eitaa logo
کانال رسمی مدح و مرثيه اهلبیت عصمت و طهارت...
404 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
7.3هزار ویدیو
28 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فروزان از دو مشرق، در سحرگاهان، دو ماه آمد دو خورشیدِ جهان‌افروز، در دو صبحگاه آمد دو موسی از دو دریا، یا دو یوسف از دو چاه آمد دو رهرو، یا دو رهبر، یا دو مشعل‌دار راه آمد دو شمع جمع بزم جان، دو رکن محکم ایمان دو بحر رحمت و غفران دو دست قادر منان دو آدم‌خو، دو یوسف‌رو، دو موسی‌ ید، دو عیسی‌ دم دو دریا را، دو رخشان گوهر یک دانه پیدا شد دو جان جان جان، دو دلبر جانانه پیدا شد دو سرو ناز یا دو نازنین ریحانه پیدا شد دو شمع آفرینش، یک جهان پروانه پیدا شد دو سِرّ داور هستی، دو جان در پیکر هستی یکی پیغمبر هستی، یکی روشنگر هستی یکی سر الله اکبر، یکی وجه الله اعظم دو شمع جمع انسان‌ها، دو شاه کشور جان‌ها دو باب الله احسان‌ها، دو بسم الله عنوان‌ها دو سرو باغ و بستان‌ها، دو باغ روح و ریحان‌ها دو واجب جاه امکان‌ها، دو مشعل‌دار کیهان‌ها دو خالق را نماینده، دو قرآن را سراینده دو رحمت را فزاینده، دو دل‌ها را رباینده یکی بر اولیا سادس، یکی بر انبیا خاتم بشارت ای تمام عالم هستی! بشیر آمد گل بستان‌سرای آفرینش در کویر آمد نرفته ماه از بزم فلک، مهر منیر آمد بشیران را بشیر آمد، نذیران را نذیر آمد جهان گردیده آسوده، ملک رخ بر زمین سوده فلک بر زیور افزوده، محمد چهره بگشوده ز مکه تافته خورشید نورش بر همه عالم فلک امشب زمینِ مکه را از دور می‌بوسد ملک مهد محمد را به‌موج نور می‌بوسد به‌فرمان خدا، خاک درش را حور می‌بوسد مسیح از عالم بالا، کلیم از طور می‌بوسد حرم پیموده ره سویش، طواف آورده بر کویش صفا چون گل کند بویش، صفاها گیرد از رویش به یاد لعل لب‌هایش کند رفع عطش زمزم چو آمد آمنه کم کم بهم چشم خداجویش دو لب خاموش اما عالمی گرم هیاهویش بِناگه تافت خورشید جهان آرا ز پهلویش منور ساخت شرق و غرب را از پرتو رویش سما در نور او گم شد، زمین دریای انجم شد لبش گرم تبسم شد، وجودش در تلاطم شد که ناگه چشم حق‌بینش دوباره باز شد ازهم ندا از عمق جان بشنید: هان ای مهربان مادر! خدایت را خدایت را بخوان مادر بخوان مادر سلامت می‌دهد امشب زمین و آسمان مادر که هستی آفرین هستیت بخشد رایگان مادر ببین لطف مؤید را، بخوان دادار سرمد را بدنیا آر احمد را، محمد را، محمد را به‌ذکر حق کن استقبال، از پیغمبر اکرم دل شب آمنه تنها، ولی تنها خدا با او نه عبدالله زنده، نه زنانِ آشنا با او دعا می‌خوانْد و بوده آفرینش همصدا با او سخن می‌گفت فرزندش محمد در خفا با او امیدش بود و معبودش، وجودش بود و مولودش محمد بود مقصودش، زهی از بخت مسعودش گرفتش در بغل مانند جان خویشتن مریم زیک سو رو به قبله مادرش حوا دعاگویش ز یک سو آسیه گل‌بوسه گیرد از گل رویش ز یک سو مام اسماعیل همچون گل کند بویش ز یک سو دست‌های مریم عذرا به پهلویش که کم کم درد او کم شد رها از درد و از غم شد جمال حق مجسم شد، محمد ماه عالم شد به استقبال او خیزید از جا ای بنی آدم! در آن شب بارگاه آمنه خلد مخلد شد در آن شب جلوه‌گر مرآت حُسن حی سرمد شد در آن شب آفرینش محو و مات روی احمد شد در آن شب بوسه‌زن مادر به رخسار محمد شد چه عبدی در سجود آمد، چه نوری در وجود آمد چه غیبی در شهود آمد، خدا را هر چه بود آمد که او با هر دمش، بر آفرینش، جان دهد هر دم 👌ادامه این شعر در پست بعدی ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
