت یا حضـرت سجاد سرت باد سلامت ای مردم عالم فریاد از این غم **** گردیده ز غم کرب و بلا شهر مدینه خون می‌چکد از دیدۀ گریان سکینه ای مردم عالم فریاد از این غم **** خامـوش شـده زمزمـۀ روح‌فزایش امشب شهدا دسته‌گل آرند برایش ای مردم عالم فریاد از این غم **** امشب به ملاقات هم آیند دو خسته پیشانی بشکسته و پهلـوی شکسته ای مردم عالم فریاد از این غم عباس شهید ای پسرِ ساقی کوثر بر خواهر مظلومۀ خـود آب بیاور ای مردم عالم فریاد از این غم **** امشب تو ز خون سر خود ای علی‌اکبر بـر عمــۀ مظلومــۀ خــود لاله بیاور ای مردم عالم فریاد از این غم **** آتـش کـشد از نالــۀ ســادات زبانه کز کعب سنان بر تن او مانده نشانه ای مردم عالم فریاد از این غم **** شاعر : حاج غلامرضا سازگار حضرت زینب (س) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•در وسعت شب، سپیده‌‌ای... و توسل جانسوز ویژۀ ایام اسارت خاندان آل الله به نفس حاج حسن خلج •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● در وسعت شب، سپیده‌‌ای آه کشید خورشیدِ به خون تپیده‌ای آه کشید آن لحظه که زینب به اسارت می‌رفت بر نیـزه سَرِ بریده‌ای آه کشید از سینه آه در غمت ای ماه می کشم بارِ غم تو را چو پَرِ کاه می کشم *من زینبم، به غم و درد عادت دارم، چهار سالم بود جلو چشمم مادرم رو کشتن، چهارسالم بود جلو چشمم سینه ی مادرم رو شکستن، هنوز غمِ مادرم یادم نرفته بود، دیدم از آسمان صدا میاد"یا اَهلَ العالَم قَد قُتِلَ المُرتَضی" در رو باز کردم، دیدم بابام رو با فرق خون آلودش، یه روزی هم حسنم صدا زد گفت: زینب! تشت رو بیار...بعد هم که کربلا، یکی یکی برادرام رفتن، پسرهام هم رفتن، این هم از اسارت...همه رو تحمل می کنم...* از سینه آه در غمت ای ماه می کشم بارِ غم تو را چو پَرِ کاه می کشم *اما اونی که داره زینب رو میکُشه اینه: سَرِ عشقِ من، سَرِ حسینِ من، نوک نیزه، تو دست یکی دیگه* بر نوک نیزه، جانِ اَخا غبطه می خورم او حنجرِ تو بوسد و من آه می کشم نشود فاشِ کسی، آنچه میانِ من و توست تا اشاراتِ نظر نامه رسانِ من و توست *حسین جان!هیچ کی نمی فهمه ما بهم چی می گیم...بی بی جان! به ما هم بگو، بذار ما هم کمی بفهمیم،ساده تر بگو بی بی جان!...* خزان زود هنگامِ تو ای گُل، بهارم را به زردی آشنا كرد نگه كن تا ببینی غربتِ عشق، مرا با كوچه گردی آشنا كرد *یه نگاه کن ببین اون زینبی که باباش وقتی میخواست من رو ببره کنار قبرِ پیغمبر، می فرمود: زینب جان! صبر کن، بذار نیمه شب بشه، مَردم تویِ خونه هاشون باشن، جلو جلو مردها رو می فرستاد میگفت: اگه چراغی روشنِ، اگه مشعلی روشنِ خاموش کنید، بابام علی جلو می ایستاد، حسینم!خودت سمتِ راستم، حسن سمتِ چپم، عباس با وجودی که سنی نداشت، از پشت سر می اومد، شمشیرش رویِ سینه اش، هی اطراف رو نگاه می کرد، تو اون تاریکیِ دلِ شب، چشمی به قد و بالایِ زینب نیاُفته...من همون زینبی ام که...* نیست فلک به قدر، هم پایه ام سایه ی من ندیده همسایه ام *اما داداش! الان پاشو نگاه کن ببین چه خبرِ، شهر رو چراغان کردن...* کوفه چراغانی شده زینب تماشایی شده ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•آقای ما رو از قفا .. و توسل جانسوز ویژۀ ایام اسارت خاندان آل الله به نفس حاج حسن شالبافان •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● آقای ما رو از قفا با دشنه کشتن بابای ما رو با لبای تشنه کشتن با تیغ و نیزه، جسمشُ صد چاک کردن آخر دهاتیا تنش رو خاک کردن .. جای یه خنجر، رو حنجرش بود جای هزاران زخم روی پیکرش بود هم خواهرش بود، هم مادرش بود چشم یه نامرد پی اون انگشترش بود لعنت به‌اون که پیکرش رو پشتُ رو کرد توی رگای حنجرش خنجر فرو کرد لعنت به اون خولی که دنبال سرش بود با ساربانی که پی انگشترش بود شاعر: امیر حسین الفت روضۀ امام سجاد سخترین روضۀ اهل بیتِ .. شهدامون فیض ببرن .. اونی که سوریه رفته متوجه میشه، از دروازه ساعات تا دم کاخ اون ملعون راهی نیست پیاده .. (چرا بعضیا گریه میکنن؟! مگه من چیزی گفتم؟!) .. امام سجاد فرمود طلوع آفتاب ما رو از دروازه ساعات وارد کردن .. دم دمایِ غروب رسیدیم دم کاخ این نامرد .. یعنی انقدر این زن و بچه رو تو این کوچه ها نگه داشتن ... داداش: خبر داری مرا بازار بردن .. بردن این زن و بچه رو محلۀ یهودیا .. ان شالله مادرش اجازه بده حق روضه رو ادا کنیم .. وقتی رسیدن محله یهودیا یکی از این پیرزن ها پنجره خونه‌ش رو باز کرد پرسید اینا کیه‌ان؟! گفتن یه عده اند از دین خارج شدن .. مرداشون رو کشتن ، زن و بچه هاشون رو اسیر کردن .. گفت از کدوم طائفه اند، بزرگشون کیه؟ گفتن بزرگشون حسین ابن علیِ .. گفت کدوم علی؟.. گفتن همون علی خیبر شکن .. میگه پول داد به یه عده گفت یه سنگ بزرگ برام میارید .. رفت تو ایوان خانه ش گفا به نیزه دار بگید جلو بیاد .. دیدن این پیرِزن سنگ رو برداشت .. چنان سنگُ به سرش زد .. دیدن سر از رو نیزه افتاد زیرِ دست و پا .. ای حسین ... روضه اینه که وقتی از آقا پرسیدن کجا به شما سخت گذشت، حضرت سه بار فرمودند الشام .. الشام .. الشام .. ان شالله به زودی بریم حرم بی بی عرض ادب کنیم .. همۀ شهر رو خبر کرده بود .. همه چشمایِ هیز .. یه عده شون مست بودن .. یعو اشاره کرد الان دخترِ علی رو وارد کنید .. تا زینبش وارد بزم یزید شد بالای نی محاسن سقا سفید شد زینبُ و دستای بسته زینبُ و سرِ شکسته زینبُ و مردای شامی زینبُ و یه مشت حرامی .. حسین ... ای تشنه لب حسین ... ای بی کفن کیا دلشون تنگِ کربلاست .. اینا تازه گوشه ای از مصیبت شام بود که گفتم .. یادِ همه شهدا به خیر ، حاج قاسم عزیزمون فیض ببره .. نزدیک به دو ساله این مرد خدا از پیش ما رفته .. اما اون چیزی که ما رو آتیش میزنه اینه بی هوا زدنش .. اما رفقا حاج قاسم مردِ جنگی بوده .. من بمیرم برا اون خانمی که تو کوچه ها نامرد چنان بی هوا زد تو صورت .. این یه دونه بی هوا زدن .. بزارید اینم بگم .. زیرِ یه بوته افتاده بود .. زجر از اسب پرید پایین، این بچه دستاشو آورد بالا .. من یتیمم .. اما نانجیب چنان با سیلی به صورتش زد .. به نیت فرج امام زمان صدا بزن ای حسین .... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
