eitaa logo
از کرخه تا شام
162 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
57 ویدیو
1 فایل
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. (امام خامنه ای) کپی برداری از مطالب با ذکر صلوات بلا مانع است. منتظر نظرات-پیشنهادات و مطالب شما هستیم. ارتباط با خادم کانال @abozeynab0
مشاهده در ایتا
دانلود
6.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ویژه سالگرد شهید طهرانی‌مقدم؛ حضور رهبرانقلاب در منزل شهید و اشاره مادر شهید به ویژگی‌هایی که باعث شهادت وی شد.
مصطفی به قدری اهل مطالعه بود که ۳ کتاب همراه خود به سوریه برده بود و یکی از کتاب‌ها درباره زندگی حاج قاسم سلیمانی بود، وقتی سردار سلیمانی به محل اقامت آن‌ها رفته بود، مصطفی از او خواسته بود که کتابش را امضا کند، ولی سردار خجالت کشیده، او را بوسیده و گفته بود: «من دست شما را می‌بوسم. من باید از شما امضا بگیرم» و تشکر کرده بود که مصطفی با این سن کم به این عقیده رسیده است که مدافع حریم اهل بیت باشد.
از کرخه تا شام
مصطفی به قدری اهل مطالعه بود که ۳ کتاب همراه خود به سوریه برده بود و یکی از کتاب‌ها درباره زندگی حاج
می‌گفت: مادر!اگر راضی شوی به سوریه بروم، آن دنیا را برایت آباد می‌کنم/برای هر کسی یک روز، روز عاشورا است روزهای قبل از رفتنتش گوشه ای از اتاق نشسته بود، از من پرسید: «مامان از دنیا چه چیزی می‌خواهی؟» گفتم: «خواسته خاصی ندارم و و دنیا را با تو می‌خواهم و دنیای بدون تو برایم معنایی ندارد»، گفت: «زمانی که من نبودم چه کسی را داشتی؟» گفتم: «خدا را داشتم» که در جوابم گفت: «خدا همان خداست، هیچ فرقی ندارد، من هم که نباشم خدا را داری.» ناراحت شدم و گفتم: «از این حرف‌ها نزن.» بعد از این حرفم، مصطفی گفت: «مامان سعی کن دل بکنی و ببخشی تا دل نکنی به معرفت نمی‌رسی، از دنیا و تعلقاتش بگذر. برای هر کسی یک روز، روز عاشورا است، یعنی روزی که امام حسین ندای "هل من ناصر" را داد و کسانی که رفتند و با امام ماندند، شهید و رستگار شدند، ولی کسانی که نرفتند چه چیزی از آن‌ها ماند، تا دنیا باقیست، لعنت می‌شوند.» در جواب حرف‌هایش با خنده گفتم: «مگر تو صدای "هل من ناصر" شنیدی» که جوابم داد: «دوست داری چه چیزی از من بشنوی؟» گفت: «مامان می خواهم یک مژده بدهم، اگر از ته قلب راضی شوی که به سوریه بروم، آن دنیا را برایت آباد می‌کنم و دنیای زیبایی برایت می‌سازم که در خواب هم نمی‌توانی ببینی». گفتم: «از کجا معلوم می‌شود که من قلبا راضی شدم» که گفت: «من هر کاری می‌کنم بروم، نمی‌شود. علت اصلی‌اش این است که شما راضی نیستید، اگر راضی شوی خدا هم راضی می‌شود. اگر راضی نشوی فردای قیامت جواب حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) را چه می‌دهی؟ »من در مقابل این حرف، هیچ چیزی نتوانستم بگویم و از ته قلبم راضی شدم. قبل از رفتن، به من می‌گفت: «خیلی برایم دعا کن تا دست و دلم نلرزد و دشمن در نظرم خار و ذلیل بیاید به روایت مادربزرگوارشهید ولادت : ۱۳۷۴/۸/۱۸ ازنا ، لرستان شهادت : ۱۳۹۴/۸/۲۱ حلب ، سوریه @azkarkhetasham
پدر موشکی ایران امروز سالروز شهادت چهره سرشناس تاریخ نظامی ایران سردار سرلشکر شهید حسن تهرانی مقدم است.‌ بزرگ مردی که از یک جوان رزمنده ساده خدمه خمپاره ۶۰ در ابتدای دفاع مقدس ، به واسطه نبوغ و دانش و استعداد فوق العاده خود و سالها خدمات ارزنده در سپاه، صنعت موشکی ایران را تاسیس کرد و پدر موشکی ایران لقب گرفت. #پدر_موشکی_ایران #شهید_تهرانی_مقدم @azkarkhetasham
﷽ #سلام_امام_زمانم . در التهابِ زمین؛ در اضطرابِ زمان؛ یادِ تو♡... چترِ امـــانِ من است زیر بارانِ دردها.. #امام_زمان #جمعه‌ها‌شرح‌دلم‌دلتنگیست @azkarkhetasham
نسیم صبــح به پاداش جانِ ما بستان .. ببر به حضرت جانان سلامِ منتظران ... السلام علیک یا صاحب الزمان(عج) 📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
احمد بسیار ساده زندگی می‌کرد و همیشه به‌فکر دیگران بود. در طول سال به ندرت می‌شد که برای خودش لباسی بخرد. وقتی به او می‌گفتم احمدجان فلان لباس کهنه شده است و دیگر استفاده نکن، به من می‌گفت: « هنوز که پاره نشده و می‌شود با یک اتو زدن از آن استفاده کرد». آنچه که در توان مالی داشت برای ما هزینه می‌کرد و هر ماه مبلغی از حقوق خود را برای کمک به دیگران کنار می‌گذاشت. از زندگی تجملاتی دور بود و هیچ وقت زندگی خود را با دیگران مقایسه نمی‌کرد و همیشه شکرگذار خدا بود. به روایت همسربزرگوارشهید ولادت : ۱۳۶۴/۶/۷ تهران شهادت : ۱۳۹۴/۸/۲۱ سوریه @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
یه‌روزتوی‌مسیری‌ازمنطقه‌داشتیم برمیگشتیم‌که‌تعدادی‌دختروپسر سوری‌برا‌مادست‌تکان‌میدادن ودنبال‌خودروی‌مامیدویدن... محمدحسین‌به‌راننده‌گفت:‌وایسا ️هرچی‌خوردنی‌وتنقلات‌داشتیم دادبهشون‌وحرکت‌کردیم... موقع‌حرکت‌گفت‌بچه‌هانگاه‌کنید این‌بچه‌هاچقدرزیباوقشنگن... مثل‌عروسکن... آهی‌کشید‌ازش‌پرسیدم‌چیشده؟ گفت:یادعلیرضاافتادم‌دلم‌براش تنگ‌‌شده‌دیشب‌زنگ‌زدم‌مادر علیرضاگفت‌علیرضاعکستو گذاشته‌کنارش‌وخوابیده. @azkarkhetasham
#زندگی_به_سبک_شهدا نهار خونه پدرش بودیم، همه دور تا دور سفره نشسته بودن و مشغول غذا خوردن. رفتم تا از آشپز خونه چیزی برای سفره بیارم. چند دقیقه طول کشید. برگشتم دیدم همه نصف غذایشان را خورده اند ولی آقا مهدی دست به غذا نزده تا من برگردم و با هم شروع کنیم . همسر شهید مهدی زین الدین @azkarkhetasham