|⇦•بخند گریه ات آخر مرا زِ پا..
تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها _کربلایی حسین سیب سرخی•✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
«السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ»
بخند ، گریه ات آخر مرا زِ پا انداخت
مرا ز پا و تو را دیگر از نوا انداخت
به جانِ من بخورد درد تو ، نخور غصه
غم تو لرزه به اندام مرتضی انداخت
غریبگی نکن ای آشنایِ مردِ غریب
بگو چگونه تو را کوچه از صدا انداخت
بگو چه کار کنم تا مرا حلال کنی؟
تو را حمایتِ از من در این بلا انداخت
دو تا نشان زده با تیرِ خود ، زمین خوردم
همان کسی که تو را بین کوچه ها انداخت
ببینمت! چقدر بد زده تو را نامرد
که ضرب پنجۀ او رویِ گونه جا انداخت
ببین نتیجۀ سیلیِ بی هوا این است
زِ هر کلام تو یک در میان هجا انداخت
نفس کشیدی و من بند آمده نفسم
لباس خونی تو از نفس مرا انداخت
شاعر : علی اکبر نازک کار
تو داری میری ..
سه ماهه که از شوهرت رو میگیری
دعا میکنی هی که زودتر بمیری
تو داری میری
دارم میسوزم ..
رو دیوار و در مونده خونِت
ببین که چی آورده زهرا به روزم
دارم می سوزم
{من زِ ثانی اشاره را دیدم
ضربه های دوباره را دیدم
مادرم رونشان نداد ولی
قطعۀ گوشواره را دیدم }
ای دادِ بیداد ..
مگه آتیش و میخ در میره از یاد
در سوخته خونه روی تو افتاد
ای داد بیداد
ای وای از این در ..
تو رو بی هوا زد توی کوچه نامرد
دیگه صورت و زیر چشمات ورم کرد
ای وای از این در
*گفت دستم تو دستِ مادرم بود .. با مادر داشتیم میومدیم سمتِ خانه .. یه وقت نانجیب جلو راهمونُ گرفت ، چنان به صورتِ مادرم زد .. الله اکبر .. (مرغ دل یک بام دارد دو هوا ، گه مدینه میرود گه کربلا ..) فرج امام زمان ، شفایِ همۀ مریضان .. مادربزرگُ مدینه زدن گوشوار از گوشش افتاد .. غروبِ عاشورا هم دنبالِ این زن و بچه ... هرجا نشستی فرج امام زمانمون یا حسین ...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_حسن_حسینخانی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
#امام_حسین
ظاهراً دارم به روی سینه و سر میزنم
باطناً دارم توسل میکنم در میزنم
روی بال حضرت جبریل پروازم دهند
آن زمانی که سر تیغ علم "پر" میزنم
آبرودار دو عالم آبرویم را نبرد
تا ابد بر سینه ی خود سنگ دلبر میزنم
هیئت اش با خانه اش فرقی ندارد... بعد از این
هیئت اش را آب و جارو مثل قنبر میزنم
بُرد با جاروکش بی ادعای روضه است
غیر از این باشم کف افسوس محشر میزنم
گریه کن که نیستم... تنها سیاهی لشگرم
پس به این نیت فقط به مجلس اش سر میزنم
تا به نامحرم نگاهی میکنم از روی عمد
بر تن زخميِّ آقا تیر و خنجر میزنم
خوب شد که این شب جمعه کنارش نیستم
چون که دارم حرف های گریه آور میزنم
گفت زینب: ای برادر از کنار اکبرت
برنخیزی من خودم را پیش لشگر میزنم
هم علی را هم تورا از دست دارم میدهم
پاشو ورنه دست بر گیسو و معجر میزنم
زود پاشو حرمله خنده به آهم میکند
لشگر بی چشم و رو دارد نگاهم میکند
رضا قربانی
@deabel
#امام_حسین
ای روح عشق، معنی خلد برین، حسین
راز و نیاز روز و شب راغبین، حسین
ما در کنار تو همه آسوده خاطریم
واضح ترین تجلی حِصن حَصین، حسین
هیئت اگر نبود بساط جنون نبود
روحی فداك... حضرت عشق آفرین، حسین
اول خدا برای تو روضه گرفته است
اول گریست بهر تو روح الامین حسین
ما نوکران مادر فضل و کرامتیم
ما را بخر به حرمت ام البنین حسین
محشر همه به دور شما سینه می زنیم
با این نوا و زمزه ی دلنشین "حسین..."
