eitaa logo
کانال رسمی مدح و مرثيه اهلبیت عصمت و طهارت...
291 دنبال‌کننده
4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
13 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
براي شستن تو از كجا شروع كنم ز گيسُوانِ سرت يا ز پا شروع كنم ز جاي سيليِ آن بي حيا شروع كنم ؟ وَ يا ز پهلوي تو بي هوا شروع كنم كنار پيكر تو دست روي دست زنم كسي كه خانه شده بر سرش خراب منم چه خوب شد كه خودت رويِ سوخته شستي شكافِ گوشة ابروي سوخته شستي به احتياط دو پهلوي سوخته شستي گره به روي گرهِ مويِ سوخته شستي ولي هنوز عجب كار دارد اين بدنت چه گريه دار شده در تن تو پيرُهنت شبيه كعبه كنم ، فاطمه ، تنِ تو طواف ز شعله مويِ سرت تاب خورده مثل كلاف چگونه چينِ تنِ سوخته نمايم صاف رسيده دست علي عاقبت به جاي غلاف ز دستهاي يدالله ظرف آب افتاد به ياد چادر خاكي ابوتراب افتاد به پيش چشم يتيمان تنِ تو مي شويم من آخرين نفس این سيبِ سوخته مي بويم زِ زير پيرُهنت پيكر تو مي جويم شكايتت به پدر وقتِ دفن، مي گويم نگفتي عاقبت آمد چه بر سرت زهرا چه كرده داغيِ مسمار با پرت زهرا يتيم هاي تو را دورِ تو صدا كردم كبوتران حرم را ز غم رها كردم همينكه دخترت از پيكرت جدا كردم قسم به جان حسين ، ياد كربلا كردم پس از تو زخم دلِ دخترت نمك نزدند به دخترانِ عزادار تو كتك نزدند به كربلا همه بعد از بريدن سرها به خيمه حمله نمودند سوي دخترها چه تنگ شد وسط گير و دار؛ معبرها به دست لشگريان تكّه هايِ معجرها ميانِ تكِّة معجر چقدر گيسو بود تمام دختركان دستشان به پهلو بود ┏━━━ 🍃🍂━━━┓ eitaa.com/azo9zl ┗━━━ 🍂🍃━━━┛ https://eitaa.com/joinchat/3210543909C9675648560
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ چشمِ در راه مانده‌ام مادر! اشک را بی اراده می‌داند غُصه‌ی ما ز داغِ مرگت را مادر از دست‌داده می‌داند مادر از دست داده یعنی ما -ما که قربان نام یار رَویم- مثل هر داغدیده‌ای، یارب! "کاش" می‌شد سرِ مزار رویم...! کاش می‌شد سر مزارِ بتول با هیاهو می‌آمدیم، خدا...! کاش چون کودکانِ بی‌مادر به سر و سینه می‌زدیم، خدا...! اینَک اما تفاوتی نکند! بسته‌ایم عهد عشق با زهرا از همین راه دور، می‌خوانیم: «السلام علیکِ یا زهرا» السلامُ علیکِ یا اُمّاه ازچه پاسخ نمی‌دهی؟ مادر! گله دارم -به اذن تو- با «میخ» شِکوِه دارم -به اذن تو- با «در» آه... ای میخِ در! بتول است این...! از چه این قدر شعله‌ور شده‌ای!؟ آه... ای در! به این فشارِ عجیب، قاتل مادر و پسر شده‌ای !! آه... ای در! چگونه رویت شد!؟ چه کسی گفته خون به پای تو نیست!؟ میخِ در! شرم کن ز اطفالش... "سینه‌ی حوریه" که جای تو نیست! سینه‌ی حوریه‌ست جای حسن سینه‌ی حوریه‌ست جای «حسین» ... نامِ «ارباب» آمده! برویم، از همین جا به «کربلای حسین» دست نامرد پای مرکب‌ها نعل نو تا که بست، یازهرا زیرِ پایِ ستور... در گودال... استخوان‌ها...شکست... یازهرا... شعر: احمد ازکانال رسمی مدح و مرثیه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام 🦋🦋🦋🦋🦋 ┏━━━ 🍃🍂━━━┓ eitaa.com/azo9zl ┗━━━ 🍂🍃━━━┛
دوباره تازه شد داغِ کبودیِ سر و رویت که حتی سنگ میگرید برای زخمِ بازویت پَر و بالِ کبوتر را کسی حتی نمی بندد عجب از دستِ نامَردَم کمین کرده به پهلویت بگو ای کوثرِ قرآن تو که این صحنه را دیدی چه حالی بر علی آندم فتاده شعله بر مویت تو می سوزی ولی کاری ز دستم بر نمی آید که آندم تیغِ ظالم با غضب می آمده سویت گناهت چه مگر بوده به این تاوان تو محکومی عدو شد حمله ور سویت. لگد می زد به پهلویت میانِ کوچه انگاری غمِ محشر شده بر پا نبود آنجا پدر دستی کشد تا بر سر و رویت الهی بشکند دستی که پرپر کرده قرآن را شکسته با چه بیرحمی پر و بالِ پرستویت!
از سعادتی قم المقدس ## براي شستن تو از كجا شروع كنم ز گيسُوانِ سرت يا ز پا شروع كنم ز جاي سيليِ آن بي حيا شروع كنم ؟ وَ يا ز پهلوي تو بي هوا شروع كنم كنار پيكر تو دست روي دست زنم كسي كه خانه شده بر سرش خراب منم چه خوب شد كه خودت رويِ سوخته شستي شكافِ گوشة ابروي سوخته شستي به احتياط دو پهلوي سوخته شستي گره به روي گرهِ مويِ سوخته شستي ولي هنوز عجب كار دارد اين بدنت چه گريه دار شده در تن تو پيرُهنت شبيه كعبه كنم ، فاطمه ، تنِ تو طواف ز شعله مويِ سرت تاب خورده مثل كلاف چگونه چينِ تنِ سوخته نمايم صاف رسيده دست علي عاقبت به جاي غلاف ز دستهاي يدالله ظرف آب افتاد به ياد چادر خاكي ابوتراب افتاد به پيش چشم يتيمان تنِ تو مي شويم من آخرين نفس این سيبِ سوخته مي بويم زِ زير پيرُهنت پيكر تو مي جويم شكايتت به پدر وقتِ دفن، مي گويم نگفتي عاقبت آمد چه بر سرت زهرا چه كرده داغيِ مسمار با پرت زهرا يتيم هاي تو را دورِ تو صدا كردم كبوتران حرم را ز غم رها كردم همينكه دخترت از پيكرت جدا كردم قسم به جان حسين ، ياد كربلا كردم پس از تو زخم دلِ دخترت نمك نزدند به دخترانِ عزادار تو كتك نزدند به كربلا همه بعد از بريدن سرها به خيمه حمله نمودند سوي دخترها چه تنگ شد وسط گير و دار؛ معبرها به دست لشگريان تكّه هايِ معجرها ميانِ تكِّة معجر چقدر گيسو بود تمام دختركان دستشان به پهلو بود 💠کانال رسمی مدح و مرثیه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام 🦋🦋🦋🦋🦋 ┏━━━ 🍃🍂━━━┓ eitaa.com/azo9zl ┗━━━ 🍂🍃━━━┛