هدایت شده از به کانال دفاع از خوبان بپیوندید ...
#گلچین
دعای کودکِ عصر حاضر
خدایا مرا به موبایل تبدیل کن!
---
حکایت از این قرار است که خانم معلمی از بچههای کلاسهای ابتدایی خواست که انشایی بنویسند و در آن از خداوند بخواهند که تنها آرزویشان را بر آورده کند.
بچهها انشای آن روز را نوشتند و خانم معلم بعد از آنکه به خانه آمد، گوشهایی نشست و یکی یکی همهٔ انشاها را مرور کرد.
در حین خواندن ناگهان اشکهای خانم معلم مثل دانههای مروارید از گونههایش سرازیر شد.
صدای هق هق گریهها امان خانم معلم را بریده بود که همسرش از راه رسید و علت گریه را جویا شد؟
خانم معلم گفت: موضوع انشایی است که یکی از بچههای مدرسه نوشته است!
پرسید: خب چی نوشته این بچه؟
زن گفت: خودت بگیر و بخوان
مرد انشا را از دست خانم معلم گرفت و شروع کرد به خواندن:
مهربان خدایا!
در این شام غریب از تو یک درخواست خیلی خصوصی و ویژه دارم، از تو میخواهم که مرا به موبایل تبدیل کنی!!!
خییییلی دوست دارم جای یک موبایل باشم!
میخواهم جای ویژهایی در دل خانواده باز کنم!
توجه همگی را به خودم جلب کنم؛ همه فقط با من بگویند و از من بشنوند و به گفتههایم گوش فرا دهند،
میخواهم مثل موبایل شوم، همگی با من باشند، بدون اینکه خودشان هم متوجه بشوند.
میخواهم موبایل شوم تا وقتی پدرم خسته و کوفته از سر کار به خانه میآید اول سراغ مرا بگیرد!
#گلچین
میخواهم موبایل شوم تا حتا در غمها و غصهها همدم مادرم شوم!
میخواهم موبایل شوم تا وقتیکه برادران و خواهرانم با خودشان درگیر میشوند، نهایتا هر یکی مرا به دستش بگیرد و لمس کند!
میخواهم موبایل شوم تا وقتی خانوادهام همه چیز را کنار میگذارد، با من سرگرم شود!
و در پایان از تو میخواهم خدای من!
که مرا سبب خوشبختی و مایهٔ آرامش همگی قرار دهی!
پروردگارم!
من از تو چیز زیادی نخواستم!
فقط خواستم مثل یک موبایل زندگی کنم.!!
مرد انشای کودک را تا پایان خواند و آهی کشید و گفت:
خدای من! آخه این بچهٔ بیچاره چه گناهی کرده، چه پدر و مادر و خانوادهٔ بدی هستند!!!
زن دوباره زد زیر گریه و گفت:
"إنَّه الموضوع الذي كتبه ولدنا"؛
این انشا را پسر خود ما نوشته است!
👈به کودکان بها بدهیم، هر چه برای کودکمان بیشتر وقت بگذاریم، نتایج بهتری عایدمان میشود.
❤️❤️
هدایت شده از به کانال دفاع از خوبان بپیوندید ...
#گلچین
🌹 👈 #داستانهای_پندآموز
یکی میگفت: تبرم را گم کردم، به همسایهام شک کرده بودم، از این رو سخت او را زیر نظر گرفته بودم ...
راه رفتنش به راه رفتن دزد تبرم شبیه بود ...!
و سخنانش مانند دزد تبرم بود ...!
و حرکات و سکناتش همه حاکی از این بود که تبرم را او دزدیده است ...!
🌺🌸تبرم خواب را از چشمانم ربوده بود، تا صبح به راههای گوناگون برای رویارویی با این موضوع میاندیشیدم، آن شب را با غم و غصهی فراوان سپری کردم ...
🌺 اما صبح زود تبرم را یافتم ...
پسر کوچکم آن را پشت هیزمها گذاشته بود!
آن روز به همسایهام نگاه کردم:
در او هیچ چیزی که شبیه دزد تبرم باشد نیافتم!!
نه راه رفتنش ...
نه سخنانش ..
و نه حرکات و سکناتش ...
🌺 🌸 او را پاک ومعصوم یافتم، و فهمیدم دزد خود من هستم
زیرا از همسایهام: عهد و امانتش را دزدیده بودم!!
و از عمرم نیز یک شب کامل را دزدیده بودم!
👈 شبی را تا صبح بیدار مانده بودم، و به این میاندیشیدم که فردا چگونه با آن مرد پاک و بیگناه رفتار کنم!
🌺 🌸 راستی تا حالا فکر کرده اید چه بسا امانت و راستگویی و عهد و پیمان انسانهای بیگناه بسيارى را با سوء ظن ربوده باشیم؟!
👈 وچه بسیار دوستانی را که با یک سوء ظن از دست داده باشیم!
پس آرام باش و عجله نکن؛ و با شک و گمان رفتار مکن، آیا نمیدانی الله عزوجل میفرماید:
👈 ( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ...) [ الحجرات / ١٢ ]
" ای کسانی که ایمان آوردهاید بسیار از ظن و گمان بپرهیزید، زیرا بعضی از گمانها گناه هستند
هدایت شده از به کانال دفاع از خوبان بپیوندید ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گلچین
🌹👈جل الخالق، تاکنون چنین چیزی ندیده بودم! 🌺🌸تک تک این تصاویر واقعی است و اصلا ساختگی نیست! قطعا این ۷۰ ثانیه بیشتر از هر چیزی دیگری شما را تحت تاثیر خودش قرار می دهد!🌺🌸
🌺 🌸 🌺 👇