بنده بدون گریه مقرب نمی شود
این نکته نزد ما شده عین الیقین حسین
یک سال می شود که به فکر زیارتیم
ما را به کربلا برسان اربعین حسین
عمری است آه ما همه از آه زینب است
در گوش ماست سوز ندایی حزین... "حسین..."
رحمی به حال خواهر خود کن مقابلش
پرپر نزن... نکش بدنت را زمین، حسین
بالای نیزه رفتی و از حال رفته است
در پای نیزه خواهر خود را ببین، حسین
محمد جواد شیرازی
@deabel
#امام_حسین
آن را که بین روضه فغانش نمی دهند
در روضه ی بهشت مکانش نمی دهند
هرکس مراقب سخن خود نبوده است
نام حسین را به زبانش نمی دهند
چشمی که بر شمایل نامحرمان رسد
بر گریه ی حسین امانش نمی دهند
هر کس که خرج شد به هوای غریبه ها
حال و هوای عشق به جانش نمی دهند
هرکس سراغ خانه ی غیر از حسین رفت
رنگی هم از بهشت نشانش نمی دهند
قلبی که می تپد ز غم سم اسب ها
جز ضرب عشق در ضربانش نمی دهند
آن پیکر مقطع الاعضاء و پاره را
با سم اسب ها هیجانش نمی دهند
طفلی که تشنه بوده و از هوش رفته است
با بوسه سه شعبه تکانش نمی دهند
یک دخترسه ساله بهانه اگر گرفت
ناگه سربریده نشانش نمی دهند
سیدروح الله مؤيد
@deabel
#امام_حسین
دلم شراره ی شمعی شده در انجمنت
صدای زخمی من وقف زخم های تنت
سلام بر تو که با خون خویش کردی غسل
سلام بر تو که گردید بوریا کفنت
تو آن صحیفه ی صد پاره ای که بنوشتند
هزار و نهصد و پنجاه آیه بر بدنت
تمام عمر، رضا بوده ای به زخم قضا
از آن "رضاً بقضائک" شد آخرین سخنت
تو بر هزار سلیمان کنی سلیمانی
روا نبود کُشَد سی هزار اهرمنت
به طل زینبیه خواهرت به سر می زد
که دید در دل گودال دست و پا زدنت
از آن زمان که شکست استخوان سینه تو
شدند خیل ملایک به عرش سینه زنت
رواست آنکه ملایک ز عرش سجده برند
بر آن حصیر که هنگام دفن شد کفنت
روا نبود که هنگام خواندن قرآن
سرت به نی بود و خون بریزد از دهنت
استاد حاج غلامرضا سازگار
@deabel
#امام_حسین
سر جدا بود ولی پیکرش افتاد زمین
روی تل لطمه زنان خواهرش افتاد زمین
آمد و دید که دارد ز قفا می بُرَّد
او زِ پرپر زدن یاورش افتاد زمین
تا علمدار زمین خورد عدویش میگفت
بی پناه است همه لشکرش افتاد زمین
دامن طفل حسین ابن علی سوخته و
در بیابان بلا دخترش افتاد زمین
بسته بر نیزه شده یک سر کوچک ای وای
سر اصغر جلوی مادرش افتاد زمین
زیر لب عمه ی سادات دمادم گوید
وای از آن دم که علی اکبرش افتاد زمین
کَند با خنجر خود قبر برای پسرش
از غم و داغ علی اصغرش افتاد زمین
ای خدا نیست ببیند که میان بازار
دخترش با رخ بی معجرش افتاد زمین
از غم دوری او دختر خونین بدنش
ناله سر داد و کنار سرش افتاد زمین
عبدِ کریم
@deabel
#حضرت_زهرا
غرقم به موج غصه و درد و محن علی
حتی مرا نمانده توانی به تن علی
از لحظه ای که صورتم آسیب دیده است
من با اشاره با تو بگویم سخن علی
وقتی که بین کوچه عدو راه من گرفت
دیدم فتاد لرزه به جان حسن،علی
از بس که آب گشته تمام تنم،ببین
گریان شده به پیکر من پیرهن علی
از آن لگد که خصم به جسمم زده،بدان
خون می چکد هنوز ز پهلوی من علی
خیلی مواظبت ز حسینم نما،که من
دلواپسم به غربت آن بی کفن علی
ترسم تنش به هم بخورد زیر نعل ها
ترسم که مثل خاک شود آن بدن علی
محمود اسدی
@deabel
#حضرت_زهرا
مقتل نوشته تا زِ ولایت بُریده اند
