eitaa logo
ایمان و عمل صالح(معنویت)
20 دنبال‌کننده
98 عکس
128 ویدیو
7 فایل
به نام او که نامی ندارد"جمع پراکنده از معنویت" یکی بین و یکی گوی و یکی دان/ بدین ختم آمد اصل و فرع ایمان.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ❤ ذِڪْرِ نیــک 🌱
🌞امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: 🍁 بخشندگی صفا و صمیمیت به بار می نشاند. 📚غرر الحکم 🍃 ذڪر نٻڪ❤️ @zekrenik
هدایت شده از ❤ ذِڪْرِ نیــک 🌱
امام على عليه السلام : أحسَنُ أفعالِ المُقتَدِرِ العَفوُ زيباترين كار شخصِ قدرتمند، گذشت است غررالحكم حدیث3000 🍃 ذڪر نٻڪ❤️ @zekrenik
هدایت شده از ❤ ذِڪْرِ نیــک 🌱
آیت الله بهجت (ره) :   اگر میخواهید درکارتان گره نیفتد و موفق شوید تا میتوانید استغفار کنید . اگر اثر نکرد ، جواب گویش من 🍃 ذڪر نٻڪ❤️ @zekrenik
هدایت شده از ❤ ذِڪْرِ نیــک 🌱
امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: 🔥خشم، آتشی فروزان است، هرکس خشم خود را فرو خورد، این آتش را خاموش کرده است و هرکس جلوی آن را رها کند؛ پیش از هرکس، خودش در آن آتش میسوزد. 📙غررالحکم حدیث 1787 🍃 ذڪر نٻڪ❤️ @zekrenik
السّلام علیکم و رحمت الله و برکاته امروز ۱۴۰۲/۹/۷ سلام بر همگی، که خیلی ها بطور گمنام و با نام مستعار در این فضای لایتناهی به انتشار مطالب و محتواهای سالم می پردازند ..... آغاز کار به نام آنکه نامش حرز جانهاست و ثنایش جوهر تیغ زبانها ملک الملکی که ملک او بی زوال است و نطق صاحبان عقول از اوصاف بیمارش لال. رحیم بخشنده دستگیر و کریمِ خطابخشِ پوزش پذیر. آغاز همه آغازهاست و نامش بهترین سرآغاز . بی نام او نامه کی کنم باز، زیرا که مقربان درگاهش و معلمان دانشگاهش به ما آموخته اند: کل امرٍ ذی بالٍ لم یبدء ببسم الله فهو ابتر. بسم الله الرحمن الرحیم بِسْمِ اللّهِ النُّورِ / بِسْمِ اللّهِ نُورِ النُّورِ / بِسْمِ اللّهِ نُورٌ عَلى نُورٍ / بِسْمِ اللّهِ الَّذى هُوَ مُدَبِّرُ الامُور / ِ بِسْمِ اللّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنْ النُّورِ / اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ / وَاَنْزَلَ النُّورَ عَلىَ الطُّورِ. اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قسمتی از ایه 35 سوره نور (خداوند نور آسمان‏ها و زمين است). اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قسمتی از ایه 35 سوره نور (خداوند نور آسمان‏ها و زمين است). ای تو وجود همه بالا و پست / هستی ما هیچ و تویی هر چه هست نور بسیط تو به هر سو بسیط / بحر محیط تو به عالم محیط ظاهر و باطن همه انوار تو / هر دو جهان پرده اسرار تو اید نا بالنور و ثبتنا علی النور و احشرنا الی النور و این حداقل 2 نور است پس معنی نور در اول علم است و آن نوری است که ظاهر شود به آن حقایق اشیا یا مراد نور عقل است و آن قوتی است که حاصل شود بدان تمییز میان امور حسنه و امور قبییحه ✍🌹با نوشتن و اهدای این متن به همه همگروهی های عزیز و بزرگوار و مهربان ، امروزمان را آغاز می کنیم از زحمات تک تک شما ها بخصوص مدیران پرتلاش و زحمتکش گروهها از سراسر کشور بزرگ اسلامی تشکر می کنم. ✍🌹خادم وکوچک همه شماها- بنده رسول عزیزی نژاد جولندان مالک کانال و گروههای وابسته در پیام رسانهای تلگرام،واتساپ ایتا
