eitaa logo
از کرخه تا شام
162 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
57 ویدیو
1 فایل
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. (امام خامنه ای) کپی برداری از مطالب با ذکر صلوات بلا مانع است. منتظر نظرات-پیشنهادات و مطالب شما هستیم. ارتباط با خادم کانال @abozeynab0
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#حدیث_روز همه هست آرزویم كه ببینم از تو رویى چه زیان تو را كه من هم برسم به آرزویى؟! به كسى جمال خود را ننمودهیى و بینم همه جا به هر زبانى، بود از تو گفت و گویى! #اللهم_عجل_لوليك_الفرج 🌷 امام زمان عج 🔷براي تعجيل فرج، بسيار دعا كنيد؛ كه همانا همين دعا كردن فرج و گشايش شما است. كمال الدين، ج 2 ،ص 485 @azkarkhetasham
ای شهــید دعا کن ، که مااز خستگی و غفلت خوابمان نَبَـرد و از قافله ی حضرت مهدی فاطمه جا نمانیم ... شهید مدافع حرم #محمدرضا_دهقان_امیری❤️ یادی دعایی @azkarkhetasham
(از همسایگان شهید سامانلو در شهرک زین الدین بودم) شهید سامانلو را نمیشناختم یک روز با پسر 16 ساله ام دعوایم شده بود و از خانه بیرونش کرده بودم او هم در کوچه داد و فریاد می کرد که میروم و دیگر بر نمی گردم ، دعوایمان هم سر مدل موهایش بود هر چه به او می گفتم بدم میاد از اینکه موهایت را مدل به مدل درست کنی گوش نمی کرد و مرتب جلوی آینه بودخلاصه همینطور که ما با هم در جلوی خانه دعوا می کردیم و ناسزا می گفتیم آقایی با موتور با لباس نظامی (که آقا سعید بود) جلوی خانه ایستاد و گفت مشکلی پیش اومده منم تا دیدم آقای با لباس نظامی است گفتم ببریدش، من این پسر رو نمی خوام این آبروی مرا برده و آقا سعید هم متعجب نگاه می کرد و پسرم هم ترسیده بود فکر کرده بود این آقای نظامی برای بردن او آمده و ساکت شد دیگر فریادی نمی کشید و حرفی نمی زدچند تا از همسایه گان دیگر هم دور ما جمع شدند . آقای سامانلو که متوجه مشکلمان شده بود دستی روی شانه ام گذاشت و گفت اجازه بده به خانه بیاید و به پسرم گفت من همسایه شما هستم کسی را نمی برم از صدای سر و صدای شما ایستادم خلاصه به پسرم گفت یا به خانه برو یا دوری بزن و زود برگرد من با پدرت کار دارم . اون روز سعید خیلی با من حرف زد از سن و سال پسرم گفت و اینکه چگونه باید رفتار کردکلی حدیث برایم گفت که روش تربیتی انبیا چگونه بوده ازم خواست اجازه دهم بچه به خانه برگردد و دیگر مشکلات را به بیرون خانه نکشیم چون چه عواقبی دارد خلاصه با پسرم هم صحبت کرد . بعد از صحبتشان از پسرم پرسیدم آقای سامانلو هم به شما گفت که چقدر زشت میشی با این تیپ و قیافه غربی ات؟ پسرم گفت نه خیلی ازش خوشم اومد اولین کسی بود که طرفداری شماها رو نکرد اون باهام دوست شد و فقط گفت خدا فرموده باید به پدر مادر احترام گذاشت ...این شهید بزرگوار با یک رفتار ساده به قدری در خانه ما تاثیر گذاشت که همیشه دعا گویش هستیم . همه اعضا خانواده دوستدار آقا سعید سامانلو بودیم و هستیم همیشه می گویم واقعا لیاقت شهادت را داشت. @azkarkhetasham
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 نشسته بودیم داخل اتاق. مهمان داشتیم. صدایی از داخل کوچه آمد. ابراهیم سریع از پنجره نگاه کرد.شخصی موتور شوهر خواهر او را برداشته ودر حال فرار بود. بگیرش، دزد،دزد ! بعد هم سریع دوید دم در. یکی از بچه های محل لگدی به موتور زد. دزد با موتور نقش بر زمین شد.🌸 تکه آهن روی زمین دست دزد را برید. خون جاری شد. چهره دزد پر از ترس بود و اضطراب. درد می کشید. ابراهیم رسید. موتور را برداشت و روشن کرد: سریع سوار شو! رفتند درمانگاه، با همان موتور. دستش را پانسمان کردند و بعد باهم رفتند مسجد! بعد از نماز کنارش نشست؛ چرا دزدی میکنی؟! آخه پول حرام که... دزد گریه می کرد. بعد به حرف آمد: همه اینها را می دانم. بیکارم. زن و بچه دارم. از شهرستان آمده ام و مجبور شدم. ابراهیم فکری کرد. رفت پیش یکی از نمازگزارها و با او صحبت کرد. خوشحال برگشت و گفت: خداراشکر، شغل مناسبی برایت فراهم شد. از فردا برو سرکار. این پول را هم بگیر، از خدا بخواه کمکت کند. همیشه به دنبال حلال باش. مال حرام زندگی را به آتش می کشد. پول حلال کم هم باشد برکت دارد.🌷 @azkarkhetasham ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
