♡
#سحر_دوازدهم
دوازده سحر از ماهِ اهل روزه گذشت
خوش است وقت گدایی به بارگه آید
به یازده گل زهرا قسم که یک عمر است
نشسته ام که چه روزی دوازده آید
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
ای شـهید میدانم که تا آسمان راهی نیست اما تا آسمانى شدن راه بسیار است #شهید_جواد_محمدی🌷 #سالروز
#خاطرات_شـهدا
🌷 #جواد فرزند اول خانواده بود و علاقه وافری به #پدر_و_مادر داشت و به بچه های نوجوان میگفت اگر مشکلی دارید، #دست_مادر را ببوسید😘 تا به یکباره مشکلتان مرتفع شود در بین دعاهای #قنوت نمازش، طلب خوبی برای پدر و مادر میکرد،👌 « رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ».به خانواده شهدای #فاطمیون درچه ارادت خاصی داشت❣ و دائم می گفت، اینها #غریبند و باید در حد توان به آنها خدمت کرد به نحوی که می توان گفت؛ جواد محمدی شاگرد اول✨ کلاس #خدمت_رسانی به خلق خدا بود.☝️
🌷 روحیه #شهادت_طلبیــ🕊 جواد، منوط به حضورش در #سوریه به تنهایی نبود و برای تشییع شهدا نیز این روحیه ادامه داشت،😇 فقط کافی بود، یک شهید به درچه بیاورند، تا پایان مراسم تشییع شهید کم نمی گذاشت.وقتی #تیر به ران پایش اصابت کرد،💥 به سرعت به بالای سر جواد رفتم و جواد در همان حالت که خون از بدنش جاری بود،😥 گفت:# منتظر شهادتـــ🕊 من نباش زیرا باید پاشنه کفشمان👞 را در #مسجدالاقصی به زمین بزنیم و در رکاب #امام_زمان شهید🌷 شویم.
🌷 وی بارها این #جملات را تکرار می کرد که باید به دنبال انجام وظیفه بود و هدف ما نابودی #صهیونیسم جهانی 👊و دفاع از اسلام در هر کجای جغرافیا است
👌خاطره ای از #آقای_احمدیان همین امسال در #طلاییه و اردوگاه🏕 شهید باکری و کنار نهر خین باهاش کلی گفتیم و خندیدیم😊 . دلاوری که وقتی بهش گفتم خوب دارید تو سوریه می خوریدا ... گفت: #تهمت، #فحش، #کنایه، #نیش و ...آخرشم ان شاءالله #گلوله. و رفت...😔
✍راوی: همرزم شهید
#شهید_جواد_محمدی🌷
📎سالروز ولادت
@azkarkhetasham
#رسـم_خـوبان
شهید کریمی نسبت به #رعایت اصول و قواعد #دین مبین اسلام بسیار مقید بود👌 و برپایی نماز اول وقت و حضور در #نماز جمعه را از وظایف خود می دانست.💯 پایبندی به روابط #خانوادگی و سعی و تلاش❗️ در تربیت و پرورش اسلامی و انسانی فرزندان 👨👧👦نیز از جمله #اعتقادات راسخ شهید احمد کریمی به حساب می آمد.☺️
📎پیشمرگ روح الله
#شهید_احمد_کریمی🌷
#سالروز_شهادت
💠 @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
ماه رمضان سال 91، برای خرید به بازار رفتم، وقتی می دیدم خیلی ها به راحتی در ملاعام روزه خواری می کنند، بسیار ناراحت و عصبانی شدم تا جایی که حتی قدرت خرید نداشتم و دست خالی به خانه برگشتم، مصطفی وقتی مرا دید با تعجب گفت: به این سرعت خرید کردید؟ گفتم: اصلا دست و دلم به خرید کردن نرفت و جریان را برایش تعریف کردم، مصطفی سری تکان داد و گفت: "کسی که روزه خواری می کند در واقع دارد با خدا علنی می جنگد، چون خداوند برای کسانی که روزه خواری در ملا عام میکند حد معین کرده است، حالا فکر کنید با این کار چقدر دل امام زمان به درد می آید قربون دل آقا بشم."
✍به روایت مادر شهید
#شهید_سیدمصطفی_صدرزاده🌷
💠 @azkarkhetasham
✍ #ڪلام_شـهید
«پدر عزیزم و مادر مهربانم وقتی که خبر شهادتم را شنیدید یاد پدر و مادری بیافتید که سه فرزند خود را در راه خدا می دهد و در آخر پدر خانواده خود به جبهه جنگ با کفار می رود ... مادرم وقتی خبر شهادت مرا شنیدی فقط شکر کن که خداوند قربانی ات را پذیرفته است و در خاتمه امیدوارم که مرا ببخشید و حلالم کنید ...»
#شهید_علی_یزدانطالبی🌷
💠 @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
درلشکر دوستی داشتیم به ساجد لشکر معروف بود،چون همیشه درحال سجده بود هرجای خلوت راکه پیدامیکرد برای شکرگذاری به سجده میرفت؛ شب عملیات، نمیدانم چرا امااحساس کردم قرار است برای ساجد لشکر اتفاقی بیفتد بنابراین من پشت سراو به راه افتادم بالاخره عملیات تمام شد ماخط راشکسته بودیم، هواآفتابی بود باید مسافتی 20 متر را میدویدم تابه یک خاکریز برسیم من صدای زوزهی گلولههایی راکه ازکنار سرم میگذشت میشنیدم آنقدرآتش زیاد بود که کلاه آهنیام ازسرم افتاد یک دفعه ساجدلشکر را دیدم میان آن همه ترکش و آتش زانو زد و به سجده افتاد، درهمان حال که داشتم فیلم میگرفتم در ذهنم گفتم توی این اوضاع،سجده کردنت چیه آخه؟! که یک دفعه دیدم به عقب برگشت و کلاه ازسرش افتاد،جلو رفتم یک گلوله وسط پیشانیاش خورده بود به طورطبیعی باید به عقب پرت میشد امااو به سجده درآمده بود بعدها در وصیتنامهاش خواندم که نوشتهبود: "خدایا! بچههای لشکرمن راساجد لشکر صدا میزنند من خجالت میکشم، امااگر تو من را از کوچکترین سجده کنندگان قبول داری دلم میخواهد به حالت سجده به دیدارت بیایم" و دیدم که دقیقا همین اتفاق افتاد.
#شهید_یوسف_شریف🌷
💠 @azkarkhetasham