eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
نذر یار است، میان تن اگر جان داریم هرچه داریم ازین نیمه ی شعبان داریم اشتیاق دل دیوانه ی ما دیدنی است خنده بر چهره ولی دیده ی گریان داریم @hosenih از عطا و کرم حضرت نرجس خاتون عشق دلدار، در این سینه فراوان داریم هر که هر چیز دلش خواست بگوید اما ما به برگشت گل فاطمه ایمان داریم عهد بستیم که جان بر کف مهدی باشیم با نبی و علی و فاطمه پیمان داریم خودمانیم چه عیدی؟! چه سرور و جشنی؟! تا که دلبر نرسد، حال پریشان داریم سر و سامان همه از اوست، اگر سر نرسد... تا ابد زندگیِ بی سر و سامان داریم تا که فریاد زند بانگ أناالمهدی را تا همان دم به خدا غصه ی هجران داریم کاش با آمدنش، روشنی دیده شود تا به کی گریه ی خود، از همه پنهان داریم؟ کاش یک بار به ویرانه ی ما سر بزند کاش این جمعه ببینیم که مهمان داریم مطمئنیم شب نیمه ی شعبان، حرمِ... کربلا رفته و ما پاره گریبان داریم ای ملائک برسانید بر آن شاه کرم روسیاهیم و همه حاجتِ غفران داریم برسانید که در صحن قدیم الاحسان التماسِ کرم از معدن احسان داریم سالیانی است که ما منتظران، دیده ی تر... یاد خشکیِ لب سیدالعطشان داریم @hosenih آتشی را که میان دل خود داشته ایم از غم غارت ارباب، کماکان داریم نعل، خوش یُمن نبوده است، بدانید که ما دل پُر از سُم و از نعل ستوران داریم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بعد سرما بهار می آید لطف پروردگار می آید بی قراری؟ قرار می آید به سر این انتظار می آید جام اعلاتری دهید امشب باده ی کوثری دهید امشب مژده بر عسکری دهید امشب دلبرِ گل عذار می آید @hosenih عید موعودِ نیمه ی شعبان روز مسعودِ نیمه ی شعبان برکت و جودِ نیمه ی شعبان ناجی روزگار می آید پسر نرجس، آفتاب زمین بهجت و شور هر دل غمگین آرزوی تمام صدیقین نور لیل و نهار می آید مهر جانانِ خود نگه دارید در دل، ایمان خود نگه دارید عهد و پیمان خود نگه دارید مرد باشیم، یار می آید لحظه لحظه گناه من را دید واسطه شد، خدا مرا بخشید باز چشم از معاصی ام پوشید با بدی ام کنار می آید دیده ام اشک بار می بیند همه را جز نگار می بیند مثل یعقوب، تار می بیند مرهمِ چشم تار می آید از کرامات حضرتش خجلم مِهر خود ریخت بینِ آب و گلم نخلِ خشکیده ی کویرِ دلم... ...با نگاهش به بار می آید شده قلبم به ذکر او مأنوس مُحرمش نیستم هزار افسوس خسته ام از فراق، نه مأیوس مژده بر دل، نگار می آید چهره اش انعکاسی از مادر روی دوشش عبای پیغمبر بر سر خود عمامه ی حیدر یار با اقتدار می آید هیبتش مثل هیبت زهرا وارث نور عصمت زهرا باز با یادِ غربت زهرا... ... بر دل او فشار می آید می شود دولتش به نام حسین سر دهد در جهان، پیام حسین می رسد روز انتقام حسین صاحب ذوالفقار می آید @hosenih روضه با آه و ناله می خواند روضه از باغ لاله می خواند گر که از آن سه ساله می خواند چشم ما هم به کار می آید یاد عمه رقیه و حالش یاد آتش گرفتنِ بالش یاد حال کنار گودالش اشک، بی اختیار می آید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اول به محضرِ تو ، سلام عرض میکنم از واژه های علمِ علی قرض میکنم خود را گدای کوی شما فرض میکنم آنگه ردیف و قافیه را نقض میکنم ای التیامِ خونِ شهیدان، خوش آمدی ای آخرین طلیعه ی دوران، خوش آمدی ای کاش بگذرد نَفَحاتَت از این دیار ما را بکُش به غمزه ی ابرویِ ذواالفقار "مستیم و عاشقیم و خماریم و بی قرار" حَیَّ عَلََی الاِقامه ی شعری به وصفِ یار شعری که گفته ام ، بخدا قابلی نداشت بیچاره آن کسی که برایت دلی نداشت @hosenih ای ماه چارده ، ز شبت شعر میچکد از ذکر هایِ رویِ لبت شعر میچکد از کیسه های پُر رُطَبَت شعر میچکد از جاده ی سه شنبه شبت ، شعر میچکد وقتش رسیده حالِ خوشی معنوی کنیم شبهای جمعه ، شوقِ تو را مثنوی کنیم تلخ است کام و لعل محبّان، عسل تویی در شعرهای خط خطیِ من غزل تویی تلمیح و استعاره، مجاز و بدل تویی حَیَّ عَلَی القَصیده که خیرِالعمل تویی این ظلمتِ معادله را غرقِ نور کن حتی اگر طَرید و وحیدی، ظهور کن عشقِ تو را میانِ دل خود نشانده ایم رویِ زبان بجز سخن از تو نرانده ایم دانی چرا به حسرتِ روی تو مانده ایم؟ در کربلا، دعایِ فرج را نخوانده ایم غرقیم در میانِ غم و غصّه و بلا ما را اسیر کن وَ ببر سمت کربلا در کربلا به حالِ دعا زار و خسته ایم در انتظارِ روزِ ظهورت نشسته ایم دل را بجز به بندِ دخیلت نبسته ایم هرچند در برابر تو سرشکسته ایم، ما قول میدهیم که مطلوب میشویم ما را به جمکران ببری، خوب میشویم از کربلا مرا بِکِشان سویِ جمکران هِی هِق هِق شبانه و هِی اشکِ بی امان من داد میزنم بخدا رو به آسمان، عَجِّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزَّمان شعر از جمالِ رویِ تو گفتن، که ساده نیست ای وای بر کسی که دلش بین جاده نیست ما رو سیاه ها، به تو مایل نبوده ایم ما ارزشی به عشقِ تو قائل نبوده ایم ما را ببخش ، پیشِ تو قابل نبوده ایم در دعوت از ظهور تو یکدل نبوده ایم خواندیم صفحه ای ز سرودِ حیات را درعصرهای جمعه، دعای سمات را شب تا سحر به حال محبان گریستی اصلاً خودت بگو که کجایی و چیستی ای آخرین ستاره ی زهرا تو کیستی؟ دارد تمام میشود این شعر و نیستی... ظلم و ستم، در آخرِ عالم شکار توست یک "یا علی" بگو که جهان بی قرار توست ای اشتیاقِ عارف و آگاه ، میرسی در بین شب به منزله ی ماه ، میرسی یک روز میرسد که تو از راه میرسی با بیرقِ "عَلی وَلیُ الله" میرسی روزی فرا رسد که بیاید نشان تو از کعبه میرسد صلوات و اذان تو @hosenih روزِ ظهور، مژده به احباب میزنیم با دیدنِ تو طعنه به مهتاب می زنیم از جامِ انتظار، مِیِ ناب می زنیم ما کوچه را به مَقدمِ تو آب می زنیم بر رویِ لب ، دعایِ فرج غنچه میکند حالا ببین که روزِ وصالت چه میکند یک پنجره دخیلِ دعا کرده ایم باز بیچاره ایم ، ذکر و دعای تو چاره ساز "ای سروِ نازِ حُسن که خوش میروی به ناز" روزی فرا رسد که تو می آیی از حجاز، آید صدا که روز هم‌عهدی رسیده است قَد قامَتِ الصَّلات... که مهدی رسیده است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مگر آسمان را چراغان نکردیم ؟! زمین را مگر نورباران نکردیم ؟! مگر کوچه را آب و جارو نکردیم ؟! شبِ تار را غرقِ شب‌بو نکردیم ؟! @hosenih مگر شهر را غرقِ شربت نکردیم ؟! سر کوچه را طاق‌نصرت نکردیم ؟! مگر شاعران از غمش کم سرودند ؟! قلم‌ها سلاحِ ظهورش نبودند ؟! مگر مرغِ آمین‌مان در قفس بود ؟! دم ربّناهایمان بی‌نفس بود ؟! مگر العجل‌هایمان دیردَم بود ؟! سرِ سفره‌ی ندبه‌ها چای، کم بود ؟! مگر صبحِ جمعه سلامش نکردیم ؟! تهِ هفته‌ها را به نامش نکردیم ؟! چرا یوسف افتاده در چاهِ غیبت ؟! چرا برنمی‌گردد از راهِ غیبت ؟! چرا روز موعود، تاخیر دارد ؟! کجای عمل‌هایمان گیر دارد ؟! جوابِ چراهایمان هم سوال است مگر آرزوی وصالش محال است ؟! @hosenih نگو آرزویش محال است، هرگز ! نگو دیدنش در خیال است، هرگز ! زمانش بیاید؛ همین جمعه شاید اگر حرف‌مان حرف باشد می‌آید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قسم به آب..،به روز نخستِ پیدایِش قسم به باد..،به طوفانِ عاصیِ سَرکِش قسم به خاک..،به آن کوه های بی جنبش قسم به شعله ی خورشید،وقت هر تابش دلیل خلقت ربّانی جهان آمد بگو به اهل زمین،صاحبَ الزَّمان آمد زبان گشودی و تا عرش ذکر «یارب» رفت قلم به دست گرفتی،دل مُرَکَّب رفت نفس کشیدی و بادصبا..،مودب رفت دمی که پرده گرفتی ز چهره ات..،شب رفت به یُمن طَلعَت رویِ تو می کنم خیرات به آخرین سحرِ آلِ صبحدم صلوات نسیم،عطر تو را هر کجاست،می جوید تو آن گُلی که زمانِ بهار می روید خوشا مشامِ تَری که «وصال» می بوید به قول خواجه ی شیرازمان که می گوید: «به حُسن و خُلق و وَفا کس به یار ما نرسد به یارِ یک‌جهتِ حق‌گزارِ ما نرسد» @hosenih چه یوسفی است که هجرش کشیدنی باشد! غم فراق ظهورت چشیدنی باشد چِقَدر ناز نگاهت خریدنی باشد علی علیِ لب تو شنیدنی باشد به عشق ذکر تو ، ذاکر شویم..،می چسبد نجف کنار تو زائر شویم می چسبد نیازِ اهل یقین را شکوه ناز ،تویی برای قبله ی توحیدیان نماز ،تویی دری که سمت خداوند گشته باز ،تویی قسم به بیتِ خدا،فارس الحجاز تویی به کعبه تکیه بده صبح روز سروری ات سرم فدای دم ذوالفقار حیدری ات تمام می شود این هجر ناتمام آقا به احترام تو دنیا کند قیام آقا فقیر سفره ی تو می شوم مدام آقا کریم زاده ی نسل حسن،سلام؛آقا شبیه جد کریمت،سخاوتت علنی است کرامت تو به قرآن کرامت حسنی است کلام نافذ تو واژه واژه بی همتاست نگاه آبیِ تو بی کرانه ی دریاست فقیر کوی تو بودن عروج هرچه گداست محبت تو شبیه محبت زهراست شبیه فاطمه پر دامنه است شوکت تو چقدر حضرت زهرایی است خصلت تو صدای بانگ اذانِ چهارده معصوم تپش..،تپش..،ضربان چهارده معصوم ای آخرین جریان چهارده معصوم عزیزِ فاطمه‌جانِ چهارده معصوم تویی که منتقم خون فاطمه هستی به داستان خداوند خاتمه هستی برای نوح،دمت ساحلی به دریا شد مسیح ذکر تو را بُرد..،کور بینا شد خلیل با مدد تو بلای بت ها شد ولایت تو عصایی به دست موسی شد شروع نقطه ی توحید هر قیام،تویی رسول های اولوالعزم را امام تویی به شعله می کشدم آن غم شب‌افروزم شبیه شمع ،سحرهای هجر می سوزم هنوز چشم به فصل وصال میدوزم تویی محول الاَحوالِ عید نوروزم نوید آمدن تو پیام امّید است برای شیعه زمان ظهور تو..،عید است برای قفل ظهورت،کلید بودم کاش میان لشکر عشق‌ات،شهید بودم کاش منم همان که به یارش رسید بودم کاش شبیه شیخِ مفیدت،مفید بودم کاش چقدر دل به هوس ها سپرد نوکر تو به درد فصل ظهورت نخورد نوکر تو برای دفع بلا هر زمان که لازم هست به سوی لشکر کـُفـّار صد مهاجم هست هنوز سینه ی سنگین من مقاوم هست میان شاهرگم خون حاج قاسم هست اگرچه رفت علمدار..