آتش به درب خانه ی طاها کشیده اند
مقتل نوشته است لگدها به در زدند
بر قلب بی قرار علی هم شرر زدند
مقتل نوشته تا که شما را کتک زدند
بر زخمهای سینه ی حیدر نمک زدند
مقتل نوشته دست علی را که بسته اند
با تازیانه بازویتان را شکسته اند
مقتل نوشته تا که شما خورده ای زمین
شد کشته محسن تو زِ بیدادِ ظلم و کین
مقتل نوشته کوچه و سیلی و مجتبی
دستی پلید و صورت نیلی و مجتبی
مقتل نوشته دومیِّ پست ، بی هوا
سیلیِ محکمی زده بر صورت شما
مقتل نوشته که زِ علی رو گرفته ای
بانو همیشه دست به پهلو گرفته ای
مقتل نوشته بعدِ پدر قد خمیده ای
در آن سه ماه روی خوشی را ندیده ای
مرتضی شاهمندی
@deabel
#حضرت_زهرا
آتش زدند بر در دارالولایه ات
سیلی زدند بر رخ از گل نکوترت
یک فرد نه دو تن نه شنیدم چهل نفر
در پیش دیدگان علی ریخت بر سرت
از پای اوفتادی و کردی قیام،لیک
دستت به تازیانه جدا شد زرهبرت
ای شمسۀ سپهر نبوت روا نبود
ابر سیه کشند به روی منورت
بر فرق و دیده خاک سیه اشک حسرتش
آنکو به اشک، خاک نشوید زچادرت
با خصم دین مبارزه حتی به پشت در
بر شیر حق مجاهده حتی به بسترت
باید گرفت درس علی دوستی زتو
آنسان که از تو درس گرفته است دخترت
(میثم) کجا و یاری تو، کن کرامتی
شاید شود به نظم جهان سوز یاورت
استاد حاج غلامرضا سازگار
@deabel
#احادیث_مقتل
#ما_زالت_بعد_أبیها
وَ رُوِيَ: أَنَّهَا أَخَذَتْ قَبْضَةً مِنْ تُرَابِ قَبْرِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَوَضَعَتْهَا عَلَى عَيْنَيْهَا وَ أَنْشَدَتْ تَقُولُ:
مَا ذَا عَلَى مَنْ شَمَّ تُرْبَةَأَحْمَدَ
أَنْ لاَ يَشَمَّ مَدَى اَلزَّمَانِ غَوَالِيَا
صُبَّتْ عَلَيَّ مَصَائِبُ لَوْ أَنَّهَا
صُبَّتْ عَلَى اَلْأَيَّامِ صِرْنَ لَيَالِيَا
وَ لِمَا سَبَقَ مِنْ أَمْرِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِالنَّوْحَةِ عَلَى حَمْزَةَ .
و روايت شده است كه آن حضرت، مشتى از خاك قبر پدر بزرگوارش صلى الله عليه و آله و سلم بر گرفت و بر چشمهاى انور خود گذاشت و اين شعرها را انشاد نمود:
ما ذا على من شمّ تربة احمد
ان لا يشمّ مدى الزمان غواليا
صبّت علىّ مصائب لو أنها
صبّت على الايام صرن لياليا
چه باك است بر آنكه خاك مزار احمد را ببويد، اگر نبويد در تمام روزگار بوى خوش. گرانبار مصيبتهايى بر من فرو ريخته است، كه اگر بر روزهاى روشن فرو ريزند، چون شبان خواهند شد.
و از اين جهت است كه امر آن حضرت به گريستن بر حمزه رضى الله عنه سابقا روايت شد.
📚مسکّن الفؤاد، عند فقد الأحبة و الأولاد، جلد ۱ صفحه۱۱۲
#احادیث_مقتل
#ما_زالت_بعد_أبیها
@deabel
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت سالروز #صلح_امام_حسن_مجتبی_ع
#عاطفه_جوشقانیان
▶️
کوچه در انتظار عبور نسیم بود
ذکر تمام چلچله ها یا کریم بود
@hosenih
باران شد از شبی که به چشمش دخیل بست
ابری که سال های زیادی عقیم بود
بخشیده بود سایه خود را به هر درخت
بخشندگی بدون حضورش یتیم بود
در صلح خود مقدمه انقلاب داشت
در سجده هم به فکر قیامی عظیم بود
سجاده هم کشیده شد از زیر پای او
هم صحبتش تمامی آن شب گلیم بود
کوچه، انارهای ترک خورده، گرد و خاک
حال نسیم و چلچله حال وخیم بود
@hosenih
با آرزوی بوسه به تابوت پرگشود
تیری که فکر دیدن او از قدیم بود..