از کرخه تا شام
امروز روز توست، روز میلادت دنیا تبسم کرده است امروز با یادت امروز... بی شک اسمان آبی ترین آبیست چرخ و فلک همچون دلم درگیر بی تابیست. روز میلادت ای سرباز امام زمان مبارک باد🌷❤️ @azkarkhetasham
رفتند تا بمانیم ایکاش برای امروزمان بیشتر می نوشتند ... #شهیدمدافع_حرم_سعیدسامانلو 💠🌷💎🌷💠 @azkarkhetasham
💎💠💎💠💎💠💎💠 💠💎💠 💠🌷💠 💎🌷💎 💎 💠🌷💠 💎🌷💎 💠🌷💠💎 💎💠 (از دوستان شهید سامانلو هستم) روزی که میخواستن شهدای شمال غرب رو دفن کنن من و سعید تو حرم همدیگر رو دیدیم خیلی حال سعید بد بود و گریه میکرد گفتم سعید جان چقدر بی قراری میکنی جای اونا که بد نیست!!! سعید گفت گریه هام به خاطر خودمه که چقدر گنهکارم که هنوز اینجام و خدا منو انتخاب نکرده گفتم راست میگی سعید واقعا زجر ما پاسدارا شهید نشیم گفت: بیا اینجا تو این مکان مقدس زیر سقف بی بی حضرت معصومه سلام الله علیها دعا کنیم که ما هم به مرگ معمولی نریم...گفت: بیا بگیم خدایا هر وقت خواستی ما رو ببری با شهادت ببرما اون روز برا همدیگه و خودمون دعا کردیم ولی به قول سعید انگار من خیلی گنهکارم که سعید کنار شهدا رفت و من ماندم خدایا یاد شهدای شمال غرب (شهید سلیمانی، شهروز، شکارچی، موسوی، خبیر و....) و شهدای مدافع حرم (شهید سراجی، روشنایی، هاشمی، سامانلو، زارع ، طهماسب و . ..) به خیر شادی روح شهدای اسلام با ذکر ۳ صلوات 🌹 🌷💠🌷💠🌷💠🌷 💎🌷💎🌷💎🌷💎 💎💠💎 💎💠💎 @azkarkhetasham
بابا #سعیدم بزرگ میشم مرد میشم تفنگتو دست می گیرم و میرم به جنگ دشمن 🕊⚡️ @azkarkhetasham
بابا #سعیدم عاشقتم @azkarkhetasham
‍ 💎💠💎💠💎💠💎💠 💠💎💠 💠🌷💠 💎🌷💎 💎 💠🌷💠 💎🌷💎 💠🌷💠💎 💎💠 (علی سامانلو فرزند شهید مدافع حرم سعید سامانلو ) بابام همیشه بهم می گفت: زندگی آدم باید نظم داشته باشه چون خدا همه چیز رو، رو نظم آفریده، طبیعت ما با بی نظمی همخوانی نداره و بهم میریزه می گفت: از چیزای کوچیک شروع کن مثل اتاق خودت، وسایل خودت یا هر چیزی تو خونه ما یه جایی داشت همه می دونستیم جای هر وسیله ایی کجاست. بهم می گفت: از مدرسه که میایی لباس هاتو رو تختت ننداز یه روز گفتم چون چوب لباسی ندارم لباس هام این طرف و اون طرف میفته همون روز منو با موتور برداشت و رفتیم برام یه چوب لباسی خرید به سختی تا خونه آوردیم کیف و جامدادیم رو میدید اگه منظم نبود یه حالتی نگاهم می کرد که خجالت می کشیدم خودشم خیلی خیلی منظم بود همه وسایلش رو نظم خودش تو کمدش بود حتی آویزان کردن لباس هاش ترتیب خاصی داشت .... (باباسعیدم عاشقتم).... (خاطره ای ازمادرخانم شهید سعید سامانلو) من و آقا سعید و دخترم به حج عمره مشرف شدیم ، آنجا اول مدینه بودیم به محض نشست هواپیما آقا سعید کفش هایش را در آورد و بدون کفش راه افتاد از او پرسیم سعید جان چرا کفش هایت را نمی پوشی؟ گفت مادر ، در این شهر چادر مادرم فاطمه زهرا به زمین ها کشیده شده است و من نمی خواهم کفش بپوشم..علاقه خاصی به خانم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) داشت پشت درب خانه حضرت زهرا(سلام الله علیها) که رسیدیم بسیار گریه کرد و گفت چقدر مادرم غریب است روضه حضرت زهرا را خیلی دوست داشت و گوش می کرد ..یا فاطمه زهرا(سلام الله علیها) ممنون که دامادت (آقا سعید) را پذیرفتی کاش ما نیز شرمنده شما و شهدا نشویم 🌷💠🌷💠🌷💠🌷 💎🌷💎🌷💎🌷💎 💎💠💎 💎💠💎 @azkarkhetasham