،این علم برجاست به روی شانه ی ما بیرق خدا بالاست چه سال ها که بدون تو بی بهار گذشت چه هفته ها که به ما در فراق یار گذشت چه روز ها که به این عاشق تو زار گذشت تمام جمعه ی عمرم در انتظار گذشت بس است دوریِ از ما..،بس است..،خسته شدیم به فاطمه قسم آقا..،بس است..،خسته شدیم برای بردن نام خوش‌ات دهان برسان لبی بساز برایم سپس زبان برسان به دست سینه‌زنِ‌ من کمی توان برسان مرا به کرببلای «حسین جان» برسان تو را به جان رقیه..،مخواه غم باشم فقط اجازه بده اربعین حرم باشم @hosenih چقدر آه کشیدی ز دست این اقبال غروب روز دهم طبق سُنَّت هرسال شنیده ایم..،تو دیدی چه شد در آن گودال... همان دمی که ز گریه تو می روی از حال؛ بهم زند اثر ناله ی تو هیئت را حسین می کِشی و می کُشی جماعت را رسید نیمه ی شعبان..،دلم پُر آشوب است نگاه کن به دلی کز گناه معیوب است چقدر گریه به پای فراق مطلوب است مرا سحر برسانی به جمکران..،خوب است میان مسجد تو روضه ای به پا بکنیم برای مشک علمدار،گریه ها بکنیم خبر رسید به ایمان،ستون دین افتاد وقارِ بیرق شاهَنشَهی زمین افتاد امید تشنگیِ خیمه در کمین افتاد بلند‌مرتبه سقّا ز صدر زین افتاد کسی که چشم ندارد..،کمین خورَد سخت است کسی که دست ندارد..،زمین خورد سخت است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شد عشق تو دارٱلشفا یکسالِ دیگر نام تو شد مشکل گشا یکسالِ دیگر حاجتروایم کردی و شرمنده ات شد این رو سیاهِ بی وفا یکسالِ دیگر با چشم خود دیدم که رزق از تو گرفتند در هیئتت خیل گدا یکسالِ دیگر تا اینکه حُرّت باشم و مشغولِ توبه هر سال میگویی بیا یکسالِ دیگر من سعی کردم قدرِ وُسعم با تو باشم تأیید کن آقا مرا یکسالِ دیگر ممنونِ لطف ِ مادرت هستم که آورد در تکیه ها و روضه ها یکسالِ دیگر قسمت نشد پابوسی ات، طی شد دوباره در حسرت کرب و بلا یکسال دیگر فرزندِ تو مهدی(عج) ظهورش را طلب کرد در روضهٔ «أدرک أخا» یکسالِ دیگر!
گل ميريزن از جنت رو سرِ نرجس خاتون جبريل ميگرده دوره گهواره ي آقامون اي روح و روان و ضربان و هيجان و جانِ جانانم يا مهدي هم جانم و درمانم و قرآنم و ايمانم و ريحانم يا مهدي ااااي هستيه جانِ حسن ااااي روح و ريحانِ حسن اي منتقمه / شاهِ عالمين بده عيديه نوكرا رو بين الحرمين العجل يا مهدي رزق قشنگي دادي امساله نوكرهاتو اول سالم با تو آخرِ سالم با تو هفت سينمو من خلاصه كردم با يه جمله ي سلام آقا /اي جانم عيدي بده دلتنگ اذان حرمِ كرب و بلام آقا / اي جانم جااااان عشقِ حضرتِ قمر جااااان كن دمي به ما نظر اي جانِ جهان / صاحب الزمان آقا تويي فقط منتقمِ رقيه جان العجل يا مهدي دنيا نمي مونه اينجور ميبينيم اون روزي كه عالم ميگن يا حيدر صبح ظهور نزديكه…. آخر ميرسه منتقم حضرت زهرا به همين زودي اي جانم اون دو كافر و ميسپاره به حضرت سقا به همين زودي اي جانم اااااي ذكر كل نوكرا ياااا صاحب الزمان بيا آخر مياي و / آقا علني بدنِ نحسِ بعضيا رو آتيش ميزني العجل يا مهدي
شور امام زمان (عج) سبک : بدر فاطمه نور کلامی ای امام زمین و زمانم ، العجل مهدی من بدون تو زنده نمانم ، العجل مهدی از من روسیاه یه سلامی برسه به تو که مقتدامی دنیا میدونه که تو آقامی ای گل نرگس سلام ما به تو سلام ما به خاک پاک محضرت فدای دیده ترت آقا "یا صاحب الزمان آقام آقام آقام آقام" لحظه لحظه وجودمه آقا خرجیِ غم تو جون من الهی بفدای اشک نم نم تو ما تو رو داریم و تو ماها رو میشنوی صدا دعای ما رو این دم یابن الحسن بیا رو صاحب قلبم الهی که بیای الهی که تو راه تو گل بکاریم بگیم آقا دوستت داریم آقا "یاصاحب الزمان آقام آقام آقام آقام" شاعر : حسین بابانیا