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت سالروز #صلح_امام_حسن_مجتبی_ع
#وحید_دکامین
▶️
به شُکر آنکه تو هستی مرا امام، حسن
نشستـه ام بنویسـم کـه ٱلسَّـلام، حسن
چگونه واژه بـه اوصافت اختیار کنم
کمـالِ حُسـنِ تو آقـا کجا..؟ کلام، حسن
@hosenih
کجـا به درکِ مقـام تو پی بَـرَند اوهـام؟!
به مدح تو چه بگویم در این مقام، حسن
مرا به نامِ "گدای حسن" صـدا کـردند
به انتساب شمـا دیـدم احتــرام، حسن
به جای جور و جفایی که دیدی از یاران
بخـوان تـو ایـل و تبـارِ مـرا غلام، حسن
اَلا کـه عـزّت هــر مـؤمـنِ خــداجویی،
زبان به مدحِ تو وا می کنم مُدام، حسن
بـه نـامِ نامی تـو إلتجــا کنـم هـــر روز
تویی تو حُسنِ هر آغاز و هر خِتام، حسن
به لطفِ مَقدم تو ماهِ حقّ، فضیلت یافت
که جلوه ی دگـری داده بـر صیام، حسن
تویی که خنده به لب های مادر آوردی
تویی نبی صفـت و احمــدِ تمـام، حسن
تو سفـره دار علـی در مدینـه بـودیّ و
گـدا گـرفته ز دستانِ تـو طعـام، حسن
سکوت و صبـر تو رونق به دینِ حقّ داده
وَ داشت صلحِ تو صدها هزار پیام، حسن
امــامِ کـرب و بـلا اقتــدا بـه تـو دارد
به یُمنِ صلح تو کـرده حسین قیام، حسن
کسی که جنگِ جمل، کفر را ز پا انداخت
وَ روز خصـمِ علـی را نمـوده شـام، حسن
تمـامِ لشگـرِ کوفـه بـه یادت افتـادند
به روز واقعه قاسم چو کرد قیام، حسن
فتـاده لـرزه بـر انـدام أَزْرَق و آلـش
چو بُرده نامِ تو و داده تا پیام، حسن
ز جـور همسـرِ ملعـونه، ای ولـیّ خـدا
تو را نشد که شود زندگی به کام، حسن
@hosenih
میانِ کوچه ی غم، بس که روضه جانسوز است
نیـافتْ زخمِ غمت یکـدم التیـام، حسن
غُبارِ قبر تو داروی دردِ مسکین است
که مانده در هوس عطر آنْ، مشام، حسن
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت سالروز #صلح_امام_حسن_مجتبی_ع
#قاسم_صرافان
▶️
آن ماه که در دامن زهرا بنشیند
باید که چنین در دل دنیا بنشیند
ای عرش نشین! شأن قدمهای تو تنها
این است که بر شانهی طاها بنشیند
@hosenih
حالا که تویی آیهای از سورهی کوثر،
باید که به تفسیر تو مولا بنشیند
شد لؤلؤ حُسن تو، فقط قسمت آن دل،
آن دل که به درگاه دو دریا بنشیند
آنقدر کریمی که فقیر آمد و گفتی:
از ماست، بگویید که بالا بنشیند
@hosenih
آقای جوانان بهشت است، جماعت!
