eitaa logo
کانال ادبی از سبوی عشق سروده‌های محمد رضا قاسمیان_ بشرویه
207 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
98 ویدیو
21 فایل
#از_سبوی_عشق #اشعار #قصیده #غزل #ترکیب_بند #ترجیع_بند #قطعه #دو_بیتی #رباعی #مثنوی #سه_گانی #شعر_ولایی #شعر_مقاومت #سپید #سپکو #سروده #شاعر #محمد_رضا_قاسمیان #شهرستان_بشرویه #خراسان_جنوبی #عضو_جمعیت_شاعران_آزاد_ایران #تصاویر #کلیپ #مطالب_ارزشمند
مشاهده در ایتا
دانلود
جای خالی تو هرگز نشود پر، هرگز قاصدک را تو به طوفان حوادث مسپار
آرزویم همه این است که بینم رویت کاش! می‌شد به وصالت برسم، ای دلدار!
می‌شود رقص کنان، باز هم از نام نگار قاب عکسی که ز من نقش بوَد بر دیوار در هراسم من از آن کس که زند نیش مدام غیر از این نیست دگر شیوه‌ی هر عقرب و مار تا تواند که بماند سرِ پا تازه نهال جنگل از پای درآمد و درختان بسیار برندارم سر از این بستر و این بیماری تا مگر لمس کند دست تو را این بیمار از هزاران صفتت، مدح یکی نتوان گفت گر مرکب بشود بحر و قلم‌ها اشجار رشته‌ی عشق تو با تار دلم می‌بافم ای کلاف دل من، مشتری‌ات، در بازار! جای خالی تو هرگز نشود پر، هرگز قاصدک را تو به طوفان حوادث مسپار آرزویم همه این است که بینم رویت کاش! می‌شد به وصالت برسم، ای دلدار! ۱۴۰۲/۰۵/۱۵
هنوز خورشید خانم سرَک نکشیده بود به حیاط خانه‌ی ما که گنجشک‌ها خواب را ربودند از چشم شب
voice.ogg
869.7K
از خروس‌خوان که قل‌قل چشمه زنان و دخترکان آبادی را فرا می‌خواند گوسفندان گله گله دل به دامن دشت می‌زنند و چوپان با هی‌هی و نغمه‌ی نی در صور اسرافیل می‌دمد در انتظارم کی طلوع می‌کنی ✍ 🎙
voice.ogg
462.8K
از آن آبشار موها که به دست باد می‌سپردی فقط مشتی حسرت روی دست دلم مانده است ✍ 📚 🎙
voice.ogg
1.35M
به نام خداوند شعر و ادب خداوند روز و خداوند شب خداوند ماه و خداوند سال خداوند ممکن کنِ هر محال خداوند هست و خداوند نسبت که بی مثل و مانند و تنها یکی است خداوند انسان، خدای ملک کزاو یافت چرخش، زمین و فلک خداوند شعر و خدای شعور خداوند عشق و خداوند نور به نام خدایی بگویم سخن که دارم از او چشم و گوش و دهن ✍ 📚 🎙
voice.ogg
2.55M
می‌شود رقص کنان، باز هم از نام نگار قاب عکسی که ز من نقش بوَد بر دیوار در هراسم من از آن کس که زند نیش مدام غیر از این نیست دگر شیوه‌ی هر عقرب و مار تا تواند که بماند سرِ پا تازه نهال جنگل از پای درآمد و درختان بسیار برندارم سر از این بستر و این بیماری تا مگر لمس کند دست تو را این بیمار از هزاران صفتت، مدح یکی نتوان گفت گر مرکب بشود بحر و قلم‌ها اشجار رشته‌ی عشق تو با تار دلم می‌بافم ای کلاف دل من، مشتری‌ات، در بازار! جای خالی تو هرگز نشود پر، هرگز قاصدک را تو به طوفان حوادث مسپار آرزویم همه این است که بینم رویت کاش! می‌شد به وصالت برسم، ای دلدار! ✍ 📚 🎙 ۱۴۰۲/۰۵/۱۵
voice.ogg
487K
هنوز خورشید خانم سرَک نکشیده بود به حیاط خانه‌ی ما که گنجشک‌ها خواب را ربودند از چشم شب ✍ 📚 🎙
یکی بود همه‌ی دنیای من گره خورده به تار مویش مادر
یکی بود می‌خواست دو تا شود دوتا شد ولی نشد توضیح: یعنی یه نفر می‌خواسته ازدواج کنه که یک خانواده دو نفره بشند، ولی این کار اونقدر سخت و هزینه‌هاش سنگین و نشدنی بوده که قدش خم شده ولی نتونسته ازدواج کنه. 👆
یعنی یه نفر می‌خواسته ازدواج کنه که یک خانواده دو نفره بشند، ولی این کار اونقدر سخت و هزینه‌هاش سنگین بوده که قدش خم شده ولی نتونسته ازدواج کنه. 👆