از من به غیر این تن تیره نمانده است شمع دلم ز هجر تو شد قطره قطره آب هرکس بقدر آه دلش داغ دیده است اما قسم به جان تو وای از دل رباب کارم تمام شد همه جا شد حسینیه با دستهای بسته خواهر تو کرده انقلاب یر یوزونده هانسی بیر یر بیله قارداش دلربادی روضه رضوانیدن بالادی آدی کربلادی قلبیلر گر کاه فرض اولسا مزارون کهربادی کربلانی گورمین یتمز جهاندا کامه قارداش قبریوه چوخلار گلر اولسون قسم ذات خدایه بیر بئله زوار قارداش بیرده گلمز کربلایه خادمین من زائرین ئوز قیزلارون دور باخ صفایه بوینی چینینده اوخور اوغلون زیارتنامه قارداش
در حیرتم که بی تو چه سان زنده مانده ام عهدي كه با تو بستم از اول، چنين نبود ده روزه ي فراق تو ، عمري به ما گذشت يك عمر بود هجر تو ، يك اربعين نبود حسین باخ بیر ربابه سینه سینه سود گلوب گزر دشت بلانی آختارار ئوز شیر خوارینی . ویر سود امر بالاسینی آلسون قوجاقینه بوش گورمه سینله اهل حرم تا کنارینی معذوریدی رقیّه قیزون قالدی شامده ویرسن اجازه شرح ایدرم اعتذارینی سولدی حجاز گلشنینون تازه غنچه سی شامین هواسی ائتدی خزان نوبهارینی ئوز قاره کوینگین ئوزونه ایلدیم کفن تا تیره شام ، شامین ایدم روزگارینی قبره قویاندا آلنینی ئوپدوم دیدیم بالا یات چک بو شهریده بی بیوون انتظارینی کوینگون الدن آلمشام من بو قبرون اوسته سالمشام من دور گور نجه قوجالمشام من یانیرام من غسلون ویرنده صبر و طاقت اندازه دن گچدی جنایت غساله یاندی بی نهایت یانیرام من سویلوب چراغ عمرون ظلمیله سوندوروبلر معلوم اولان بو طفلی الرده اولدوروبلر لای لای رقیه لای لای
دور کن از من غم و دلشورهٔ بیهوده را قسمتم کن یک خیال کاملا آسوده را دست هایم را بگیر آقا که خیلی خسته ام سخت ویرانم! ببین آرامش ِ فرسوده را @hosenih جز تو با هر کس نشستم تیشه زد بر ریشه ام پاک کردم از وجودم جز تو؛ هر که بوده را هستی ام را، هر چه را دارم به نام خود بزن جان و مال و خانه ام را؛ کلّ این محدوده را عمر؛ طی شد با بطالت، هر محرّم آمدم گریه کردم این مسیرِ رفته و پیموده را   نیست گریان در قیامت هر که شد گریانِ تو* اشک می ریزم میانِ روضه این فرموده را معصیت یک غدهٔ بدخیم و تو «نِعم الطبیب» جانِ من بردار از قلبِ مریضم «توده» را @hosenih شک ندارم که خدا با قصدِ بخشش میدهد- -دستِ تو کوهِ گناهانی که نابخشوده را بهترینها را برایم خواستی اما ببخش من به دستانت سپردم یک دل آلوده را! *پيامبر(ص): اى فاطمه(س)؛ همه چشم ها در روز قيامت گريان است جز چشمى كه بر مصيبت هاى حسين(ع) بگريد/بحار الأنوار-ج۴۴ص٢٩٣ شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e