دورِ که نشستید؟ که تنها بنشیند
اسلام شما چیست؟ که در آن پسر هند،
جای پسر امّ ابیها بنشیند
شاید پسر فاطمه از پای بیفتد،
اما که شنیده است که از پا بنشیند؟
@hosenih
صلح تو چنان تیر که در چله نشسته ست
گیرد هدف امروز، که فردا بنشیند
در حیرتم از جَعده، چگونه دلش آمد،
آن زهر، به کام تو دلآرا بنشیند؟
این تیر که اینجا کفنت را به تنت دوخت
فرداست که بر دیده سقا بنشیند
@hosenih
لعنت به دلِ سنگ و سیاهی که سبب شد
داغت به دلِ گنبد خضرا بنشیند
شیرین دهن کرببلا، گلپسر توست
از توست که اینگونه به دلها بنشیند
میگفت: عمو! نامهی باباست به دستم
برخوان و بگو قاسمت آیا بنشیند؟
@hosenih
با اذن برادر، پسر تو، شب آخر
برخاست که خیمه به تماشا بنشیند
جسم پسرت، آه! شبیه جگرت شد
تا خونِ تو هم، در دل صحرا بنشیند
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت سالروز #صلح_امام_حسن_مجتبی_ع
#علی_اصغر_یزدی
▶️
دست های کریم تو فهماند
که سخاوت به مال و ثروت نیست
در تواریخ مثل تو هرگز
هیچ کس صاحب کرامت نیست
از پس پرده دست های شما
علت قلب های شاد شده
حاتم طایی از کرامت تو
صاحب شهرت زیاد شده
@hosenih
دست اعجاز پیش تو عجز است
چه کسی از تو سر در آورده ؟؟
جبرئیل از سلام سمت بقیع
در هوای تو، پَر در آورده
«حُسن» را نام تو «حَسن» کرده
بر گناهان ثواب را بچشان
بر شب خشک این کویر بیا
بارش آفتاب را بچشان
دست هایت،به خوب و بد بخشید
لطف دست تو مثل خورشید است
در روایات خوانده ام ، آقا
هستی اش را سه بار بخشید است
بر فقیران شهر، سفره ی تان
درد را التیام می داده
از تواضع امام عرض و سما
به جزامی سلام می داده
رُکنی از رُکن های آل کسأ
با وجود تو استوار شده
مادرت فاطمه چه خوشحال است
پسرش مرد کارزار شده
@hosenih
صلح تو از نبودن یار است
جرأتت را جمل همه دیدند
دست بردی به قبضه ی شمشیر
علم را با عمل همه دیدند
ای که دادی جواب ،بی پرسش
تشنه گان را به آب هم برسان
ما دعاییم ای عزیز خدا
بر دعا استجاب هم برسان
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت سالروز #صلح_امام_حسن_مجتبی_ع
#سعید_تاج_محمدی
▶️
نرفته است کسی نامراد از در او
فدای او که کریم است نام دیگر او
هر آنکه خواست ببیند جمال عقل به چشم
بگیرد آینه ای صاف در برابر او
@hosenih
به خانه ای که حسن داشت، هر زمان رد شد ،
سلام داد به صوتی رسا پیمبر او
چه خانه ای؟ که بهشت است هر کجا حسن است
علی الخصوص که باشد حسین در بر او
به خانه ای که حسن دارد و حسین، بگو
کسی که خاک درش نیست خاک بر سر او
برای مدح امام کریم ما کافیست
که حیدرست پدر، فاطمه ست مادر او
اگر به جنگ درآید کجاست خصمی که
به در برد سر و دست از جلای خنجر او؟
اگر به صلح رود باز حق به جانب اوست
که فتح و عزت و عشق است نام لشگر او
در این طرف حسن ابن علیست در میدان
در آن طرف زر و تزویر در برابر او
@hosenih
خوشا به من حسن ابن علی امام من است
سلام ما به محمد به سبط اکبر او
قرار جمله ی عشاق سال آینده
شب تولد او مرقد مطهر او... . .
