#شوخ_طبعے😁
اردوگاه پر شده بود از خبرنگاران خارجے
بچهها مجبور بودند در حضور افسران عراقی مصاحبه ڪنند🙁
میڪروفون را گرفتند جلوی یکی از رزمندهها
افسر عراقی پرسید:
_ پسر جان اسمت چیه؟🤔
+عباس
_اسم پدرت چیـہ؟
+مش عباس😁
_اهل ڪجایـے ؟😐
+ بندر عباس
_ڪجا اسیر شدے ؟
+ دشت عباس
افسر عراقے ڪہ فهمید پسر او را دست انداخته، با لگد به ساق پایش کوبید و داد زد:
_دروغ میگی😡
اسیرِ جوان در حالے که خندهاش گرفته بود گفت :
+ نہ به حضرت عباس 😂
@azkarkhetasham