#شـهدایۍ
آخروصیتنامهاشنوشتہبود؛
وعدہۍمابهــشتــ
بعد روۍبهــشت راخط زدہ بود
اصلاحڪردہبود :
وعدہۍما"جَنَّتُالْحُسِیْنعلیہالسلام"»
#شهـیدحجتاسدۍ
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
رفیقجـآن بیاآخرینروزجمعهیمحرمبرایِ ظھوروسلامتےمولاموندعاڪنیم @azkarkhetasham
آقا نیامدی
اخرین محرم قرن هم گذشت...
@azkarkhetasham
ابوزینب:
طرح قرائت روزانه 1 صفحه از قرآن کریم
هر کس از دوستان میتونه شرکت کنه اطلاع بده، روزانه صفحه ی مورد نظر بهشون اعلام میشه
ای دی خادم کانال
@abozeynab0
از کرخه تا شام
#رسم_خوبان
حامد در کمک کردن به دیگران بسیار حرفهای بود از کمک به دوستان و آشنایان بگیر تا کمک های مخفیانه به خانوادههای نیازمندایی که بعد از شهادتش معلوم شد .
یکی از دوستان تازه می خواست عروسی بگیرد و خانه ای در یکی از روستاهای اطراف کرایه کرده بود حامد در آن زمان تمام دوستان و نزدیکان را جمع کرد تا با رنگ آمیزی و تعمیر خانه شرایطی را به وجود بیاورد که تازه عروسِ رفیقش در خانهای که می خواهد برای اولین بار پا بگذارد زیبا و پر رنگ و لعاب باشد و به اصطلاح توی ذوقش نخورد بماند...
که آخر کار هنگام تعمیر سقف آنقدر سقف پوسیده بود که پایش تا بالای زانو روی سقف رفته و مجبور شد خانه خودش را برای تازه عروس و داماد خالی کند و تا تعمیر سقف برود خانه مادرش.
در کمک مالی به دیگران هم که بسیار مخفیانه و مخلصانه کار میکرد حامد فامیلی داشت کارگر بنده خدا چند وقتی بود که سفارش کار نداشت و وضع مالی اش خراب شده بوده حامد در آن ایام به هر بهانه ای به خانه آنها سرکشی میکرد و بارها وقتی آن بنده خدا از اتاق بیرون میرفت مخفیانه در جیب کت او پول می گذاشت وقتی حامد شهید شد آن بنده خدا در بین گریه ها و ناله هایش داستان را برای من تعریف کرد.
#شهید_حامد_کوچک_زاده
#سالروز_ولادت
@azkarkhetasham