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت سالروز #صلح_امام_حسن_مجتبی_ع
#محمود_ژولیده
▶️
درد مرا نگاه نجيبت دوا حسن
در راه دوست آنچه ببخشي سزا حسن
دشمن ز بذل دستِ كريمت عطا بَرَد
بر دوستان عطاي كريمان روا حسن
@hosenih
سائل اگر سخاوت بي نقص طالب است
هرجا رود به غير حريمت خطا حسن
اي عادتت كرامت و احسان ، سجيّتت
عالم كنار سفرة تو مجتبي حسن
ذرات تا كُرات همه ميهمان تو
با ميزباني تو فلك آشنا حسن
@hosenih
افضل تر از ولاي تو نبْوَد عبادتي
مِهر تو پاسداريِ آل عبا حسن
يوسف كجا و حُسن تو اي آفتاب حُسن
صدها هزار يوسفت اي شه ، گدا حسن
شك نيست انقلاب حسين از تو پا گرفت
محصولِ صلح توست ، اگر كربلا حسن
@hosenih
هر ديده اي كه سبز بگريد به غربتت
خندان تر از بهار به روز جزا حسن
جز داغ تو كه باعث لَخت جگر نشد
سيلي است قاتل تو نه زهر جفا حسن
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت سالروز #صلح_امام_حسن_مجتبی_ع
#مرضیه_عاطفی
▶️
ای به آقایی ملقّب، یامُعزّالمؤمنین
نام ِ تو ذکرِ مجرّب، یامُعزّالمؤمنین
نزد ِ سائل ها کریم و در هیاهویِ نبرد؛
از جنم هستی لبالب، یامُعزّالمؤمنین
@hosenih
محض ِ یاری دادنت حق می کند لشکرکِشی
می نشینی تا به مَرکب، یامُعزّالمؤمنین
با غضب ابرو گره کردی جمل شد تار و مار
دشمنت افتاد در تب، یامُعزّالمؤمنین
خوش درخشیدی! علی(ع) احسنت گفت و در دلش
یادِ خیبر بود و مرحب، یامُعزّالمؤمنین
صلح تو اوجِ بصیرت بود و سر تا پا قیام
صبرِ تو ناجیِ مذهب، یامُعزّالمؤمنین
@hosenih
شک ندارم پیش از هر خطبه های خود حسین(ع)
گفته در آغازِ مطلب... یامُعزّالمؤمنین
ضربۂ شمشیرِ قاسم(ع) شد کُشنده، چون بر آن
حک شده با دست زینب(س)، یامُعزّالمؤمنین!
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت سالروز #صلح_امام_حسن_مجتبی_ع
#مهدی_جهاندار
▶️
جز، از حسن اینقدر کرامت که شنیده است
این قدر کرامت که شنیده است و که دیده است
احمد روش و فاطمه رفتار و علی خو
روی مَلک از وصف رخش رنگ پریده است
@hosenih
اولاد علی اکرمُ مِن کلّ کریمند
نسبت به حسن اقربُ مِن حبل وَرید است
گفتم رگ گردن، غزلم کرب و بلا شد
أحلی عسل ِ کیست که شمشیر کشیده است
صلح حسن اسلام خروش است نه سازش
اسلام یزید است که در خویش خزیده است
@hosenih
رفتند که آیین علی زنده بماند
مردان خدا، غرقه به خون، بی سر و بی دست
با قصد تماشای ضریحی که نداری
"از خون جوانان حرم لاله دمیده است"
با صلح اگر کشته شدی کشته ی عشقی
بی عشق، کسی کرب و بلا را نچشیده است
@hosenih
در پاسخ یَابن الحسن نیمه شب کیست
کافاق در آفاق، سپیده است و سپیده است
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت سالروز #صلح_امام_حسن_مجتبی_ع
#زهرا_سپه_کار
▶️
ماه پشت ابرهای تار دستش بسته نیست
موج یعنی حیدر کرار دستش بسته نیست
آسمانی از کرامت دارد این ماه تمام
ماه من در موقع افطار دستش بسته نیست
@hosenih
صلح یعنی کربلا زیر سکوتش جاری است
رود اگر رود است در شنزار دستش بسته نیست
صلح یعنی رهبر بی یار دستش بسته است
کربلا یعنی که پرچمدار دستش بسته نیست
ای شهیدان مرحبا از برکت خون شما
این زمان تنهاترین سردار دستش بسته نیست
@hosenih
صبح فردایی امامم حی ّ و حاضر می رسد
برخلاف عهد ما این بار دستش بسته نیست
می نویسد آیه های عشق را دور بقیع
آن زمان استاد کاشیکار دستش بسته نیست
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت سالروز #صلح_امام_حسن_مجتبی_ع
#محسن_ناصحی
▶️
شکرُ لِلّه اگر زبان دارم
طبع آیینیِ روان دارم
خاکیم ، میل آسمان دارم
بال اگر نیست نردبان دارم
شاعرم ، بر زبان من عشق است
شکر، نام و نشان من عشق است
@hosenih
عشق اگر هست در یَمُت یَرنی است
من اویسم وفای من قرنی است
دل من چون عقیقها یمنی است
خون دلم پس مرام من حسنی است
هرکجا عشق خیمه زد وطن است
شکرُلِلّه امام من حسن است
@hosenih
ما به توحید از خدا گفتیم
در نبوّت ز مصطفی گفتیم
در امامت ز مرتضی گفتیم
در کرامت ز مجتبی گفتیم
ما مسلمان این قبیله شدیم
وَبتَغوا را اِلی الوسیله شدیم
@hosenih
ذکر ماشد به هر کلام ، حسن
نیّتِ ما به هر سلام ، حسن
بر زبانها علی الدّوام ، حسن
کن نگاهی به ما امام حسن
دل ما خون شد ای بقیع نشین!
