از کرخه تا شام
#خاطرات_شهدا 💌
مهدی از من کوچکتر بود.
عاشق شهادت بود. 💌
هر وقت به سوریه میرفت، میگفت که «دعا کنید شهید شوم» .📿
به او میگفتم مهدی اینقدر دعا نکن زود شهید شوی، بگذار کمی سنت بالاتر برود تا ما اعضای خانواده تو را خوب دیده باشیم و بعد شهید شوی🙂
آخر سر هم براتش را از امام رضا (ع) گرفت.
مشهد به زیارت امام رضا (ع) رفت و دیگر نیامد تا ما ببینیمش.
رفت به سوریه و خبر شهادتش آمد🕊.
.
شهید راه نابودی اسرائیل
.
ولادت :۱۳۶۱/۱۰/۰۸
شهادت : ۱۳۹۷/۰۱/۲۰
پایگاه هوایی T4، سوریه
حمله موشکی اسرائیل
.
.
.#شهید_مدافع_حرم
#شهید_مهدی_لطفی_نیاسر🌷
#شهدا_رو_یادکنیم_باذکر_صلوات 🕊
@azkarkhetasham
صلوات های شهدایی
به نیت شهدای حادثه تروریستی فرودگاه بغداد به ویژه سپهبد سلیمانی و فرمانده شهید ابو مهدی
سهم شما چند صلوات ؟
آی دی صلوات شمار ما
@abozeynab0
از کرخه تا شام
#روایٺــ_عِـشق ✒️
🔺در عملیات فاو به ذهنم آمد از حضرت امام رضا(ع) کمک بگیریم. بنابراین از خط مقدم با (مرحوم) آیت الله طبسی در آستان قدس، تماس گرفتم و از ایشان خواستم پرچم مقدس گنبد حرم حضرت امام رضا(ع) را به خط مقدم ارسال فرمایند.
🔺لشکر ۲۵ کربلا زودتر از سایر یگان ها توانست خط را بشکند و پرچم متبرک رضوی را بالای مناره مسجد فاو نصب کرد. (همان مسجد معروفی که کنار اروند است) و با اینکار رزمندگان نیروی مضاعفی پیدا کردند و در مقابل سختی و خستگی ناشی از عملیات و عبور از اروندرود انرژی مضاعفی گرفتند .
✍به روایت سرلشگر محسن رضائی
📎ساعت ۲۲/۳۰ ، ۱۳۶۴/۱۱/۲۰
#سالروزعملیات_والفجر_هشت
#رمزعملیات_یازهرا
#فاو
@ azkarkhetasham
از کرخه تا شام
#ستارههای_زینبی
💠در مراسم خواستگاری گفت اولین چیزی که از تو میخواهم این است که بنده خوبی برای خدا، مادری خوب برای فرزندان و همسر خوبی برای من باشی. با این سه جمله حرفی برای گفتن نداشتم. گفت من از خودم هیچ چیزی جز ماهی ۱۸۰۰ تومان حقوق ندارم اگر پدرم امروز بگوید از خانهام بیرون برو من چیزی ندارم، گفتم مهم خود شما هستید که اگر خوب باشید با کمترین امکانات هم میتوانم زندگی کنم.
💠زمانی که قبول کردند به سوریه برود خیلی ذوق زده و خوشحال بود و به من گفت بالاخره خواهر امام حسین (ع) من را طلبید. وقت خداحافظی طوری رفت که مجبور نباشد پشتش را نگاه کند، حتی از من خواست آبی پشتش نریزم و مجبور شدم کاسه آب را داخل گلدان بریزم.
✍به روایت همسربزرگوارشهید
📎رزمندهٔ دیروز ، مدافع امروز
#شهید_رحیم_کابلی🌷
@azkarkhetasham
کت و شلوار برادرش را پوشیده بود.
من هم با یک بلوز دامن ساده و یک چادر سفید ،
نشستم سر سفره عقد.
سفره غذاخوری بود؛
تویش فقط یک شاخه نبات گذاشته بودند ،
و یک آیینه با حلقه صد و پنجاه تومانی خرید اسماعیل.
عروسیمان هم هیچ بریز و بپاشی نداشت،
شام دمپخت دادیم
حتى عکس هم نگرفتیم
تازه به جای بزن و بکوبهای معمول هر عروسی ، قرار شد یک خانم جلسهای بیاوریم تا برای مهمانها از محاسن ازدواج صحبت کند.
🦋 شهید اسماعیل دقایقی
📚 کتاب نیمه پنهان ماه ، ج۴،ص۲۷و۲۸
#عاشقانه_شهدا♥️✨
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
#مهمانی_شهدا
#شهید_ابوالفضلی
#شهیدی_که_چگونگی_شهادتش_را_میدانست
شهید محمد حسین میر دوستی🌹
تاریخ تولد: ۱۳ / ۴ / ۱۳۷۰
تاریخ شهادت: ۱ / ۸ /۱۳۹۴
محل تولد: مینودشت
مزار: تهران
محل شهادت: حلب سوریه
🌹 به حدی به حضرت ابوالفضل علاقه داشت که وقتی اسمش را میشنید از خود بی خود میشد
از او یک پسر به نام محمد یاسا به یادگار مانده. او به صورت داوطلبانه به سوریه اعزام و توانست ۲ سال از حرم حضرت زینب (س) دفاع کند🌺
در شبِ قبل از عملیات عهدنامهای داشتند و محمد حسین گفته «من شهید میشوم و مانند حضرت ابوالفضل(ع) تمام بدنم از بین میرود جز صورتم، میخواهم صورتم برای مادرم سالم بماند»🖤💙
یک روز موشک به همسنگرش شهید امجدیان اصابت کرده و پیکر آن متلاشی میشود و سپس ترکش هایش به محمد حسین خورده و پیکرش آسیب شدیدی میبیند🖤
در اصل محمدحسین دوبار شهید شد. وقتی داشتند پیکر او را به عقب میآوردند دوباره موشک به ماشینشان خورده بود و متلاشی شده بود. انگشتری که در دستش بود وصیت کرده بود این انگشتر را به پسرم بدهید، دوستش گفت به سراغ پیکر و انگشترش رفتیم🖤 اما دستی نبود که انگشتری در آن باشد و دستش با انگشترش از بین رفته بود و فقط صورتش سالم بود و او طبق حرفهایش ابوالفضلی در روز تاسوعا با دستانی قطع شده شربت شهادت را نوشید🕊🕋
شهید سید محمد حسین میر دوستی
شادی روحش صلوات💙
@azkarkhetasham