#راه_و_رسم_شهدا
دو ماه از شروع جنگ تحمیلی گذشته بود. یک شب بچه ها خبر آوردند که یک بسیجی اصفهانی در ارتفاعات کانی تکه تکه شده است. بچه ها رفتند و با هر زحمتی بود بدن مطهر شهید را درون کیسه ای گذاشتند و آوردند.
آن چه موجب شگفتی ما شد، وصیت نامه ی این برادر بود که نوشته بود: «خدایا! اگر مرا لایق یافتی، چون مولایم اباعبدالله الحسین (ع) با بدن پاره پاره ببر.»
📚برگرفته از کتاب #کرامات_شهدا، صفحه:75
🌹هدیه به روح این شهید صلوات🌹
@azkarkhetasham
#منتظرتان_هستیم
از کرخه تا شام
از کرخه تا شام: پشتیبانی : معرفی شهید : فرمانده ،شهید مدافع حرم مصطفی صدر زاده متولد: 1365 شوشتر -
#راه_و_رسم_شهدا
#شهید_سید_مصطفی_صدرزاده-(سیدابراهیم)
راوی : همرزم شهید
یه رﻭﺯ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﺭﻭﯼ ﺩﺭ ﻧﯿﺮﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺯﺩﻩ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﻧﺸﻮﯾﺪ
ﻣﻦ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪﻡ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﺭﻭ ﮐﺮﺩﻩ .
ﮔﻔﺘﻢ ﺳﯿﺪ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺗﻮ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﯽ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﯼ ﺳﯿﺪ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺑﺎ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩﯼ ﮐﺎﻣﻞ ﮔﻔﺖ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﮕﻮ .
ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺍﺗﺎﻕ ﮔﻔﺖ ﯾﻪ ﺑﺮﮔﻪ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﺭﻭﺵ ﺑﻨﻮﯾﺲ ﺍﺗﺎﻕ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﯽ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﺩﺭ ﻫﺮ ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺯ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻮﯾﺪ
ﻇﻬﺮ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ، ﮐﺎﻏﺬ ﺭﻭﯼ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﻧﯿﺮﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻧﺒﻮﺩ .
(سید مصطفی صدر زاده با نام جهادی سید ابراهیم)
🌹هدیه به روح سید مصطفی صدر زاده و همه شهدا صلوات🌹
از کرخه تا شام ( مروری بر خاطرات شهدا)👇👇
@azkarkhetasham
#راه_و_رسم_شهدا
پسر اول گفت :
مادر جون برم جبہـہ ؟
گفت :
برو عزیزم ...
رفت و والفجر مقدماتـے شہید شد ! #شہـید_احمد_تلخابـے
پسر دوم گفت :
مادر ، داداش ڪہ رفت من هم برم ؟
گفت :
برو عزیزم ...
رفت و عملیات خیبر شہـید شد ! #شہـید_ابوالقاسم_تلخابـے
همسرش گفت :
حاج خانم بچہ ها ڪہ رفتند ،
ما هم بریم تفنگ بچہ ها روی زمین نمونہ ،
رفت و والفجر 8 شہـید شد ! #شہـید_علے_تلخابـے
مادر بہ خدا گفت :
همہ دنیام رو قبول ڪردے ،
خودم رو هم قبول ڪن
رفت و در حج خونین شہـید شد ! #شہـیده_ڪبرے_تلخابے
🌹هدیه به روح شهدای تلخابی و همه شهدا صلوات🌹
از کرخه تا شام 👇👇👇
@azkarkhetasham
#منتظرتان_هستیم
#راه_و_رسم_شهدا
#شهید_عماد_مغنیه_(حاج_رضوان)
ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﯿﭻﺟﺎ ﻧﺒﻮﺩ . ﻣﺜﻞ ﻣﺎﻫﯽﺍﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﻧﻤﯽﺁﯾﺪ . ﻫﺮ ﺟﺎ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﺣﻀﻮﺭ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﺑﺪﻭﻥ ﺁﻥﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﭘﯽ ﺑﻪ ﺣﻀﻮﺭﺵ ﺑﺒﺮﺩ ﯾﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﺪ . ﺯﺑﺎﻥ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ، ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﻭ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﻋﺮﺑﯽ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽﮐﺮﺩ .
ﮔﺎﻫﯽ ﺩﺭ ﺑﺮﺧﯽ ﺟﻠﺴﺎﺕ ﻣﺘﺮﺟﻢ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻀﻮﺭﺵ ﻭ ﻣﻄﻠﻊ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ ﻧﻈﺮﺍﺕ ﻃﺮﻓﯿﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﺍﺩ ﻭ ﺁﻥﻗﺪﺭ ﺧﻮﺏ ﺍﺯ ﻋﻬﺪﻩ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﺮﻣﯽﺁﻣﺪ ﮐﻪ ﻫﯿﭻﮐﺲ ﺷﮏ ﻧﻤﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻣﺘﺮﺟﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﻋﻤﺎﺩ ﻣﻐﻨﯿﻪ، ﻣﻐﺰ ﻣﺘﻔﮑﺮ ﺣﺰﺏﺍﻟﻠﻪ ﻟﺒﻨﺎﻥ ﺍﺳﺖ . ﺣﺘﯽ ﮔﺎﻫﯽ ﻧﻈﺮﺍﺕ ﻃﺮﻑ ﺧﻮﺩﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺍﺻﻼﺡ ﺩﺍﺭﺩ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺍﺻﻼﺡ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻧﻈﺮ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻣﯽﮐﺮﺩ . ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻃﺮﯾﻖ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺩﺳﺖ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩ .
ﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﻮﺿﻮﻋﯽ ﻧﻈﺮﺍﺕ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺧﻮﺏ ﻭ ﻗﻮﯼ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻣﯽﺩﺍﺩ، ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﻓﯿﻠﻢﺳﺎﺯﯼ ﻭ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺭﺳﺎﻧﻪﺍﯼ ﺷﺒﮑﻪ ﺍﻟﻤﻨﺎﺭ . ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺟﺎﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻧﻈﺮﺵ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺭﺍﯼ ﺷﺨﺺ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﻮﺩ، ﻃﻮﺭﯼ ﺁﻥﺭﺍ ﺑﯿﺎﻥ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﺻﻼ ﻃﺮﻑ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺣﺎﺝ ﺭﺿﻮﺍﻥ ﻧﻤﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﺷﮑﺎﻝ ﺩﯾﺪﮔﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ، ﺑﺪﻭﻥ ﺁﻥﮐﻪ ﮐﺪﻭﺭﺗﯽ ﺑﯿﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺷﻮﺩ
🌹هدیه به روح حاج عماد و همه شهدای حزب الله صلوات🌹
از کرخه تا شام 👇👇
@azkarkhetasham
#راه_و_رسم_شهدا
دو ماه از شروع جنگ تحمیلی گذشته بود. یک شب بچه ها خبر آوردند که یک بسیجی اصفهانی در ارتفاعات کانی تکه تکه شده است. بچه ها رفتند و با هر زحمتی بود بدن مطهر شهید را درون کیسه ای گذاشتند و آوردند.
آن چه موجب شگفتی ما شد، وصیت نامه ی این برادر بود که نوشته بود: «خدایا! اگر مرا لایق یافتی، چون مولایم اباعبدالله الحسین (ع) با بدن پاره پاره ببر.»
📚برگرفته از کتاب #کرامات_شهدا، صفحه:75
🌹هدیه به روح این شهید صلوات🌹
@azkarkhetasham
#منتظرتان_هستیم