eitaa logo
کانال رسمی مدح و مرثيه اهلبیت عصمت و طهارت...
291 دنبال‌کننده
4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
13 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
باران دست مرا میگیرد و می برد به تماشای شستشوی غمگین ترین خاطره ها باران این خط خطی های خیس چه ها که با دلشوره های چشمانم نمیکند ...
💠 أین الرّجبیون... 🌙ماه رجب فرا رسید، ماهی که 🌙اولین روزش باقری 🌙سومینش نقوی 🌙دهمینش تقوی 🌙سیزدهمینش علوی 🌙نیمه اش زینبی 🌙بیست و پنجمش کاظمی 🌙بیست و هفتمش محمدی است حلول ماه_رجب🌙🌺 میلاد_امام_محمد_باقر(ع) 🌺 مبارڪ_باد💫🎉🌺 💠کانال رسمی مدح و مرثیه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام 🦋🦋🦋🦋🦋 ┏━━━ 🍃🍂━━━┓ eitaa.com/azo9zl ┗━━━ 🍂🍃━━━┛
"جامعه ایی که در آن پزشک از همه بیشتر محترم باشد؛ مردم آن جامعه بیمارند! و جامعه‌ای که در آن معلم از همه ارزشمند تر باشد؛ مردمش با فرهنگند..." 👤 افلاطون 💠کانال رسمی مدح و مرثیه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام 🦋🦋🦋🦋🦋 ┏━━━ 🍃🍂━━━┓ eitaa.com/azo9zl ┗━━━ 🍂🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺💐🌸🌼🌺💐🌸🌼 سلام، مبارک باشد آمدن ماهی که اولین روزش باقری، سومین روزش نقوی، دهمین روزش تقوی، سیزدهمین روزش علوی، نیمه اش زینبی، بیست و پنجمینش کاظمی ، بیست هفتمینش محمدی است، امام محمدباقر علیه الصلوات و السلام فرمودند: اگرمؤمنی رادوست دارید، آمدن ماه رجب رابه او مژده دهید ، فرارسیدن ماه رجب برشمامبارک. اللهم عجل لولیک الفرج 🌺💐🌸🌼🌺💐🌸🌼 💠کانال رسمی مدح و مرثیه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام 🦋🦋🦋🦋🦋 ┏━━━ 🍃🍂━━━┓ eitaa.com/azo9zl ┗━━━ 🍂🍃━━━┛
کاش یاد میگرفتیم همیشه خسیس بودن فقط برای پول و مال نیست ! خسیس بودن در محبت بدترین خساست هاست همیشه یادمان باشد کسانی‌که تمام عمرشان راخرج محبت به ما کردند را تنها نگذاریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسیار زیبا بخوانید و بخاطر شادی دل مولا نشر دهید قنبر❤️❤️ جوان کافری عاشق دختر عمویش شد. عمویش پادشاه حبشه بود . جوان نزد عمو رفت و گفت: عمو جان من عاشق دخترت هستم. آمده ام برای خواستگاری . پادشاه گفت: حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است. گفت: هرچه باشد من میپذیرم. شاه گفت: در شهر بدي ها (مدينه) دشمنی دارم که باید سر او را برایم بیاوری، آنوقت دختر از آن تو. جوان گفت: عمو جان این دشمن تو نامش چیست؟ گفت: بیشتر او را به نام علی بن ابیطالب می شناسند. جوان فوراً اسب را زین کرده با شمشیر و نیزه و تیر و کمان و سنان راهی شهر بدی ها شد. به بالای تپه ی شهر که رسید دید در نخلستان جوانی عربی درحال باغبانی و بیل زدن است. نزدیک جوان رفت گفت: ای مرد عرب تو علی را میشناسی؟ گفت: تو را با علی چکار است؟ گفت: آمده ام سرش را برای عمویم که پادشاه حبشه است ببرم چون مهر دخترش کرده است. گفت: تو حریف علی نمی شوی. گفت: مگر علی را میشناسی؟ گفت: آری هرروز با او هستم و هرروز او را میبینم. گفت: مگر علی چه هیبتی دارد که من نتوانم سر او را از تن جدا کنم؟ گفت: قدی دارد به اندازه ی قد من، هیکلی هم هیکل من. گفت: اگر مثل تو باشد که مشکلی نیست. مرد عرب گفت: اول باید بتوانی مرا شکست دهی تا علی را به تو نشان بدهم. چه برای شکست علی داری؟ گفت: شمشیر و تیر و کمان و سنان. گفت: پس آماده باش. جوان خنده ای بلند کرد و گفت تو با این بیل میخواهی مرا شکست دهی؟ پس آماده باش. شمشیر را از نیام کشید. سپس گفت: نام تو چیست؟ مرد عرب جواب داد: عبداللّه. پرسید: نام تو چیست؟ گفت: فتاح. و با شمشیر به عبداللّه حمله کرد. عبداللّه در یک چشم بهم زدن کتف و بازوی جوان کافر را گرفت و به آسمان بلند کرد، به زمین زد و خنجر او را به دست گرفت و بالا بُرد. ناگاه دید از چشمهای جوان اشک می آید. گفت: چرا گریه میکنی؟ جوان گفت: من عاشق دختر عمویم بودم. آمده بودم تا سر علی را برای عمویم ببرم تا دخترش را به من بدهد، حالا دارم به دست تو کشته میشوم... مرد عرب جوان را بلند کرد. گفت: بیا این شمشیر، سر مرا برای عمویت ببر. پرسید: مگر تو که هستی؟ گفت: منم اسداللّه الغالب، علی بن ابیطالب. كه اگر من بتوانم دل بنده ای از بندگان خدا را شاد کنم، حاضرم سر من مهر دختر عمویت شود... جوان بلند بلند شروع به گریه کرده به پای مولای دو عالم افتاد و گفت: من میخواهم از امروز غلام تو شوم یا علی... بدین گونه بود که "فتاح" شد "قنبر" غلام علی بن ابیطالب. بحارالانوار ج3 ص 211 💠کانال رسمی مدح و مرثیه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام 🦋🦋🦋🦋🦋 ┏━━━ 🍃🍂━━━┓ eitaa.com/azo9zl ┗━━━ 🍂🍃━━━┛