بسم‌ الله الرحمن الرحیم امسال هم گذشت تو از ما گذشت کن اوضاعمان خراب شد آقا گذشت کن وقتی پدر تویی همه کارت به حکمت است.. یا اینکه چوبمان بزن و یا گذشت کن.. هرجا شدیم بی خبر از تو حلال کن هرجا شدیم بنده ی دنیا گذشت کن از دوستان که خیر و محبت ندیده ای ماندی میان ما تک و تنها گذشت کن شرمنده ایم!شاهد ما گریه های ماست.. بدکرده ایم ما به تو اما گذشت کن اقا بحق ساقی عطشان کربلا! حرف از عموت آمده حالا گذشت کن افتاد برزمین و صدا زد حسین جان.. آبی نرفت خیمه زنها گذشت کن
" آقا بیا " هایم چه بی‌ تاثیر گشته من خواب دیدم ماه پشت ابر مانده خوابم به هجر روی تو تعبیر گشته هر جمعه که خورشید در حال غروب است در چشم من غمگین‌ ترین تصویر گشته لیلای من کم کم تو را افسانه خوانند مجنون به راه عشق تو تحقیر گشته آقا بیا تا عشق رنگ و بو بگیرد دنیا بدون روی تو دلگیر گشته از نوجوانی انتظارت را کشیدم حالا دگر چشم انتظارت پیر گشته ترسم که من هم با غم هجرت بمیرم از بس که در امر فرج تاخیر گشته امروز دنیا در پی موعود باشد شکر خدا عشق تو عالم‌ گیر گشته باید بیایی تا بگیری انتقامِ آن سوره‌ ای که با لگد تفسیر گشته آقا الهی بشکند دست کسی که در کوچه‌ ها با مادرت درگیر گشته @marsieha
🌻🌹 سیزده بار زمین خورد دلم سیزده مرتبه افسرد دلم دفعه‌ی چاردهم مرد دلم ناگه از قبر خودش دل پا شد بخت من نیمه‌ی شعبان وا شد کوکب طالعم امشب خندید باز هم نور محمد تابید خانه روشن شده، چون این خورشید طلعتش فاطمی و حیدری است حجت بن حسن العسگری است پسری آمده دنیا، کاالشّمس پسری زاده‌ی زهرا، کاالشّمس صورتش، دُر دلارا، کاالشّمس نور در نور بود در جلوات به گل حضرت نرگس صلوات نرجس از آمدنش مسرور است پسرش پارچه‌ای از نور است دل باباش حسن پر شور است دست حق آمده با بیرقِ حق زَهَقَ الباطِل و جاءَالحَقِ حق نوه‌ی هاشمی عبد مناف آل کعبه، که خودش هست مطاف عرشیان دور سرش گرم طواف زاده‌ی سید بطحا آمد آخرین کعبه به دنیا آمد ندبه‌های سحرم این آقاست وارث تیغ دو دم، این آقاست حیدر صف شکنم، این آقاست خیبری زاده و خیرالناس است هیبتش مثل عموش عباس است
🌻🌹 کسی می آید از یک راه دور آهسته آهسته شبی هم میکند زینجا عبور آهسته آهسته غبار غربت از رخسار غمگین دور می سازد و ما را میکند غرق سرور آهسته آهسته دل دریایی ما رابه دریا می‌برد روزی به سان ماهی از جام بلور آهسته آهسته ازین رخوت رهایی می‌دهد جانهای محزون را درونها می شود پر شوق و شور آهسته آهسته نسیم وحشت پاییز را قدری تحمل کن بهار آید اگر باشی صبور آهسته آهسته کسی می آید و میگیرد احساس خدایی را ز انسانهای سرشار از غرور آهسته آهسته فنا میگردد این تاریکی و محنت ز دنیامان ز هر سو می دمد صدگونه نور آهسته آهسته به سر می آید این دوران تلخ انتظار آخر و ناجی میکند این جا ظهور آهسته آهسته ز الطاف خداوندی حضورش را تمنا کن که او مردانه مییابد حضور آهسته آهسته