May 11
1_1060154224.mp3
1.39M
🔰 « اگه می تونی ، عاشقش نشو »
عشق بازی با صدای شهید باکری
«آماده شو برای یک پروازِ آرام در #خلوت درونت، خلوتی که جز ندای خداوند شنیده نمی شود»💭
به این میگن بهترین تمرینِ مراقبه
#مراقبه
#شهد_عسل
#گوش_نده_دل_بده
#اگه_میتونی_عاشقش_نشو
🏝@azkhodam
🔰 نظرات شماست :
ما همه باهم یک خانواده ایم
💐🫀 ما از خودمون چیزی نداریم ، هر چه هست لطف اوست🫀💐 امیدوارم هنوز در خواب نباشیم
🔰 پشتیبان « جهت ثبت نام@Ad_azkhodam »
#اگه_الان_نه_پس_کی؟؟
#نظرات_شماست
#دوره
🏝@azkhodam
🔰 استراحت در لحظه
در هر کاری که انسان ، تک روی و خودرأیی بخرج دهد هیچ نتیجهٔ مطلوبی نمی گیرد که هیچ در بیشترِ این فعالیت های به بن بست و افسردگی می رسد
استاد همیشه راهِ صد ساله را برای انسان آسان و راهوار می کند ، درحقیقت ، میانبر در هر کاری همان استاد است که باعث می شود انسان کمتر اشتباه کند و سریعتر به هدف برسد
گر چه استاد در بسیاری از زمانها مجبور به سختگیری و تنبیه می شود اما از قدیم گفته اند :
جورِ استاد به ز مهرِ پدر
یعنی سختگیری های استاد گر چه برای انسان اذیت کننده است اما اگر انسان هوشمندانه و آگاهانه به این سختگیری ها توجه کند منفعت های بیشمارِ آنرا متوجه می شود و همهٔ آنها برایش شیرین و لذتبخش می گردد
پس برای قدم گذاشتن در مسیرِ رشد ، انسان باید نگاهش را در موضوعِ سختی و لذت ، عوض کند و به شکل دیگری به رشد نگاه کند
#استاد
#استراحت_درلحظه
🏝@azkhodam
🔰سحرخیزی
▫️ ادامه ی
🔘 « قصه بلوهر و یوذاسف »
🖱 ( صفحه ۱۲ )
💠 در ذکر تمثیلاتی که مشتمل است
بر توضیح عیب های بسیار از دنیا
📚 نقل از کتاب عین الحیات
علامه مجلسی رحمت الله علیه
⬅️ بلوهر گفت که:
شنیدهام که مردی را فیل مستی در قفا بود و از آن میگریخت.
و فیل از پی او میشتافت تا آن که نزدیک به او رسید.
آن مرد مضطرب شد و خود را در چاهی درآویخت.
و دو شاخ در کنار آن چاه روییده بود.
در آنجا چنگ زد و پاهای او بر سر ماری چند واقع شد که در میان آن چاه سر بر آورده بودند.
و چون به آن دو شاخ نظر کرد دید که دو موش بزرگ مشغولاند به کندن ریشههای آن دو شاخ، یکی سفید و دیگری سیاه.
و چون نظر به زیر پای خود کرد دید که چهار افعی از سوراخهای خود سر بیرون کردهاند.
و چون نظر به قعر چاه انداخت دید که اژدهایی دهان گشاده که چون در چاه افتد او را فرو برد.
چون سر بالا کرد دید که در سر آن دو شاخ اندکی از عسل آلوده است.
پس مشغول شد به لیسیدن آن عسل،
و لذت و شیرینی آن عسل او را غافل گردانید
از آن مارها که نمیداند که چه وقت او را خواهند گزید،
و از فکر آن اژدها که نمیداند حال او چون خواهد بود وقتی که در کام آن درافتد.
⬅️ اما آن چاه، دنیاست که پر است از آفتها و بلاها و مصیبتها.
▫️و آن دو شاخ عمر آدمی است.
▫️و آن دو موش شب و روزند که عمر آدمی را به زودی از بیخ میکنند و فانی میکنند.
▫️و آن چهار افعی اخلاط چهار گونهاند که به منزله زهرهای کشندهاند، از سودا و صفرا و بلغم و خون، که نمیداند آدمی که در چه وقت به هیجان میآیند که صاحب خود را هلاک کنند.
▫️و آن اژدها مرگ است که منتظر است و پیوسته در طلب آدمی است.
▫️و آن عسل که او فریفته آن شده بود و از همه چیز او را غافل گردانیده بود، لذتها و خواهشها و نعمتها و عیشهای دنیاست، از لذت خوردن و آشامیدن و بوییدن و دیدن و شنیدن و لمس کردن.
⬅️ یوذاسف گفت که:
این مثل بسیار عجیب است و بسی مطابق است با احوال دنیا.
دیگر مثلی بفرما برای دنیا و اهل آن که فریب آن را خوردهاند، و سهل و حقیر میشمارند در دنیا چیزی چند را که به ایشان نفع میبخشد.
#قصه_بلوهر_و_یوذاسف ۱۲
💠 @azkhodam
⚪️ ادامه دارد ⚪️