از سعادتی قم المقدس #﷼ آن را که به جز قرب خدا هیچ ندارد هنگام بلا غیر دعا هیچ ندارد پروانه پرش سوخت و من یاد گرفتم عاشق‌شدنم غیر بلا هیچ ندارد از لکنتم ایراد نگیرید؛ بِلالم دل مایه‌ی قرب است، صدا هیچ ندارد باید به مقامات نظر داشت؛ نه اسباب موسی همه کاره‌ست، عصا هیچ ندارد از جانب گیسوی نگار است که خوشبوست از ناحیه‌ی خویش صبا هیچ ندارد اموال کریمان همه‌اش مال فقیر است اصلاً چه کسی گفته گدا هیچ ندارد هرکس که تو را دارد و در سینه ندارد... مهر علی و فاطمه را... هیچ ندارد بگذار که از فاطمه بهتر بنویسم او را عوض فاطمه مادر بنویسم بگذار که اول صلواتی بفرستم تا نام تو را خوب معطّر بنویسم تو پا بِگُذاری و منم سر بِگُذارم تو پا بنویسی و منم سر بنویسم در فکر بقیعم من اگر میل ندارم بر گنبد خضرات کبوتر بنویسم بگذار در این مرحله که جمله فقیرند جبریل تو را فطرس دیگر بنویسم تو گاه علی هستی و گه‌گاه محمّد ماندم که علی یا که پیمبر بنویسم! یکبار تو را خواندم و دوبار علی را از ذات تو باید دوبرابر بنویسم سرها همه خاک کف پایت؛ سر ما هم پرها همه دنبال هوایت؛ پر ما هم در قرب تو جبریل، پرِ سوخته دارد زیر قدمت ریخته خاکستر ما هم عیسی که نفس داشت و موسی که عصا داشت خوب است ببیند که پیغمبر ما هم... بر خاتم ما حک شده: «یا حضرت خاتم» پس معجزه هم می‌کند انگشتر ما هم گر آخر این زنده‌به‌گوری قدم توست پس زنده‌به‌گور قدمت دختر ما هم به فاطمه گفتی «بأبی أنت و امّی» صد بار فدایش پدر و مادر ما هم از لطف تو نام علی و فاطمه حالا در مأذنه‌ها پر شده، در منبر ما هم راضی شده بودیم به املای محمّد اما نرسیدیم به معنای محمّد هرآنچه که دارند رسولان، همه دارند از معجزه‌ی خاک قدم‌های محمّد مولاست همان رحمت امروز پیمبر زهراست همان رحمت فردای محمّد تفسیر کمالات جلالیِ علی بود «لا حول و لا قُوّةَ الا»ی محمّد این وحدت محض است و دوئیت به میان نیست خوابید اگر «شیر خدا» جای محمّد اسلام محمّد به جز اسلام علی نیست منهای علی یعنی منهای محمّد در آینه‌ی فاطمه دیده‌ست خودش را بنشسته محمّد به تماشای محمّد با جعفر صادق به روایات رسیدیم با لطف روایات به آیات رسیدیم عبد تو شدیم و سر سجّاده که رفتیم دیدیم به مجموع عبادات رسیدیم با واسطه ما پیش خداوند نشستیم از راه توسّل به مناجات رسیدیم در اصل، تو «اللّه» مجسّم‌شده هستی به ذات خداوند از این ذات رسیدیم از ردّ قدم‌های تو تا خانه‌ی زهرا یک‌دفعه، دو دفعه، نه به کَرّات رسیدیم از گریه‌ی تو در وسط شعله‌ی خانه به سوختن مادر سادات رسیدیم ما خاک‌نشینان حرم، عرش‌نشینیم از ارض بقیعت به سماوات رسیدیم ✍ 💠کانال رسمی مدح و مرثیه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام 🦋🦋🦋🦋🦋 ┏━━━ 🍃🍂━━━┓ eitaa.com/azo9zl ┗━━━ 🍂🍃━━━┛