یا کریم آمد ای کریم ! ببین
@hosenih
پاکشیدی تو از مناظره ؟ نه
ترس داری تو از مخاطره؟ نه
صلح کردی ولی مذاکره ، نه
در بقیعی ولی محاصره ، نه
آل وهّاب کمتر از آن است
که ببند ز شیعیان تو دست
@hosenih
ما تو را در خطر نمی بینیم
دشمنت را قَدَر نمی بینیم
دیگر از سَم ضرر نمی بینیم
بر سر نیزه سر نمی بینیم
که بقیع تو خوش سرانجام است
پایتخت جهان اسلام است
@hosenih
کو؟ ندیدند در جدل چه گذشت؟
سالها بر سر ملل چه گذشت؟
یا ندیدند در جمل چه گذشت؟
بر سر وارث هبل چه گذشت؟
حسنی زاده ها فراوانند
وای اگر تیغ را بجنبانند
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت سالروز #صلح_امام_حسن_مجتبی_ع
#معین_اصغری
▶️
کلید کرب و بلا در متانت حسن است
قیام آنکه به نی شد قیامت حسن است
سکوت مسئله سازش فراتر از درک است
که حفظ وحدت امت سیاست حسن است
@hosenih
نه با معاویه لبخند زد نه سازش کرد
به زیر سلطه نرفتن ظرافت حسن است
به رغم مدعیانی که در پی صلح اند
زمان گواه شکوه و شجاعت حسن است
@hosenih
فقط سکوت حسن را شنیده اند انگار
وگرنه جنگ جمل هم علامت حسن است
**
فقط نه اینکه به یادش دل من آشفته است
زمین... زمان... همه جا حرف غربت حسن است
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت سالروز #صلح_امام_حسن_مجتبی_ع
#علیرضا_خاکساری
▶️
ای مسیح خانه ی مولی الموالی مجتبی
مظهر حُسن خدای لایزالی مجتبی
"ابن شهر آشوب" اینگونه روایت میکند
چون پیمبر صاحب شان و جلالی مجتبی
@hosenih
هم "سیادت" هم "شرافت" بهترین میراث توست
وارث "مجد" نبی کوه کمالی مجتبی
از تبار یاس هستی بوی زهرا میدهی
بسکه مثل مادرت پاک و زلالی مجتبی
میروی عکس همه با دست پر از خانه ات
رو به خانه میکنی با دست خالی مجتبی
خود به دنبال یتیمان میروی مثل علی
در سخاوت در کرامت بی مثالی مجتبی
هرکجایی که قدم برداشتی از رحمتت
شد متمول گدای آن حوالی مجتبی
حاتم طایی به لطفت حاتم طایی شده
سائلت برهم زده مال و منالی مجتبی
بیخود از خود میشوم وقتی صدایم میزنی
با نگاهت میشوم حالی به حالی مجتبی
من حبیبک ؟ من امیرک ؟ من امامک ؟ بی گمان
تو جواب روشن هرچه سوالی مجتبی
"بالحسن" بال قنوتم شد که معراجی شدم
ای نگاهت باعث رشد و تعالی مجتبی
@hosenih
ذکر تو دارد طراوت سینه را آباد کرد
مثل جنگل های سرسبز شمالی مجتبی
خواب دیدم در حریم تو شب شعری به پاست
شعر میخواندم در آن صحن خیالی مجتبی
کام من مهر تو را از سینه ی مادر گرفت
بهترین سوغاتی شیر حلالی مجتبی
نذر فرش بارگاهت با هزاران آرزو
عمر من طی شد به پای دار قالی مجتبی
جان بگیرد با نگاهی مُرده غیر ممکن است
با تو ممکن میشود امر محالی مجتبی
@hosenih
چشمه های نور از شعر تو جاری میشود
روشنایی بخش چشمان "وصالی" مجتبی
دست و بال جانفدایت را نبندد وزن شعر
بابی انتم و امی و نفسی و اهلی و مالی مجتبی
به سیاهی ات قسم چندین برابر میدهی
هرکه خرج روضه ات کرده ریالی مجتبی
گر به دنیا بود عمرش حضرت شیخ صدوق
مینوشت از غربتت صدها "امالی" مجتبی
صلح تو زیر سر مردان از زن کمتر است
زخمی شمشیر اشباح الرجالی مجتبی
غصه ی قد کمان آخر کمانت کرده است
گریه داری با همین قد هلالی مجتبی
@hosenih
این همه موی سپید تو حکایت میکند
کرده پیرت غصه ای در خردسالی مجتبی
