از کرخه تا شام
#خاطرات_شهدا
اولين دفعه كه ميخواستم به جبهه بروم براي خداحافظي به خانه آمدم و ديدم كه خانمم حالت غش به او دست داده و خيلي وضع ناجوري داشت. ميگفت: بالاي سرش ايستادم تا بالاخره به هوش آمد. مادر زنمان هم بود.
مانده بوديم كه چه طوري با اين وضعيت روحي و جسمي كه دارد جريان رفتن جبهه را به او بگويم. از طرفي مجبور بودم. چون وقت داشت تند تند ميگذشت و بايد خودم سريع به كارهايم ميرساندم.
بالاخره جريان را به خانمم گفتم: تا خانمم جريان را شنيد هم خودش و هم مادر خانم من گفت: ما را با وضعيت به كي ميسپاري؟ در اين موقعيت و شرايط اگر ما الان بيفتيم چه كسي ما را به دكتر ميبرد؟ گفتم: به خدا ميسپارم و حضرت زهرا هم نگهدارتان هست.
قبل از اينكه از خانه برود همان حالت مجدد به خانم ايشان دست ميدهد و خلاصه مجبور است كه اين خانم و خانواده را به همين وضعيت با چند بچه رها كند و خودش را به كاروان برساند.
ميگفت: بعد از مدتي كه در جبهه بودم با خانوادهام تماس گرفتم و ديدم كه خانواده خيلي خوشحال است. تعجب كردم پرسيدم: جريان چيست؟ خانمم جريان را اينگونه تعريف ميكردند، ميگفتند: بعد از اين كه تو رفتي در همان حالي كه من بي هوش بودم، يك كبوتر سفيدي وارد خانه شد و چند دور كنار خانه زد و كنار من نشست. من حركت كردم و به هوش آمدم، ديدم كه اين كبوتر است و نهايتاً پرواز كرد و رفت روي ديوار حياط روبروي همان در اتاق نشست.
بعد از مدتي دور حياط چرخي زد و نهايتاً داخل اتاق آمد و دوري زد و پرواز كرد و رفت و گفت: از آن لحظه به بعد تا همين الاني كه چند سال ميگذرد و من در جبههها هستم خوشبختانه اين مريضي سراغ خانمم نيامده است.
فرمـاندهٔ تیـپ هـجدهـم جـوادالائـمه
#شهید_عبدالحسین_برونسی
#سالروز_ولادت
ولادت : ۱۳۲۱/۶/۳ تربت حیدریه
شهادت : ۱۳۶۳/۱۲/۲۱ شرق دجله ، عملیات بدر
@azkarkhetasham
سلام صاحب عزای روضه ها
این عزاداریِ غریبانه ی شماست که عالم را رنگ ماتم می زند و این قلب شکسته و محزون شماست که به ما رخصتِ سینه زنی می دهد ...
ما در این ایام اشک آلود و غمبارتان بر سر و سینه می زنیم و ظهورتان را از خدا می خواهیم ای یگانه خونخواه حسین ...
اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج
#سلام_امام_مهربانم
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
#عاشقانه_شهدا
معتقد بود که خانم خانه نباید سختی
بکشد. هیچ وقت اجازه نمیداد خرید
خانه را انجام بدهم
به من میگفت: فکر نکن من تو را در
خانه اسیرکرده ام، اگر میخواهی بروی
در شهر بگردی، برو
ولی حاضر نیستم تو حتی یک کیلو
بار دستت بگیری و به خانه بیاوری
وقتی می آمد خانه من دیگر حق
نداشتم کار کنم
لباس بچّه را عوض میکرد. شیر براش
درست میکرد، سفره را می انداخت
و جمع میکرد. پا به پای من می نشست
لباس ها را می شست، پهن میکرد،
خشک میکرد و جمع میکرد
شهید محمدابراهیم همت
@azkarkhetasham
السَّلاَمُ عَلَيْكَ (ایها) اَلثَّائِرُ بِدَمِ اَلْمَقْتُولِ بِكَرْبَلاَءَ.
سلام بر تو ای منتقم داغ های کربلا...
این صدای اَینَ الثائر سرزمین کربلاست، که گوش تاریخ را پر کرده...
برگرد و این دلهای داغدار را التیام بخش!
آجرک الله یا صاحـب الـزمان(عج)
منتظران منتقم ،
از قمر بنی هاشم علیه السلام الگو می گیرند ،
و دائما" دعا خوان ظهورند به عشق حسین علیه السلام و به نیت فرج
اللّهُمّ عَجل لولیک الفرج