امشب ما زمانی که فیض کاشانی در قمصر کاشان زندگی می کرد ، پدر خانمش ، ملاصدرا ، چند روزی را به عنوان میهمان نزد او در قمصر به سر می برد . در همان ایام در قمصر ، جوانی به خواستگاری دختری رفت . والدین دختر پس از قبول خواستگار ، شرط کردند که تا زمان عقد نه داماد حق دارد برای دیدن عروس به خانه عروس بیاید و نه عروس حق دارد به بیرون خانه برود . از این رو ، عروس و داماد که عاشق و شیدای همدیگر بودند و می خواستند همدیگر را ببینند ، به فکر چاره ای افتادند که نه با شرط مخالفت بشود و نه والدین عروس متوجه بشوند . لذا عروس حیله ای زد و گفت : من فلان موقع به قصد تکاندن فرش به پشت بام می آیم و تو هم داخل کوچه بیا ، همدیگر را ببینیم . در آن وقت مقرر ، دختر فرش خانه را به قصد تکاندن به پشت بام برد و فرش را تکان می داد و داماد هم از داخل کوچه نظاره گر جمال دلنشین عروس خانم بود و مدام این جملات را می خواند : اومدی به پشت بوندی اومدی فرش و تکوندی اومدی گردی نبوندی اومدی خودت و نشوندی در این حال ، عارف بزرگوار ، ملاصدرا از کوچه عبور می کرد و این ماجرا را دید و شروع به گریه کردن کرد . او یک شبانه روز بلند گریه می کرد تا این که فیض کاشانی از او پرسید : چرا این گونه گریه می کنی ؟  ملاصدرا گفت : من امروز پسری را دیدم که با معشوقه خود با خوشحالی سخن می گفت . گریه من از این جهت است که این همه سال درس خوانده ام و فلسفه نوشتم و خود را عاشق خدای متعال می دانم اما هنوز با این حال و صفایی که این پسر با معشوقه خود داشت من نتوانستم با خدای خود چنین سخن بگویم . لذا به حال خود گریه می کنم .    دوستان التماس دعا 💞┈••✾•اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا םבםבﷺو آل محمد┈••✾•💞 سوره مبارڪه بقره ۱۲۸۝ ۞رَبـَّنَا و َاجْـــعَلْنَا مُسْلِـمَيْنِ لَڪَ و َمـِن ذُرِّيـَّتِنَا أُمـَّةً مُّسْلِمـــَةً لَّڪَ وَأَرِنَا مَنَاسِڪَنَا وَ تُبْ عَـلَيْنَا ۖ إِنـَّڪَ أَنــتَ التَّـــــوَّابُ الرَّحـــــِيمُ.۱۲۸۝ ۞ پروردگارا ! ما را فرمانبردار خودت قرارده، و از فرزندانــمان امتـی فـرمانبردار خود " پدیدآور و طرز عـبادتمان را به مانشان ده و تـوبه ما را بپذیر، بدرستی ڪه تو توبــــه پـذیر مهـــــربانی.۱۲۸۝ اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد و آل محمد 🌷🌷🌷 °🪴🍭° ❤️‍🩹هرگاه نـاامید شدی این آیه رازمزمه ڪن 🍃وَأُفَوِّضُ أَمْرِ‌ي إِلَى اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ بَصِيرٌ‌ بِالْعِبَادِ ❣ڪارم رابه خدا میسپارم خداوند بیننده بندگان است 🌷🌷🌷
دعای کودکِ عصر حاضر خدایا مرا به موبایل تبدیل کن! --- حکایت از این قرار است که خانم معلمی از بچه‌های کلاس‌های ابتدایی خواست که انشایی بنویسند و در آن از خداوند بخواهند که تنها آرزوی‌شان را بر آورده کند. بچه‌ها انشای آن روز را نوشتند و خانم معلم بعد از آنکه به خانه آمد، گوشه‌ایی نشست و یکی یکی همهٔ انشاها را مرور کرد. در حین خواندن ناگهان اشک‌های خانم معلم مثل دانه‌های مروارید از گونه‌هایش سرازیر شد. صدای هق هق گریه‌ها امان خانم معلم را بریده بود که همسرش از راه رسید و علت گریه را جویا شد؟ خانم معلم گفت: موضوع انشایی است که یکی از بچه‌های مدرسه نوشته است! پرسید: خب چی نوشته این بچه؟ زن گفت: خودت بگیر و بخوان مرد انشا را از دست خانم معلم گرفت و شروع کرد به خواندن: مهربان خدایا! در این شام غریب از تو یک درخواست خیلی خصوصی و ویژه دارم، از تو می‌خواهم که مرا به موبایل تبدیل کنی!!! خییییلی دوست دارم جای یک موبایل باشم! می‌خواهم جای ویژه‌ایی در دل خانواده‌ باز کنم! توجه همگی را به خودم جلب کنم؛ همه فقط با من بگویند و از من بشنوند و به گفته‌هایم گوش فرا دهند، می‌خواهم مثل موبایل شوم، همگی با من باشند، بدون اینکه خودشان هم متوجه بشوند. می‌خواهم موبایل شوم تا وقتی پدرم خسته و کوفته از سر کار به خانه می‌آید اول سراغ مرا بگیرد! می‌خواهم موبایل شوم تا حتا در غم‌ها و غصه‌ها همدم مادرم شوم! می‌خواهم