****
پای هر بیتی که میگویم خجالت میکشم
در خور شان ات ندارم شعر عالی مجتبی
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت سالروز #صلح_امام_حسن_مجتبی_ع
#سعید_تاج_محمدی
▶️
تویی امیر جمل، ذوالفقار غیرت حیدر
لوای صبر و جهادی به روی دوش پیمبر
حسین هست و ابوالفضل هست و قاسم و زینب
تو را امیر مدینه! چه حاجت است به لشکر؟
@hosenih
به هیچ جا نرسیده است آنکه در همه ی عمر
بدون عشق تو خوانده نماز و رفته به منبر
بپای عشق تو آنکس که سر نداده عجب نیست
که با معاویه در پای چند سکه نهد سر
ستون دینی و قرآن ناطقی چه نیازی
به مدرک است؟ بگو مدرک از مباهله بهتر؟
صدای غرش شمشیر در غلاف، گواه است
که صلح سرخ تو با فتح و عزت است برابر
@hosenih
نه جام زهر، که جان تو را گرفت دمی که
شکست پیش نگاه تو گوشواره ی مادر
امام بی حرم! این دل همیشه بوده حریمت
دلی که بوده به نام حسن همیشه معطّر
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
به مناسبت سالروز #صلح_امام_حسن_مجتبی_ع
#امیر_عظیمی
▶️
سائلی که حلقه ی در را به وقتش می زند
دست صاحبخانه روزی سر به بختش می زند
ای گدا، بر حاتم این در سلیمان رو زده
نوح هم این آستان را بارها جارو زده
@hosenih
ای که محتاجی، بیا خوان طلب را پهن کن
خاک پای شاه شو، بال ادب را پهن کن
تا رسیدی پای در، لاترفعوا أصواتکم
در بزن، آرامتر، لاترفعوا أصواتکم
صبر کن آقا خودش در را به رویت وا کند
ابر رحمت، قطره ات را از کرم دریا کند
صاحب این خانه فضل الله یوءتی من یشاست
او کریم آل طاها، او حسن، او مجتباست
کیست این ماهی که بر او آسمان تعظیم کرد
ثروتش را با فقیران بارها تقسیم کرد
کیست این، فرزند وصل عادیات و کوثر است
در دلیری و شجاعت، حیدر ابن حیدر است
او که در جنگ جمل با تیغ ابرو آمده
روبرویش ناقه ی فتنه به زانو آمده
@hosenih
در مقام صبر او اندیشه حیران مانده است
از نظر بر حلم او احساس نالان مانده است
قامت ایوب از صبر حسن خم می شود
صلح او با غربت و تدبیر توأم می شود
روز محشر خود گواه محکم این مدعاست
مذهب شیعه، همانا درک صلح مجتباست
این امام مهربان از جنس نور و روشنی است
سینه اش، مثل حسین بن علی بوسیدنی است
سینه ای که مخزن اسرار مادر بوده و
شاهد آن کوچه و آزار مادر بوده و
@hosenih
کوچه ها، احساس او را هی به آتش می کشند
این مدینه، کوچه هایش آخر او را می کشند
کوچه ای تنگ و دلی سنگ و نگاه فاطمه
کشته او را خاطرات قتلگاه فاطمه
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات
#عادل_حسین_قربان
▶️
یادت اگر مدام نکردم، مرا ببخش
در مقدمت، قیام نکردم، مرا ببخش
@hosenih
از آن نگاه، دَم زدم، اما هنوز هم
در شانِ تو، کلام نکردم، مرا ببخش
حُسنِ کلام هستی و هرجا که حرف را
با نامِ تو، ختام نکردم، مرا ببخش
هر کار را، بدونِ تو آغاز کردم و
با یادِ تو، تمام نکردم، مرا ببخش
آنچه مرا، زِ نورِ تو، محروم میکند،
بر خویشتن، حرام نکردم، مرا ببخش
در روضهها گریستم، اما دو قطره آب
جاری، سوی خیام، نکردم، مرا ببخش
فکری برای اینهمه زخمِ نشسته بر
رویِ تنِ امام نکردم، مرا ببخش
@hosenih
...دور از حریم کرب و بلا بودم و اگر،
از دور هم سلام نکردم، مرا ببخش
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e