5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 خدمت مادر شهید ابومهدی المهندس در یک موکب عزاداران اربعین
@azkarkhetasham
🏴 ۲ روز تا اربعین
شهید علیرضا زارع بجستانی
درود بر عاشقان زیارت کربلای تو یا حسین! که عاشقانه در راه تو جان میسپارند... به عشق این بر خاک میروم که دنبالهرو خط سرخ اباعبداللهالحسین(ع) باشم.
#شوق_وصال کربلا در وصیتنامه شهدا
#کانال_ازکرخه_تاشام
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
#سیره شهدا #شهید مدافع حرم احمد مکیان @azkarkhetasham
#سیره_شهدا
شهید بین فامیل خیلی مظلوم بودن، شجاعتشون زبان زد بود
همیشه به ورزش و سلامتی تاکید داشتن مثل کوهنوردی
بی ادعا بود اهل خودنمایی نبود دل صاف و روح بزرگی داشت
تلاش و زرنگیِ خاصی تو کارها داشتن درکل تدبیر و مدیریت خوبی داشتن.
مهربان، دلسوز، احترام به بزرگترها مخصوصا به مادر، شجاع، صبور، ولایتمدار، اهل تلاش و کوشش، مسولیت پذیر، شوخ و خوش اخلاق، نماز اول وقت، اطاعت از رهبر، باتقوا، ورزشکار، باهوش، باحیا، کمک به نیازمندان در خفا، عاشق اهل بیت، اطاعت از رهبری
راوی: همسر گرامی شهید
#شهید_احمد_مکیان
#نمونه_کاملی_از_یک_انقلابی_ولایتمدار
هدیه به ارواح مطهر شهدا صلوات🌹
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
#رسم_خوبان
همه میخندیدند و میگفتند: اینجا هتل همدانی است، یعنی اینقدر با همه خودمانی، صمیمی و راحت بودند.
هر کسی هر کار ومشکلی داشت، اولین جایی که میآمد، منزل ما بود و ایشان هم با رویی خوش برخورد میکرد.
با آن همه خستگی که از سرکار میآمد، اگر میهمان در خانه بود، یک وقت تا ساعت یک یا دو مینشست. گرم و صمیمی بود و هر چه در خانه بود، با جان و دل در اختیار همہ میگذاشت اینطور نبود که خودش را برای کسی بگیرد و یا در جمعی از خود حرفی بزند....
#بربال_سخن
دشمنان ما نمیدانند و نمیفهمند که ما برای شهادت مسابقه میدهیم و وابستگی نداریم و اعتقاد ما این است که از سوی خدا آمدهایم و به سوی او میرویم.
📎حبیب حرم
#شهید_حسین_همدانی
#سالروز_شهادت
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
#روایٺــ_عِـشق
من رفتم خدمت آقا (رهبر معظم انقلاب) برای مجوز کاری که ایشان (شهید حسین همدانی) میخواست انجام بدهد، برای این رفته بودم مجوز بگیرم، چون آن وقت ما هنوز مجوز اینکه پاسدار داخل میدان ببریم نداشتیم. ما میخواستیم که پاسدار ببریم برای اینکه فوعه و کفریا را بتوانیم آزاد بکنیم؛ لذا آمدیم مجوز برای این کار را بگیریم.
شهید همدانی هم چون فرماندهی قرارگاه سیدالشهدا امام حسین (صلوت الله علیه) بود او هم در این کار متولی شد. او وقتی شنید که پاسدارها میآیند و پاسدارها باید بیایند و همهی این حرفها، اصلاً _چون خودش سالها اینجا بود_ یک شوقی پیدا کرد. یعنی کلاً هوایی شد و گفت من اصلاً نمیمانم و به سمت آنجا آمد.
آخرین لحظهای که من شهید همدانی را دیدم، تقریباً چند ساعت قبل از شهادتش بود. یک حالت جوانیای در او دیدم. من در آن لحظهی آخر که شهید همدانی را دیدم، یک لحظه تکان خوردم. بعداً فهمیدم که او از شهادتش مطلع بوده است.
اینکه میگویم در یک شکل جوانی او را دیدم، چون آن حالت خاص را در او ندیده بودم، آن سکوت خاص را، خیلی بشاش و خندان بود؛ خیلی.
آنجا با خنده به من گفت «بیا باهم یک عکسی بگیریم، شاید این آخرین عکس من و تو باشد.» او خیلی اهل این کارها نبود که به چیزی اصرار کند و بخواهد مثلاً عکسی بگیرد؛ چه خودش، چه با کسی. وقتی این حرف را زد من تکان خوردم. خواستم بگویم شما نروید، چون از همان جایی که او میخواست برود، من داشتم برمیگشتم؛ ولی یک حسی به من گفت، چیزی نیست خبری نیست، لذا چیزی به او نگفتم.
وقتی که این حالت را در شهید همدانی دیدم، این شعر در ذهنم آمد:
چون رهد از دست خود دستی زند/ چون جهد از نفس خود رقصی کند.
من این دست رقص را، این حالت پرواز را، این حالت اشتیاق را، این حالت عروج را در او دیدم.
به روایت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
📎بنیانگذار سپاه کردستان و همدان ، فرماندهٔ لشگر۳۲انصارالحسین، ۱۶قدس،قرارگاه نجف اشرف
#شهید_حسین_همدانی
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۲۹/۹/۲۴ آبادان
شهادت : ۱۳۹۴/۷/۱۶ حلب ، سوریه
@azkarkhetasham