موبایل شوم تا وقتیکه برادران و خواهرانم با خودشان درگیر می‌شوند، نهایتا هر یکی مرا به دستش بگیرد و لمس کند! می‌خواهم موبایل شوم تا وقتی خانواده‌ام همه چیز را کنار می‌گذارد، با من سرگرم شود! و در پایان از تو می‌خواهم خدای من! که مرا سبب خوشبختی و مایهٔ آرامش همگی قرار دهی! پروردگارم! من از تو چیز زیادی نخواستم! فقط خواستم مثل یک موبایل زندگی کنم.!! مرد انشای کودک را تا پایان خواند و آهی کشید و گفت: خدای من! آخه این بچهٔ بیچاره چه گناهی کرده، چه پدر و مادر و خانوادهٔ بدی هستند!!! زن دوباره زد زیر گریه و گفت: "إنَّه الموضوع الذي كتبه ولدنا"؛ این انشا را پسر خود ما نوشته است! 👈به کودکان بها بدهیم، هر چه برای کودک‌مان بیشتر وقت بگذاریم، نتایج بهتری عایدمان می‌شود. ❤️❤️
به سلامتـــــے دخترایی که امانـــــت مادرشونو ترجیح دادنـ بـــــه تمام برند های دنـــــیا❤ به سلامتی دخترایـــــی که سرشون بـــــرهـ چادرشون نمیــــــــــره❤️ به سلامتی اون دخترایـــــی که سنگـــــین و آروم قدم برمیـــــدارن تا مبادا دل نامحرمی بلـــــرزه❤️ به سلامتی اون دخترایی که آزادے شونو با پوشیدن چـــــادر پیدا کردن و مطمئن شدن که اســـــیر نگاه ناپاڪ دیگران نیستنـ❤️ به سلامتی دختـــــرایی که زیبایی شونو عرضه نمیکنن به هرکس و ناکسی ❤️ بهـــــ سلامـــــتی دخترایی که بهشون میگن عقب افتاده ولی سرشار از فهم و دانایے هستن و بازم سکوت میکنن تا مـــــبادا ترک برداره چینی نازک عفت شون❤️ به سلامتـــــی دخترایی که اداب چادرشونو شناختن و عاشقش شدن❤️
باسمه تعالی هم اکنون اذان ظهر به افق محلی شهر اسالم گیلان، اسالم گیلان، نگین ایران در نماز جمعه شهر اسالم هستم التماس دعا
اَعُوْذ ُبِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیْمِ لَوْ خَرَجُوا فِيكُم مَّا زَادُوكُمْ إِلَّا خَبَالًا وَلَأَوْضَعُوا خِلَالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَفِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ‎﴿٤٧ توبه﴾‏ اگر آنها همراه شما (بسوی میدان جهاد) خارج می‌شدند، جز اضطراب و تردید، چیزی بر شما نمی‌افزودند؛ و بسرعت در بین شما به فتنه‌انگیزی (و ایجاد تفرقه و نفاق) می‌پرداختند؛ و در میان شما، افرادی (سست و ضعیف) هستند که به سخنان آنها کاملاً گوش فرامی‌دهند؛ و خداوند، ظالمان را می‌شناسد. (۴۷)                                  💐 🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّد🌹                               🌹🌹     سلام و درود بر شما عزیزان صبح شنبه 11 آذر 1402 18 جمادی الاول 1445 2 دسامبر 2023 به خیر                            🌸🌸🌸 خداوندا مرا به زيور شايستگان بياراى، و زينت اهل تقوا را در اين امور بر من بپوشان، در گستردن سفره عدل، و فرو خوردن خشم، و خاموش كردن آتش فتنه، و جمع كردن پراكندگان،  و اصلاح بين مردم، و آشكار نمودن كارهاى خوب، و پوشاندن عيوب، و نرمخويى، و فروتنى، و خوشرفتارى، و وقار، و حسن معاشرت، و بخشش رايگان به غير ، مرا موفق بدار                    🌺🌺🌺🌺 خداوندا طاعات اندک ما را به لطف بی کران خویش پذیرا باش اللَّهُمَّ أَلْهِمْنِي رُشْدِي، وَأَعِذْنِي مِنْ شَرِّ نَفْسِي  خداوندا رشد و هوشیاری را به من الهام کن و مرا از گزند خویشتنم در پناه گیر.               آمین آمین آمین
بسم الله الرحمن الرحیم یاحفیظ یاحفیظ یاحفیظ یاشافی یاشافی یاشافی یاکافی یاکافی یاکافی عزیزان بیمارروزی ۴۱مرتبه روبه قبله بعدنمازفرض این اذکاررابخوانید برای سلامتی مریض به کثرت دعاکنید🤲🏻 از همه شما بزرگواران درخواست دعا دارم برای یکی از عزیزانم که بیمار است . لطفاً از دعای خیرتون همه بیماران، مخصوصا بیمار من را فراموش نکنید جزاکم الله خیرا کثیرا ای کسی که نامش دوا و ذکرش شفا است ای مرهم درد همه ی دردمندان لباس عافیت بر تن همه ی بیماران بپوشان توکل به لطف و مهربانی خودت ای آفریدگار مهربان اللهم آمین یارب العالمین 🥀
♥ عشق واقعی ♥                خیلی زیباست حتما بخونید 🌼🍂🍃 زن و شوهر جوانی سوار برموتورسیکلت در دل شب می راندند. آنها از صمیمقلب یکدیگر را دوست داشتند. زن جوان: “یواشتر برو من می ترسم” مرد جوان: نه، اینجوری خیلی بهتره! زن جوان: “خواهش می کنم، من خیلی میترسم.” مردجوان: “خوب، اما اول باید بگی دوستم داری!” زن جوان: “دوستت دارم، حالا میشه یواشتر برونی؟” مرد جوان: “مرا محکم بگیر” زن جوان: “خوب، حالا میشه یواشتر؟” مرد جوان: “باشه، به شرط این که کلاه کاسکت مرا برداری و روی سرت بذاری، آخه نمی تونم راحت برونم، اذیتم می کنه.” روز بعد روزنامه ها نوشتند برخورد یک موتورسیکلت با ساختمانی حادثه آفرید. در این سانحه که بدلیل بریدن ترمز موتور سیکلت رخ داد، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری در گذشت. مرد از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود پس بدون این که زن را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت خود را بر سر او گذاشت و خواست برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند و این است عشق واقعی ...♥ . 🍁 "زندگی، مثلِ نخ کردن سوزن است. گاهی بلد نیستی چیزی را بدوزی، اما چشم هایت آن قدر خوب کار می کند که همان بار اول سوزن را نخ می‌کنی. اما هرچقدر پخته تر می شوی، هرچقدر با تجربه تر می‌شوی، هرچقدر بیشتر یاد می گیری که چگونه بدوزی، چگونه پینه بزنی، چگونه زندگی کنی؛ تازه آن وقت چشمانت دیگر سو ندارد!... زندگی همیشه یک چیزی اش کم است... مشکل اینجاست، وقتی که هم بلدی بدوزی هم چشم هایت سو دارند؛ تازه آن موقع می فهمی، نه نخ داری، نه سوزن." ‎‌‌‌‌‌‌ 👇 پسر بچه فقیری وارد کافی شاپ شد و پشت میز نشست. خدمتکار برای سفارش گرفتن به سراغش رفت. پسر پرسید: بستنی شکلاتی چند است؟ خدمتکار گفت 50 سنت. پسرک پول خردهایش را شمرد بعد پرسید بستی معمولی چند است؟ خدمتکار با توجه به این که تمام میزها پرشده بود و عده نیز بیرون کافی شاپ منتظر بودن با بی حوصلگی گفت :35 سنت پسر گفت برای من بستنی معمولی بیاورید. خدمتکار بی حوصله یک بستنی از ته مانده های بستنی های دیگران آورد و صورت حساب را به پسرک دادو رفت، پسر بستنی را تمام کرد صورتحساب را برداشت و پولش را به صندوق پرداخت کرد و رفت.. هنگامی که خدمتکار برای تمیز کردن میز رفت گریه اش گرفت ،پسر بچه درروی میز در کنار بشقاب خالی 15سنت انعام گذاشته بود در صورتی که میتوانست بستنی شکلاتی بخرد. 🔻شکسپیر چه زیبا میگوید: بعضی بزرگ زاده می شوند، برخی بزرگی را بدست می آورند، و بعضی بزرگی را بدون اینکه بخواهند با خود دارند 🧠تنها راهزني كه دار و ندار آدمي را به تاراج ميبرد انديشه هاي منفي خود او است. دشمنان شما همه در درون خودتان هستند . 🫵🏼تنها كسي كه بايد دگرگون شود ، خودتان هستيد ؛ خودتان كه دگرگون شويد، همه ي اوضاع و شرايط پيرامونتان نيز دگرگون مي شود. ✨براي شفای تن بايد روح را شفا داد... 💓💓🍁🍁💓💓🍁🍁 زندگی فهم  نفهمیدن هاست... زندگی با همه ی وسعت خویش محفل ساکت غم خوردن نیست حاصلش تن به جزا دادن وافسردن نیست زندگی خوردن وخوابیدن نیست زندگی جنبش جاری شدن است از تماشایی که آغاز حیات تا به جایی که خدا می داند وبس ... غمگین نباش رفیق ! آسمونِ زندگیِ تو که همیشه بارونی نمیمونه... روزای آفتابیَم میاد که لبخند رو بهـ لبت میاره...